تفکر و تعقل در قرآن ، بدون پیش زمینه ، بدون پیش داوری

هستت

عضو جدید
[FONT=&quot]بسم الله الرحمن الرحیم
[/FONT]
[FONT=&quot]علامه جعفری و مهندس بازرگان ؛ زحمت زیادی کشیدن و با یه کار آماری ، به صورت تقریبی ، ترتیب نزول آیات رو آوردن، از خوبیای خوندن قرآن به این ترتیب اینه که مثلا قبل از اینکه گفته بشه ، الحمدلله رب العالمین ، از چندسال قبلش ، یه سری مقدماتی آورده شده و حالا میدونی حمد چیه و الله کیه(تاحدی) و از این مجهول بودن میاد بیرون[/FONT][FONT=&quot].[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]انگیزه مون هم دعوت خود قرآنه که بارها گفته افلا تعقلون ، افلا یتدبرون القرآن و . . . واینکه اومده که این کتاب برای فهم انسانها ساده شده[/FONT][FONT=&quot] .[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]خیلی خلاصه گفتم[/FONT][FONT=&quot].[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]به ترتیب این آیات رو گروه گروه میگذارم اینجا، از شما میخوام یه لحظه چشمتون رو ببندید و تمام چیزهایی که راجع به اسلام و مسلمونی و ... از ننه بزرگ و بابا بزرگ و بقال و عالمان دینی ... شنیدید بریزید دور ، سعی کنید(که البته صددرصدنمیشه) بدون پیش زمینه به این آیات فکر کنید و اندیشه و حسی که از خوندن آیات بهتون دست میده بیان کنید.[/FONT]
 
آخرین ویرایش:

هستت

عضو جدید
[FONT=&quot]بدون پیش زمینه یعنی اینکه کاری به صغری کبرای فیلسوفها نداشته باشیم که به زور میخوان وجود چیزی رو اثبات کنن یا رد کنن، پیش تعریفهامون رو راجع به خیلی چیزها بریزیم دور ، بعضیها میان خدا رو جبار و [FONT=&quot]... [/FONT][FONT=&quot]تعریف میکنن و بعضی ها رحیم و ... اینها رو بریزیم دور ، منابع دست دوم رو بگذاریم کنار و خودمون بیایم قرآن رو بخونیم و اگر به ذهن و دل و جونمون نشست ، قبول کنیم اگر نه هم که[/FONT][FONT=&quot] . . .[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]حالا گروه اول آیات رو میگذارم ، هرکس بیاد برداشتش رو فقط نسبت به همونها بگه و ببینه چه تاثیری روش داره، به اینکه فلان مسلمون طبق این عمل میکنه یا نه هم کاری نداریم[/FONT]
[/FONT]
[FONT=&quot]دقت کنید ،در این تاپیک، هنوز ، من نوعی، وابسته به فرقه ای نشدم ، که بخوام از طریق اون فرقه ، قرآن رو بخونم.[/FONT]
[FONT=&quot]اگر کسی حدیثی داره که مرتبط با آیاته بگذاره، استفاده میکنیم ، اما صرف اینکه این حدیث مورد قبول شیعه یا سنیه ، نمیتونه اغنا کننده باشه ، بلکه مطابقت و عدم تناقض با آیات و داشتن استدلال مناسب ، ملاکه.[/FONT]

[FONT=&quot]مسیر ، یک نوع تحلیل هرمونتیکی قرآنه. یعنی بررسی قرآن در زمان نزول و اینکه چه حسی و چه فکری برای انسانها ، با شنیدن آیات حاصل میشه.[/FONT]
 
آخرین ویرایش:

هستت

عضو جدید
[COLOR=#00000]گروه اول آیات
{اقرأ بسم ربک الذی خلق / خلق الانسان من علق/اقرأ و ربک الاکرم/ الذی علم بالقلم/ علم الانسان ما لم یعلم}
{بخوان به نام پروردگارت که تو را خلق کرد/ تو را از علق(اسپرم-نوزاد کرمی شکل-خون بسته شده) آفرید/ بخوان ، که پروردگارتو بزرگوارترین است/ آنکه با قلم آموخت/ به انسان آموخت ، آنچه را هرگز نمیتوانست بیاموزد}
* دوستان، میتونن برای ترجمه ، به ترجمه ها مراجعه کنن، البته بعضی مترجمها هم با پیش زمینه هایی یه سری چیزهایی داخل پرانتز اضافه کردن.
*لطفا برداشتهای خودتون رو توی یک پست بگید، ممنون
[/COLOR]
 

M.O.B.I.N

عضو جدید
اولين چيزي كه توي ذهن من تداعي مي كنه اينه كه
(انسان)بابا تو هيچي نبوديا !!
ما آدمت كرديما.
واسه چي انقدر مغروري؟
يه چيزي رو نام ببر كه خودت بدست اوردي و ما اونو بهت هديه نكرده باشيم؟
همه چيزت از منه(خدا)
 

mec1386

عضو جدید
کاربر ممتاز
[COLOR=#00000]گروه اول آیات
{اقرأ بسم ربک الذی خلق / خلق الانسان من علق/اقرأ و ربک الاکرم/ الذی علم بالقلم/ علم الانسان ما لم یعلم}
{بخوان به نام پروردگارت که تو را خلق کرد/ تو را از علق(اسپرم-نوزاد کرمی شکل-خون بسته شده) آفرید/ بخوان ، که پروردگارتو بزرگوارترین است/ آنکه با قلم آموخت/ به انسان آموخت ، آنچه را هرگز نمیتوانست بیاموزد}
* دوستان، میتونن برای ترجمه ، به ترجمه ها مراجعه کنن، البته بعضی مترجمها هم با پیش زمینه هایی یه سری چیزهایی داخل پرانتز اضافه کردن.
*لطفا برداشتهای خودتون رو توی یک پست بگید، ممنون
[/COLOR]

اولین چیزی که برای من تداعی میشه اینه که دینم حقیقته و درسته چرا که در اولین پیامش از علم و دانش صحبت میکنه و این یعنی مبارزه با جهالت و خرافه و خرافه پرستی
 
آخرین ویرایش:

salizadeniri

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]بسم الله الرحمن الرحیم
[/FONT]
[FONT=&quot]علامه جعفری و مهندس بازرگان ؛ زحمت زیادی کشیدن و با یه کار آماری ، به صورت تقریبی ، ترتیب نزول آیات رو آوردن، از خوبیای خوندن قرآن به این ترتیب اینه که مثلا قبل از اینکه گفته بشه ، الحمدلله رب العالمین ، از چندسال قبلش ، یه سری مقدماتی آورده شده و حالا میدونی حمد چیه و الله کیه(تاحدی) و از این مجهول بودن میاد بیرون[/FONT][FONT=&quot].[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]انگیزه مون هم دعوت خود قرآنه که بارها گفته افلا تعقلون ، افلا یتدبرون القرآن و . . . واینکه اومده که این کتاب برای فهم انسانها ساده شده[/FONT][FONT=&quot] .[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]خیلی خلاصه گفتم[/FONT][FONT=&quot].[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]به ترتیب این آیات رو گروه گروه میگذارم اینجا، از شما میخوام یه لحظه چشمتون رو ببندید و تمام چیزهایی که راجع به اسلام و مسلمونی و ... از ننه بزرگ و بابا بزرگ و بقال و عالمان دینی ... شنیدید بریزید دور ، سعی کنید(که البته صددرصدنمیشه) بدون پیش زمینه به این آیات فکر کنید و اندیشه و حسی که از خوندن آیات بهتون دست میده بیان کنید.[/FONT]


ممنون خیلی جالبه کارتون.
فقط لطفا منبع صحبتها رو هم بگید.
 

خردبین

عضو جدید
کاربر ممتاز
[COLOR=#00000]گروه اول آیات
{اقرأ بسم ربک الذی خلق / خلق الانسان من علق/اقرأ و ربک الاکرم/ الذی علم بالقلم/ علم الانسان ما لم یعلم}
{بخوان به نام پروردگارت که تو را خلق کرد/ تو را از علق(اسپرم-نوزاد کرمی شکل-خون بسته شده) آفرید/ بخوان ، که پروردگارتو بزرگوارترین است/ آنکه با قلم آموخت/ به انسان آموخت ، آنچه را هرگز نمیتوانست بیاموزد}
* دوستان، میتونن برای ترجمه ، به ترجمه ها مراجعه کنن، البته بعضی مترجمها هم با پیش زمینه هایی یه سری چیزهایی داخل پرانتز اضافه کردن.
*لطفا برداشتهای خودتون رو توی یک پست بگید، ممنون
[/COLOR]

قبل ازهرچیزسپاسگذارهستم به خاطراین تاپیک خوب.شوربختانه بسیاری ازمفسرین اسلامی سعی می کنندبااحادیث وروایت جعلی وبابازی باکلمات عربی وسروته آیات رازدن چیزهایی رابرخوانندگان ناآگاه تحمیل کنند.برای همین اینکارشماکه دعوت به خواندن قرآن بدون پیش فرض ذهنی می کنیدوشان نزول آیات رامی آوریدشایسته تقدیراست.البته اینکه داستان نزول هرآیه چیست هم می تواندبسیارمهم باشدوبایدببینیم منبع سخنان ماکجاست.به هرحال درمورداین آیات چیزی که من خودم برداشت می کنم این است که:

بخوان به نام پروردگارت که تو را خلق کرد/ تو را از علق(اسپرم-نوزاد کرمی شکل-خون بسته شده) آفرید/ بخوان ، که پروردگارتو بزرگوارترین است/ آنکه با قلم آموخت/ به انسان آموخت ، آنچه را هرگز نمیتوانست بیاموزد
طبق آموزه قرآن ماتوسط خالقی بزرگوارخلق شده ایم ومخلوق هستیم.همه ماانسانهاازاسپرم خلق شده ایم.پس جعلیاتی که درموردامامان وپیامبران وجودداردکه ازنورخلق شده اندصراحتاتوسط قرآن ردمی شود.البته خودپیامبرهم بارهاصراحتادرقرآن خودش رابشری همانندسایرین معرفی می کند.
امامعنای آموزش الله توسط قلم مبهم وگنگ است.منظورالله ازیاددادن توسط قلم چیست؟همچنین به انسان چه چیزی راآموخته است که اوهرگزنمی توانسته خودش بیاموزد؟آیااین آموزش راتوسط قلم انجام داده است؟
یادمان باشدکه قرارشدبدون پیش فرض های ذهنی به موضوع نگاه کنیم.پس ملاک ماخودقرآن است وسخنی که خودالله می گوید.پس حتی الامکان بایدسعی کنیم جوابهایی برون دینی(ونه درون دینی)به سوالات بدهیم.
 
آخرین ویرایش:

JavadMessi

مدیر بازنشسته
شوربختانه بسیاری ازمفسرین اسلامی سعی می کنندبااحادیث وروایت جعلی وبابازی باکلمات عربی وسروته آیات رازدن چیزهایی رابرخوانندگان ناآگاه تحمیل کنند
یک مثال بفرمایید
پس جعلیاتی که درموردامامان وپیامبران وجودداردکه ازنورخلق شده اندصراحتاتوسط قرآن ردمی شود.البته خودپیامبرهم بارهاصراحتادرقرآن خودش رابشری همانندسایرین معرفی می کند.
واقعا برداشت شما سطحی است.منظور حقیقت آنها و مرتبه وجودی آنها می باشد وگرنه از لحاظ مادی که بله مثل همه انسانها هستند.ضمنا پیامبر در قرآن چیزی از خود نیاورده اند
خواهشا ارزش تفاسیر بزرگی همچون الغدیر را زیر سوال نبرید که به گفته دوست و دشمن بهترین تفاسیر می باشد
تدبر و تفکر و تعقل در قرآن خوب است اما یادمان نرود که خود قرآن گفته که این کتاب وسیله گمراهی گمراهان است و نقطه شروع این گمراهی دوری از همین علمایی است که اسلام را زنده نگه داشته اند ونقطه بعدی تفسیر به رای نمدن آیات است
 

خردبین

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوست گرامی! این تاپیک،تاپیک بحث وجدل نیست.بلکه ایشان گفتندهرکسی نظرخودش رابگوید.من هم نظرخودم راگفتم.شماهم اگرتمایل دارید،نظرخودراپیرامون آیات بفرماییدنه اینکه جواب بنده رابدهید.قرارنیست هرکسی که نظرمخالف شماداشت،شماوظیفه خودبدانیدکه جوابش رابدهید.چراکه الان من اگربخواهم باشمابحث کنم،تاپیک کاملاازموضوع خودش منحرف می شود.امااین بارراجواب می دهم.

یک مثال بفرمایید
مثالهافراوان است.مثلا مصادره به مطلوب آیات تطهیریاآیه موسوم به ولایت توسط شیعیان.البته بنده اینهارافقط ازباب مثال وبرای جواب دادن به سوال شمامی گویم.

واقعا برداشت شما سطحی است.منظور حقیقت آنها و مرتبه وجودی آنها می باشد وگرنه از لحاظ مادی که بله مثل همه انسانها هستند.ضمنا پیامبر در قرآن چیزی از خود نیاورده اند
تازمانی که مابرداشت بدیهی می توانیم ازسخنی بکنیم چه لزومی داردکه بخواهیم چیزی راباتفاسیرخودبپیچانیم؟وقتی پیامبرخودراشخصی همانندسایرانسانهامعرفی می کندپس دیگرچه لزومی داردکه ماحقیقت وجودی آنهاراازنوربدانیم؟پیامبراگرهم چیزی داشته است،فقط دروظیفه پیامبری اش بوده است.وگرنه درزندگی روزمره خودهمانندهمه ماانسانهابوده است.هیچ معجزه ای نداشته است وهرگزادعای معجزه گربودن هم نکرده است.اوفقط پیامبربوده است.یعنی پیامی راآورده است.حالااگرشماادعاداریدچیزی فراترازاین بوده است بایدآن رااثبات کنید.البته این رابرای خودتان اثبات کنید.قرارشدکه سخنان خودمان وپیش فرض های ذهنی خودراتحمیل نکنیم.وگرنه بنده هم می دانم که شیعیان چه عقایدی درموردامامانشان دارندوشان ومنزلت آنهاراازپیامبرهم بالاترمی دانند.امامی که ختنه شده به دنیامی آیدودرشکم مادرش قرآن می خواند(امام زمان رامی گویم)
نمونه ای مشابه از اصول کافی می آورم:

زُراه از حضرت صادق (ع) روایت کرده که فرمودند: برای امام ده نشانه است: پاکیزه و ختنه شده بدنیا می آید. و چون بر زمین قرار می گیرد، با دست هایش قرار می گیرد در حالی که صدایش را برای شهادتین بلند کرده است. جُنب نمیشود. چشمانش می خوابند ولی دلش نمی خوابد. دهان دره و کش و قوس نمی کند. و پشت سرش را می بیند چنان که پیش رویش را می بیند. و مدفوعش همچون بوی مشک است. و زمین به پنهان کردن و فرو بردنش مامور است. و چون زره رسول خدا را می پوشد، بر او رسا و سازگار است. و چون مردم دیگر آن را بپوشند بر بلند و کوتاه یک وجب زیاده می آید. و با او سخن گفته میشود تا عمرش به پایان رسد.

اصول کافی / کلینی / ترجمه صادق حسن زاده / جلد دوم / ص 251

سرورگرامی! والله من که به همچین سوپرمنی نمیگم یکی مثل خودم.ایشان ازلحاظ مادی هم خیلی هم بالاترازماهستند.ببینیدچه کارهاکه نمی کند!
خواهشا ارزش تفاسیر بزرگی همچون الغدیر را زیر سوال نبرید که به گفته دوست و دشمن بهترین تفاسیر می باشد
تدبر و تفکر و تعقل در قرآن خوب است اما یادمان نرود که خود قرآن گفته که این کتاب وسیله گمراهی گمراهان است و نقطه شروع این گمراهی دوری از همین علمایی است که اسلام را زنده نگه داشته اند ونقطه بعدی تفسیر به رای نمدن آیات است

خواندن تفاسیرخیلی خوب است امابه شرطی که باعقل وخردخودآن رامطابقت دهیم وهرتفسیرجاهلانه ونابخردانه ای صرفابه خاطراینکه ازدهان فلان روحانی بیرون آمده را نپذیریم.گرنه پرواضح است که علماازدین خودشان دفاع می کنند.اگرقرارباشدسخن هرروحانی وآخوندی راچشم وگوش بسته بپذیریم،یعنی اینکه دریک دورباطل گیرافتاده ایم وهرگزازآن بیرون نخواهیم آمد.اگرسخن موافقان راگوش می دهیم سخنان مخالفان راهم بخوانیم ودست آخرباعقل وخردخودمطابقت دهیم.وقتی بنده آیه ای رامی خوانم وبعدتفسیرعالمی رامی خوانم که بدون هیچ دلیلی آن سخن رامرتبط می کندباامام خودش،یاکتاب اصول کافی رابرمی دارم واحادیث زیادی رامی خوانم که درآن هرآیه بیربطی رادرشان فلان امام خودآورده است،مسلمابنده نمی پذیرم.تفسیراگرسعی اش برروشنگری وحقیقت نمایی باشدخوب است امااگربخواهدبه ضرب وزورتفسیرعقیده خودش راتحمیل کندومعنای آیه ای راوارونه جلوه بدهدآنوقت بحث دیگری است.هرشخصی سخن خردورزانه ومستندومستدلی بزندصرفنظرازاینکه یک لاییک آن راگفته یایک روحانی آن رامی پذیرم.والسلام.
 
آخرین ویرایش:

هستت

عضو جدید
با تشکر از دوستانی که به این بحث توجه دارن.
خواهشا وارد فضای مناظره نشید ، با یه مقدار مثبت اندیشی و رها کردن آنچه قبلا شنیدیم ، میشه با محبت و دوستی با هم حرف زد و به نتیجه های خوبی رسید.
گفتم ، بحث اینجا برون دینیه ، یعنی هرکس ، چه شیعه چه سنی یا اهل هر مذهبی یا لامذهب میتونه بیاد حرفش رو بزنه ، اینهایی که میگیم هم مسلما تفسیر نیست ، تحلیله . هرکس میتونه دلایل درون مذهبیش رو هم بیاره.
هرکس میاد حرفش رو میزنه و دلیلش رو میاره ، نهایتا هرکس دلیل محکمتری داره و حرفش محکمه پسندتره بیشتر مورد توجه قرارمیگیره و توی اذهان باقی میمونه.
یه کم صبر و حوصله کنیم و سعی کنیم بحثهای حاشیه ای باز نشه . پیشنهاد من اینه اگر بحث جدیدی باز شد ، تاپیک جدیدی استارت کنید و اونجا ادامه بدید .
توی این تاپیک مطالب مرتبط با آیات رو بگذارید ، مثلا به جای اینکه نظر شخص دیگه ای رو رد کنید ، بگید من میفهمم تمام انسانها از نطفه خلق شدن و . . . و این احتمال رو بدید که شاید در آینده این بحث بخواد کاملتر بشه (توسط خود قرآن).
مثلا اگر بخواید را جع به خلقت ائمه از نور و . . . بحث کنید ، این یه بحث موضوعیه ، میشه تاپیک جدیدی راه انداخت و مخالف و موافق دلایلشون رو بیارن . . .
ممنون.:gol:
 

هستت

عضو جدید
[COLOR=#00000]اصلاً قرآن بر ما نازل شده است تا آن را خوانده باشیم!؟
هنگام اولین نزول آیات قرآن، فرشته خدا به او گفت:اقراء بسم ربک الذی خلق، خلق الانسان من علق، اقرا و ربک الاکرم الذی علم بالقلم علم الانسان مالم یعلم-سوره علق، آیات 1-5.نخستین کلمه «بخوان» است. یعنی چه!؟ در حالی که برخی به گونه ای آن را تعبیر می کنید که انگار گفت: بشنو. و این دو با هم خیلی فرق می کنند. وقتی به پیامبر اسلام می فرماید، بخوان، یعنی خوانش خود را از آن حقیقت داشته باش. داره یکی از بزرگترین رازهای شناخت و یادگیری را که امروزه تازه علم بدان پی برده، آن هم 1400 سال پیش- معجزه بودن قرآن همین معانی و حقایق است، نه هیچ چیز دیگر- می خواهد به ما بگوید: یعنی اگر هر کس چیزی را بشنود، به صرف شنیدن اش آن را نمی فهمد، بلکه باید خوانش خود را از آن داشته باشد.
[/COLOR]
[COLOR=#00000]داستان نزول اولین آیات قرآن را برای مردم تعریف می کنند، که پیامبر در جواب جبرئیل فرمود: «خواندن بلد نیستم». (نقل از ابن کثیر) خوب، معنی آن چیست؟ می گویید، چون پیامبر بی سواد بوده است. عجب، پس این طور که شما می گویید، انگار ماجرا تبلیغ بی سوادی ست! (درحالیکه به گفته ائه شیعه پیامبر سواد خواندن و نوشتن داشت . . .- اگر نیاز داشتید بگید میگردم منبع کامل میذارم- الان مرجعش دستم نیست)
در حالی که می خواهد به ما بفهماند، انسان به شناخت حقیقی دست پیدا نمی کند، مگر آن که "از کنه وجود به نادانی خود اعتراف کرده باشد". دارد همان حقیقتی را می گوید که سقراط هنگام دادگاهی اش به صورت رازگونه به دادستان هایش گفت. این که چرا ندای غیب به غیب گوی معبد دلفی گفته است، سقراط از همه داناتر است. چون داناترین شخص کسی است که نه با تظاهر و تعارف، بلکه از کنه و حقیقت وجود –یعنی در عمل- اعتراف به نادانی اش کرده باشد. به شما می گوید که طوری قرآن نمی خوانید که حقیتی جدید از آن دریابید، بلکه آن طوری می خوانید که با باورها و انتظارات تان از قرآن یکسان باشد! قرآن هنوز برایمان نازل نشده است. چون وقتی پیامبر کلام خدا را به شما گفت، به نادانی مان اعتراف قلبی نداشتیم و گرنه نمی رفتیم آنچه که در ذهن خود داریم دنبال کنیم و کلام خدا را واگذاریم و با این عملمان، ثابت می شود که حقیقتاً به دعوت ندای وحی گفتیم: «خواندن بلدم و نیازی به معرفت ات ندارم، چون معرفت من متشرع تر و اسلامی تر از توست»!!!!"
[/COLOR]

"ان قومی اتخذوا هذا القرآن مهجورا" . . .
 

mec1386

عضو جدید
کاربر ممتاز
میشه منابعی که گفته پیامبر خواندن و نوشتن میدانست ذکر کنید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟//
 

هستت

عضو جدید
[FONT=&quot]در چندین روایت از روایات شیعه وارد شده که آن حضرت در دوران رسالت می خوانده ولی نمی نوشته است؛ از آن جمله روایتی است که صدوق در علل الشرایع آورده است: " از منتهای خدا بر پیامبرش این بود که می خواند ولی نمی نوشت[/FONT]. [FONT=&quot]هنگامی که ابوسفیان متوجه احد شد، عباس عموی پیغمبر نامه ای به آن حضرت نوشت. وقتی نامه رسید که او در یکی از باغهای اطراف مدینه بود. پیغمبر نامه را خواند ولی اصحابش را به مضمون نامه آگاه نکرد، امر کرد همه به شهر بروند. همینکه به شهر رفتند موضوع را به اطلاع آنها رسانید[/FONT] ".[FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]آقاى دکتر سيد عبد اللطيف مدعى است از بعضى‏از آيات قرآن صراحتا مى‏توان فهميد که آن حضرت، هم مى‏خوانده و هم مى‏نوشته است، از آن جمله آيه 164 از سوره آل عمران است: لقدمن الله على المؤمنين اذ بعث فيهم رسولا من انفسهم يتلواعليهم اياته و يزکيهم و يعلمهم الکتاب و الحکمة و ان کانوا من قبل لفى ضلال مبين[/FONT].[FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]خداوند بر مؤمنان منت‏نهاد آنگاه که پيغمبرى در ميان آنها برانگيخت که آيات خدا را بر آنهاتلاوت مى‏کند و آنها را پاکيزه مى‏گرداند و به آنهاکتاب و حکمت مى‏آموزد، و همانا آنها پيش از آن در گمراهى آشکار بودند[/FONT].
[FONT=&quot]ايشان مى‏گويند: «بنا بر تصريح قرآن، نخستين وظيفه پيغمبر آن‏بود که قرآن را به پيروانش تعليم دهد و مسلم است که حداقل شايستگى براى کسى که بخواهد کتاب يا محتويات کتاب ودانش يک کتاب را به ديگران تعليم دهد، باز هم مطابق تصريح خود قرآن، آن است که بتواند قلم رابه کار بندد يا دست کم آنچه را با قلم نوشته شده بخواند[/FONT].»[FONT=&quot][/FONT]

[FONT=&quot]مى‏فرمود: من حق الولد على الوالدان يحسن اسمه و ان يعلمه الکتابة و ان يزوجه اذا بلغ [/FONT]
[FONT=&quot]از حقوق فرزند برپدر اين است که نام نيک برايش انتخاب کند، نوشتن به او بياموزاند، ووقتى که بالغ شد همسر برايش انتخاب کند[/FONT].
[FONT=&quot]قرآن کريم ‏در کمال صراحت مى‏فرمايد: يا ايها الذين امنوا اذا تداينتم بدين‏الى اجل مسمى فاکتبوه و ليکتب بينکم کاتب بالعدل [/FONT].[FONT=&quot]بقره/282[/FONT].
[FONT=&quot]اى اهل ايمان!هنگامى‏که نسبت به يکديگر تعهداتى براى مدت معينى پيدا مى‏کنيد آن رابنويسيد.بايد نويسنده‏اى به درستى و انصاف و عدالت آن را بنويسد[/FONT].
[FONT=&quot]لهذا به دستور خدا و پيامبرش لازم شد مسلمانان‏به خاطر حفظ آثار دينى‏شان،و هم براى اداى حقوق‏فرزندانشان، و هم براى انتظام دنياشان به صنعت‏شريف نوشتن‏و خواندن همت بگمارند.همين هم ‏سبب شد که «نهضت قلم‏» به وجود آمد، آنچنان‏نهضتى که همان مردمى که افراد باسوادشان انگشت‏شمار بودند، آنچنان رو به علم و دانش و خواندن و نوشتن آوردند که گروهى‏از آنها در مدينه چند زبان را آموختند و توانستند پيام اسلام را با زبانهاى گوناگون به سراسر جهان ابلاغ نمايند[/FONT].
[FONT=&quot]در تواريخ مى‏خوانيم‏که اسراى بدر را پيغمبر با گرفتن فديه آزاد کرد.برخى از آنها که فقيربودند بدون فديه آزاد شدند و برخى که تعليم خط مى‏دانستند با آنها قرارداد کرد که هرکدامشان ده نفر از کودکان مدينه را خط نوشتن بياموزانند و آنگاه آزاد شوند .تاريخ الخميس ديار بکرى، ج 1/ص 395 و السيرة الحلبية، ج 2/ص 204[/FONT].
[FONT=&quot]آرى، پيغمبر تا اين‏حد اصرار داشت که اين صنعت رايج‏شود و مسلمانان به دانش و آموختن روآورند[/FONT][FONT=&quot].[/FONT]

[FONT=&quot]حال آیا صحیح است پیغمبری که خود عامل (اتامرون الناس بالبر و تنسون انفسکم) است، مردم را به کار خوبی بخواند و خود آنرا وانهد؟[/FONT]
[FONT=&quot]خداوند در اول سوره، از قلم و نوشتن ياد کرده.آيااين آيات صريح و روشن دليل نيست که پيغمبر اسلام خواندن و نوشتن مى‏دانسته و با کتاب و قلم سر و کار داشته؟...چگونه‏ممکن است پيغمبر اکرم مردم را به علم و سواد و نوشتن تشويق کند و خودش به خواندن و نوشتن اعتنايى نداشته‏باشد، در صورتى که هميشه در کارها پيشقدم بوده است‏[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]بسيار شگفت انگيز است که‏مترجمان و مفسران قرآن به اين آيه که توصيف حضرت محمد(ص)مى‏باشدتوجه نکرده‏اند که در آن گفته شده: «رسول من الله يتلوا صحفا مطهرة‏[/FONT]»([FONT=&quot]بينة/2 و 3[/FONT].) [FONT=&quot]يعنى محمد پيغمبر خدا که صحيفه‏هاى مقدس و مطهر را قرائت مى‏کند.بايد توجه کرد که در اين آيات گفته نشده‏است که پيغمبر صحيفه‏هاى مقدس را از خاطر خود نقل مى‏کند، بلکه تصريح شده است که اين صحيفه‏ها را قرائت مى‏کند و از رو مى‏خواند[/FONT]» .[FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]احدي از مورخان، مسلمان و يا غير مسلمان مدعي نشده است كه آن حضرت در دوران كودكي يا جواني چه رسد به دوران كهولت و پيري كه دوران رسالت است، نزد كسي خواندن يا نوشتن آموخته است[/FONT].
[FONT=&quot]وَ مَا كُنتَ تَتْلُواْ مِن قَبْلِهِ مِن كِتَابٍ وَ لَا تخَُطُّهُ بِيَمِينِكَ إِذًا لاَّرْتَابَ الْمُبْطِلُونَ یعنی "تو پيش از قرآن هيچ كتابى را نمى‏خواندى و به دست خويش كتابى نمى‏نوشتى. اگر چنان بود، اهل باطل به شك افتاده بودند[/FONT]."
[FONT=&quot]امام رضا در مناظره با علماي اديان مختلف خطاب به رأس الجالوت (عالم بزرگ يهودي) فرمودند: «از جمله دلايل صدق پيغمبر ما آن است كه او شخصيتي يتيم، تهيدست بود، هيچ كتابي نخوانده و نزد هيچ استادي نرفته، با اين حال كتابي آورد كه حكايت پيامبران و خبر گذشتگان و آيندگان در آن آمده بود.»طبرسي، الاحتجاج، بيروت، منشورات مؤسسة الاعلمي للمطبوعات، چاپ 2، ‌1403 هـ . ق[/FONT].[FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]به قبول شیعه روایت است که پیامبر در لحظات پایانی عمرش درخواست قلم و کاغذی کرد تا نوشته ای بنویسد که امت گمراه نشوند اما . . . [/FONT]
[FONT=&quot]در کل اینطور میشه نتیجه گرفت که طبق اسناد ، پیامبر ، استاد نداشت . تا قبل از رسالت هم سندی مبنی بر اینکه میخواند یا مینوشت در دست نیست و یامبر نه میخواند و نه مینوشت.[/FONT]
[FONT=&quot]اقرا – معنی خواندن از روی نوشته را میدهد ، پس پیامبر از آغاز رسالت قادر به خواندن بود.[/FONT]
[FONT=&quot]اما بعد از رسالت (به هر طریق) ایشان میتوانست هم بخواند و هم بنویسد، اما بنده مطمئن نیستم این آموزش مستقیما از طریق وحی بوده یا مثل انسانهای عادی بوده.[/FONT]
[FONT=&quot]اینها دلایل و نتیجه گیریهای بنده بود - از مناظره بیزارم ، لطفا وارد مناظره نشید ، بنده بیشتر از آیات قرآن مثال آوردم ، اگر مستندات و نظرشما چیز دیگه ایه در یک پست بیارید ، میشنویم ، اما لطفا این بحث رو ادامه دارش نکنید چون محور اصلی تاپیک چیز دیگه ایه.[/FONT]
[FONT=&quot]بحث اصلی اینه که طبق روایت ابن کثیر و . . . در آغاز رسالت ، پیامبر گفت نمیتوانم بخوانم اما طبق نظر راویان شیعه ، پیامبر گفت ، چه چیز را بخوانم؟ یعنی به نوعی اقرار به ندانستن که ذکر شد.[/FONT]
 

هستت

عضو جدید
گروه دوم آیات

گروه دوم آیات

[COLOR=#00000]گروه دوم آیات:
[FONT=&quot]سوره مدثر (74) – آيات 1 تا 7
يا ايها المدثر / قم فانذر/وربك فكبر/وثيابك فطهر/والرجزفاهجر/ولا تمنن تستكثر/ولربك فاصبر

[FONT=&quot]اي كسي كه به خود پلاس (پتو) پيچيده اي / برخيز تا (مردم را) انذار كني و هشدار دهي / و پروردگارت را بزرگ شمار / و جامه ات را پاكيزه بدار/ همچنين از كار بد (زشتكاري) دوري كن / (در آنچه خواهي كرد) به كسي منت مگذار و خدمت خود را زياد مدان/ و به خاطر خداوندگارت صبر پيشه نما
لطفا نظرتون رو راجع به این آیات بیان کنید که بعد از آیات گروه اول (اقرا بسم ربک الذی خلق...) اومده، اگر مطلب مرتبطی راجع به شان نزول هم دارید بگذارید ممنون میشم.
[/FONT]
[/COLOR]
[/FONT]
 

هستت

عضو جدید
[COLOR=#00000]گروه دوم آیات:
[FONT=&quot]سوره مدثر (74) – آيات 1 تا 7
يا ايها المدثر / قم فانذر/وربك فكبر/وثيابك فطهر/والرجزفاهجر/ولا تمنن تستكثر/ولربك فاصبر

[FONT=&quot]اي كسي كه به خود پلاس (پتو) پيچيده اي / برخيز تا (مردم را) انذار كني و هشدار دهي / و پروردگارت را بزرگ شمار / و جامه ات را پاكيزه بدار/ همچنين از كار بد (زشتكاري) دوري كن / (در آنچه خواهي كرد) به كسي منت مگذار و خدمت خود را زياد مدان/ و به خاطر خداوندگارت صبر پيشه نما
لطفا نظرتون رو راجع به این آیات بیان کنید که بعد از آیات گروه اول (اقرا بسم ربک الذی خلق...) اومده، اگر مطلب مرتبطی راجع به شان نزول هم دارید بگذارید ممنون میشم.
[/FONT]
[/COLOR]
[/FONT]
ممنون از تحقیق و تدبرات و تفکرات زیادتون! (ان قومی اتخذوا هذالقرآن مهجورا...)
[COLOR=#00000]{اونچه[FONT=&quot] تو اولین گروه تنزيل بود ،‌نه اظهار نظرها و انديشه هاي فلسفي و عرفاني و نه نوحه گري هاي اسطوره اي گيلگامش. و حالت امر از خارج به محمد ديده ميشد، نه از او به بقیه. در گروه دوم هم تقريبا همينه(اگر اشتباه میکنم بگید)
[FONT=&quot]ظاهر آيات كنايه از اين داره كه محمد ،‌شنونده و گيرنده س نه سازنده و گوينده وسراسر امر و دستوره.
[/FONT]
[FONT=&quot]يك نقطه مجهول ، " فانذر " هستش؛ از چه چيز هشدار بده؟ انذار به عنوان اولين وظيفه پيغمبر میشه گفت همون انباء و خبر دادنه ، كه كار همه پيامبران سامي بوده.
[/FONT]
[FONT=&quot]به نظر من توی این گروه سه نکته اساسی دیده میشه که جالبه : [/FONT]
[FONT=&quot]1- پاكيزگي و پاكي خود انذار كننده از آلودگيها 2-خدمت بي دريغ و بي منت 3- صبر دربرابر مشكلات و مخالفتهاي اجتماعي[/FONT]
[FONT=&quot]*جذابترین نکته ش واسه من اینه که درواقع میخواد بگه دعوت و امر به خود وعمل خود ، مقدم بر تعليم و تربيت سایرینه. این حرف رو امروز نزده ، تو جامعه عربستان اون موقع گفته و این عجیبه.[/FONT][/COLOR]
[/FONT]
 

هستت

عضو جدید
[FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]گروه سوم آيات : سوره عصر آيات 1و2

[FONT=&quot]والعصر / ان الانسان لفی
[FONT=&quot]خسر

[FONT=&quot]قسم به عصر و زمانه (يا زمان و پايان روز و دوران) / همانا كه آدمی يقينا زيانكار است (يا در زيان و خسران زندگی میکند)[/FONT]

دو گروه آیات رو با هم خواندیم. حالا میرسیم. به گروه سوم.
لطفا نظرتون رو در مورد این گروه بیان کنید.

[/FONT]
[/FONT]
[/FONT]
 
آخرین ویرایش:

هستت

عضو جدید
گروه سوم آيات : سوره عصر آيات 1و2
والعصر / ان الانسان لفی
خسر
قسم به عصر و زمانه (يا زمان و پايان روز و دوران) / همانا كه آدمی يقينا زيانكار است (يا در زيان و خسران زندگی میکند)

دو گروه آیات رو با هم خواندیم. حالا میرسیم. به گروه سوم.
لطفا نظرتون رو در مورد این گروه بیان کنید.​

تآثیری که این آیات روی من میگذاره :
در ابتدا به زمانه سوگند خورده شده تا انسان خسارت خود رو به گردن زمانه و جبرآن نیاندازد. و سپس گفته شده انسان در خسارت مدفون شده( انّ+ل+فی)
به خاطر نداشتن شناخت از خود وهستی،خود رو فدای هیچها کردیم
نهایت آرزوی ما مطابق شده با زندگی پست ترین موجودات.... رفاهی که یه خونواده تمساح داره شده نهایت آرزو و هدفمون از زندگی.... هرروز یه گوزن میاد لب رودخونه.... لباسشون هم که فراهمه... دغدغه و حرص زدن برای روزی بیشتر هم ندارن... آرامش هم دارن....دغدغه ازدواج و خونه وماشین و.... هم ندارن.... اگر هدف از زندگی رسیدن به چنین آرامشی بود که دیگه تفکر و تعقل به چه کار آدم میومد.... تفکر و تعقل باعث عدم آرامش انسانه، به خاطر همینه که هیچ حیوونی استرس نداره.....این تفکر و تعقل برای حرکت انسان گذاشته شده....وگرنه گیر افتادن داخل اینجور دورهای باطل زندگی ، همون لفی خسر بودن انسانه....
لحظه لحظه داریم ضرر میکنیم و قدر وقت و زمان رو نمیدونیم....
3سال یعد، آیه آخر این سوره نازل میشه....(در این 3سال مسلمونها در حال آموزش مفاهیمی مثل ایمان،عمل صالح، صبر، حق و... بودند، تا آیه جدیدی که نازل شد مفهموم باشه، ما هم صبر میکنیم تا وقتش برسه)
به امید مشارکت بیشتر شما دوستان در این تاپیک:gol:
 
آخرین ویرایش:
بالا