نه عزيز ناراحت نشدم... فقط نمي خوام اين تاپيك به بيراهه كشيده بشه.....اينجا فقط بايد به هم كمك كنيم راه حل بديم تا مشكلاتمون هموار بشه....بايد درست زندگي كردن رو به هم ياد بديم.... و............. خيلي چيزهاي ديگه..بیا !!!
صاحابش ناراحت شد!![]()



نه عزيز ناراحت نشدم... فقط نمي خوام اين تاپيك به بيراهه كشيده بشه.....اينجا فقط بايد به هم كمك كنيم راه حل بديم تا مشكلاتمون هموار بشه....بايد درست زندگي كردن رو به هم ياد بديم.... و............. خيلي چيزهاي ديگه..بیا !!!
صاحابش ناراحت شد!![]()
تو این آشفته بازار.......انصافا جلب اعتماد و اعتماد سازی سخت و با تقریب فوق العاده ای امریست نشد.
سلام سوگل عزیز
تاپیک خیلی جالبی زدی ، جای تشکر داره .
از گلابتون عزیز هم به خاطر جون دادن به این تاپیک تشکر میکنم .( البته مطمئنا" خیلی از میکنن که آیا برای هم آنقدر ارزش خواهند داشت که این اختلاف نظر باقیمونده رو نبینن ، یا نه ؟
اگه بله ، که مبارکه .وگر نه ، حتما" قسمت نبوده .
![]()
به قول خانومی من هم بدجور با احسان خان موافقم.. چون هر روز که میگذره شناخت خوب و بد ، راست و دروغ سخت تر میشه..
من شخصا چند روزه شاهد یه ماجرایی بین دو تا جوون بودم و هستم که واقعا گیج و حتّی ناراحت کننده است.. ناراحت کننده به خاطر اینکه سطح اعتماد هر روز کمتر میشه و رابطه ها هم پیچیده تر.!!
تو این دوره و زمونه کار به جایی کشیده که طرفین برای دوستی گذراشون هم برای جلب اعتماد کامل به دروغ هایی متوسّل میشن که بعد از یه مدّت هر دو بدون در نظر گرفتن احساس اولیشون فقط یه بی اعتمادی محض نسبت به نه تنها اون شخص بلکه تمام هم جنساش پیدا میکنن...(خانوما: آقایون سر وته یه کرباسن..!. آقایون: خانوما همشون دنبال پول آقایونن!)
این وسط تکلیف اون بنده خداهایی که واقعا از این جنس نیستند چیه؟؟؟؟
خير.شما هم درست فكر ميكنيد.بيشتر خانمها به فكر بهبود روابط زندگي هستند.اونم به خاطر روحيات و خلقياتشونه.نميخوان براي رابطه اي رو كه شروع كردن وبراش مايه گذاشتن زحماتشون به باد بره.چون از وجودشون مايه گذاشتن.اگه تا حالا نظری ندادم بخاطر این بود که احساس میکنم در این مورد خیلی بی تجربه ام و حرفی برا گفتن ندارم...
من همیشه احساس کردم و حالا هم دارم به وضوح میبینم که همیشه این خانوما هستن که به فکر بهبود رابطه و ماندگاری عشقشون هستن و کمتر آقایی رو دیدم که....چرا؟اصلا چیکار کنیم که اینطور نشه؟آخه مگه میشه که همش خانوما به فکر بهبود رابطشون باشن؟مگه این رابطه دو نفره نیست؟پس چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نمیدونم یا شایدم من اشتباه میکنم اگه اشتباه فکر میکنم بگین؟آهای آقایون کجایین؟![]()
نشد عزيز.من خودم پسرم.اما آمار شما فكر نميكنم درست باشه.آقا احسان-ص درسته دوره زمونه بد شده اما فراموش نكنيم دختر و خانم خوب تو جامعه ي ما زيادن.اما چون خودشون به معرض نمايش نميذارند ما فكر ميكنيم نيستند.اما بجاش اين خانمها و دخترايي كه خودشونو با هزار جور رنگ ولعاب به مردا قالب ميكنند.فكر ميكنيم زيادن.تو همون دانشگاه دخترايي هستند كه به هيچ عنوان حاضر نيستند كه با پسري حتي به منظور ازدواج دوست باشند.همون ازدواج سنتي رو دوست دارن .و برعكس.هستند كسايي كه تا پسر ساده گير ميارن هزار تاكار كردن طرفم ساده وگاگول خودشونو ميندازن بيخ ريش طرف.فكر ميكنم آمارتو بايد تجديد نظر كني.وااای خدای من!
این چه حرفیه آخه شما میگید!
من مبنا رو بر این میزارم که شما 100% صادقانه صحبت کردید ومن هم الان صادقانه میخوام جواب بدم؛
من هم توی دانشگاه_که جامعه ایست برای خودش در مقیاس کوچکتر_کمتر دختری رو دیدم که در یکی از دسته های زیر دسته بندی نشه ( جامعه آماری رو11 دختر خانوم اگر در نظر بگیریم...) :
1) در آن واحد با بیش از 5پسر دوستی داره و اصولا مسئله رابطه براش موضوعیت نداره!
(6نفر از 11 نفر)
2)در آن واحد_واحد رو مثلا یک ترم در نظر بگیرید_ با یک نفر ارتباط داره....اما ترم بعد اون فرد کاملا کنار گذاشته میشه؛
(2نفر از 11 نفر)
3)کاملا از پسرها دور میشند و اصلا وارد نمیشن در این مسایل؛
(2 نفر از 11 نفر)
4)با یک نفر راه میرند و عشقشون تابع مقدار x ورودی نیست!
(1 نفر از 11 نفر)
حالا اصل حرف من اینجا شروع میشه!
منه نوعی که میام شرایط رو اینطور بررسی میکنم؛
#اون یک نفر که Loyal بوده الان با فرد مورد علاقشه پس هیچ چی!
#اون 2نفر که اصلا تمایلی ندارن و نمیخوان وارد این قضایا بشن هم هیچ چی!
#اون دو نفر دیگه هم فعلا در این ترم تحصیلی جاری با یک نفر دیگه اند.....پس لااقل برای این ترم نمیشه روشون حساب کرد!!(باور کنید واقعیت روی دهنده رو عرض میکنم!)
#میمونه اون 6نفر.....خب نه تنها من....هر مخلوق دیگری باشه.....مجبوره و دست طبیعت هلش میده به این سمت و نیازی به بحث فلسفی نداره!
اصولا در این جمع 6 نفره ی آخر رابطه ای نیست، چون جمعیست بی هدف، لذا آقایون_مثله من و خیلیها_ ریشه ای اونجا نداریم و دختر خانوم ها هم نباید اونجا دنبال رابطه بگردن!
بلکه بنظر من اونا(دختر خانومها) اگر بلدن رابطه درست کنن از نوع سالم و اون طوری که در اتوپیا شون میپرورونن....اونان که باید پیش قدم بشن حتی!
آقایون گویی همواره منبع خراب شدن ارتباطها بودن، ولی گاهی گوشی نیازه برای شنیدن درد جوون!
متاسفانه تو اين روابط مقصر خود دخترا هستند.چون فكر نميكنند دست بالاي دست بسيار است.مورد3، چرا فکر میکنین روی اون دو نفر نمیشه حساب باز کرد؟؟؟اگه منظورتون از این جمله که کاملا از پسرها دور میشند و اصلا وارد نمیشن در این مسایل،اینه که اهل دوستی نیستن باید بگم که منم جز اون دو نفرمهمین جا میگم میشه روی اون دو نفر حساب باز کرد،به نظرم این مورد3 دنبال کسی میگردن که رابطشون رو فقط براساس دوستی نذارن وبرای رابطشون هدفی داشته باشن.من که خودم دوست ندارم با یه پسر دوست باشم ولی فکر میکنم این دسته واسه این کاملا از پسرا دور میشن که شاید میترسن به طرف علاقه پیدا کنن وپسره بعد یه مدت دختره رو بذاره بره وهیچ توجهی به احساساتش نکنن وقلبش رو بشکنن به همین خاطر از پسرا فاصله میگیرن ومنتظر میمونن... مثلا اگه یه نفر واقعا منو دوست داشته باشه اون موقس که بهش میدون میدم تا هم اون طرف منو بشناسه وهم من اونو،والا دلیلی نمیبینم که بخوام باهاش رابطه داشته باشم
![]()
خانومي اين رايطه دو طرفست.وهر دو طرف مقصر.همون طور كه شما به دخترا بدبين هستيد، منم به پسرا بدبينم. هميشه فكر ميكنم كه عشق تو وجود هيچ پسري پيدا نميشه. اگر هم پيدا بشه راحت از عشقش دل ميكنه.واقعا پسرا براي در هم شكستن عشق راحت خودشونو قانع ميكنن. توجيهش رو هم خوب بلدن.
برادر من.اين نشد.شما اگه ركب خوردي برا اين بوده كه ساده بر خورد كرديد.از اين دخترا هستن.شما بايد حواست جمع باشه.ولي اين نبايد برات بهونه اي بشه كه بري همين بلا رو سر دختر ديگه اي بياري.به قول دوستان.:الخير وما في وقع خير ما اونيه كه اتفاق ميفته.بدون اون لياقتتو نداشته.اون لياقتش اين بده كه هر ترم دست يكي رو سرش باشه.اينجوري راحتتر بوده.اينا مطمئن باش به هيچ دردي بجز همون كار نمي خورن.برو سراغ كسي كه درسته.به نظر من اگه برا ازدواج ميخواهي كه بايد خيلي چشماتو باز كني.اما اگه برا رفع كتيه خوب همينا بسن.مي خوايي چكار.شكايتم نداره.تا رفت ميري سراغ يكي ديگه.همينجوري كه نميشه هركيو ديد عاشقش شد.اونم كه مطمئن باش عشق نيست.هوسه هوس.ببین خانومی؛
من که نامم احسان ص. هستش ....اینطور نیستم.
اگر شما عشقی در وجود پسری پیدا نکردی یا ایراد از جمعی بوده که جای شکه یا ایراد از فردی بوده که جای تامل داره ؛
من اگه میگم اینطور نیستم به این دلیل میگم که عشقی فرسایشی و خسته کننده از هم نوعای شما جز به من افت معدل و افت احساسات چیز دیگه نداد؛
اینو برای شمایی عرض میکنم که تا حالا با یه همچین پدیده ای روبرو نشدید.
پس الان بشنوید که در نوع خودش زبان زد بود، درخشنده....پاک....آبی....از جنس آسمون.....تا توی نمازمم کشیده شد!
ولی خانومی.....ولی خانومی، اشتباه میکردم......اشتباه!
لیاقتشو نداشت....بگو چرا..
چون از اونایی بود که هر ترم Change میکرد!( و هنوز هم داره....)
مطلب شما هم قابل احترامه.....چرا؟.....چون آدمای مثل من کم شدن{نیازی به تعریف از خود نیست....چون این وسط چیزی بین ما قرار نیست به نفع یا به سود تبادل بشه}
آدمی که پاکیه دل توی افسانه ها رو داشت در یک بازه زمانی، که براش خاطره شد.
از دیدگاه احتمالات، حرف شما رو قبول میکنم.....اکثریت مذکر جماعت، در این برهه زمانی دچار ضعف ارتباطاتند؛ اگه از من میپرسید.....وضعیت فرهنگیه این جامعه یکاری کرده کارستان!
تنها در مملکت ما بد حجابی شکل گرفته....نه توی مالزی، نه توی سوریه!
خودمون برا خودمون مشکل ساختیم.
شما از پسر جوونی که یه کاره وارد یه همچین جامعه پر معظلی که از جنس لطیف بت ساخته میشه چه انتظاری داری؟؟؟
در عهد جاهلیت مگه هر فرد یک بت میپرستیده که این آقا پسر که اصولا Culture برای مفهوم نشده بیاد یکی رو بپرسته!!؟
به دید من دید جوونهای این جامعه باید تغییر کنه(که نمیکنه!) و دختر خانومها هم باید درک کنند که اون آقا داره با فرهنگی خودشو تغذیه میکنه که ناقصه و جوابگوش به هیچ وجه نیست(که ایشون هم به حق نباید انتظار داشت درک کنه!!)
تو این آشفته بازار.......انصافا جلب اعتماد و اعتماد سازی سخت و با تقریب فوق العاده ای امریست نشد.
سامه جان.تو اين دوره زمونه زيادن از اين جور ادما.به قول خانومی من هم بدجور با احسان خان موافقم.. چون هر روز که میگذره شناخت خوب و بد ، راست و دروغ سخت تر میشه..
من شخصا چند روزه شاهد یه ماجرایی بین دو تا جوون بودم و هستم که واقعا گیج و حتّی ناراحت کننده است.. ناراحت کننده به خاطر اینکه سطح اعتماد هر روز کمتر میشه و رابطه ها هم پیچیده تر.!! تو این دوره و زمونه کار به جایی کشیده که طرفین برای دوستی گذراشون هم برای جلب اعتماد کامل به دروغ هایی متوسّل میشن که بعد از یه مدّت هر دو بدون در نظر گرفتن احساس اولیشون فقط یه بی اعتمادی محض نسبت به نه تنها اون شخص بلکه تمام هم جنساش پیدا میکنن...(خانوما: آقایون سر وته یه کرباسن..!. آقایون: خانوما همشون دنبال پول آقایونن!) این وسط تکلیف اون بنده خداهایی که واقعا از این جنس نیستند چیه؟؟؟؟
ببین خانومی؛
من که نامم احسان ص. هستش ....اینطور نیستم.
اگر شما عشقی در وجود پسری پیدا نکردی یا ایراد از جمعی بوده که جای شکه یا ایراد از فردی بوده که جای تامل داره ؛
من اگه میگم اینطور نیستم به این دلیل میگم که عشقی فرسایشی و خسته کننده از هم نوعای شما جز به من افت معدل و افت احساسات چیز دیگه نداد؛
اینو برای شمایی عرض میکنم که تا حالا با یه همچین پدیده ای روبرو نشدید.
پس الان بشنوید که در نوع خودش زبان زد بود، درخشنده....پاک....آبی....از جنس آسمون.....تا توی نمازمم کشیده شد!
ولی خانومی.....ولی خانومی، اشتباه میکردم......اشتباه!
لیاقتشو نداشت....بگو چرا..
چون از اونایی بود که هر ترم Change میکرد!( و هنوز هم داره....)
مطلب شما هم قابل احترامه.....چرا؟.....چون آدمای مثل من کم شدن{نیازی به تعریف از خود نیست....چون این وسط چیزی بین ما قرار نیست به نفع یا به سود تبادل بشه}
آدمی که پاکیه دل توی افسانه ها رو داشت در یک بازه زمانی، که براش خاطره شد.
از دیدگاه احتمالات، حرف شما رو قبول میکنم.....اکثریت مذکر جماعت، در این برهه زمانی دچار ضعف ارتباطاتند؛ اگه از من میپرسید.....وضعیت فرهنگیه این جامعه یکاری کرده کارستان!
تنها در مملکت ما بد حجابی شکل گرفته....نه توی مالزی، نه توی سوریه!
خودمون برا خودمون مشکل ساختیم.
شما از پسر جوونی که یه کاره وارد یه همچین جامعه پر معظلی که از جنس لطیف بت ساخته میشه چه انتظاری داری؟؟؟
در عهد جاهلیت مگه هر فرد یک بت میپرستیده که این آقا پسر که اصولا Culture برای مفهوم نشده بیاد یکی رو بپرسته!!؟
به دید من دید جوونهای این جامعه باید تغییر کنه(که نمیکنه!) و دختر خانومها هم باید درک کنند که اون آقا داره با فرهنگی خودشو تغذیه میکنه که ناقصه و جوابگوش به هیچ وجه نیست(که ایشون هم به حق نباید انتظار داشت درک کنه!!)
تو این آشفته بازار.......انصافا جلب اعتماد و اعتماد سازی سخت و با تقریب فوق العاده ای امریست نشد.
سعي مي كنم خود دار باشم و اجازه دهم عصبانيتش فروكش كند، مثل طوفاني گذرا....عمداً انگشت روي خطاعايش نمي گذارم.... وقتي به ناحق عصباني شدم، از بابت آن معذرت خواهي مي كنم... از اينكه دائم نگرانش باشم، دست بر ميدارم... از تلافي كردن خودداري مي كنم..... تشويقش مي كنم كه خودش باشد.... مي دانم كه هيچكس كامل و بي عيب نيست...
شاد باشيد.![]()
را فشفشه جون.تنهايي رو بايد با يه ادم حقيقي پر كني .اون تنهايي كه شما ميگي بريدنه .از همه چيز.سلام به شما دوست گرامی
خیلی خوشحال شدم که نظرتون رو خوندم
با اول صحبتاتون صددرصد مخالفم چون تنهایی رو معمولا با شخص حقیقی پر کردن همیشه جواب نداده خیلی وقتا نیازه که تنها بودن را بواسطه آرامش و تفکر پر کنیم اوه اوه خیلی شعاری شد
به کسی برنخوره بر نخوره منظور خاصی نداشتم چون خیلی از ما آدمهایی هستیم که دوست نداریم تنهایمون رو با هیچ چیزی عوض کنیم.
نیاز به همدم همیشگی بوده مثل دارو نیست که تاریخ مصرف یا تاریخ انقضا داشته باشه.
بابت رسیدن به زوج با شما موافقم
ولی اگر قرار باشه فرصت شناخت بدیم باید عمر ایوب داشته باشیم.
بخش آخر صحبتاتونم که عالی بود منتها گذشت کالایی که از سبد خانواده ها خارج شده
به قول دوستی شاد باشید
سوگل خانم.واقعيت با ذهن خيلي فرق ميكنه.دقت كردي وقتي عصباني هستي و طرفتم عصبانيه چطور ميخواييي اين كاروبكني.؟سعي مي كنم خود دار باشم و اجازه دهم عصبانيتش فروكش كند، مثل طوفاني گذرا....عمداً انگشت روي خطاعايش نمي گذارم.... وقتي به ناحق عصباني شدم، از بابت آن معذرت خواهي مي كنم... از اينكه دائم نگرانش باشم، دست بر ميدارم... از تلافي كردن خودداري مي كنم..... تشويقش مي كنم كه خودش باشد.... مي دانم كه هيچكس كامل و بي عيب نيست...
شاد باشيد.![]()
را فشفشه جون.تنهايي رو بايد با يه ادم حقيقي پر كني .اون تنهايي كه شما ميگي بريدنه .از همه چيز.
تنهايي كه از دنيا بريدي رو بله.اما همه دوست دارن تنهاييشونو با كسي به اشتراك بگذارند تا لذت بيشتري از اون ببرن.شما وقتي كه يه نفر و داري كه تو غمها و شاديها شريكته.دلت گرفته سنگ صبورته.چه حسي داري
برا شناخت عمر نوحم نميخواد.صداقت و درستي مي خواد.با دقت كامل.
سوگل خانم.واقعيت با ذهن خيلي فرق ميكنه.دقت كردي وقتي عصباني هستي و طرفتم عصبانيه چطور ميخواييي اين كاروبكني.؟
وقتي اون دست رو خطا هاي تو ميذاره تو نمي خواهي اين كارو بكني.؟
وقتي عذر خواستي اون پررو شد چي؟
گلابتون عزيز خودت هم ميدوني كه 100% مشكلات براي عدم انتقال درست مفاهيم هست.تو تمام موارد.وقتي نتوني منظورتو تو هر زمينه اي به همسرت منتقل كني دچار مشكل ميشي.ولي در شرايط فعلي به نظر شما كه سابقه داري چند نفر ميتونن اين مهم رو اجرا كنن
گلابتون عزيز از توجهتون سپاسگزارم.اما شايد كسي تو خواسته هاش تعامل ايجاد كرد وطرف مقابل نه.خواسته هاي خودشو با خودخواهي تمام به كرسي نشوند يا بدون توجه به طرف مقابل كاراشو كرد.اونموقع چي؟چكار بايد كرد؟.
خانوم/آقای archiشما میگین خیلی وقتا این نظرات عملی نمیشن...شما مجردین...من هم مجردم...اما از متاهل هایی که اینجا سر می زنن بپرسین که این چیزا عملی میشه یا نه...البته من نمیگم همیشه! اما اگه بخوایم میتونیم کاری کنیم که بیشتر مواقع عملی بشن...به هر حال من عقیدم اینه که اگه آدم چیزایی که واسش مفیده رو مدام تو ذهنش مرور کنه به تدریج وجودش و در بر میگیره و تمام اون نظرات و اعتقادات تو اعمالش تجسم پیدا می کنه...پس حتی خوندن اینجور مطالب هم می تونه مفید باشه...پس به قول شما کاش خدا این قدرت و به ما بده که بتونیم حرفامونو عملی کنیم...سلام به همه ي دوستان عزيز
سوگل جون شرمنده كه نتونستم زودتر از اين بيام.دانشجوئيه و هزار دردسر
نظر همه رو خوندم
من مجرد هستم...با خيلي از حرفاي دوستاي عزيز موافقم...اما واقعا خيلي وقتها اين نظرات عملي نميشن و در حد حرف باقي ميمونه.
تبريك به گلاب عزيز.ان شا ا اله هميشه بهترين زندگي رو داشته باشن
من خودم شخصا جز اون دسته از ادمهائي هستم كه از ازدواج ميترسم...نه اينكه بگم كوتاهي ميكنم...نه اصلا ...من تمام سعي و تلاشم رو ميكنم كه بهترين زندگي رو به همسرم هديه بدم.محبت كردن تو وجود و خون منه...اما ايا واقعا ميشه اين روزا اعتماد كامل به طرف مقابل بكنيم؟اگه من يا خيلي از ماها تمام تلاشمون رو بكنيم كه طرف مقابل رو به نهايت خواسته هاش برسونيم و خيلي از كارهاي ديگه رو انجام بديم و در مقابل هيچ عكس العملي دريافت نكنيم ايا سر خورده نميشيم؟ ...من اصلا ادم منفي بافي نيستم و گفتم كه عاشق محبت كردن و مهر ورزي هستم.اما بايد قبول كنيم كه تو جامعه ي ما تذوير و ريا خيلي پر شده
این فرمولای ریاضی وار که تو کتابا نوشتن خیلی وقتا تو زندگی واقعی اصلا به کار نمیاد...نمیگم اینا دروغن...به هر حال کسایی که اینارو نوشتن یه عمری رو این موضوعاتی که ما الان این جسارت و به خودمون دادیم و جاهلانه(منظورم بدون دانش قبلیه) روشون بحث می کنیم تحقیق کردن...اما من فکر می کنم ما تو رابطه با همسرمون باید بر اساس شناختی که به تدریج ازش به دست می یاریم فرمولهای چجوری رفتار کردن با اونو کشف کنیم... من این جمله رو زیاد شنیدم...حتماشما هم شنیدین...اینکه میگن"زنها همه با هم فرق می کنن ولی مردها همشون مثل همن" به نظر من اونایی که اینجوری فکر می کنن خیلی با تسامح به قضیه نگاه می کنن... به نظر من هر انسانی برای خودش یه دنیای سربسته و پر از رمز و رازه که باید کشفش کرد...اينو يادتون نره:
هيچوقت به آقايون موقع رانندگي آدرس نديد چون اگه گم شدين تقصير شماست!!!!
وقتي خيلي گرفته اند بهتره همونتو بمونن خودشون در ميان. (غار تنهايييييي)
(زنان مريخي مردان ونوسي يا چپش؟)
پگاه جونم کاشکی به همین راحتی بود که تو مگی...راستش از حرف آقا ehsanاصلا خوشم نیومد.خود من طرفدار آدمایی باقلب صاف وبی ریا هستم که کم پیدا میشه،اصلاهم این طور نیست که حتما دختره باطرف دوست باشه تا باور کنه طرف عاشقشه.دختر خودش یه جورایی بارفتاره پسره می فهمه که طرف عاشقشه یا نه البته اگه طرف قصد فریبشو نداشته باشه
سوگول:آنچه را كه از رفتارش مي فهمم اصلاً به رويش نمي آورم....قبول مي كنم كه من هماشتباه ميكنم....آنچه را كه از رفتارش مي فهمم اصلاً به رويش نمي آورم....قبول مي كنم كه من هم اشتباه ميكنم.... از هر فرصتي براي تشويق وتحسين او استفاده مي كنم....آنچه را كه انتظار دارم، واضح و روشن برايش شرح مي دهم...
شاد باشيد.![]()
پگاه جونم کاشکی به همین راحتی بود که تو مگی...
سوگول:آنچه را كه از رفتارش مي فهمم اصلاً به رويش نمي آورم....قبول مي كنم كه من هماشتباه ميكنم....آنچه را كه از رفتارش مي فهمم اصلاً به رويش نمي آورم....قبول مي كنم كه من هم اشتباه ميكنم.... از هر فرصتي براي تشويق وتحسين او استفاده مي كنم....آنچه را كه انتظار دارم، واضح و روشن برايش شرح مي دهم...
شاد باشيد.![]()