حسینیه باشگاه مهندسان ایران

پسر بهاری

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
گریه کن ای دیده روزمـاتم اسـت آخـــر عـمر رسول(ص) خاتم است

نــاله خــیزد از دل ارض و ســما دل غـــمین گـشته تـمام مـا سوا
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

از مدینه مــی رســـد آه و فـغان صـــاحب قرآن رود از این جــهان
خاتم پـیغمبران(ص)دربستراست بهراوخونین دوچشم حیدر(ع) است
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
رحلت ناجی انسان ز جهالت باشد
مصطفی احمد ما کان کرامت باشد
به شرافت نبود در دو جهان همتایش
به سر و سینه بزن هر چه توانت باشد
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
یا رسول اللّه! امروز ماتم سرای دل را به نام تو، سیه پوش کرده ایم و نام مبارک تو را با درود و تحیّت بر زبان جاری می سازیم.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
یا رسول الله! مثل تو دیگر در پهنه زمین تکرار نخواهد شد، اما با تکرار صلوات بر تو، نور حضورت را در قلب خود احساس مى کنیم.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
یا رسول الله! با غروب آفتاب تو، کعبه تا قیامت سیه پوش گشته و زمزم، اشک عزا به رخسار مکه مى ریزد.
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
غمی در سینه ام می جوشه امشب

چراغ آسمون، خاموشه امشب

گمونم پیرهنِ مشکیشو، زهرا (علیهاالسلام)
به جای مادرش، می پوشه امشب!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
بر زانوی علی سرخود بنهاد آنکس که برگزیده پرستار است
زان پایگاه پر زد وبا لا رفت در قرب او که موعد دیدار است
ای همگنان نسلی خاطر باد هرچند این مصیبت دشوار است
ناظم !به دل بنا ل و به پایان بر این شعر را که نوحه غمبار است !
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
 

IRANIAN VOCAL

عضو جدید
کاربر ممتاز
السلام علیک یا رسول الله
السلام علیک یا نبی الله
السلام علیک یا خیر خلق الله
رحلت جانگداز رسول مکرم اسلام حضرت محمد (ص) بر تمام مسلمان جهان تسلیت باد

ز من به خلقت عالم سئوال شد سببی .......... ورا جواب نوشتم به قوه ی ادبی

نیامدی ز عدم بر وجود کون و مکان ............... اگر نبود وجود محمد عربی
 

IRANIAN VOCAL

عضو جدید
کاربر ممتاز
کسی غریب وطن چون حسن سراغ ندارد ................. که در مدینه کنون قبر او چراغ ندارد

همان حسن که به امراض لاعلاج طبیب است ........ برو بقیع و ببین قبر او چگونه غریب است

شهادت جانسوز کریم اهل بیت ، حضرت امام حسن مجتبی (ع) بر همه ی شیعیان جهان تسلیت باد
 
آخرین ویرایش:

mohamad_musavi69

عضو جدید


شهادت پیامبر رحمت حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) و شهادت حضرت امام حسن مجتبی (علیه السلام) و امام هشتم حضرت رضا (علیه السلام) را تسلیت عرض می نمایم.
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز


سلام بر تـو ای امام خوبی ها، ای سرچشمـه زلال معرفت.

دلـــم برایت تنگ است و برای دیدن حرمـت ثانیـه شماری می کنــد.

هوای کبوتــران حرمــت را کرده ام که عاشقــانه بر گنبدت پرواز

می کننــد

دلم برایت پر می کشد. برای صدای نقاره ها!

برای پنجره فولادت، صحن و سرای با صفا! مشهدت یا امام رضا (ع)!

یا ضامن آهو ....



الســـــلام علیکـــــــــ یا علــــــی ابـــــن موســــــی الرضـــــا
 

IRANIAN VOCAL

عضو جدید
کاربر ممتاز
شهادت جانگداز حضرت علی ابن موسی الرضا (ع) بر تمام شیعیان تسلیت باد

شهادت جانگداز حضرت علی ابن موسی الرضا (ع) بر تمام شیعیان تسلیت باد

عزت از آل عبا داریم ما

الفتی با اولیا داریم ما

در دل انوار خدا داریم ما

دوستی با مرتضی داریم ما

در خراسان کیمیا داریم ما

دلبری فرخ لقا داریم ما

هرچه داریم از
رضا داریم ما

رحمت رحمان به ما ارزانی است

از ولایش سیر ما روحانی است

در حریمش مرغ جان زندانی است

عشق مولا باقی و دل فانی است

این فنا مصداق جاویدانی است

ای مدینه این غریب ایرانی است

در خراسان کربلا داریم ما

هرچه داریم از
رضا داریم ما

ما همه دردیم و درمان از رضاست

ما همه مسکین و احسان از رضاست

ما همه بی نام و عنوان از رضاست

وه صفای این گلستان از رضاست

آبروی ملک ایران از رضاست

قم ز معصومه خراسان از رضاست

باب رحمت در دو جا داریم ما

هرچه داریم از
رضا داریم ما

 

سحر صبح

عضو جدید

امـام رضــا علیه السلام :

مبـادا اعمال نیــک را به اتــکای دوستــی آل محمـد رها کنیــد

و مبـادا دوستـی آل محمــد را به اتـکای اعمال صالح از دست بدهیــد،

زیــرا هیـچکدام بـه تنهایـی پذیــرفتــه نمی شود.


• بحارالانـوار، ج 75 ، ص 347 •
 

سحر صبح

عضو جدید
مِیلم کشیده مژده‏ ى مهمانى‏ ام دهند
جایى کنارِ یارِ خراسانى‏ ام دهند

این بار می روم که بخواهم ز محضرش
یکبار هم اقامت طولانى ‏ام دهند

عطر بهشت بوى خوش حضرت رضاست
از عطر او ترنّم رضوانی ام دهند

باید ز گرمى نفس یار بهره برد
تا بارقه ز نفحه‏ ى رحمانى‏ ام دهند

یا لایق نگاه کریمانه‏ ام کنند
یا لااقل بصیرت ایمانى‏ ام دهند

هر روز اگر تلاوت آیات می کنم
دارم امید توشه‏ ى قرآنى ‏ام دهند

باید دل از دو رنگى و از کافرى برید
تا اهل‏بیت رنگ مسلمانى‏ ام دهند

حالا طلب، زیارت مخصوصه می کنم
تا در حرم توجّه عرفانى‏ ام دهند

وقتى عزیز فاطمه همسفره‏ ى گداست
سامان چنین به بى سر و سامانى‏ ام دهند

دنیا به اعتبار رضا می شناسدم
گر انتصاب شیعه‏ ى ایرانى‏ ام دهند

کارم اگر به مهر رضا با صفا شود
تا سال بعد نامه‏ ى نورانى‏ ام دهند

غیر از مى دو ماهه که مستم نمی کند
خواهم که باده‏اى ز پریشانى‏ ام دهند

هر دم دلم کنار دلى خسته می نهم
در بین روضه گریه‏ ى طوفانى‏ ام دهند

ما را ز گریه، منصب منّا شدن رسد
برتر ز شأن و رتبه‏ ى سلمانى‏ ام دهند

صبح و مسا به کرب و بلا گریه مى‏ کنم
شاید جواز یارى میدانى‏ ام دهند

دارد شب شهادت من دیر مى‏ شود
آیا شود که جام جمارانى‏ ام دهند

دل را اگر به یوسف زهرا دهد دلم
درک مقام یار خراسانى‏ ام دهند

جان مرا براى رضا آفریده‏ اند
روزى رسد اجازه‏ ى قربانى‏ ام دهند

---------------------------------------------------------------------------------------

یا امام رضای جان...

ای خُوش حِساب؛ مُزدِ مرا زودتر بده . . .






 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اخلاق امام رضا(ع)
كتاب: سيره معصومان، ج 5، ص 148
نويسنده: سيد محسن امين
ترجمه: على حجتى كرمانى
حلم: در شناخت‏حلم آن حضرت، شفاعت وى در نزد و مامون در حق جلودى كافى است جلودى كسى بود كه به امر هارون رشيد به مدينه رهسپار شد تا لباس زنان آل ابو طالب را بگيرد و بر تن هيچ يك از آنان جز يك جامه نگذارد. وى همچنين بر بيعت مردم با امام رضا (ع) انتقاد كرد. پس مامون او را به حبس افكند و بعد از آن كه پيش از وى دو تن را كشته بود او را خواست. امام رضا (ع) به مامون گفت: اى امير مؤمنان! اين پيرمرد را به من ببخش!جلودى گمان برد كه آن حضرت مى‏خواهد از وى انتقام گيرد. پس مامون را سوگند داد كه سخن امام رضا (ع) را نپذيرد مامون هم گفت: به خدا شفاعت او را درباره تو نمى‏پذيرم و دستور داد گردنش را بزنند.
تواضع: در بخش صفات و اخلاق آن حضرت از قول ابراهيم بن عباس نقل میکنیم كه گفت: چون امام رضا (ع) تنها بود و براى او غذا مى‏آوردند آن حضرت غلامان و خادمان و حتى دربان و نگهبان را بر سر سفره‏اش مى‏نشاند و با آنها غذا مى‏خورد. همچنين از ياسر خادم نقل شده است كه گفت: چون آن حضرت تنها مى‏شد همه خادمان و چاكران خود را جمع مى‏كرد، از بزرگ و كوچك، و با آنان سخن مى‏گفت. او به آنان انس مى‏گرفت و آنان با او. كلينى در كافى به سند خود از مردى بلخى روايت مى‏كند كه گفت: با امام رضا (ع) در سفر به خراسان همراه بودم. پس روزى خواستار غذا شد و خادمان سيه چرده خود را نيز بر سفره خود نشاند يكى از يارانش به او عرض كرد: اى كاش غذاى اينان را جدا مى‏كردى. فرمود: پروردگار تبارك و تعالى يكى است و مادر و پدر هم يكى. و پاداشها بسته به اعمال و كردارهاست.
اخلاق نيكو: در بخش صفات آن حضرت از ابراهيم بن عباس نقل میشود كه گفت: امام رضا (ع) با سخن هرگز به هيچ كس جفا نكرد و كلام كسى را نبريد تا مگر شخص از گفتن باز ايستد. و حاجتى را كه مى‏توانست‏برآورده سازد رد نمى‏كرد. پاهايش را دراز نمى‏كرد و هرگز روبه‏روى كسى كه نشسته بود، تكيه نمى‏داد و هيچ كس از غلامان و خادمان خود را دشنام نمى‏داد. هرگز آب دهان بر زمين نمى‏افكند و در خنده‏اش قهقهه نمى‏زد بلكه تبسم مى‏نمود. كلينى در كافى به سند خود نقل كرده است كه مهمانى براى امام رضا (ع) رسيد. امام شب در كنار مهمان نشسته بود و با وى سخن مى‏گفت كه ناگهان وضع چراغ تغيير كرد. مرد مهمان دستش را دراز كرد تا چراغ را درست كند ولى امام او را از اين كار بازداشت و خود به درست كردن چراغ پرداخت و كار آن را راست كرد. سپس فرمود: ما قومى هستيم كه ميهمانان خود را به كار نمى‏گيريم. همچنين در كافى به سند خود از ياسر و نادر خادمان امام رضا (ع) نقل شده است گفتند: ابو الحسن، صلوات الله عليه، به ما فرمود: اگر من بالاى سرتان بودم و شما خواستيد از جا برخيزيد، در حالى كه غذا مى‏خوريد برنخيزيد تا از خوردن دست‏بكشيد و بسيار اتفاق مى‏افتاد كه امام بعضى از ما را صدا مى‏زد و چون به ايشان گفته مى‏شد آنان در حال خوردن هستند، مى‏فرمود: بگذاريدشان تا از خوردن دست‏بكشند.
كرم و سخاوت: يكى از شاعران به نام ابراهيم بن عباس صولى به خدمت آن حضرت آمد و امام به او ده هزار درهم داد كه نام خودش بر آن ضرب شده بود. همچنين آن حضرت به ابو نواس سيصد دينار جايزه داد و چون جز آن، مال ديگرى نداشت استر خويش را هم به وى بخشيد. و نيز به دعبل خزاعى ششصد دينار جايزه داد و با اين وجود از وى معذرت هم خواست.
در مناقب از يعقوب بن اسحاق نوبختى نقل شده است كه گفت: مردى به ابو الحسن رضا (ع) برخورد كرد و گفت: به قدر مردانگى‏ات بر من ببخش. امام گفت: به اين مقدار ندارم. مرد گفت: به قدر مردانگى خودم ببخش. امام فرمود: اين قدر دارم. سپس فرمود: اى غلام دويست دينار به او بده.
همچنين در مناقب از يعقوب بن اسحاق نوبختى نقل شده است كه امام رضا (ع) تمام ثروت خود را در روز عرفه تقسيم نمود. پس فضل بن سهل به وى گفت: اين ضرر است. امام فرمود: بل سود و بهره است. چيزى را كه پاداش و كرامت‏بدان تعلق مى‏گيرد ضرر محسوب مكن.
كلينى در كافى به سند خود از اليسع بن حمزه نقل كرده است كه گفت: در مجلس ابو الحسن رضا (ع) بودم. مردم بسيارى به گرد آن حضرت حلقه زده بودند و از وى درباره حلال و حرام پرسش مى‏كردند كه ناگهان مردى بلند قامت و گندمگون داخل شد و گفت: السلام عليك يا بن رسول الله. من يكى از دوستداران تو و پدران و نياكان تو هستم، من از حج‏باز مى‏گردم و خرجى خود را گم كرده‏ام و با آنچه همراه من است نمى‏توانم به يك منزل هم برسم، پس اگر صلاح بدانى كه مرا به ديارم روانه كنى كه براى خدا بر من نعمتى داده‏اى و اگر به شهرم رسيدم آنچه از تو گرفته‏ام به صدقه مى‏دهم. امام (ع) به او فرمود: بنشين خدا تو را رحمت كند. آنگاه دوباره با مردم به گفت و گو پرداخت تا آنان پراكنده شدند و تنها سليمان جعفرى و خيثمه و من مانده بوديم پس امام فرمود: اجازه مى‏دهيد داخل شوم سليمان گفت: خداوند فرمان تو را مقدم داشت. پس امام برخاست و به اتاقش رفت و لختى درنگ كرد و سپس بازگشت و در را باز كرد و دستش را از بالاى در بيرون آورد و پرسيد: آن خراسانى كجاست؟پاسخ داد: من اينجايم. فرمود: اين دويست دينار را برگير و در مخارجت از آن استفاده كن و بدان تبرك جو و آن را از جانب من به صدقه بده. اكنون برو كه نه من تو را ببينم و نه تو مرا. مرد بيرون رفت. سليمان به آن حضرت عرض كرد: دايت‏شوم بخشش بزرگى كردى و رحمت آوردى، پس چرا چهره از او پوشاندى؟فرمود: از ترس آن كه مبادا خوارى خواهش را در چهره او ببينم. مگر اين سخن رسول خدا را نشنيدى كه مى‏گويد: آن كه به نهان نكويى آورد با هفتاد حج‏برابرى مى‏كند و آن كه پليدى و زشتى را اشاعه مى‏دهد، مخذول و خوار است و كسى كه در نهان گناه كند، آمرزيده است. آيا سخن اول را نشنيده‏اى كه مى‏گويد:
متى آته لا طلب حاجة
رجعت الى اهلى و وجهى بمائه (1)
ششم، فراوانى صدقات: پيش از اين از ابراهيم بن عباس صولى نقل كرديم كه گفت: امام رضا (ع) بسيار نكويى مى‏كرد و در نهان صدقه مى‏داد و بيشتر اين عمل را در شبهاى تاريك به انجام مى‏رساند.
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
امام رضا علیه السلام سجده کردن بر معبود را نزدیک ترین حالت بنده میداند و می فرمایند:«نزدیک ترین حالت بنده به خداوند متعال، در حال سجده است و این همان قول خداوند تبارک و تعالی است که فرمود: سجده کن و نزدیک شو. »
هشتمین پیشوای شیعیان امام علی بن موسی الرضا علیه السلام در مدینه دیده به جهان گشود. مشهورترین لقب آن حضرت «رضا» است و در سبب این لقب گفته اند: «او از آن روی رضا خوانده شد که در آسمان خوشایند و در زمین مورد خشنودی پیامبران خدا و امامان پس از او بود. همچنین گفته شده: از آن روی که همگان، خواه مخالفان و خواه همراهان به او خشنود بودند.»
امام رضا (ع) در طی بیست سال دوران امامت خود با سه خلیفه عباسی هم عصر بود:
۱- هارون الرشید به مدت۲ سال
۲-امین به مدت ۵ سال
۳- مأمون به مدت۱۳ سال
بیشتر دوران امامت امام رضا (ع) در زمان خلافت مأمون بود. مأمون که یکی از مکارترین و زیرک ترین خلفای عباسی به شمار می آمد. پس از قتل برادرش امین و به دست گرفتن قدرت، مرو را مرکز حکومت خود قرار داد و با بهره گیری از هوش وزیر خود فضل بن سهل پایه های حکومت خود را مستحکم کرد.
انـگیزه های سیاسی مانند: جذب ایرانیان، سرکوب نهضتها و قیامهای علویان، مشروع جـلـوه دادن حـکومت خود، مأمون را وادار کرد به امام پیشنهاد ولایتعهدی دهد ولی از این روی، امام رضـا (ع) از پـذیرش پیشنهاد مأمون سرباز می زد. به هر حال امام رضا (ع) درنهایت، ولایت عهدی را با قید شرایطی پذیرفت. پس از مراسم بیعت اجباری، در حضور مردم و دیگران فرمود:
لـنـا عـلیکم حق برسول الله و لکم علینا به حق فاذا انتم ادیتم الینا ذلک وجب علینا الحق لکم. مـا اهـل بیت، به واسطه رسول خدا (ص) بر شما مردم حقی داریم، شما نیز بر ما حقی داریـد وقتی که شما حق ما را به ما دادید، بر ما لازم است که حقوق شما را رعایت کنیم. (بحارالانوار جلد ۱۴۶)
اگر چه این پیشنهاد رنگ تهدید و اجبار نیز گرفته بود. مسئله ولایتعهدی با تلاش های امام برای افشاگری همراه بود و شرط اصلی دخالت نکردن در عزل و نصب ها که همان شریک نبودن در حکومت جائر زمان برای حضرت محسوب می شد، نیز به همین منظور بود و امام بدین ترتیب توطئه های مأمون را یکی پس از دیگری خنثی می کرد و کار بدانجا رسید که عرصه بر مأمون تنگ شد و امام رضا (ع) را بزرگترین خطر جدی برای بقای حکومت خود می دانست و وقتی دریافت عوام فریبی های او در اعلام ولیعهدی امام رضا (ع) نیز کارگشا نیست، چاره ای جز به شهادت رساندن امام (ع) برای خود ندید.
سرانجام خورشید فروزان وجود امام (ع) در روز ۲۹ صفر سال ۲۰۳ ق. غروبی سرخ را به مشرق ایمان نشست و بار دیگر سیاست مزورانه عباسی تن به شکست داد.
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
السلام علیک یا شمس الشموس

بر در دوست به امید پناه آمده ایم
همره خیل غم و حسرت و آه امده ایم
چون ندیدیم پناهی به همه ملک جهان
لاجرم سوی رضا بهر پناه آمده ایم
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
اگرچه گریه نمودم دو ماه با غمتان
مرا ببخش نمردم پس از محرمتان

لباس مشکی من یادگاری زهراست
چگونه دل کنم از آن؟ چگونه از غم تان؟

بگیر امانتی ات را خودت نگه دارش
که چند وقت دگر میشویم محرمتان

برای سال دگر نه برای فاطمیه
برای روضه مادر برای ماتمتان

دلم بگیر که محکم ترش گره بزنی
به لطف فاطمه بر ریشه های پرچم تان

هزار شکر که از لطف پنجره فولاد
میان حلقه ماتم شدیم هم دمتان

بیا دوباره بخوان روضه های یابن شبیب
که من دوباره بسوزم دوباره با دمتان

چه شام ها که زدی سر به گریه ام اما
مرا ببخش نمردم به پای مقدمتان


اس-ام-اس-در-قالب-عر-محرم-و-صفر-640x330.jpg
 
بالا