خلوتی با خدا
- شروع کننده موضوع shadii
- تاریخ شروع
خدای من در این قمر در عقرب دنیا
اگر تو دستگیر نباشی
کلاهم را که هیچ
خودم را باد می برد...
رهایم نکن!
اگر تو دستگیر نباشی
کلاهم را که هیچ
خودم را باد می برد...
رهایم نکن!
خدا: بنده ی من نماز شب بخوان و آن یازده رکعت است.
بنده: خدایا ! خسته ام! نمی توانم.
خدا: بنده ی من، دو رکعت نماز شفع و یک رکعت نماز وتر بخوان.
بنده: خدایا ! خسته ام برایم مشکل است نیمه شب بیدار شوم…
خدا: بنده ی من قبل از خواب این سه رکعت را بخوان
بنده: خدایا سه رکعت زیاد است
خدا: بنده ی من فقط یک رکعت نماز وتر بخوان
بنده: خدایا ! امروز خیلی خسته ام! آیا راه دیگری ندارد؟
خدا: بنده ی من قبل از خواب وضو بگیر و رو به آسمان کن و بگو یا الله
بنده: خدایا!من در رختخواب هستم اگر بلند شوم خواب از سرم می پرد!
خدا: بنده ی من همانجا که دراز کشیده ای تیمم کن و بگو یا الله
بنده: خدایا هوا سرد است! نمی توانم دستانم را از زیر پتو در بیاورم
خدا: بنده ی من در دلت بگو یا الله ما نماز شب برایت حساب می کنیم
بنده اعتنایی نمی کند و می خوابد.
خدا: ملائکه ی من! ببینید من آنقدر ساده گرفته ام اما او خوابیده است چیزی به اذان
صبح نمانده او را بیدار کنید دلم برایش تنگ شده است امشب با من حرف نزده
بنده: خدایا ! خسته ام! نمی توانم.
خدا: بنده ی من، دو رکعت نماز شفع و یک رکعت نماز وتر بخوان.
بنده: خدایا ! خسته ام برایم مشکل است نیمه شب بیدار شوم…
خدا: بنده ی من قبل از خواب این سه رکعت را بخوان
بنده: خدایا سه رکعت زیاد است
خدا: بنده ی من فقط یک رکعت نماز وتر بخوان
بنده: خدایا ! امروز خیلی خسته ام! آیا راه دیگری ندارد؟
خدا: بنده ی من قبل از خواب وضو بگیر و رو به آسمان کن و بگو یا الله
بنده: خدایا!من در رختخواب هستم اگر بلند شوم خواب از سرم می پرد!
خدا: بنده ی من همانجا که دراز کشیده ای تیمم کن و بگو یا الله
بنده: خدایا هوا سرد است! نمی توانم دستانم را از زیر پتو در بیاورم
خدا: بنده ی من در دلت بگو یا الله ما نماز شب برایت حساب می کنیم
بنده اعتنایی نمی کند و می خوابد.
خدا: ملائکه ی من! ببینید من آنقدر ساده گرفته ام اما او خوابیده است چیزی به اذان
صبح نمانده او را بیدار کنید دلم برایش تنگ شده است امشب با من حرف نزده
خیلی زیبا...
گاهی گمان می کنم دلگیری از دنیا
همان دلتنگی خداست...
که مهربانانه به راهم می آورد...
خدایا منو به خاطر امروز ببخش
خداوندا، خداوندا !!!
قرارم باش و یارم باش ...
جهان تاریکی محض است !!!
می‌ترسم ،
کنارم باش ...
قرارم باش و یارم باش ...
جهان تاریکی محض است !!!
می‌ترسم ،
کنارم باش ...
خداوندا چشم هایم کمسو شده اما با تمام دنیای کوچکم به سراغت می آیم.
خداوندا در کثرت غرق شده ام اما تلاش برای رسیدن به وحدت را فراموش نکرده ام.
خداوندا در سفرم راه را گم کرده ام ولی نا امید نشده ام و تو را در کنارم حس می کنم.
خداوندا زمین می خورم اما به امید تو بر می خیزم و به سمت تو می آیم.
خداوندا خود را گم کرده بودم اما هرچه به سمت تو پیش آمدم تو را بهتر دیدم.
خداوندا وابستگی هایم را می بینم و تلاش برای کندن از این وابستگی ها را تجربه می کنم.
خداوندا سختی سفر را می بینم اما فهمیدن تو سفر را برایم راحتتر نموده است.
خداوندا حائل بین نفس من و خود من باش که تو از آن به من نزدیکتر هستی.
خداوندا غائب شدم و تو حاضر بودی و حاضر هستی و خواهی بود ، کمکم کن تا حاضر شوم.
خداوندا حس حضور را در من روشن کن.
خداوندا مرا دریاب ، قدم هایم را استوار کن ، سفرم را با سعادت یادت روشن گردان.
خداوندا اگر من فراموشت کردم تو مرا بیدار کن.
خداوندا در کثرت غرق شده ام اما تلاش برای رسیدن به وحدت را فراموش نکرده ام.
خداوندا در سفرم راه را گم کرده ام ولی نا امید نشده ام و تو را در کنارم حس می کنم.
خداوندا زمین می خورم اما به امید تو بر می خیزم و به سمت تو می آیم.
خداوندا خود را گم کرده بودم اما هرچه به سمت تو پیش آمدم تو را بهتر دیدم.
خداوندا وابستگی هایم را می بینم و تلاش برای کندن از این وابستگی ها را تجربه می کنم.
خداوندا سختی سفر را می بینم اما فهمیدن تو سفر را برایم راحتتر نموده است.
خداوندا حائل بین نفس من و خود من باش که تو از آن به من نزدیکتر هستی.
خداوندا غائب شدم و تو حاضر بودی و حاضر هستی و خواهی بود ، کمکم کن تا حاضر شوم.
خداوندا حس حضور را در من روشن کن.
خداوندا مرا دریاب ، قدم هایم را استوار کن ، سفرم را با سعادت یادت روشن گردان.
خداوندا اگر من فراموشت کردم تو مرا بیدار کن.
الهی و ربی من لی غیرک
خدایا از خطا هایم در گذر و مرا در آغوش ایمنت خودت نگه دار ، یا رب العالمین .
خدایا از خطا هایم در گذر و مرا در آغوش ایمنت خودت نگه دار ، یا رب العالمین .
بگو با من خداوندا
در اين شبها ي دورا دور و بي پايان در تنهاييم به دنبال كسي هستم كه شمع كوچك تنهاييم را نور بخشايد و دستم را بگيرد تا از اين گرداب پر اندوه بيرونم كشاند
نه پاي رفتني دارم و نه روي ماندني
اينجا به اميد صدايي مانده ام از سينه اي خاموش كه ميدانم زماني قصه ي شيرين عشقم را به گوش اين جهان فرياد خواهد كرد
نفهميدي كه آخر عشق ورزيدن درون حجم يك واژه نمي گنجد و عاشق بودن و عاشق از اين دنيا برون رفتن دلي دريايي و آزاد مي خواهد
شبي آخر چراغ گرد سوز خانه من هم به سردي مي گرايد آه آخر اي خدا ي محبت ها با من بگو ....
كدامين شب كسي از راه مي آيد كه چشمانش پناهي بر نگاه بي سر و سامان من باشد
بگو با من خداوندا ............................................
در اين شبها ي دورا دور و بي پايان در تنهاييم به دنبال كسي هستم كه شمع كوچك تنهاييم را نور بخشايد و دستم را بگيرد تا از اين گرداب پر اندوه بيرونم كشاند
نه پاي رفتني دارم و نه روي ماندني
اينجا به اميد صدايي مانده ام از سينه اي خاموش كه ميدانم زماني قصه ي شيرين عشقم را به گوش اين جهان فرياد خواهد كرد
نفهميدي كه آخر عشق ورزيدن درون حجم يك واژه نمي گنجد و عاشق بودن و عاشق از اين دنيا برون رفتن دلي دريايي و آزاد مي خواهد
شبي آخر چراغ گرد سوز خانه من هم به سردي مي گرايد آه آخر اي خدا ي محبت ها با من بگو ....
كدامين شب كسي از راه مي آيد كه چشمانش پناهي بر نگاه بي سر و سامان من باشد
بگو با من خداوندا ............................................
.....................)):
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
می دانید عرش خدا روی دوش کیست؟ | خدا ، عشق ، عرفان | 0 | |
|
برترین نعمت خدا رو بشناسید | خدا ، عشق ، عرفان | 7 | |
|
چرا گاهی خدا به ما پس گردنی می زند؟! | خدا ، عشق ، عرفان | 0 | |
|
در جستجوی خدا | خدا ، عشق ، عرفان | 2 | |
|
پیامی از سوی خدا به بنده های دلشکسته | خدا ، عشق ، عرفان | 2 |