پس حسادت ابتدا به ساکن برای فرد حسود مضر است و این درد درونی وی را آزار داده و تخریب میکند. در متون
دینی ما از حسادت به عنوان آتشی یاد شده که ایمان فرد را میخورد. دلایل روانشناختی حسادت نیز به وضوح بر
این امرتکیه دارد که افراد دارای اعتماد به نفس پایین، هویت خودشان را از انگیزههای درونی خود دریافت نمیکنند
و وابسته به تایید دیگران هستند، لذا ضعف اعتماد به نفس، آنها را به سوی حسادت سوق میدهد. در واقع، درون
حسادت نوعی رقابت ناسالم مخفی و پنهان است. مثالی میزنم. همه ما دوست داریم در شرایط اجتماعی نسبت به
همردیفهایمان رشد کنیم و قابلیت حرکت رو به جلو را داشته باشیم. حالا اگر کسی در رقابت سالم قرار داشته باشد
و ببیند تحصیلات یا شرایط زندگی دوستاش ارتقا یافته، تلاش میکند تا او هم رشد کند. اما در رقابت ناسالم، چون
حس میکند با تلاش نمیتواند به جایگاه دوستاش برسد، با ایجاد موازنه منفی سعی دارد چهره دوستاش را
مخدوش کند تا از نظر دیگران ارزش پیشرفتهای او نادیده گرفته شود. در اصطلاح چون خودش نمیتواند به بالا
صعود کند، دوستاش را به پایین میکشد. مثالی که زدیم در مورد دوستان بود اما متاسفانه مصداق این حسادتها را
در روابط زن و شوهرها نیز میبینیم. جنبه بیمارگونه این حسادتها باعث میشود روابط میان همسران خدشهدار
شود. شاید شما بتوانید رابطه خود را با دوست حسودتان کمتر کنید اما در مورد همسرتان نمیتوانید. توصیه میکنم
با یک ترفند خاص او را ترغیب کنید نزد درمانگر برود چون حسادت قابل درمان است. با ایجاد اعتماد به نفس و
افزایش حس امنیت (مثلا میتوانید به او بگویید اگر من به عنوان همسرت در تحصیل رشد کردم یا هر چه ترقی کنم
تو برایم بهترینی و همان همسر دلخواه من هستی و ...)؛ به او کمک کنید تا آتش حسادتاش را خاموش کند.
احساس امنیت باعث میشود محرکهای حسادت کم شود.
منبع آفتاب
دینی ما از حسادت به عنوان آتشی یاد شده که ایمان فرد را میخورد. دلایل روانشناختی حسادت نیز به وضوح بر
این امرتکیه دارد که افراد دارای اعتماد به نفس پایین، هویت خودشان را از انگیزههای درونی خود دریافت نمیکنند
و وابسته به تایید دیگران هستند، لذا ضعف اعتماد به نفس، آنها را به سوی حسادت سوق میدهد. در واقع، درون
حسادت نوعی رقابت ناسالم مخفی و پنهان است. مثالی میزنم. همه ما دوست داریم در شرایط اجتماعی نسبت به
همردیفهایمان رشد کنیم و قابلیت حرکت رو به جلو را داشته باشیم. حالا اگر کسی در رقابت سالم قرار داشته باشد
و ببیند تحصیلات یا شرایط زندگی دوستاش ارتقا یافته، تلاش میکند تا او هم رشد کند. اما در رقابت ناسالم، چون
حس میکند با تلاش نمیتواند به جایگاه دوستاش برسد، با ایجاد موازنه منفی سعی دارد چهره دوستاش را
مخدوش کند تا از نظر دیگران ارزش پیشرفتهای او نادیده گرفته شود. در اصطلاح چون خودش نمیتواند به بالا
صعود کند، دوستاش را به پایین میکشد. مثالی که زدیم در مورد دوستان بود اما متاسفانه مصداق این حسادتها را
در روابط زن و شوهرها نیز میبینیم. جنبه بیمارگونه این حسادتها باعث میشود روابط میان همسران خدشهدار
شود. شاید شما بتوانید رابطه خود را با دوست حسودتان کمتر کنید اما در مورد همسرتان نمیتوانید. توصیه میکنم
با یک ترفند خاص او را ترغیب کنید نزد درمانگر برود چون حسادت قابل درمان است. با ایجاد اعتماد به نفس و
افزایش حس امنیت (مثلا میتوانید به او بگویید اگر من به عنوان همسرت در تحصیل رشد کردم یا هر چه ترقی کنم
تو برایم بهترینی و همان همسر دلخواه من هستی و ...)؛ به او کمک کنید تا آتش حسادتاش را خاموش کند.
احساس امنیت باعث میشود محرکهای حسادت کم شود.
منبع آفتاب