حجاب و حرمت خود (احساس ارزشمندى)

اوسپید

عضو جدید
حجاب و حرمت خود (احساس ارزشمندى)

از نظر روان‏شناسى، قطعى‏ترين عامل رشد انسان، «ميزان ارزشى» است كه هر فرد براى خود قائل است. به عبارت بهتر، نافذترين عامل رشد روانى و شخصيتى انسان، سطح حرمت خود او است. درجة ارزيابى فرد از خود، حرمت خود خوانده مى‏شود و در واقع باز خوردى از مورد قبول بودن و مورد قبول نبودن به شمار مى‏آيد. اين قضاوت در قالب رفتارهاى كلامى و غير كلامى بروز مى‏كند و گستره‏اى است كه فرد خود را در آن پهنه توانا، مهم، موفق و با ارزش و يا ناموفق و بى‏ارزش مى‏داند.( سيد حسن سليمى، بررسى حرمت خود در نوجوانان، مجله روان‏شناسى، شمارة 2)


چنان كه گذشت، «سطح حرمت خود» در سازش يافتگى هيجانى، اجتماعى و عاطفى تأثير بسيار دارد و از عوامل تعيين كنندة اساسى در شكل‏دهى الگوهاى رفتارى و عاطفى است به گونه‏اى كه ترديد افراد در ارزشمندى‏شان، به ناتوانى در رسيدن به زندگى عاطفى موزون مى‏انجامد. اين افراد همواره از آشكار شدن ناتوانيشان هراسناك اند و صحنه را ترك مى‏كنند. از طرفى خلاقيت با «سطح حرمت خود» رابطه كاملًا مستقيم دارد.( مرتضى مطهرى، مسألة حجاب، صدرا)

به راستى آيا برهنه شدن و كشاندن رفتارهاى جنسى به كوچه و خيابان، به آدمى ارزش مى‏دهد و انسان را از احساس ارزش مندى بهره‏مند مى‏سازد؟ البته شايد احساس رضايت آنى و زود گذر پديد آورد ولى كمتر كسى است كه بر خوردارى از اين حالت و رفتار را ارزش تلقى كند و شخص برخوردار از اين روحيه را ارزشمند بداند افزون بر اين، تأمين هر خواسته‏اى هميشه با احساس رضايت همراه نيست. در جامعه‏اى كه برهنگى تمام شريان‏هاى آن را پر كرده و زن و مرد همواره در حال مقايسه داشته‏ها و نداشته‏هاى خويش هستند، انسان‏ها در تشويش مستمر و دلهره هميشگى فرو مى‏روند زيرا رقابت و مقايسه در ميدانى رخ مى‏نمايد كه ظرفيت رقابت ندارد و بدين سبب، آدمى به تنوّع طلبى حريصانه كشيده مى‏شود. بى‏ترديد تا وقتى اين انديشه فضاى ذهن آدمى را آكنده است، فرصتى براى بروز خلّاقيت و ابتكار باقى نمى‏ماند. ذهن مشغول به تصاحب دل ديگران و جلب نظر مردان و پسنديده شدن، هرگز انديشه علمى را بر نمى‏تابد و نمى‏تواند يافته‏اى تازه عرضه كند. او در پى آن است كه در وضعيت موجود پسنديده شود نه آنكه وضعيت را تغيير دهد و با ابتكار و خلاقيت، طرحى نو در اندازد. از سوى ديگر، از آنجا كه احساس بى‏ارزش بودن تمام وجود اين افراد را پر كرده است، در پى جبران اين كمبود بر مى‏آيند و چون آسان‏ترين راه رسيدن به اين احساس، مقبول ديگران واقع شدن است، از طريق *** و عرضه پيكر خود، در اين مسير گام بر مى‏دارند تا به شكلى، احساس ارزشمندى از كف رفته خود را جبران كنند. در حالى كه شخص برخوردار از حجاب، هرگز چنين نيازى را احساس نمى‏كند. در نگاه او بهترين راه جبران احساس ارزش مندى، آن است كه خود را از دسترس بيگانگان دور نگه دارد و مقام و موقعيت خود را پايين نياورد.( مرتضى مطهرى، نظام حقوق زن در اسلام، صدرا) گويا از همين رو است كه ويل دورانت مى‏گويد: زنان دريافتند كه دست و دل بازى ماية طعن و تحقير است.

بنابراين، چنين افرادى هم ارزش مندى را از كف داده‏اند و هم در جبران آن به بيراهه رفته‏اند. راه رسيدن به احساس ارزش مندى پايدار، رفتن در پى كسب صفات ارزشمند و پايدار است.
انسان برخوردار از حجاب، با دور نگه داشتن خود از دسترس ديگران، سطح ارزش مندى خود را ارتقا مى‏بخشد تا آن‏جا كه مرد، نيازمندانه به آستان وى روى مى‏آورد. بى‏ترديد اگر زنان اين مفهوم را به طور كامل درك كنند، به پوشيده داشتن و مخفى ساختن پيكر خويش بيشتر گرايش نشان مى‏دهند(مرتضى مطهرى، مسألة حجاب، صدرا) و پى خواهند برد
كه راه احساس ارزش مندى، در دسترس و مقبول بودن لحظه به لحظه نيست. راسل مى‏گويد: از لحاظ هنرى، ماية تأسف است كه بتوان به آسانى به زنان دست يافت. ويل دورانت نيز مى‏گويد: آنچه مى‏جوييم و نيابيم، عزيز و گران بها مى‏گردد.( مرتضى مطهرى، نظام حقوق زن در اسلام، صدرا)

ويليام جيمز به صراحت توصيه مى‏كند: زنان عزّت و احترامشان به اين است كه به دنبال مردان نروند، خود را مبتذل نكنند و خود را از دسترس مردان، دور نگه دارند.

پس حجاب احساس ارزش مندى است كه موقعيتى بلند مرتبه براى زنان پديد مى‏آورد و مردان را در محدوديت فرو مى‏برد. اگر چه در بيان به زنان گفته مى‏شود كه پوشيده بيرون آييد ولى واقعيت آن است كه به مرد گفته مى‏شود: بهره بردارى جنسى در همه جا ممنوع است چون راه چشم را كه نافذترين كانال حسى مردان است نمى‏توان سد كرد.
 

Similar threads

بالا