حکیم ابوالقاسم فردوسی

م.سنام

عضو جدید
بدان تنگی اندر بجستم ز جای-----یکی مهربان بودم اندر سرای
خروشیدم و خواستم زو چراغ-----برفت آن بت مهربانم ز باغ
مرا گفت شمعت چباید همی-----شب تیره خوبت بباید همی
بدو گفتم ای بت نیم مرد خواب-----یکی شمع پیش آر چون آفتاب

پیشکش به محسن
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
اينجا چه خبره؟؟؟
با عرض پوزش از تمامي دوستان تاپيك قفل ميشود ..
منتظر توضيحات دو عزيز...اقيانوس و محممد آقا در دفتر تالار هستم...

مطمئنا تاپيك بعد از توضيحات دوستان باز خواهد شد.


.......................................................................................................


با تشكر از حضور دو دوست عزيز در دفتر تالار و توضيحات اين عزيزان...و پاكسازي مجدد جستار باز ميشود.
اميدوارم همگي دوستان فهيم و ارزشمندم در جهت ارتقاي سطح علمي و ادبي اين تالار سهمي بسزا داشته باشند و
با همكاري صميمانه خودشان ما رو در پيشبرد اهداف باشگاه و تالار يار و ياور باشند.
باز هم از حضور تك تك عزيزان بخاطر اين چند ساعت بسته شدن جستار پوزش ميطلبم...
شادمان باشيد و سربلند و ايراني....
 
آخرین ویرایش:

شبستان

عضو جدید
فریدون فرخ فرشته نبود
به مشک وبه عنبر سرشته نبود
به داد و دهش یافت این نیکویی
تو داد و دهش کن فریدون تویی

این ابیات مربوط به پیروزی فریدون بر ضحاک است .
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
اگر فردوسی بزرگ نبود ممکن بود ما الان به زبان اعراب سخن بگوییم .
پس درود بر تفکر وایمان این ادیب ایرانی.

دوست عزیز ممنون
خب شما نمیخوای لااقل یه بیت شعر از ایشون به این تایپیک هدیه بدی!
 

مهندس خوش فکر

عضو جدید
کاربر ممتاز
شعر

شعر

به نام خداوند جان وخرد
کز این برتر اندیشه برنگذرد
خداوند نام و خداوند جای
خداوند روزي ده رهنماي
خداوندکیوان وگردان سپهر
فروزنده ماه و ناهيد و مهر
 

مهندس خوش فکر

عضو جدید
کاربر ممتاز
شعر

شعر


بسی رنج بردم درین سال سی
عجم زنده کردم بدین پارسی
پی افکندم از نظم کاخی بلند
که از باد و باران نیابد گزند
بناهای آباد گردد خراب
ز باران و از تابش آفتاب
 
آخرین ویرایش:

مهندس خوش فکر

عضو جدید
کاربر ممتاز
شعر

شعر

چو ایران نباشد تن من مباد
بدین بوم بر زنده یک تن مباد
دریغ است ایران که ویران شود
کنام پلنگان وشیران وشود

اگر سر به سر تن به کشتن دهیم
از آن به که کشور به دشمن دهیم
 

*setareh66*

عضو جدید
کاربر ممتاز
خرد بهتر از هر چه ایزد بداد
ستایش خرد را به از راه داد
خرد افسر شهریاران بود
خرد زیور نامداران بود
خرد زنده جاودانی شناس
خرد مایه زندگانی شناس
خرد رهنمای و خرد دلگشای
خرد دست گیرد به هر دو سرای
 

*setareh66*

عضو جدید
کاربر ممتاز
نــــمانــیــم کـیـن بوم ویــران کنند / هــمــی غــارت از شــهـر ایران کنند
نـــــخوانـنـد بر ما کــــسـی آفــرین / چـــو ویـــران بود بوم ایـــران زمـــین
دریغ است ایران که ویـــران شـــود / کـــنــام پــلنــگان و شــیران شـــود
همه سربه سر تن به کشتن دهیم / از آن به که ایران به دشمن دهیم
چو ایـــران مبـــــاشد تــــن من مباد / در این مرز و بوم زنده یک تن مباد
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
نــــمانــیــم کـیـن بوم ویــران کنند / هــمــی غــارت از شــهـر ایران کنند

نـــــخوانـنـد بر ما کــــسـی آفــرین / چـــو ویـــران بود بوم ایـــران زمـــین
دریغ است ایران که ویـــران شـــود / کـــنــام پــلنــگان و شــیران شـــود
همه سربه سر تن به کشتن دهیم / از آن به که ایران به دشمن دهیم

چو ایـــران مبـــــاشد تــــن من مباد / در این مرز و بوم زنده یک تن مباد
دست شما درد نکنه ستاره خانم متاسفانه تشکراتم ظاهرا ته کشیده بازم ممنون:gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol:
 

*setareh66*

عضو جدید
کاربر ممتاز
سپاس از جهاندار فریاد رس
نگیرد به سختی جز او دست کس
که او رهنمایست و هم دلگشای
که جاوید باشد همیشه به جای
 

*setareh66*

عضو جدید
کاربر ممتاز
فلک را ندانم چه دارد گمان
که ندهد کسی را به جان خود امان
کسی را اگر سال ها پرورد
درو جز به خوبی دمی ننگرد
چو ایمن کند مرد را یک زمان
از آن پس بتازد بر او بیگمان
ز تخت اندر آرد نشاند به خاک
از این کار نی ترس دارد نه باک
به مهرش مدار ای برادر امید
اگرچه دهد بیکرانت نوید
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدا رو شکر تشکراتم یهویی اومد و نذاشت بیش از این شرمنده شما بشم .
بازم ممنونم .
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
تقدیم به فردوسی بزرگوار

تقدیم به فردوسی بزرگوار



ایران، هر چه هست من است.
ایران، میراث نیاکان آسمانی است.
ایران، سرزمین مردان پاک تر از آفتاب است.
ایران، سرزمین زال و رودابه است.

رستمِ حکیمِ سرزمین کلمات! سیمرغ عرصه های بلند شعر! حکیم، دهقان بزرگمرد توس! آستانه ادب تو را می جویم، به کُرنشی بلند...
فردوسی! فردوس از آن تو باد!
شاهنامه خوانی روزهای جمعه پدر، به من آموخت بهترین سرمایه پاکی را و تو پاک بودی.
حماسه حماسه دارم بزرگ می شوم، توی قصه هات رشد می کنم؛ با زال عاقل و با رستم.
با دیوها می جنگم، با پری ها دوستی می کنم.
راستی! پنجاه هزار بیت، گنجینه و میراثی است از فرهنگ و تاریخ گسترده سرزمین من.
هر چه نگاه می کنم، کسی را نمی بینم که بتواند مثل تو، باز حماسه ای نو بسراید.

سال های جوانی ات را پای تاریخ نیاکان من گذاشتی.
امانتدار تاریخ بودی؛ صریح و دقیق.
ستم ستمکاران را بی وقفه مذمت کردی و درفش عدل کاوه را بر ستیغ فرهنگ ایرانی کاشتی.

فریدون تازه ای برای ما آوردی و شک دارم که خود تو سیمرغ نباشی.
وقتی تو وصف می کنی از سیستان و ایران قدیم، انگار که خود ما درون آن جاری می شویم و می بینیم وقتی که از جنگ می گویی؛ چکاچک شمشیرها در گوش ها می نشیند.
گاهی به حکمت می نشینی و موعظه؛ چنان که پیران را باید و گاهی به شرح عشق، همچون جوانان برومند خاک عاشقان، صریح سخنی و محکم سراینده.
زبان فارسی، سهل و آسان می گویی؛ آن طور که حتی کلمه ای نمی توان کم و زیاد کرد
سر سپرده ی ولایت بودی و پشتیبان امامت.
این خاک، همه از نسل تو اند.

.
...


.

.
[h=2]25 اردیبهشت ماه، روز بزرگداشت فردوسی مبارک باد:gol::gol::gol:[/h]
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نباشد همی نیک و بد پایدارهمان به که نیکی بود یادگار
دراز است دست فلک بر بدیهمه نیکویی کن اگر بخردی
چو نیکی کنی، نیکی آید برتبدی را بدی باشد اندرخورت
چو نیکی نمایدت کیهان‌خدایتو با هر کسی نیز، نیکی نمای
مکن بد، که بینی به فرجام بدز بد گردد اندر جهان، نام بد
به نیکی بباید تن آراستنکه نیکی نشاید ز کس خواستن
وگر بد کنی، جز بدی ندرویشبی در جهان شادمان نغنوی
نمانیم کین بوم ویران کنندهمی غارت از شهر ایران کنند
نخوانند بر ما کسی آفرینچو ویران بود بوم ایران زمین
دریغ است ایران که ویران شودکنام پلنگان و شیران شود
 

fatemeh joon

عضو جدید
مرسي.جالب بود.
اتفاقا تو دانشگاه ما كلاس هاي شاهنامه خواني برگزار شده.كه متاسفانه با استبقال كم روبرو شد
اي كاش توي همه ي دانشگاه ها همچين كلاسايي برگزار بشه به شرط استقبال فراوان
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چو بشنید نوذر که قارن برفت

دمان از پسش روی بنهاد و تفت


همی تاخت کز روز بد بگذرد

سپهرش مگر زیر پی نسپرد


چو افراسیاب آگهی یافت زوی

که سوی بیابان نهادست روی


سپاه انجمن کرد و پویان برفت

چو شیر از پسش روی بنهاد و تفت


چو تنگ اندر آمد بر شهریار

همش تاختن دید و هم کارزار


بدان سان که آمد همی جست راه

که تا بر سر آرد سری بی‌کلاه


شب تیره تا شد بلند آفتاب

همی گشت با نوذر افراسیاب


ز گرد سواران جهان تار شد

سرانجام نوذر گرفتار شد


خود و نامداران هزار و دویست

تو گفتی کشان بر زمین جای نیست


بسی راه جستند و بگریختند

به دام بلا هم برآویختند


چنان لشکری را گرفته به بند

بیاورد با شهریار بلند


اگر با تو گردون نشیند به راز

هم از گردش او نیابی جواز


همو تاج و تخت بلندی دهد

همو تیرگی و نژندی دهد


به دشمن همی ماند و هم به دوست

گهی مغز یابی ازو گاه پوست


سرت گر بساید به ابر سیاه

سرانجام خاک است ازو جایگاه


وزان پس بفرمود افراسیاب

که از غار و کوه و بیابان و آب


بجویید تا قارن رزم زن

رهایی نیابد ازین انجمن


چو بشنید کاو پیش ازان رفته بود

ز کار شبستان برآشفته بود


غمی گشت ازان کار افراسیاب

ازو دور شد خورد و آرام و خواب


که قارن رها یافت از وی به جان

بران درد پیچید و شد بدگمان


چنین گفت با ویسهٔ نامور

که دل سخت گردان به مرگ پسر


که چون قارن کاوه جنگ آورد

پلنگ از شتابش درنگ آورد


ترا رفت باید ببسته کمر

یکی لشکری ساخته پرهنر


 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
مقام معظم رهبری:فردوسى، حكيم ابوالقاسم فردوسى است. به يك آدم داستانسرا، اگر صرفاً داستانسرا و حماسه‌سرا باشد، حكيم نميگويند. اين «حكيم» را هم ما نگفتيم؛ صاحبان فكر و انديشه در طول زمان او را حكيم ناميدند. شاهنامه‌ى فردوسى پر از حكمت است. او انسانى بوده برخوردار از معارف ناب دينى.
دیدار شاعران و اهالی فرهنگ با مقام معظم رهبری(۱۳۹۰/۰۵/۲۴)

http://www.qiu.ir/index.aspx?pid=99&articleid=30376

.................................................. ......

دکتر احمدی نژاد:وقتی ما از ایران صحبت می‌کنیم، این به معنای تجدید یا تأکید بر تعصبات قومی، نژادی و حتی جغرافیا و بازگشت به گذشته نیست. نگاه به آینده است. سخن از یک هویت و منش و ویژگی‌هایی است که هر فرد و ملتی برای کمال و سعادت باید از آنها برخوردار باشد و به آنها تکیه کند. امروز سخن از فردوسی و شاهنامه است........ کار بزرگ فردوسی این بود که هویت ملت ایران را زنده کرد. او روح جمعی موحد و عدالتخواه ملت ایران را مجدداً بیدار کرد و بار امانت را روی دوش ملت گذاشت

http://www.dolat.ir/NSite/FullStory/...=106&Id=227572
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
مهندس مشایی:
رئیس ادبیات حماسی ما فردوسی بزرگ است...... فردوسی زبان حماسه را برگزید تا روح حماسی در ملت ایران‏ باقی بماند و ماندگاری ملت با گذشت قرن ها تضمین گردد........ فردوسی به این امر واقف بود که ملتی که حماسه دارد از‏ ظلم و ستم نمی هراسد و با توکل بر خدا در برابر بیگانگان ایستادگی می کند. ...او در اثر ارزشمند خود زبان فارسی را به‏ بهترین شکل ممکن پاسداشت... استفاده از فن حماسه سرایی و بهره‏ بردن از زبان فارسی بهانه ای برای هوشیار کردن مردم و تیغ تیزی برای کوتاه‏ کردن دست زورگویان از سرزمین ایران بوده است. ........پایداری او به دلیل پاسداری از ارزشهای‏ اخلاقی، دینی، عاطفی و تاریخ پر غرور مردان و زنان سرفراز ایرانی است.

شاهنامه نمادي از پايداري ملت ايران در برابر ظلم و ستم است - جام جم
 
بالا