خودتو با یه شعر وصف کن...!

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
امشب فهمیدم درد من و تو یکیست.................!!!

نمیدانم قلم به دست گرفته ام و مینویسم ، برای چه ....؟

برای غمی که در سینه ام سنگینی میکند !

یا اصلا غمی نیست که برای آن مینویسم ..

گیجم، خسته ام .....

خسته از حتی تکرار این که بگویم خسته ام یا که غمگینم....

درد دارم ...

یک درد بی دوا و آن خستگی و زدگی از زندگی بی مقصد و

بی معنی است.............

میانِ آدمـــک هایِ هـــــزار رنـــــــگ.....

دلباختۀ یک رنـــــــــــــگی او شدم.....

افــسوس...گذر زمان...بیرنــــــــگش کرد ...

... ... .........کم رنگ...و...کم رنگ تر...

و...آخـــــــــــر....

مـــــَــــــحــــــــــــــــو..............!!!!!!!!!!!!!!!!

امشب فهمیدم درد من و تو یکیست.................!!!

من با سکوت مینویسم و تو خاموش میخوانی....................

میدانم باز هم در جواب این همه حرف هایم چیزی نصیبم نمیشود ....

جزززززززززززززز ...... این نیز بگذرد....

اینبار به وسعت تمام اشکانی که برایت ریختم دلم مرگ میخواهد................!




 
آخرین ویرایش:

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
تمام قاصدکهایم
را به
باد
دادم
تا تنها
برایت
بگوید
چقدر دوستت دارم
اما نمیدانم
اصلا به گوشت رساندند پیغامم را
یا باز
باد بازیگوش
انها
را
به پنجره هایی اشتباهی برد
نمیدانی وقتی
میشنوم
بعضیها
از شنیدن
دوستت دارم
دوباره امید میگیرند شاد میشوم
اما به تو کی میرسد
این پیغام مهم
که دوستت دارم
انقدر ناامید شده ام که
فکر میکنم
تا اخر هم
این باد نگذارد
به دستت برسد
پیغامم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کنم هرشب دعایی کز دلم بیرون رود مهرش
ولی آهسته میگویم الهی بی اثر باشد
 

smart student

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
"شخصيت من را با برخوردم اشتباه نگير.

شخصيت من چيزيست که من هستم،


اما برخورد من بستگی دارد به اينکه " تو " که باشی!"
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
کمی
به اسمان مینگرم
لحظاتی که
در اوج دلتنگی هستم
و تنها گاهی چقدر
دلم میخواست
تو نیز به همان نقطه
نگریسته باشی
تا شاید
اسمان
دل تنگیم را
دلواپسیم را
احساسم را
نشانت میداد
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
حـآلـَم بَـد نيــسـت !

فـَقـَطـ شِـکـَســتِـہ اَم ؛

تــآ مَـرز ِ بـی حـِســــی...

دِلـَم لـَبخـَـند ميــخوآهَـد...

بـی تـَظـآهـُر ...

اَز تـه دِل .
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلم سکوت می خواهد
خسته ام.........
از این همه هیاهوی پر اضطراب ......... از این اضطرابِ مملو از دلتنگ ........
از این دلتنگیِ بی پایان ... از این بی پایانیِ انتظار ......... از این انتظارِ بی فردا
از این منِ تنها .........
خسته ام.........
دلم سکوت می خواهد.........
 

baran72

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گاهی دلم برای خودم تنگ می شود ...
گاهی دلم برای باورهای گذشته ام تنگ می شود ...
گاهی دلم برای پاکیهای کودکانه قلبم میگیرد ...
گاهی دلم از آنهایی که در این مسیر بی انتها آمدند و رفتند خسته می شود ...
گاهی دلم از کسانی که ناغافل دلم را میشکنند میگیرد ...
.....گاهی آرزو میکنم ای کاش ...
دلی نبود تا تنگ شود ...
تا خسته شود ...
تا بشکند...
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
چشم باز میکنم
میبندم
باز هم باز میکنم و میبندم
باورم نمیشود
دارم نفس میکشم پس که
چه ناشکری
کنم
میگویم
خدایم شکرت
همینکه
نفس میکشم
همینکه
ارام هستم
کنار
کسانی که
همیشه
هوایم را
دارند
خودش
خوب هست
به همین
میگویم
من
خوشبختم
حتی
اکنون نیز
خوشبخترین هستم
 

smart student

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
"به سلام ها دل نمی بندم،
از خداحافظی ها غمگین نمی شوم،
دیگر عادت کرده ام
به تکرار یکنواخت دوری و دوستی
خورشید و ماه "
میلاد تهرانی
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گاهی دلمـــــــــــ

برای آن زمانی که نمیشناختمـتـــــــــــ

تنگـــــــ میـــ ــــــشود
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
لبخند که
همیشه بد نیست
گاهی
وقتی چشمانت بارانی بوده
برای
شادیش لبخند میزنم
تا بخندد
 

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز
با یک عالمه فاصله از خودم
انتظار دارم به تو برسم !
از اول هم آرزوهایم محال بودند .....
 

smart student

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
"از روزی که به تو آموخته اند
بیماری عشق از وبا خطرناک تر است...
احساسم را با آب معدنی می شویم
و قلبم را روزی سه بار
ضد عفونی میکنم!
پس جای نگرانی نیست!!!​"
میلاد تهرانی


 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
چشم باز کن
امروز نیز
روزی
زیباست
تنهارنگ انتخابیش
با خودت
میخواهی
سیاهش کنی
یا سپید
خودت میدانی
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کلافه ام... کلافه ام چه عجیب که تو می توانی طوری باشی که کلافه ام کنی! شازده کوچولو می گفت گل من گاهی بد اخلاق و کم حوصله و مغرور بود اما ... اما ماندنی بود و من ... من در مورد تو صاحب نظرترم تا شازده کوچولو و میگویم گل من گاهی بداخلاق و کم حوصله است، مغرور است، ماندنی نیست، اما بوییدنی ست و می تواند حسادت کند ، کلافه ات کند و یادت بیندازد هر گلی زیبا نیست یا هرگز با یک گل بهار نمی شودو یا دسته گل به آب دهد گل من! گل من منحصر به فرد است. و اجازه میدهد از اخترکم کوچ کنم تا هر جای دنیا که بخواهد. کلافه ام... کلافه ام چه عجیب که تو می توانی کاری کنی که کلافه ام شوم!
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
در سراسر زندگی
میتوانم
بگویم
کسانی
امدند
و رفتند
اما
تو از همشان
ماندنی تر شدی
اخر
تو قلبم را
حکمرانی میکنی
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اگر نفسی در سینه است ، تو خودت میدانی برای تو نفس میکشم
برای تویی که تمام وجودم هستی ،
تویی که به خاطرت گذشتم از همه چیز ، بی تو جای من در اینجا نیست
تمام قلبم خلاصه میشود در عشق تو ،
تمام نگاهم فدا میشود در عمق چشمان تو ،
بی وفا نشده ام که روزی دل بکنم از دنیای عاشقانه تو
دنیایی که درونش آرامم ، تا تو باشی من نیز تنها با تو میمانم ،
تا با هم برسیم به آرزوهایمان، تا نشود حسرت رویاهایمان
اگر نفسی در سینه است ،
تو هستی که بودنت برایم زندگی دوباره است
در این لحظه و همه لحظه ها ، در اینجا و همه جا تو هستی در خاطرم ،
تا چشم بر روی هم گذاشتم فهمیدم که بدجور عاشقم!
چون در همان لحظه که چشمانم را بسته بودم باز هم تو را دیدم که میدرخشی برایم...
میشود از نگاهت احساس کرد که تو چقدر با وفایی ، قدر دلم را میدانی ،
هیچگاه تنهایم نمیگذاری،
از این احساس بود که احساست کردم ، تو را دیدم و درکت کردم ،
تا اینکه دلم عاشقت شد ، دلم به لرزه افتاد و دنیا ، شاهد این عشق بی پایان شد....
من همه احساستم برای تو است ، ای با احساس من ،
همه وجودم مال تو است ، برای تو که تمام وجودم هستی ....
بیا تا همچنان برویم ، این راه مال من و تو است ،
بیا تا با هم بدویم تا برسیم به جایی که تنها من و تو باشیم ،
جایی که سکوت باشد و تنها صدای نفسهایمان ...
لحظه ای حس کن این رویای عاشقانه مان...
 

maryam**n

عضو جدید
بی منطق ترین عضو بدنم چشمهایم اند
می دانند دیگر دوستم نداری
ولی هنوز تشنه دیدارت هستند...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دل واپسی من از نیامدنت نیست.....

می ترسم در پس این دل دل زدن ها بیایی و دگر نخواهمت......!
 

smart student

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
"این روزها

از کنارم که میگذری

احتیاط کن ! ! !

هزاران کارگر در من مشغول کارند. . .

روحیه ام در دست تعویض است . . ."

 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
چشمهایم را میگذارم روی هم
کسی چه میداند
من
هر روز
به خیال
حضورت
در کنارم
یا
شنیدن
دوباره نامم
از تو
چشم میگذارم
روی هم
تا بشنوم
روزی
صدایت را
 

smart student

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
"جماعت من دیگه حوصله ندارم
به خوب امید و از بد گله ندارم "
شاملو
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
دیگر
شعری
نمیسراید
بانوی تاریکی
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من که شـــــاعر نبودم ...

کلمات و واژه هایم کنار هم قرار نمی گرفتند ؛.

همگی با هم غـریبه بودند .

حالا دیگــــر خوب از تو یاد گرفته اند

با هر غریبه ای خوابیدن را.....
 

Similar threads

بالا