[FONT="]درخت ها ندانسته کار دست خودشان می دهند...[/FONT] [FONT="]نمی دانند که این قطور شدن هاي بی دلیل،[/FONT] [FONT="]اگر باد را نا اُمید کند...[/FONT] [FONT="]هیزم شکن را حریص تر می کند...[/FONT]
مدتیـــــــست دلـــــــم شکســـــــــــته از همان جای قبلـــــی ... ! کاش میشد آخر اسمــــــت نقطه گذاشت تا دیگر شــــروع نشوی ... ! کاش میشـــــــد فریاد بزنم : پایــــــان
میدانی؟ حسود شده ام....
حسودی میکنم...
به تمام ِ آدم هایی که بی دلیل کنار ِ تو در ساعاتی از شبانه روز قدم می زنند
حسودی می کنم
بهانه می گیرم
و هر روز و همیشه
اخم هایم می رود در هم
نیم ساعت پیش ،
خدا را دیدم قوز کرده با پالتوی مشکی بلندش
سرفه کنان در حیاط از کنار دو سرو سیاه گذشت
و رو به ایوانی که من ایستاده بودم آمد ،
آواز که خواند تازه فهمیدم ،
پدرم را با او اشتباهی گرفته ام !