***<<جلسات مطالعه هفتگی نهج البلاغه و خودسازی>>***

mshtable

عضو جدید
شرح قسمتی از خطبه اشباح نهج البلاغه درباره ملائک: به نظرم ...

شرح قسمتی از خطبه اشباح نهج البلاغه درباره ملائک: به نظرم ...

کلیات
-هدف اصلی حضرت امیر از طرح مبحث ملائک در این چند بخش، بیان اصول کلی عبادت و لغزشگاههای عبادت برای انسان است از راه بیان نحوه عبادت فرشتگان و خصوصیاتی از انسانها که فرشتگان از آنها مبری هستند. در واقع انسان که اشرف مخلوقات است، باید از این لغزشگاه ها رهایی یابد و به اوج عبادت که هدف اصلی خلقتش است برسد. و لذا طرح عبادت فرشتگان به عنوان یک الگو یک قیاس مع الفارق نیست.


-و اینکه در بخش هایی در مبحث ملائک حضرت سخن از پدیده های غیبی از آسمان ها و خلقت میبرد، مقصودش این نبوده که مردم را به چیزهایی از عالم غیب که نمیدانند، دانا کند؛ بلکه در مقام آگاهی دادن و دید بخشیدن به مردم درباره عظمت خلقت خدا و عمق ندانسته های ما از عالم غیب این سخنان را ایراد فرموده، وگرنه می بایست اصولی و آموزشی و گام به گام و پیوسته و مبسوط صحبت می کرد. هرچند چون بحث اصلی پیرامون ملائک می گردد، توصیف نسبتاً جامعی درباره آنها ارائه شده است.*


-از دلایل دیگر بحث حضرت در مورد ملائک، یکی - نظر به موضوع کلی خطبه اشباح - بیان نظام کارگزاری خداوند در خلقتش می باشد و دیگری طرح موضوع ایمان به غیب.


-ابن ابی الحدید ذیل این بخشها سخنی بدین مضمون دارد: اگر هم فصحای عرب به پای حضرت امیر می رسیدند، هیچگاه چنین محتوایی به ذهن آنها خطور نمی کرد. زیرا که آنها با شتر و اسب و کوه و بیابان و جنگ و نهایتاً مکارم اخلاق سروکار داشتند.(منبع: برگرفته از شرح نهج البلاغه فیض الاسلام)



اما بپردازیم به هدف اصلی فوق الذکر
در مورد عبادت نکات و جزئیات فراوان و عمیقی در این بخش های خطبه مطرح شده است که شرح آنها مجال کتابها میطلبد! اما فقط به یک نکته کلی تر و کاربردی می پردازم:
شناخت (معرفت صحیح) -> شدت و تداوم شوق (به دلیل شناخت عمیق از بی نهایت بودن خداوند) -> شدت و تداوم همیشگی در طلب و تضرع (که در آیه 20 سوره انبیاء هم به آن اشاره شده است)


توضیح اینکه اگر خیر و خوبی و کمال مثبت و اوج سعادت و حق مطلق را و همچنین شر و بدی و کمال منفی و اوج شقاوت و باطل مطلق را دو بینهایت قرینه هم در نظر بگیریم و بین آنها یک خط (صراط) مستقیم فرض کنیم و همچنین فرض کنیم که فرد در آغاز تولدش جایی نزدیک وسط این خط قرار دارد و می تواند در طول زندگی در هر جهتی حرکت کند؛ حتماً شما هم با افراد پر افت و خیز مواجه شده اید؛ کسانی که در زندگی همواره در دایره ای محدود گاه چند گام به سوی حق برمیدارند و گاه از فرط! مثبت بودن خود خسته می شوند و می گویند بگذار قدری هم منفی باشیم اما همین که چندگامی به سمت باطل رفتند از اوج! گنهکار بودن خود متنبه می شوند و ... همواره در همان دایره محدود به سر می برند.


و اما دو نکته
وَ وَصَلَت حَقائِقُ الایمانِ بَینَهم وَ بَینَ مَعرِفَتِه -> مبنای پیشرفت بشر در کسب دانش و معرفت همواره پذیرفتن تزها و مدلهایی بوده است که فرضیه ها بر اساس آنها اثبات می شوند. مثلاً در علم کامپیوتر حدود 70 سال پیش آلن تورینگ مسایلی را مطرح کرد که هنوز هم اعتقاد بر این است که اثباتی برای آنها وجود ندارد. ولی دانشمندان این علم با پذیرفتن آن پیشفرض ها، طی این مدت پیشرفتی حاصل کردند که آثار آن امروزه زندگی آدمی را کاملاً متحول کرده و تحت تأثیر قرار داده است. با ایمان به معارف وحیانی می توان به جایی رسید که حتی تصور آن در خیال ما هم نمی گنجد.


فَحَنَوا بِطول الطّاعَةِ اعتدال ظهورهم -> اشاره به منعطف بودن و قابلیت تغییر (رشد) در فرشتگان. که البته در متن شواهد بیشتری هم موجود است.

* هرچند ما نمی توانیم صحت این سخنان حضرت را بدلیل نقص دانشی که داریم تأیید کنیم، دلیلی هم بر رد آن نداریم. در عین حال این سخنان همسو با آیات فراوانی از قرآن و در واقع شرح و بسط آنها محسوب می شود که برای اهل ایمان خود نوعی اثبات محسوب می شود.
 
آخرین ویرایش:

یارانراد

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن الرحیم
یا علی مدد

برنامه هفته شصتم


یکشنبه
ادامه خطبه 91
ولم... جراثیمها
وحکمت294



وَ قَدْ سُئِلَ عَنْ مَسَافَةِ مَا بَيْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ فَقَالَ ع مَسِيرَةُ يَوْمٍ لِلشَّمْسِ .
و درود خدا بر او ، فرمود: ( از فاصله ميان مشرق و مغرب پرسيدند ، فرمود به اندازه يك روز حركت خورشيد.

دوشنبه
وفسح... الاعشاب
وحکمت295


وَ قَالَ [عليه السلام] أَصْدِقَاؤُكَ ثَلَاثَةٌ وَ أَعْدَاؤُكَ ثَلَاثَةٌ فَأَصْدِقَاؤُكَ صَدِيقُكَ وَ صَدِيقُ صَدِيقِكَ وَ عَدُوُّ عَدُوِّكَ وَ أَعْدَاؤُكَ عَدُوُّكَ وَ عَدُوُّ صَدِيقِكَ وَ صَدِيقُ عَدُوِّكَ .
و درود خدا بر او ، فرمود: دوستان تو سه گروهند، و دشمنان تو نيز سه دسته اند؛ اما دوستانت : دوست تو و دوستِ دوست تو ، و دشمنِ دشمن تو است، و اما دشمنانت : دشمن تو ، و دشمن دوست تو ، و دوست دشمن تو است.

سه شبه
فهی... طرقها
وحکمت296




وَ قَالَ [عليه السلام] لِرَجُلٍ رَآهُ يَسْعَى عَلَى عَدُوٍّ لَهُ بِمَا فِيهِ إِضْرَارٌ بِنَفْسِهِ إِنَّمَا أَنْتَ كَالطَّاعِنِ نَفْسَهُ لِيَقْتُلَ رِدْفَهُ .
و درود خدا بر او ، فرمود: (شخصى را ديد كه چنان بر ضد دشمنش مى كوشيد كه به خود زيان مى رسانيد ، فرمود تو مانند كسى هستى كه نيزه در بدن خود فرو برد تا ديگرى را كه در كنار اوست بكشد!



چهارشنبه
فلما... و نذره
و حکمت297

وَ قَالَ [عليه السلام] مَا أَكْثَرَ الْعِبَرَ وَ أَقَلَّ الِاعْتِبَارَ .
و درود خدا بر او ، فرمود: عبرت ها چقدر فراوانند و عبرت پذيران چه اندك !




پنج شنبه
وقدر ... اقرانها
وحکمت298





وَ قَالَ [عليه السلام] مَنْ بَالَغَ فِى الْخُصُومَةِ أَثِمَ وَ مَنْ قَصَّرَ فِيهَا ظُلِمَ وَ لَا يَسْتَطِيعُ أَنْ يَتَّقِيَ اللَّهَ مَنْ خَاصَمَ .
و درود خدا بر او ، فرمود: كسى كه در دشمنى زياده روى كند گناهكار ، و آن كس كه در دشمنى كوتاهى كند ستمكار است، و هر كس كه بى دليل دشمنى كند نمى تواند با تقوا باشد!.


جمعه جمع بندی

التماس دعا

یاعلی









 

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
سلام،عزاداری هاتون قبول...
یکشنبه
ادامه خطبه91
8- پاك بودن فرشتگان از رذايل اخلاقى

فرشتگان در باره پروردگار خويش به جهت وسوسه‏هاى شيطانى اختلاف نكرده‏اند، و برخوردهاى بد با هم نداشته و راه جدايى نگيرند. كينه‏ها و حسادت‏ها در دلشان راه نداشته و عوامل شك و ترديد و خواهش‏هاى نفسانى، آنها را از هم جدا نساخته، و افكار گوناگون آنان را به تفرقه نكشانده است. فرشتگان بندگان ايمانند، و طوق بندگى به گردن افكنده و هيچ گاه با شك و ترديد و سستى، آن را بر زمين نمى‏گذارند. در تمام آسمان‏ها جاى پوستينى خالى نمى‏توان يافت مگر آن كه فرشته‏اى به سجده افتاده، يا در كار و تلاش است. اطاعت فراوان آنها بر يقين و معرفتشان نسبت به پروردگار مى‏افزايد، و عزّت خداوند عظمت او را در قلبشان بيشتر مى‏نمايد.

حکمت294
وَ قَدْ سُئِلَ عَنْ مَسَافَةِ مَا بَيْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ فَقَالَ ع مَسِيرَةُ يَوْمٍ لِلشَّمْسِ .

و درود خدا بر او ، فرمود: ( از فاصله ميان مشرق و مغرب پرسيدند ، فرمود به اندازه يك روز حركت خورشيد.

 

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
دوشنبه

9-چگونگى آفرينش زمين

زمين را به موج‏هاى پر خروش، و درياهاى موّاج فرو پوشاند،موج‏هايى كه بالاى آن‏ها به هم مى‏خورد و در تلاطمى سخت، هر يك ديگرى را واپس مى‏زد، چونان شتران نر مست، فرياد كنان و كف بر لب، به هر سوى روان بودند. پس، قسمت‏هاى سركش آب از سنگينى زمين فرو نشست و هيجان آنها بر اثر تماس با سينه زمين آرام گرفت. زيرا زمين با پشت بر آن مى‏غلطيد و آن همه سر و صداى امواج ساكن و آرام شده، چون اسب افسار شده رام گرديد.
خشكى‏هاى زمين در دل امواج، گسترد، و آب را از كبر و غرور و سركشى و خروش باز داشت، و از شدّت حركتش كاسته شد، و بعد از آن همه حركت‏هاى تند ساكت شد، و پس از آن همه خروش و سركشى متكبّرانه به جاى خويش ايستاد. پس هنگامى كه هيجان آب در اطراف زمين فرو نشست، و كوه‏هاى سخت و مرتفع را بر دوش خود حمل كرد، چشمه‏هاى آب از فراز كوه‏ها بيرون آورد و آب‏ها را در شكاف بيابان‏ها و زمين‏هاى هموار روان كرد، و حركت زمين را با صخره‏هاى عظيم و قلّه كوه‏هاى بلند نظم داد، و زمين به جهت نفوذ كوه‏ها در سطح آن، فرو رفتن ريشه كوه‏ها در شكاف‏هاى آن و سوار شدن بر پشت دشت‏ها و صحراها، از لرزش و اضطراب باز ايستا
د.


حکمت295
وَ قَالَ [عليه السلام] أَصْدِقَاؤُكَ ثَلَاثَةٌ وَ أَعْدَاؤُكَ ثَلَاثَةٌ فَأَصْدِقَاؤُكَ صَدِيقُكَ وَ صَدِيقُ صَدِيقِكَ وَ عَدُوُّ عَدُوِّكَ وَ أَعْدَاؤُكَ عَدُوُّكَ وَ عَدُوُّ صَدِيقِكَ وَ صَدِيقُ عَدُوِّكَ .
و درود خدا بر او ، فرمود: دوستان تو سه گروهند، و دشمنان تو نيز سه دسته اند؛ اما دوستانت : دوست تو و دوستِ دوست تو ، و دشمنِ دشمن تو است، و اما دشمنانت : دشمن تو ، و دشمن دوست تو ، و دوست دشمن تو است.

 

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
سه شنبه

[h=3]10-نقش پديده‏هاى جوى در زمين

و بين زمين و جو فاصله افكند، و وزش بادها را براى ساكنان آن آماده ساخت، تمام نيازمنديها و وسائل زندگى را براى اهل زمين استخراج و مهيّا فرمود، آنگاه هيچ بلندى از بلندى‏هاى زمين را كه آب چشمه‏ها و نهرها به آن راه ندارد وانگذاشت، بلكه ابرهايى را آفريد تا قسمت‏هاى مرده آن احيا شود، و گياهان رنگارنگ برويند. قطعات بزرگ و پراكنده ابرها را به هم پيوست تا سخت به حركت در آمدند، و با به هم خوردن ابرها، برق‏ها درخشيدن گرفت، و از درخشندگى ابرهاى سفيد كوه پيكر، و متراكم چيزى كاسته نشد. ابرها را پى در پى فرستاد تا زمين را احاطه كردند، و بادها شير باران را از ابرها دوشيدند، و به شدّت به زمين فرو ريختند، ابرها پايين آمده سينه بر زمين ساييدند، و آنچه بر پشت داشتند فرو ريختند كه در بخش‏هاى بى گياه زمين انواع گياهان روييدن گرفت،و در دامن كوه‏ها، سبزه‏ها پديد آمد.[/h]
حکمت296
وَ قَالَ [عليه السلام] لِرَجُلٍ رَآهُ يَسْعَى عَلَى عَدُوٍّ لَهُ بِمَا فِيهِ إِضْرَارٌ بِنَفْسِهِ إِنَّمَا أَنْتَ كَالطَّاعِنِ نَفْسَهُ لِيَقْتُلَ رِدْفَهُ
.
و درود خدا بر او ، فرمود: (شخصى را ديد كه چنان بر ضد دشمنش مى كوشيد كه به خود زيان مى رسانيد ، فرمود تو مانند كسى هستى كه نيزه در بدن خود فرو برد تا ديگرى را كه در كنار اوست بكشد!
 

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
چهارشنبه

11-زيبايى‏هاى زمين
پس زمين به وسيله باغ‏هاى زيبا، همگان را به سرور و شادى دعوت كرده، با لباس نازك گل برگ‏ها كه بر خود پوشيد، هر بيننده‏اى را به شگفتى واداشت. و با زينت و زيورى كه از گلو بند گل‏هاى گوناگون، فخر كنان خود را آراست، هر بيننده‏اى را به وجد آورد، كه فرآورده‏هاى نباتى را، توشه و غذاى انسان، و روزى حيوانات قرار داد. در گوشه و كنار آن درّه‏هاى عميق آفريد، و راه‏ها و نشانه‏ها براى آنان كه بخواهند از جادّه‏هاى وسيع آن عبور كنند، تعيين كرد.


حکمت297
وَ قَالَ [عليه السلام] مَا أَكْثَرَ الْعِبَرَ وَ أَقَلَّ الِاعْتِبَارَ .
و درود خدا بر او ، فرمود: عبرت ها چقدر فراوانند و عبرت پذيران چه اندك !

 

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
پنج شنبه

12-داستان زندگى آغازين آدم عليه السّلام و اعزام پيامبران عليهم السّلام
هنگامى كه خدا زمين را آماده زندگى انسان ساخت و فرمان خود را صادر فرمود، آدم عليه السّلام را از ميان مخلوقاتش برگزيد، و او را نخستين و برترين مخلوق خود در زمين قرار داد. ابتدا آدم را در بهشت جاى داده و خوراكى‏هاى گوارا به او بخشيد و از آنچه كه او را منع كرد پرهيز داد و آگاهش ساخت كه اقدام بر آن، نافرمانى بوده و مقام و ارزش او را به خطر خواهد افكند. امّا آدم عليه السّلام به آنچه نهى شد، اقدام كرد و علم خداوند در باره او تحقّق يافت، تا آن كه پس از توبه، او را از بهشت به سوى زمين فرستاد، تا با نسل خود زمين را آباد كند، و بدين وسيله حجت را بر بندگان تمام كرد، و پس از وفات آدم عليه السّلام زمين را از حجّت خالى نگذاشت و ميان فرزندان آدم عليه السّلام و خود، پيوند شناسايى برقرار فرمود، و قرن به قرن، حجّت‏ها و دليل‏ها را بر زبان پيامبران برگزيده آسمانی و حاملان رسالت خويش جارى ساخت، تا اينكه سلسله انبياء با پيامبر اسلام، حضرت محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به اتمام رسيد و بيان احكام و انذار و بشارت الهى به سر منزل نهايى راه يافت.

حکمت298

وَ قَالَ [عليه السلام] مَنْ بَالَغَ فِى الْخُصُومَةِ أَثِمَ وَ مَنْ قَصَّرَ فِيهَا ظُلِمَ وَ لَا يَسْتَطِيعُ أَنْ يَتَّقِيَ اللَّهَ مَنْ خَاصَمَ .
و درود خدا بر او ، فرمود: كسى كه در دشمنى زياده روى كند گناهكار ، و آن كس كه در دشمنى كوتاهى كند ستمكار است، و هر كس كه بى دليل دشمنى كند نمى تواند با تقوا باشد!.
 

mshtable

عضو جدید
سلام


خوب؛ از اول که یک نگاهی به خطبه اشباح بیاندازیم، متوجه پیوستگی و تدوین خوب مطالب می شویم. حضرت در توصیف خدا، اول صفات الهی را برشمرد و بیان نمود که خدا با صفات محدود مخلوقاتش به توصیف نمی آید. سپس برای توصیف دقیقتر، به بیان تدبیر الهی در آفرینش پرداخت. طراحی کلی خلقتش را در بخش 3 شرح داد و سپس به توضیح نحوه آفرینش جهان اشاره نمود و پس از آن به معرفی کارگزاران این جهان پرداخت و آنها را به عنوان نمونه ای برای عبادت خالص معرفی کرد. بعد به آماده سازی و تکمیل نهایی کره زمین جهت سکونت انسان اشاره نمود.


در بخشهای 12 و 13 حضرت به انتخاب آدم(ع) از میان مخلوقات و قرار دادن او به عنوان سر سلسله آدمیان و جریان هبوط آدم(ع) به زمین اشاره کرده است. و اینکه با آدم(ع) حجت پروردگاری خداوند و رابطه معرفتی با خداوند برای بندگان برپا شد و هیچ گاه بعد از او خدشه ای به آن وارد نشد و تا بعثت رسول اکرم(ص) حجت کامل شد و بشارت و انذار بیشتر قطع شد. با استقرار بشر در زمین، خداوند با ابزاری چون تعیین مقدار روزی و آسانی و سختی کسب آن، با ایجاد تغییرات در فقر و غنا، با سلامتی و مرض، با شادی و غم، و با تنظیم طول عمرها به شکل عادلانه ای زمینه آزمون و آبدیده شدن بشر را فراهم کرد.


نکته: عقیده شیعه بر عصمت پیامبران
طبق صریح قرآن آدم(ع) عصیان پروردگارش نمود و این باعث شد مورد اغوای شیطان واقع شود. ولی چون این عصیان در اتمسفر زمین و بستر گناه نبوده است و قبل از اتمام حجت با بندگان بوده است، دلیل بر عدم عصمت پیامبران نیست. زیرا عصمت پیامبران فلسفه دارد؛ چون آنها الگوی دیگرانند، نباید در درستی عملکرد آنها شبه ای برای مردم وجود داشته باشد. در واقع آدم(ع) بعد از هبوط به زمین و بعد از توبه از عصیان خود (پشیمانی از ترک توصیه پروردگار) به مقام پیامبری رسید.

دوستان؛ خوشحال میشم اشکال وارد کنین.
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
سلام


نکته: عقیده شیعه بر عصمت پیامبران
طبق صریح قرآن آدم(ع) عصیان پروردگارش نمود و این باعث شد مورد اغوای شیطان واقع شود. ولی چون این عصیان در اتمسفر زمین و بستر گناه نبوده است و قبل از اتمام حجت با بندگان بوده است، دلیل بر عدم عصمت پیامبران نیست. زیرا عصمت پیامبران فلسفه دارد؛ چون آنها الگوی دیگرانند، نباید در درستی عملکرد آنها شبه ای برای مردم وجود داشته باشد. در واقع آدم(ع) بعد از هبوط به زمین و بعد از توبه از عصیان خود (پشیمانی از ترک توصیه پروردگار) به مقام پیامبری رسید.

دوستان؛ خوشحال میشم اشکال وارد کنین.

سلام

پيامبران از هر نوع گناه و معصيت بدور بوده اند ، لذا نسبت عصيان به حضرت آدم (ع) به معني ترک اولي است نه گناه مطلق (1) يعني آنچه را که آدم و حوا مرتکب گرديدند ترک اولي بود يعني بهتر بود انجام نمي دادند به عبارت ديگر در واقع آنها مرتکب گناه و فعل حرامي نشدند اما آنچه را که انجام دادند ، مطابق شأن و منزلت آنها نبود .

نهي آدم از شجره ممنوعه يک نهي تحريمي نبود بلکه يک نهي کراهتي بود يعني خوردن از آن شجره براي آنان مکروه بود نه حرام ، ولي با توجه به مقام و موقعيت آدمي (ع) اين عمل با اهميت تلقي گرديد . و ارتکاب آن موجب مواخذه و مجازات او از طرف خداوند شد (2) در قرآن کريم مي خوانيم آدم (ع) معلم فرشتگان و مسجود آنها و نماينده خدا در زمين بود لذا با اين همه عظمت مقام ، هرگز شايسته نبود مرتکب چنين عمل مکروهي گردد .(3)



1 تفسير نمونه ، ج 13 ، ص 323 .
2 تفسير نمونه ، ج 6 ، ص 124 ، ج 1 ، ص188 .
3 تفسير نمونه ، ج 1 ، ص 187 .
 

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن الرحیم


تاریک شده دلم زبی تقوایی...
گرمای گنه سوز نجف می خواهم

برنامه هفته شصت و یکم

یکشنبه
ادامه خطبه 91
و قدر...اقرانها

وحكمت 299
وَ قَالَ [عليه السلام] مَا أَهَمَّنِى ذَنْبٌ أُمْهِلْتُ بَعْدَهُ حَتَّى أُصَلِّيَ رَكْعَتَيْنِ وَ أَسْأَلَ اللَّهَ الْعَافِيَةَ .
و درود خدا بر او ، فرمود:
آنچه كه بين من و خدا نارواست اگر انجام دهم و مهلت دو ركعت نماز داشته باشم كه از خدا عافيت طلبم، مرا اندوهگين نخواهد ساخت.

دوشنبه
عالم اسر...هو اهله

و حکمت 300
وَ سُئِلَ [عليه السلام] كَيْفَ يُحَاسِبُ اللَّهُ الْخَلْقَ عَلَى كَثْرَتِهِمْ فَقَالَ [عليه السلام] كَمَا يَرْزُقُهُمْ عَلَى كَثْرَتِهِمْ فَقِيلَ كَيْفَ يُحَاسِبُهُمْ وَ لَا يَرَوْنَهُ فَقَالَ [عليه السلام] كَمَا يَرْزُقُهُمْ وَ لَا يَرَوْنَهُ.
و درود خدا بر او ، فرمود: (از امام پرسيندند چگونه خدا با فراوانى انسان ها به حسابشان رسيدگى مى كند؟ آن چنان كه با فراوانى آنان روزيشان مى دهد! (و باز پرسيدند چگونه به حساب انسان ها رسيدگى مى كند كه او را نمى بينند، فرمود) همان گونه كه آنان را روزى مى دهد و او را نمى بينند.

سه شنبه
اللهم...سواک

وحکمت 301
وَ قَالَ [عليه السلام] رَسُولُكَ تَرْجُمَانُ عَقْلِكَ وَ كِتَابُكَ أَبْلَغُ مَا يَنْطِقُ عَنْكَ .
و درود خدا بر او ، فرمود: فرستاده تو بيانگر ميزان عقل تو ، و نامه تو گوياترين سخنگوى تو است!.

چهارشنبه
خطبه 92
دعونی...امیرا


و حکمت 302
وَ قَالَ [عليه السلام] مَا الْمُبْتَلَى الَّذِى قَدِ اشْتَدَّ بِهِ الْبَلَاءُ بِأَحْوَجَ إِلَى الدُّعَاءِ الَّذِى لَا يَأْمَنُ الْبَلَاءَ .
و درود خدا بر او ، فرمود: آن كس كه به شدت گرفتار دردى است نيازش به دعا بيشتر از تندرستى است كه از بلا در امان است نمى باشد.

پنج شنبه
خطبه93
اما...مسئولین

و حکمت 303
وَ قَالَ [عليه السلام] النَّاسُ أَبْنَاءُ الدُّنْيَا وَ لَا يُلَامُ الرَّجُلُ عَلَى حُبِّ أُمِّهِ .
و درود خدا بر او ، فرمود: مردم فرزندان دنيا هستند و هيچ كس را بر دوستى مادرش نمى توان سرزنش كرد.


جمعه:جمع بندی

التماس دعا
یا علی...
 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام دوستای گلم ممنونم ک همیشه با حضور گرمتون چراغ اینجارو روشن نگه میدارین.....:gol::gol::gol:

یکشنبه

[h=3] آفرينش امكانات زندگى [/h] روزى انسان‏ها را اندازه گيرى و مقدّر فرمود، گاهى كم و زمانى زياد، و به تنگى و وسعت به گونه‏ اى عادلانه تقسيم كرد تا هر كس را كه بخواهد با تنگى روزى يا وسعت آن بيازمايد، و با شكر و صبر، غنى و فقير را مورد آزمايش قرار دهد.

پس روزى گسترده را با فقر و بيچارگى در آميخت، و تندرستى را با حوادث دردناك پيوند داد، دوران شادى و سرور را با غصّه و اندوه نزديك ساخت، اجل و سر آمد زندگى را مشخّص كرد، آن را گاهى طولانى و زمانى كوتاه قرار داد، مقدّم يا مؤخّر داشت، و براى مرگ، اسباب و وسائلى فراهم ساخت، و با مرگ، رشته‏هاى زندگى را در هم پيچيد و پيوندهاى خويشاوندى را از هم گسست تا آزمايش گردند.


و درود خدا بر او ، فرمود: آنچه كه بين من و خدا نارواست اگر انجام دهم و مهلت دو ركعت نماز داشته باشم كه از خدا عافيت طلبم، مرا اندوهگين نخواهد ساخت.




 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوشنبه

[h=3]تعريف علم خداوند
[/h]
خداوند از اسرار پنهانى مردم و از نجواى آنان كه آهسته سخن مى‏گويند و از آنچه كه در فكرها بواسطه گمان خطور مى‏كند، و تصميم‏هايى كه به يقين مى‏پيوندد، و از نگاه‏هاى رمزى چشم كه از لابلاى پلك‏ها خارج مى‏گردد، آگاه است. خدا از آنچه در مخفى گاه‏هاى دل‏ها قرار دارد، و از امورى كه پشت پرده غيب پنهان است، و آنچه را كه پرده‏هاى گوش مخفيانه مى‏شنود،



و از اندرون لانه‏ هاى تابستانى مورچگان، و خانه‏ هاى زمستانى حشرات، از آهنگ اندوهبار زنان غم ديده و صداى آهسته قدم‏ها، آگاهى دارد.

خداى سبحان از جايگاه پرورش ميوه در درون پرده‏ هاى شكوفه‏ ها، و از مخفى‏گاه غارهاى حيوانات وحشى در دل كوه‏ها، و اعماق درّه‏ها، از نهانگاه پشّه ‏ها بين ساقه‏ ها و پوست درختان، از محل پيوستگى برگ‏ها به شاخسارها، و از جايگاه نطفه‏ ها در پشت پدران، آگاه است.

خدا از آنچه پرده ابر را به وجود مى‏آورد و به هم مى‏پيوندند، و از قطرات بارانى كه از ابرهاى متراكم مى‏بارند، و از آنچه كه گرد بادها از روى زمين برمى‏دارند، و باران‏ها با سيلاب آن را فرو مى‏نشانند و نابود مى‏كنند، از ريشه گياهان زمين كه ميان انبوه شن و ماسه پنهان شده است، از لانه پرندگانى كه در قلّه بلند كوه‏ها جاى گرفته، و از نغمه‏ هاى مرغان در آشيانه‏ هاى تاريك، از لؤلؤهايى كه در دل صدف‏ها پنهان است، و امواج درياهايى كه آنها را در دامن خويش پروراندند آگاهى دارد.

خدا از آنچه كه تاريكى شب آن را فرا گرفته، و يا نور خورشيد بر آن تافته، و آنچه تاريكى‏ها و امواج نور، پياپى آن را در بر مى‏گيرد، از اثر هر قدمى، از احساس هر حركتى، و آهنگ هر سخنى، و جنبش هر لبى، و مكان هر موجود زنده‏اى، و وزن هر ذرّه ‏اى، و ناله هر صاحب اندوهى اطلاع دارد

خدا هر آنچه از ميوه شاخسار درختان و برگ‏هايى كه روى زمين ريخته و از قرارگاه نطفه و بسته شدن خون و جنين كه به شكل پاره‏اى گوشت است، و پرورش دهنده انسان و نطفه آگاهى دارد،

و براى اين همه آگاهى، هيچ گونه زحمت و دشوارى براى او وجود ندارد و براى نگهدارى اين همه از مخلوقات رنگارنگ كه پديد آورده دچار نگرانى نمى‏شود، و در تدبير امور مخلوقات، سستى و ملالى در او راه نمى‏يابد، بلكه علم پروردگار در آنها نفوذ يافته و همه آنها را شماره كرده است، و عدالتش همه را در بر گرفته و با كوتاهى كردن مخلوقات در ستايش او، باز فضل و كرمش تداوم يافته است.




درود خدا بر او ، فرمود: (از امام پرسيندند چگونه خدا با فراوانى انسان ها به حسابشان رسيدگى مى كند؟ آن چنان كه با فراوانى آنان روزيشان مى دهد! (و باز پرسيدند چگونه به حساب انسان ها رسيدگى مى كند كه او را نمى بينند، فرمود) همان گونه كه آنان را روزى مى دهد و او را نمى بينند.
 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
سه شنبه

[h=3]نيايش امير المؤمنين عليه السّلام
[/h] خدايا تويى سزاوار ستايش‏هاى نيكو، و بسيار و بى شمار تو را ستودن اگر تو را آرزو كنند پس بهترين آرزويى، و اگر به تو اميد بندند، بهترين اميدى. خدايا درهاى نعمت بر من گشودى كه زبان به مدح غير تو نگشايم. و بر اين نعمت‏ها غير از تو را ستايش نكنم، و زبان را در مدح نوميد كنندگان،و آنان كه مورد اعتماد نيستند باز نكنم.

[h=4] خداوندا هر ثناگويى از سوى ستايش شده پاداشى دارد، به تو اميد به ستم كه مرا به سوى ذخائر رحمت و گنج‏هاى آمرزش آشنا كنى. خدايا اين بنده توست كه تو را يگانه مى‏خواند، و توحيد و يگانگى تو را سزاست، و جز تو كسى را سزاوار اين ستايش‏ها نمى‏داند. خدايا مرا به درگاه تو نيازى است كه جز فضل تو جبران نكند، و آن نيازمندى را جز عطا و بخشش تو به توانگرى مبدّل نگرداند، پس در اين مقام رضاى خود را به ما عطا فرما، و دست نياز ما را از دامن غير خود كوتاه گردان كه «تو بر هر چيزى توانايى».



و درود خدا بر او ، فرمود: فرستاده تو بيانگر ميزان عقل تو ، و نامه تو گوياترين سخنگوى تو است!.



[/h][h=1]
[/h]
 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
چهارشنبه

(پس از قتل عثمان آنگاه كه مردم هجوم آوردند تا با امام على عليه السّلام بيعت كنند، در روز جمعه 25 ذى الحجّه سال 35 هجرى در مدينه فرمود)
[h=3]علل نپذيرفتن خلافت [/h] مرا واگذاريد و ديگرى را به دست آريد، زيرا ما به استقبال حوادث و امورى مى‏رويم كه رنگارنگ و فتنه آميز است، و چهره‏ هاى گوناگون دارد و دل‏ها بر اين بيعت ثابت و عقل‏ها بر اين پيمان استوار نمى‏ماند، چهره افق حقيقت را (در دوران خلافت سه خليفه) ابرهاى تيره فساد گرفته، و راه مستقيم حق ناشناخته ماند. آگاه باشيد، اگر دعوت شما را بپذيرم، بر أساس آنچه كه مى‏دانم با شما رفتار مى‏كنم و به گفتار اين و آن، و سر زنش سرزنش كنندگان گوش فرا نمى‏دهم. اگر مرا رها كنيد چون يكى از شما هستم كه شايد شنواتر، و مطيع‏تر از شما نسبت به رييس حكومت باشم، در حالى كه من وزير و مشاورتان باشم بهتر است كه امير و رهبر شما گردم.


و درود خدا بر او ، فرمود: آن كس كه به شدت گرفتار دردى است نيازش به دعا بيشتر از تندرستى است كه از بلا در امان است نمى باشد.

 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
پنج شنبه

(برخى از مورّخان نقل كرده‏اند كه اين سخنرانى امام عليه السّلام پس از حادثه جنگ نهروان در سال 38 هجرى ايراد شد).

[h=3] ويژگى‏هاى علمى و سياسى امام على عليه السّلام
[/h] پس از حمد و ستايش پروردگار، اى مردم من بودم كه چشم فتنه را كندم، و جز من هيچ كس جرأت چنين كارى را نداشت، آنگاه كه امواج سياهى‏ ها بالا گرفت و به آخرين درجه شدّت خود رسيد. پس از من بپرسيد پيش از آن كه مرا نيابيد. سوگند به خدايى كه جانم در دست اوست، نمى‏پرسيد از چيزى كه ميان شما تا روز قيامت مى‏گذرد، و نه از گروهى كه صد نفر را هدايت يا گمراه مى‏سازد، جز آن كه شما را آگاه مى‏سازم و پاسخ مى‏دهم. و از آن كه مردم را بدان مى‏خواند و آن كه رهبريشان مى‏كند و آن كه آنان را مى‏راند،


و آنجا كه فرود مى‏آيند و آنجا كه بار گشايند و آن كه از آنها كشته شود و آن كه بميرد، خبر مى‏دهم. آن روز كه مرا از دست داديد، و نگرانى‏ها و مشكلات بر شما باريدن گرفت، و بسيارى از پرسش كنندگان به حيرت فرو رفته مى‏گويند سر انجام چه خواهد شد كه گروه بسيارى از پرسش شوندگان از پاسخ دادن فرو مانند.


و درود خدا بر او ، فرمود: مردم فرزندان دنيا هستند و هيچ كس را بر دوستى مادرش نمى توان سرزنش كرد!
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
بسم الله الرحمن الرحیم

جمع بندی برنامه هفته پنجاه و هشتم


خطبه89 خطبه90 خطبه91

حکمت
283 و284 و285 و286 و278



&&&&&&&&&&&&&&&&


عبرت آموزى از روزگار جاهليّت

اى بندگان خدا عبرت گيريد، و همواره به ياد زندگانى پدران و برادران خود در جاهليّت باشيد، كه از اين جهان رفتند و در گرو اعمال خود بوده، برابر آن محاسبه مى ‏گردند.

به جان خودم سوگند پيمانى براى زندگى و مرگ و نجات از مجازات الهى بين شما و آنها بسته نشده است، و هنوز روزگار زيادى نگذشته، و از آن روزگارانى كه در پشت پدران خود بوديد زياد دور نيست.

به خدا سوگند، پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم چيزى به آنها گوشزد نكرد جز آن كه من همان را به شما مى ‏گويم، شنوايى امروز شما از شنوايى آنها كمتر نيست، همان چشم ‏ها و قلب‏هايى كه به پدرانتان دادند به شما نيز بخشيدند.

به خدا سوگند، شما پس از آنها مطلبى را نديده‏ ايد كه آنها نمى ‏شناختند، و شما به چيزى اختصاص داده نشديد كه آنها محروم باشند، راستى حوادثى به شما روى آورده مانند شترى كه مهار كردنش مشكل است، و ميان بندش سست و سوارى بر آن دشوار است. مبادا آنچه كه مردم دنيا را فريفت شما را بفريبد كه دنيا [دامى است مانند] سايه‏ اى گسترده و كوتاه، [كه‏] تا سر انجامى روشن و معيّن [يعنى مرگ آدميان را رها نمى ‏كند.]


&&&&&&&&&&&&&&&&


خدا شناسى


سپاس خداوندى را، كه بى آن كه ديده شود شناخته شده، و بى آنكه انديشه‏ اى به كارگيرد آفريننده است، خدايى كه هميشه بوده و تا ابد خواهد بود، آنجا كه نه ازآسمان داراى برج ‏هاى زيبا خبرى بود، و نه از پرده‏ ه اى فرو افتاده اثرى بهچشم مى ‏خورد، نه شبى تاريك و نه دريايى آرام، نه كوهى با راه‏هاى گشوده، نه درّه‏اى پر پيچ و خم، نه زمين گسترده، و نه آفريده‏ هاى پراكنده وجود داشت. خدا پديد آورنده پديده ‏ها و وارث همگان است، خداى آنان و روزى دهنده ايشان است، آفتاب و ماه به رضايت او مى ‏گردند كه هر تازه ‏اى را كهنه، و هر دورى را نزديك مى ‏گردانند

خدا، روزى مخلوقات را تقسيم كرد، و كردار و رفتارشان را بر شمرد، ازنفس‏ ها كه مى ‏زنند، و نگاه‏هاى دزديده كه دارند، و رازهايى كه در سينه‏ هاپنهان

اوست خدايى كه با همه وسعتى كه رحمتش دارد، كيفرش بر دشمنان سخت است و با سختگيرى كه دارد، رحمتش همه دوستان را فرا گرفته است

هر كس كه با او به مبارزه بر خيزد بر او غلبه مى ‏كند، و هر كس دشمنى ورزدهلاكش مى‏ سازد، هر كس با او كينه و دشمنى ورزد تيره روزش كند، و بر دشمنانش پيروز است

هر كس بهاو توكّل نمايد او را كفايت كند، و هر كس از او بخواهد، مى‏ پردازد، و هر كس براى خدا به محتاجان قرض دهد وامش را بپردازد، و هر كه او را سپاس گويد،پاداش نيكو دهد.


&&&&&&&&&&&&&&&&

اندرزهاى حكيمانه

بندگان خداخود را بسنجيد قبل از آن كه موردسنجش قرار گيريد،
پيش از آن كه حسابتان را برسند حساب خود را برسيد، و پيشاز آن كه راه گلو گرفته شود نفس راحت بكشيد، وپيش از آن كه با زور شما رابه اطاعت وادارند، فرمانبردار باشيد. بدانيدهماناآن كس كه خود را يارى نكند و پند دهنده و هشدار دهنده خويش نباشد، ديگرى هشدار دهنده و پند دهنده او نخواهد بود.

&&&&&&&&&&&&&&&&

خدا شناسى


ستايش خدايى را سزاست كه نبخشيدن بر مال او نيفزايد، و بخشش او را فقير نسازد،زيرا هر بخشنده‏ اى جز او، اموالش كاهش يابد، و جز او هر كس از بخشش دست كشد مورد نكوهش قرار گيرد.اوست بخشنده انواع نعمت‏ها و بهره‏ هاى فزاينده وتقسيم كننده روزى پديده‏ ها، مخلوقات همه جيره خوار سفره اويند، كه روزى همه را تضمين، واندازه‏ اش را تعيين فرمود

به مشتاقان خويش و خواستاران آنچه در نزد اوست راه روشن را نشان داد، سخاوت او را درآنجا كه از اوبخواهند، با آنجا كه از او درخواست نكنند، بيشتر نيست. خدااوّلى است كه آغاز ندارد، تا پيش از او چيزى بوده باشد، و آخرى است كه پايان ندارد تاچيزى پس از او وجود داشته باشد


در پيش اوآنقدر از نعمت‏ها وجود دارد كه هر چه انسان‏هادرخواست كنند تمامى نپذيرد،چون او بخشنده‏ اى است كه درخواست نيازمندان چشمه جود او را نمى ‏خشكاند،و اصرار و درخواست‏ هاى پياپى او را به بخل ورزيدن نمى ‏كشاند.


&&&&&&&&&&&&&&&&


حکمت ها




جاهلان شما پْر تلاش، و اگاهان شما تن پرور و كوتاهى ورزند!.

&&&&&&&&&&&&&&&&

دانش، راه عذر تراشى را بر بهانه جويان بسته است.

&&&&&&&&&&&&&&&&

آنان كه وقتشان پايان يافته خواستار مهلتند ، و آنان كه مهلت دارند كوتاهى مى ورزند!.

&&&&&&&&&&&&&&&&

مردم چيزى را نگفتند خوش باد، جز آن كه روزگار، روز بدى را براى او تدارك ديد.

&&&&&&&&&&&&&&&&

(از قَدُر پرسيدند، پاسخ داد: )راهى است تاريك ، آن را مى پيمائيد ، و دريايى است ژرف ، وارد آن نشويد ، و رازى است خدايى ، خود را به زحمت نيندازيد.

&&&&&&&&&&&&&&&&


نوشته های دوست گرامی
mshtable


ترجمه (در برخی از قسمت­ها که ترجمه ناقص یا غلط می­نمود، دست برده ­ام. همچنین در حد ممکن قسمتهای کلیدی که به نظرم مقصود خطبه را جهت می­دهند یا قابل تأمل هستند را مشخص کرده ­ام):
ای پرسش‏ کننده، درست بنگر، آنچه را که قرآن از صفات خدا بيان می‏دارد، به آن اعتماد کن، و از نور هدايتش بهره گير، و آنچه را که شيطان تو را به دانستن آن واميدارد که کتاب خدا آن را بر تو واجب نکرده، و در سنت پيامبر(ص) و امامان هدايتگر(ع) نيامده - رها کن و علم آن را به خدا واگذار، که اين نهايت حق پروردگار بر تو است. بدان، آنها که در علم استوارند، خدا آنها را از فرو رفتن در آنچه که بر آنها پوشيده است و تفسير آن را نمی‏دانند، و از فرو رفتن در اسرار نهان بی‏ نياز ساخته است، و آنان را از اين رو که به عجز و ناتوانی خود در برابر غيب و آنچه که تفسير آن را نمی‏دانند اعتراف می‏کنند، ستايش فرمود، و ترک ژرف‏ نگری آنان در آنچه که خدا بر آنان واجب نساخته را راسخ بودن در علم نامیده است. پس به همين مقدار بسنده کن! و خدا را با ميزان عقل خود ارزيابی مکن، تا از تباه‏ شدگان نباشی.

اوست خدای توانايی که اگر وهم و خيال انسانها بخواهد برای درک اندازه قدرتش تلاش کند، و افکار بلند و دور از وسوسه‏ های دانشمندان، بخواهد ژرفای غيب ملکوتش را درنوردد، و قلبهای سراسر عشق مشتاقان، برای درک کيفيت صفات او کوشش نمايد، و عقل ها با تلاش وصف‏ناپذير از راههای بسيار ظريف و باريک بخواهند ذات او را درک کنند، دست قدرت بر سينه همه نواخته باز گرداند، در حالی که در تاريکيهای غيب برای رهايی خود به خدای سبحان پناه می­برند، و با نااميدی، و اعتراف به عجز از معرفت ذات خدا، باز می‏گردند، که با فکر و عقل نارسای بشری نمی‏توان او را درک کرد، و اندازه جلال و عزت او در قلب انديشمندان راه نمی‏يابد.

خدايی که پديدها را از هيچ آفريد بدون نمونه‏ ای تا از آن استفاده کند و يا نقش ه‏ای از آفريننده‏ای پيش از خود که از آن در آفريدن موجودات بهره گيرد؛ و آنچه از ملکوت قدرت خويش و شگفتيها - که در آثار رحمتش از آنها سخن رفته - به ما نشان داد؛ و اعتراف مخلوق به نیازمندی در برقراری آن [نظامات] با قدرت محدودش؛ همه ما را به ضرورت اقامه­ ی حجت در برابر وی با کسب معرفتش رهنمون می­سازد. که شگفتی­هایی که آثار صنعت او به ظهور رسانده و پرچم­ های حکمتش پديدار است. که هر يک از پديده ‏ها حجتی برای او و راهنمایی به سوی او شده است‏. گرچه مخلوقی به ظاهر ساکت باشد ولی اثباتش بر تدبير خداوندی، گويا و استدلال آن بر وجود پدید آورنده، استوار می­باشد.

خداوندا! گواهی می‏دهم، آن کس که تو را به اعضای گوناگون پديده‏ها و مفاصل به هم پيوسته که به فرمان حکيمانه تو در لابلای عضلات پديد آمده، تشبيه می‏کند، هرگز در ژرفای ضمير خود تو را نشناخته، و قلب او با يقين انس نگرفته است، و نمی‏داند که هرگز برای تو همانندی نيست و گويا بيزاری پيروان گمراه از رهبران فاسد خود را نشنيده که می‏گويند: (به خدا سوگند ما در گمراهی آشکار بوديم که شما را با خدای جهانيان مساوی پنداشتيم). دروغ گفتند آنان که برای تو جایگزین قائل شدند، و با خيالات خود، تو را به هیئت مخلوقات پنداشتند، و با پندار نادرست تو را تجزيه کردند، و به استعداد عقل­هاشان تو را با [معیار] قدرت گوناگون مخلوقات ارزیابی نمودند. خدايا! گواهی می‏دهم آن کس که تو را با چيزی از آفريده‏های تو مساوی شمارد از تو روی برتافته، و آنکه از تو روی‏گردان شود بر اساس آيات محکم قرآن، و شهادت براهين روشن تو، کافر است. تو همان خدای نامحدودهستی که در انديشه‏ ها نگنجی تا چگونگی ذات تو را درک نمايند، و در خيال و وهم نيايی تا تو را محدود و دارای حالات گوناگون پندارند.




********************

ومن الله التوفیق
التماس دعا

http://www.www.www.iran-eng.ir/images/smilies/icon_gol.gif

 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
بسم الله الرحمن الرحیم
یا علی مدد

جمع بندی برنامه هفته پنجاه و نهم

ادامه خطبه
91

حکمت
289و290و291و292و293

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&


وصف پروردگار در آفرينش موجودات گوناگون

آنچه را آفريد با اندازه گيرى دقيقى استوار كرد، و با لطف و مهربانى نظمشان داد، و به خوبى تدبير كرد.

هرپديده را براى همان جهت كه آفريده شد به حركت در آورد، چنانكه نه از حد ومرز خويش تجاوز نمايد و نه در رسيدن به مراحل رشد خود كوتاهى كند،پس چگونه ممكن است سرپيچى كند در حالى كه همه موجودات از اراده خدا سرچشمه مى ‏گيرند

خدايى كه پديد آورنده موجودات گوناگون است، بدون احتياج به انديشه و فكرى كه به آن روى آورد، يا غريزه‏اى كه در درون پنهان داشته باشد، و بدون تجربه ازحوادث گذشته، و بدون شريكى كه در ايجاد امور شگفت انگيز ياريش كند، موجوداترا آفريد

پس آفرينش كامل گشت و به عبادت و اطاعت او پرداختند، دعوت او را پذيرفتند ودر برابر فرمان الهى سستى و درنگ نكردند و در اجراى فرمان الهى توقف نپذيرفتند.پس كجى ‏هاى هر چيزى را راست، و مرزهاى هر يك را روشن ساخت، و با قدرت خداوندى بين اشياء متضاد هماهنگى ايجاد كرد، و وسايل ارتباط آنان را فراهم ساخت، و موجودات را از نظر حدود، اندازه، و غرائز، و شكل‏ها، و قالب‏ها، وهيأتهاى گوناگون، تقسيم و استوار فرمود، و با حكمت و تدبير خويش هر يكى رابه سرشتى كه خود خواست در آورد.


&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&


چگونگى آفرينش آسمان‏ها

فضاى باز وپستى و بلندى و فاصله ‏هاى وسيع آسمان‏ها را بدون اينكه بر چيزى تكيه كند،نظام بخشيد و شكاف‏هاى آن را به هم آورد، و هر يك را با آنچه كه تناسب داشت و جفت بود پيوند داد، و دشوارى فرود آمدن و برخاستن را بر فرشتگانى كه فرمان او را به خلق رسانند يا اعمال بندگان را بالا برند آسان كرد.

در حالى
كه آسمان را به صورت دود و بخار بود به آن فرمان داد، پس رابطه‏هاى آن رابر قرار ساخت، سپس آنها را از هم جدا كرد و بين آنها فاصله انداخت، و بر هرراهى و شكافى از آسمان، نگهبانى از شهاب‏ هاى روشن گماشت، و با دست قدرت آنها را از حركت ناموزون در فضا نگهداشت، و دستور فرمود تا برابر فرمانش تسليم باشند.

و آفتاب را نشانه روشنى بخش روز، و ماه را، با نورى كم رنگ
براى تاريكى شب‏ها قرار داد، و آن دو را در مسير حركت خويش به حركت درآورد، و حركت آن دو را دقيق اندازه گيرى كردتا در درجات تعيين شده حركت كنند كه بين شب و روز تفاوت باشد، و قابل تشخيص شود، و با رفت و آمد آن‏هاشماره سالها، و اندازه گيرى زمان ممكن باشد. پس در فضاى هر آسمان فلك آن راآفريد، و زينتى از گوهرهاى تابنده و ستارگان درخشنده بياراست، و آنان راكه خواستند اسرار آسمان‏ها را دزدانه دريابند، با شهاب‏هاى درخشنده سوزانتير باران كرد، و تمامى ستارگان از ثابت و استوار، و گردنده و بى قرار،فرود آينده و بالا رونده، و نگران كننده و شادى آفرين را، تسليم اوامر خودفرمود.


&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&


ويژگى ‏هاى فرشتگان

سپس، خداوند سبحان براى سكونت بخشيدن درآسمان‏ها، وآباد ساختن بالاترين قسمت از ملكوت خويش، فرشتگانى شگفت آفريد،و تمامشكاف‏ ها و راه‏ هاى گشاده آسمان‏ها را با فرشتگان پر كرد، و فاصله جوّآسمان را از آنها گستراند، كه هم اكنونصداى تسبيح آنها فضاى آسمان‏هارا پر كرده: در بارگاه قدس، درون پرده ‏هاى حجاب و صحنه‏ هاى مجد و عظمت پروردگار، طنين انداز است.

درما وراى آنها زلزله‏ هايى است كه گوش‏ها راكر مى‏ كند و شعاع‏ه اى خيره كننده نور، كه چشم‏ ها را از ديدن باز مى‏دارد، و ناچار خيره بر جاى خويش مى ‏ماند. خدا فرشتگان را در صورت‏هاىمختلف و اندازه‏ هاى گوناگون آفريد، و بال و پرهايى براى آنها قرار داد،آنها كه همواره در تسبيح جلال و عزّت پروردگار به سر مى ‏برند، و چيزى ازشگفتى‏ هاى آفرينش پديده ها را به خود نسبت نمى ‏دهندو در آنچه از آفرينشپديده‏ ها كه خاص خداست، ادّعايى ندارند:
«بلكه بندگانى بزرگوارند، كهدر سخن گفتن از او پيشى نمى ‏گيرند و به فرمان الهى عمل مى‏ كنند»

خدافرشتگان را امين وحى خود قرار داد، و براى رساندن پيمان امر و نهى خود بهپيامبران، از آنها استفاده كرد، و روانه زمين كرده، آنها را از ترديد شبهات مصونيّت بخشيد، كه هيچ كدام از فرشتگان از راه رضاى حق منحرف نمى ‏گردند.

سنگينى‏ هاى گناهان هرگز آنها را در انجام وظيفه دل سرد نساخت،و گذشت شب و روز آنها را به سوى مرگ سوق نداد

تيرهاى شك و ترديد خلل درايمانشان ايجاد نكرد، و شك و گمان در پايگاه يقين آنها راه نيافت، وآتشكينه در دل‏هايشان شعله ‏ور نگرديد، حيرت و سرگردانى آنها را از ايمانى كه دارند و آنچه از هيبت و جلال خداوندى كه در دل نهادند جدا نساخت ووسوسه‏ ها در آنها راه نيافته، تا شك و ترديد بر آنها تسلط يابد.


&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&


اقسام فرشتگان

گروهى از فرشتگان در آفرينش ابرهاى پر آب، و درآفرينش كوه‏ هاى عظيم وسر بلند، و خلقت ظلمت و تاريكى ‏ها نقش دارند، وگروهى ديگر، قدم‏ هايشان تا ژرفاى زمين پايين رفته، و چونان پرچمهاى سفيدى دل فضا را شكافته ‏اند، ودر زير آن بادهايى است كه به نرمى حركت كرده و درمرزهاى مشخّصى نگاهش مى‏دارد.

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&


صفات والاى فرشتگان

اشتغال به عبادت پروردگار، فرشتگان را ازديگر كارها باز داشته، و حقيقتايمان ميان آنها و معرفت حق، پيوند لازم ايجاد كرد، نعمت يقين آنها راشيداى حق گردانيد كه به غير خدا هيچ علاقه‏اى ندارند.

شيرينى معرفت خدا را چشيده و از جام محبّت پروردگار سيرابشدند، ترس و خوف الهى درژرفاى جان فرشتگان راه يافته، و از فراوانى عبادتقامتشان خميده و شوق ورغبت فراوان،از زارى و گريه ‏شان نكاسته است.

مقام والاى فرشتگان، از خشوع و فروتنى آنان كمنكرد، و غرور و خود بينىدامنگيرشان نگرديد، تا اعمال نيكوى گذشته راشماره كنند، و سهمى از بزرگى وبزرگوارى براى خود تصوّر نمايند.


فرشتگان، ايمان به خداى صاحب عرش را ذخيرهروزبى نوايى خود قرار داده و آن هنگام كه خلق به غير خدا روى مى ‏آوردآنهاتنها متوجّه پروردگار خويشند، هيچ گاه عبادت خدا را پايان نمى‏ دهند، وشوق و علاقه خود را از انجام اوامر الهى و اطاعت پروردگار سست نمى ‏كنند

آنچه آنان را شيفته اطاعت خدا كرده بذر محبّت است كه در دل مى‏ پرورانند،وهيچ گاه دل از بيم و اميد او بر نمى ‏دارند. عوامل ترس آنها را ازمسؤوليت باز نمى‏ دارد تا در انجام وظيفه سستى ورزند، طمع‏ ها به آنانشبيخون نزدهتا تلاش دنيا را بر كار آخرت مقدّم دارند، اعمال گذشته خود رابزرگ نمى ‏شمارند، و اگر بزرگ بشمارند اميدوارند، و اميد فراوان نمى‏گذارد تا ازپروردگار ترسى در دل داشته باشند.


&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&


حکمت ها

در گذشته برادرى دينى داشتم كه در چشم من بزرگ مقدار بود چون دنياى حرام در چشم او بى ‏ارزش مى ‏نمود،و از شكم بارگى دور بود،پس آنچه را نمى‏يافت آرزو نمى ‏كرد، و آنچه را مى ‏يافت زياده روى نداشت.
در بيشتر عمرش ساكت بود، امّا گاهى كه لب به سخن مى‏ گشود بر ديگر سخنوران برترى داشت، و تشنگى پرسش كنندگان را فرو مى ‏نشاند.
به ظاهر ناتوان و مستضعف مى‏نمود، امّا در برخورد جدّى چونان شير پيشه مى‏خروشيد، يا چون مار بيابانى به حركت در مى ‏آمد.
تا پيش قاضى نمى‏ رفت دليلى مطرح نمى ‏كرد، و كسى را كه عذرى داشت سرزنش نمى‏ كرد، تا آن كه عذر او را مى شنيد،
از درد شكوه نمى‏ كرد، مگر پس از تندرستى و بهبودى،
آنچه عمل مى ‏كرد مى‏گفت، و بدانچه عمل نمى‏كرد چيزى نمى‏ گفت،
اگر در سخن گفتن بر او پيشى مى ‏گرفتند در سكوت مغلوب نمى ‏گرديد.و بر شنيدن بيشتر از سخن گفتن حريص بود.
اگر بر سر دو راهى دو كار قرار مى ‏گرفت، مى‏انديشيد كه كدام يك باخواسته نفس نزديك‏تر است با آن مخالفت مى ‏كرد،
پس بر شما باد روى آوردن به اينگونه ازارزش‏هاى اخلاقى، و با يكديگر در كسب آنها رقابت كنيد، و اگر نتوانستيد،بدانيد كه به دست آوردن برخى از آن ارزش‏هاى اخلاقى بهتر از رها كردن همه است.
اگر بر سر دو راهى دو كار قرار مى گرفت، مى ‏انديشيد كه كدام يك باخواسته نفس نزديك‏تر است با آن مخالفت مى ‏كرد


&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

اگر خدا بر گناهان وعدة عذاب هم نمى داد ، لازم بود به خاطر سپاسگزارى از نعمت هايش نافرمانى نشود.

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

(به هنگام دفن رسول خدا ص)
همانا شكيبايى نيكوست جز در غم از دست دادنت، و بى تابى نا پسند است، جز دراندوه مرگ تو، مصيبت تو بزرگ ، و مصيبت هاى پيش از تو و پس از تو ناچيزند.


&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

همنشين بى خرد مباش، كه كار زشت را زيبا جلوه داده ، دوست دارد تو همانند او باشي.


&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&


نوشته های دوست گرامی
mshtable

شرح قسمتی از خطبه اشباح نهج البلاغه درباره ملائک: به نظرم ...

کلیات
-هدف اصلی حضرت امیر از طرح مبحث ملائک در این چند بخش، بیان اصول کلی عبادت و لغزشگاههای عبادت برای انسان است از راه بیان نحوه عبادت فرشتگان و خصوصیاتی از انسانها که فرشتگان از آنها مبری هستند. در واقع انسان که اشرف مخلوقات است، باید از این لغزشگاه ها رهایی یابد و به اوج عبادت که هدف اصلی خلقتش است برسد. و لذا طرح عبادت فرشتگان به عنوان یک الگو یک قیاس مع الفارق نیست.


-و اینکه در بخش هایی در مبحث ملائک حضرت سخن از پدیده های غیبی از آسمان ها و خلقت میبرد، مقصودش این نبوده که مردم را به چیزهایی از عالم غیب که نمیدانند، دانا کند؛ بلکه در مقام آگاهی دادن و دید بخشیدن به مردم درباره عظمت خلقت خدا و عمق ندانسته های ما از عالم غیب این سخنان را ایراد فرموده، وگرنه می بایست اصولی و آموزشی و گام به گام و پیوسته و مبسوط صحبت می کرد. هرچند چون بحث اصلی پیرامون ملائک می گردد، توصیف نسبتاً جامعی درباره آنها ارائه شده است.*


-از دلایل دیگر بحث حضرت در مورد ملائک، یکی - نظر به موضوع کلی خطبه اشباح - بیان نظام کارگزاری خداوند در خلقتش می باشد و دیگری طرح موضوع ایمان به غیب.


-ابن ابی الحدید ذیل این بخشها سخنی بدین مضمون دارد: اگر هم فصحای عرب به پای حضرت امیر می رسیدند، هیچگاه چنین محتوایی به ذهن آنها خطور نمی کرد. زیرا که آنها با شتر و اسب و کوه و بیابان و جنگ و نهایتاً مکارم اخلاق سروکار داشتند.(منبع: برگرفته از شرح نهج البلاغه فیض الاسلام)


اما بپردازیم به هدف اصلی فوق الذکر

در مورد عبادت نکات و جزئیات فراوان و عمیقی در این بخش های خطبه مطرح شده است که شرح آنها مجال کتابها میطلبد! اما فقط به یک نکته کلی تر و کاربردی می پردازم:
شناخت (معرفت صحیح) -> شدت و تداوم شوق (به دلیل شناخت عمیق از بی نهایت بودن خداوند) -> شدت و تداوم همیشگی در طلب و تضرع (که در آیه 20 سوره انبیاء هم به آن اشاره شده است)


توضیح اینکه اگر خیر و خوبی و کمال مثبت و اوج سعادت و حق مطلق را و همچنین شر و بدی و کمال منفی و اوج شقاوت و باطل مطلق را دو بینهایت قرینه هم در نظر بگیریم و بین آنها یک خط (صراط) مستقیم فرض کنیم و همچنین فرض کنیم که فرد در آغاز تولدش جایی نزدیک وسط این خط قرار دارد و می تواند در طول زندگی در هر جهتی حرکت کند؛ حتماً شما هم با افراد پر افت و خیز مواجه شده اید؛ کسانی که در زندگی همواره در دایره ای محدود گاه چند گام به سوی حق برمیدارند و گاه از فرط! مثبت بودن خود خسته می شوند و می گویند بگذار قدری هم منفی باشیم اما همین که چندگامی به سمت باطل رفتند از اوج! گنهکار بودن خود متنبه می شوند و ... هموارهدر همان دایره محدود به سر می برند.


و اما دو نکته

وَ وَصَلَت حَقائِقُ الایمانِ بَینَهم وَ بَینَ مَعرِفَتِه -> مبنای پیشرفتبشر در کسب دانش و معرفت همواره پذیرفتنتزها و مدلهایی بوده است که فرضیه ها بر اساس آنها اثبات می شوند. مثلاً در علم کامپیوتر حدود 70 سال پیش آلن تورینگ مسایلی را مطرح کرد که هنوز هم اعتقاد بر این است که اثباتی برای آنها وجود ندارد. ولی دانشمندان این علم با پذیرفتن آن پیشفرض ها، طی این مدت پیشرفتی حاصل کردند که آثار آن امروزه زندگی آدمی را کاملاً متحول کرده و تحت تأثیر قرار داده است. با ایمانبه معارف وحیانی می توان به جایی رسید که حتی تصور آن در خیال ما هم نمی گنجد.


فَحَنَوا بِطول الطّاعَةِ اعتدال ظهورهم -> اشاره به منعطف بودن و قابلیت تغییر (رشد) در فرشتگان. که البته در متن شواهد بیشتری هم موجود است.

* هرچند ما نمی توانیم صحت این سخنان حضرت را بدلیل نقصدانشی که داریم تأیید کنیم، دلیلی هم بر رد آن نداریم. در عین حال این سخنان همسو با آیات فراوانی از قرآن و در واقع شرح و بسط آنها محسوب می شود که برای اهل ایمان خود نوعی اثبات محسوب می شود.

********************

ومن الله التوفیق
التماس دعا

:gol:
 

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن الرحیم


كس را چه زور و زهره كه وصف على كند
جبار در مناقب او گفته هل اتى
فردا كه هر كسى به شفيعى زنند دست
مائيم و دست و دامن معصوم مرتضى

هفته شصت و دوم

یکشنبه
ادامه خطبه 93
و ذلک...بلدا

حکمت 304
و قَالَ [عليه السلام] إِنَّ الْمِسْكِينَ رَسُولُ اللَّهِ فَمَنْ مَنَعَهُ فَقَدْ مَنَعَ اللَّهَ وَ مَنْ أَعْطَاهُ فَقَدْ أَعْطَى اللَّهَ .

و درود خدا بر او ، فرمود: نيازمندى كه به تو روى آورده فرستادة خداست ، كسى كه از يارى او دريغ كند، از خدا دريغ كرده، و آن كس كه به او بخشش كند، به خدا بخشيده است.

دوشنبه
الا...یری

حكمت 305
وَ قَالَ [عليه السلام] مَا زَنَى غَيُورٌ قَطُّ .
و درود خدا بر او ، فرمود: غيرتمند هرگز زنا نمى كند.

سه شنبه
نحن ...یعطونیه

حكمت 306
وَ قَالَ [عليه السلام] كَفَى بِالْأَجَلِ حَارِساً .
و درود خدا بر او ، فرمود: اجل ، نگهبان خوبى است.

چهارشنبه
خطبه 94
فتبارک...خلف

حكمت 307
وَ قَالَ [عليه السلام] يَنَامُ الرَّجُلُ عَلَى الثُّكْلِ وَ لَا يَنَامُ عَلَى الْحَرَبِ .
قال الرضى و معنى ذلك أنه يصبر على قتل الأولاد و لا يصبر على سلب الأموال .

و درود خدا بر او ، فرمود: آدم داغدار مى خوابد، اما كسى كه مالش غارت شده نمى خوابد.
مى گويم: (معناى سخن امام، اين است كه انسان بر كشته شدن فرزندان بردبارى مى كند اما در غارت ربوده شدن اموال بردبار نيست).


پنج شنبه
حتی ...امم

حكمت 308
وَ قَالَ [عليه السلام] مَوَدَّةُ الْآبَاءِ قَرَابَةٌ بَيْنَ الْأَبْنَاءِ وَ الْقَرَابَةُ إِلَى الْمَوَدَّةِ أَحْوَجُ مِنَ الْمَوَدَّةِ إِلَى الْقَرَابَةِ .
و درود خدا بر او ، فرمود: دوستى ميان پدران ، سبب خويشاوندى فرزندان است. خويشاوندى به دوستى نيازمندتر است از دوستى به خويشاوندي.

یا علی مدد
التماس دعا...



 
آخرین ویرایش:

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
یکشنبه

[h=3]خبر از فتنه‏ هاى آينده
[/h] اين حوادث هنگامى رخ نشان مى‏دهد كه جنگ در ميان شما طولانى شود، و دنيا چنان بر شما تنگ گردد كه ايّام بلا را طولانى پنداريد، تا روزى كه خداوند پرچم فتح و پيروزى را براى باقى مانده نيكان شما به اهتزاز در آورد (زمان ظهور حضرت حجّت عجل اللّه تعالى فرجه الشريف) فتنه‏ ها آنگاه كه روى آورند با حق شباهت دارند، و چون پشت كنند حقيقت چنانكه هست، نشان داده مى‏شود، فتنه‏ ها چون مى‏آيند شناخته نمى‏شوند، و چون مى‏گذرند، شناخته مى‏شوند، فتنه‏ ها چون گرد بادها مى‏چرخند، از همه جا عبور مى‏كنند، در بعضى از شهرها حادثه مى‏آفرينند و از برخى شهرها مى‏گذرند.



و درود خدا بر او ، فرمود: نيازمندى كه به تو روى آورده فرستادة خداست ، كسى كه از يارى او دريغ كند، از خدا دريغ كرده، و آن كس كه به او بخشش كند، به خدا بخشيده است.
َ

 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوشنبه

خبر از فتنه های بنی امیه

آگاه باشید همانا ترسناکترین فتنه ها در نظر من، فتنه بنی امیه بر شما است، فتنه ای کور و ظلمانی که سلطه اش همه جا را فرا گیرد و بلای آن دامنگیر نیکوکاران است، هر کس آن فتنه ها را بشناسد نگرانی و سختی آن دامنگیرش گردد، و هر کس که فتنه ها را نشانسد، حادثه ای برای او رخ نخواهد داد. به خدا سوگند! بنی امیه بعد از من برای شما زمامداران بدی خواهند بود، آنان چونان شتر سرکشی که دست به زمین کوبد و لگد زند و با دهان گاز گیرد و از دوشیدن شیر امتناع ورزد، با شما چنین برخوردی دارند، و از شما کسی باقی نگذارند، جز آن کس که برای آنها سودمند باشد یا آزاری بدانها نرساند، و بلای فرزندان امیه، بر شما طولانی خواهد ماند، چندان که یاری خواستن شما از ایشان چون یاری خواستن بنده از مولای خویش، یا تسلیم شده از پیشوای خود می ماند. فتنه های بنی امیه پیاپی با چهره ای زشت و ترس آور، و ظلمتی با تاریکی عصر جاهلیت، بر شما فرود می آید، نه نور هدایتی در آن پیدا، و نه پرچم نجاتی در آن روزگاران به چشم می خورد.

و درود خدا بر او ، فرمود: غيرتمند هرگز زنا نمى كند
 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
سه شنبه

سرانجام تلخ و دردناک بنی امیه

ما اهل بیت پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم از آن فتنه‏ها در امانیم و مردم را بدان نمى‏خوانیم، سپس خدا فتنه‏هاى بنى امیّه را نابود، و از شما جدا خواهد ساخت مانند جدا شدن پوست از گوشت، که با دست قصّابى انجام پذیرد خدا با دست افرادى، خوارى و ذلّت را به فرزندان امیّه مى‏چشاند که به سختى آنها را کنار مى‏زنند، و جام تلخ بلا و ناراحتى و مصیبت را در کامشان مى‏ریزند، و جز شمشیر چیزى به آنها نمى‏دهند، و جز لباس ترس بر آنها نپوشانند. در آن هنگام، قریش دوست دارد آنچه در دنیاست بدهد تا یک بار مرا بنگرد، گر چه لحظه کوتاهى (به اندازه کشتن شترى) باشد، تا با اصرار چیزى را بپذیرم که امروز پاره‏اى از آن را مى‏خواهم نمى‏دهند.



و درود خدا بر او ، فرمود: اجل ، نگهبان خوبى است.
 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
چهارشنبه

1 – وصف خدای سبحان

برتر و بزرگ است خدایی که اندیشه های ژرف ، حقیقت ذات او را نمی توانند درک کنند ، وگمان زیرک ها
آن را نمی یابد آغازی است که نهایتی ندارد تا به آخر رسد ، و پایانی ندارد تا ایام او سپری گردد .

و درود خدا بر او ، فرمود: آدم داغدار مى خوابد، اما كسى كه مالش غارت شده نمى خوابد.
مى گويم: (معناى سخن امام، اين است كه انسان بر كشته شدن فرزندان بردبارى مى كند اما در غارت ربوده شدن اموال بردبار نيست).


 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
پنج شنبه

[h=3] وصف پيامبران آسمانى [/h] پيامبران را در بهترين جايگاه به وديعت گذارد، و در بهترين مكان‏ها استقرارشان داد. از صلب كريمانه پدران به رحم پاك مادران منتقل فرمود، كه هرگاه يكى از آنان درگذشت، ديگرى براى پيش برد دين خدا به پاخاست.

و درود خدا بر او ، فرمود: دوستى ميان پدران ، سبب خويشاوندى فرزندان است. خويشاوندى به دوستى نيازمندتر است از دوستى به خويشاوندي.
 

mshtable

عضو جدید
تو خطبه 94 حضرت با تنزیه شجره نبوت و امامت مردم رو به پیروی عملی از اونها دعوت و تحریض می کنه.


نقش سیستم ها و سیستم سازی:
شما اگه به یک سیستم مواد خامِش رو بدی، ممکنه بسهولت و بدون هیچ نگرانی و شاید تنها با فشار دادن یک دکمه، به شما خروجی دلخواه رو بده.
سیستم و ساختار سازی کمک می کنه که محصول به طور تضمینی و با کمترین زحمت و نظارت تولید بشه. شما از یک کارگاه بهم ریخته و بی نظم انتظار ندارید یک ماشین لوکس و آخرین سیستم بسازه و تحویل شما بده؛ از یک آدم دزد یا معتاد یا بد اخلاق هم نمیشه انتظار داشت بتونه معلم خوبی برای نسل آینده باشه. اصلاح انحرافات مردم و روشنگری و هدایت جامعه هم محصول سلسله تلاشهای اصولی پاکان و شرافتمندان و کریمان و مصلحین هست. شجره طیبه هم که تو قرآن اومده به نظرم از جنبه هایی اشاره به همین مطلب داره.




نکته:
سِیرَتُهُ القَصدُ -> سبک زندگی خوبه میانه روی رو جا بیاندازه
سُنَّتُهُ الرُّشدُ -> سنت گذاشتن خوبه رشد به ارمغان بیاره
کلامُهُ الفَضلُ -> سخن خوبه روشنگر باشه
حُکمُهُ العَدلُ -> حکم خوبه عادلانه باشه
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
بسم الله الرحمن الرحیم
یا علی مدد

جمع بندی برنامه هفته شصتم


ادامه خطبه 91

حکمت294 , 295, 296, 297, 298



پاك بودن فرشتگان از رذايل اخلاقى

فرشتگان در باره پروردگار خويش به جهت وسوسه‏ هاى شيطانى اختلاف نكرده ‏اند، و برخوردهاى بد با هم نداشته و راه جدايى نگيرند. كينه‏ ها و حسادت‏ها در دلشان راه نداشته وعوامل شك و ترديد و خواهش‏هاى نفسانى، آنها را از هم جدا نساخته،و افكار گوناگون آنان را به تفرقه نكشانده است. فرشتگان بندگان ايمانند، وطوق بندگى به گردن افكنده و هيچ گاه با شك و ترديد و سستى، آن را بر زمين نمى‏گذارند. در تمام آسمان‏ها جاى پوستينى خالى نمى‏توان يافت مگر آن كه فرشته‏اى به سجده افتاده، يا در كار و تلاش است. اطاعت فراوان آنها بر يقين و معرفتشان نسبت به پروردگار مى‏ افزايد، و عزّت خداوند عظمت او را در قلبشان بيشتر مى‏نمايد.

***********************************


چگونگى آفرينش زمين

زمين را به موج‏هاى پر خروش، و درياهاى موّاج فرو پوشاند،موج‏هايى كه بالاى آن‏ها به هم مى‏خورد و در تلاطمى سخت، هر يك ديگرى را واپس مى‏زند، چونان شتران نر مست، فرياد كنان و كف بر لب، به هر سوى روان بودند. پس، قسمت‏هاى سركش آب از سنگينى زمين فرو نشست و هيجان آنها بر اثر تماس با سينه زمين آرام گرفت. زيرا زمين با پشت بر آن مى‏ غلطيد و آن همه سر و صداى امواج ساكن و آرام شده، چون اسب افسار شده رام گرديد.
خشكى‏هاى زمين در دل امواج، گسترد، و آب را از كبر و غرور و سركشى و خروش باز داشت، و از شدّت حركتش كاسته شد، و بعد از آن همه حركت‏هاى تند ساكت شد، و پس از آن همه خروش و سركشى متكبّرانه به جاى خويش ايستاد. پس هنگامىكه هيجان آب در اطراف زمين فرو نشست، و كوه‏هاى سخت و مرتفع را بر دوش خودحمل كرد، چشمه‏ هاى آب از فراز كوه‏ها بيرون آورد و آب‏ها را در شكاف بيابان‏ها و زمين‏هاى هموار روان كرد، و حركت زمين را با صخره‏ هاى عظيم وقلّه كوه‏هاى بلند نظم داد، و زمين به جهت نفوذ كوه‏ها در سطح آن، فرو رفتن ريشه كوه‏ها در شكاف‏هاى آن و سوار شدن بر پشت دشت‏ها و صحراها، از لرزش واضطراب باز ايستاد.

*******************************

نقش پديده‏هاى جوى در زمين

وبين زمين و جو فاصله افكند، و وزش بادها را براى ساكنان آن آماده ساخت،تمام نيازمنديها و وسائل زندگى را براى اهل زمين استخراج و مهيّا فرمود،آنگاه هيچ بلندى از بلندى‏هاى زمين را كه آب چشمه‏ها و نهرها به آن راهندارد وانگذاشت، بلكه ابرهايى را آفريد تا قسمت‏هاى مرده آن احيا شود، وگياهان رنگارنگ برويند. قطعات بزرگ و پراكنده ابرها را به هم پيوست تا سختبه حركت در آمدند، و با به هم خوردن ابرها، برق‏ها درخشيدن گرفت، و ازدرخشندگى ابرهاى سفيد كوه پيكر، و متراكم چيزى كاسته نشد. ابرها را پى در پى فرستاد تا زمين را احاطه كردند، و بادها شير باران رااز ابرها دوشيدند، و به شدّت به زمين فرو ريختند، ابرها پايين آمده سينه برزمين ساييدند، و آنچه بر پشت داشتند فرو ريختند كه در بخش‏هاى بى گياه زمين انواع گياهان روييدن گرفت،و در دامن كوه‏ها، سبزه‏ ها پديد آمد.

***********************************


زيبايى‏هاى زمين
پس زمين به وسيله باغ‏هاى زيبا، همگان را به سرور و شادى دعوت كرده، با لباس نازك گل برگ‏ها كه بر خود پوشيد، هر بيننده‏ اى را به شگفتى واداشت. و بازينت و زيورى كه از گلو بند گل‏هاى گوناگون، فخر كنان خود را آراست، هربيننده ‏اى را به وجد آورد، كه فرآورده‏ هاى نباتى را، توشه و غذاى انسان، وروزى حيوانات قرار داد. در گوشه و كنار آن درّه‏ هاى عميق آفريد، و راه‏ها ونشانه‏ ها براى آنان كه بخواهند از جادّه‏ هاى وسيع آن عبور كنند، تعيين كرد.


***************************


داستان زندگى آغازين آدم عليه السّلام و اعزام پيامبران عليهم السّلام

هنگامىكه خدا زمين را آماده زندگى انسان ساخت و فرمان خود را صادر فرمود، آدم عليه السّلام را از ميان مخلوقاتش برگزيد، و او را نخستين و برترين مخلوق خود در زمين قرار داد. ابتدا آدم را در بهشت جاى داده و خوراكى‏هاى گوارابه او بخشيد و از آنچه كه او را منع كرد پرهيز داد وآگاهش ساخت كه اقدام بر آن، نافرمانى بوده و مقام و ارزش او را به خطر خواهد افكند.امّا آدم عليه السّلام به آنچه نهى شد، اقدام كردو علم خداوند در بارهاو تحقّق يافت، تا آن كه پس از توبه، او را از بهشت به سوى زمين فرستاد، تابا نسل خود زمين را آباد كند، وبدين وسيله حجت را بر بندگان تمام كرد، و پس از وفات آدم عليه السّلام زمين را از حجّت خالى نگذاشت وميان فرزندان آدم عليه السّلام و خود، پيوند شناسايى برقرار فرمود،و قرن به قرن، حجّت‏ها و دليل‏ها را بر زبان پيامبران برگزيده آسمانی و حاملان رسالت خويش جارى ساخت،تا اينكه سلسله انبياء با پيامبر اسلام، حضرت محمد صلّى اللّه عليه و آله وسلّم به اتمام رسيد و بيان احكام و انذار و بشارت الهى به سر منزل نهايىراه يافت.


*************************


حکمت ها


( از فاصله ميان مشرق و مغرب پرسيدند ،)فرمود به اندازه يك روز حركت خورشيد.

*******************

دوستان تو سه گروهند، و دشمنان تونيزسه دسته اند؛ اما دوستانت : دوست تو و دوستِ دوست تو ، ودشمنِ دشمن تواست، و اما دشمنانت : دشمن تو ، و دشمن دوست تو، و دوست دشمن تو است.

*******************

(شخصى را ديد كه چنان بر ضد دشمنش مىكوشيد كه به خود زيان مى رسانيد ، فرمود تو مانند كسى هستى كه نيزه در بدن خود فرو برد تا ديگرى را كه در كنار اوست بكشد!

**********************
عبرت ها چقدر فراوانند و عبرت پذيران چهاندك !

***************************
كسى كه در دشمنى زياده روى كندگناهكار، و آن كس كه در دشمنى كوتاهى كند ستمكار است، و هركس كه بى دليلدشمنى كند نمى تواند با تقوا باشد!.






نوشته های دوست خوبمون mshtable


خوب؛ از اول که یک نگاهی به خطبه اشباح بیاندازیم، متوجه پیوستگی و تدوین خوب مطالب می شویم. حضرت در توصیف خدا، اول صفات الهی را برشمرد و بیان نمود که خدا با صفات محدود مخلوقاتش به توصیف نمی آید. سپس برای توصیف دقیقتر، به بیان تدبیر الهی در آفرینش پرداخت. طراحی کلی خلقتش را در بخش 3 شرح داد و سپس به توضیح نحوه آفرینش جهان اشاره نمود و پس از آن به معرفی کارگزاران این جهان پرداخت و آنها را به عنوان نمونه ای برای عبادت خالص معرفی کرد. بعد به آماده سازی و تکمیل نهایی کره زمین جهت سکونت انسان اشاره نمود.


در بخشهای 12 و 13 حضرت به انتخاب آدم(ع) از میان مخلوقات و قرار دادن او به عنوان سر سلسله آدمیان و جریان هبوط آدم(ع) به زمین اشاره کرده است. و اینکه با آدم(ع) حجت پروردگاری خداوند و رابطه معرفتی با خداوند برای بندگان برپا شد و هیچ گاه بعد از او خدشه ای به آن وارد نشد و تا بعثت رسول اکرم(ص) حجت کامل شد و بشارت و انذار بیشتر قطع شد. با استقرار بشر در زمین، خداوند با ابزاری چون تعیین مقدار روزی و آسانی و سختی کسب آن، با ایجاد تغییرات در فقر و غنا، با سلامتی و مرض، با شادی و غم، و با تنظیم طول عمرها به شکل عادلانه ای زمینه آزمون و آبدیده شدن بشر را فراهم کرد.


نکته: عقیده شیعه بر عصمت پیامبران
طبق صریح قرآن آدم(ع) عصیان پروردگارش نمود و این باعث شد مورد اغوای شیطان واقع شود. ولی چون این عصیان در اتمسفر زمین و بستر گناه نبوده است و قبل از اتمام حجت با بندگان بوده است، دلیل بر عدم عصمت پیامبران نیست. زیرا عصمت پیامبران فلسفه دارد؛ چون آنها الگوی دیگرانند، نباید در درستی عملکرد آنها شبه ای برای مردم وجود داشته باشد. در واقع آدم(ع) بعد از هبوط به زمین و بعد از توبه از عصیان خود (پشیمانی از ترک توصیه پروردگار) به مقام پیامبری رسید.



__________________
ومن الله توفیق

التماس دعا :gol:

 
آخرین ویرایش:

یارانراد

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
سم الله الرحمن الرحیم

جمع بندی برنامه هفته شصت و یکم

ادامه خطبه 91.
و92و93
وحکمت های
299الی303

=====================================
فرينش امكانات زندگى

روزى انسان‏ها را اندازه گيرى و مقدّر فرمود، گاهى كم و زمانى زياد، و به تنگى و وسعت به گونه‏ اى عادلانه تقسيم كرد تا هر كس را كه بخواهد با تنگى روزى يا وسعت آن بيازمايد، و با شكر و صبر، غنى و فقير را مورد آزمايش قرار دهد.

==============================================

تعريف علم خداوند



خداوند از اسرار پنهانى مردم و از نجواى آنان كه آهسته سخن مى‏گويند و از آنچه كه در فكرها بواسطه گمان خطور مى‏كند، و تصميم‏هايى كه به يقين مى‏پيوندد، و از نگاه‏هاى رمزى چشم كه از لابلاى پلك‏ها خارج مى‏گردد، آگاه است. خدا از آنچه در مخفى گاه‏هاى دل‏ها قرار دارد، و از امورى كه پشت پرده غيب پنهان است، و آنچه را كه پرده‏هاى گوش مخفيانه مى‏شنود،



و از اندرون لانه‏ هاى تابستانى مورچگان، و خانه‏ هاى زمستانى حشرات، از آهنگ اندوهبار زنان غم ديده و صداى آهسته قدم‏ها، آگاهى دارد.

خداى سبحان از جايگاه پرورش ميوه در درون پرده‏ هاى شكوفه‏ ها، و از مخفى‏گاه غارهاى حيوانات وحشى در دل كوه‏ها، و اعماق درّه‏ها، از نهانگاه پشّه ‏ها بين ساقه‏ ها و پوست درختان، از محل پيوستگى برگ‏ها به شاخسارها، و از جايگاه نطفه‏ ها در پشت پدران، آگاه است.

================================================== =

نيايش امير المؤمنين عليه السّلام


خدايا تويى سزاوار ستايش‏هاى نيكو، و بسيار و بى شمار تو را ستودن اگر تو را آرزو كنند پس بهترين آرزويى، و اگر به تو اميد بندند، بهترين اميدى. خدايا درهاى نعمت بر من گشودى كه زبان به مدح غير تو نگشايم. و بر اين نعمت‏ها غير از تو را ستايش نكنم، و زبان را در مدح نوميد كنندگان،و آنان كه مورد اعتماد نيستند باز نكنم.

خداوندا هر ثناگويى از سوى ستايش شده پاداشى دارد، به تو اميد به ستم كه مرا به سوى ذخائر رحمت و گنج‏هاى آمرزش آشنا كنى. خدايا اين بنده توست كه تو را يگانه مى‏خواند، و توحيد و يگانگى تو را سزاست، و جز تو كسى را سزاوار اين ستايش‏ها نمى‏داند. خدايا مرا به درگاه تو نيازى است كه جز فضل تو جبران نكند، و آن نيازمندى را جز عطا و بخشش تو به توانگرى مبدّل نگرداند، پس در اين مقام رضاى خود را به ما عطا فرما، و دست نياز ما را از دامن غير خود كوتاه گردان كه «تو بر هر چيزى توانايى».

================================================== =========

علل نپذيرفتن خلافت


مرا واگذاريد و ديگرى را به دست آريد، زيرا ما به استقبال حوادث و امورى مى‏رويم كه رنگارنگ و فتنه آميز است، و چهره‏ هاى گوناگون دارد و دل‏ها بر اين بيعت ثابت و عقل‏ها بر اين پيمان استوار نمى‏ماند، چهره افق حقيقت را (در دوران خلافت سه خليفه) ابرهاى تيره فساد گرفته، و راه مستقيم حق ناشناخته ماند. آگاه باشيد، اگر دعوت شما را بپذيرم، بر أساس آنچه كه مى‏دانم با شما رفتار مى‏كنم و به گفتار اين و آن، و سر زنش سرزنش كنندگان گوش فرا نمى‏دهم. اگر مرا رها كنيد چون يكى از شما هستم كه شايد شنواتر، و مطيع‏تر از شما نسبت به رييس حكومت باشم، در حالى كه من وزير و مشاورتان باشم بهتر است كه امير و رهبر شما گردم.

================================================== =============

ويژگى‏هاى علمى و سياسى امام على عليه السّلام


پس از حمد و ستايش پروردگار، اى مردم من بودم كه چشم فتنه را كندم، و جز من هيچ كس جرأت چنين كارى را نداشت، آنگاه كه امواج سياهى‏ ها بالا گرفت و به آخرين درجه شدّت خود رسيد. پس از من بپرسيد پيش از آن كه مرا نيابيد. سوگند به خدايى كه جانم در دست اوست، نمى‏پرسيد از چيزى كه ميان شما تا روز قيامت مى‏گذرد، و نه از گروهى كه صد نفر را هدايت يا گمراه مى‏سازد، جز آن كه شما را آگاه مى‏سازم و پاسخ مى‏دهم. و از آن كه مردم را بدان مى‏خواند و آن كه رهبريشان مى‏كند و آن كه آنان را مى‏راند،


و آنجا كه فرود مى‏آيند و آنجا كه بار گشايند و آن كه از آنها كشته شود و آن كه بميرد، خبر مى‏دهم. آن روز كه مرا از دست داديد، و نگرانى‏ها و مشكلات بر شما باريدن گرفت، و بسيارى از پرسش كنندگان به حيرت فرو رفته مى‏گويند سر انجام چه خواهد شد كه گروه بسيارى از پرسش شوندگان از پاسخ دادن فرو مانند.

================================================== ========================

حکمت ها
و درود خدا بر او ، فرمود: آنچه كه بين من و خدا نارواست اگر انجام دهم و مهلت دو ركعت نماز داشته باشم كه از خدا عافيت طلبم، مرا اندوهگين نخواهد ساخت.:cry::cry::cry:

و درود خدا بر او ، فرمود: (از امام پرسيندند چگونه خدا با فراوانى انسان ها به حسابشان رسيدگى مى كند؟ آن چنان كه با فراوانى آنان روزيشان مى دهد! (و باز پرسيدند چگونه به حساب انسان ها رسيدگى مى كند كه او را نمى بينند، فرمود) همان گونه كه آنان را روزى مى دهد و او را نمى بينند.

و درود خدا بر او ، فرمود: فرستاده تو بيانگر ميزان عقل تو ، و نامه تو گوياترين سخنگوى تو است!.


و درود خدا بر او ، فرمود: آن كس كه به شدت گرفتار دردى است نيازش به دعا بيشتر از تندرستى است كه از بلا در امان است نمى باشد.

و درود خدا بر او ، فرمود: مردم فرزندان دنيا هستند و هيچ كس را بر دوستى مادرش نمى توان سرزنش كرد.


================================================== ================================================== =============

و درود خدا بر او ، فرمود: آنچه كه بين من و خدا نارواست اگر انجام دهم و مهلت دو ركعت نماز داشته باشم كه از خدا عافيت طلبم، مرا اندوهگين نخواهد ساخت.:cry::cry::cry:


این حکمت خیلی برام تکان دهنده بود
 

یارانراد

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
سم الله الرحمن الرحیم

جمع بندی برنامه هفته شصت و دوم


ادامه خطبه 93
وحکمت های
304الی308
--------------------

خبر از فتنه‏ هاى آينده


اين حوادث هنگامى رخ نشان مى‏دهد كه جنگ در ميان شما طولانى شود، و دنيا چنان بر شما تنگ گردد كه ايّام بلا را طولانى پنداريد، تا روزى كه خداوند پرچم فتح و پيروزى را براى باقى مانده نيكان شما به اهتزاز در آورد (زمان ظهور حضرت حجّت عجل اللّه تعالى فرجه الشريف) فتنه‏ ها آنگاه كه روى آورند با حق شباهت دارند، و چون پشت كنند حقيقت چنانكه هست، نشان داده مى‏شود، فتنه‏ ها چون مى‏آيند شناخته نمى‏شوند، و چون مى‏گذرند، شناخته مى‏شوند، فتنه‏ ها چون گرد بادها مى‏چرخند، از همه جا عبور مى‏كنند، در بعضى از شهرها حادثه مى‏آفرينند و از برخى شهرها مى‏گذرند.
------------------------------

خبر از فتنه های بنی امیه

آگاه باشید همانا ترسناکترین فتنه ها در نظر من، فتنه بنی امیه بر شما است، فتنه ای کور و ظلمانی که سلطه اش همه جا را فرا گیرد و بلای آن دامنگیر نیکوکاران است، هر کس آن فتنه ها را بشناسد نگرانی و سختی آن دامنگیرش گردد، و هر کس که فتنه ها را نشانسد، حادثه ای برای او رخ نخواهد داد. به خدا سوگند! بنی امیه بعد از من برای شما زمامداران بدی خواهند بود، آنان چونان شتر سرکشی که دست به زمین کوبد و لگد زند و با دهان گاز گیرد و از دوشیدن شیر امتناع ورزد، با شما چنین برخوردی دارند، و از شما کسی باقی نگذارند، جز آن کس که برای آنها سودمند باشد یا آزاری بدانها نرساند، و بلای فرزندان امیه، بر شما طولانی خواهد ماند، چندان که یاری خواستن شما از ایشان چون یاری خواستن بنده از مولای خویش، یا تسلیم شده از پیشوای خود می ماند. فتنه های بنی امیه پیاپی با چهره ای زشت و ترس آور، و ظلمتی با تاریکی عصر جاهلیت، بر شما فرود می آید، نه نور هدایتی در آن پیدا، و نه پرچم نجاتی در آن روزگاران به چشم می خورد.

------------------------------


سرانجام تلخ و دردناک بنی امیه

ما اهل بیت پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم از آن فتنه‏ها در امانیم و مردم را بدان نمى‏خوانیم، سپس خدا فتنه‏هاى بنى امیّه را نابود، و از شما جدا خواهد ساخت مانند جدا شدن پوست از گوشت، که با دست قصّابى انجام پذیرد خدا با دست افرادى، خوارى و ذلّت را به فرزندان امیّه مى‏چشاند که به سختى آنها را کنار مى‏زنند، و جام تلخ بلا و ناراحتى و مصیبت را در کامشان مى‏ریزند، و جز شمشیر چیزى به آنها نمى‏دهند، و جز لباس ترس بر آنها نپوشانند. در آن هنگام، قریش دوست دارد آنچه در دنیاست بدهد تا یک بار مرا بنگرد، گر چه لحظه کوتاهى (به اندازه کشتن شترى) باشد، تا با اصرار چیزى را بپذیرم که امروز پاره‏اى از آن را مى‏خواهم نمى‏دهند.
------------------------------



– وصف خدای سبحان

برتر و بزرگ است خدایی که اندیشه های ژرف ، حقیقت ذات او را نمی توانند درک کنند ، وگمان زیرک ها
آن را نمی یابد آغازی است که نهایتی ندارد تا به آخر رسد ، و پایانی ندارد تا ایام او سپری گردد

----------------------------


حکمت ها

و درود خدا بر او ، فرمود: نيازمندى كه به تو روى آورده فرستادة خداست ، كسى كه از يارى او دريغ كند، از خدا دريغ كرده، و آن كس كه به او بخشش كند، به خدا بخشيده است.


و درود خدا بر او ، فرمود: غيرتمند هرگز زنا نمى كند.

و درود خدا بر او ، فرمود: اجل ، نگهبان خوبى است.

و درود خدا بر او ، فرمود: آدم داغدار مى خوابد، اما كسى كه مالش غارت شده نمى خوابد.
مى گويم: (معناى سخن امام، اين است كه انسان بر كشته شدن فرزندان بردبارى مى كند اما در غارت ربوده شدن اموال بردبار نيست).

و درود خدا بر او ، فرمود: دوستى ميان پدران ، سبب خويشاوندى فرزندان است. خويشاوندى به دوستى نيازمندتر است از دوستى به خويشاوندي.


==============================================================================================
نکته
mshtable

نکته:
سِیرَتُهُ القَصدُ -> سبک زندگی خوبه میانه روی رو جا بیاندازه
سُنَّتُهُ الرُّشدُ -> سنت گذاشتن خوبه رشد به ارمغان بیاره
کلامُهُ الفَضلُ -> سخن خوبه روشنگر باشه
حُکمُهُ العَدلُ -> حکم خوبه عادلانه باشه
 

یارانراد

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن الرحیم

فردا كه هر كسى به شفيعى زنند دست
مائيم و دست و دامن معصوم مرتضى

برنامه هفته شصت وسوم




یکشنبه

ادامه خطبه94

اعملو...مقبوله

وحکمت309


وَ قَالَ [عليه السلام] اتَّقُوا ظُنُونَ الْمُؤْمِنِينَ فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى جَعَلَ الْحَقَّ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ .
از گمان مؤمنان بپرهيزيد كه خدا حق را بر زبان آنان قرار داده است.

دوشنبه
خطبه 95
بعثه...الحسنه
وحمت310


وَ قَالَ [عليه السلام] لَا يَصْدُقُ إِيمَانُ عَبْدٍ حَتَّى يَكُونَ بِمَا فِى يَدِ اللَّهِ أَوْثَقَ مِنْهُ بِمَا فِى يَدِهِ .
ايمان بنده اى درست نباشد جز آن كه اعتماد او به آنچه در دست خداست بيشتر از آن باشد كه در دست اوست.


سه شنبه
خطبه96
الحمدالله...دونه
وحکمت311

وَ قَالَ [عليه السلام] لِأَنَسِ بْنِ مَالِكٍ وَ قَدْ كَانَ بَعَثَهُ إِلَى طَلْحَةَ وَ الزُّبَيْرِ لَمَّا جَاءَ إِلَى الْبَصْرَةِ يُذَكِّرُهُمَا شَيْئاً مِمَّا سَمِعَهُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص فِى مَعْنَاهُمَا فَلَوَى عَنْ ذَلِكَ فَرَجَعَ إِلَيْهِ فَقَالَ إِنِّى أُنْسِيتُ ذَلِكَ الْأَمْرَ فَقَالَ ع إِنْ كُنْتَ كَاذِباً فَضَرَبَكَ اللَّهُ بِهَا بَيْضَاءَ لَامِعَةً لَا تُوَارِيهَا الْعِمَامَةُ .
قال الرضى يعنى البرص فأصاب أنسا هذا الداء فيما بعد فى وجهه فكان لا يرى إلا مبرقعا .

(چون به شهر بصره رسيد خواست انس بن مالك را به سو طلحه و زبير بفرستد تا آنچه از پيامبر (ص) دربارة آنان شنيده ، يادشان آورد، أنس ، سرباز زد و گفت من آن سخن پيامبر (ص) را فراموش كردم، فرمود) (44)
اگر دروغ مى گويى خداوند تو را به بيمارى بُرُص (سفيدى روشن) دچار كند كه عمامه آن را نپوشاند، (پس از نفرين امام ، أنس به بيمار برص در سر و صورت دچار شد ، كه همواره نقاب مى زد).

چهارشنه
مستقره...لسان
وحکمت312

وَ قَالَ [عليه السلام] إِنَّ لِلْقُلُوبِ إِقْبَالًا وَ إِدْبَاراً فَإِذَا أَقْبَلَتْ فَاحْمِلُوهَا عَلَى النَّوَافِلِ وَ إِذَا أَدْبَرَتْ فَاقْتَصِرُوا بِهَا عَلَى الْفَرَائِضِ.
دل ها را روى آوردن و نشاط ، و پْشت كردن و فرارى است؛ پس آنگاه كه نشاط دارند آن را بر انجام مستحبات وا داريد ، و آنگاه كه پْشت كرده بى نشاط است، به انجام واجبات قناعت كنيد.

پنج شنبه
خطبه97
ولین... منهم
وحکمت313


وَ قَالَ [عليه السلام] وَ فِى الْقُرْآنِ نَبَأُ مَا قَبْلَكُمْ وَ خَبَرُ مَا بَعْدَكُمْ وَ حُكْمُ مَا بَيْنَكُمْ .
در قرآن اخبار گذشتگاه ، و آيندگان ، و احكام مورد نياز زندگى تان وجود دارد.

جمعه جمع بندی

التماس دعا داریم خیییییییییلی
:gol:

یاعلی



 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
یکشنبه

[h=3] وصف پيامبر اسلام و اهل بيت عليهم السّلام [/h] تا اينكه كرامت اعزام نبوّت از طرف خداى سبحان به حضرت محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم رسيد.
نهاد اصلى وجود او را از بهترين معادن استخراج كرد، و نهال وجود او را در اصيل‏ترين و عزيزترين سرزمين‏ها كاشت و آبيارى كرد،
او را از همان درختى كه ديگر پيامبران و امينان خود را از آن آفريد به وجود آورد، كه
عترت او بهترين عترت‏ها، و خاندانش بهترين خاندانها، و درخت وجودش از بهترين درختان است،
در حرم أمن خدا روييد، و در آغوش خانواده كريمى بزرگ شد، شاخه‏ هاى بلند آن سر به آسمان كشيده كه دست كسى به ميوه آن نمى‏ رسيد. پس، پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم
پيشواى پرهيزكاران، و وسيله بينايى هدايت خواهان است، چراغى با نور درخشان، و ستاره‏اى فروزان، و شعله‏اى با برق‏هاى خيره كننده و تابان است، راه و رسم او با اعتدال، و روش زندگى او صحيح و پايدار، و سخنانش روشنگر حقّ و باطل، و حكم او عادلانه است. خدا او را زمانى مبعوث فرمود كه با زمان پيامبران گذشته فاصله طولانى داشت و مردم از نيكوكارى فاصله گرفته، و امّت‏ها به جهل و نادانى گرفتار شده بودند.

[h=3]نصيحت به مردم
[/h] خدا شما را بيامرزد، اعمال نيكو بر أساس نشانه‏ هاى روشن انجام دهيد، زيرا كه راه، روشن است، و شما را به خانه أمن و أمان دعوت مى‏كند. هم اكنون در دنيايى زندگى مى‏كنيد كه مى‏توانيد رضايت خدا را به دست آوريد. با مهلت و آسايش خاطرى كه داريد. اكنون نامه عمل سرگشاده، و قلم فرشتگان نويسنده در حركت است، بدن‏ها سالم و زبان‏ها گوياست، توبه مورد قبول و اعمال نيكو را مى‏پذيرند.


"از گمان مؤمنان بپرهيزيد كه خدا حق را بر زبان آنان قرار داده است."


 
بالا