سلام خدا جونم...
خوبی...؟
خدایا دلم برات تنگ شده...میدونم کنارمی ... همش کنارمی و تنهام نمیذاری...
خدایا چرا اینا اذیتم میکنن...
خدایا دلم میخواد بغلم کنی...
یادته اونشبو ...؟
وقتی خواب ترسناک دیده بودم میترسیدم برم بچه ها رو صدا کنم یا اصلا از جام جُم بخورم ...
فقط گفتم خداجونم بغلم کن تا دیگه خواب ترسناک نبینم...
بعد بغلم کردی تا صبح اصلا خواب ندیدم تا بخواد ترسناک باشه...؟
الان تو بیداریم که میترسم...
چقدر این آدما ترسناکن...
خب خدایا من که نمیگم کاری که براشون میکمو جبران کنند...
اما چطور بی بهانه تخریبم میکنن...؟
خدایا قلبم درد گرفته...
گلوم..
دارم خفه میشم...
بیا دوباره بغلم کن...
خواهش میکنم...
آخه من که جز تو کسیو ندارم...
چکار کنم که حتی حق گریه کردنم ندارم...
آخه پس غرورم چی میشه...