خاطره:اولین روزی که به دانشگاه رفتم!

vergilangleos

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چیه؟...نکنه روزای بعدشم میخوای بگم..:eek::cool:.؟نه اقاجون بسه دیگه برو لا لا کن:D:D:D

میخای بقیشو من برات بگم؟!؟!
بعدش یه صدایی اومد که میگفت وقت امتحان تمومه و دیگه چیزی ننویسین! برچسب روی صندلیتونم با خودتون ببرین برا اعلام نتایج لازم میشه;)
 

دختر شاه پریون

عضو جدید
کاربر ممتاز
میخای بقیشو من برات بگم؟!؟!
بعدش یه صدایی اومد که میگفت وقت امتحان تمومه و دیگه چیزی ننویسین! برچسب روی صندلیتونم با خودتون ببرین برا اعلام نتایج لازم میشه;)
اخ چقد شیرینی تو....لاک پشت بخورتت...نازی....شما برو نویسنده شو...قوه ی تخیلت عالیه...جون تو راس میگم:cool::cool::D:D;);):D:D:D
 

دختر شاه پریون

عضو جدید
کاربر ممتاز
از کجا میدونی نیستم؟!؟!
جون خودش! من جونمو فقط 20.5 ساله از تو جوق اب پیدا کردم:mad:
اخی....پس دانشجو نیستی ....الهی...خوب ایشالا میری دانشگا ...غصه نداره که...ببین گوشتو بیار به جون خودم دانشگا زیادم مالی نیس...بشین درساتو بخون دکتر شی یه دفه بری مطب بزنی:surprised::surprised:;););):D:D:D
 

vergilangleos

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اخی....پس دانشجو نیستی ....الهی...خوب ایشالا میری دانشگا ...غصه نداره که...ببین گوشتو بیار به جون خودم دانشگا زیادم مالی نیس...بشین درساتو بخون دکتر شی یه دفه بری مطب بزنی:surprised::surprised:;););):D:D:D

:surprised::surprised:
کی گفته دانشجو نیستم هستم اما اسمن مثله شما!!!!
نمیشه امپول زن شم ؟!:cry:
 

100af

مدیر تالار مهندسی صنایع
مدیر تالار
کاربر ممتاز
خب ما که مشغله ی فکر مان زاد است (پسر شاطر و این حرف ها!) شما هم که کم لطفی می کنید و اینجا سری نمی زنید!
 

100af

مدیر تالار مهندسی صنایع
مدیر تالار
کاربر ممتاز
اعصابم سرجاش نیست اینجا هم شده همش اسپم!
 

100af

مدیر تالار مهندسی صنایع
مدیر تالار
کاربر ممتاز
چند روز اول خواستم زیاد خودم را لو ندهم! تا اخلاق پسر شاطر دستم بیاید.
چشمتان روز بد نبیند! درست همان روزیی که حس میکردم الان است پسر شاطر پا پیش بگذارد
دیدم با یکی از دخترهای کلاس خوش و بش می کند!
خوش و بش انها همان و اشک و زاری من هم همان!
2 هفته اول دیگر لب به نان هایی!که آقا جان از شاطر میخرید نمیزدم! اما گرسنگی است دیگر! عشق و عاشقی سرش نمی شود!!
 

100af

مدیر تالار مهندسی صنایع
مدیر تالار
کاربر ممتاز
نه خیلی ممنون!
دانشگاه پیام نور که خاطره نداره!

هرچند نمی دونم خودتون کجا می خونید اما عرض کنم محض اطلاعتون که از بد روزگار من یک پیام نوری ام!
 

دختر شاه پریون

عضو جدید
کاربر ممتاز
نمی دونم منظورتون از یارو کیه؟!
راستی دختر شاه پریون شمایی؟ توی بحث های پیام نور بودین ؟ آشنا میزنه اسمتون؟!
همون اواتار گربه هه
نه...کی؟نمیدونم باور کن....شاید هم اسمه ....نمیشناسم...من پیام نوری نیستم....کجا همین سایت؟
 

*mobina*

عضو جدید
من اولین روزی که رفتم هنوز دانشکده فنی ساختمون جدیده ش تموم نشده بود. اولین کلاس هم مبانی برنامه سازی بود که رفتم سر کلاس چشمتون روز بد نبینه یه عالمه دار بست وسط کلاس بودش. جالبه همه بچه های کلاس هم تمام و کمال تشریف آورده بودن... :w25:
هی روزگار...
یادش بخیر...

آخ از ساختمون نیمه کاره نگو که دل منم خــــــــونـــــــــه:w16:

به قول خودت...یادش بخیر:w11:
 

sh@di

عضو جدید
چند روز اول خواستم زیاد خودم را لو ندهم! تا اخلاق پسر شاطر دستم بیاید.
چشمتان روز بد نبیند! درست همان روزیی که حس میکردم الان است پسر شاطر پا پیش بگذارد
دیدم با یکی از دخترهای کلاس خوش و بش می کند!
خوش و بش انها همان و اشک و زاری من هم همان!
2 هفته اول دیگر لب به نان هایی!که آقا جان از شاطر میخرید نمیزدم! اما گرسنگی است دیگر! عشق و عاشقی سرش نمی شود!!

اخ بسوزه پدر عاشقی .... :biggrin:
 

100af

مدیر تالار مهندسی صنایع
مدیر تالار
کاربر ممتاز
دیشب می خواستم خودکشی کنم! اخر نمی دانید پسر شاطر چقدر بی نزاکت است!دیگر تا کی من دست رو دست بگذارم و تک تک خواستگارهایم را رد کنم!پیش خودمان بماند ها! پسر شاطر را هم که حساب کنیم روی هم رفته 2 خواستگار داشتم!یکی ش همین پسر شاطر
دومی اش هم رضا خله! جوان رشیدی است اما نمی دانم چرا اهل محل پشت سرش حرف می زنند! عقلش کمی پارسنگ بر می دارد اما مرد زندگی است!
14 15 سال پیش از من خواستگاری کرد!
 

sh@di

عضو جدید
دیشب می خواستم خودکشی کنم! اخر نمی دانید پسر شاطر چقدر بی نزاکت است!دیگر تا کی من دست رو دست بگذارم و تک تک خواستگارهایم را رد کنم!پیش خودمان بماند ها! پسر شاطر را هم که حساب کنیم روی هم رفته 2 خواستگار داشتم!یکی ش همین پسر شاطر
دومی اش هم رضا خله! جوان رشیدی است اما نمی دانم چرا اهل محل پشت سرش حرف می زنند! عقلش کمی پارسنگ بر می دارد اما مرد زندگی است!
14 15 سال پیش از من خواستگاری کرد!

راست میگی با تعداد خواستگارایی که تو داری بایدم وقت نداشته باشی عزیزم !! بپا رضا خله رو کسی طور نکنه :surprised:
 

Iran_Novin

عضو جدید
اولین روزی که به دانشگاه رفتم متاسفانه بینی ام بزرگتر از ان بود که خوب دید داشته باشم لذا از تمامی دوستان به دلیل عدم توانایی در ثبت جزییات عذر خواهی میکنم.
هنوز از سرویس دانشگاه پیاده نشده بودم که چندتا از علافهای دانشگاه که بعدا فهمیدم بابابزرگ دانشگاه هستن! تا مرا دیدند در گوشی پچ پچ کردند . نگاهی به سر و وضعم انداختم . خوب بود مانتوی ام را اقدس خانم خیاط دوخته بود 3 4 متری پارچه برده بود! قسمش داده بودم کسر کار نگذارد تا خوب از اب در بیاید!
حالا چرا خنده دار بود الله اعلم ! :cry:

مثل کسانی که دانشگاه را مثل کف دستشان بلد بودند شماره کلاس را چک کردم و راه افتادم سمت کلاس.داشت یادم میرفت گفتم خوبیت ندارد مسئولین را تحویل نگیرم.در بین راه با هر کسی به سر و وضعش می خورد کاره ای باشد و یک روز کارمان پیشش گیر کند محکم و درست و حسابی احواالپرسی کردم!
مادر بزرگ خدا بیامرزم می گفت خوبیت ندارد دختر یک ریز حرف بزند! پس شما هم لطف کنید خاطراتتون را بگذارید تا من هم ادامه بدم


پاورقی:" نوشته ها طنز فی البداهه است"
یعنی واقعیت این هست.
شیک بگردی و خوش تیپ
میگن دانشگاه هست یا جای تیپ زدن و مدل بودن؟
نزنی میگن یک لباس بلد نیست بپوشه

لباس عوض کنی
میگن هر روز یک چیز میپوشه چشه خله؟
نپوشی میگن سه ماه هست یک لباس تنشه

بهترین کار اهمیت ندادن هست
شش ماه هست اهمیت نمیدم خیلی راحت شدم
 

samaneh66

عضو جدید
کاربر ممتاز
یادمه روز اول نهار رو بیرون خوردم با استرس رفتم دیدم پسری از در کلاسی خارج شد از اون پرسیدم کلاس فیزیک کجا تشکیل میشه اونم خندید گفت داره تموم میشه من که داشتم میمردم با استرس چک لیست کلاسهام رو دراوردم دیدم من ساعت بعد کلاس دارم
عجب دوران مزخرفی بود
 

terajedi21

عضو جدید
منم روز اول دیر رسیدم کلاس فیزیک تموم شده بود رفتم وایت برد رو کپی کردم از بچه های دیگه که یکیشون شبه فعالین و نهضتی ها بود کلاسا رو پرسیدم گفتم اخه اینجا چه خبره اینجا چکار میکنین این چه وضعشه این چه برنامه ای اخه چرا مملکت باید اینطور باشه:Dاین بود اولین روز دانشگاه.
 

100af

مدیر تالار مهندسی صنایع
مدیر تالار
کاربر ممتاز
یعنی واقعیت این هست.
شیک بگردی و خوش تیپ
میگن دانشگاه هست یا جای تیپ زدن و مدل بودن؟
نزنی میگن یک لباس بلد نیست بپوشه

لباس عوض کنی
میگن هر روز یک چیز میپوشه چشه خله؟
نپوشی میگن سه ماه هست یک لباس تنشه

بهترین کار اهمیت ندادن هست
شش ماه هست اهمیت نمیدم خیلی راحت شدم

:cry:
 

Similar threads

بالا