خارجی- خیابان- ساعت 11.5 صبح
له شده به زیرپا
که نیمچه بادی گهگاه با صدای خش خش آزاردهنده ای
به اینسو و آنسو می کشاندشان.
آفتاب نیمه تند، روبه ظهرتابستان.
مردم درخیابان، به تعداد زیاد.
من با قدم های مطمئن برای سریعتررسیدن به خانه
حرکت می کنم.
مردم هرازگاهی به سمت نقطه ای هجوم می برند.
زن ومردی از کنارمن رد می شوند،
نگاهشان می کنم
مرد شربت درون لیوان را می بلعد وزن کاملا خونسرد
لیوان خالی را میان پیاده رو پرتاب می کند،
دقیقا جلوی پای من.
با نفرت و تحقیر نگاهش می کنم ولی
یا نمی شناسد و یا نمیخواهد بشناسد جنس نگاهم را.
می گذرم
وبا نفرت از بهانه ای که باعث به گند کشیده شدن
خیابان شده است
به تداوم تحقیر تاریخی خویش می اندیشم.
دیهیم
این سال ها جشن هایی توسط مردم در روز 15 شعبان به مناسبت میلاد امام زمان(ع)
برگزار میشود. خیلی پر شور از همه جای صدای آهنگ و دود اسفند می آید خیابان ها مملو است از کسانی که با شربت و شیرینی از مردم پذیرایی می کنند..........
اما بعد از اتمام جشن وقتی که سری به خیابان ها و کوچه پس کوچه های شهر می زنی با کوهی از زباله مواجهه می شوی!!


اما بعد از اتمام جشن وقتی که سری به خیابان ها و کوچه پس کوچه های شهر می زنی با کوهی از زباله مواجهه می شوی!!

