حکمت خدا...

mehrshad53

اخراجی موقت
----------------------------------------------------------------------------------------
----------------------------------------------------------------------------------------
بچه که بودم فکر میکردم چه خوبه که مثلا پشه ها اندازه فیلها نیستن....
- مثلا خوابیدی کنار جوی آب و یه دفعه یه پشه فیلی بشینه روت و خرطومش را فرو کنه......:eek:
-فکر کنین که بخوای یه فیلبند درست کنی برای خوابیدن،30 تن فولاد و دوتا جرثقیل و 5 تا کارگر و مهندس،6 ماه باید کار میکردن روش.....
-بد تر از اینا،پشه کشای برقی هر کدوم 1 مگاوات توان میخواست و بعد هم که فیله منفجر میشد باید اسباب کسی میکردی میرفتی.....
-پیف پاف هم احتمالا مثل کپسول استیلن بود و فقط رضازاده میتونست پیف پاف بزنه........
-این پشه کش های لاستیکی هم که احتمالا روی کامیون سوار میشدن و هیدرولیک و تشکیلات مربوطه.....
-به جای ویز ویز هم که احتمالا صدای تانک میدادن و دیگه خوابیدن ممکن نبود.........
-هواپیما ها هم که بد بخت بودن،توضیح نداره........
سرتون را درد نیارم خیلی خر تو خر میشد،تازه فقط اگه فیل میشد پشه، اگه مثلا کرگدن میشد خرمگس که دیگه فقط میشد کف اقیانوسها زندگی کرد.....:surprised:

خدایا شکرت.....
 

sara@fshar

عضو جدید
کاربر ممتاز
آری چه عجب داری کاندر کمند گیتی ........جغد است پی بلبل ....نوح هست پی الحان
ما بارگه دادیم اینگونه ستم رفت برما ....از جور ستمکاران تا کی که رسد خزلان
خاقانی
کسی کاملش داره واسه من بزاره لطفا

این آگهی نیازمندیها بود وسط تاپیکها:surprised:
 

armstrong

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
آری چه عجب داری کاندر کمند گیتی ........جغد است پی بلبل ....نوح هست پی الحان
ما بارگه دادیم اینگونه ستم رفت برما ....از جور ستمکاران تا کی که رسد خزلان
خاقانی
کسی کاملش داره واسه من بزاره لطفا

این آگهی نیازمندیها بود وسط تاپیکها:surprised:


هان ای دل عبرت بین از دیده نظر کن هان
ایوان مدائن را آیینه‌ی عبرت دان
یک ره ز ره دجله منزل به مدائن کن
وز دیده دوم دجله بر خاک مدائن ران
خود دجله چنان گرید صد دجله‌ی خون گویی
کز گرمی خونابش آتش چکد از مژگان
بینی که لب دجله کف چون به دهان آرد
گوئی ز تف آهش لب آبله زد چندان
از آتش حسرت بین بریان جگر دجله
خود آب شنیدستی کاتش کندش بریان
بر دجله‌گری نونو وز دیده زکاتش ده
گرچه لب دریا هست از دجله زکات استان
گر دجله درآموزد باد لب و سوز دل
نیمی شود افسرده، نیمی شود آتش‌دان
تا سلسله‌ی ایوان بگسست مدائن را
در سلسله شد دجله، چون سلسله شد پیچان
گه‌گه به زبان اشک آواز ده ایوان را
تا بو که به گوش دل پاسخ شنوی ز ایوان
دندانه‌ی هر قصری پندی دهدت نو نو
پند سر دندانه بشنو ز بن دندان
گوید که تو از خاکی، ما خاک توایم اکنون
گامی دو سه بر مانه و اشکی دو سه هم بفشان
از نوحه‌ی جغد الحق مائیم به درد سر
از دیده گلابی کن، درد سر ما بنشان
آری چه عجب داری کاندر چمن گیتی
جغد است پی بلبل، نوحه است پی الحان
ما بارگه دادیم، این رفت ستم بر ما
بر قصر ستم‌کاران تا خود چه رسد خذلان
گوئی که نگون کرده است ایوان فلک‌وش را
حکم فلک گردان یا حکم فلک گردان
بر دیده‌ی من خندی کاینجا ز چه می‌گرید
گریند بر آن دیده کاینجا نشود گریان
نی زال مدائن کم از پیرزن کوفه
نه حجره‌ی تنگ این کمتر ز تنور آن
دانی چه مدائن را با کوفه برابر نه
از سینه تنوری کن وز دیده طلب طوفان
این است همان ایوان کز نقش رخ مردم
خاک در او بودی دیوار نگارستان
این است همان درگه کورا ز شهان بودی
دیلم ملک بابل، هندو شه ترکستان
این است همان صفه کز هیبت او بردی
بر شیر فلک حمله، شیر تن شادروان
پندار همان عهد است از دیده‌ی فکرت بین
در سلسله‌ی درگه، در کوکبه‌ی میدان
از اسب پیاده شو، بر نطع زمین رخ نه
زیر پی پیلش بین شه مات شده نعمان
نی نی که چو نعمان بین پیل افکن شاهان را
پیلان شب و روزش گشته به پی دوران
ای بس پشه پیل افکن کافکند به شه پیلی
شطرنجی تقدیرش در ماتگه حرمان
مست است زمین زیرا خورده است بجای می
در کاس سر هرمز خون دل نوشروان
بس پند که بود آنگه بر تاج سرش پیدا
صد پند نوست اکنون در مغز سرش پنهان
کسری و ترنج زر، پرویز و به زرین
بر باد شده یکسر، با خاک شده یکسان
پرویز به هر بزمی زرین تره گستردی
کردی ز بساط زر زرین تره را بستان
پرویز کنون گم شد، زان گمشده کمتر گو
زرین تره کو برخوان؟ روکم ترکوا برخوان
گفتی که کجار رفتند آن تاجوران اینک
ز ایشان شکم خاک است آبستن جاویدان
بس دیر همی زاید آبستن خاک آری
دشوار بود زادن، نطفه ستدن آسان
خون دل شیرین است آن می که دهد رزبن
ز آب و گل پرویز است آن خم که نهد دهقان
چندین تن جباران کاین خاک فرو خورده است
این گرسنه چشم آخر هم سیر نشد ز ایشان
از خون دل طفلان سرخاب رخ آمیزد
این زال سپید ابرو وین مام سیه پستان
خاقانی ازین درگه دریوزه‌ی عبرت کن
تا از در تو زین پس دریوزه کند خاقان
امروز گر از سلطان رندی طلبد توشه
فردا ز در رندی توشه طلبد سلطان
گر زاده ره مکه تحقه است به هر شهری
تو زاد مدائن بر سبحه ز گل سلمان
این بحر بصیرت بین بی‌شربت ازو مگذر
کز شط چنین بحری لب تشنه شدن نتوان
اخوان که ز راه آیند آرند ره‌آوردی
این قطعه ره‌آورد است از بهر دل اخوان
بنگر که در این قطعه چه سحر همی راند
مهتوک مسیحا دل، دیوانه‌ی عاقل خوان
 

armstrong

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
خب اینم خوبه که مثلا گاوها پرواز نمی کنن.

کسی میدونه چرا؟؟؟؟؟؟ :whistle:
 

sara@fshar

عضو جدید
کاربر ممتاز
خب اینم خوبه که مثلا گاوها پرواز نمی کنن.

کسی میدونه چرا؟؟؟؟؟؟ :whistle:

واسه اینکه اگه کسی با تیر کمون بهشون زد و یهویی افتاد رو سر یکی..... کارش تمومه:surprised:
البت تیر کمونش هم باید از اون چی چی بود اسمش توپ آتیش کن بود یا........چی که تو جنگا ازش استفاده می کردن
 

armstrong

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
واسه اینکه اگه کسی با تیر کمون بهشون زد و یهویی افتاد رو سر یکی..... کارش تمومه:surprised:
البت تیر کمونش هم باید از اون چی چی بود اسمش توپ آتیش کن بود یا........چی که تو جنگا ازش استفاده می کردن

آره خوب اینم میشه...ولی این جوابش نیست:cool:
 

shadmehrbaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
تنكس دستي !
 

sara@fshar

عضو جدید
کاربر ممتاز
خو دیگه چی بگم..........خو وقتی رو بام خونه کسی نشستن.....با سقف میان رو سرصاب خونه
اصلا خودت بگو.....سرکاریه نه.......;)
 

armstrong

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
فرض کن مثلا رفتی شمال زیر یه درخت نشستی داری خوش میگذرونی بعدش یه هو یه گونجیشکه بیاد روم به دیوار ...(دیگه دیگه)
پس خدا رو شکر که گاوها پرواز نمی کنن:whistle:

:w09:
 

sara@fshar

عضو جدید
کاربر ممتاز
فرض کن مثلا رفتی شمال زیر یه درخت نشستی داری خوش میگذرونی بعدش یه هو یه گونجیشکه بیاد روم به دیوار ...(دیگه دیگه)
پس خدا رو شکر که گاوها پرواز نمی کنن:whistle:

:w09:

:surprised::biggrin::biggrin::biggrin:
خو حیوونه دیگه کاریش نمیشه کرد چاره اش مای بیبی سایزی گاویه
 

shadmehrbaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
فرض کن مثلا رفتی شمال زیر یه درخت نشستی داری خوش میگذرونی بعدش یه هو یه گونجیشکه بیاد روم به دیوار ...(دیگه دیگه)
پس خدا رو شکر که گاوها پرواز نمی کنن:whistle:

:w09:
به جون خودم من ميخواستم همينو بگم ! فقط نميدونستم چه جوري بگمش !!! :surprised:
 

شقایق21

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
----------------------------------------------------------------------------------------
----------------------------------------------------------------------------------------
بچه که بودم فکر میکردم چه خوبه که مثلا پشه ها اندازه فیلها نیستن....
- مثلا خوابیدی کنار جوی آب و یه دفعه یه پشه فیلی بشینه روت و خرطومش را فرو کنه......:eek:
-فکر کنین که بخوای یه فیلبند درست کنی برای خوابیدن،30 تن فولاد و دوتا جرثقیل و 5 تا کارگر و مهندس،6 ماه باید کار میکردن روش.....
-بد تر از اینا،پشه کشای برقی هر کدوم 1 مگاوات توان میخواست و بعد هم که فیله منفجر میشد باید اسباب کسی میکردی میرفتی.....
-پیف پاف هم احتمالا مثل کپسول استیلن بود و فقط رضازاده میتونست پیف پاف بزنه........
-این پشه کش های لاستیکی هم که احتمالا روی کامیون سوار میشدن و هیدرولیک و تشکیلات مربوطه.....
-به جای ویز ویز هم که احتمالا صدای تانک میدادن و دیگه خوابیدن ممکن نبود.........
-هواپیما ها هم که بد بخت بودن،توضیح نداره........
سرتون را درد نیارم خیلی خر تو خر میشد،تازه فقط اگه فیل میشد پشه، اگه مثلا کرگدن میشد خرمگس که دیگه فقط میشد کف اقیانوسها زندگی کرد.....:surprised:

خدایا شکرت.....

:w15::w15:
جای شکرش باقیه که فیل نشدن
 

SerpentoR

عضو جدید
کاربر ممتاز
فرض کن جای محل ورود غذا و محل خروج غذا عوض میشد!!!!


چه وضعیتی میشد!!!!
 

::arash::

عضو جدید
کاربر ممتاز
نمیدونم در باره این کلمه چی بگم
یه وقت کارمون گیر میکنه میگیم حکمت خداست
یه وقت که حل میشه میگیم کاره خداست
من فکر کنم همه چی دسته خودمونه
البته من هم وقتی که کارام جور نیست همش گلایه میکنم..وقتی هم که درست میشه شکر میکنم:d
 

mehrshad53

اخراجی موقت
نمیدونم در باره این کلمه چی بگم
یه وقت کارمون گیر میکنه میگیم حکمت خداست
یه وقت که حل میشه میگیم کاره خداست
من فکر کنم همه چی دسته خودمونه
البته من هم وقتی که کارام جور نیست همش گلایه میکنم..وقتی هم که درست میشه شکر میکنم:d

هستم در حد فینال مسابقات پرتاب اسب نوجوانان مریخ.......
 

Similar threads

بالا