رباعی و دو بیتی

[باران بهاری]

مهمان دو دیده شد خیالت گذری*
در دیده وطن ساخت ز نیکو گهری
ساقی ّخیال شد دو دیده،می گفت:
مهمان منی به آب چندان که خوری

"مولانا"
*به اعتقاد قدما،جای خیال در دیده است.

 

[abfa]

بر لوح نشان بودنی ها بوده است​

​

پیوسته قلم ز نيک و بد فرسوده است​

​

در روز ازل هر آن چه بايست بداد​

​

غم خوردن و کوشيدن ما بيهوده است​

​

 

[رنگ خدا]

اگر دل دلبری دلبر کدامی
اگر دلبر دلی دل را چه نامی
دل و دلبر بهم امیخته دیدم
ندانم دل که و دلبر کدامی

 

[محـسن ز]

پریشان هردم ما از غمی چند
شریک هر غمی نا محرمی چند
ولیکن طرح فردایی توان ریخت
اگر دانی بهای این دمی چند
اقبال

 

[باران بهاری]

ای آن که طبیب دردهای مایی
این درد ز حد رفت؛چه می فرمایی؟
زان درد اگر هزار معجون داری
من جان نبرم تا تو رخی ننمایی

"مولانا"

 

[رنگ خدا]

دلی نازک بسان شیشه دارم
اگر اهی کشم اندیشه دارم
سرشکم گر بود خونین عجب نیست
من ان نخلم که در خون ریشه دارم

 

[محـسن ز]

چو خود را در کنار خود کشیدم
به نور تو مقام خویش دیدم
درین دیر از نوای صبحگاهی
جهان عشق و مستی آفریدم
اقبال

 

[محسن2115]

تا چنددلا به نفس ومزدور شوي
خواهم زلباس عاريت عور شوي
خود را به شرار آتش عشق بسوز
تا شعله ي مثال سربه سر نور شوي.

 

[محـسن ز]

پریشان هردم ما از غمی چند
شریک هر غمی نا محرمی چند
ولیکن طرح فردایی توان ریخت
اگر دانی بهای این دمی چند
اقبال

 

[ویدا]

بابا طاهر

بابا طاهر

چه خوش بی مهربانی هر دو سر بی
که یک سر مهربانی دردسر بی

اگر مجنون دل شوریده ای داشت
دل لیلی از او شوریده تر بی

 

[محـسن ز]

از آن غمها دل ما درد مندست
که اصل او از این خاک نژند است
من تو زآن غم شیرین ندانیم
که اصل او ز افکار بلند ست
اقبال

 

[baran-bahari]

آئینه سیاه پوش عالم شده است

حیرانی تاریخ ، مجسم شده است

وقت است که اسلام گریبان بدرد

هر بولهبی رسول اکرم شده است

 

[محـسن ز]

دل من روشن از سوز درون است
جهان بین چشم من از اشک و خون است
زرمز زندگی بیگانه تر باد
کسی کاو عشق را گوید جنون است
اقبال

 

[باران بهاری]

گر مجلس انس را به کار آمدمی
هر دم به بر تو بنده وار آمدمی
گر آفت تصدیع نبودی ّ و ملال
هر روز برت هزار بار آمدمی

"مولانا"

 

[محـسن ز]

به برگ لاله رنگ آمیزی عشق
بجان ما بلا انگیزی عشق
اگر این خاکدان را وا شکافی
درونش بنگری خونریزی عشق
اقبال

 

[باران بهاری]

حاشا که کند دل به دگر جا منزل
دور از دل من که گردد از عشق،خجل
چشمم چو شکفت،غیر تو آب نخورد
هم سرمه ی دیده ای و هم قوّت دل

"مولانا"

 

[محـسن ز]

جز نقش تو در نظر نیامد ما را
جز کوی تو رهگذر نیامد مارا
خواب ار چه خوش امد همه را در عهدت
حقا که بچشم در نیامد ما را
حافظ

 

[رنگ خدا]

بقبرستان گذر کردم کم و بیش
بدیدم قبر دولتمند و درویش
نه درویش بی کفن در خاک خفته
نه دولتمند برده یک کفن بیش

 

[baran-bahari]

صد بار به سنگ کینه بستند مرا

از خویش غریبانه گسستند مرا

گفتند همیشه بی ریا باید زیست

آئینه شدم ، باز شکستند مرا

 

[sepde]

شاخه با ریشه خود حس غریبی دارد
باغ امسال چه پاییز عجیبی دارد
سیب هر سال در این فصل شکوفا می شد
باغبان کرده فراموش که سیبی دارد

 

[sepde]

مهربانی نقش هر نقاش نیست
هر که نقشی را کشید، نقاش نیست
نقش را نقاش معنا می دهد
مهربانی نقش یار است،حیف یار نقاش نیست

 

[محـسن ز]

الهی گردن گردون شود خرد
که فرزندان آدم را همه برد
یکی نا گه که زنده شد فلانی
همه گویند فلان ابن فلان مرد

 

[باران بهاری]

آمد آمد آن که نرفت او هرگز
خالی نبُد آن آب از این جو هرگز
او معدن مُشک و ما همه بوی وی ایم
از مشک جدا تو دیده ای بو؟هرگز؟

"مولانا"
(شرمنده م بچه ها..امتیاز ندارم..)

 

[محـسن ز]

نقاش ازل مرا چو تصویر کشید
جز دل همه را به کلک تدبیر کشید
چون نوبت دل رسید مجنونی را
در سلسله ای به حکم تقدیر کشید
معینی کرمانشاهی

 

[رنگ خدا]

زهجرت هزار اندیشه دارم
همیشه زهر غم در شیشه دارم
زناسازی بخت وگردش چرخ
فغان و آه و زاری پیشه دارم

 

[Sharif_]

دلم دردین و نالین چه واجم
رخم گردین و خاکین چه واجم

بگردیدم به هفتاد و دو ملت
بصد مذهب منادین چه واجم

 

[Sharif_]

ای از لب تو به خون رخ لعل خضاب
وز خجلت دندانت گهر غرق در آب

چشم و دل من به یاد دندان و لبت
این در خوشاب ریزد آن لعل مذاب

 

[محـسن ز]

گفتم به فلک به ترکتازیت مناز
اینقدر به بی خرد نوازیت مناز
فریاد سرم کشید کای کهنه حریف
گر شکوه کنی به بی نیازیت مناز
معینی

 

[abfa]

ای چرخ فلک خرابی از کینه تست​

​

بیدادگری پیشه ديرينه تست​

​

وی خاک اگر سينه تو بشکافند​

​

بس گوهر قیمتی که در سینه تست​

​

 

[باران بهاری]

برگفتم بیت؛دلبر از من رنجید
یعنی که به وزن بیت از ما سنجید
گفتم که کدام بیت گویم؟فرما!
گفتا:"به کدام بیت خواهم گنجید"؟!

"مولانا"