هَــــر روز بیشتــــــر اَز دیـــروز عـــآشق و عـــآشق تـــر میشومــ ...
بــهـ اُمیـــد فـــردا هـــآی بهتـــرمــ ...
بَـــرای دَر کِنــــآر تـــ ــو بـــودنــ...
__________________
نزديک مي شوي به من
فرسنگها در منی
در من خانه مي کني
در من حضور مي يابي
لحظه به لحظه
هرجا و هر کجا
توي انگشتهايم جاري مي شوي
سطرسطرخاطراتم را مي نگاري
خنده مي شوي
حرف مي شوي
دلم که مي گيرد
ازچشمهايم مي باري
کيستي؟
کيستي تو ؟
کيستي تو که اين همه
در من مي تابي
بي آنکه کاسته شوي
بي آنکه غروب کرده باشي
کيستي؟
کيستي تو که اين همه
سزاوار حرفهاي عاشقانه اي
کيستي تو که ديدنت زندگي
رفتنت مرگ است
در من بمان
از هنوز تا هميشه