به به جناب یوسفی.خوش تشریف آوردین.تمایل به اول بودن
ثابت شد جناب.
همیشه امیدوار باش. و زود قضاوت نکن.تصورتون اشتباه محض بود.دیگه از این تصورات نکنید.اما بیشتر به خاطر دوستای خوبم برگشتم و برای اینکه تبادل اطلاعاتی با افراد خوب این تالار داشته باشم.
راستش از شما که پنهون نیست از بقیه هم پنهون نباشه.دلیل انصراف من زود قضاوت کردنای شما بود شما هیچ کاری برای اینکه افراد عضو رو حفظ کنید انجام نمی دادین. خودتون که خوب می دونید زمانی که عضو بودم چقدر پیشنهاد ارائه دادم.یادتون که نرفته.اما با چی مواجه شدم اومدم راجع به اساسنامه تون نظر دادم.چرا؟ واسه اینکه با هیچ کس در این مورد مشورت نکردید.اونوقت شما در حالیکه من هنوز کارمو شروع نکرده بودم شروع کردید به اینکه من مدیریت بلد نیستم و از این جور حرفا.
شما از بعضی چیزا بی اطلاعید.مثلا اینکه بنده با اینکه پروژه ی دانشگاهم بسیار سخته اما به سارا جان گفتم که حاضرم در حد وقتی که بتونم اضافه داشته باشم کمکش کنم مخصوصا تو کار ترجمه.
پس متوجه شدید من تنهایی کار نمی کنم.راستی یه سوال چرا شما تو بحثای خارج از فعالیت گروهی شرکت نمی کنید؟ البته خیلی موقع ها خب آدم وقت نداره اما من از وقتی که اومدم تا حالا شما رو در تالارهای دیگه مشاهده نکردم.
اگر دیدید که از عضویتم در گروه انصراف دادم به این علت بود که انقدر ارزش برای گروه قائل هستم که زمانی که حس کنم نمی تونم به طور پیوسته در خدمت گروه باشم کنار گرفتم.نه اینکه کاربرایی که خیلی مدتم هست که عضو شدن اما تا حالا در هیچ موردی از اون مباحث شرکت نکردن و عضو هم هستن.می خوایید اسم ببرم؟
اگه توضیحات بیشتری می خوایید در خدمتم
ببینید خانوم فرزانه فرد ..
من مامان بابای شما نیستم که مدام نازتونو بکشم و هر مزخرفی گفتین سکوت کنم!
برو اخلاقتو درست کن دختر جان.
اینجا همه با تو مشکل دارن. منم دارم ...
و اما جمله های رنگیت:
بنفش:
تصور من کاملا درسته منتها تصور خودت در مورد خودت غلطه. کلا تو توهمی
آبی:
برای حفظ کردن اعضا همین بس که دو بار از خودم گذشتم و شما رو به تالار برگردوندم اما اشتباه کردم
سبز:
پیشنهاداتون مثل برنامه هاتون به درد خودتون میخوره
قرمز:
من اون وقتا فکر میکردم شما فقط مدیریت بلد نیستین اما الان متوجه شدم اخلاق هم ندارین
مشکی:
اما در مورد مشغله ...
تابستون من مصادف بود با دو تا پیشنهاد
اول یه خط تولیدی بود که میتونستم با پیگیری مال خودم بکنمش و آینده مو بیمه کنم و دوم مدیریت یا همکاری برای این تالار بود که من دومی رو انتخاب کردم فقط به خاطر اعضای تالار مخصوصا مهتابی ضمن اینکه مشغله کاری خودم و کارای تجاریم هم بود که مهتابی بیشتر در جریانه کارامه !!
من ناراحت نیستم که قرارداد به اون مهمی رو از دست دادم و یه خط تولید مفت مفت از دستم پرید اما خیلی برام زور داره یکی مثل شما بیاد حرف از مشغله بزنه
بشین درستو بخون بچه جان یه سری هم به یه روانشناسی چیزی بزن، رو اعصاب ما هم راه نرو
میمونی درست بمون میخوای بری هم سریع این کارو انجام بده و همه رو خوشحال کن
آدم باشی