دفترچه خاطرات تالار معماری ...

[doomann]

سلام به تمام دوستان عزیزم در تالار معماری

این تاپیک رو بر اساس همون دفترچه های خاطرات و یادداشت قدیمی درست کردم و قصدم اینه تمام دوستانی که وارد این تالار می شن یک پست و فقط یک پست در این تاپیک داشته باشن و این پارامترها رو توی نوشتشون رعایت کنن :

0- لطفا هرکسی پست می زنه شماره هم به خودش بده و این شماره با توجه به شماره نفر قبل باشه. مثلا عضو شماره 1 3نفر بعد بزنه عضو شماره 2 3 و ...

1- نام و نام خانوادگیشون (در صورت تمایل )

2- تاریخ کامل تولدتون

3- شهر محل اقامتتون

4- دانشجوی چه مقطعی و چه گرایشی از معماری هستید

5- از چه طریقی با این سایت آشنا شدید .

6- و جمله یا موردی که دوست دارن به عنوان یادگار برای دوستانی که بعد از اونها وارد این تالار می شن اونو بخونن .
7- هر موردی که دوست دارین و صلاح می دونیین.

اخطارها :
0- لصفا از عضو شماره 31 شماره عضویت بزنید چون تمام دوستان قدیمی که بودن و حالا نیستن هم ، پستهاشون توسط مدیران تالار با شماره عضویت به اینجا انتقال داده خواهد شد.

1- هر کس حق داره فقط 1 پست در این تاپیک داشته باشه
.
2- تمام پستهای اضافی بلا فاصله بعد از مشاهده پاک خواهند شد .

3- شماره عضو رو چنانچه فراموش کنید پست شما ادیت خواهد شد .

4- حق تقدم وجود نداره . همه دوستان هر زمان که تمایل داشته باشن میتونن این پست یادگاری رو با شماره عضویتشون در تالار مشخص کنن .

5- تمام دوستان قدیمی رو مدیران تالار با شماره عضویت از 1- 31 در ابتدای این لیست اضافه خواهند شد و برای نمونه یکی از پستهای این دوستان با آواتارشون در اینجا خواهد بود .

با این کار این تاپیک به یک شناسنامه برای تالار معماری تبدیل می شه . و آماری از دوستانی که وارد تالار شدن به دست میاد و هم اینکه خاطرات دوستان قدیمی تا هر وقت که سایتی باشه برای همه دوستان می مونه .
امیدوارم مورد استقبالتون قرار بگیره ...

 

[dynamic]

دفتر خاطرات من

دفتر خاطرات من

عضو 32:
1- سیمین .... 21/5/1365....
2-الان که تابستونه ایشالا مهر ترم 3 کارشناسی رو شروع می کنم هفتمین ترمم رو!
3-داشتم دنبال نمونه اسکیس می گشتم که رسیدم اینجا و موندگار شدم
4-من سنتها را خواهم شکست و تمام پلهای پشت سر خود را خراب خواهم نمود ( منظورتون همچین جمله ای بود؟ من نفر اولم اگه بقیه اومدن و شروع کردن به داستان گفتن، منم پستم رو ویرایش می کنم ها ... اینو ادیت نکنین... می ترسم حرف بزنم ادیت بشه ... حالا من بگم )
5- دوست دارم خیلی چیزا بگم پس شروع می کنم هر جا سهمیه ام تموم شد دومان جان خودت ادیت کن مرسی...( دلت میاد ادیت کنی؟):
راستش یه مدت بعد عضویتم فقط میومدم پست ها رو می خوندم و می رفتم پست نمی ذاشتم ... آخه تازه وارد بودم بعد کم کم اینطوری شدم ( صفحه رو شطرنجی کنید) الانم به شدت درگیرم و از روی همه شرمنده قول می دم جبران کنم ... دلم برا همتون تنگ میشه اما چه کنم ... دلم می گیره وقتی می بینم بعضی دوستان رفتن و هیچ خبری نشده ازشون ... ... از این که با اینجا و دوستان خوبم آشنا شدم بی نهایت خوشحالم ... و هم خیلی چیزها یاد گرفتم البته خود دوستام برام با ارزش ترند ...
امیدوارم این تالار همیشه همین قدر فعال باشه ...
امیدوارم معماری کشورمون راهشو پیدا کنه ...
امیدوارم همه تون موفق باشین ...
همه تون رو دوست دارم...
از مدیران تالار هم تشکر میکنم
دومان عزیز واقعا ممنونم
همینا منظورت بود؟ اگه کامل نیست بعدا باز میامhttp://www.www.www.iran-eng.ir/images/icons/wink.gif
دومان جان ای کاش یه سال تولد هم اضافه کنی سالهای بعد جالب میشه ها ... مثلا دوستان جدیدی که سالهای بعد میان می بینن مثلا من که الان پست دادم در اون زمان شصت سالمه!
من می ذارم اگه موافق بودی ادیت کن این قسمت پیشنهادم رو ...

 

[elnazzzzz]

عضو33:
1-الناز صالحی

64/8/22.2
3-زاهدان
4-کاردانیم تمام شده فعلا درگیر کنکور کاردانی به کارشناسیم.​

5-راستش پشت کامپیوتر رئیس شرکتمون بودم (با اجازه خودش به خدا)صفحه سایت باز بود منم عضو شدم

6-اگر دیوار بلند است آسمان ازآن بلندتر است.(ترس از تغییر چاقوی موفقیتت را کند میکند)
7- بیشتر میامدم مطلب میخوندم تا اینکه سعید عضو شد فعالیتش زیاد بود اثر گذاشت منم فعالیتم شروع شد

آخه همکار بودیم .اما یه مدت نمیتونم زیاد بیام خیلی ناراحتم نمیخوام از این جمع جدا بشم.بعدم که دومان( مسعود پسردایی گلم) مشوق وهمراه اصلیم تو معماری اشتیاق هر قدممه.ایدتم خیلی قشنگ مثل همیشه.

امیدورم همه موفق باشن و همیشه ارتباطمونو حفظ کنیم.

همتونو واقعا دوست دارم .

امیدوارم بتونیم مثل ایران باستان بهترین معمارای دنیا باشیم.
ما میتونیم

به امید موفقیت همه
3/6/87

 

[maxer]

عضو 34
*******
سلام
مثل این که نوبت منه...

1- بهرام نوروزی هستم قبلآ توی همین سایت بهم میگفتن عموبهرام ...( آخه جریان داشت)
2- متولد 15 خرداد 1366 هستم .......تاریخ تولدم خیلی تاریخیه نه ؟
3- اهل اصفهانم...
4- دانشجوی معماری مقطع کاردانی هستم....2 ترم دیگه دارم.... کارشناسی شرکت کردم مجاز شدم
5- یادش بخیر... فکر میکنم ترم یک بودم....سال 85 بود که با اینجا آشنا شدم... من به ساخت وبلاگ خیلی علاقه داشتم.... مشغول همین کار بودم که با اینجا آشنا شدم....
روزای خیلی خوبی بود.....یاد مارال عزیز بخیر .... سایت به این اندازه گسترده نبود ولی دوستان خوبی اینجا بودند ......از قدیمی ها فقط من و چند نفر دیگه موندیم....
6- جمله یادگاری ....!
این روزا من که خیلی خسته بودم
یه گوشه ی اتاق نشسته بودم
توفکر خود حساب کتابی داشتم
دنبال یک راه فرار می گشتم

به خود می گفتم که خدا چاره چیست ؟
این همه درد و غم یعنی مال کیست ؟
یکدفعه یک صدا اومد ترسیدم
دوان دوان جای اونو فهمیدم

تا که رسیدم روبروش وایستادم
با یک نگاه غش کردم و افتادم
انگار خدا نظر به من کرده بود
دری برای من باز کرده بود

یه حسی داشتم نمی دونم چی بود
انگار فشارم یه کم افتاده بود
تا به خود اومدم ، اونو ندیدم
یکدفعه از جای خودم پریدم

به هر طرف سرک سرک کشیدم
اما دیگه اونو به چشم ندیدم
خیلی برای من گرون تموم شد
داد می زدم خدا یعنی تموم شده ؟!

آهی کشیدم و توی کوچه ها ...
توفکر خود قدم زنان پرسه ها ...
ای وای خدا چه سخته این لحظه ها ...

وقتی که چشمامو رو هم میزارم
تصویرشو تو خواب خود میارم
عاشق اون چهره ی معصوم شدم
به یاد اون لیلی ، مجنون شدم

به خواب هر شبم مدیون شدم
از خدای خود همیشه ممنون شدم
وقتی اونو یه شب تو خواب دیدمش
با ترس و لرز یواش بوسیدمش

دیدم نگاهم میکنه می خنده
می ترسیدم یه وقت چیزی نفهمه
تا که رسیدیم دو تایی به خونه
با کلی حرف و یه کمی بهونه

دیدم همه چیز رو خودش میدونه
اونم مثل منه آدمی دیوونه

بهرام نوروزی به تاریخ 30/2/87 ساعت 3:15 بامداد

7- کاش این روزها رو فراموش نکنیم
... کاش خودمون رو حفظ کنیم
... کاش قدر همدیگه رو بدونیم
************************
جای دوستان عزیز که دیگه اینجا نیستند بخیر ....

 

[سمیرا]

عضو 35
1-سمیرا.....
2-1366/2/10
3-اصفهان
4-ترم 7 کارشناسی معماری
5-یه روز داشتم توی سایتهادنبال مطلب معماری میگشتم یه هو خوردم به این سایتو و ............این شد که الان اینجام.
6-از همه چیز گذشتن و به همه چیز رسیدن مهم نیست. مهم از چه گذشتن و به چه رسیدن است.امیدوارم بتونیم معماری واقعی رو بشناسیم و اجراش کنیموبه نظر من معماری عشق معماری یعنی همه چی............

 

[mahroo]

عضو36
من مهرو ساجدی.
متولد : 19 مرداد67.
اهل : کرمانشاه.
ولی الآن همدان.
وضعیت تحصیلیم الان :سال3.ترم5 معماری
نحوه آشناییم با این سایت ،از طریق یکی از دوستام که عضو بود.
خیلی باشگاه جالبی و خیلی مطلب مفید داره.دیگه ازینا.مرسی دومان.این خیلی کار جالبیه

 

[تبسم]

سلام
عضو37:
فرزانه .....25/2/64
تهران
ترم 6 کارشناسی ناپیوسته معماری ((آزاد همدان)).
در مورد راندو search کردم که با این سایت آشنا شدم و خیلی خوشحالم که دوستای خوبی مثل شما پیدا کردم.
ممنونم که اطلاعات با ارزشتون رو در اختیار همه قرار میدین .
با آزروی موفقیت همه معمار های دنیا!!خصوصا معمار های این سایت.

 

[کدخدا]

با اجازه همه بزرگترا.
عضو 38:
سعید اقبال پور
19 تیر 63
شیراز
دانشجوی معماری (کارشناسی ناپیوسته)سراسری-زنجان-فقط پایان نامم مونده
دنبال یه فروم فعال معماری بودم 2،3 جا رفتم خبری نبود تا اینکه اینجا رو پیدا کردم و موندگار شدم.
یه جمله هست که هم توی زندگیم هم معماریم تاثیر داشت:
«خدا در جزییات است.»
نمی دونم چی بگم خیلی آینده برام مهمه امیدوارم کشوریو بسازیم که حقه همه ایرانیاست.
موفق باشید.

 

[سـعید]

عضو شماره 39

با سلام به همه دوستان...

1-سعید سرگلزایی

2- متولد 1363/4/1

3- مشهد

4- فارغ التحصیل مقطع لیسانس هستم و برای ادامه تحصیل در مقطع ارشد قصد اعزام به خارج از کشور رو دارم..

5- طریقه آشنایی من خیلی جالبه چون من حدود 1 سال پیش در این سایت آشنا شدم ولی با سایت کار نمیکردم تا اینکه الناز (همکارم) به من پیشنهاد ثبت نام در این سایت رو به من داد و من چون کاملا فراموش کرده بودم که در این سایت عضو هستم بعدا متوجه شدم که در این سایت عضوم و فعالیتم رو از همام زمان شروع کردم..

 

[mehrazin_f]

عضو شمار 40
1)آذين فدائی
2)6/9/1368
3)ساکن اهواز
4)مهر امسال ميرم ترم 2
5)يه روز داشتم راجع به تعادل نا متقارن سرچ ميکردم که با این سايت آشنا شدم...
6)صبر حاصل سختی نيست...عطا شدنی نيست...بلکه آموختنيست...

با آرزوی موفقيت برای تمام ایرانيان روی کره خاکی...
5/6/1387

 

[erick]

يادگاري

يادگاري

عضو شماره ي 41
اول سلام...بعدش بايد بگم دفترچه خاطرات يه حس خاصي داره كه مي دونم همتون مي دونيد چه حسيه....چي؟ شما نمي دونيد؟ خوب ايراد نداره بعدا متوجه مي شيد....خارج از شوخي شروع مي كنم:
سامان محمدي هستم
تاريخ تولد جعلي: متولد 14/6/1367 (البته واسه اينكه يه سال عقب نيفتم تاريخ تولدمو آوردن شهريور)
تاريخ تولد واقعي: 20 مهر ماه 1367
اهل قزوين هستم
مهر كه بياد مي رم ترم 4 كارداني پيوسته( دانشكده ي فني انقلاب اسلامي تهران)
تازه 5-6 ماهه كه متوجه شدم معماري چيه(اينو قبلا يه جا گفته بودم)... يعني چه جوري بگم احساس مي كنم 5-6 ماهه كه متولد شدم...باور كنيد
شعارم تو زندگي(البته بعد از تولد دوبارم) اينه: هر چي سخت تر بهتر
تمام تلاشم اينه كه آدم خوبي باشم
فكر مي كنم به كم غمگين شد نه؟؟؟ شما اين جوري حس نمي كنيد؟؟؟
...............................................................................................................
من هم مثل اكثر دوستان داشتم دنبال يه چيزي مي گشتم تو اينترنت(راندو) كه تو صفحه ي سرچ گوگل يكي از پست هاي اينجا اومد و منو با اين همه دوست خوب آشنا كرد....اونجوري كه يادم مياد اون اوايل بيشتر پست هاي تشكر مي دادم به خاطر مطالب خوب دوستان...ولي وقتي اين همه محبت رو ديدم يواش يواش شروع به فعاليت بيشتر كردم....همه ي عزيزان اين تالار رو دوست دارم (به خصوص مديراشو....عجب پاچه خواريه به جايي)...اميد دارم كه معماري ايران به دوران طلاييه خودش برگرده....اينم به عنوان آخرين حرفم بگم كه هيچ جايي هيچ پيشرفتي تو هيچ زمينه اي نمي كنه مگه اينكه اعضاي اون جامعه همدل بشن و هر كاري كه مي كنن جز براي رسيدن به هدف مشتركشون نباشه....اميدوارم همتون موفق باشيد هميشه v

 

[Parisa R]

عضو شماره 42
سلام سلام
پریسا رسولی
متولد 12اسفند1357
فارغ التحصیل کارشناسی ناپیوسته معماری
کرج
مشغول search کردن بودم که یه لینکی من رو کشوند اینجا ، دیدم نبض معماری اینجا خوب میزنه، آلوده شدم!
" توان آدمیان را، با آرزوهایشان می شود سنجید. " (اُرد بزرگ)
اینجا کلی دوست پیدا کردم که هرچند ندیدمشون ولی تو همین مدت کوتاه خیلی از خصوصیات اخلاقیشون رو به واسطه پستهایی که زدند ، درک کردم و همه رو بسیار دوست دارم... امیدوارم این صمیمیت و خلوصی که امروز بین بچه ها وجود داره تو این باشگاه همیشگی باشه چه ما باشیم چه نباشیم...​

 

[فریدون مزارزائی]

عضوشماره 43
فریدون مزارزائی
متولد1/3/67
ساکن ایرانشهربلوچستان
مهر ماه سال جاری ترم2میشمالبته من باید ترم 4می بودم این مسئولان دانشگاه خراب کردن(دانشگاه آزاد اسلامی ایرانشهر)
خیلی خوشحالم در جمع شما معماران عزیز هستم البته اگه منو بپذیرید


این زیباست."این یعنی معماری"(لوکوربوزیه)

 

[یاکاموز]

عضو شماره ی :44

عضو شماره ی :44

عضو شماره ی :44
زهرا صادقپور هستم.
متولد 20 فروردین سال 1369.
دانشجوی ترم 3 کاردانی پیوسته .دانشگاه آزاداسلامی واحد اسلامشهر
منم توسط یکی از دوستام با این سایت آشنا شدم و به هر کسی هم که میرسم این سایتو بهش معرفی میکنم.عضویتم توی این سایت باعث شد که دست از چت کردن بردارم و وقتای بیکاریمو مفیدتر توی این سایت پر کنم نه توی چت رومهاییکه دوزار ارزش ندارن.
همتونو دوست دارم بهترینهارو واسه تک تکتون آرزو میکنم.......

 

[silver star]

عضو شماره 45
سلام به همه ی دوستای گلم!
1- ایمان عبادی
2- 1366/11/7
3-رشت (البته متولد لاهیجانم-از اول دبیرستان رشتم)
4-من ترم 3 کاردانی رو تموم کردم ، ایشالله از مهر میرم ترم 4
5-استاد ترسیم فنی مون یه نقشه می خواست!پارسال مهر.... باعث شد که یکی از بزرگترین اتفاق های زندگیم (آشنایی با این سایت) اتفاق بیفته
6- من این جمله رو از یکی از معلم هام، که فقط یک ماه سعادت شاگردی شونو داشتم، هیچ وقت از یاد نمی برم:
"من هرکاری که بخوام، می تونم بکنم!"
گفتن این جمله، همیشه موهامو سیخ می کنه! ببینید، که توانایی های یه آدم تا چقدر زیاده!
7-بچه ها! (چون صمیمی هستم باهاتون اینطوری خطاب می کنم، وگرنه همتون سرورین) بدونید که همیشه مدیونتونم! من خیلی چیزها ازتون یادگرفتم و میگیرم!
هیچ وقت دوستی هامو توو این سایت فراموش نمی کنم! دوستی هایی که با لطف های خواهرهای گلم archi-arch و maral و nino شروع شد و همچنان ادامه داره...
امیدوارم و آرزو می کنم که هیچ وقت همدیگه رو ، و بخصوص خودمونو فراموش نکنیم

 

[helena_westlife]

عضو 46

فرشید شمس
متولد بهمن 63
مقطع کارشناسی من شمال بودم الانم واسه پایان نامه ام اومدم تهران.
ساکن تهران

طریقه آشنایی هم دنبال پروژه آماده بودم که سر از اینجا درآوردم.واقعا جای خوشحالی هستش که بچه ها اینقدر محکم و جدی قدم برمیدارن برای تکامل مجهولاتشون.
الانم که دارم تایپ میکنم جواب ارشد اومده...خیلی ضد حال خوردم و زیاد حوصله ندارم.

به امید موفقیت همه

من از آنکه گردم به مستی هلاک به آیین مستان بریدم به خاک
به آب خرابات غسلم دهید پس آن گاه بر دوش مستم نهید

استاد سید خلیل عالی نژاد

 

[rahajo0on]

عضو 47


سلا م سلام 100تا سلام به همه ی دوستای عزیزم

اسمم رها متولد 17/11/1364 ولی برا این که زود دانشمند بشم شناسنامم 17/1/1365 گرفتن

اهل تبریزم

کاردانی ناپیوستمو تموم کردم و بهمن پارسال از کارشناسی قبول شدم ولی یه ترم


مرخصی گرفتم و نرفتم



و از مهر امسال میرم ولی از الان نمی دونم چرا رو ویبرم و بدجوری دلهره دارم ولی

باورتون میشه به یادشما دوستای عزیزم که می افتم برام قوت قلبی میشه و می دونم هر وقت


کمکی بخوام شما کمکم می کنید.


منم که دوست خاصی بیرون ندارم و اونقدر ازشون دیدم که.... حالا بگذریم جون بگم چه بلاهایی

به سرم اومده مثنوی هفتاد من میشه.



خدا پدر این googleرو بیامرزه توسط اون شما ها رو پیدا کردم. به قول بچه ها وقتی اینجا

رو پیدا کردم انگاردوباره زنده شدم و به آیندم و زندگیم امیدوار شدم ولی استرسم میگیرم چرا که

همه از همه چیز سر در میارن و من توشون شوته شوتم.




دوستای عزیزم فقط از همتون یه خواهشی که دارم اینه که هوای منو یه ذره بیشتر داشته

باشین و

از سوالای زیاد من خسته نشین چون اول خدا دوم امیدم به شما هاست و دارم به امید شما

میرم برا ثبت نام!



از همه ی شما واقعا تشکر می کنم که با خلوص و سادگی دانسته هاتونو اینجا می ذارین تا


شوت هایی مثل من هم به راه بیان




به قول یکی از استادام همه می تونن فقط باید جرات اولین قدم رو داشته باشن و اولین قدمتو

بردارن

منم از شور اینجا می خوام پرواز کنم

واینم از یادگاریم


ای آدما چه می کنید, بی مهری ها رو بس کنید

آخه مگه نمی دونید تو این دنیا نمی مونید


از همتون ممنون 6/6/1387 ساعت 15:22

 

[architect_esf]

سلام
من علي هستم .
متولد سال 1366 و اهل نصف جهان . فارغ التحصيل كارداني معماري از دانشكده مهاجر اصفهان و الان هم منتظر نتايج كارشناسي هستم .

از بچگي عاشق معماري بودم و به لطف خدا افتخارات خوبي هم در زمينه معماري بدست آوردم.
از بهمن ماه 86 با اين سايت آشنا شدم و خيلي از اين بابت خوشحالم .

به نظر من اين مجموعه يكي از بهترين اكيپهاي تئوري معماريه چون مشخصه كه همه از سطح علمي خوبي برخوردارند و با علاقه زياد دور هم جمع شدند.

تا حالا استفاده هاي زيادي از مطالب سايت كردم . اميدوارم منم بتونم واسه بقيه دوستان مفيد باشم .

كار منم الان ماكت سازي ، مطالعات معماري و طراحي هستش.
شاخص ترين ماكتي هم كه تا حالا ساختم ماكت برج ميلاد هست كه واسه افتتاحيه سالن همايش هاي برج ميلاد بود و براي افتتاحيه خود برج در روز عيد فطر هم استفاده خواهد شد . ( عكس آواتارم ماكت برج داخل سالن در روز افتتاحيه )

ارادتمند همه معماران ايران زمين ...

 

[dr_mehry]

منم عباس هستم .کاردانی و کارشناسی رو یزد خوندم. حالا هم یه شرکت ساختمانی دارم .البته در کنارش کارهای مشاوره و طراحی هم می کنم .امسال هم ارشد دولتی یزد قبول شدم .

 

[Matrix]

عضو شماره ی 50 !

من شاید تو معماری سر رشته نداشته باشم ولی دوستای زیادی دارم تو این بخش ! از جمله کاربرای قدیمی مثه maxer (عمو بهرام خودمون) ، anna ، مارال(maral55) ، مریم (archi_arch) ، نوشین(nino) ، معمار باشی و ...
و همینطور آزاده (Arch-Azadeh) و مسعود (dooman ) و سعید (saeedgoodboy) و .....

که با نظر به لطفی که مسعود عزیز به من داشت ، اجازه حضور تو این جمع رو پیدا کردم.

خوب اول یه سری اطلاعات تکراری بدم!:دی

تاريخ تولد

August 8, 1991 (17)

تاريخ عضويت

03-16-2007

مجموع پستها

4,429


چند تا عکسی که الان تو فرومهای مختلف آواتارم هستن:

خوب ... اینم چندتا عکس .. دیگه چی !؟

خوب من عاشق ریاضی هستم!امسال میرم پیش دانشگاهی ! ایشالا سال دیگه همین موقع دارم شیرینی قبولی مهندسی آی تی / دانشگاه تهران - امیرکبیر رو میخورم! (دقت کردین ؟ به کسی نمیدم . خودم میخورم!)

عمو بهرام .. یادش به خیر ! مگه نه؟ دورانی داشتیم ... چه قدر خوش میگذشت اون اویل ... مارال تو هم که یادت میاد! نه !؟
البته بخش معماری همیشه از بخشهای قابل اعتنای باشگاه بوده! و من هم کلا" با مهندسای معماری رابطه ی خوبی دارم! از شخصیتشون خوشم میاد!

خیلی جالب میشه که یه روزی برگردیم و این دفترچه رو بخونیم! بس جالب بود کارت مسعود جان.

دیگه اگه بخوام از خودم بگم ... امم...

عاشق فیلم و سریال هستم ! (از نوع خارجیش !)

چندتا فیلم و سریال قابل اعتنا اگه بخوام معرفی کنم : مالنا - راننده تاکسی - خیابان ها پایین شهر - بوی خوش زن - سه گانه ی متریکس - جیا - هفت - تنگه وحشت - کازابلانکا - در بارانداز - پدرخوانده / و سریالهای لاست - فرندز - بیست و چهار و هیروز .

دیدن بازی پرسپولیس رو با هیچ چیزی عوض نمیکنم! تو فوتبال باشگاهی طرفدار بیانکونری ها (یونتوس) - کاتالونی ها (بارسلونا) و توپچی ها (آرسنال) هستم! و ملی هم هلند و ایتالیا و اسپانیا !

اگه بخوام 4 تا بازیکن مورد علاقه م رو بگم : از زیدان ، ریوالدو و مارکو فن باستن و الکس دل پیرو اسم میبرم.

خوب از فیلم و فوتبال که گفتیم ... میمونه چندتا کتاب و داستان !

شازده کوچولو (آنتوان دوسن تگزوپری) - قلعه حیوانات (جورج اورول) - کوری (خوزه ساراماگو) و ماهی سیاه کوچولو (صمد بهرنگی) / این 4 تا رو واقعا" دوست دارم!

آخرین چیزی که الآن خوندم زنده به گور صادق هدایت بوده! (که تو این احوالات من! تاثیر گذار هم بوده!)

این قسمتش رو خیلی دوست دارم :

" گاهی با خودم نقشه های بزرگ می کشم ، خودم را شایسته ی همه کار و همه چیز می دانم.با خودم میگویم،آری کسانیکه دست از جان شسته اند و از همه چیز سر خورده اند تنها می توانند کارهای بزرگ انجام دهند.بعد با خودم می گویم ، به چه درد میخورد؟ چه سودی دارد؟ ....

دیوانگی ، همه اش دیوانگی است! "


اوه مثه اینکه سوال های اصلی رو یادم رفت جواب بدم ! شرمنده دیگه ... اینو با وبلاگ شخصیم اشتباه گرفتم!

نام و نام خانوادگی .... علیرضا رهامی (البته تو اینترنت به دلایل جالب و اتفاقی منو به اسم سروش میشناسن!)
محل تولدم ... شهرستان یاسوج ... هنوز هم اونجام ... ولی گفتم که از سال دیگه ...!
تاریخ تولدمم که گفتم!
دیگه ، معماری هم نمیخونم و نخواهم خوند:دی
و اینکه در مورد نحوه ی آشنایی با سایت باید عرض کنم به خدمتتون :
یه روز که از فروم های قبلی خسته شده بودم / رفتم تو گوگل سرچ کردم و به اینجا رسیدم! و خوشحالم از این نتیجه ی گوگل!


دیگه چندتا شعر نو هم بزارم اینجا و دممو بزارم رو کولم و برم !

نه آقا !! مثه اینکه از موسیقی نگفتم! پس پستم بازم طولانی تر میشه .. به بزرگی خودتون ببخشید!

سلیقه ی عجیبی تو موسیقی دارم !! شاید آهنگهای مورد علاقه ی منو همه دوست داشته باشن!!
چون از موسیقی راک و اند رول ِ الویس پریسلی ( از دهه ی 50 میلادی) و بیتلز گرفته تا راک ِ پینک فلوید و کوئین و لینکین پارک ، و از اون طرف از موسیقی پاپ جیمز بلانت و انریکه تا رپ ِ امینم رو گوش میدم!
از ایرانی ها هم از داریوش و گوگوش و شجریان و فریدون فروغی و فرهاد گرفته تا فرامرز اصلانی،کاوه یغمایی و چاووشی رو دوست دارم !

خوب دیگه حسن ختام پستم چندتا شعر نو هستن ...


غمی غمناک


شب سردی است و من افسرده

راه دوری است و پایی خسته

تیرگی هست و چراغی مرده



میکنم تنها از جاده عبور

دور ماندند ز من آدمها

سایه ای از سر دیوار گذشت

غمی افزود مرا بر غمها



فکر تاریکی و این ویرانی

بی خبر آمد تا با دل من

قصه ها ساز کند پنهانی



نیست رنگی که بگوید با من

اندکی صبر سحر نزدیک است

هردم این بانگ برآرم از دل

وای این شب چقدر تاریک است



خنده ای کو که به دل انگیزم

قطره ای کو که به دریا ریزم

صخره ای کو که بدان آویزم



مثل این است که شب نمناک است

دیگران را هم غم هست به دل

غم من لیک غمی غمناک است




سهراب سپهری - 1330


--------------------

قاصدک

قاصدک هان چه خبر آوردی

از کجا وز که خبر آوردی

خوش خبر باشی اما اما

گرد بام و در من

بی ثمر میگردی



انتظار خبری نیست مرا

نه ز یاری نه ز دیار و دیاری

باری

برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس

برو آنجا که تو را منتظرند

قاصدک

در دل من همه کورند و کرند



دست بردار ازین در وطن خویش غریب

قاصد تجربه های همه تلخ

با دلم می گوید

که دروغی تو دروغ

که فریبی تو فریب



قاصدک

هان

ولی

آخر

ای وای

راستی آیا رفتی با باد

با تو ام آی

کجا رفتی

آی

راستی آیا جایی خبری هست هنوز

مانده خاکستر گرمی جایی

در اجاقی - طمع شعله نمی بندم - خردک شرری هست هنوز




قاصدک

ابرهای همه عالم شب و روز

در دلم می گریند



اخوان ثالث - 1338

-------------------

پيش از آن‌که واپسين نفس را برآرم
پيش از آن‌که پرده فرو افتد
پيش از پژمردن آخرين گل،
برآنم که زندگي کنم
برآنم که عشق بورزم
برآنم که "باشم".

در آن جهان ظلماني
در اين روزگار سرشار از فجايع
در اين دنياي پر از کينه
نزد کساني که نيازمند منند
کساني که نيازمند ايشانم
کساني که ستايش‌انگيزند،
تا دريابم
شگفتي کنم
باز شناسم
که‌ام؟
که مي‌توانم باشم
که مي‌خواهم باشم،
تا روزها بي‌ثمر نماند
ساعت‌ها جان يابد
و لحظه‌ها گران‌بار شود

هنگامي که مي‌خندم
هنگامي که مي‌گريم
هنگامي که لب مي‌بندم

در سفرم به سوي تو
به سوي خود
به سوي خدا
که راهي‌ست ناشناخته
پر خاک
ناهموار،
راهي که،‌ باري
در آن گام مي‌گذارم
که در آن گام نهاده‌ام
و سرِ بازگشت ندارم

بي‌آن‌که ديده باشم شکوفايي گل‌ها را
بي‌آن‌که شنيده‌باشم خروش رودها را
بي‌آن‌که به شگفت در آيم از زيبايي حيات.

اکنون مرگ مي‌تواند
فراز آيد!
اکنون مي‌توانم به راه افتم!
اکنون مي‌توانم بگويم
که "زندگي" کرده‌ام!




«مارگوت بيکل» ترجمه احمد شاملو

--------------------

چراغی در افق




به پیش روی من تا چشم یاری می کند دریاست

چراغ ساحل آسودگی ها در افق پیداست

درین ساحل که من افتاده ام خاموش

غمم دریا

دلم تنهاست

وجودم بسته در زنجیر خونین تعلق هاست



خروش موج با من می کند نجوا

که هرکس دل به دریا زد رهایی یافت

هرکس دل به دریا زد

رهایی یافت



مرا آن دل که بر دریا زنم نیست

ز پا این بند خونین برکنم نیست

امید آن که جان خسته ام را

به آن نادیده ساحل افکنم نیست




فریدون مشیری - 1341

------------------

این هم آخریش هست ... گاهی از خودم یه شبه شعرایی میگم ... از یکیشون خوشم اومده ... اونو میزارم اینجا !


در شبی این همه تاریک
با دلی این همه تنگ
به صد افسوس و دریغ
می نویسم این شعر

من به نادانی خود هوشیارم
و پریشانم
از فراموشی رنگ گل سرخ
و عبور از دل تنهایی خود

راه من ،
تهی ، از همه ی آدم ها
به فراسوی امید
در خزانی نومید
گشته آغاز ، ولی، بی پایان!

انتظار سحری نیست مرا
من به تنهایی خود خو کردم

و در آخر
من و تاریکی،
پیمان بستیم
هردو بر زیبایی،
چشم خود را بستیم


خوب دیگه ... روز و شب به کامتون دوستان !

 

[Arch-Azadeh]

1- نام و نام خانوادگیشون (در صورت تمایل )

2- تاریخ کامل تولدتون

3- شهر محل اقامتتون

4- دانشجوی چه مقطعی و چه گرایشی از معماری هستید

5- از چه طریقی با این سایت آشنا شدید .

6- و جمله یا موردی که دوست دارن به عنوان یادگار برای دوستانی که بعد از اونها وارد این تالار می شن اونو بخونن .
7- هر موردی که دوست دارین و صلاح می دونیین.

عضو شماره 51

نام: آزاده شاهرخی
متولد 62/4/2
شهر محل اقامت: تهران دود گرفته
دانشجوی کارشناسی ارشد طراحی شهری - لیسانس معماری

مثل همه داشتم سرچ می کردم و دنبال یک مقاله ای بودم که این فوروم را پیدا کردم. و توی این مدتی که اینجا عضو بودم ، چیزهای زیادی یاد گرفتم و دوستان خیلی خوبی پیدا کردم


Nothing is impossible هیچ چیز غیر ممکن نیست.
اگر خدا آرزویی را به دلت می اندازه ، مطمئن باش توان رسیدن بهش را هم بهت میده

با آروزی موفقیت برای همه دوستان

 

[cute]

عضو شماره ی 52

1.نام: ملیحه
2. تاریخ تولد:مهر 66 در واقعیت
و در شناسنامه 12 شهریور


3.گرگان
4.مهر که بیاد میرم ترم 5 کارشناسی


5.تا اون جا که یادم میاد فکر کنم برای تحقیق معماری جهان بود که چند دفعه با این سایت مواجهه شدم و آخر هم نتونستم مقاومت کنم و عضو شدم...الان هم از اینکه در کنار دوستان گلی مثل شما هستم واقعا خوشحالم


و لذت می برم از دیدن این همه مهندس فعال و اکتیو...امیدوارم همگی در کار و زندگی تون موفق باشید​

6.ای عزیز


انسان ,آهسته آهسته عقب نشینی می کند


هیچ کس به یکباره معتاد نمی شود


یکباره سقوط نمی کند


یکباره وا نمی رود


یکباره خسته نمی شود,رنگ عوض نمی کند,تبدیل نمی شود و از دست نمی رود


زندگی بسیار آهسته از شکل می افتد


و تکرار و خستگی,بسیار موذیانه و پاورچین رخنه می کند


باید بسیار بسیار هوشیار باشیم و نخستین تلنگرها را,بهنگام و حتی قبل از آنکه ضربه فرود آید ,احساس کنیم


هرگز نباید ان روزی برسد که ما صبحی را با سلامی محبانه آغاز نکنیم


خستگی نباید بهانه ای شود برای آنکه کاری که درست می دانیم,رها کنیم و انجامش را مختصری به تعویق اندازیم


قدم اول را,اگر به سوی حذف چیزهای خوب برداریم,شک نکن که قدمهای بعدی را شتابان خواهیم برداشت


ماباید تا آخرین روز زندگی مان-که اینگونه به دشواری برپا نگهش داشته ایم- تازه بمانیم.به خدا قسم که این حق ماست...


تقصیر دومان جان که واسه ی نوشتن زیاد اخطار نمی ده ....پس من ادامه می دم​

بد نگوییم به مهتاب اگر تب داریم


(دیدهام گاهی در تب,ماه می آید پایین


می رسد دست به سقف ملکوت


دیده ام,سهره بهتر می خواند


گاه زخمی که به پا داشته ام


زیر و بم های زمین را به من اموخته است


گاه در بستر بیماری من,حجم گل چند برابر شده است.


و فزون تر شده است,قطر نارنج,شعاع فانوس)


.......


من ندیدم دو صنوبر را باهم دشمن


من ندیدم بیدی سایه اش را بفروشد به زمین


رایگان می بخشد نارون شاخه ی خو را به کلاغ


هر کجا برگی است شور من می شکفد


بوته ی خشخاشی شست و شو داده مرا در سیلان بودن


......


7.با مردم بی هنر دوستی مکن,که مردم بی هنر نه دوستی را شاید و نه دشمنی را....


بهترین هارو براتون آرزو می کنم...در پناه حق​

 

[JMSBeta]

عضو شماره ی 53

1)JMSBeta

2)14.4.1990

​

3)تبریز

4)این ترم میشم ترم سومی از دانشگاه سما سهند

5)تو خونه نشسته بودیم داشتیم تخمه می خوردیم گفتیم یه تحقیق سرچ کنیم تا این که گوگل منو اینجا رسوند

6)هرگز نگو ای خدا مشکل بزرگی دارم بگو ای مشکل من خدای بزرگی دارم
​

7)در آخر هم از باعث و بانی این تاپیک تشکر میکنم


موفق باشید.

 

[rozhann]

عضو شماره 55
سلام.​

7 اردیبهشت 61 - کرمان
ترم آخر کارشناسی ناپیوسته" آزاد"
اولین بار با اسم معمار کوچولو به جمعتون اومدم.ولی ...
ویندوزم مشکل پیدا کرد هرچی سعی کردم نتونستم رمز عبور رو وارد کنم.
به همین خاطر با اسم آبجی معمار دوباره برگشتم .
اولین آشناییم به خاطر یکی از دوستام بود که امسال کنکور ارشد داشت و دنبال یه سری اطلاعات می گشت.با سرچ گوگل شما رو پیدا کردم و ...موندگار شدم.از اطلاعاتتون خیلی استفاده کردم،یعنی کردیم.دوستم روزانه یزد قبول شد و من برای پایان نامم خیلی مزاحم بچه های تاپیک" کمک"شدم.امید وارم بعد از تحویل بتونم تو تاپیک ها فعال باشم.

آرزوهایم را یادداشت میکنم . خدا همه آنها را میداند. ​

آنچه امروز هستم آرزوی دیروز من بود.

موفق باشید و تمام تلاش خودتون رو بکنید تا به همه آرزوهاتون برسین.​

آبجی معمار ​

 

[arezoo_arch]

شماره 56

آرزو هستم
متولد 30 بهمن 1366
قزوین

به امید خدا مهر که بیاد میرم ترم 5 کارشناسی معماری
یکی از دوستام که مهندسی شیمی میخونه بهم توصیه کرد که اینجا عضو شم، منم همین کارو کردم

البته خیلی وقت نیست که اومدم ولی به نظرم همه اومدن که به هم کمک کنن و این خیلی کم اتفاق می افته. تو این مدت کم خیلی چیزا یاد گرفتم.
اینم خیلی حرکت قشنگی بود.


کاش همه مون تلاش کنیم تا بتونیم زندگی کردن رو روی زمین امکان پذیرتر کنیم و هم یه کمی دنیای اطرافمون رو زیباتر از اون چیزی که تا به حال بوده.
چه اینجا باشیم، چه نباشیم، امیدوارم از زندگیمون راضی باشیم.


حرف هایی هست برای گفتن که اگر گوشی نبود، نمی گویم. و حرف هایی هست برای نگفتن. حرف هایی که هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمی آورد...

11 شهریور 1387 ساعت 2:48 بامداد

 

[Himan ghaderi]

عضو شماره 57
نام : هیمن
نام خانوادگی: قادری
تاریخ تولد: 15 شهریور 1363 (البته اصلیش اینه: 20 مهر 1363)
مهر ماه که بیاد، میرم ترم سه کارشناسی (ترم هفت در واقع) ، دانشکده هنر ارومیه درس میخونم. کاردانیم هم دانشگاه آزاد ارومیه بودم.
راستش من تازه با این سایت آشنا شدم؛ داشتم واسه ارشد search میکردم که سر از اینجا درآوردم و موندگارم کرد!
جمله یادگاری:
من همیشه این جمله «اخوان ثالث» را زمزمه میکنم: « هی فلانی! زندگی شاید همین باشد...»

 

[lilac]

عضو شماره 58
نام: سمیرا
نام خانوادگی : طهرانی
تاریخ تولد: 21 سالمه
محل تولد و تحصیل و زندگی: مشهد
ترم 3 کارشناسی هستم. دانشگاه غیر انتفاعی مشهد. در حال حاضر دارم واحد کارآموزی پاس می کنم. همینجا با این سایت آشنا شدم و گیر افتادم . مثل خیلیا سرچ بودم که به اینجا رسیدم.
این همه تا حالا سایت رفتم هیچ کدوم مثه اینجا خوب نبوده.
امیدوارم همه بچه ها در کنار هم بتونیم به همدیگه کمک کنیم. منم بتونم فعالیت داشته باشم
جویندان هیچ گاه گم نمیشوند
ايمان داشته باش که کوچکترين محبت‌ها از ضعيف ترين حافظه‌ها پاک نمي‌شود .

 

[زاها]

عضوشماره 59
زاها رضائی
تولدم28/09/66 اصفهانی هستم
ترم آخرکاردانی معماری منتظرنتایج کارشناسی ام
دنبال فایل آماده تری دی مکس می گشتم گذرم افتادبه اینجاو...
این شعروخیلی دوست دارم :

نگام نمیکنی چرا؟​

مگه نمیدونی اگه یه لحظه چشماتوببندی دنیاتاریکترازشب میشه؟
نگام نمیکنی چرا؟
مگه نمیدونی پیش نگاه توزنده بودن روزندگی می کنم؟
ازپشت کدوم ابرازپشت کدوم ستاره ازاشک کدوم شبنم ازمهرکدوم قلب توروپیداکنم؟
دوباره نگام نمیکنی چرا؟
ازبس جزتومراتماشاکرددیگه خودموازهمه پنهون می کنم
صدانمیکنی منو؟چراازم بی خبری؟چقدبایدگریه کنم؟چرامنونمی بری؟
نگام نمی کنی، چرا؟
چرا نمی بینی منو؟
چرا ازم پس میگیری
شبای با تو بودنو
صدا نمیکنی منو
چرا ازم بی خبری؟
چقدر باید گریه کنم؟
چرا منو نمی بری...
تشنه تر از اشکم و بغض
در انتظار ِ هق هقم
برای بخشیدن من
بیا، بیا به بدرقه م
تموم لحظه های من،سیاه شده به دست من،
دروغ خنده های من،حقیقته شکست من
میخوام صدات کنم... ولی... کمم برای گفتنت
لبم یه قطره خواسته از....... چشمه ی دور و روشنت
بگو نترسم از خودم
که با تو التهاب نیست
بگو که در پناه ِ تو
فرصت ِ اضطراب نیست
صدا نمیکنی منو
چرا ازم بی خبری؟
چقدر باید گریه کنم....چرا منو نمی بری؟؟

 

[hamid_h]

عضو 60
1-حمید حسینی
2- 29/10/62
3-گرگان
4-دانشجوی کارشناسی دانشگاه ازاد بجنورد.
5-داشتم سرچ میکردم با این سایت اشنا شدم..........
6-امیدوارم همین بچه ها تاپیک دکتری رو هم راه بندازن .به امید اون روز

 

[pishy]

عضو شماره 60

پريسا آقايي

متولد 30/6/64

محل تولد ومحل تحصيل : بندر عباس

معماري درمقطع كارشناسي ناپيوسته معماريدانشگاه آزاد خوندم.ودر حال حاضر درگير آماده كردن پايان نامه ام هستم و اميدوارم با كمك شما دوستان عزيز بتونم يك پايان نامه قابل قبولي ارايه بدم.

راستش هر چي فكر كردم يادم نيومد چه طوري با اين سايت آشنا شدم ولي خيلي وقته عضو شدم. اميدوارم منم بتونم واستون مفيد واقع شم.

اينجا جمع بچه ها خيلي با هم صميمي هستن و اميدوارم هميشه اينجوري بمونيم و بتونيم تا جايي كه مي تونيم به هم كمك كنيم.ما اگه بخواهيم ميتونيم هر كاري رو انجام بديم .به اميد موفقيت همگي دوستان گلم.