دنبال يه واقعه تاريخي ديگه ميگردم

سلام
دنبال يه واقعه تاريخي ميگردم. اميدوارم کسي نشونه اي ازش به من بده
کسي درباره حضرت نوح و ساخت کشتي و زير آب رفتن زمين مطلبي داره؟
اگه ميتونيد نام کتاب تاريخي رو با تاريخ و ... بنويسيد
اگر ميخوايد مطلبي کش بريد و بزاريد اينجا، نه خودتون رو آزار بديد و نه منو. لينکش رو بزاريد
ممنون
توجه توجه: لطفا از اسپم خودداري کنيد.

 

[Yu_Mi]

ببخشید یه سوال
حضرت ابراهیم قبل از حضرت نوح بوده یا بعدش؟
اسپم نیست،ربط داره

 

[*setareh66*]

یومی بیسواد!!!
این همه تو دبستان خوندیم و همیشه سوال امتحانی بود!!!
اول نوح بود دیگه!!!

 

[*setareh66*]

ببخشید یه سوال
حضرت ابراهیم قبل از حضرت نوح بوده یا بعدش؟
اسپم نیست،ربط داره

ایول..
یاد یوگی و دوستان افتادم!!!

 

[Yu_Mi]

هیچی ببخشید
حل شد.
تو او کشتی که تو ترکیه هست توش آهن به کاررفته
فکر کردم قرآن گفته اولین بار ابرام از آهن استفاده کرده


ببخشید روح

 

[حسین-تی]

هیچی ببخشید
حل شد.
تو او کشتی که تو ترکیه هست توش آهن به کاررفته
فکر کردم قرآن گفته اولین بار ابرام از آهن استفاده کرده


ببخشید روح

شانس اوردی اعتراف کردی . . ! وگرنه الان بیتاب میومد 50 صفحه برات کپی پیست میکرد . . .!

 

هیچی ببخشید
حل شد.
تو او کشتی که تو ترکیه هست توش آهن به کاررفته
فکر کردم قرآن گفته اولین بار ابرام از آهن استفاده کرده


ببخشید روح

اين هم يکي از مجهولاتي هستش که تو قرآن اومده و منبي براي اين موضوع پيدا نکردم.

 

[samira_3001]

حضرت نوح و کشتیش همون داستانه بود که کل دنیارو کرد زیره اب؟!

 

[parandi2]

تورات – پیدایش – بابهای 10 – 6

ابتدا در مورد طوفان نوح (ع) صحبت شده . خداوند به انسان فرصت 120 ساله ای داده تا خود را اصلاح کند .

سپس بعد از اینکه پسران خدا با دختران انسانها با هم ازدواج کردند ، مردانی غول آسا از آنان بوجود آمدند . وقتی خداوند دید مردم غرق گناهند (1) و دائما به سوی زشتی ها و پلیدی ها می روند از آفرینش انسان متأسف و محزون شد . پس خداوند فرمود من انسانی را که آفریده ام از روی زمین محو می کنم . حتی حیوانات و خزندگان و پرندگان را نیز از بین می برم ، زیرا از آفریدن آنها متأسف شدم . (2)

سپس به نوح (ع) که برگزیده ی او در روی زمین بوده خبر می دهد که کشتی ای بساز تا این بشر را هلاک کنم . جالب است که می گوید نوح (ع) تنها مرد درستکار زمان خودش بوده ولی بخاطر نوح (ع) اهل خانه اش را نیز نجات می دهد . (3)

سپس جریان سوار کردن حیوانات را شرح می دهد . با آب و تاب خاص . حتی برای پیاده شدن از کشتی هم یک صفحه شرح میدهد که کلاغ چه کار کرد و کبوتر چه کار و ... .

سپس چند دستور در مورد خوردنیها که چه چیزی حلال است و چه چیز حرام ، میدهد و انسان را از کشتن انسان نهی میکند .

اما نکته ی جالب اینست که خداوند به نوح (ع) و پسرانش می فرماید که با شما و همه ی مجودات عهد می بندم که دیگر موجودات زنده را هلاک نکنم (4) برای اینکه یادش نرود ، رنگین کمان خود را بر ابرها می گذارد تا هر وقت آنرا ببیند یادش بیاید چه عهدی بسته است . (5)
سپس شرح زندگی نوح (ع) و پسرانش را بیان می کند و داستانی را نقل می کند .

یکبار نوح (ع) پس از کار کشاورزی به علت نوشیدن بیش از حد شراب (6) برهنه داخل اتاقی خوابیده بود . یکی از پسران او با دیدن این صحنه برادران دیگر را خبر می کند . آن دو برادر ، روی نوح (ع) را با ردایی می پوشانند . نوح (ع) پس از دیدن این صحنه ، آن پسر بی تربیتش را نفرین می کند و برای آندو دعا می کند . (7)

قرآن کریم – سوره ی هود (ع) – آیات 25 تا 59

ما نوح را به سوى قومش فرستاديم ( نخستين بار به آنها گفت : ) من براى شما بيم دهنده اى آشكارم .

( نوح ) گفت : اگر من دليل روشنى از پروردگارم داشته باشم و از نزد خود رحمتى بمن داده باشد كه بر شما مخفى مانده ( آيا باز هم رسالت مرا انكار مى كنيد ؟ ) .

آيا من ميتوانم شما را به پذيرش اين بينه (8) مجبور سازم با اينكه شما آمادگى نداريد ؟
اشراف كافر قومش ( در پاسخ ) گفتند ما تو را جز بشرى همچون خودمان نمى بينيم ، و كسانى را كه از تو پيروى كرده اند جز گروهى اراذل ساده لوح نمى يابيم ، و فضيلتى براى شما نسبت به خود مشاهده نمى كنيم بلكه شما را دروغگو تصور مى كنيم .



( دعوت من اين است كه ) جز الله ( خداى واحد يكتا ) را نپرستيد كه بر شما از عذاب روز دردناكى مى ترسم! .

اى قوم ! من در برابر اين دعوت اجر و پاداشى از شما نمى طلبم ، اجر من تنها بر الله است ، و من آنها را كه ايمان آورده اند ( بخاطر شما ) از خود طرد نمى كنم چرا كه آنها پروردگارشان را ملاقات خواهند كرد ( و در دادگاه قيامت خصم من خواهند بود ) ولى شما را قوم جاهلى مى بينم .

اى قوم ! چه كسى مرا در برابر ( مجازات خدا ) يارى مى دهد اگر آنها را طرد كنم ! آيا انديشه نمى كنيد ؟

من هرگز به شما نمى گويم خزائن الهى نزد من است و نمى گويم غيب مى دانم و نمى گويم من فرشته ام و ( نيز ) نمى گويم آنها كه در نظر شما خوار مى آيند خداوند خيرى به آنها نخواهد داد ، خدا از دل آنها آگاهتر است ( من اگر با اينحال آنها را برانم ) در اين صورت از ستمكاران خواهم بود .

گفتند اى نوح ! با ما جر و بحث كردى ، و زياد سخن گفتى ( بس است ) اكنون اگر راست مى گوئى آنچه را بما وعده مى دهى ( از عذاب الهى ) بياور !

( نوح ) گفت اگر خدا اراده كند خواهد آورد و شما قدرت فرار نخواهيد داشت !

( مشركان ) مى گويند او ( محمد ) اين سخنان را بدروغ بخدا نسبت داده ، بگو اگر من اينها را از پيش خود ساخته باشم و به او نسبت دهم گناهش بر عهده من است ولى من از گناهان شما بيزارم .

( اما چه سود كه ) هر گاه خدا بخواهد شما را ( بخاطر گناهانتان ) گمراه سازد و من بخواهم شما را اندرز دهم اندرز من فايده اى بحالتان نخواهد داشت ، او پروردگار شماست و به سوى او بازگشت خواهيد نمود .

( اما چه سود كه ) هر گاه خدا بخواهد شما را ( بخاطر گناهانتان ) گمراه سازد و من بخواهم شما را اندرز دهم اندرز من فايده اى بحالتان نخواهد داشت ، او پروردگار شماست و به سوى او بازگشت خواهيد نمود .

به نوح وحى شد كه جز آنها كه ( تاكنون ) ايمان آورده اند ديگر هيچكس از قوم تو ايمان نخواهد آورد بنابراين از كارهائى كه مى كنند غمگين مباش ، و ( اكنون ) در حضور ما و طبق وحى ما كشتى بساز و در باره آنها كه ستم كردند شفاعت مكن كه آنها غرق شدنى هستند .

بزودى خواهيد دانست چه كسى عذاب خوار كننده به سراغش خواهد آمد و مجازات جاودان بر او وارد خواهد شد ! .

او مشغول ساختن كشتى بود و هر زمان گروهى از اشراف قومش بر او مى گذشتند او را مسخره مى كردند ، ( ولى نوح ) گفت اگر ما را مسخره مى كنيد ما نيز شما را همينگونه مسخره خواهيم كرد :

( اين وضع همچنان ادامه يافت ) تا فرمان ما فرا رسيد و تنور جوشيدن گرفت ، ( به نوح ) گفتيم از هر جفتى از حيوانات ( نر و ماده ) يك زوج در آن ( كشتى ) حمل كن ، همچنين خاندانت را مگر آنها كه قبلا وعده هلاك آنان داده شده ( همسر نوح و يكى از فرزندانش ) و همچنين مؤمنان را ، اما جز عده كمى به او ايمان نياوردند .

او گفت بنام خدا بر آن سوار شويد و به هنگام حركت و توقف آن ياد او كنيد ، كه پروردگارم آمرزنده و مهربان است .

و او آنها را از لابلاى امواجى همچون كوهها حركت مى داد ، ( در اين هنگام ) نوح فرزندش را كه در گوشه اى قرار داشت فرياد زد ، پسرم ! همراه ما سوار شو و با كافران مباش !

گفت به كوهى پناه مى برم تا مرا از آب حفظ كند ، گفت امروز هيچ حافظى در برابر فرمان خدا نيست ، مگر آن كس را كه او رحم كند ، در اين هنگام موجى در ميان آندو حائل شد و او در زمره غرق شدگان قرار گرفت .

و گفته شد اى زمين آبت را فرو بر ، و اى آسمان خوددارى كن ، و آب فرو نشست و كار پايان يافت ، و ( كشتى ) بر ( دامنه كوه ) جودى پهلو گرفت و ( در اين هنگام ) گفته شد : دور باد قوم ستمگر !

نوح به پروردگارش عرض كرد پروردگارا ! پسر من از خاندان من است و وعده تو ( در مورد نجات خاندانم ) حق است و تو از همه حكم كنندگان برترى .

فرمود : اى نوح ! او از اهل تو نيست ! او عمل غير صالحى است ، بنابراين آنچه را از آن آگاه نيستى از من مخواه ، من به تو اندرز مى دهم تا از جاهلان نباشى !

عرض كرد : پروردگارا ! من به تو پناه مى برم كه از تو چيزى بخواهم كه از آن آگاهى ندارم ، و هر گاه مرا نبخشى و بر من رحم نكنى از زيانكاران خواهم بود .

( به نوح ) گفته شد : اى نوح ! با سلامت و بركت از ناحيه ما بر تو و بر تمام امتهائى كه با تواند ، فرود آى ، و امتهائى نيز هستند كه ما آنها را از نعمتها بهره مند مى سازيم سپس عذاب دردناكى از سوى ما به آنها مى رسد .

 

[parandi2]

اینم یه منبع دیگه

 

تورات – پیدایش – بابهای 10 – 6

ابتدا در مورد طوفان نوح (ع) صحبت شده . خداوند به انسان فرصت 120 ساله ای داده تا خود را اصلاح کند .

سپس بعد از اینکه پسران خدا با دختران انسانها با هم ازدواج کردند ، مردانی غول آسا از آنان بوجود آمدند . وقتی خداوند دید مردم غرق گناهند (1) و دائما به سوی زشتی ها و پلیدی ها می روند از آفرینش انسان متأسف و محزون شد . پس خداوند فرمود من انسانی را که آفریده ام از روی زمین محو می کنم . حتی حیوانات و خزندگان و پرندگان را نیز از بین می برم ، زیرا از آفریدن آنها متأسف شدم . (2)

سپس به نوح (ع) که برگزیده ی او در روی زمین بوده خبر می دهد که کشتی ای بساز تا این بشر را هلاک کنم . جالب است که می گوید نوح (ع) تنها مرد درستکار زمان خودش بوده ولی بخاطر نوح (ع) اهل خانه اش را نیز نجات می دهد . (3)

سپس جریان سوار کردن حیوانات را شرح می دهد . با آب و تاب خاص . حتی برای پیاده شدن از کشتی هم یک صفحه شرح میدهد که کلاغ چه کار کرد و کبوتر چه کار و ... .

سپس چند دستور در مورد خوردنیها که چه چیزی حلال است و چه چیز حرام ، میدهد و انسان را از کشتن انسان نهی میکند .

اما نکته ی جالب اینست که خداوند به نوح (ع) و پسرانش می فرماید که با شما و همه ی مجودات عهد می بندم که دیگر موجودات زنده را هلاک نکنم (4) برای اینکه یادش نرود ، رنگین کمان خود را بر ابرها می گذارد تا هر وقت آنرا ببیند یادش بیاید چه عهدی بسته است . (5)
سپس شرح زندگی نوح (ع) و پسرانش را بیان می کند و داستانی را نقل می کند .

یکبار نوح (ع) پس از کار کشاورزی به علت نوشیدن بیش از حد شراب (6) برهنه داخل اتاقی خوابیده بود . یکی از پسران او با دیدن این صحنه برادران دیگر را خبر می کند . آن دو برادر ، روی نوح (ع) را با ردایی می پوشانند . نوح (ع) پس از دیدن این صحنه ، آن پسر بی تربیتش را نفرین می کند و برای آندو دعا می کند . (7)

قرآن کریم – سوره ی هود (ع) – آیات 25 تا 59

ما نوح را به سوى قومش فرستاديم ( نخستين بار به آنها گفت : ) من براى شما بيم دهنده اى آشكارم .

( نوح ) گفت : اگر من دليل روشنى از پروردگارم داشته باشم و از نزد خود رحمتى بمن داده باشد كه بر شما مخفى مانده ( آيا باز هم رسالت مرا انكار مى كنيد ؟ ) .

آيا من ميتوانم شما را به پذيرش اين بينه (8) مجبور سازم با اينكه شما آمادگى نداريد ؟
اشراف كافر قومش ( در پاسخ ) گفتند ما تو را جز بشرى همچون خودمان نمى بينيم ، و كسانى را كه از تو پيروى كرده اند جز گروهى اراذل ساده لوح نمى يابيم ، و فضيلتى براى شما نسبت به خود مشاهده نمى كنيم بلكه شما را دروغگو تصور مى كنيم .



( دعوت من اين است كه ) جز الله ( خداى واحد يكتا ) را نپرستيد كه بر شما از عذاب روز دردناكى مى ترسم! .

اى قوم ! من در برابر اين دعوت اجر و پاداشى از شما نمى طلبم ، اجر من تنها بر الله است ، و من آنها را كه ايمان آورده اند ( بخاطر شما ) از خود طرد نمى كنم چرا كه آنها پروردگارشان را ملاقات خواهند كرد ( و در دادگاه قيامت خصم من خواهند بود ) ولى شما را قوم جاهلى مى بينم .

اى قوم ! چه كسى مرا در برابر ( مجازات خدا ) يارى مى دهد اگر آنها را طرد كنم ! آيا انديشه نمى كنيد ؟

من هرگز به شما نمى گويم خزائن الهى نزد من است و نمى گويم غيب مى دانم و نمى گويم من فرشته ام و ( نيز ) نمى گويم آنها كه در نظر شما خوار مى آيند خداوند خيرى به آنها نخواهد داد ، خدا از دل آنها آگاهتر است ( من اگر با اينحال آنها را برانم ) در اين صورت از ستمكاران خواهم بود .

گفتند اى نوح ! با ما جر و بحث كردى ، و زياد سخن گفتى ( بس است ) اكنون اگر راست مى گوئى آنچه را بما وعده مى دهى ( از عذاب الهى ) بياور !

( نوح ) گفت اگر خدا اراده كند خواهد آورد و شما قدرت فرار نخواهيد داشت !

( مشركان ) مى گويند او ( محمد ) اين سخنان را بدروغ بخدا نسبت داده ، بگو اگر من اينها را از پيش خود ساخته باشم و به او نسبت دهم گناهش بر عهده من است ولى من از گناهان شما بيزارم .

( اما چه سود كه ) هر گاه خدا بخواهد شما را ( بخاطر گناهانتان ) گمراه سازد و من بخواهم شما را اندرز دهم اندرز من فايده اى بحالتان نخواهد داشت ، او پروردگار شماست و به سوى او بازگشت خواهيد نمود .

( اما چه سود كه ) هر گاه خدا بخواهد شما را ( بخاطر گناهانتان ) گمراه سازد و من بخواهم شما را اندرز دهم اندرز من فايده اى بحالتان نخواهد داشت ، او پروردگار شماست و به سوى او بازگشت خواهيد نمود .

به نوح وحى شد كه جز آنها كه ( تاكنون ) ايمان آورده اند ديگر هيچكس از قوم تو ايمان نخواهد آورد بنابراين از كارهائى كه مى كنند غمگين مباش ، و ( اكنون ) در حضور ما و طبق وحى ما كشتى بساز و در باره آنها كه ستم كردند شفاعت مكن كه آنها غرق شدنى هستند .

بزودى خواهيد دانست چه كسى عذاب خوار كننده به سراغش خواهد آمد و مجازات جاودان بر او وارد خواهد شد ! .

او مشغول ساختن كشتى بود و هر زمان گروهى از اشراف قومش بر او مى گذشتند او را مسخره مى كردند ، ( ولى نوح ) گفت اگر ما را مسخره مى كنيد ما نيز شما را همينگونه مسخره خواهيم كرد :

( اين وضع همچنان ادامه يافت ) تا فرمان ما فرا رسيد و تنور جوشيدن گرفت ، ( به نوح ) گفتيم از هر جفتى از حيوانات ( نر و ماده ) يك زوج در آن ( كشتى ) حمل كن ، همچنين خاندانت را مگر آنها كه قبلا وعده هلاك آنان داده شده ( همسر نوح و يكى از فرزندانش ) و همچنين مؤمنان را ، اما جز عده كمى به او ايمان نياوردند .

او گفت بنام خدا بر آن سوار شويد و به هنگام حركت و توقف آن ياد او كنيد ، كه پروردگارم آمرزنده و مهربان است .

و او آنها را از لابلاى امواجى همچون كوهها حركت مى داد ، ( در اين هنگام ) نوح فرزندش را كه در گوشه اى قرار داشت فرياد زد ، پسرم ! همراه ما سوار شو و با كافران مباش !

گفت به كوهى پناه مى برم تا مرا از آب حفظ كند ، گفت امروز هيچ حافظى در برابر فرمان خدا نيست ، مگر آن كس را كه او رحم كند ، در اين هنگام موجى در ميان آندو حائل شد و او در زمره غرق شدگان قرار گرفت .

و گفته شد اى زمين آبت را فرو بر ، و اى آسمان خوددارى كن ، و آب فرو نشست و كار پايان يافت ، و ( كشتى ) بر ( دامنه كوه ) جودى پهلو گرفت و ( در اين هنگام ) گفته شد : دور باد قوم ستمگر !

نوح به پروردگارش عرض كرد پروردگارا ! پسر من از خاندان من است و وعده تو ( در مورد نجات خاندانم ) حق است و تو از همه حكم كنندگان برترى .

فرمود : اى نوح ! او از اهل تو نيست ! او عمل غير صالحى است ، بنابراين آنچه را از آن آگاه نيستى از منمخواه ، من به تو اندرز مى دهم تا از جاهلان نباشى !

عرض كرد : پروردگارا ! من به تو پناه مى برم كه از تو چيزى بخواهم كه از آن آگاهى ندارم ، و هر گاه مرا نبخشى و بر من رحم نكنى از زيانكاران خواهم بود .

( به نوح ) گفته شد : اى نوح ! با سلامت و بركت از ناحيه ما بر تو و بر تمام امتهائى كه با تواند ، فرود آى ، و امتهائى نيز هستند كه ما آنها را از نعمتها بهره مند مى سازيم سپس عذاب دردناكى از سوى ما به آنها مى رسد .

آخرش من نفهميدم کجاي تورات تحريف شده
شما هرجا کم مياريد از اون مطلب ميزاريد.
در ضمن اين کجاش تاريخه؟ فقط يه کتاب ديني هستش.

 

اینم یه منبع دیگه

من چيز تاريخي توش نديدم.
منابعي هم که استفاده کرده بودن ....
​

 

[parandi2]

آخرش من نفهميدم کجاي تورات تحريف شده
شما هرجا کم مياريد از اون مطلب ميزاريد.
در ضمن اين کجاش تاريخه؟ فقط يه کتاب ديني هستش.

در مورد تحریف یه سرچی بکن (مثلا راجع به واژه اسرائیل)
رفقا گفتن این موضوع دروغه. شمام مدرکتون فقط قرآنه. بنده اینو آوردم تا بگم غیر از قرآن در عهد عتیق هم این مساله وجود داره.

 

در مورد تحریف یه سرچی بکن (مثلا راجع به واژه اسرائیل)
رفقا گفتن این موضوع دروغه. شمام مدرکتون فقط قرآنه. بنده اینو آوردم تا بگم غیر از قرآن در عهد عتیق هم این مساله وجود داره.

منم يه مورد تحريف بگم؟ يه سرچي بکن(مثلا راجع به کشتي نوح!)
عزيز من کتاب ديني که نميشه تاريخ. قضيه اون فنجان قهوه(يکي از بچه ها اينجا ميگفت قوري) رو از راسل حتما بخون.

 

[parandi2]

منم يه مورد تحريف بگم؟ يه سرچي بکن(مثلا راجع به کشتي نوح!)
عزيز من کتاب ديني که نميشه تاريخ. قضيه اون فنجان قهوه(يکي از بچه ها اينجا ميگفت قوري) رو از راسل حتما بخون.

موضوع این نیست، گفتن چرا فقط قرآن، گفتم تو توراتم هست.
چشم سرچ می کنم خبرشو بهت می دم.

 

[Hazhir.]

ببخشید یه سوال
حضرت ابراهیم قبل از حضرت نوح بوده یا بعدش؟
اسپم نیست،ربط داره

عاشقتم میلاد

قابل توجه بچه های باشگاه . تنها کسی که تو این باشگاه میتونه واقعا منو بخندونه میلاده

 

چشم سرچ می کنم خبرشو بهت می دم.