دل نوشته ای زیبا در مورد حجاب

blackviper210

عضو جدید
کاربر ممتاز
فلسفه ی منع بی حجابی این است که خانم ها می توانند با نوع پوشش خودشان به دیگران علاقه تحمیل کنند . یک سلسله گرایش های هوس انگیز ، درگیری های روحی و یکسری هوس هایی را در دل دیگران ایجاد کنند و به آنها تحمیل کنند بخاطر طبیعتی که در رابطه بین زن و مرد وجود دارد و حجاب به یک مسئله ی اجتماعی تبدیل می شود . مسئله ی فردی و معنوی نیست . لذا حجاب مهمتر است یا نماز ؟ نماز مهمتر است ، رکن دین ماست . اهمیتش بیشتر است ولی چرا اجباری نیست ؟ چون فردی است . اما چرا حجاب اجباری است ؟ چون عمل فردی نیست . بحث رابطه ی شما و خدا نیست . مثل اینکه شما جلوی بیمارستان بوق بزنید و بگویید که من ماشین را بخاطر بوقش خریده ام . به شما می گویند که شما بروید در پارکینگ خودتان و هرچه خواستید بوق بزنید ولی اگر صدای بوق باعث آلودگی صوتی و اذیت کردن گوش بیماران بشود ،باید جلوی آنرا بگیریم . پس آزادی و حالت تساوی این نیست که آن طرف خیابان هر کس خواست حجاب داشته باشد و این طرف خیابان هرکس خواست حجاب نداشته باشد . اگر به طبیعت زن و مرد نگاه کنیم می بینیم که این یک نابرابری است . چرا می توانیم بگوییم که هرکس خواست نماز بخواند و هرکس خواست نخواند ؟ کسی نمیتواند از شما بپرسد که نماز خوانده ای یا نه ؟

مسئله ی حجاب مسئله ی اجتماعی روانی است . شما اگر معنویت هم نداشته باشی بالاخره هزار تا مسئله ی دیگر در جامعه هست . ما باید درباره ی بحث آزادی روانی صحبت کنیم . بعنوان یکی از ظاهر آزادی اجتماعی و بحث دیگر در حد مسائل اخلاقی پنهان باقی نمی ماند که من از نظر اخلاقی دارم رعایت می کنم یا نه ، من باید بدانم آیا دارم اقدامی انجام میدهم که به یک چیزهایی در جامعه صدمه بزنم .

در اینترنت دیدم که یک کسی در کانادا بر اساس تجربه موفقی که داشته ، شروع کرده به تفکیک مدارس دخترانه و پسرانه و مقاله نوشته است . در آمار هست که 70 درصد مدارس موفق آمریکا مدارسی هستند که پسر و دختر را از هم تفکیکی کرده اند .

پس مسئله ی حجاب را خیلی روی دوش معنویات و ایمان انسانها نگذاریم . دین محکوم میشود که اجبار آورده است . ما درباره ی شیوه ی اعمال اجبار صحبت نکردیم .

حجاب چرا اجبار است ؟ چون تعدی به حقوق دیگران است . چون بحث تاثیر گذاری روی دیگران و خراب کردن روان انسانهاست . کنترل این امر اجباری ، شیوه های خاص خودش را دارد ما باید به این شیوه ها بپردازیم و روی آن حرف داریم .

اینکه می گوییم حجاب هم مصونیت است و هم محدودیت یعنی چه ؟
شهید مطهری فرمودند : حجاب مصونیت است نه محدودیت زیرا مردم محدودیت گریز هستند از محدودیت خوششان نمی آید می گوییم که اگر محدودیت منطقی باشد آیا شما خوشتان می آید ؟ میگویند که به منطقی بودن و یا نبودن آن کاری نداشته باشید ، از اصل محدودیت خوشت می آید ؟ می گوید نه .

قرآن میفرماید : انسان دوست دارد محدودیتش را بردارد . در دانشگاه هم اگر فضا کارگاهی باشد خیلی بهتر از فضای سخنرانی است . دین محدود کننده است .آیا از دین خوشتان می آید ؟ میگویند که نه . این واقعیتی است که در جامعه وجود دارد . دین گریزی برای همین بوجود می آید .

بخاطر همین شهید مطهری میگوید که شما به جنبه ی دیگر حجاب که مصونیت است نگاه کن . حجاب را اگر از یک بُعد نگاه کنیم محدودیت است و از بُعد دیگر محدودیت نیست . مثل شخصی که ورزشگاه رفته و ورزش کرده است . از یک زاویه ی نگاه خسته است و از یک نگاه خسته نیست . اینها در ظاهر متضاد هستند ولی در واقع متضاد نیستند . جوان و انسان امروز نسبت به سی سال پیش خیلی تفاوت پیدا کرده است . سی سال قبل از یک نفرتی در دل خیلی ها نسبت به دین ایجاد کرده بودند . برای اینکه من به کسانی که دارند فرار می کنند نزدیک بشوم می گویم که حجاب محدودیت نیست مصونیت است .

اینکه ما بگوییم حجاب مصونیت است البته بیشتر خانم ها خودشان می دانند که حجاب بسیاری از اوقات آنها را از یکسری صدمات مصون نگه داشته است . حالا یک خانمی می گوید که من خودم از پس همه ی مشکلات بر می آیم و در دل خطر می روم و سالم می مانم . می دانید که در جوانها ریسک بالا است و از طرفی در جامعه ما به زن یک احترام عمومی می گذارند . یک حرمت هایی هست . اگر کسی خانمی را بزند می گویند که او زن است چرا او را می زنی ؟ اگر رابطه ای بین خانم و آقا باشد اول آقا محکوم میشود ، کسی نمی گوید خانم تعدی کرده است .
اگر ما بگوییم حجاب مصونیت است می گویند که نیروی انتظامی از ما حمایت می کنند . ما در جامعه ای هستیم که عده ای شجاعت دارند و بدون حجاب هم احساس مصونیت می کنند و کسانی هستند که میگویند که این قدر بی حجابی را رواج بدهیم که عادی بشود .
باز من قبول می کنم که حجاب مصونیت است ولی فکر می کنم که حجاب را باید از زوایای دیگری نگاه کنیم حالا چرا خوب است از زاویه ی مصونیت نگاه نکنیم ؟ یکی اینکه پاسخ این چند گروه را نمی دهد . دیگر اینکه من بگویم که حجاب داشته باش که ضرر نکنی و چهار تا دستوردینی شبیه این ، کم کم چه تصوری از فلسفه ی دین پیدا می کنید ؟ و می گویید که دین من را منفعل در برابر خطرات طبیعت می خواهد ، دین منجی من است که مبادا به من ضرری برسد .
__________________________________
سلام
مطالب عنوان شده بخشی از سخنرانی استاد پناهیان هست درمورد حجاب مصونیت است نه محدویت
البته مطالب تکمیلی هم عنوان شده ولی با توجه به موضوع مطرح شده از جانب شما همین قدر (درحال حاضر )کافی است.


[FONT=w_yekan]
[/FONT]

بنده با کسیکه منطق براش مهم نیست بحث نمیکنم. من شمارو میشناسم. نتیجه ی بحث کردن من و امثال من با شما این میشه که هرجا شما جوابی برای من ندارید: اخطار میگیرم. اخراج میشم. نظرام پاک میشه.
وگرنه مطمئنم اگر بخام با جنابعالی حداقل در این زمینه بحث کنم. حرفهایی دارم که شما نمیتونید جواب درستی بهم بدید.
دوستان دیگه اگر خواستن در مورد مسئله ی حجاب و چگونگی پیدایش حجاب در اسلام با هم به بحث و گفتگو بنشینیم خوشحال میشم اطلاعاتم رو در اختیار دوستان بزارم.
 

blackviper210

عضو جدید
کاربر ممتاز
بنام خِرَد و انسانیت...
درود...
لازم دونستم در باب موضوع این تایپیک و حجاب و نظرات بعضی دوستان موٌمن و با ایمان چند مورد رو اینجا توضیح بدم.
نخست اینکه متاسفانه در تاریخ زندگی سیاه و ننگین بشر، بسیار قوانین ضد انسانی بخصوص در مورد زنان منصوب و اجرا شده که از جمله ی آنها میشود به مواردی مانند:
ختنه زنان، شهادت دادن، مهریه، نفقه، حق ارث، خونبها، حجاب، ازدواج با پدر خوانده، ازدواج دختر 7 ساله با پیرمرد 60 ساله، سنگسار، +18و......اشاره کرد.
ومتاسفانه باز هم از آنجاییکه اسلام در قوانینش تندروی و افراط میکرده در خصوص حجاب هم سخت ترین قوانین رو گذاشته تا جائیکه میگوید (وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ ۚ)
یعنی پاهاتون رو جوری بر زمین بگذارید که مرد نامحرم صدایش را نشنود چون مرد با صدای پا هم تحریک می شود.
این حکم حجاب هم که عمر باعث اون شده و داستانش هم این بوده که؛ طبری به ما گزارش میده: اعراب می آمدند در منزل پیامبر می نشستند، عمر دید که اینها به زنان محمد نگاه می کنند چون مرد پیری بود و زنان جوان داشت. می گوید ای رسول کاری بکن، این اعراب به زنان شما نگاه می کنند. محمد این کار را نکرد. بعد عمر در تاریکی شب می نشست و زنان محمد را که به غذای حاجت می رفتند با صدای بلند می گفت: ای عایشه تو هستی!، ای حبسه تو هستی!. یعنی من در تاریکی شب هم اینها را تشخیص می دهم. این بود که آیه حجاب ساخته شد.
و سه باره متاسفانه میبینیم در کشور اسلامی ما، با بی رحمی و بی شرمی تمام با خانومها برخورد میشه.
مثلاچند وقت پیش، وقتی خانمی در همدان از ماشین با چه خشونتی بیرون کشیدن و به بازداشتگاه بردن بخاطر حجاب.
اینها دستورات کنفسیوس و روسها که نبوده، اینها منبعث است از دستورات اسلام.

چو بخت عرب بر عجم چیره شد ... همی بخت ساسانیان تیره شد
از این زاغ ساران بی آب و رنگ ... نه هوش و نه دانش نه آب و نه ننگ
ز پیمان بگردند و ز راستی ... گرامی شود کژی و کاستی

باری؛ حجاب نباید وارد حوزه ی مذهب و دین میشد. چون بر خلاف سخن برخی انسانهای کوته فکر، حجاب جز تبعیض و محدودیت چیزی برای جنس مونث نداشته.
حالا هم که وارد شده وظیفه ی انسانی ما حکم میکنه این موضوع رو عمومی نکنیم که یک نفر بیاد و بگه زنان "باید" حجاب داشته باشن یا "نباید" حجاب داشته باشن.
این یک چیز شخصیه و خود فرد تصمیم میگیره ما نباید دخالت کنیم.
دوم اینکه روی سخنم با کسانی هست که در تایپیک های دیگر دیدم که با چادر و مقنعه و جوراب شلواری و ساپورت و در و دیوار حرف میزنن؛
برادر و خواهر موٌمن، لطفا از مواد افیونی یا مخدر و قرص های روان گردان استفاده نکنید. هم برای بدنتون ضرر داره، هم برای خانوادتون و هم برای جامعه.
کما اینکه داشتیم کسانیکه این مواد رو مصرف کردند بخصوص ( شیشه ) با در و دیوارِ خونشون حرف زدن و حتی فکر میکردن رنگ دیوار داره باهاشون حرف میزنه،
حتــــــی طرف جانبازم بوده بعد از مصرف شیشه ادعای پیغمبری کرده.
سوم اینکه؛ آقای( فلانی) اینهمه دروغ و مغالطه و سفسطه نکن لطفا.
این حرفها که مردم مغرب زمین حرومزاده هستن و همه وحشی و حیوان و.... طلاق زیاده و بدبختی دارن و الکلی هستن و غیرو بخاطر رعایت نکردن حجاب و قوانین اسلام هست.
این حرفها رو تشریف ببرید روی منبر در مسجد و کلیسا و کنیسه بفرمائید، انسان تحصیل کرده و عاقل که این حرفهارو قبول نمیکنه.
اینهارو به خورد انسانهای با ایمان و مومن، آنهم با درجات بالا میدهند.( ایمان درجات مختلفی داره، هرچه درجات ایمان بیشتر باشه استفاده از عقل کمتر میشه)
و من الله توفیق....

اینجانب آماده پاسخگوئی به سوالات شرعی شما ملت همیشه در صحنه میباشم.
مخاطب خاص: آخه من چه خطایی کردم که در این زمانه و در بین این مردم سفیه بدنیا اومدم که مخالف شادی و آزادی هستن؟!!!

"چنان فاش گردد غم و رنج و شور
کـه شادی به هنگام بهـــرام گـــور"
هـــم آتش بمــردی بـه آتشکــده .... شدی تیره جشن نوروز و سده
نه جشن و نه رامش نه گوهر نه نام ... بکوشش زِهَر گونه سازند دام
 
آخرین ویرایش:

okanava

عضو جدید
کاربر ممتاز
فلسفه ی منع بی حجابی این است که خانم ها می توانند با نوع پوشش خودشان به دیگران علاقه تحمیل کنند . یک سلسله گرایش های هوس انگیز ، درگیری های روحی و یکسری هوس هایی را در دل دیگران ایجاد کنند و به آنها تحمیل کنند بخاطر طبیعتی که در رابطه بین زن و مرد وجود دارد و حجاب به یک مسئله ی اجتماعی تبدیل می شود . مسئله ی فردی و معنوی نیست . لذا حجاب مهمتر است یا نماز ؟ نماز مهمتر است ، رکن دین ماست . اهمیتش بیشتر است ولی چرا اجباری نیست ؟ چون فردی است . اما چرا حجاب اجباری است ؟ چون عمل فردی نیست . بحث رابطه ی شما و خدا نیست . مثل اینکه شما جلوی بیمارستان بوق بزنید و بگویید که من ماشین را بخاطر بوقش خریده ام . به شما می گویند که شما بروید در پارکینگ خودتان و هرچه خواستید بوق بزنید ولی اگر صدای بوق باعث آلودگی صوتی و اذیت کردن گوش بیماران بشود ،باید جلوی آنرا بگیریم . پس آزادی و حالت تساوی این نیست که آن طرف خیابان هر کس خواست حجاب داشته باشد و این طرف خیابان هرکس خواست حجاب نداشته باشد . اگر به طبیعت زن و مرد نگاه کنیم می بینیم که این یک نابرابری است . چرا می توانیم بگوییم که هرکس خواست نماز بخواند و هرکس خواست نخواند ؟ کسی نمیتواند از شما بپرسد که نماز خوانده ای یا نه ؟


[FONT=w_yekan]
[/FONT]

اه آسمون ریسمون ....

خب ...بیمارستان چه جاییست ؟ جایی که با ازدیاد بیماران و مریضان روبرو هستیم = تشبیه به جامعه و علی الخصوص مردان ( البته من صراحتا میگم برادران دینی مسلمان )
ماشینی که بوق داره = دختری که برو رو داره (و بیحجاب است و از بوقش استفاده میکند)

نتیجه این است در مثال بسیار بی ربط فوق .... شما میدانید که بوق زدن در سایر اماکن مجاز است به جز بیمارستان ...چرا ؟
چون مریض با شنیدن صدای بوق دچار تشدید بیماری میشود ...
یعنی آن کسی که بیمار فکری است با دیدن یک بیحجاب یا کم حجاب دچار هیجان های جنسی بیشتر میشود ...
اما در سایر اماکن یک بیحجاب خیلی راحت میتواند بوق بزند بدون آسیب رساندن به دیگران ...چون دیگران سالم هستند ...

خیلی دلم میخواد مطلبو بگیری دوست عزیز ...نگرفتی بیا پیش خودم ...بوس
 

okanava

عضو جدید
کاربر ممتاز
فلسفه ی منع بی حجابی این است که خانم ها می توانند با نوع پوشش خودشان به دیگران علاقه تحمیل کنند . یک سلسله گرایش های هوس انگیز ، درگیری های روحی و یکسری هوس هایی را در دل دیگران ایجاد کنند و به آنها تحمیل کنند بخاطر طبیعتی که در رابطه بین زن و مرد وجود دارد و حجاب به یک مسئله ی اجتماعی تبدیل می شود . مسئله ی فردی و معنوی نیست . لذا حجاب مهمتر است یا نماز ؟ نماز مهمتر است ، رکن دین ماست . اهمیتش بیشتر است ولی چرا اجباری نیست ؟ چون فردی است . اما چرا حجاب اجباری است ؟ چون عمل فردی نیست . بحث رابطه ی شما و خدا نیست . مثل اینکه شما جلوی بیمارستان بوق بزنید و بگویید که من ماشین را بخاطر بوقش خریده ام . به شما می گویند که شما بروید در پارکینگ خودتان و هرچه خواستید بوق بزنید ولی اگر صدای بوق باعث آلودگی صوتی و اذیت کردن گوش بیماران بشود ،باید جلوی آنرا بگیریم . پس آزادی و حالت تساوی این نیست که آن طرف خیابان هر کس خواست حجاب داشته باشد و این طرف خیابان هرکس خواست حجاب نداشته باشد . اگر به طبیعت زن و مرد نگاه کنیم می بینیم که این یک نابرابری است . چرا می توانیم بگوییم که هرکس خواست نماز بخواند و هرکس خواست نخواند ؟ کسی نمیتواند از شما بپرسد که نماز خوانده ای یا نه ؟

مسئله ی حجاب مسئله ی اجتماعی روانی است . شما اگر معنویت هم نداشته باشی بالاخره هزار تا مسئله ی دیگر در جامعه هست . ما باید درباره ی بحث آزادی روانی صحبت کنیم . بعنوان یکی از ظاهر آزادی اجتماعی و بحث دیگر در حد مسائل اخلاقی پنهان باقی نمی ماند که من از نظر اخلاقی دارم رعایت می کنم یا نه ، من باید بدانم آیا دارم اقدامی انجام میدهم که به یک چیزهایی در جامعه صدمه بزنم .

در اینترنت دیدم که یک کسی در کانادا بر اساس تجربه موفقی که داشته ، شروع کرده به تفکیک مدارس دخترانه و پسرانه و مقاله نوشته است . در آمار هست که 70 درصد مدارس موفق آمریکا مدارسی هستند که پسر و دختر را از هم تفکیکی کرده اند .

پس مسئله ی حجاب را خیلی روی دوش معنویات و ایمان انسانها نگذاریم . دین محکوم میشود که اجبار آورده است . ما درباره ی شیوه ی اعمال اجبار صحبت نکردیم .

حجاب چرا اجبار است ؟ چون تعدی به حقوق دیگران است . چون بحث تاثیر گذاری روی دیگران و خراب کردن روان انسانهاست . کنترل این امر اجباری ، شیوه های خاص خودش را دارد ما باید به این شیوه ها بپردازیم و روی آن حرف داریم .

اینکه می گوییم حجاب هم مصونیت است و هم محدودیت یعنی چه ؟
شهید مطهری فرمودند : حجاب مصونیت است نه محدودیت زیرا مردم محدودیت گریز هستند از محدودیت خوششان نمی آید می گوییم که اگر محدودیت منطقی باشد آیا شما خوشتان می آید ؟ میگویند که به منطقی بودن و یا نبودن آن کاری نداشته باشید ، از اصل محدودیت خوشت می آید ؟ می گوید نه .


قرآن میفرماید : انسان دوست دارد محدودیتش را بردارد . در دانشگاه هم اگر فضا کارگاهی باشد خیلی بهتر از فضای سخنرانی است . دین محدود کننده است .آیا از دین خوشتان می آید ؟ میگویند که نه . این واقعیتی است که در جامعه وجود دارد . دین گریزی برای همین بوجود می آید .

بخاطر همین شهید مطهری میگوید که شما به جنبه ی دیگر حجاب که مصونیت است نگاه کن . حجاب را اگر از یک بُعد نگاه کنیم محدودیت است و از بُعد دیگر محدودیت نیست . مثل شخصی که ورزشگاه رفته و ورزش کرده است . از یک زاویه ی نگاه خسته است و از یک نگاه خسته نیست . اینها در ظاهر متضاد هستند ولی در واقع متضاد نیستند . جوان و انسان امروز نسبت به سی سال پیش خیلی تفاوت پیدا کرده است . سی سال قبل از یک نفرتی در دل خیلی ها نسبت به دین ایجاد کرده بودند . برای اینکه من به کسانی که دارند فرار می کنند نزدیک بشوم می گویم که حجاب محدودیت نیست مصونیت است .

اینکه ما بگوییم حجاب مصونیت است البته بیشتر خانم ها خودشان می دانند که حجاب بسیاری از اوقات آنها را از یکسری صدمات مصون نگه داشته است . حالا یک خانمی می گوید که من خودم از پس همه ی مشکلات بر می آیم و در دل خطر می روم و سالم می مانم . می دانید که در جوانها ریسک بالا است و از طرفی در جامعه ما به زن یک احترام عمومی می گذارند . یک حرمت هایی هست . اگر کسی خانمی را بزند می گویند که او زن است چرا او را می زنی ؟ اگر رابطه ای بین خانم و آقا باشد اول آقا محکوم میشود ، کسی نمی گوید خانم تعدی کرده است .
اگر ما بگوییم حجاب مصونیت است می گویند که نیروی انتظامی از ما حمایت می کنند . ما در جامعه ای هستیم که عده ای شجاعت دارند و بدون حجاب هم احساس مصونیت می کنند و کسانی هستند که میگویند که این قدر بی حجابی را رواج بدهیم که عادی بشود .
باز من قبول می کنم که حجاب مصونیت است ولی فکر می کنم که حجاب را باید از زوایای دیگری نگاه کنیم حالا چرا خوب است از زاویه ی مصونیت نگاه نکنیم ؟ یکی اینکه پاسخ این چند گروه را نمی دهد . دیگر اینکه من بگویم که حجاب داشته باش که ضرر نکنی و چهار تا دستوردینی شبیه این ، کم کم چه تصوری از فلسفه ی دین پیدا می کنید ؟ و می گویید که دین من را منفعل در برابر خطرات طبیعت می خواهد ، دین منجی من است که مبادا به من ضرری برسد .
__________________________________
سلام
مطالب عنوان شده بخشی از سخنرانی استاد پناهیان هست درمورد حجاب مصونیت است نه محدویت
البته مطالب تکمیلی هم عنوان شده ولی با توجه به موضوع مطرح شده از جانب شما همین قدر (درحال حاضر )کافی است.


[FONT=w_yekan]
[/FONT]

در کل این متن بگردید اگر جواب پرسش قرمز رنگ رو پیدا کردید ...من از فردا عبا به تن خواهم کرد ... این مقاله نه تنها گویا نیست بلکه پر از اشتباه نگارشی ...اعم از تکرار مکررات و واژه ها و جمع بندی نشده و بدون نتیجه گیری است .... دوست عزیز پیش از کپی پیست یک دور متن مرجع مقلدت را بر حسب وظیفه و ادعا مرور کن ، بببین آیا درخور دفاع از خواسته ات است یا خیر ؟
هر چند بنده هم اگر حفظ خوان و از بر خوان باشم ...قدرت تجزیه ام تحلیل میرود ...
پس چه بهتر آنانی را دنباله رو باشم که پیش از آنکه بخواهم بپرسم چگونه ...به من بگویند ...تو کنار بایست ...فکر نکن ...من به جای تو می اندیشم ...
خیلی واضح است که این مسیر را اتخاذ کرده اید ...
توصیه ام اندیشه قابل انعطاف...
 
آخرین ویرایش:

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
بنده با کسیکه منطق براش مهم نیست بحث نمیکنم. من شمارو میشناسم. نتیجه ی بحث کردن من و امثال من با شما این میشه که هرجا شما جوابی برای من ندارید: اخطار میگیرم. اخراج میشم. نظرام پاک میشه.

وقت بخیر
من فکر میکردم اخراج دائم شدید

از مدیر محترم تالار فلسفه بخاطر کمک بزرگی که به تالار اسلام داشتند کمال تشکر رو دارم بخاطر این که انرژی بچه های تالار در این مدت صرف پاسخگویی به گفتگوهای مملو از دانش و خرد ومنطق شما ودوستان فرهیخته اتون نشد
:gol:

درمورد اینکه من رو میشناسید یانه خدمتتون عرض کنم خیر سخت در اشتباهید
گرچه این موضوع هیچ گونه اهمیتی برای من نداشته ونخواهد داشت
در تمام مواردی که شما در این تالار ارسال داشتید یک مورد اخطار از جانب مدیریت تالار برای شما ثبت نشده ولی از این به بعدبا کمترین تخطی از قوانین تالار اخطار دریافت خواهید کرد




وگرنه مطمئنم اگر بخام با جنابعالی حداقل در این زمینه بحث کنم. حرفهایی دارم که شما نمیتونید جواب درستی بهم بدید.

پاسخ شما بارها وبارها در موارد گوناگون توسط کاربران مختلف در تاپیک های مختلف داده شده ومتاسفانه خیلی هاش کلا حذف شده اگر بود ،نیازی نبود دوباره زحمت بکشید ودوباره پاسخ بشنوید



دوستان دیگه اگر خواستن در مورد مسئله ی حجاب و چگونگی پیدایش حجاب در اسلام با هم به بحث و گفتگو بنشینیم خوشحال میشم اطلاعاتم رو در اختیار دوستان بزارم.

بله حتما اینکار رو انجام بدید
اطلاعات درمورد پیدایش حجاب در اسلام(برای شمایی که هیچگونه اعتقادی به دین و مذهب ندارید) حتما خواندنی هست.

 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
اه آسمون ریسمون ....

خب ...بیمارستان چه جاییست ؟ جایی که با ازدیاد بیماران و مریضان روبرو هستیم = تشبیه به جامعه و علی الخصوص مردان ( البته من صراحتا میگم برادران دینی مسلمان )
ماشینی که بوق داره = دختری که برو رو داره (و بیحجاب است و از بوقش استفاده میکند)

نتیجه این است در مثال بسیار بی ربط فوق .... شما میدانید که بوق زدن در سایر اماکن مجاز است به جز بیمارستان ...چرا ؟
چون مریض با شنیدن صدای بوق دچار تشدید بیماری میشود ...
یعنی آن کسی که بیمار فکری است با دیدن یک بیحجاب یا کم حجاب دچار هیجان های جنسی بیشتر میشود ...
اما در سایر اماکن یک بیحجاب خیلی راحت میتواند بوق بزند بدون آسیب رساندن به دیگران ...چون دیگران سالم هستند ...

خیلی دلم میخواد مطلبو بگیری دوست عزیز ...نگرفتی بیا پیش خودم ...بوس

خب این برداشت شماست وگرنه درمثل مناقشه نیست
هر مثال دیگه ای هم زده میشد شما به نحوی ازش استفاده میکردید که بتونید همین مطالب رو عنوان کنید
مثال به جهت بیان آزادی فردی واجتماعی مطرح شده نه شبیه سازی به مرد وزن و تمایلات جنسی


__________________________________________

من بیام پیش شما؟ شوخی جالبی بود


در کل این متن بگردید اگر جواب پرسش قرمز رنگ رو پیدا کردید ...من از فردا عبا به تن خواهم کرد ... این مقاله نه تنها گویا نیست بلکه پر از اشتباه نگارشی ...اعم از تکرار مکررات و واژه ها و جمع بندی نشده و بدون نتیجه گیری است .... دوست عزیز پیش از کپی پیست یک دور متن مرجع مقلدت را بر حسب وظیفه و ادعا مرور کن ، بببین آیا درخور دفاع از خواسته ات است یا خیر ؟
هر چند بنده هم اگر حفظ خوان و از بر خوان باشم ...قدرت تجزیه ام تحلیل میرود ...
پس چه بهتر آنانی را دنباله رو باشم که پیش از آنکه بخواهم بپرسم چگونه ...به من بگویند ...تو کنار بایست ...فکر نکن ...من به جای تو می اندیشم ...
خیلی واضح است که این مسیر را اتخاذ کرده اید ...
توصیه ام اندیشه قابل انعطاف...

دقت نکردید
عرض کردم بخشی از یک سخنرانی نه مقاله!
اگر تمام متن رو میذاشتم متوجه پاسخ پرسش خودتون میشدید

مورد بعدی هم در موردمرجع تقلید:
کجای متن نوشته شده ایشون مرجع تقلید بنده هستند

___________________________________________

در کل خدمتتون عرض کنم با توجه به طرز برخورد وگفتار شما در رابطه با دین وحجاب در تاپیکی که با نام درد دل چادر در تالار گفتگوی آزاد هست ،به هیج وجه تمایلی برای گفتگو با شما ندارم

فعالیت شما هم در تالار اسلام با حفظ قوانین مربوط به تالار (البته نه از نوع تفسیر به رای خودتون) مشکلی نخواهد داشت
 

okanava

عضو جدید
کاربر ممتاز
خب این برداشت شماست وگرنه درمثل مناقشه نیست
هر مثال دیگه ای هم زده میشد شما به نحوی ازش استفاده میکردید که بتونید همین مطالب رو عنوان کنید
مثال به جهت بیان آزادی فردی واجتماعی مطرح شده نه شبیه سازی به مرد وزن و تمایلات جنسی


__________________________________________

من بیام پیش شما؟ شوخی جالبی بود




دقت نکردید
عرض کردم بخشی از یک سخنرانی نه مقاله!
اگر تمام متن رو میذاشتم متوجه پاسخ پرسش خودتون میشدید

مورد بعدی هم در موردمرجع تقلید:
کجای متن نوشته شده ایشون مرجع تقلید بنده هستند

___________________________________________

در کل خدمتتون عرض کنم با توجه به طرز برخورد وگفتار شما در رابطه با دین وحجاب در تاپیکی که با نام درد دل چادر در تالار گفتگوی آزاد هست ،به هیج وجه تمایلی برای گفتگو با شما ندارم

فعالیت شما هم در تالار اسلام با حفظ قوانین مربوط به تالار (البته نه از نوع تفسیر به رای خودتون) مشکلی نخواهد داشت

در اینکه بنده جواب مطلبم را از شما دریافت نکردم و نخواهم کرد شکی ندارم ...بگذریم
اما ذهنیت شما بطوری است که تایید و رد متن و نوشتار به شناخت شما نسبت به افراد بستگی دارد ...همان احتمالی بود که حدسش را میزدم ...این که چه کسی سخن میگوید صحیح نیست ببینید چه میگوید .. به این علت انعطاف پذیری را به شما پیشنهاد کردم ...
و اما مرجع مقلد منظور همان منبعی که بدون نظر و تامل پیروی کردن بدون دریافت حقیقت ...شما قسمتی از یک متن را تکثیر کردید که هیچ استدلال مشخصی نداشته و به راحتی و بدون ذیق وقت قابل ارزیابی است پس کل متن چه اتلاف وقتی بوده است !

در آخر خدمتتان عرض کنم شما مدیر این تالار هستید نه مالک ... من به خواست و تصمیم خودم در این مکان صحبت خواهم کرد نه به خوشآمد شما ...

اجازه بدهید این منطقه ی تحت الحفظ تبعید گاه تنهایی شما و سایر عزیزان نباشد ...اجازه بدهید نقد و هجو دیگران در این دورافتاده ترین نقطه ی باشگاه فرصت شکوفایی اندیشه تان را بدهد ...
 

Lamister-iran

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
 

Similar threads

بالا