(( دلیلی برای کنار گذاشتن عشق ))

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
کافرجان ببخشید از بحث منحرف میشیم ولی فقط انسانها عاشق نمی شن!!!مرغای عشق هم عاشق می شن بد فرم!!
کلاغا و خیلی از پرندگان جفتشون که میمیره دیگه جفت نمی گیرن!!من خودم یه جفت مرغ عشق داشتم که هروقت می دیدمشون شرمنده میشدم!پس نگیم فقط آدما عاشق میشن بهتره!!ما که از دلشون خبر نداریم!(انجمن حمایت از حیوانات;))
ارامش بهتر بود مینوشتی انجمن حمایت از حیوانات عاشق
اون وقت رئیس این انجمن کیه
 

ARAMESH

مدیر راهنمای سایت
مدیر تالار
منم دیگه محسن جان!!تو این باشگاه البته!!!در واقعیت سرنتیپیتیه!!!:lol:!!چون سختشه تایپ کنه من این مهم رو به عهده گرفتم!!:w15:
ببخشید اسپم شد.شرمنده!!ولی عشق فقط متعلق به انسانها نیست.
 
آخرین ویرایش:

نگين...NeGiN سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
من به عشق اعتقاد ندارم تا زمانیکه در ایران هستم
و بعدش مسئله ایه که باعث میشه کسی رو پیدا کنی که احساس بکنی بدون اون هیچ هم نیستی و تنها با اون بودنه که باعث میشه احساس زنده بودن بکنی و اون موقع است که نیمه گمشده خودتو پیدا میکنی برای همیشه.
عشق کلیدی است که همتای دیگری ندارد و تنها همان یک کلید است که میتواند قفل قلب تو را باز کند.
(جمله قصار از خودم!!)


سلام دوست عزيز
ميشه بگين چرا نوشتي به عشق اعتقاد نداري تا زماني كه در ايران هستي منظورم اينه كه رابطه ي عشق با ايران چي مي تونه باشه ؟؟؟ :surprised:

در جمله ي بعديتون از نيمه ي گمشده حرف زديد
واقعا با اين جملتون موافقم گاهي وقتا كسايي هستن كه نيمه ي گمشدن يا با عبارت ديگه مي شه گفت همون جفت روح
منم جفت روحمو پيدا كردم اما اون گفت به خاطر خودمه كه بايد بره . ..

تاپيك خيلي جالبيه
ممنونم از زحماتتون
 
  • Like
واکنش ها: 2st

نگين...NeGiN سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
من گفتم به خاطر خواسته های دل خودش...اما اگه جدایی رو به نفع معشوق خودش بدونه حتما این کارو میکنه(با نظر کافر خداپرست موافقم)...چون عاشق غیر از معشوق خودش چیزی رو نمیبینه



منم با اين موافقم دقيقا اگه ادم عشق داشته باشه
فق رد صورتي مي تونه ازون بگذره كه به نفع طرف مقابلش باشه
اين جا نفع خودشو در نظر نميگيره
اما ....
اين گذشتن از عشق يه مشكل بزرگ داره
وقتي مي گذري شايد در حق اون فرد بزرگي كردي و علاوه بر اين كه خودتو ناراحت مي كنه اون طرفو هم داغونش كردي ؟؟؟

(( تو رو خدا انقدر ساده نگذريد از عشق ))
اگر هم گذشتيد براي طرفتون توضيح بديد كه چرا حتي اگه نمي شد توضيح داد بازم بگيد


اين توضيح واقعا لازمه

چون خودم دارم دوري كسي رو تحمل مي كنم كه گفت رفتنش به خاطر راحتي خودم بوده
بهش گفتم : تو فكر مي كني اگه بري واقعا من راحت ترم ؟
چرا ؟؟ چرا براي راحتي من ؟؟؟ چه جوري قراره اين راحتي با رفتن تو حاصل شه ؟؟

اما اون جواب نداد
و من الان روزهاست كه با يادش و خيالش دارم اين روزگار نامردو مي گذرونم
بدون حتي لحظه اي فارغ از يادش
كاشكي . . .
 
  • Like
واکنش ها: 2st

نگين...NeGiN سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
بدون لاو هم میشه زندگی کرد...

من کنار میگذارم چون عشقی که بخواد زندگی ادم رو زیر سوال ببره و ادم رو به مرز ورشکستگی بکشونه باید دور ریخته بشه هر چند سخته ولی سختیش چند روز یا هفته هست...


زندگی جریان دارد.

:)


بر خلاف شما من نمي تونم از عشق حتي اگه مرز ورشكستگي هم باشه بگذرم
عشق هم مي تونه ادمو به اوج خوشبختي برسونه هم به اوج شكست
و عشق زماني معنا پيدا مي كنه كه اين دو تا رو در كنار هم تحمل كني و اونو به سمت سعادت واقعي ميلش بدي
نمي دونم چه جوري ما اقدر ساده مي گذريم
به خدا اون اسمش عشق نيست كه انقدر ساده ازش مي گذريد .

عشق من منو گذاشت و رفت به بهانه ي اين كه به خاطر راحتي خودم داره اين كارو مي كنم
نمي دونم شايد دقيقا به نفع من عمل كرد نمي دونم

اما امير نوشتي ترك عشق سختيش واسه چند روز و چند هفته اس
اما من الان مدت هاست كه دارم از دوري اون مي سوزم . . .
زماني كه واسه ي من به اندازه ي يك عمر گذشت و داره مي گذره

كاشكي كه بر مي گشت
يا اين كه توضيح مي داد رفتنش چه جوري موجب راحتي من مي شه ؟؟؟!!!!
 

m_azar

عضو جدید
ممنون بابت موضوعی که در نظر گرفتین
به نظر من اگه که مشکلی بین طرفین باشه که خوب همه چی تموم میشه و بحثش جداس
ولی کسایی که همدیگرو دوست دارن ولی حاظر میشن که از همدیگه بگذرن مطمئنا صلاحو توی این دیدن که جدا از هم باشن
حالا یا یکی یا هر دوتاشون به این نتیجه رسیدن.توی این نوع روابط هم هر کسی باشه حاضره به خاطر عشقش یه عمر دوری از اونو تحمل کنه ولی مشکلی برای اون پیش نیاد
نمونه این عشقارو دیدم که میگم.طرف به خاطر صلاح معشوقش و به خاطر اینکه اون ازش خواسته اونم کشیده کنار.
به نظر من چنین شخصی سزاوار ملامت نیست که چرا ولش کردی.اگه دوسش داشتی تموم نمی کردی همه چیو.این شخص خودش تا آخر عمرش نمی تونه فراموش کنه و شاید خودشو نبخشه.
سخته یعنی غیر ممکنه که ما بتونیم حال چنین شخصی رو درک کنیم که بعد بخوایم بگیم چرا تلاش نکردی.
همیشه این یادمون باشه که قرار نیست همه عشقا به هم برسن کما اینکه تا حالا هم دیده شده
باید بدونیم که یه عشق همیشه نتیجش رسیدن به هم نیست.
یه عشق همیشه پایان خوشی نداره
ممنون افسون جان، صحبت های شما کاملا درسته اما اون چیزی که دوست دارم بدونم اینه که شما میگید اگر یکی از طرفین این گذشت رو می کنه و به خاطر اینکه می دونه نهایت این ارتباط و عشق خوشبختی نیست از خودگذشتگی می کنه،اگر این از خود گذشتگی واسه طرف دیگه قابل فهم و معنی نباشه و یک عمر با کینه از دیگری زندگی کنه چی؟ این عذاب برای عاشق خیلی سنگینه.
 

نگين...NeGiN سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
ممنون افسون جان، صحبت های شما کاملا درسته اما اون چیزی که دوست دارم بدونم اینه که شما میگید اگر یکی از طرفین این گذشت رو می کنه و به خاطر اینکه می دونه نهایت این ارتباط و عشق خوشبختی نیست از خودگذشتگی می کنه،اگر این از خود گذشتگی واسه طرف دیگه قابل فهم و معنی نباشه و یک عمر با کینه از دیگری زندگی کنه چی؟ این عذاب برای عاشق خیلی سنگینه.

من با اين جمله ي شما كاملا موافقم كه : اگر اين از خود گذشتگي واسه طرف ديگه قابل فهم و معني نباشه
كه به نظرم در عشق اين گذشتو بزاريد اون طرف هم درك كنه ولي با اين قسمت كه نوشتيد كينه موافق نيستم چون وقتي عاشقي از اون طرف كينه نمي گيري كه گذاشته رفته فقط اين جا دلته كه داره مي شكنه و مي سوزه و اين درده يه درد بزرگ

كه واسه من تا اخر عمرم همراهيم مي كنه

دعا يادتون نره ؟؟!!!!:(
 
  • Like
واکنش ها: 2st

m_azar

عضو جدید
خوب این دلایل مختلفی داره .
مثلاً اینکه عشق یک جریان دوطرفه باید باشه .
مطمئناً کسی چیزی رو به عشقش ترجیح نمیده مگه اینکه به چیزی فرای اون عشق یا عشقی بالاتر از اون دسترسی پیدا کنه .
در مورد این موضوع بیشتر براتون خواهم گفت . اما یه دلیلی رو که خودم تجربشو داشتم و اگه بخواهید بیشتر بدونید داستان کاملش رو در پستهای بعدی برای دونستنتون قرار میدم .

اما چیزی که می خوام بگم اینه که شاید این عشق با بی مهری روبرو شده یا عشقی طرد شده بوده . اونوقت گاهی وقتا آدما برای سرکوب این عشق یک طرفه حاضرند خودشونو به بیراهه بزنن .

شنیدید بعضیا می رن معتاد می شن و ... :child:

بعضیا هم به چیزای دیگه روی میارن یا سعی میکنن نشون بدن که عاشق نیستن .
ممنون، به نظرتون یک عاشق ممکنه وقتی عاشقه به عشق بالاتری دست پیدا کنه؟ پس اسم اون اولی عشق نبوده چون یه عاشق چشمش روی همه به جز عشقش بسته هست و اگر غیر از این باشه عاشق نبوده. یه چیز فراتر از اون چی میتونه باشه؟ممکنه بهمون بگین؟
مطمئنا خوشحال میشیم داستانتون رو بدونیم.
در مورد عشق یک طرفه حق دارید، اونجا دیگه دلیلی برای توضیح دادن وجود نداره که چرا ترک عشق کردید،مساله جایی مطرح میشه که باید در اوج علاقه ای دوطرفه به معشوقتون و دیگرون که از رابطه مطلعند جواب بدید و بگید خداحافظ.
خدا نیاره اون روزی رو که زندگی کسی به خاطر عشق به اعتیاد و هر راه منفی دیگه ای کشیده شه،خدا نیاره.....
 

m_azar

عضو جدید
من به عشق اعتقاد ندارم تا زمانیکه در ایران هستم
و بعدش مسئله ایه که باعث میشه کسی رو پیدا کنی که احساس بکنی بدون اون هیچ هم نیستی و تنها با اون بودنه که باعث میشه احساس زنده بودن بکنی و اون موقع است که نیمه گمشده خودتو پیدا میکنی برای همیشه.
عشق کلیدی است که همتای دیگری ندارد و تنها همان یک کلید است که میتواند قفل قلب تو را باز کند.
(جمله قصار از خودم!!)
دوست عزیز عشق همه جا هست حتی تو ایران، اگر من و شما نتونستیم به چیزی برسیم به این معنا نیست که عشق وجود نداره، اما سوال من اینه که اگر زمانی به اون کسی که بدون اون هیچ میشید رسیدید در چه شرایطی امکان داره ازش بگذرید؟
قفل قلب با دیدن شیر خوردن یک کودک یا حمل یک دانه توسط مورچه ها هم باز میشه،بستگی داره قلب ما تک قفله باشه که به سختی راه بهش باشه یا اینکه سهل الوصول که امروز یکی بیاد و فردا دیگری!
قلبی خوبه که ورودیه راحتی داشته باشه و خروجیه مشکل.
 

m_azar

عضو جدید
بدون لاو هم میشه زندگی کرد...

من کنار میگذارم چون عشقی که بخواد زندگی ادم رو زیر سوال ببره و ادم رو به مرز ورشکستگی بکشونه باید دور ریخته بشه هر چند سخته ولی سختیش چند روز یا هفته هست...


زندگی جریان دارد.

:)
زندگی جریان داره درسته و آدم به زندگیش ادامه میده هم درسته،اما به قول صادق هدایت:
در زندگی زخمهايی هست که مثل خوره روح را آهسته در انزوا می خورد
و میتراشد. اين دردها را نمیشود به کسی اظهار کرد، چون عموما عادت دارند که اين
دردهای باورنکردنی را جزو اتفاقات و پيش آمدهای نادر و عجيب بشمارند
و اگر کسی بگويد يا بنويسد، مردم بر سبيل عقايد جاری و عقايد خودشان
سعی می کنند آنرا با لبخند شکاک و تمسخر آميز تلقی بکنند...

پس دوست من با این زخم که تا آخر عمر ممکنه روی دل بمونه بدون اینکه توی ظاهر تجلی کنه باید چی کار کرد؟
پس شما عشق رو برای زندگی می خواهید و ترجیح میدید نه زندگی رو برای عشق؟
صادقانه بود.ممنون.
 

m_azar

عضو جدید
هر کی یه نظری داره. دوست ندارم به نظر شما بی احترامی کنم. بر خلاف همیشه هیچکدوم از حرفای دکتر علی شریعتیو اینجا قبول ندارم.
عشق واقعی چیزی فراتر از این حرفاست
به نظر من هم بین عشق و دوست داشتن قیاس کار صحیحی نیست،هر کدوم زیباییها و بدیهای خودشون رو دارن:gol:
 

m_azar

عضو جدید
من گفتم به خاطر خواسته های دل خودش...اما اگه جدایی رو به نفع معشوق خودش بدونه حتما این کارو میکنه(با نظر کافر خداپرست موافقم)...چون عاشق غیر از معشوق خودش چیزی رو نمیبینه
این رو چطور برای معشوق یا اطرافیان توجیح میکنید؟ این صلاح غیر قابل باور رو؟
 

نگين...NeGiN سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
زندگی جریان داره درسته و آدم به زندگیش ادامه میده هم درسته،اما به قول صادق هدایت در زندگی زخمهاییه که مثل خوره روح آدم رو می خوره

كاملا همين جوريه كه شما گفتيد

اصولا ما به زخمامون دستمال مي بنديم
اما عشق زخميه كه به اون دل بستيم . . .
 

m_azar

عضو جدید
با ادب و احترام! :gol:
توجه کنيد بچه‌ها! هر نحله‌اي از منظر خودش مفاهيم رو بررسي مي‌کنه...
دکتر شريعتي از نگاه اجتماعي و جامعه‌شناختي به اين موضوع نگاه مي‌کنه...
از نظر ايشون "دوست داشتن" با نرم‌هاي اجتماعي و خانوادگي سازگارتره...
اما مفاهيم رو نبايد تک بعدي باهاشون برخورد کرد و صرفا از يک زاويه بهشون نگاه کرد...
هيچ دقت کردين جز "انسان" هيچ موجود ديگه‌اي عاشق نمي‌شه؟!
پس نخست به اين فکر کنيد، چرا انسان عاشق مي‌شه؟
حضور چنين حالتي، دليل بر موجه بودنش براي انسان نيست؟
تا بعد!
حرفای دکتر شریعتی مشکلی نداره
درسته همش
عشق یه احساسیه که ممکنه با یه چیز کوچک به نفرت نبدیل بشه
ولی دوست داشتن نه این جوری نیست با خیلی موارد هم ممکنه اون حس از بین نره
هر کسی که میگه منعاشقم در حقیقت طرفشو دوست داره
به نظر من دوست داشتن از عشق برتره.

دکتر شریعتی انقدر مقبول همه هست که باید بگم این سخنانشونم از دیدگاه یک جامعه شناس درسته اما از دیدگاه ما آدمهای معمولی با هزاران تجربه متفاوت عاشقانه یا دوست داشتن چطور؟
به نظر من عشق و دوست داشتن هر دو زیبا هستند، من برخلاف دکتر نمی تونم بگم دوست داشتن برتر از عشق هست چون حس زیبایی رو که عشق به انسان میده ،هیچ دوست داشتنی نخواهد داد اما در نقطه مقابل دردی رو که با عشق تجربه می کنیم هرگز در دوست داشتن نخواهیم کشید،دوست داشتن پر از آرامشه و عشق پر از هول و هراس. خیلیا شیرینیه عشق رو به همین ترس و دردش میدونن و خیلیا آرامش دوست داشتن رو به این زجر عاشقانه ترجیح میدن پس نمیشه گفت عشق برتره یا دوست داشتن،من شخصا تا امروز 3 بار عقیدم رو در مورد برتری این دو جابجا کردم و فکر نکنم هرگز بفهمم حقیقتا کدوم برتر بود.
افسون عزیز گفتن عشق به تنفر تبدیل میشه، با آگاهی وسیعی که از تجربه دیگرون در این مورد دارم میگم که ندیدم عاشقی بعد از گذشتن چند ماه از جدایی باز هم ابراز تنفر کنه،تنفر فقط واسه اول از دست دادنه عشقه، بعد از مدتی باز هم اون عشق بر می گرده با این تفاوت که اینبار درد عظیمی وجود داره و اون نبود معشوق هست. وقتی عشق از دست میره تا آخر عمر نبودن اون شخص روح آدم رو می خوره اما وقتی دوست داشتنی نابود میشه خوبیهای اون شخص هست که گاهی باعث ناراحتیه آدم میشه، اونچه مسلم هست اینه که از دست دادن عشق خیلی دردناکتر هست:smile::gol:
 

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
عزیز منظور من این نبود که همه عشقا به نفرت تبدیل میشن.
فقط می خواستم اینو بگم که دوست داشتن ثباتش بیشتر از عشق هست.
عشق یه لحظه به وجود میاد و ممکنه تو یه لحظه هم از بین بره
ولی دوست داشتن به مرور زمان هست و همون طور فراموش کردن هم به مرور زمان صورت میگیره.
اینی که میگی عشق رو نمیش فراموش کرد رو من با تمام وجودم خودم تجربش کردم
فراموش نمیشه حتی تا پایان عمرت
اون درد دوری رو که میگین میفهمم چی هست ولی ...............
 

امیر Amir

کاربر حرفه ای
بر خلاف شما من نمي تونم از عشق حتي اگه مرز ورشكستگي هم باشه بگذرم
عشق هم مي تونه ادمو به اوج خوشبختي برسونه هم به اوج شكست
و عشق زماني معنا پيدا مي كنه كه اين دو تا رو در كنار هم تحمل كني و اونو به سمت سعادت واقعي ميلش بدي
نمي دونم چه جوري ما اقدر ساده مي گذريم
به خدا اون اسمش عشق نيست كه انقدر ساده ازش مي گذريد .

عشق من منو گذاشت و رفت به بهانه ي اين كه به خاطر راحتي خودم داره اين كارو مي كنم
نمي دونم شايد دقيقا به نفع من عمل كرد نمي دونم

اما امير نوشتي ترك عشق سختيش واسه چند روز و چند هفته اس
اما من الان مدت هاست كه دارم از دوري اون مي سوزم . . .
زماني كه واسه ي من به اندازه ي يك عمر گذشت و داره مي گذره

كاشكي كه بر مي گشت
يا اين كه توضيح مي داد رفتنش چه جوري موجب راحتي من مي شه ؟؟؟!!!!

در زندگی از هر چیزی میشه به سختی گذشت و فقط به امید اینده میتوان گذشت.دوست داشتن یک نفر چیزی نیست که پایان پیدا بکنه.احساس در انسان همیشه هست و اینکه یک سری میگن من از نظر احساسی سرد هستم حرف بی ربط میزنند چون اونها هم اگر طرفشون یک ادم اهل باشه به ذوق میان.

اون که رفته دیگه رفته...

من هم با رفتگان کاری ندارم:biggrin: از زندگان صحبت کن.;)

 

امیر Amir

کاربر حرفه ای
بر خلاف شما من نمي تونم از عشق حتي اگه مرز ورشكستگي هم باشه بگذرم
عشق هم مي تونه ادمو به اوج خوشبختي برسونه هم به اوج شكست
و عشق زماني معنا پيدا مي كنه كه اين دو تا رو در كنار هم تحمل كني و اونو به سمت سعادت واقعي ميلش بدي
نمي دونم چه جوري ما اقدر ساده مي گذريم
به خدا اون اسمش عشق نيست كه انقدر ساده ازش مي گذريد .

عشق من ,منو گذاشت و رفت به بهانه ي اين كه به خاطر راحتي خودم داره اين كارو مي كنم
نمي دونم شايد دقيقا به نفع من عمل كرد نمي دونم

اما امير نوشتي ترك عشق سختيش واسه چند روز و چند هفته اس
اما من الان مدت هاست كه دارم از دوري اون مي سوزم . . .
زماني كه واسه ي من به اندازه ي يك عمر گذشت و داره مي گذره


كاشكي كه بر مي گشت
يا اين كه توضيح مي داد رفتنش چه جوري موجب راحتي من مي شه ؟؟؟!!!!

خوبه من رو خوب میشناسی و میدونی رک حرفمو میزنم و بزار این بار هم رک میزنم:

عزیزم خراب و نابود کردن خودت به خاطر ادمی که الان معلوم نیست کجاست,با کیه,چکار میکنه,الان که تو داری غصه فراقشو میخوری اون اصلا توی فکرت هست یا نه یا اصلا براش مهم هستی یک مودای بزرگ هست(مودا=اتلاف انرژی) اینم اصطلاح صنایعیش که گوشی دستت بیاد;).

ضمنا گذاشتت رفت..رفت که رفت...باید اینقدر محکم باشیم که حتی این موضوع ها پیش میاد خودمونو نبازیم...یک بار شکست باعث میشه در اینده محکم تر و استوار تر مقابل این موارد مقاومت بکنیم.


گفتم اونی که رفته دیگه رفته...

ولی شاید اون بنده خدا هم برای خودش دلایلی داشته,نباید اینقدر خودخواهانه رفتار کرد.

شخصا به هیچ دختری اجازه نمیدم که به واسطه احساساتش من رو به بند خودش بکشه و جلوی زندگی و کار من و بگیره تا وقتی خودم قصد و تصمیم برای انجام کاری رو نگرفتم.

عشق و این حرفها فقط یک جنون آنی هست که باعث مختل شدن کارکرد مغز میشه و عذر میخوام جسارت نباشه علاف ها بیشتر توی این وادی ها میرن. وگرنه عشق منطقی منجر به شکست نمیشه.

با احترام فراوان.

امیر

 
آخرین ویرایش:

نگين...NeGiN سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز


در زندگی از هر چیزی میشه به سختی گذشت و فقط به امید اینده میتوان گذشت.دوست داشتن یک نفر چیزی نیست که پایان پیدا بکنه.احساس در انسان همیشه هست و اینکه یک سری میگن من از نظر احساسی سرد هستم حرف بی ربط میزنند چون اونها هم اگر طرفشون یک ادم اهل باشه به ذوق میان.

اون که رفته دیگه رفته...

من هم با رفتگان کاری ندارم:biggrin: از زندگان صحبت کن.;)



جمله هاتون خيلي شبيه اونه
موقع رفتنش بهم گفت : خودتو اذيت نكن منو فراموش كن و به آيندت فكر كن (( دقيقا مثل جمله شما ))
امكانش نيست كه با فكر كردن به آينده از افراد گذشت
مخصوصا وقتي كه مي فهمي اون طرفت آدمي بوده كه با تمام آدماي دورو برت فرق داشته هم وقتي باهات بود و تو اوج رفاقت بوديد هم وقتي هم كه گذاشتتو رفت ، رفتنش هم با بقيه فرق داشت .

اين ميشه كه ديگه زندگان در برابر تو هيچن
چون توي عشق واقعي كسي رو جز اون نمي بيني حتي اگه اذيتت كرده باشه
حتي اگه تنهات گذاشت باشه
حتي اگه ديگه نباشه . . .
 

امیر Amir

کاربر حرفه ای
عشق یک جوشش کور است
و پیوندی از سر نابینایی،

دوست داشتن پیوندی خودآگاه
واز روی بصیرت روشن و زلال.

عشق بیشتر از غریزه آب می خورد و
هرچه از غریزه سر زند بی ارزش است،
دوست داشتن از روح طلوع می کند و
تا هرجا که روح ارتفاع دارد همگام با آن اوج میگیرد.

عشق با شناسنامه بی ارتباط نیست،
و گذر فصل ها و عبور سال ها بر آن اثر میگذارد
دوست داشتن در ورای سن و زمان و مزاج زندگی میکند.

عشق طوفانی ومتلاطم است،
دوست داشتن آرام و استوار و پروقار وسرشاراز نجابت.

عشق جنون است
و جنون چیزی جز خرابی
و پریشانی "فهمیدن و اندیشیدن "نیست،

دوست داشتن ،دراوج،از سر حد عقل فراتر میرود
و فهمیدن و اندیشیدن رااززمین میکند
و باخود به قله ی بلند اشراق میبرد.

عشق زیبایی های دلخواه را در معشوق می آفریند،
دوست داشتن زیبایی های دلخواه را
در دوست می بیند و می یابد.

عشق یک فریب بزرگ و قوی است ،
دوست داشتن یک صداقت راستین و صمیمی،
بی انتها و مطلق.

عشق در دریا غرق شدن است،
دوست داشتن در دریا شنا کردن.

عشق بینایی را میگیرد،
دوست داشتن بینایی میدهد.

عشق خشن است و شدید و ناپایدار،
دوست داشتن لطیف است و نرم و پایدار.

عشق همواره با شک آلوده است،
دوست داشتن سرا پا یقین است و شک ناپذیر.

ازعشق هرچه بیشتر نوشیم سیراب تر میشویم،
از دوست داشتن هرچه بیشتر ،تشنه تر.

عشق نیرویی است در عاشق ،که او را به معشوق میکشاند،
دوست داشتن جاذبه ای در دوست ،
که دوست را به دوست می برد.

عشق تملک معشوق است،
دوست داشتن تشنگی محو شدن در دوست.

عشق معشوق را مجهول و گمنام می خواهد تا در انحصار او بماند،
دوست داشتن دوست را محبوب و عزیز میخواهد
ومیخواهد که همه ی دل ها آنچه را او از دوست
در خود دارد ،داشته باشند.

در عشق رقیب منفور است،
در دوست داشتن است که:
“هواداران کویش را چو جان خویشتن دارند”
که حسد شاخصه ی عشق است
عشق معشوق را طعمه ی خویش میبیند
و همواره در اضطراب است که دیگری از چنگش نرباید
و اگر ربود با هردو دشمنی می ورزد و
معشوق نیز منفور میگردد

دوست داشتن ایمان است و
ایمان یک روح مطلق است
یک ابدیت بی مرز است
از جنس این عالم نیست.”

“دکتر علی شریعتی”

ا
.
جواب شما موارد قرمز رنگ است

 

نگين...NeGiN سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
خوبه من رو خوب میشناسی و میدونی رک حرفمو میزنم و بزار این بار هم رک میزنم:

عزیزم خراب و نابود کردن خودت به خاطر ادمی که الان معلوم نیست کجاست,با کیه,چکار میکنه,الان که تو داری غصه فراقشو میخوری اون اصلا توی فکرت هست یا نه یا اصلا براش مهم هستی یک مودای بزرگ هست(مودا=اتلاف انرژی) اینم اصطلاح صنایعیش که گوشی دستت بیاد;).

ضمنا گذاشتت رفت..رفت که رفت...باید اینقدر محکم باشیم که حتی این موضوع ها پیش میاد خودمونو نبازیم...یک بار شکست باعث میشه در اینده محکم تر و استوار تر مقابل این موارد مقاومت بکنیم.


گفتم اونی که رفته دیگه رفته...

ولی شاید اون بنده خدا هم برای خودش دلایلی داشته,نباید اینقدر خودخواهانه رفتار کرد.

شخصا به هیچ دختری اجازه نمیدم که به واسطه احساساتش من رو به بند خودش بکشه و جلوی زندگی و کار من و بگیره تا وقتی خودم قصد و تصمیم برای انجام کاری رو نگرفتم.

عشق و این حرفها فقط یک جنون آنی هست که باعث مختل شدن کارکرد مغز میشه و عذر میخوام جسارت نباشه علاف ها بیشتر توی این وادی ها میرن. وگرنه عشق منطقی منجر به شکست نمیشه.

با احترام فراوان.

امیر

ببينيد خودخواهانه برخورد نمي كنم
من حتي در لحظه ي خداحافظي واسه ي اين كه بعدش اون دچار هيچ گونه تزلزلي نشه
به راحتي حتي ساده تر از آب خوردن بهش گفتم خداحافظ
اما از ثانيه ي جدايي نتونستم حتي لحظه اي فراموشش كنم اين اغراق نيست و يك واقعيته

جمله ي دومي كه پررنگ كردم
كسي كه بخواد مانع شما بشه در اين مورد جمله ي شما كاملا درسته
اما قصد و تصميمي كه مي گي نمي دونم از چه جنبه اي هست ولي اگه چيزي باشه كه مربوط به 2 طرف باشه اين جا تو تنها نيستي اين جا ما مطرحه

دقيقا بر مي گرده به اين كه از خود گذشتگي اگه واقعا از خود گذشتگي باشه بايد طرف مقابلت هم دركش كنه
حتي نه مشكلي هست اون مشكل بايد بيان بشه يا راه حل پيدا ميشه يا راه حل ساخته ميشه

اما رفتن بدون حرف (( اينه كه ادمو ديوونه ميكنه )) هنوزم واسه من سواله چرا گفت اگه بره واسه ي من راحت تره

جمله ي سومتون كاملا با اين مخالفم آدم علاف كاري با عشق نداره اون يه دوستي رو شروع مي كنه حالا مي تونه خيابوني باشه يا هزار تا چيزه ديگه ......

ولي اره عشق جنونه عشق اخره ديوانگي
 

امیر Amir

کاربر حرفه ای
جمله هاتون خيلي شبيه اونه
موقع رفتنش بهم گفت : خودتو اذيت نكن منو فراموش كن و به آيندت فكر كن (( دقيقا مثل جمله شما ))
امكانش نيست كه با فكر كردن به آينده از افراد گذشت
مخصوصا وقتي كه مي فهمي اون طرفت آدمي بوده كه با تمام آدماي دورو برت فرق داشته هم وقتي باهات بود و تو اوج رفاقت بوديد هم وقتي هم كه گذاشتتو رفت ، رفتنش هم با بقيه فرق داشت .

اين ميشه كه ديگه زندگان در برابر تو هيچن
چون توي عشق واقعي كسي رو جز اون نمي بيني حتي اگه اذيتت كرده باشه
حتي اگه تنهات گذاشت باشه
حتي اگه ديگه نباشه . . .

شاید خودش باشم:razz:
بزرگترین لطف رو بهت کرده که این ها رو هم بهت گفته.میدونم سخته ولی هر چی فکر بهش بکنی بیشتر زجر میکشی به نظر من برای این مشکل به یک روانپزشک مراجعه بکن.از نظر علمی و فیزیکی این موقع ها ادم واقعا نیاز داره به روانپزشک و مصرف دارو.چون مغز از تعادل و نرمش بیرون میاد امیدوارم مثل یک حرفه ای با صحبت من برخورد بکنی.;);)

هیچ ادمی با دیگری فرقی نداره...شاید اگر یک پسر دیگه ای بود به اونم اینو میگفتین ,چه کنم که در دیده مجنون لیلی زیباترین بود.::confused:D




 

نگين...NeGiN سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
جواب شما موارد قرمز رنگ است

حدودا اين جملات شريعتي رو يه هفته ي پيش بهشون توي يه سايتي برخوردم
و روشون خيلي فكر كردم و از هر جملش يه نتيجه گيري هم گرفتم و جلوش نوشتم

شريعتي خيلي قشنگ ميگه :
اونجايي كه از ورابط يه طرفه حرف مي زنه
و اون جايي هم كه از يه عشق دو رفه حرف مي زنه مي گه
2 نفري كه همديگرو دوست دارن و هيچ گاه به هم نمي رسن
 

امیر Amir

کاربر حرفه ای
ببينيد خودخواهانه برخورد نمي كنم
من حتي در لحظه ي خداحافظي واسه ي اين كه بعدش اون دچار هيچ گونه تزلزلي نشه
به راحتي حتي ساده تر از آب خوردن بهش گفتم خداحافظ
اما از ثانيه ي جدايي نتونستم حتي لحظه اي فراموشش كنم اين اغراق نيست و يك واقعيته

جمله ي دومي كه پررنگ كردم
كسي كه بخواد مانع شما بشه در اين مورد جمله ي شما كاملا درسته
اما قصد و تصميمي كه مي گي نمي دونم از چه جنبه اي هست ولي اگه چيزي باشه كه مربوط به 2 طرف باشه اين جا تو تنها نيستي اين جا ما مطرحه


دقيقا بر مي گرده به اين كه از خود گذشتگي اگه واقعا از خود گذشتگي باشه بايد طرف مقابلت هم دركش كنه
حتي نه مشكلي هست اون مشكل بايد بيان بشه يا راه حل پيدا ميشه يا راه حل ساخته ميشه

اما رفتن بدون حرف (( اينه كه ادمو ديوونه ميكنه )) هنوزم واسه من سواله چرا گفت اگه بره واسه ي من راحت تره

جمله ي سومتون كاملا با اين مخالفم آدم علاف كاري با عشق نداره اون يه دوستي رو شروع مي كنه حالا مي تونه خيابوني باشه يا هزار تا چيزه ديگه ......

ولي اره عشق جنونه عشق اخره ديوانگي

بالاخره هر ارتباطی باعث میشه که بخشی از مغز ادم براش به کار بیفته...
گریه,درد دل,زاری و همین ادا اطفارا باعث میشه فکر ادم مشغول بشه منم کسیکه بخواد لحظه ای از این کارا سرم بیاره میزارم کنار چون دنبال ارامشم نه مجلس عزا.:biggrin:

مطلب دیگه هر کی نظری داره نظر شما هم محترم.

دیوانگی عشق میدونه واسه چیه ..واسه اینه که یک ادم نرمال رو از کار و زندگی میندازه و وقتی اینده میاد و به گذشته فکر میکنه میبینه میتونسته توی اون لحظاتی که غصه میخورده پیشرفت بکنه.

 

نگين...NeGiN سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
شاید خودش باشم:razz:
بزرگترین لطف رو بهت کرده که این ها رو هم بهت گفته.میدونم سخته ولی هر چی فکر بهش بکنی بیشتر زجر میکشی به نظر من برای این مشکل به یک روانپزشک مراجعه بکن.از نظر علمی و فیزیکی این موقع ها ادم واقعا نیاز داره به روانپزشک و مصرف دارو.چون مغز از تعادل و نرمش بیرون میاد امیدوارم مثل یک حرفه ای با صحبت من برخورد بکنی.;);)

هیچ ادمی با دیگری فرقی نداره...شاید اگر یک پسر دیگه ای بود به اونم اینو میگفتین ,چه کنم که در دیده مجنون لیلی زیباترین بود.::confused:D


:smile: (( مربوط به جمله ي اولت ))

2) اون از اين لطف ها زياد مي كرد چه جوري بگم درد من از اينه كه اقا اون آخر محبت بود و من آخر لجبازي و اذيت و تفاوتش هم با بقيه همين بود كه حتي جواب تمام بدي هاي من با محبت مي داد

3) من اعتراف خودمو حتي پيش اون هم كردم توي طول عمري كه زندگي كردم آدمي مثل اون نديده بودم قبل از اون تجربه هاي زيادي داشتم ولي بين همه ي ادما اين برام اثبات شد كه با بقيه فرق داشت فرقش هم اين بود كه مردونگي رو در لفظ نمي دونست در عمل مرد بود


4) اون جمله ي اخرتونم يه توضيحي بدم كه من اوايل اصلا حتي دوسش هم نداشتم چه برسه به اين كه عاشقش باشم تا حدي كه در تمام مدت داشتم ازش دوري مي كردم و اون همچنان گرم و صميمي بود اين جوري بهتون بگم اولش يه رابطه ي يه طرفه از طرف اون بعدش كه شد 2 طرفه نمي دونم آتيش از كجا اومد كه اين خرمن عشقو سوزوند و رفت ....
 

نگين...NeGiN سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز


بالاخره هر ارتباطی باعث میشه که بخشی از مغز ادم براش به کار بیفته...
گریه,درد دل,زاری و همین ادا اطفارا باعث میشه فکر ادم مشغول بشه منم کسیکه بخواد لحظه ای از این کارا سرم بیاره میزارم کنار چون دنبال ارامشم نه مجلس عزا.:biggrin:

مطلب دیگه هر کی نظری داره نظر شما هم محترم.

دیوانگی عشق میدونه واسه چیه ..واسه اینه که یک ادم نرمال رو از کار و زندگی میندازه و وقتی اینده میاد و به گذشته فکر میکنه میبینه میتونسته توی اون لحظاتی که غصه میخورده پیشرفت بکنه.

اين جملتون خيلي عالي بود . . .
 
  • Like
واکنش ها: 2st

امیر Amir

کاربر حرفه ای
:smile: (( مربوط به جمله ي اولت ))

2) اون از اين لطف ها زياد مي كرد چه جوري بگم درد من از اينه كه اقا اون آخر محبت بود و من آخر لجبازي و اذيت و تفاوتش هم با بقيه همين بود كه حتي جواب تمام بدي هاي من با محبت مي داد

3) من اعتراف خودمو حتي پيش اون هم كردم توي طول عمري كه زندگي كردم آدمي مثل اون نديده بودم قبل از اون تجربه هاي زيادي داشتم ولي بين همه ي ادما اين برام اثبات شد كه با بقيه فرق داشت فرقش هم اين بود كه مردونگي رو در لفظ نمي دونست در عمل مرد بود


4) اون جمله ي اخرتونم يه توضيحي بدم كه من اوايل اصلا حتي دوسش هم نداشتم چه برسه به اين كه عاشقش باشم تا حدي كه در تمام مدت داشتم ازش دوري مي كردم و اون همچنان گرم و صميمي بود اين جوري بهتون بگم اولش يه رابطه ي يه طرفه از طرف اون بعدش كه شد 2 طرفه نمي دونم آتيش از كجا اومد كه اين خرمن عشقو سوزوند و رفت ....

به گذشته ای که داشتی برگرد ببین دل چند نفر رو شکوندی,از هر دستی بگیری از همون دست پس میگیری:cool:

اون بنده خدا حتما از دستت خسته شده,هر ادمی ظرفیتی داره و این که ایشون به شما محبت میکرده در مقابل اذیت هات اون هم نشون میده ادم پخته ای بوده و میدونسته چجوری باید اهن رو نرم کرد:D



 

نگين...NeGiN سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
به گذشته ای که داشتی برگرد ببین دل چند نفر رو شکوندی,از هر دستی بگیری از همون دست پس میگیری:cool:

اون بنده خدا حتما از دستت خسته شده,هر ادمی ظرفیتی داره و این که ایشون به شما محبت میکرده در مقابل اذیت هات اون هم نشون میده ادم پخته ای بوده و میدونسته چجوری باید اهن رو نرم کرد:D


نمي دونم چند نفر اما معمولا چون احساسات خودم درگير نبود كاملا و منطقي ازشون خداحافطي كردم و اصلا هم بهشون فكر نمي كنم چون شايد يه جورايي نياز اون زمان بوده يا رفع كتي بوده نمي دونم يا هزاران ياهاي ... ديگه


2) اره شما راست مي گين . چون الانم هر چند وقت يك بار مياد اما از من مطمئن نيست
دلم مي خواد اذيت نكنم اما نميشه . . .
هي مي گم لج بازي نكنم اما دوباره كودك درونم شروع مي كنه
مي دونم كه اونم مي خواد كه برگرده ولي اين جا واقعا شايد به قول شما انقدر اذيتش كردم كه ديگه نمي خواد اون لحظه ها براش اتفاق بيفته دلم مي خواد بهش بگم عوض شدم اونم دقيقا همينو مي خواد بشنوه اما نه فرصتش ميشه همين كه با حرف نميشه بايد عملا اين عوض شدنو بيان كنم اما اين روزگار نمي دونم چه تقدير و سرنوشتي رو داره مي نويسه كه ما همش از هم دوريم . . .
 
  • Like
واکنش ها: 2st

solar flare

مدیر بازنشسته
درکت می کنم،با تمام وجود:gol:
ممکنه دلیلت رو بگی که ما هم یاد بگیریم،هدف اصلی من از این عنوان همینه که ببینم دلیلی قانع کننده واسه آدمهای مختلف وجود داره که از بزرگترین سرمایه زندگی یعنی محبت بگذرن؟
بله ميگم
من واقعا عاشقش هستم اما عشق و غرور هيچ وقت جور نيستن
وقتي ببيني كه نبودنت براي عشقت بهتره همون بهتر كه نباشي
حتي اگه مجبور بشي تو تموم دنيا نباشي
من هم وقتي ديدم خوشبختي عشقم اينه كه من نباشم الان ديگه دارم نبودن رو تجربه ميكنم
براي عاشق بودن نيازي بودن نيست
ميشه نبود اما عاشق بود وقتي ميتونم عاشق بمونم نيازي به حضور داشتن ندارم
كمتر كسي معني واقعي عشقو ميدونه ما هميشه فكر ميكنيم عشق يعني فقط وصل اما به نظر من اينطور نيست
عاشق ترين عاشقان كساني هستند كه وصل را تجربه منيكنن
عاشق آن نيست كه هر دم طلب يار كند
عاشق آن است كه دل را حرم يار كند
 

delaram_aramdel

عضو جدید
به نظر من اونایی که عاشق میشن و خیلی راحت از عشقشون میگذرن عاشق واقعی نیستن
عاشق واقعی هیچ وقت از عشقش نمیگذره مگه انکه این به نفع معشوقش باشه
 

m_azar

عضو جدید
من با حرفای کافر عزیز موافقم.
نمی دونم چرا عاشق یکی که میشم به هفته نرسیده یادم میره که عاشقش بودم:surprised:.بعضی وقتا اگه اون شخص رو هم ببنم ممکنه نشناسم.
پس من اونجوری هستم که جناب کافر فرمودند:D

شما مطمئنید تا حالا عاشق شدید؟
البته هر کس از عشق تعریف خاص خودش رو داره! :surprised:
 
بالا