دوستداران دکتر علی شریعتی بیان اینجا

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
پروردگارا به من تو فیق عشق بی هوس،تنهایی در انبوه جمعیت و دوست داشتن بی آنکه دوست بداند عنایت فرما(دکتر علی شریعتی)
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
-... نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد ... نمیخواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت
... ولی بسیار مشتاقم ... که از خاک گلویم سوتکی سازد ... گلوم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ
و بازیگوش ... تا که پی در پی دم گرم خویش را بر گلویم سخت بفشارد .... و سراب خفتگان خفته را
آشفته تر سازد ... تا بدین سان بشکند دائم سکوت مرگبارم را ...
 

nima_tavana

عضو جدید
کاربر ممتاز
من دکترو خیلی دوست دارم البته یه سری تناقض هم دیدم.و معتدم در کنار اون همه حرف قشنگ بعضی وقتا یه خورده بزرگ نمایی هم داشته یا یه سری چیزایه دیگه...
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من دکترو خیلی دوست دارم البته یه سری تناقض هم دیدم.و معتدم در کنار اون همه حرف قشنگ بعضی وقتا یه خورده بزرگ نمایی هم داشته یا یه سری چیزایه دیگه...
ممنون از اظهاره نظرت ،من خودم به طرز فکر و زندگی ایشان تسلط ندارم ، اما از تمام جملات این تاپیک لذت می برم ، شاید هرکس چند تا حرف نادرست هم به ظن ما زده باشه ، مهم اینه که از جملات زیبای دکتر لذت ببریم و اگه تونستیم از نظر معنوی پیشرفت کنیم
امیدوارم حضور فعالی توی این تاپیک داشته باشید
 

reza.izadi

عضو جدید
تقدیم به تمام دوستداران دکتر شریعتی

بچه ها واقعا ازتون ممنونم
بعد از چند وقت توی اوج کار و گرفتاری یهویی سخنان دکتر شریعتی واقعا جذابه
 

reza.izadi

عضو جدید
من در عجبم از مردمی که خود در زیر ظلم وستم می زیند
و بر حسینی می گریند که ازاد زیست
 

reza.izadi

عضو جدید
خدایا!
چگونه زیستن را تو به من بیاموز
چگونه مردن را خودم خواهم اموخت
 

reza.izadi

عضو جدید
دنيا را بد ساختند
کسی را که دوست داری، دوستت ندارد

کسی که تو را دوست دارد، تو دوستش نداری
اما کسی که تو دوستش داری، و اوهم دوستت دارد؛
به رسم و آئين زندگانی به هم نمی رسند.
و اين رنج است؛
زندگی يعنی اين
 

hamid221

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
به ذهنم رسید حالا که صحبت دکتر شد اینو بگم
نمیدونم ایت الله کاشانی که اخیر فوت شد رو میشناسید یا نه(تقریبا2ماه پیش) به احتمال 99درصد شایدم بیشتر نمیشناسید ایشون صاحب کرامات خاصی بودند و خیلی بی ریا
این رو با یه واسطه میگمیکی از دوستان درباره دکترشریعتی از ایشون سوال پرسیده بود که اقا شریعتی چطور بود؟اقا جواب داد ایشون اوایل خیلی خوب بود اما بعد از کدتی تفکرات غربی در اون رسوخ کرده بود ولی در اخر عمر توبه کرد من یک نسخه توبه نامه ایشون رو دارم متاسفانه اطرافیان و همبستگان او اون توبه نامه رو منتشر نکردند.
اینو گفتم برایه اونایی که میگن شریعتی غری گرا بوده
خدا رحمتش کنه واقعا خوبها میرن:gol:
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من هرگز نمی نالم...قرنها نالیدن بس است...میخواهم فریاد بزنم...!اگر نتوانستم سکوت میکنم....
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
معشوق من چنان لطیف است که خود را به « بودن » نیالوده است
که اگر جامه ی وجود بر تن می کرد نه معشوق من بود . . .
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چه تلخ و غم انگیز است سرنوشت کسی که طبیعت نمی تواند سرش کلاه بگذارد... این سرزمین را
با عقل مصلحت اندیش ساخته اند. پس باید با عقل مصلحت اندیش در آن زیست. و چاره ایی دیگر پیدا نیست
و من «چنین کردم» اما «چنین نبودم» و این دوگانگی مرا همواره دو نیمه می کرد.
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوستان خوبم احتمال میدم این چند روز نتونم زیاد به باشگاه سر بزنم امیدوارم با قدرت ادامه بدهید.
ممنون از لطف همتون مخصوصا..................
 

negin1990

عضو جدید
کاربر ممتاز
«ای آزادی،
تو را دوست دارم، به تو نیازمندم، به تو عشق می‌ورزم، بی‌تو زندگی دشواراست، بی‌تو من هم نیستم؛ هستم، اما من نیستم؛ یک موجودی خواهم بود توخالی، پوک، سرگردان، بی امید، سرد، تلخ، بیزار، بدبین، کینه دار، عقده‌دار، بیتاب، بی روح، بی‌دل، بی روشنی، بی شیرینی، بی‌انتظار، بیهوده، منی بی تو یعنی هیچ!... ای آزادی، من از ستم بیزارم، از بند بیزارم، از زنجیر بیزارم، از زندان بیزارم، از حکومت بیزارم، از باید بیزارم، از هر چه و هر که تو را در بند می‌کشد بیزارم. ای آزادی، چه زندان‌ها برایت کشیده ام! و چه زندان‌ها خواهم کشید و چه شکنجه‌ها تحمل کرده‌ام و چه شکنجه‌ها تحمل خواهم کرد. اما خود را به استبداد نخواهم فروخت، من پرورده ی آزادی ام، استادم علی است، مرد بی‌بیم و بی‌ضعف و پر صبر، و پیشوایم مصدق، مرد آزاد، مرد، که هفتاد سال برای آزادی نالید. من هرچه کنند، جز در هوای تو دم نخواهم زد. اما، من به دانستن از تو نیازمندم، دریغ مکن، بگو هر لحظه کجایی چه می‌کنی؟ نا بدانم آن لحظه کجا باشم، چه کنم؟...»
 

negin1990

عضو جدید
کاربر ممتاز
همه ی طبقات آسمان را گشته ام ، در دل ستاره باران نیمه شبهای روشن و مهربان تابستان ، بر جاده کهکشان تاخته ام ، صحرای ابدیت را درنوردیده ام ، بال در بال فرشتگان ، در فضای پاک ملکوت شنا کرده ام ، با خدایان ،ایزدان با همه ی الهه های زیبای آسمان ، با همه ارواح جاویدی که در نیروانای روشن و بی وزش آرام یافته اند آشنا بوده ام .از هر جا ، از هر یک یادی ، یادگاری ، برایت آورده ام . از سیمای هر کدام زیباترین خط را ربوده ام ، از اندام هر یک نازنین طرح را گرفته ام ، از هر گلی ، افقی ، دریایی ، آسمانی ، چشم اندازی ، رنگی دزدیده ام ، و ، با دست و دامنی پر از خطها و رنگها و طرح های آن سوی این آسمان زمینی ، از معراج نیمه شبان تنهایی ، به دامان مهربان تو – ای دامن حریر مهتاب شبهای زندگی سیاه من – فرود آمده ام ، نشسته ام تا آن ودیعه ها که از آسمانها آورده ام در دامن تو ریزم....
 

negin1990

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدا ،قلب جهان است،محور وجود است،کانون عالمي است که بر گردش طواف مي کند،و تو در اين منظومه ،چه در کعبه ،چه در عالم،يک ذره اي،ذره اي در حرکت،هر لحظه جايي،يک حرکت هميشگي،فقط يک وضعي،و هر دم در وضعي ،هماره در تغيير ،در شدن،در طواف و اما هميشه و همه جا،فاصله ات با او ،با کعبه،ثابت!دوري و نزديکي ات بسته به اين است که در اين دايرهٔ گردنده،چه شعاعي را انتخاب کرده باشي.دور يا نزديک،ولي هرگز به کعبه نمي چسبي ،هرگز در کنار کعبه نمي ايستي،که توقف نيست،که براي تو ثبوت نيست ،که وحدت وجود نيست ،توحيد است.گرداب انسان ها بر گرد کعبه چرخ مي خورد و آنچه پيدا است،تنها انسان است ،اين جا است که مي تواني مردم را ببيني و مرد و زن نبيني، اين و آن نبيني ،من و او و تو وآنها را نبيني، کلي را ببيني،جزئي را نبيني،فرد در کلي انسان حل شده است، فناء فرد است،اما نه در خدا،در ما،در انسان،در مردم،بهتر است بگويم:در امت!اما فنايي در جهت خدا ،براي خدا در طواف خدا
 

Similar threads

بالا