دوست گرامی! این تاپیک،تاپیک بحث وجدل نیست.بلکه ایشان گفتندهرکسی نظرخودش رابگوید.من هم نظرخودم راگفتم.شماهم اگرتمایل دارید،نظرخودراپیرامون آیات بفرماییدنه اینکه جواب بنده رابدهید.قرارنیست هرکسی که نظرمخالف شماداشت،شماوظیفه خودبدانیدکه جوابش رابدهید.چراکه الان من اگربخواهم باشمابحث کنم،تاپیک کاملاازموضوع خودش منحرف می شود.امااین بارراجواب می دهم.
مثالهافراوان است.مثلا مصادره به مطلوب آیات تطهیریاآیه موسوم به ولایت توسط شیعیان.البته بنده اینهارافقط ازباب مثال وبرای جواب دادن به سوال شمامی گویم.
واقعا برداشت شما سطحی است.منظور حقیقت آنها و مرتبه وجودی آنها می باشد وگرنه از لحاظ مادی که بله مثل همه انسانها هستند.ضمنا پیامبر در قرآن چیزی از خود نیاورده اند
تازمانی که مابرداشت بدیهی می توانیم ازسخنی بکنیم چه لزومی داردکه بخواهیم چیزی راباتفاسیرخودبپیچانیم؟وقتی پیامبرخودراشخصی همانندسایرانسانهامعرفی می کندپس دیگرچه لزومی داردکه ماحقیقت وجودی آنهاراازنوربدانیم؟پیامبراگرهم چیزی داشته است،فقط دروظیفه پیامبری اش بوده است.وگرنه درزندگی روزمره خودهمانندهمه ماانسانهابوده است.هیچ معجزه ای نداشته است وهرگزادعای معجزه گربودن هم نکرده است.اوفقط پیامبربوده است.یعنی پیامی راآورده است.حالااگرشماادعاداریدچیزی فراترازاین بوده است بایدآن رااثبات کنید.البته این رابرای خودتان اثبات کنید.قرارشدکه سخنان خودمان وپیش فرض های ذهنی خودراتحمیل نکنیم.وگرنه بنده هم می دانم که شیعیان چه عقایدی درموردامامانشان دارندوشان ومنزلت آنهاراازپیامبرهم بالاترمی دانند.امامی که ختنه شده به دنیامی آیدودرشکم مادرش قرآن می خواند(امام زمان رامی گویم)
نمونه ای مشابه از اصول کافی می آورم:
زُراه از حضرت صادق (ع) روایت کرده که فرمودند: برای امام ده نشانه است: پاکیزه و ختنه شده بدنیا می آید. و چون بر زمین قرار می گیرد، با دست هایش قرار می گیرد در حالی که صدایش را برای شهادتین بلند کرده است. جُنب نمیشود. چشمانش می خوابند ولی دلش نمی خوابد. دهان دره و کش و قوس نمی کند. و پشت سرش را می بیند چنان که پیش رویش را می بیند. و مدفوعش همچون بوی مشک است. و زمین به پنهان کردن و فرو بردنش مامور است. و چون زره رسول خدا را می پوشد، بر او رسا و سازگار است. و چون مردم دیگر آن را بپوشند بر بلند و کوتاه یک وجب زیاده می آید. و با او سخن گفته میشود تا عمرش به پایان رسد.
اصول کافی / کلینی / ترجمه صادق حسن زاده / جلد دوم / ص 251
سرورگرامی! والله من که به همچین سوپرمنی نمیگم یکی مثل خودم.ایشان ازلحاظ مادی هم خیلی هم بالاترازماهستند.ببینیدچه کارهاکه نمی کند!
خواهشا ارزش تفاسیر بزرگی همچون الغدیر را زیر سوال نبرید که به گفته دوست و دشمن بهترین تفاسیر می باشد
تدبر و تفکر و تعقل در قرآن خوب است اما یادمان نرود که خود قرآن گفته که این کتاب وسیله گمراهی گمراهان است و نقطه شروع این گمراهی دوری از همین علمایی است که اسلام را زنده نگه داشته اند ونقطه بعدی تفسیر به رای نمدن آیات است
خواندن تفاسیرخیلی خوب است امابه شرطی که باعقل وخردخودآن رامطابقت دهیم وهرتفسیرجاهلانه ونابخردانه ای صرفابه خاطراینکه ازدهان فلان روحانی بیرون آمده را نپذیریم.گرنه پرواضح است که علماازدین خودشان دفاع می کنند.اگرقرارباشدسخن هرروحانی وآخوندی راچشم وگوش بسته بپذیریم،یعنی اینکه دریک دورباطل گیرافتاده ایم وهرگزازآن بیرون نخواهیم آمد.اگرسخن موافقان راگوش می دهیم سخنان مخالفان راهم بخوانیم ودست آخرباعقل وخردخودمطابقت دهیم.وقتی بنده آیه ای رامی خوانم وبعدتفسیرعالمی رامی خوانم که بدون هیچ دلیلی آن سخن رامرتبط می کندباامام خودش،یاکتاب اصول کافی رابرمی دارم واحادیث زیادی رامی خوانم که درآن هرآیه بیربطی رادرشان فلان امام خودآورده است،مسلمابنده نمی پذیرم.تفسیراگرسعی اش برروشنگری وحقیقت نمایی باشدخوب است امااگربخواهدبه ضرب وزورتفسیرعقیده خودش راتحمیل کندومعنای آیه ای راوارونه جلوه بدهدآنوقت بحث دیگری است.هرشخصی سخن خردورزانه ومستندومستدلی بزندصرفنظرازاینکه یک لاییک آن راگفته یایک روحانی آن رامی پذیرم.والسلام.