***<<جلسات مطالعه هفتگی نهج البلاغه و خودسازی>>***

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهارشنبه
4- ارزيابى دنيا و آخرت
چيزى بدتر از شرّ و بدى نيست جز كيفر و عذاب آن، و چيزى نيكوتر از خير و نيكى وجود ندارد جز پاداش آن. همه چيز دنيا شنيدن آن بزرگتر از ديدن آن است، و هر چيز از آخرت ديدن آن بزرگتر از شنيدن آن است.پس كفايت مى‏كند شما را شنيدن از ديدن، و خبر دادن از پنهانى‏هاى آخرت. آگاه باشيد، هر گاه از دنياى شما كاهش يابد و به آخرت افزوده گردد بهتر از آن است كه از پاداش آخرت شما كاسته و بر دنياى شما افزوده شود. چه بسا كاهش يافته‏هايى كه سود آور است، و افزايش داشته‏هايى كه زيان آور بود، همانا به آنچه فرمان داده شديد گسترده‏تر از چيزى است كه شما را از آن باز داشتند، و آنچه بر شما حلال است، بيش از چيزى است كه بر شما حرام كرده‏اند، پس آنچه را اندك است براى آنچه كه بسيار است ترك كنيد، و آنچه را بر شما تنگ گرفته‏اند به خاطر آنچه كه شما را در گشايش قرار دادند انجام ندهيد. خداوند روزى شما را ضمانت كرده و شما را به كار و تلاش امر فرموده، پس نبايد روزى تضمين شده را بر آنچه كه واجب شده مقدّم داريد، با اينكه به خدا سوگند آنچنان نادانى و شك و يقين به هم آميخته است كه گويا روزى تضمين شده بر شما واجب است، و آنچه را كه واجب كرده‏اند، برداشتند.پس در اعمال نيكو شتاب كنيد ، و از فرارسيدن مرگ ناگهانى بترسيد، زيرا آنچه از روزى كه از دست رفته، اميد بازگشت آن وجود دارد، اما عمر گذشته را نمى‏شود باز گرداند، آنچه را امروز از بهره دنيا كم شده مى‏توان فردا به دست آورد امّا آنچه ديروز از عمر گذشته، اميد به بازگشت آن نيست، به آينده اميدوار و از گذشته نا اميد باشيد. (از خدا بترسيد و جز بر مسلمانى نميريد)


 
آخرین ویرایش:

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
پنج شنبه
خطبه 115(در خواستن باران از خدا در شهر كوفه ايراد فرمود)

خداوندا كوه‏هاى ما از بى آبى شكاف خورده و زمين ما غبار آلود و دام‏هاى ما در آغل‏هاى خود سرگردانند و چون زن بچّه مرده فرياد مى‏كشند، و از رفت و آمد بى حاصل به سوى چراگاه‏ها و آبشخورها، خسته شده‏اند بار خدايا بر ناله گوسفندان و فرياد و آه شتران ماده رحمت آور، خدايا به سرگردانى آنها در راه‏ها و ناله‏هايشان در خوابگاه‏ها رحمت آور. بار خدايا هنگامى به سوى تو بيرون آمديم كه خشكسالى پياپى هجوم آورده، و ابرهاى پر باران از ما پشت كرده و خشك و نامهربان بدون بارش قطره‏اى باران گذشتند. خدايا تو اميد هر بيچاره و حل كننده مشكلات هر طلب كننده مى‏باشى، خدايا تو را مى‏خوانيم، در اين هنگام كه همه نا اميد شده‏اند، و ابر رحمت بر ما نمى‏بارد و حيوانات ما نابود گرديدند، ما را به كردار ما عذاب نكنى، و به گناهان ما كيفر ندهى. خدايا رحمت خود را با ابر پر باران و بهار پر آب و گياهان خوش منظر شاداب بر ما نازل فرما، بارانى درشت قطره بر ما فرو فرست كه مردگان را زنده و آنچه از دست ما رفته به ما باز گرداند. خدايا ما را با بارانى سيراب كن كه زنده كننده، سيراب سازنده، فراگير و به همه جا رونده، پاكيزه و با بركت، گوارا و پر نعمت، گياه آن بسيار، شاخه‏هاى آن به بار نشسته و برگ‏هايش تازه و آب دار باشد تا با چنان بارانى بنده ناتوان را توان بخشى، و شهرهاى مرده‏ات را زنده سازى، خدايا بارانى ده كه بسيار ببارد تا زمين‏هاى بلند ما پر گياه شود، و در زمين‏هاى پست روان گردد و نعمت‏هاى فراوان در اطراف ما گسترش يابد، تا با آن ميوه‏هاى ما بسيار، گلّه‏هاى ما زنده و فراوان، و سرزمينهاى دورتر از ما نيز بهرمند گردند،و روستاهاى ما از آن نيرومند شوند. اينها همه از بركات گسترده و بخشش‏هاى فراوان تو باشد كه بر سرزمين‏هاى فقر زده و حيوانات وحشى ما نازل مى‏گردد. خداوندا بارانى ده دانه درشت كه پياپى براى سيراب شدن گياهان ما ببارد، چنانكه قطرات آن يكديگر را برانند، و دانه‏هاى آن به شدّت برهم كوبيده شوند، نه رعد و برقى بى‏باران، و ابرى بى ثمر، و كوچك و پراكنده، و نه دانه‏هاى ريز باران همراه با بادهاى سرد. خدايا بارانى پر آب فرو فرست كه قحطى زدگان به نعمت‏هاى فراوان رسند و آثار خشكسالى از ميان برود كه همانا، تويى خداوندى كه پس از نا اميد شدن مردم باران را فرو مى‏فرستى و رحمت خود را همه جا گسترش مى‏دهى و تويى سرپرست نظام آفرينش كه به ستودن سزاوارى.


 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
جمع بندی برنامه هفتاد وچهارم

جمع بندی برنامه هفتاد وچهارم

بسم الله الرحمن الرحیم

جمع بندی برنامه هفتاد وچهارم


ادامه خطبه114و خطبه 115

حكمت 365 و 366 و 367و 368و 369



________________________________________

ارزش ستايش و شهادت به يگانگى خدا

ستايش خداوندى را سزاست كه حمد و ستايش را به نعمت‏ها، و نعمت‏ها را به شكرگزارى پيوند داد خداى را بر نعمت‏هايش آنگونه ستايش مى‏ كنيم كه بر بلاهايش. و براى به راه آوردن نفس سركش كه در برابراوامر الهى سستى مى‏ كند و در ارتكاب زشتى ‏ها كه نهى فرمود شتاب دارد، ازخدا يارى مى ‏خواهيم، و از گناهانى كه علم خدا به آنها احاطه دارد و كتابش آنها را بر شمرده و ثبت كرده، طلب آمرزش مى‏كنيم: علم خداوندى كه كمترين نارسايى نداشته، و كتابى كه چيزى را وانگذاشته است. به خدا ايمان داريم، ايمان كسى كه غيب‏ها را به چشم خود ديده، و بر آنچه وعده داده ‏اند آگاه است،ايمانى كه اخلاص آن شرك را زدوده، و يقين آن شك را نابود كرده است
________________________________________

سفارش به تقوى


اى بندگان خدا شما را بهتقواى الهى سفارش مى ‏كنم، كه زاد و توشه سفر قيامتاست. تقوا توشه‏ اى است كه به منزل رساند،پناهگاهى است كه ايمن مى‏ گرداند. بهترينگوينده آن را به گوش مردم خوانده وبهترين شنونده آن را فرا گرفت،پيامبرى كه بهتر از هر كس سخن را به گوش مردم رساند. پس خواننده، دعوت خودرا به خوبى شنواند، و شنونده خود رارستگار گرداند.

اى بندگان خدا همانا تقواى الهى دوستان خدا رااز انجام محرّمات باز مى ‏دارد، و قلب‏هايشان را پر از ترس خدا مى‏ سازد،تا آن كه شب‏ هاى آنان بابى خوابى و روزهايشان با تحمل تشنگى و روزه‏دارى، سپرى مى‏ گردد، كه آسايش آخرت را با رنج دنيا و سيراب شدن آنجا رابا تحملتشنگى دنيا به دست آوردند. اجل و مرگ را نزديك ديده و در اعمال نيكو شتاب كرده‏ اند، آرزوهاى دنيايى را دروغ خواندند و مرگ به درستى نگريستند.


_______________________________

شناخت دنيا

آرى همانا دنيا خانه نابود شدن، رنج بردن ازدگرگونى‏ ها، و عبرت گرفتن است، وازنشانه نابودى، آن كه: روزگار كمان خودرا به زه كرده، تيرش به خطا نمى‏رود، و زخمش بهبودى ندارد، زنده را باتير مرگ هدف قرار مى‏ دهد، وتندرست را با بيمارى از پا در مى‏ آورد، ونجات يافته را به هلاكت مى‏ كشاند.

دنيا خورنده ايست كه سيرى ندارد، و
نوشنده‏ اى است كه سيراب نمى ‏شود، ونشانه رنج دنيا آن كه آدمى جمع آورى مى‏ كند آنچه را كه نمى ‏خورد، و مى‏ سازدبنايى كه خود در آن مسكن نمى‏كند، پس به سوى پروردگار خود مى‏ رود نهمالى برداشته و نه خانه‏ اى بههمراه برده است. ونشانهدگرگونى دنيا آن كه، كسى كه ديروز مردم به اوترحّم مى ‏كردند امروز حسرتاو را مى‏ خورند و آن كس را كه حسرت او مى‏خوردند امروز به او ترحّم مى‏كنند، و اين نيست مگر براى نعمت‏هايى كه بهسرعت دگرگون مى‏ شود، وبلاهايى كه ناگهان نازل مى‏ گردد.

و نشانه عبرت انگيز بودن دنيا، آن كه، آدمى پس از تلاش و انتظار تا مى ‏رود به آرزوهايش برسد، ناگهان مرگ او فرا رسيده، اميدش را قطع مى ‏كند،نه به آرزو رسيده، ونه آنچه را آرزو داشته باقى مى‏ ماند.


______________________________________


ارزيابى دنيا و آخرت

چيزى بدتر از شرّ و بدى نيست جز كيفر و عذاب آن، و چيزى نيكوتر از خير و نيكى وجود ندارد جز پاداش آن
.همه چيز دنيا شنيدن آن بزرگتر از ديدن آن است، و هر چيز از آخرت ديدن آن بزرگتر از شنيدن آن است.پس كفايت مى‏ كند شما را شنيدن از ديدن، و خبر دادن از پنهانى ‏هاى آخرت. آگاه باشيد، هر گاه از دنياى شما كاهش يابد و به آخرت افزوده گردد بهتر از آناست كه از پاداش آخرت شما كاسته و بر دنياى شما افزوده شود. چه بسا كاهشيافته‏هايى كه سود آور است، و افزايش داشته‏هايى كه زيان آور بود،همانا به آنچه فرمان داده شديد گسترده ‏تر از چيزى است كه شما را از آن بازداشتند، و آنچه بر شما حلال است، بيش از چيزى است كه بر شما حرام كرده ‏اند، پس آنچه را اندك است براى آنچه كه بسيار است ترك كنيد، و آنچه رابر شما تنگ گرفته ‏اند به خاطر آنچه كه شما را در گشايش قرار دادند انجام ندهيد.

خداوندروزى شما را ضمانت كرده و شما را به كار و تلاش امر فرموده، پس نبايد روزى تضمين شده را بر آنچه كه واجب شده مقدّم داريد، با اينكه به خدا سوگندآنچنان نادانى و شك و يقين به هم آميخته است كه گويا روزى تضمين شده بر شماواجب است، و آنچه را كه واجب كرده ‏اند، برداشتند.پس در اعمال نيكو شتاب كنيد ، و از فرارسيدن مرگ ناگهانى بترسيد، زيرا آنچه از روزى كه از دست رفته، اميد بازگشت آن وجود دارد،اما عمر گذشته را نمى ‏شود باز گرداند، آنچه را امروز از بهره دنيا كم شده مى ‏توان فردا به دست آورد امّا آنچه ديروز از عمر گذشته، اميد به بازگشت آن نيست،به آينده اميدوار و از گذشته نا اميد باشيد. (از خدا بترسيد و جز بر مسلمانى نميريد)


__________________________________

(در خواستن باران از خدا در شهر كوفه ايراد فرمود)

خداونداكوه‏هاى ما از بى آبى شكاف خورده و زمين ما غبار آلود و دام‏هاى ما درآغل‏ هاى خود سرگردانند و چون زن بچّه مرده فرياد مى‏ كشند، و از رفت و آمدبى حاصل به سوى چراگاه‏ها و آبشخورها، خسته شده ‏اند بار خدايا بر ناله گوسفندان و فرياد و آه شتران ماده رحمت آور، خدايا به سرگردانى آنها درراه‏ها و ناله‏ هايشان در خوابگاه‏ها رحمت آور.

بار خدايا هنگامى به سوى تو
بيرون آمديم كه خشكسالى پياپى هجوم آورده، و ابرهاى پر باران از ما پشت كرده و خشك و نامهربان بدون بارش قطره‏اى باران گذشتند. خدايا تو اميد هربيچاره و حل كننده مشكلات هر طلب كننده مى‏باشى، خدايا تو را مى‏خوانيم، دراين هنگام كه همه نا اميد شده‏ اند، و ابر رحمت بر ما نمى ‏بارد و حيوانات ما نابود گرديدند، ما را به كردار ما عذاب نكنى، و به گناهان ما كيفر ندهى.

خدايا رحمت خود را با ابر پر باران و بهار پر آب و گياهان خوش منظر شاداب
بر ما نازل فرما، بارانى درشت قطره بر ما فرو فرست كه مردگان را زنده وآنچه از دست ما رفته به ما باز گرداند.

خدايا ما را با بارانى سيراب كن كه زنده كننده، سيراب سازنده، فراگير و به همه جا رونده، پاكيزه و با بركت،گوارا و پر نعمت، گياه آن بسيار، شاخه‏هاى آن به بار نشسته و برگ‏هايش تازهو آب دار باشد تا با چنان بارانى بنده ناتوان را توان بخشى، و شهرهاى مرده‏ات را زنده سازى، خدايا بارانى ده كه بسيار ببارد تا زمين‏هاى بلند ماپر گياه شود، و در زمين‏هاى پست روان گردد و نعمت‏هاى فراوان در اطراف ماگسترش يابد، تا با آن ميوه‏ هاى ما بسيار، گلّه ‏هاى ما زنده و فراوان، وسرزمينهاى دورتر از ما نيز بهرمند گردند،و روستاهاى ما از آن نيرومند شوند. اينها همه از بركات گسترده و بخشش‏هاى فراوان تو باشد كه بر سرزمين‏هاى فقر زده و حيوانات وحشى ما نازل مى‏گردد.

خداوندا بارانى ده دانه درشت كه
پياپى براى سيراب شدن گياهان ما ببارد، چنانكه قطرات آن يكديگر را برانند، ودانه‏ هاى آن به شدّت برهم كوبيده شوند، نه رعد و برقى بى‏ باران، و ابرى بى ثمر، و كوچك و پراكنده، و نه دانه‏ هاى ريز باران همراه با بادهاى سرد.

خدايا بارانى پر آب فرو فرست كه قحطى زدگان به نعمت‏هاى فراوان رسند و آثار
خشكسالى از ميان برود كه همانا، تويى خداوندى كه پس از نا اميد شدن مردمباران را فرو مى ‏فرستى و رحمت خود را همه جا گسترش مى ‏دهى و تويى سرپرست نظام آفرينش كه به ستودن سزاوارى.



_____________________________________________

حکمت ها

اي گروه مؤمنان، هر كس ظلم و تجاوزي را بيند و دعوت به گناه و فسادي را شنود، پس با قلب خود بيزاري جويد، به راه سلامت و پاكي رفته است، و اگر با زبان اعتراض كند پاداش يابد و از اوّلي برتر است؛ و اگر كسي به نبرد با آنان قيام كند و به پاس حرمت و اعتلاي «كلم اللّه» و نابودي حاكميّت ستمگران دست به سلاح برَد، او همان كسي است كه به حقيقت هدايت رسيده، و راه حق پوييده، و نور يقين در قلبش تابيده است.


_____________________
آن كه عليه منكرات و زشتي‏ها با دست و زبان و دل بر آشوبد، به اوج كمال انساني رسيده است؛ و آن كه با زبان و دل - نه با دست - انكار كند دو خصلت از خصال خير را يافته و يك فضيلت را از دست داده است؛ و آن كه تنها در قلبش از منكرات بيزاري جويد ولي با دست و زبان وظيفه خود را وانهد، دو خصلت گرامي‏تر را رها كرده و تنها به يكي از سه، بسنده نموده است؛ و آن كه با هيچ يك از زبان و دل و دست، با منكر رو در رو نشود مرده‏اي است ميان زندگان. و تمام كارهاي نيك و جهاد در راه خدا در مقابل «امر به معروف و نهي از منكر» چون دمي است در درياي ژرف و موّاج. و بايد بدانند كه امر به معروف و نهي از منكر، نه مرگي را زودرس كند و نه از روزي كاهد. و برتر از همه، سخن حق و عدل است رو در روي حاكم ستمگر.
___________________________________
نخستين جهادي كه در آن شكست مي‏خوريد، جهاد با دستهاتان است و آنگاه جهاد با زبانتان و سپس جهاد با قلبتان. پس آن كه قلباً كار نيك را نشناسد و از كار زشت بيزاري نجويد، باژگونه شود، پس ارزشها در ديدگاه او سقوط كند و پستي‏ها اوج گيرد.
_____________________________________
حق سنگين است ولي گوارا، و باطل آسان است ولي بيماري‏زا چون وبا

____________________________________
بر بهترين افراد امّت محمّدي از عذاب الهي ايمن مباش، كه خداي فرموده است: «از مكر الهي ايمن نيستند مگر زيانكاران». نيز بر بدترينِ اين امّت مأيوس مباش، كه خدا فرموده است: «حتماً از رحمت خداي نااميد نيستند مگر كافران».


__________________________________-

هیچ کدام از قسمتها رو نشد خلاصه کنم
فوق العاده است
_________________________
ومن الله توفیق
التماس دعا :gol::gol:
 
آخرین ویرایش:

یارانراد

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن الرحیم

یا علی نام تو بردم نه غمی ماند و نه همی

برنامه هفته هفتاد وپنجم

یکشنبه
115
ارسله...من اهتدی
حكمت 370​
بخل، ريشه هر زشتي​
بخل و تنگ‏چشمي، فراگيرنده بدترين عيبهاست، و آن سررشته‏اي است كه به هر زشتي كشانَد.



دوشنبه

ولو...امرکم



حكمت 371​
در باره معيشت و روزي​
روزي بر دو گونه است: يكي آن كه تو در جستجويش هستي، و ديگر آن كه در جستجوي تو است، پس اگر به سويش نروي به سويت آيد. پس در يك روز به اندازه يك سال تلاش مكن و خود را به رنج و زحمت ميفكن. كفايت كند تو را هر روز تلاش آن روز، پس اگر آن سال از عمرت باشد قطعاً خداي تعالي در هر روز سهميه‏ات را بخشد، و اگر نباشد پس براي چه تلاش كني و اندوه خوري بدان كه هيچ كس روزي تو را نخورَد و آن را از دست تو بيرون نبرد و آنچه دست تقدير براي تو رقم زده است هرگز درنگ نكند.




سه شنبه

اما ....شحمتکم


حكمت 372​
ناگهان بانگي بر آمد خواجه مُرد​
بسا كسان به پيشباز روزي روند كه آن را بدرقه نكنند و دفتر عمرشان بسته شود و يا در سر شب بر احوال كسي رشك برند كه در پايان آن سوگوار او گردند.

چهارشنبه

خظبه 117
قلا....اخوانکم




حكمت 373
زبانت را نگه دار​
سخن در اختيار تو است تا آنگاه كه نگفته باشي، امّا اگر گفتي، تو در اختيار آن خواهي بود. پس زبانت را نگه دار همان گونه كه زر و سيمت را نگه مي‏داري. چه بسا سخني كه نعمتي را سلب كند.


پنج شنبه
خظبه 118
انتم ....بالناس






حكمت 374
در گفتن بينديش
آنچه نداني مگو، بلكه هرچه هم داني مگو، كه خداي سبحان بر اندامهايت وظايف و واجباتي مقرّر كرده است كه در روز رستخيز بر تو احتجاج كند و از تو حساب كشد.


جمعه جمع بندی


التماس دعا

یاعلی



 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن الرحیم
خطبه 116(اين خطبه در شهر كوفه در سال 38 هجرى براى تشويق كوفيان به نبرد نهايى ايراد شد)
فهرست مطالب
1- ويژگى‏هاى پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم
2- اندرز ياران
3 -تعريف يارانى كه به شهادت رسيدند
4- خبر از خونريزى و شكمبارگى حجّاج بن يوسف ثقفى


یکشنبه
1- ويژگى‏هاى پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم
خداوند پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را فرستاد تا دعوت كننده به حق، و گواه اعمال خلق باشد. پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بدون سستى و كوتاهى، رسالت پروردگارش را رسانيد، و در راه خدا با دشمنانش بدون عذر تراشى جنگيد. پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم پيشواى پرهيزكاران، و روشنى بخش چشم هدايت شدگان است.

حكمت 370

بخل و تنگ‏چشمي، فراگيرنده بدترين عيبهاست، و آن سررشته‏اي است كه به هر زشتي كشانَد.

 

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
دوشنبه

2- اندرز ياران
مردم اگر شما همانند من از آنچه بر شما پنهان است با خبر بوديد، از خانه‏ها كوچ مى‏كرديد، در بيابان‏ها سرگردان مى‏شديد، و بر كردارتان اشك مى‏ريختيد و چونان زنان مصيبت ديده بر سر و سينه مى‏زديد سرمايه خود را بدون نگهبان و جانشين رها مى‏كرديد و هر كدام از شما تنها به كار خود مى‏پرداختيد، و به ديگرى توجّهى نداشتيد. ا
فسوس، آنچه را به شما تذّكر دادند فراموش كرديد، و از آنچه شما را ترساندند، ايمن گشتيد گويا عقل از سرتان پريده، و كارهاى شما آشفته شده است.


حكمت 371
روزي بر دو گونه است: يكي آن كه تو در جستجويش هستي، و ديگر آن كه در جستجوي تو است، پس اگر به سويش نروي به سويت آيد. پس در يك روز به اندازه يك سال تلاش مكن و خود را به رنج و زحمت ميفكن. كفايت كند تو را هر روز تلاش آن روز، پس اگر آن سال از عمرت باشد قطعاً خداي تعالي در هر روز سهميه‏ات را بخشد، و اگر نباشد پس براي چه تلاش كني و اندوه خوري بدان كه هيچ كس روزي تو را نخورَد و آن را از دست تو بيرون نبرد و آنچه دست تقدير براي تو رقم زده است هرگز درنگ نكند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
سه شنبه
3 -تعريف يارانى كه به شهادت رسيدند
به خدا سوگند، دوست داشتم كه خدا ميان من و شما جدايى اندازد، و مرا به كسى كه نسبت به من سزاوارتر است ملحق فرمايد. به خدا سوگند، آنان مردمى بودند، نيك انديش، ترجيح دهنده بردبارى، گويندگان حق، و ترك كنندگان ستم. پيش از ما به راه راست قدم گذاشته و شتابان رفتند و در به دست آوردن زندگى جاويدان آخرت و كرامت گوارا، پيروز شدند.

حكمت 372
بسا كسان به پيشباز روزي روند كه آن را بدرقه نكنند و دفتر عمرشان بسته شود و يا در سر شب بر احوال كسي رشك برند كه در پايان آن سوگوار او گردند.
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
بسم الله النور

سلام


چهارشنبه

خطبه 117


سرزنش انسان های خود پرست

نه اموال خود را در راه خدايى كه آن مال‏ها را روزى شما كرد مى ‏بخشيد، نه جان‏ها را در راه خداى جان آفرين به خطر مى‏ افكنيد دوست داريد مردم براى خدا شما را گرامى دارند امّا خودتان مردم را در راه خدا گرامى نمى‏ داريد از فرود آمدن در خانه ‏هاى گذشتگان عبرت گيريد، و از جدايى با نزديك‏ترين برادران و دوستان پند پذيريد.
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
بسم الله النور

سلام


پنج شنبه

خطبه 118


ستودن یاران نیکوکار

(پس از جنگ جمل در سال 36 هجرى در ستايش از ياران ايراد كرد)

شما ياران حق و برادران دينى من مى ‏باشيد، در روز جنگ چون سپر محافظ دور كننده ضربت‏ ها، و در خلوت‏ ها محرم اسرار منيد، با كمك شما پشت كنندگان به حق را مى ‏كوبم و به راه مى‏ آورم، و فرمانبردارى استقبال كنندگان را اميدوارم، پس مرا، با خير خواهى خالصانه، و سالم از هر گونه شك و ترديد، يارى كنيد. به خدا سوگند من به مردم از خودشان سزاوارترم.
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
بسم الله الرحمن الرحیم

یا علی نام تو بردم نه غمی ماند و نه همی

جمع بندی برنامه هفته هفتاد وپنجم

خطبه 115 و
117 و118
حكمت 370 و371و372و373 و374

_____________________________________________________


ويژگى ‏هاى پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم

خداوند پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را فرستاد تا دعوت كننده به حق، و گواه اعمال خلق باشد. پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بدون سستى و كوتاهى، رسالت پروردگارش را رسانيد، و در راه خدا با دشمنانش بدون عذر تراشى جنگيد. پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم پيشواى پرهيزكاران، و روشنى بخش چشم هدايت شدگان است

____________________________________

اندرز ياران

مردم اگر شما همانند من از آنچه بر شما پنهان است با خبر بوديد، از خانه‏ها كوچ مى‏كرديد، در بيابان‏ها سرگردان مى‏شديد، و بر كردارتان اشك مى‏ريختيد و چونان زنان مصيبت ديده بر سر و سينه مى‏زديد سرمايه خود را بدون نگهبان و جانشين رها مى‏كرديد و هر كدام از شما تنها به كار خود مى ‏پرداختيد، و به ديگرى توجّه ى نداشتيد. ا
فسوس، آنچه را به شما تذّكر دادند فراموش كرديد، و از آنچه شما را ترساندند، ايمن گشتيد گويا عقل از سرتان پريده، و كارهاى شما آشفته شده است.

________________________________________

تعريف يارانى كه به شهادت رسيدند

به خدا سوگند، دوست داشتم كه خدا ميان من و شما جدايى اندازد، و مرا به كسى كه نسبت به من سزاوارتر است ملحق فرمايد. به خدا سوگند، آنان مردمى بودند، نيك انديش، ترجيح دهنده بردبارى، گويندگان حق، و ترك كنندگان ستم.پيش از ما به راه راست قدم گذاشته و شتابان رفتند و در به دست آوردن زندگى جاويدان آخرت و كرامت گوارا، پيروز شدند.

______________________________________________​

سرزنش انسان های خود پرست

نه اموال خود را در راه خدايى كه آن مال‏ها را روزى شما كرد مى ‏بخشيد، نه جان‏ها را در راه خداى جان آفرين به خطر مى‏ افكنيد دوست داريد مردم براى خدا شما را گرامى دارند امّا خودتان مردم را در راه خدا گرامى نمى‏ داريد از فرود آمدن در خانه ‏هاى گذشتگان عبرت گيريد، و از جدايى با نزديك‏ترين برادران و دوستان پند پذيريد.


_____________________________________________

ستودن یاران نیکوکار

شما ياران حق و برادران دينى من مى ‏باشيد، در روز جنگ چون سپر محافظ دور كننده ضربت‏ ها، و در خلوت‏ ها محرم اسرار منيد، با كمك شما پشت كنندگان به حق را مى ‏كوبم و به راه مى‏ آورم، و فرمانبردارى استقبال كنندگان را اميدوارم، پس مرا، با خير خواهى خالصانه، و سالم از هر گونه شك و ترديد، يارى كنيد. به خدا سوگند من به مردم از خودشان سزاوارترم.

--------------------------------------------------
حکمت ها


بخل و تنگ‏ چشمي، فراگيرنده بدترين عيبهاست، و آن سررشته‏اي است كه به هر زشتي كشانَد.

__________________________________________​

روزي بر دو گونه است: يكي آن كه تو در جستجويش هستي، و ديگر آن كه در جستجوي تو است، پس اگر به سويش نروي به سويت آيد. پس در يك روز به اندازه يك سال تلاش مكن و خود را به رنج و زحمت ميفكن. كفايت كند تو را هر روز تلاش آن روز، پس اگر آن سال از عمرت باشد قطعاً خداي تعالي در هر روز سهميه‏ات را بخشد، و اگر نباشد پس براي چه تلاش كني و اندوه خوري بدان كه هيچ كس روزي تو را نخورَد و آن را از دست تو بيرون نبرد و آنچه دست تقدير براي تو رقم زده است هرگز درنگ نكند.
________________________________________​

بسا كسان به پيشباز روزي روند كه آن را بدرقه نكنند و دفتر عمرشان بسته شود و يا در سر شب بر احوال كسي رشك برند كه در پايان آن سوگوار او گردند.

_________________________________________

سخن در اختيار تو است تا آنگاه كه نگفته باشي، امّا اگر گفتي، تو در اختيار آن خواهي بود. پس زبانت را نگه دار همان گونه كه زر و سيمت را نگه مي‏داري. چه بسا سخني كه نعمتي را سلب كند.

_____________________________________________________

آنچه نداني مگو، بلكه هرچه هم داني مگو، كه خداي سبحان بر اندامهايت وظايف و واجباتي مقرّر كرده است كه در روز رستخيز بر تو احتجاج كند و از تو حساب كشد.

________________________________________

و من الله توفیق

التماس دعا
:gol::gol:
 
آخرین ویرایش:

یارانراد

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن الرحیم

یا علی نام تو بردم نه غمی ماند و نه همی

هفته هفتاد و ششم

یکشنبه
خطبه 119
ما.... النار

حكمت 375
نيرويت در خدمت خدا باشد
بترس از آنكه خدا تو را در حال معصيت خويش بيند و در هنگامه طاعت و عبادت نيابد و نبيند، كه از زيانكاران خواهي بود. و آنگاه كه خود را نيرومند يافتي آن را در راه طاعت خدا به خدمت گمار و ضعف و ناتوانيت را در معصيت الهي قرار ده.


دوشنبه

خطبه120
تاالله....یحمده


از كار نيك كوتاهي مكن
دل بستن به دنيا با آنچه از آن بيني، ناداني است، و كوتاهي در انجام كار نيك آنگاه كه به پاداش آن اعتماد داري زيانكاري است، و اعتماد بيش از حد به هر كس پيش از آزمايش، ناتواني است.


سه شنبه
خطبه121

هذا....الرکی


حكمت 377
ملاك بي‏ارزشي دنيا
از خواري و بي‏مقداري دنيا در پيشگاه الهي همين بس كه خدا را نافرماني نكنند جز در دنيا، و نيز به ثواب الهي نرسند جز با ترك گناه.


چهارشنبه
این....فراقهم



حكمت 378
به عمل كار بر آيد
آن كه در عمل كوتاهي كند، تبار او شتاب نورزد و كندي او را جبران ننمايد.



پنج شنبه

ان ....انفسکم


حكمت 379
تحقيق، كليد كشف
آن كه چيزي را جستجو كند، بدان يا به برخي از آن دست يابد.



جمعه...........التماس دعا


یاعلی
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

یکشنبه


خطبه119:علل نکوهش کوفیان


فهرست مطالب
1- علل نكوهش كوفيان.
2- مسئوليّت‏ هاى رهبرى


(پس از جنگ صفین و نهروان، در سال 38 هجرى مردم را براى سركوبى معاويه فراخواند، سكوت كردند. فرمود شما را چه شده، آيا لال هستيد گروهى گفتند اى امير المؤمنين، اگر تو حركت كنى با تو حركت مى ‏كنيم).

1- علل نكوهش كوفيان


شما را چه مى‏ شود هرگز ره رستگارى نپوييد و به راه عدل هدايت نگرديد آيا در چنين شرايطى سزاوار است كه من از شهر خارج شوم هم اكنون بايد مردى از شما كه من از شجاعت و دلاورى او راضى و به او اطمينان داشته باشم، به سوى دشمن كوچ كند.

2- مسئوليّت‏هاى رهبرى

و براى من سزاوار نيست كه لشكر و شهر و بيت المال و جمع آورى خراج و قضاوت بين مسلمانان، و گرفتن حقوق درخواست كنندگان را رها سازم، آنگاه با دسته‏اى بيرون روم، و به دنبال دست ه‏اى به راه افتم، و چونان تير نتراشيده در جعبه‏ اى خالى به اين سو و آن سو سرگردان شوم من چونان محور سنگ آسياب، بايد بر جاى خود استوار بمانم تا همه امور كشور، پيرامون من و به وسيله من به گردش در آيد، اگر من از محور خود دور شوم مدار آن بلرزد و سنگ زيرين آن فرو ريزد به حقّ خدا سوگند كه اين پيشنهاد بدى است به خدا سوگند اگر اميدوارى به شهادت در راه خدا را نداشتم، پاى در ركاب كرده از ميان شما مى ‏رفتم، و شما را نمى ‏طلبيدم چندان كه باد شمال و جنوب مى ‏وزد، زيرا شما بسيار طعنه زن، عيب جو، رويگردان از حق، و پر مكر و حيله‏ ايد. ما دام كه افكار شما پراكنده است فراوانى تعداد شما سودى ندارد، من شما را به راه روشنى بردم كه جز هلاك خواهان، هلاك نگردند، آن كس كه استقامت كرد به سوى بهشت شتافت و آن كس كه لغزيد در آتش سرنگون شد.


_______________________________________


حكمت 375

نيرويت در خدمت خدا باشد
بترس از آنكه خدا تو را در حال معصيت خويش بيند و در هنگامه طاعت و عبادت نيابد و نبيند، كه از زيانكاران خواهي بود. و آنگاه كه خود را نيرومند يافتي آن را در راه طاعت خدا به خدمت گمار و ضعف و ناتوانيت را در معصيت الهي قرار ده.

 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
بسم الله الرحمن الرحیم

سلام


دوشنبه


خطبه120:ياد آورى ويژگى ‏هاى اهل بيت عليه السّلام و اندرز ياران


به خدا سوگند تبليغ رسالت‏ ها، وفاى به پيمان‏ ها، و تفسير اوامر و هشدارهاى الهى به من آموزش داده شده، درهاى دانش و روشنايى امور انسان‏ها نزد ما اهل بيت پيامبر عليهم السّلام است. آگاه باشيد كه قوانين دين يكى و راه هاى آن آسان و راست است، كسى كه از آن برود به قافله و سر منزل رسد، و غنيمت برد، و هر كس كه از آن راه نرود گمراه شده پشيمان گردد. مردم براى آن روز كه زاد و توشه ذخيره مى‏كنند، و اسرار آدميان فاش مى‏ گردد، عمل كنيد.

كسى كه از خرد خويش بهرمند نگردد براى پند گرفتن از عقل و فكر ديگران عاجزتر است، كه آن غائب براى كمك كردن از عقل حاضر او ناتوان تر است.
از آتشى بپرهيزيد كه حرارتش شديد، و عمق آن ناپيدا، و زيور آن غل و زنجير، آشاميدنى آن زرد آب و چرك جوشان است. آگاه باشيد نام نيكى كه خدا براى كسى ميان مردم قرار دهد، بهتر از مالى است كه براى ديگران باقى مى ‏گذارد كه او را ستايش نمى ‏كنند.

_______________________________________


حکمت 376

از كار نيك كوتاهي مكن

دل بستن به دنيا با آنچه از آن بيني، ناداني است، و كوتاهي در انجام كار نيك آنگاه كه به پاداش آن اعتماد داري زيانكاري است، و اعتماد بيش از حد به هر كس پيش از آزمايش، ناتواني است.
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
بسم الله الرحمن الرحیم

سلام


خطبه121:فرمایش امام پس از پذیرش حکمیت


فهرست مطالب
1 -علل شكست كوفيان و پذيرش «حكميّت»
2- وصف ياران شهيدى كه وفادار بودند
3- هشدار از فريب كارى شيطان



سه شنبه
(پس از پذيرش «حكميّت» در صفيّن، يكى از ياران گفت: ما را از حكميّت نهى فرمودى، سپس پذيرفتى و داور تعيين كردى ما نمى ‏دانيم كدام يك از اين دو كار درست است امام دست بر روى دست كوبيد و با تأسف فرمود)

1 -علل شكست كوفيان و پذيرش «حكميّت»

اين سزاى كسى است كه بيعت با امام خود را ترك گويد، و پيمان بشكند. به خدا سوگند، هنگامى كه شما را به جنگ با معاويه فراخواندم، خوشايندتان نبود، ولى خداوند خير شما را در آن قرار داده بود، اگر مقاومت مى ‏كرديد، شما را راهنمايى مى ‏كردم و اگر به انحراف مى رفتيد شما را به راه راست برمى ‏گرداندم، اگر سر باز مى‏ زديد، دوباره شما را براى مبارزه آماده مى ‏كردم، در آن صورت وضعيّتى مطمئن داشتيم. امّا دريغ، با كدام نيرو بجنگم و به چه كسى اطمينان كنم شگفتا، مى ‏خواهم به وسيله شما بيمارى‏ ها را درمان كنم ولى شما درد بى درمان من شده‏ ايد، كسى را مى ‏مانم كه خار در پايش رفته و با خار ديگرى مى ‏خواهد آن را بيرون كشد، در حالى كه مى ‏داند خار در تن او بيشتر شكند و بر جاى ماند. خدايا طبيب اين درد مرگبار به جان آمده، و آب رسان اين شوره زار ناتوان شده است.


______________________________


حكمت 377

ملاك بي‏ ارزشي دنيا

از خواري و بي‏ مقداري دنيا در پيشگاه الهي همين بس كه خدا را نافرماني نكنند جز در دنيا، و نيز به ثواب الهي نرسند جز با ترك گناه.
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

چهارشنبه :ادامه خطبه 121


2- وصف ياران شهيدى كه وفادار بودند


كجا هستند مردمى كه به اسلام دعوت شده و پذيرفتند، قرآن تلاوت كردند و معانى آيات را شناختند، به سوى جهاد بر انگيخته شده چونان شترى كه به سوى بچّه خود روى مى ‏آورد شيفته جهاد گرديدند، شمشيرها از نيام بر آوردند، و گرداگرد زمين را گروه گروه، صف به صف، احاطه كردند، بعضى شهيد، و برخى نجات يافتند. هيچ گاه از زنده ماندن كسى در ميدان جنگ شادمان نبودند، و در مرگ شهيدان نيازى به تسليت نداشتند، با گريه‏ هاى طولانى از ترس خدا، چشم‏ هايشان ناراحت، و از روزه‏ دارى فراوان، شكم‏ هايشان لاغر و به پشت چسبيده بود. لب‏هايشان از فراوانى دعا خشك، و رنگ‏هاى صورت از شب زنده‏ دارى‏ها زرد، و بر چهره ‏هايشان غبار خشوع و فروتنى نشسته بود. آنان برادران من هستند كه رفته‏ اند، و بر ماست كه تشنه ملاقاتشان باشيم، و از اندوه و فراقشان انگشت حسرت به دندان بگيريم.

__________________________________

حكمت 378


به عمل كار بر آيد


آن كه در عمل كوتاهي كند، تبار او شتاب نورزد و كندي او را جبران ننمايد.
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

پنج شنبه :ادامه خطبه 121


3- هشدار از فريب كارى شيطان


همانا شيطان، راه‏ هاى خود را به شما آسان جلوه مى‏ دهد، تا گره‏ هاى محكم دين شما را يكى پس از ديگرى بگشايد، و به جاى وحدت و هماهنگى، بر پراكندگى شما بيفزايد.

از وسوسه و زمزمه و فريب كارى شيطان روى گردانيد، و نصيحت آن كس را كه خيرخواه شماست گوش كنيد، و به جان و دل بپذيريد.
___________________________________

حكمت 379


تحقيق، كليد كشف


آن كه چيزي را جستجو كند، بدان يا به برخي از آن دست يابد.
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
بسم الله الرحمن الرحیم

یا علی نام تو بردم نه غمی ماند و نه همی

جمع بندی برنامه هفته هفتاد و ششم


خطبه 119
و 120 و121
حكمت 375
و 377و 378و 379

_________________________________________________________

علل نكوهش كوفيان


شما را چه مى‏ شود هرگز ره رستگارى نپوييد و به راه عدل هدايت نگرديد آيا در چنين شرايطى سزاوار است كه من از شهر خارج شوم هم اكنون بايد مردى از شما كه من از شجاعت و دلاورى او راضى و به او اطمينان داشته باشم، به سوى دشمن كوچ كند.
__________________________________

مسئوليّت‏هاى رهبرى


و براى من سزاوار نيست كه لشكر و شهر و بيت المال و جمع آورى خراج و قضاوت بين مسلمانان، و گرفتن حقوق درخواست كنندگان را رها سازم، آنگاه با دسته‏اى بيرون روم، و به دنبال دست ه‏اى به راه افتم، و چونان تير نتراشيده در جعبه‏ اى خالى به اين سو و آن سو سرگردان شوم من چونان محور سنگ آسياب، بايد بر جاى خود استوار بمانم تا همه امور كشور، پيرامون من و به وسيله من به گردش در آيد، اگر من از محور خود دور شوم مدار آن بلرزد و سنگ زيرين آن فرو ريزد به حقّ خدا سوگند كه اين پيشنهاد بدى است به خدا سوگند اگر اميدوارى به شهادت در راه خدا را نداشتم، پاى در ركاب كرده از ميان شما مى ‏رفتم، و شما را نمى ‏طلبيدم چندان كه باد شمال و جنوب مى ‏وزد، زيرا شما بسيار طعنه زن، عيب جو، رويگردان از حق، و پر مكر و حيله‏ ايد. ما دام كه افكار شما پراكنده است فراوانى تعداد شما سودى ندارد، من شما را به راه روشنى بردم كه جز هلاك خواهان، هلاك نگردند، آن كس كه استقامت كرد به سوى بهشت شتافت و آن كس كه لغزيد در آتش سرنگون شد.

_______________________________________


ياد آورى ويژگى ‏هاى اهل بيت عليه السّلام و اندرز ياران

به خدا سوگند تبليغ رسالت‏ ها، وفاى به پيمان‏ ها، و تفسير اوامر و هشدارهاى الهى به من آموزش داده شده، درهاى دانش و روشنايى امور انسان‏ها نزد ما اهل بيت پيامبر عليهم السّلام است. آگاه باشيد كه قوانين دين يكى و راه هاى آن آسان و راست است، كسى كه از آن برود به قافله و سر منزل رسد، و غنيمت برد، و هر كس كه از آن راه نرود گمراه شده پشيمان گردد. مردم براى آن روز كه زاد و توشه ذخيره مى‏كنند، و اسرار آدميان فاش مى‏ گردد، عمل كنيد.

كسى كه از خرد خويش بهرمند نگردد براى پند گرفتن از عقل و فكر ديگران عاجزتر است، كه آن غائب براى كمك كردن از عقل حاضر او ناتوان تر است. از آتشى بپرهيزيد كه حرارتش شديد، و عمق آن ناپيدا، و زيور آن غل و زنجير، آشاميدنى آن زرد آب و چرك جوشان است. آگاه باشيد نام نيكى كه خدا براى كسى ميان مردم قرار دهد، بهتر از مالى است كه براى ديگران باقى مى ‏گذارد كه او را ستايش نمى ‏كنند.



__________________________

علل شكست كوفيان و پذيرش «حكميّت»


اين سزاى كسى است كه بيعت با امام خود را ترك گويد، و پيمان بشكند. به خدا سوگند، هنگامى كه شما را به جنگ با معاويه فراخواندم، خوشايندتان نبود، ولى خداوند خير شما را در آن قرار داده بود، اگر مقاومت مى ‏كرديد، شما را راهنمايى مى ‏كردم و اگر به انحراف مى رفتيد شما را به راه راست برمى ‏گرداندم، اگر سر باز مى‏ زديد، دوباره شما را براى مبارزه آماده مى ‏كردم، در آن صورت وضعيّتى مطمئن داشتيم. امّا دريغ، با كدام نيرو بجنگم و به چه كسى اطمينان كنم شگفتا، مى ‏خواهم به وسيله شما بيمارى‏ ها را درمان كنم ولى شما درد بى درمان من شده‏ ايد، كسى را مى ‏مانم كه خار در پايش رفته و با خار ديگرى مى ‏خواهد آن را بيرون كشد، در حالى كه مى ‏داند خار در تن او بيشتر شكند و بر جاى ماند. خدايا طبيب اين درد مرگبار به جان آمده، و آب رسان اين شوره زار ناتوان شده است.

____________________________________

وصف ياران شهيدى كه وفادار بودند


كجا هستند مردمى كه به اسلام دعوت شده و پذيرفتند، قرآن تلاوت كردند و معانى آيات را شناختند، به سوى جهاد بر انگيخته شده چونان شترى كه به سوى بچّه خود روى مى ‏آورد شيفته جهاد گرديدند، شمشيرها از نيام بر آوردند، و گرداگرد زمين را گروه گروه، صف به صف، احاطه كردند، بعضى شهيد، و برخى نجات يافتند. هيچ گاه از زنده ماندن كسى در ميدان جنگ شادمان نبودند، و در مرگ شهيدان نيازى به تسليت نداشتند، با گريه‏ هاى طولانى از ترس خدا، چشم‏ هايشان ناراحت، و از روزه‏ دارى فراوان، شكم‏ هايشان لاغر و به پشت چسبيده بود. لب‏هايشان از فراوانى دعا خشك، و رنگ‏هاى صورت از شب زنده‏ دارى‏ها زرد، و بر چهره ‏هايشان غبار خشوع و فروتنى نشسته بود. آنان برادران من هستند كه رفته‏ اند، و بر ماست كه تشنه ملاقاتشان باشيم، و از اندوه و فراقشان انگشت حسرت به دندان بگيريم.

_____________________

هشدار از فريب كارى شيطان


همانا شيطان، راه‏ هاى خود را به شما آسان جلوه مى‏ دهد، تا گره‏ هاى محكم دين شما را يكى پس از ديگرى بگشايد، و به جاى وحدت و هماهنگى، بر پراكندگى شما بيفزايد.
از وسوسه و زمزمه و فريب كارى شيطان روى گردانيد، و نصيحت آن كس را كه خيرخواه شماست گوش كنيد، و به جان
و دل بپذيريد.




******************************************

حکمت ها :

نيرويت در خدمت خدا باشد
بترس از آنكه خدا تو را در حال معصيت خويش بيند و در هنگامه طاعت و عبادت نيابد و نبيند، كه از زيانكاران خواهي بود. و آنگاه كه خود را نيرومند يافتي آن را در راه طاعت خدا به خدمت گمار و ضعف و ناتوانيت را در معصيت الهي قرار ده.

_______________________________________

از كار نيك كوتاهي مكن


دل بستن به دنيا با آنچه از آن بيني، ناداني است، و كوتاهي در انجام كار نيك آنگاه كه به پاداش آن اعتماد داري زيانكاري است، و اعتماد بيش از حد به هر كس پيش از آزمايش، ناتواني است.
______________________________

ملاك بي‏ ارزشي دنيا


از خواري و بي‏ مقداري دنيا در پيشگاه الهي همين بس كه خدا را نافرماني نكنند جز در دنيا، و نيز به ثواب الهي نرسند جز با ترك گناه.
__________________________________
به عمل كار بر آيد


آن كه در عمل كوتاهي كند، تبار او شتاب نورزد و كندي او را جبران ننمايد.
___________________________________

تحقيق، كليد كشف

آن كه چيزي را جستجو كند، بدان يا به برخي از آن دست يابد.

_____________________________
ومن الله التوفیق
التماس دعا :gol:
 
آخرین ویرایش:

یارانراد

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن الرحیم

یا علی نام تو بردم نه غمی ماند و نه همی

هفته هفتاد وهفتم

سال نو مباااااااااااااارک:):gol:

یکشنبه
خظبه 122
اکلکم ....فیها
حكمت 380
شناخت خير و شر​
خير آن نيست كه پس از آن دوزخ باشد، و شرّ آن نيست كه پايانش بهشت باشد. هر نعمتي كمتر از بهشت، ناچيز است، و هر بلايي جز دوزخ عافيت است.


دوشنبه
الم.....صحبته

حكمت 381​
بيماري دل و تقواي دل​
بهوش باش كه تنگدستي بلاست، و سخت‏تر از آن بيماري بدن است و از آن مشكل‏تر بيماري دل. آگاه باش كه ثروت و مال، نعمت است و برتر از آن تندرستي است و از آن بالاتر تقواي دل.


سه شنبه
فلقد....الجراح


حكمت 382​
برنامه ريزي​
شب و روز مؤمن به سه برنامه مي‏گذرد: بخشي به راز و نياز با خدا، و بخش ديگر به تأمين معاش، و سه ديگر به بهره برداري نيكو از لذّتهاي حلال. و عاقل نبايد جز در پي اين سه باشد: تأمين زندگي، گامي در راه رستخيز، و لذّت حلال.


چهارشنبه
خطیه 123
و ای... للمتلوم


حكمت 383​
از پرهيزكاري روشن بيني خيزد​
در دنيا پرهيزكار باش تا خدا عيبهاي آن را به تو نمايانَد، و غافل مباش كه از تو غافل نيستند.


پنج شنبه
خطبه 124
فقد اموا....اخیه


حكمت 384​
سخن، نشانه شخصيّت
سخن گوييد تا شناخته شويد، كه شخصيّت آدمي زير زبانش نهفته است.





یا علی:gol::gol::gol::gol::gol:


امسال ان شاالله پر باشه از خبرای خوش
 

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن الرحیم
یکشنبه
خطبه 122
(پس از پافشارى خوارج در شورشگرى، امام عليه السّلام به قرارگاهشان رفت و خطاب به جمع خوارج فرمود:
آيا همه شما در جنگ صفین بوديد گفتند بعضى بوديم و برخى حضور نداشتيم. فرمود: به دو گروه تقسيم شويد، تا متناسب با هر كدام سخن گويم.
دو دسته شدند، امام ندا در داد كه: ساكت باشيد، به حرفهايم گوش فرا دهيد و با جان و دل به سوى من توجّه كنيد، و هر كس را براى گواهى سوگند دادم با علم گواهى دهد.
آ
نگاه سخنان طولانى مطرح فرمود كه (برخى از آن خطبه اين است)
1-سياست استعمارى قرآن بر سر نيزه كردن
2-وصف ياران جهادگر پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم
3- هدف مبارزه با شاميان


حكمت 380
شناخت خير و شر​
خير آن نيست كه پس از آن دوزخ باشد، و شرّ آن نيست كه پايانش بهشت باشد. هر نعمتي كمتر از بهشت، ناچيز است، و هر بلايي جز دوزخ عافيت است.



 

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
دوشنبه
1- سياست استعمارى قرآن بر سر نيزه كردنآنگاه كه شاميان در گرما گرم جنگ، و در لحظه‏هاى پيروزى ما، با حيله و نيرنگ، و مكر و فريب كارى قرآن‏ها را بر سر نيزه بلند كردند شماها نگفتيد كه: «شاميان، برادران ما و هم آيين ما هستند از ما مى‏خواهند از خطاى آنان بگذريم. و راضى به حاكميّت كتاب خدا شده‏اند، نظر ما اين است كه حرفشان را قبول كنيم و از آنان دست برداريم» امّا من به شما گفتم كه: اين توطئه، ظاهرش ايمان و باطن آن دشمنى و كينه توزى است، آغاز آن رحمت و پايان آن پشيمانى است، پس در همين حال به مبارزه ادامه دهيد، و از راهى كه در پيش گرفته‏ايد منحرف نشويد، و در جنگ دندان بر دندان فشاريد، و به نداى ندا دهند اى گوش ندهيد، زيرا اگر پاسخ داده شوند گمراه كننده‏اند، و اگر رها گردند خوار و ذليل شوند، كه همواره چنين بود. امّا دريغ شماها را ديدم كه به خواسته‏هاى شاميان گردن نهاديد، و حكميّت را پذيرفتيد سوگند به خدا اگر از آن سرباز مى‏زدم مسئول پى‏آمدهاى آن نبودم، و خدا گناه آن را در پرونده من نمى‏افزود. به خدا سوگند اگر هم حكميّت را مى‏پذيرفتم به اين كار سزاوار پيروى بودم زيرا قرآن با من است، از آن هنگام كه يار قرآن گشتم از آن جدا نشدم.

حكمت 381
بهوش باش كه تنگدستي بلاست، و سخت‏تر از آن بيماري بدن است و از آن مشكل‏تر بيماري دل. آگاه باش كه ثروت و مال، نعمت است و برتر از آن تندرستي است و از آن بالاتر تقواي دل.

 

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن الرحیم
سه شنبه
2- وصف ياران جهادگر پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّمما با پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بوديم، و همانا جنگ و كشتار گرداگرد پدران، فرزندان، برادران و خويشاوندان ما دور مى‏زد، امّا از وارد شدن هر مصيبت و شدّتى جز بر ايمان خود نمى‏افزوديم، و بيشتر در پيمودن راه حق، و تسليم بودن برابر اوامر الهى، و شكيبايى بر درد جراحت‏هاى سوزان، مصمّم مى‏شديم.
3- هدف مبارزه با شاميان
امّا امروز با پيدايش زنگارها در دين، كژى‏ها و نفوذ شبهه‏ها در افكار، تفسير و تأويل دروغين در دين، با برادران مسلمان خود به جنگ خونين كشانده شديم، پس هر گاه احساس مى‏كنيم چيزى باعث وحدت ماست و به وسيله آن با يكديگر نزديك مى‏شويم، و شكاف‏ها را پر و باقى مانده پيوندها را محكم مى‏كنيم، به آن تمايل نشان مى‏دهيم، آن را گرفته و ديگر راه را ترك مى‏گوييم.

حكمت 382
شب و روز مؤمن به سه برنامه مي‏گذرد: بخشي به راز و نياز با خدا، و بخش ديگر به تأمين معاش، و سه ديگر به بهره برداري نيكو از لذّتهاي حلال. و عاقل نبايد جز در پي اين سه باشد: تأمين زندگي، گامي در راه رستخيز، و لذّت حلال.
 

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
بسم الله النور
چهارشنبه
خطبه123
به هنگام نبرد در جنگ صفین به سربازان خویش فرمود:
1- آموزش روانى در جنگ
هر كدام از شما در صحنه نبرد با دشمن، در خود شجاعت و دلاورى احساس كرد، و برادرش را سست و ترسو يافت، به شكرانه اين برترى بايد از او دفاع كند، آنگونه كه از خود دفاع مى‏كند، زيرا اگر خدا بخواهد او را چون شما دلاور و شجاع گرداند. همانا مرگ به سرعت در جستجوى شماست، آنها كه در نبرد مقاومت دارند، و آنها كه فرار مى‏كنند،
هيچ كدام را از چنگال مرگ رهايى نيست و همانا گرامى‏ترين مرگها كشته شدن در راه خداست. سوگند به آن كس كه جان پسر ابو طالب در دست اوست، هزار ضربت شمشير بر من آسانتر است از مرگ در بستر استراحت، در مخالفت با خداست.
2 -هشدار از كوتاهى در نبرد
گويى شما را در برخى از حمله‏ها، در حال فرار، ناله كنان چون گلّه‏اى از سوسمار مى‏نگرم كه نه حقّى را باز پس مى‏گيريد، و نه ستمى را باز مى‏داريد، اينك اين شما و اين راه گشوده، نجات براى كسى است كه خود را به ميدان افكنده به مبارزه ادامه دهد، و هلاكت از آن كسى است كه سستى ورزد.


حكمت 383

در دنيا پرهيزكار باش تا خدا عيبهاي آن را به تو نمايانَد، و غافل مباش كه از تو غافل نيستند.
 

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن الرحیم
خطبه124
(در سال 37 هجرى در جنگ صفین براى تشويق ياران به جهاد فرمود)
فهرست مطالب
1-آموزش نظامى (تاكتيك‏هاى رزم انفرادى)
2- آموزش معنوى سربازان
3 -ضرورت جنگ بى امان براى شكست شاميان

پنج شنبه
1- آموزش نظامى (تاكتيك‏هاى رزم انفرادى)
زره پوشيده‏ها را در پيشاپيش لشكر قرار دهيد، و آنها كه كلاه خود ندارند، در پشت سر قرار گيرند، دندان‏ها را در نبرد روى هم بفشاريد، كه تأثير ضربت شمشير را بر سر كمتر مى‏كند، در برابر نيزه‏هاى دشمن، پيچ و خم به خود دهيد كه نيزه‏ها را مى‏لغزاند و كمتر به هدف اصابت مى‏كند، چشم‏ها را فرو خوابانيد، كه بر دليرى شما مى‏افزايد. و دل را آرام مى‏كند، صداها را آهسته و خاموش سازيد كه سستى را مى‏زدايد. پرچم لشكر را بالا داريد و پيرامون آن را خالى مگذاريد و جز به دست دلاوران و مدافعان سر سخت خود نسپاريدزيرا آنان كه در حوادث سخت ايستادگى مى‏كنند، از پرچم‏هاى خود بهتر پاسدارى مى‏نمايند و آن را در دل لشكر نگاه مى‏دارند، و از هر سو، از پيش و پس و اطراف، مراقب آن مى‏باشند، نه از آن عقب مى‏مانند كه تسليم دشمن كنند و نه از آن پيشى مى‏گيرند كه تنها رهايش سازند. هر كس بايد برابر حريف خود بايستد و كار او را بسازد و به يارى برادر خود نيز بشتابد، و مبارزه با حريف خود را به برادر مسلمان خود وامگذارد كه او در برابر دو حريف، قرار گيرد، حريف خود، و حريف برادرش.

حكمت 384​
سخن گوييد تا شناخته شويد، كه شخصيّت آدمي زير زبانش نهفته است.


 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
جمع بندی برنامه هفتاد و هفتم

جمع بندی برنامه هفتاد و هفتم

بسم الله الرحمن الرحیم

یا علی نام تو بردم نه غمی ماند و نه همی

خطبه 122و123و124

حكمت 380 و381و382و383و384


(پس از پافشارى خوارج در شورشگرى، امام عليه السّلام به قرارگاهشان رفت و خطاب به جمع خوارج فرمود:
آيا همه شما در جنگ صفین بوديد گفتند بعضى بوديم و برخى حضور نداشتيم. فرمود: به دو گروه تقسيم شويد، تا متناسب با هر كدام سخن گويم.
دو دسته شدند، امام ندا در داد كه: ساكت باشيد، به حرفهايم گوش فرا دهيد و با جان و دل به سوى من توجّه كنيد، و هر كس را براى گواهى سوگند دادم با علم گواهى دهد.
آنگاه سخنان طولانى مطرح فرمود كه (برخى از آن خطبه اين است)
1-سياست استعمارى قرآن بر سر نيزه كردن
2-وصف ياران جهادگر پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم
3- هدف مبارزه با شاميان


____________________________________

سياست استعمارى قرآن بر سر نيزه كردن

آنگاه كه شاميان در گرما گرم جنگ، و در لحظه ‏هاى پيروزى ما، با حيله و نيرنگ، و مكر و فريب كارى قرآن‏ها را بر سر نيزه بلند كردند شماها نگفتيد كه: «شاميان، برادران ما و هم آيين ما هستند از ما مى ‏خواهند از خطاى آنان بگذريم. و راضى به حاكميّت كتاب خدا شده ‏اند، نظر ما اين است كه حرفشان را قبول كنيم و از آنان دست برداريم»

امّا من به شما گفتم كه: اين توطئه، ظاهرش ايمان و باطن آن دشمنى و كينه توزى است، آغاز آن رحمت و پايان آن پشيمانى است
، پس در همين حال به مبارزه ادامه دهيد، و از راهى كه در پيش گرفته‏ايد منحرف نشويد، و در جنگ دندان بر دندان فشاريد، و به نداى ندا دهند اى گوش ندهيد، زيرا اگر پاسخ داده شوند گمراه كننده ‏اند، و اگر رها گردند خوار و ذليل شوند، كه همواره چنين بود.


__________________________________________________

وصف ياران جهادگر پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم

ما با پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بوديم، و همانا جنگ و كشتار گرداگرد پدران، فرزندان، برادران و خويشاوندان ما دور مى ‏زد، امّا از وارد شدن هر مصيبت و شدّتى جز بر ايمان خود نمى‏افزوديم، و بيشتر در پيمودن راه حق، و تسليم بودن برابر اوامر الهى، و شكيبايى بر درد جراحت‏هاى سوزان، مصمّم مى ‏شديم.
________________________________________________

هدف مبارزه با شاميان

امّا امروز با پيدايش زنگارها در دين، كژى ‏ها و نفوذ شبهه ‏ها در افكار، تفسير و تأويل دروغين در دين، با برادران مسلمان خود به جنگ خونين كشانده شديم، پس هر گاه احساس مى ‏كنيم چيزى باعث وحدت ماست و به وسيله آن با يكديگر نزديك مى ‏شويم، و شكاف‏ها را پر و باقى مانده پيوندها را محكم مى‏ كنيم، به آن تمايل نشان مى ‏دهيم، آن را گرفته و ديگر راه را ترك مى ‏گوييم.

_______________________________________

آموزش روانى در جنگ

هر كدام از شما در صحنه نبرد با دشمن، در خود شجاعت و دلاورى احساس كرد، و برادرش را سست و ترسو يافت، به شكرانه اين برترى بايد از او دفاع كند، آنگونه كه از خود دفاع مى ‏كند، زيرا اگر خدا بخواهد او را چون شما دلاور و شجاع گرداند. همانا مرگ به سرعت در جستجوى شماست، آنها كه در نبرد مقاومت دارند، و آنها كه فرار مى‏كنند،
هيچ كدام را از چنگال مرگ رهايى نيست و همانا گرام ى‏ترين مرگها كشته شدن در راه خداست. سوگند به آن كس كه جان پسر ابو طالب در دست اوست، هزار ضربت شمشير بر من آسانتر است از مرگ در بستر استراحت، در مخالفت با خداست.

______________________________________________

هشدار از كوتاهى در نبرد

گويى شما را در برخى از حمله‏ ها، در حال فرار، ناله كنان چون گلّه ‏اى از سوسمار مى‏ نگرم كه نه حقّى را باز پس مى ‏گيريد، و نه ستمى را باز مى ‏داريد، اينك اين شما و اين راه گشوده، نجات براى كسى است كه خود را به ميدان افكنده به مبارزه ادامه دهد، و هلاكت از آن كسى است كه سستى ورزد.


_______________________________________________________

آموزش نظامى (تاكتيك‏هاى رزم انفرادى)

زره پوشيده ‏ها را در پيشاپيش لشكر قرار دهيد، و آنها كه كلاه خود ندارند، در پشت سر قرار گيرند، دندان‏ها را در نبرد روى هم بفشاريد، كه تأثير ضربت شمشير را بر سر كمتر مى ‏كند، در برابر نيزه‏ هاى دشمن، پيچ و خم به خود دهيد كه نيزه‏ ها را مى ‏لغزاند و كمتر به هدف اصابت مى ‏كند، چشم‏ ها را فرو خوابانيد، كه بر دليرى شما مى ‏افزايد. و دل را آرام مى ‏كند، صداها را آهسته و خاموش سازيد كه سستى را مى‏ زدايد.

پرچم لشكر را بالا داريد و پيرامون آن را خالى مگذاريد و جز به دست دلاوران و مدافعان سر سخت خود نسپاريدزيرا آنان كه در حوادث سخت ايستادگى مى ‏كنند، از پرچم‏ هاى خود بهتر پاسدارى مى ‏نمايند و آن را در دل لشكر نگاه مى ‏دارند، و از هر سو، از پيش و پس و اطراف، مراقب آن مى ‏باشند، نه از آن عقب مى ‏مانند كه تسليم دشمن كنند و نه از آن پيشى مى ‏گيرند كه تنها رهايش سازند. هر كس بايد برابر حريف خود بايستد و كار او را بسازد و به يارى برادر خود نيز بشتابد، و مبارزه با حريف خود را به برادر مسلمان خود وامگذارد كه او در برابر دو حريف، قرار گيرد، حريف خود، و حريف برادرش.


________________________________________________________

حکمت ها :

شناخت خير و شر

خير آن نيست كه پس از آن دوزخ باشد، و شرّ آن نيست كه پايانش بهشت باشد. هر نعمتي كمتر از بهشت، ناچيز است، و هر بلايي جز دوزخ عافيت است.
_________________________________________

بهوش باش كه تنگدستي بلاست، و سخت‏تر از آن بيماري بدن است و از آن مشكل‏تر بيماري دل. آگاه باش كه ثروت و مال، نعمت است و برتر از آن تندرستي است و از آن بالاتر تقواي دل.

______________________________________

شب و روز مؤمن به سه برنامه مي‏گذرد: بخشي به راز و نياز با خدا، و بخش ديگر به تأمين معاش، و سه ديگر به بهره برداري نيكو از لذّتهاي حلال. و عاقل نبايد جز در پي اين سه باشد: تأمين زندگي، گامي در راه رستخيز، و لذّت حلال.

_________________________________________________

در دنيا پرهيزكار باش تا خدا عيبهاي آن را به تو نمايانَد، و غافل مباش كه از تو غافل نيستند.
_______________________________________________

سخن گوييد تا شناخته شويد، كه شخصيّت آدمي زير زبانش نهفته است.
__________________________________________________

ومن الله توفیق
التماس دعا
:gol::gol:

 
آخرین ویرایش:

یارانراد

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن الرحیم

یا علی نام تو بردم نه غمی ماند و نه همی

هفته هفتاد وهشتم


یکشنبه

خطبه 122
ولکنا...سوانا

حكمت 385​
عطرآگين باشيد​
مُشك چه خوشبوي نيكويي است. حملش آسان و رايحه‏اش خوشبوكننده است.


دوشنبه
خطبه124
وایم....یاهم

حكمت 386​
خودپسند مباش​
بر خود مناز، و خودپسنديت را بريز، و قبرت را ياد كن.


سه شنبه
انهم....مسارهم

حكمت 387​
شخصيّت خود را پاس دار​
از دنيا آنچه به سويت آيد برگير و از آن استفاده كن، و از آنچه از تو روي گردانَد روي گردان و خود را اسير آن مكن. پس اگر نتواني، لااقل شخصيّت خود را پاس دار و آن را قرباني مال اندوزي مكن.


چهارشنبه
خطبه 125
انا.... الغی

حكمت 388​
شمشير زبان​
اي بسا سخني كه از حمله‏اي كار سازتر باشد


پنج شنبه

ان افضل....النجا

حكمت 389​
قناعت توانگر كند مرد را​
هرچه بتوان بدان بسنده كرد، همان بس است.



یاعلی


خیلیییی التماس دعا:smile::gol::gol::gol:
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن الرحیم
دوشنبه
ادامه خطبه 124
2-آموزش معنوى سربازان
به خدا سوگند اگر از شمشير دنيا فرار كنيد از شمشير آخرت سالم نمى‏مانيد، شما بزرگان عرب و شرافتمندان برجسته‏ايد، در فرار از جنگ، خشم و غضب الهى و ذلّت هميشگى و ننگ جاويدان قرار دارد، فرار كننده بر عمر خود نمى‏افزايد و بين خود و روز مرگش مانعى ايجاد نخواهد كرد. كيست كه شتابان و با نشاط با جهاد خويش به سوى خدا حركت كند چونان تشنه كامى كه به سوى آب مى‏رود بهشت در سايه نيزه‏هاى دلاوران است، امروز در هنگامه نبرد آنچه در دل‏ها و سر زبان‏هاست آشكار مى‏شود. به خدا سوگند كه من به ديدار شاميان در ميدان نبرد شيفته‏ترم تا آنان بر بازگشت به خانه‏هاشان كه انتظار آن را مى‏كشند. بار خدايا اگر شاميان از حق روى گرداندند جمعشان را پراكنده، و در ميانشان اختلاف و تفرقه بيفكن، و آنان را براى خطاكاريشان به هلاكت رسان.

حكمت 386
بر خود مناز، و خودپسنديت را بريز، و قبرت را ياد كن.
 

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن الرحیم
سه شنبه
3- ضرورت جنگ بى امان براى شكست شاميان
همانا شاميان، بدون ضربت نيزه‏هايى پياپى هرگز از جاى خود خارج نشوند، ضرباتى كه بدنهايشان را سوراخ نمايد، چنانكه وزش باد از اين سو فرو شده بدان سو در آيد، ضربتى كه كاسه سر را بپراكند، و استخوانهاى بدن را خرد، و بازوها و پاها را قطع و به اطراف پخش كند آنان دست بر نمى‏دارند تا آنگاه كه دسته‏هاى لشكر پياپى بر آنان حمله كنند و آنها را تيرباران نمايند، و سواران ما هجوم آورند، و صف‏هايشان را درهم شكنند، و لشكرهاى عظيم، پشت سر لشكرهاى انبوه، آنها را تا شهرهايشان عقب برانند، و تا اسب‏ها، سرزمينشان را كه روى در روى يكديگر قرار دارد، و اطراف چراگاهايشان، و راه‏هاى آنان را، زير سم بكوبند.


حكمت 387
از دنيا آنچه به سويت آيد برگير و از آن استفاده كن، و از آنچه از تو روي گردانَد روي گردان و خود را اسير آن مكن. پس اگر نتواني، لااقل شخصيّت خود را پاس دار و آن را قرباني مال اندوزي مكن.
 

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهارشنبه
خطبه 125(در پاسخ خوارج كه ماجراى حكميّت را نمى‏پذيرفتند قبل از ورود به شهر در نزديكى كوفه فرمود)
1-علل پذيرش حكميّت در صفین
ما افراد را داور قرار نداديم، تنها قرآن را به حكميّت «داروى» انتخاب كرديم (كه آنها بر سر نيزه كرده و داورى آن را مى‏خواستند) اين قرآن، خطّى است نوشته شده كه ميان دو جلد پنهان است، زبان ندارد تا سخن گويد، و نيازمند به كسى است كه آن را ترجمه كند، و همانا انسانها مى‏توانند از آن سخن گويند،و هنگامى كه شاميان ما را دعوت كردند تا قرآن را ميان خويش داور گردانيم، ما گروهى نبوديم كه به كتاب خداى سبحان پشت كنيم، در حالى كه خداى بزرگ فرمود: «اگر در چيزى خصومت كرديد آن را به خدا و رسول باز گردانيد» باز گرداندن آن به خدا اين است كه كتاب او را به داورى بپذيريم، و باز گرداندن به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم اين است كه سنّت او را انتخاب كنيم، پس اگر از روى راستى به كتاب خدا داورى شود، ما از ديگر مردمان به آن سزاوارتريم، و اگر در برابر سنّت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم تسليم باشند ما بدان اولى و برتريم. امّا سخن شما كه چرا ميان خود و آنان براى حكميّت (داورى) مدّت تعيين كردى من اين كار را كردم تا نادان خطاى خود را بشناسد، و دانا بر عقيده خود استوار بماند، و اينكه شايد در اين مدّت آشتى و صلح، خدا كار امّت را اصلاح كند و راه تحقيق و شناخت حق باز باشد، تا در جستجوى حق شتاب نورزند، و تسليم اوّلين فكر گمراه كننده نگردند.

حكمت 388​
اي بسا سخني كه از حمله‏اي كار سازتر باشد.

 

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
پنج شنبه
2 -سرزنش كوفيان و خوارج گمراه
همانا برترين مردم در پيشگاه خدا كسى است كه عمل به حق در نزد او دوست داشتنى‏تر از باطل باشد، هر چند از قدر او بكاهد و به او زيان رساند، و باطل به او سود رساند و بر قدر او بيفزايد. مردم چرا حيران و سرگردانيد و از كجا به اينجا آورده شديد آماده شويد براى حركت به سوى شاميانى كه از حق روى گرداندند و آن را نمى‏بينند، و به ستمگرى روى آورده حاضر به پذيرفتن عدالت نيستند، از كتاب خدا فاصله گرفتند، و از راه راست منحرف گشتند افسوس اى كوفيان شما وسيله‏اى نيستيد كه بشود به آن اعتماد كرد، و نه ياوران عزيزى كه بتوان به دامن آنها چنگ زد شما بد نيروهايى در افروختن آتش جنگ هستيد، نفرين بر شما. چقدر از دست شما ناراحتى كشيدم، يك روز آشكارا با آواز بلند شما را به جنگ مى‏خوانم و روز ديگر آهسته در گوش شما زمزمه دارم، نه آزاد مردان راستگويى هستيد به هنگام فراخواندن و نه برادران مطمئنّى براى راز دارى هستيد.


حكمت 389
هرچه بتوان بدان بسنده كرد، همان بس است.

 
بالا