تو رو خدا کمی از گناهان مرا کم کن ای مراد من....!

ITDeveloper

عضو جدید
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن ارحیم
سلام دوستان
دو آیه بسیار زیبا از قرآن یافتیم که گفتیم دوستان هم در یافت ما شریک شن
نمی دونم ولی خیلی هامون موقع خیلی از کارهامون اون دنیا رو فراموش می کنیم و انگار نه انگار که اون دنیایی هم هست و به هیچ وجه نمی شه گناه خودمونو گردن کسی بندازیم
دوستان دقت کنید که وضع خیلی خرابه و سعی کنیم خودمونو کمتر گول بزنیم که اون حقم بود و ...
یا به من چه فلانی فلان حرف رو زده پس گردن اون
دقت کنید به این دو آیه

و (در قیامت،) همه آنها در برابر (دادگاه عدل) خدا ظاهر مى شوند; در این هنگام، ضعفا (و پیروان نادان) به مستکبران (و پیشوایان گمراه) مى گویند: «ما پیروان شما بودیم; آیا (اکنون که گرفتار مجازات الهى شده ایم،) حاضرید سهمى از عذاب الهى را از ما بردارید؟» آنها مى گویند: «اگر خدا ما را هدایت کرده بود، ما نیز شما را هدایت مى کردیم; (ولى اکنون) چه بى تابى کنیم و چه شکیبایى، تفاوتى براى ما ندارد; راه گریزى براى ما نیست.»
آیه 21 سوره مبارکه ابراهیم

و این یکی که دیگه تهشه و نامردی ابلیس رو داشته باشید
.
و هنگامى که کار تمام مى شود، شیطان مى گوید: «خداوند به شما وعده حق داد; و من به شما وعده (باطل) دادم، و تخلّف کردم. من بر شما تسلّطى نداشتم، جز این که دعوتتان کردم و شما دعوت مرا پذیرفتید; بنابراین، مرا سرزنش نکنید; و خود را سرزنش کنید. نه من فریادرس شما هستم، و نه شما فریادرس من. من نسبت به شرک شما درباره خود، که از قبل داشتید، (و اطاعت مرا همردیف اطاعت خدا قرار دادید) بیزار و کافرم!» به یقین ستمکاران عذاب دردناکى دارند! آیه 22 سوره مبارکه ابراهیم
.
.
آخه یکی نیست به این نامرد بگه، نامرد این همه ملت رو گول زدی حالا دیوار حاشا بلنده..
ععجب.
 

ITDeveloper

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوستان برای یک بار هم ک شده این نامرد ابلیس حرف درست و حسابی زده و حق (البته این دنیا نه اون دنیا)
پس بیاییم به حرفش گوش بدیم تا بیشتر بسوزونیمش و خودمون رو سرزنش کنیم
 

sutern

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یه داستان جالب خوندم برای شما هم میذارم :

بساط شیطان

[FONT=arial,helvetica,sans-serif]دیروز شیطان را دیدم در حوالی میدان غفلت بساطش را پهن کرده بود،[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]مردم دورش را گرفته بودند هیاهو می کردند و بیشتر چیزی می خواستند.[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]توی بساطش همه چی بود:غرور،حرص ،دروغ، خیانت، جنایت،جاه طلبی،سرقت،[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]مواد مخدر،بدحجابی،فحاشی و ... هرکی چیزی می خرید و در ازایش چیزی می داد.[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]بعضی دلشان را می دادند،بعضی هوش و حواسشان را،بعضی روحشان را، و بعضی[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]هاایمانشان را می دادند،بعضی خدایشان را و بعضی آزادی و آزادگی شان را ، بعضی[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]غیرت و مروت و طهارتشان را.[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]شیطان که دهانش بوی گند جهنم می داد پیوسته قاه قاه می خندید، دلم[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif] می خواست همه نفرتم را توی صورتش تف کنم انگار ذهنم را خواند، موذیانه خندید و [/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]گفت:من کاری با کسی ندارم فقط با اجازه خداوند کریم و روزی رسان، بساطم را [/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]پهن کرده ام و آرام نجوا و زمزمه می کنم ، قیل و قال نمی کنم ، کسی را مجبور [/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]نمی کنم از من چیزی بخرد.[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]می بینی که آدم ها خودشان دور من جمع شدند.جوابش را ندادم آن وقت سرش را [/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]نزدیک تر آورد و گفت:البته تو با این ها فرق می کنی تو زیرکی و مومن ، [/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]زیرکی و ایمان آدم را نجات می دهد، این ها ساده اند و گرسنه، با هر چیزی [/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]فریب می خورند.[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]از شیطان بدم می آمد اما حرف ها و وسوسه هایش شیرین و دلربا بود. ساعت ها [/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]کنارش نشستم تو بغلش رفتم تا اینکه چشمم به جعبه عبادت افتاد که لا به لای [/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]چیزهای دیگر بود، دور از چشم شیطان قالتاق، آن را برداشتم و توی جیبم گذاشتم [/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]با خودگفتم بگذار یک بار هم که شده کسی چیزی از شیطان بدزدد،[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]بگذار یک بار هم او فریب بخورد ، به خانه آمدم درب کوچک جعبه عبادت را باز کردم[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif] اما توی آن جز غرور، چیزی نبود.[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]جعبه عبادت از دستم افتاد و غرور توی اتاق ریخت، فریب خورده بودم ، فریب.[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]دستم را روی قلبم گذاشتم ، نبود ! فهمیدم که آن را کنار بساط شیطان جا گذاشتم[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]تمام راه را دویدم تمام راه لعنتش کردم تمام راه خدا خدا کردم می خواستم یقه[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]نامردش را بگیرم عبادت دروغینش را تئی سرش بکوبم و قلبم را پس بگیرم .[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]به میدان غفلت رسیدم اما شیطان نامرد نبود .[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]آن وقت نشستم های های گریه کردم اشکهایم که تمام شد بلند شدم ، بلند شدم[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]تا بی دلی ام را با خود ببرم که صدایی شنیدم ، صدای قلبم را ، همان جا[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]بی اختیار به سجده افتادم و زمین را بوسیدم.[/FONT]
 

mahmood-en

عضو جدید
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن ارحیم
سلام دوستان
دو آیه بسیار زیبا از قرآن یافتیم که گفتیم دوستان هم در یافت ما شریک شن
نمی دونم ولی خیلی هامون موقع خیلی از کارهامون اون دنیا رو فراموش می کنیم و انگار نه انگار که اون دنیایی هم هست و به هیچ وجه نمی شه گناه خودمونو گردن کسی بندازیم
دوستان دقت کنید که وضع خیلی خرابه و سعی کنیم خودمونو کمتر گول بزنیم که اون حقم بود و ...
یا به من چه فلانی فلان حرف رو زده پس گردن اون
دقت کنید به این دو آیه

و (در قیامت،) همه آنها در برابر (دادگاه عدل) خدا ظاهر مى شوند; در این هنگام، ضعفا (و پیروان نادان) به مستکبران (و پیشوایان گمراه) مى گویند: «ما پیروان شما بودیم; آیا (اکنون که گرفتار مجازات الهى شده ایم،) حاضرید سهمى از عذاب الهى را از ما بردارید؟» آنها مى گویند: «اگر خدا ما را هدایت کرده بود، ما نیز شما را هدایت مى کردیم; (ولى اکنون) چه بى تابى کنیم و چه شکیبایى، تفاوتى براى ما ندارد; راه گریزى براى ما نیست.»
آیه 21 سوره مبارکه ابراهیم

و این یکی که دیگه تهشه و نامردی ابلیس رو داشته باشید
.
و هنگامى که کار تمام مى شود، شیطان مى گوید: «خداوند به شما وعده حق داد; و من به شما وعده (باطل) دادم، و تخلّف کردم. من بر شما تسلّطى نداشتم، جز این که دعوتتان کردم و شما دعوت مرا پذیرفتید; بنابراین، مرا سرزنش نکنید; و خود را سرزنش کنید. نه من فریادرس شما هستم، و نه شما فریادرس من. من نسبت به شرک شما درباره خود، که از قبل داشتید، (و اطاعت مرا همردیف اطاعت خدا قرار دادید) بیزار و کافرم!» به یقین ستمکاران عذاب دردناکى دارند! آیه 22 سوره مبارکه ابراهیم
.
.
آخه یکی نیست به این نامرد بگه، نامرد این همه ملت رو گول زدی حالا دیوار حاشا بلنده..
ععجب.

سلام عزيز جان
مي دوني چيه اصلا در خيليل موارد شيطان كاره اي نيست برادر من
اين جناب ابليس مياد و يه جوان خام رو فريب ميده و بچه اي زنا زاده متولد ميشه
ديگه مطئن باش زماني كه اين فرد قدرت پيدا كنه چه ها كه نخواهد كرد
و اين جاست كه اين فرد بايد گناه كرده انسان هايي رو هم كه مرتكب شدن رو به گردن بگيره
البته افراد گمراه شده هم سزاي اعمالشون رو خواهند ديد
و مي دونيد كه افرادي كه گمراه ميشن اكثرا در فتنه گرفتار ميشن
يعني فرق بين خوب و بد رو درك نمي كنن
و اين ميشه كه گمراه ميشن
اگه الان در اين زمان هم كاملا خوب از بد مشخص بشه مطمئنا سران فتنه رسوا ميشن
و اين است دستاويز شيطان براي گمراهي بشر
فتنه
 

ITDeveloper

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام عزيز جان
مي دوني چيه اصلا در خيليل موارد شيطان كاره اي نيست برادر من
اين جناب ابليس مياد و يه جوان خام رو فريب ميده و بچه اي زنا زاده متولد ميشه
ديگه مطئن باش زماني كه اين فرد قدرت پيدا كنه چه ها كه نخواهد كرد
و اين جاست كه اين فرد بايد گناه كرده انسان هايي رو هم كه مرتكب شدن رو به گردن بگيره
البته افراد گمراه شده هم سزاي اعمالشون رو خواهند ديد
و مي دونيد كه افرادي كه گمراه ميشن اكثرا در فتنه گرفتار ميشن
يعني فرق بين خوب و بد رو درك نمي كنن
و اين ميشه كه گمراه ميشن
اگه الان در اين زمان هم كاملا خوب از بد مشخص بشه مطمئنا سران فتنه رسوا ميشن
و اين است دستاويز شيطان براي گمراهي بشر
فتنه

با اجازه ات مطلبی رو اضافه کنم که یه وقتی سوء برداشت نشه
کسی که زنا زاده است
دلیل بر حتما بد درآمدنش نیست
ولی خوب بسیار بسیرا بسیار کشش بیشتری نسبت به حلال زاده ها دارد
 

ITDeveloper

عضو جدید
کاربر ممتاز
یه داستان جالب خوندم برای شما هم میذارم :

بساط شیطان


[FONT=arial,helvetica,sans-serif]دیروز شیطان را دیدم در حوالی میدان غفلت بساطش را پهن کرده بود،[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]مردم دورش را گرفته بودند هیاهو می کردند و بیشتر چیزی می خواستند.[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]توی بساطش همه چی بود:غرور،حرص ،دروغ، خیانت، جنایت،جاه طلبی،سرقت،[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]مواد مخدر،بدحجابی،فحاشی و ... هرکی چیزی می خرید و در ازایش چیزی می داد.[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]بعضی دلشان را می دادند،بعضی هوش و حواسشان را،بعضی روحشان را، و بعضی[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]هاایمانشان را می دادند،بعضی خدایشان را و بعضی آزادی و آزادگی شان را ، بعضی[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]غیرت و مروت و طهارتشان را.[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]شیطان که دهانش بوی گند جهنم می داد پیوسته قاه قاه می خندید، دلم[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif] می خواست همه نفرتم را توی صورتش تف کنم انگار ذهنم را خواند، موذیانه خندید و [/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]گفت:من کاری با کسی ندارم فقط با اجازه خداوند کریم و روزی رسان، بساطم را [/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]پهن کرده ام و آرام نجوا و زمزمه می کنم ، قیل و قال نمی کنم ، کسی را مجبور [/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]نمی کنم از من چیزی بخرد.[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]می بینی که آدم ها خودشان دور من جمع شدند.جوابش را ندادم آن وقت سرش را [/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]نزدیک تر آورد و گفت:البته تو با این ها فرق می کنی تو زیرکی و مومن ، [/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]زیرکی و ایمان آدم را نجات می دهد، این ها ساده اند و گرسنه، با هر چیزی [/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]فریب می خورند.[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]از شیطان بدم می آمد اما حرف ها و وسوسه هایش شیرین و دلربا بود. ساعت ها [/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]کنارش نشستم تو بغلش رفتم تا اینکه چشمم به جعبه عبادت افتاد که لا به لای [/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]چیزهای دیگر بود، دور از چشم شیطان قالتاق، آن را برداشتم و توی جیبم گذاشتم [/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]با خودگفتم بگذار یک بار هم که شده کسی چیزی از شیطان بدزدد،[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]بگذار یک بار هم او فریب بخورد ، به خانه آمدم درب کوچک جعبه عبادت را باز کردم[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif] اما توی آن جز غرور، چیزی نبود.[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]جعبه عبادت از دستم افتاد و غرور توی اتاق ریخت، فریب خورده بودم ، فریب.[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]دستم را روی قلبم گذاشتم ، نبود ! فهمیدم که آن را کنار بساط شیطان جا گذاشتم[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]تمام راه را دویدم تمام راه لعنتش کردم تمام راه خدا خدا کردم می خواستم یقه[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]نامردش را بگیرم عبادت دروغینش را تئی سرش بکوبم و قلبم را پس بگیرم .[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]به میدان غفلت رسیدم اما شیطان نامرد نبود .[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]آن وقت نشستم های های گریه کردم اشکهایم که تمام شد بلند شدم ، بلند شدم[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]تا بی دلی ام را با خود ببرم که صدایی شنیدم ، صدای قلبم را ، همان جا[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]بی اختیار به سجده افتادم و زمین را بوسیدم.[/FONT]

عالی دوست عزیز
در جهت همین مطلبت بگم
تو مختار نامه قسمت قبلی مسلم به مختار می گه شیطان از افرادی که لغزش داشتند و توبه کردند و ایمان آوردند بسیار می رنجد و می سوزد
.
مطمئنا همه ما لغزش هایی داشتیم یکی کمتر و یکی بیشتر
ولی خداوند را توبه پذیر می بینیم این رو از روی یقین می گم
.
بازآ بازآ هر آنچه هستی بازآ
گر کافر و گبر و بت پرستی بازآ
این درگه ما درگه نومیدی نیست
صد بار اگر توبه شکستی بازآ
.
خلاصه اینکه درسته خداوند به ابلیس اجازه ی عرض اندام داده ولی یه چیزی گزاشته که بد جوری تو پوز ابلیسو می زنه اونم توبه است
.
تا آخرین لحظه ی زندگی اگر توبه کنیم خداوند ما رو می بخشه(البته به شرطی اینکه یک توبه رو نزاریم برای اون موقع (مثل فرزندان یعقوب که هیچ وقت توفیقش را پیدا نکردند مگر به اذن خدا) و دو اینکه ندانیم که وقت مرگمان چه وقت است)
 

ITDeveloper

عضو جدید
کاربر ممتاز
البته باز هم قرآن جواب اون عده از آدم ها یی که براشون سوال پیش میاد که پس این ها رو چگونه مجازات می کنند می فرماید

آنها باید روز قیامت، بار گناهان خود را بطور کامل بر دوش کشند; و همچنین سهمى از گناهان کسانى که بخاطر جهل، گمراهشان مى سازند. بدانید آنها بار سنگین بدى بر دوش مى کشند!

آیه 25 سوره مبارکه نحل
چقدر زیباست قرآن
 
بالا