ثفری یا سفری نامه!

AM_mech

عضو جدید
ثفری یا سفری نامه!
درست تاریخش رو یادم نی فکرکنم 27 یا 28م شهریور بود که بعد کلی تردید تصمیم گرفتم بالاخره برای ثبت نام به دانشکده بیام .منظره بی رقیب دانشکده و البته استقبال گرم و پرشور مسئولان منم مثل سایر هم ورودیام که سعی می کردند گلهای سرخی که بعنوان داغ تازه واردی تو دست هرکدوم خودنمایی میکردند (و همه یجورایی سعی میکردند پنهانش کنند)غافلگیر کرد
در حالی که بسختی تلاش میکردم که نشان تازه واردیمو از خودم دور کنم دوست دیگه ای با یه باکس ابی پیشم اومد و با یه خوشامد گویی گرم بسمت محل ثبتنام راهنماییم کرد برای همین منم مثل سایرین مجبور شدم اونهارو پیش خودم نگه دارم
بعد تموم شدن ثبتنام موقع برگشتن به خونه با بی حوصلگی نگاهی به دشت تازه واردیم کردم که روش نوشته شده بود همشاگردی سلام! لبخندی تلخی زدم با عصبانیت گفتم خوب حالا علیک... و شروع به ورق زدن مجله ایی که داخلش بود کردم که قسمتی توجهمو جلب کرد قسمتی که توضیح داده بود صفری یعنی چی ... و سعی کرده بود بهمون بفهمونه این لقب شماست! لطفا ناراحت نشین...
گرچه ازقبل درمورد این لقب چیزایی میدونستم اما بعد غافلگیریه شدیدم از منظره دانشکده این عنوان حسابی ناراحتم کرد و واسه اینکه از ثبتنامم بیشتراز این پشیمون نشم به خودم تلقین کردم که حتما تو این دانشکده اینطور نیست اما...
حالا از اون روز بیشتر 5ماه میگذره .یه ترم با همه ی تلخیا شیرینیاش اخمها و خنده هاش مثل باد گذشت و به فاصله یه چشم بهم زدن ترم دوم هم تموم میشه حالا که آخرین ماههای صفری بودن رو میگذرونم و بعد با یه جهش بلند از روی یک عنوان سال دویی رو میگیرم به یه نتیجه جالب رسیدم که...
که صفری صفتی واسه کوچیک شمردن نی صفری گفتن شاید یه جورایی زنده کردن خاطره ی شیرین تازه واردیه
شاید یجور ابراز دلتنگیه واسه روزهای گذشته
شاید یه حسرت بحال لحظه هایی که رفت
شاید...
پائولو کوییلو میگه همیشه صفت بزرگتر بودن آدمها رو وادار به محکم جلوه کردن میکنه کی میدونه شاید پشت این کلمه کوتاه صفری یک دنیا حرفو غصه ست که ما صفریها نمیدونیم
صبرکن...قبل از اینکه این نوشته رو پشت توفان انکارهات فراموشو رد کنی بهشون حسابی فکر کن گرچه یه ضرب المثل آلمانی هست که میگه بزرگترین واقعیت ها بیشترین انکارهارو یدک میکشه...
 

Similar threads

بالا