خدا کجاست

*mahdi_joker*

عضو جدید
شک نکن که هست.من دیدمش.خودم دیدمش.همه جا هست.همه جا.نه اینکه بخوام حرفه گنده بزنم اما باور کن به خودش قسم اگه یکم جامونو عوض کنیم تا دیدمون عوض بشه و از حداقل یه طرفه دیگه جز این که هستیم نگاه کنیم تو هر زشتی و زیبایی فرقی نداره خدا رو نمیشه ندید.حتما یه اثری ازش هست.خدا اگه دزد میشد همیشه تو زندان بود.چون همیشه یه عالمه رد واسه کسی که بخواد ردشو پیدا کنه میگذاره.خیلی تابلو.من میگم هست و کاملا قابل لمسه.در مورد اینکه چه جوری میشه دیدش هم گفتم چه جوری.فقط نقطه دید رو باید عوض کرد.عیب از چشمای ماست که کثیف شده و نمیشوییم این چشمهارو.مشکل دقیقا تو نگاه ماست.اندره ژید میگه:سعی کن عظمت در نگاه تو باشد نه در انچه به ان مینگری.حالا اگه یه چیزی مثل خدا با اینهمه عظمت باشه ببینی اگه خوب ببینیم چه حالی میبریم.
به عنوان یه راه عملی واسه دیدنه خدا من پیشنهاد میکنم تو یه گروه کوهنوردی اسم بنویسین و باهاشون جاهای بکر رو برین.واقعا اگه اونجا خدا رو ندیدین دیگه بگین نیست.اونجا حتی اگه نخوای هم بی اختیار خدا باهات حرف میزنه و میبینیش و فقط یادمون باشه خدا اون بالا وایساده و هرچی ما میگیم میگه چشم.باور کنین همینه.فقط 1بار.1یار ازش بخواین.من شرط میبندم که روی کسی رو زمین نمیزنه.فقط این دیگه هنر ماست که بتونیم واقعا ازش بخوایم.اگه.اگه.اگه هم نشد بعد خودت دلیلشو میفهمی.نه فرداش.اما میبینی که عیب کارت کجا بوده بالاخره.

ما چاکرتیم خدا.دوست دارم.نه اندازه عشقی که تو به من داری.اندازه ای که در توانمه
 
آخرین ویرایش:

shabnam777

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدا
به نظرمنم که خدا هست
تازه یه خدای خوب و مهربون
همه جا هست خودت فکر کن ما می تونیم کجا بریم که نتونیم حضورشو حس کنیم
تایپیک جالبیه ممنون
 

solar flare

مدیر بازنشسته
خدا
خدا چه قدر آشنا
چه قدر نزديك
همين چند دقيقه پيش لمسش كردم
وقتي داشتم به برگ هاي زرد شده باغچه نگاه ميكردم احساسش كردم
من تعجب ميكنم
چرا بعضي از ما آدما ازش اينقدر دوريم؟
وقتي اون اينقدر به ما نزديكه
هميشه صداي بنده هاشو ميشنوه
اما من چرا ازش اينقدر غافلم؟وقتي يه كم تو مشكل مي افتم ازش اتظار دارم كمكم كنه ولي خودم تو شاديهام فراموشش ميكنم
يادم ميره كيم؟
از كجا اومدم؟ اما اون اونقدر مهربونه كه منو به حال خودم رها نميكنه و هميشه حواسش به منه به تموم بندگانشه
واي ي ي من خيلي بدم كه در مقابل اين همه خوبي فراموشش ميكنم
از خودش ميخوام توفيق بندگيشو به من بده
خدايا منو به حال خودم رها نكن و در زمان مرگ توفيق خوشنودي ببخش
آمين
 

sh.mojtaba

عضو جدید
چشمها را باید شست...

چشمها را باید شست...

سلام
سوال قشنگی هست. خدا رو چطور میشه دید؟؟
من خدا رو با چشمام میبینم. من عظمت خدا رو هم با چشمام دیدم خیلی زیاد. اول یه نکته بگم. امام علی(ع) می فرمایند که من خدا را در هر اتفاقی میبینم یا قبل از آن، یا با آن و یا بعد از آن و در جای دیگه می فرمایند من برای خدایی که نبینمش نماز نمی خونم. یعنی امام علی(ع) خدا رو می دیده. مگه امام علی یک انسان نبود؟ ما هم یک انسانیم. پس می تونیم خدا رو ببینیم.
و اما بعد...
دوست عزیز من تا حالا بیش از صدها بار خدا رو تو زندگیم دیدم. توی مکان ها و زمان های مختلف. گاهی و قتها عظمت خدا رو میدیدم سرم می خواست منفجر بشه. اما چطوری؟ توی یک تاپیک دیگه توی همین تالار همین بحث رو کرده بودیم. تا حالا شده تو زندگی ات یک اتفاق دور از انتظارت بیفته. مثلا توی یک مشکلی قرار گرفتی و همه ی درها به روی تو بسته شده باشه. اگر وقتی که انتظارش رو نداری در یک آن مشکلت حل بشه. یا اینکه به طور اتفاقی یک نفری رو ببینی که اومده و مشکلت رو میخواد حل کنه. من هروقت این اتفاق ها می افته خدا رو تو زندگی ام میبینم.وقت هایی که همه تلاش میکنند تو نتونی یک کاری رو انجام بدی ولی خدا کمکت میکنه و اون کار رو انجام میدی.یا اینکه وقتی یک نفر یک کتابی به شما هدیه بده و اون کتاب زندگی ات رو متحول کنه. من خدا رو توی اون کتاب میبینم. یا اتفاقی می افته و اون اتفاق زندگی ات رو ازاین رو به اون رو میکنه. من توی اون اتفاق خدا رو می تونم ببینم. شما هم همین الان فکر کن و یا امتحان کن.
حق دوستدارت
 

Sparrow

مدیر تالار مهندسی هوافضا
مدیر تالار
خیلی دور خیلی نزدیک...

خیلی دور خیلی نزدیک...

گاهی دوریم،گاهی نزدیک.گاهی حسش می کنیم با ذره ذره وجودمون اما گاهی...!
خدا کجاست؟ چرا از خودش نمی پرسی؟ خود خدا گفته من از رگ گردن هم به شما نزدیک ترم.پس چطور میشه که گاهی می بینیمش و گاهی نه؟
چرا باید حتماً اتفاقی بیفته تا خدا رو ببینیم؟اتفاق! مگه هر روز یه اتفاق جدید نمیفته؟هر روز برای خودش یه اتفاقه.از بیدار شدنمون گرفته تا زندگی کردنمون.
عقل، حکم است و دل ایمان.اگر ایمان نداشته باشی،عقلت هم خدا رو فریاد بزنه پشیزی نمی ارزه چون با اولین نسیم شبهه اون فریاد خاموش میشه.اگر هم ایمان داشته باشی اما عقل پشت ایمانت نباشه،اون ایمان مثل تار مویی میمونه که هر آن ممکنه پاره بشه.


(تنهایی جان،اسمت رو اجنبی کردی اما هنوز سوالای قشنگ قشنگ می پرسی!)
 

فانوس تنهایی

مدیر بازنشسته
سلام سپارو عزیز
گاهی وقتی واسه اینکه شناخته نشی تغییر اسم بهتره
من گمنام بودنو خیلی دوست دارم
در مورد سوال این سوالا همیشه تو ذهن من هست
که دوست دارم به نظر سنجی بزارم
راستی دوست عزیزم اگه لطف کنی یه سری به تاپیک مشکلات قرانی خود را اینجا بیان کنید بزنی ممنون میشم
آخه جواب رحیمی جان رو دادم
نمیدونم شمام نظری درباره جواب من دارید یا نه
 

A.R-KH-A

عضو جدید
کاربر ممتاز
برای خداشناسی به فیلم "خیلی دور و خیلی نزدیک" مراجعه کنید.
خود فیلم گویای همه چیز است.
راستی یادم رفت بگم کتاب "کمیاگر" نوشته پائلو کوئلیو هم به همه دوستان توصیه می کنم.
 
آخرین ویرایش:

sh.mojtaba

عضو جدید
سلام اسپارو جان
من نگفتم منتظر یک اتفاق بمونیم تا خدا رو ببینیم. منظور من این بود که توی زندگی ما لحظه به لحظه اتفاقاتی می افته که ما می تونیم خدا رو با اون اتفاق ها ببینیم
بهشت نصیبت
 

A.R-KH-A

عضو جدید
کاربر ممتاز
میشه بیشتر در مورد این فیلم توضیح دهید
ممنون
مر30
این فیلم رو اگه توضیح بدم زیاد جالب نمیشه ادم باید فیلم رو ببینه.از این قبیل فیلم ها زیاد است که میتونم به فیلم 21 گرم و بابل اشاره کنم.البته ممکنه کسی به این فیلم ها ببینه ولی چنین نظری نداشته باشه (21گرم و بابل).
در مورد کتاب کیمیاگر باید گفت وقتی اون رو خوندم از 12 سالی که توی مدرسه و 6 ترمی که تو دانشگاه کتاب در مورد خداشناسی و اسلام و.... خوندم همهشون رو هم، به اندازه این کتاب نمیشد.خیلی برام جالب بعد از مدتها چنین کتابی با اون همه عظمت بخونم.
یه وقت بود داشتم در مورد نیروهای مغزی ناشناخته (البته برای انسان های عادی) و اینکه چقدر تاثیر گذار هستن بر روی انسانها کار می کردم ولی به دلایلی اون رو کنار گذاشتم تا اینکه کتاب کیمیاگر رو تو تابستون خوندم واقعا برام جالب بود که همون تصوری رو من از این نیروها داشتم توی کتاب کیمیاگر نوشته شده بودند.
 

Sparrow

مدیر تالار مهندسی هوافضا
مدیر تالار
سلام اسپارو جان
من نگفتم منتظر یک اتفاق بمونیم تا خدا رو ببینیم. منظور من این بود که توی زندگی ما لحظه به لحظه اتفاقاتی می افته که ما می تونیم خدا رو با اون اتفاق ها ببینیم
بهشت نصیبت

علیک سلام دوست خوبم،
خیلی خواستم یه جوری بگم این جمله ام به پست شما برنگرده،نشد.میدونید منظورم صحبت شما نبود.منظورم به آدمهایی بود که منتظرن خدا بیاد به طرفشون و خدا خودش رو بهشون نشون بده.شاید متن زیر بهتر بتونه منظور منو برسونه:

" مردی با خود زمزمه کرد: خدایا با من حرف بزن
یه سار شروع به خواندن کرد اما مرد نشنید
فریاد برآورد خدایا با من حرف بزن......آذرخش در آسمان غرید اما مرد اعتنایی نکرد

مرد به اطراف خود نگاه کرد و گفت:پس تو کجایی؟؟؟؟ بگذار تو را ببینم....... ستاره ای درخشید اما مرد ندید

مرد فریاد کشید"خدایا یک معجزه به من نشان بده"......کودکی متولد شد و اما مرد باز توجهی نکرد

مرد در نهایت یاس فریاد زد: خدایا خودت را به من نشان بده و بگذار تو را ببینم.........از تو خواهش میکنم... پروانه ای روی دست مرد نشست و او پروانه را پراند و به راهش ادامه داد...

ما خدا را گم میکنیم.........در حالی که او در کنار نفسهای ما جریان دارد.........
خدا اغلب در شادیهای ما سهیم نیست......تا به حال چند بار خوشی هایت را آرام و بی بهانه به او گفته ای؟؟
تا به حال به او گفته ای که چه قدر خوشبختی؟؟؟؟؟ که چه قدر همه چیز خوب است؟؟؟؟ که چه خوب که او هست ؟؟؟

خدا همراه همیشگیه سختی ها و خستگی های ماست
زمانی که خسته و درمانده به طرفش میرویم ،خیال میکنیم تنها زمانی که به خواسته ی خود برسیم او ما را دیده و حس کرده
اما .......... گاهی بی پاسخ گذاشتن برخی از خواسته های ما نشانگر لطف بی اندازه ی او به ماست

خورشید را باور دارم حتی اگر نتابد
به عشق ایمان دارم حتی اگر آن را حس نکنم
به خدا ایمان دارم حتی اگر سکوت کرده باشد
تا خدا هست جایی برای نا امیدی نیست…
"

ایشالله با همدیگه
یا علی
 

hoolooo

عضو جدید
هميشه این دو سوال واسم نامفهوم بوده
1: خدا کجاست
2:خدا کجا نيست

يعنی فکر نميکنم کسی جواب این دو سوال رو ندونه
کافيه به فطرتت مراجعه کنی



ما با کارمون خدا رو تو قلبمون پنهون ميکنيم
ولی هرموقع که خواستی کاره بدی بکنی بدون که خدا از همون دريچه
چشمت اونو ميبينه
لازم نداره که اونو از بالا ببينه

البته این نظر شخصی منه و اميد وارم به کسی بر نخوره
 

winter

عضو جدید
بچه ها
یه کتابی خوندم
اسمش بود"روی ماه خداوند را ببوس"
انگلیشش تو امضامه
به نظرم کتاب قشنگیه
یه قسمتایی از یه پاراگرافش رو که مربوط میشه به این سوال و طولانی هم هست مینویسم:
حالا به گریه می افتد.ساکت ایستاده ام و دلم میخواهد هر چه توی دلش جمع شده بریزد بیرون.میگوید:"خودت گفتی یه شب خواب دیدی تو و مونس رفته اید توی دشت و اون جا صدای خدا رو شنیده ایدکه گفته بود دارید دنبال چی میگردید؟و تو گفته بودی دنبال تو،داریم دنبال تو میگردیم.بعد اون صدا گفته بود برای پیدا کردن من که نمیخواد این همه راه بیاید توی دشت و بیابون.گفته بود من توی سفره خالی شما هستم.توی چروکهای صورت عزیز.توی سرفه های مادربزرگ.توی شیارهای پیشونی پدربزرگ.توی ناله های زنی که داره وضع حمل میکنه.توی پینه های دست ادم های بد بخت و فقیر.توی دل دو تا پسر بچه ی دبستانی که سر یک مداد پاک کن توی خیابون با هم دعواشون میشه.توی فکر اون فیلسوف بیچاره که میخواد من رو ثابت کنه اما نمیتونه.تو نمازهای طولانی ان عابد که خلوت شبانش رو حاضر نیست با همه دنیا عوض کنه.توی چشمای سرخ شده ی کسی که به ناحق سیلی میخوره اما خجالت میکشه گریه کنه.توی اشک های بچه ای که برای اولین بار از درد بی پدری گریه میکنه و حتی معنای یتیم شدن رو نمیتونه بفهمه.توی تنهایی ادما.توی استیصال ادما.توی خدایا چه کنم ها.توی بازی بچه ها.توی صداقت.توی صفا.توی پاکی. توی توبه.توی توبه های مکرری که دایم شکسته میشن.توی پشیمانی از گناه.توی بازگشت به من.توی غلط کردما.توی دیگه تکرار نمیشه ها.توی قول میدم دیگه بچه خوبی باشم.توی دوستت دارم.توی ادمایی که خودشون بهشتن.توی علی(ع)که بهشت متحرکه.و باز هم توی علی.توی نماز علی.توی اشکای علی.توی غمهای علی. توی دستهای سایه که هر روز صبح قرانی رو که تو براش خریدی باز میکنه.توی دل شلوغ تو.توی همه دانسته های بی در و پیکر تو.توی تقلای تو.توی شک تو.توی خواستن تو.توی عشق تو به سایه.توی..."

اما حالا نظر خودم
من میگم خدا همه جا هست
همه جا
این ماییم که او رو نمیبینیم
ای کاش به جایی برسیم که به هر چی نگاه میکنیم او رو ببینیم.
اگه کوتاهی باشه از منه
نه اویی که همه زندگیمونه
ای کاش برا همه این کوتاهی ها ما رو ببخشه.
 

knight 3

عضو جدید
خدا جهان شمول هستش.بی نهایته.
شما می تونین بی نهایت رو تعریف کنین؟!!!
 

n_h_1365

عضو جدید
شاعری میگه : در همین نزدیکیست
عارفا میگن : در خلوت و تنهاییست
اما خودش توی کتابش میگه : از رگ گردن به شما نزدیکترم ...
 

laleh_a

عضو جدید
کاربر ممتاز
ای قوم به حج رفته کجایید کجایید؟!
معشوق همین جاست یبایید بیایید
معشوق تو همسایه دیوار به دیوار
در وادی سرگشته شما در چه هوایید؟!
گر صورت بی صورت معشوق ببینی
هم خواجه و هم خانه و هم کعبه شمایید...

................................................................

یه کم چشاتو باز کنی خدا رو می بینی:smile:
 

Similar threads

بالا