امین نمیگفتی سنگین تر بوداhttp://www.www.www.iran-eng.ir/attachment.php?attachmentid=32281&thumb=1&d=1283172289
یه پسر هنرمند که ازتوی گهواره آثارهنری میآفرید ولی نمیدونم چرا مادرم صبح ها آثارهنریمومینداخت روی بند تا خشک بشن ...
امین نمیگفتی سنگین تر بوداhttp://www.www.www.iran-eng.ir/attachment.php?attachmentid=32281&thumb=1&d=1283172289
یه پسر هنرمند که ازتوی گهواره آثارهنری میآفرید ولی نمیدونم چرا مادرم صبح ها آثارهنریمومینداخت روی بند تا خشک بشن ...
بچه که بودم تو ماشین بابام میشستم الکی رانندگی میکردم نمیدونستم بوق چیه !! یهو فشارش دادم ! یه صدایی داد منم همون جا خودمو خیس کردم !!
آدم که توی قنداغه و گهواره سمفونی بتهوون نمی نوازه که ...یا خوابه ....یا ....امین نمیگفتی سنگین تر بودا
http://www.www.www.iran-eng.ir/attachment.php?attachmentid=32281&thumb=1&d=1283172289
یه پسر هنرمند که ازتوی گهواره آثارهنری میآفرید ولی نمیدونم چرا مادرم صبح ها آثارهنریمومینداخت روی بند تا خشک بشن ...
خداییش من که نمیزدم فقط حال میداد میرفتم وسایلشونو که چیده
بودن از هم میپاشوندم نه اینکه بشکونم
یه پسر خجالتی...که واسه خجالتی بودنش خیلی سختی ها را به جون میخرید....یه بچه ساکت اروم اما پر از سوالایی تو ذهنش که حتی بزرگترای زمان خودشم به ذهنشون نمیرسید!!! و حتی الانم واسه خیلیاشون جوابی پیدا نکرده!!! پسری که همیشه گوش میداد! هرچند اولین بار در 8 ماهگی لب به سخن گشود! پسری که فکر میکرد از همه بیشتر میفهمه! همیشه یه گوشه میشست وبقیه را از دور میدید! پسر بچه ای که الان 21 سالشو عین همه آدمای دیگست!!!!!
به قول صمیمی ترین دوستم.... توهم به نوبه خودت:
آقای خاصی!
بچه که بودم تو ماشین بابام میشستم الکی رانندگی میکردم نمیدونستم بوق چیه !! یهو فشارش دادم ! یه صدایی داد منم همون جا خودمو خیس کردم !!
من بچه بودم خونه مامان جوونم اینا نقاش بود
این نقاشه که با بتونه کار می کرد من خیلی خوشم اومد و حس کردم عین خمیر بازی هامه و می تونم باهاش بازی کنم
تا وقت نهار شدش اینا که اومدن نهار بخورن
من یواشکی جیم شدم رفتم از بتونه هاشون کش رفتمچشتون روز بد نبینههمش چسبید به دستام
از ترسم که دعوام می کنن رفتم ته حیاط دستامو با تمام قدرت می کشیدم کف باغچه تا بره
اونقدر خدا خدا می کردم می گفتم خدا جوونم بزا پاک شه قول میدم بچه خوبی بشم
با اسکاج کف دستامو می سابیدم به دیوار و کف حیاط می مالیدم تا بره آخر سر به زور اصل کاریش رفت ولی دستام ذوق ذوق می کرد
سلام خدمت عزيزان
راستش رو بخوايد من زياد از دوران شيرين كودكي خاطره ندارم
اما تا اونجايي كه يادم مياد يه سال رفتيم دبي 7سالم بود با خانواده به شهر بازي يا پارك (دقيق يادم نيست)رفتيم كه من يهو گم شدم
يه آقايي بود كه عربي حرف ميزد شايد از من ميپرسيد اسمت چيه ؟و من فارسي رو بلد نبودم چه برسه به عربي !!! داشتم سكته ميكردم
كه رسيديم دفتر انتظامات من هم همون جا از دست ماموره فرار كردم واونم دنبال من !!!!!!!!
كه بابام ديدمونو من پريدم بغلش وكلي گريه كردم
چي؟ نه شلوارمو خيس نكردم !من؟!شما از كجا فهميديد
من نبودم!!!!
جواني كجايي كه يادت بخير!
پشت سرم هم حرف نزنيد : نخنديد صفحه نذاريد جك هم برام نسازيد
سلام خدمت عزيزان
راستش رو بخوايد من زياد از دوران شيرين كودكي خاطره ندارم
اما تا اونجايي كه يادم مياد يه سال رفتيم دبي 7سالم بود با خانواده به شهر بازي يا پارك (دقيق يادم نيست)رفتيم كه من يهو گم شدم
يه آقايي بود كه عربي حرف ميزد شايد از من ميپرسيد اسمت چيه ؟و من فارسي رو بلد نبودم چه برسه به عربي !!! داشتم سكته ميكردم
كه رسيديم دفتر انتظامات من هم همون جا از دست ماموره فرار كردم واونم دنبال من !!!!!!!!
كه بابام ديدمونو من پريدم بغلش وكلي گريه كردم
چي؟ نه شلوارمو خيس نكردم !من؟!شما از كجا فهميديد
من نبودم!!!!
جواني كجايي كه يادت بخير!
پشت سرم هم حرف نزنيد : نخنديد صفحه نذاريد جك هم برام نسازيد
یک بچه سرتق تخس شیطون اتیشپاره گیج. ار بچگی گیج و حواس پرت بودم.
ای وای مردم از خنده
یادمه بچه که بودم هم بازیه همیشگیم پسر خالم بود.....
من اصولا بچه ی خوبی بودم....فقط دو سه بار بد جور پسر خالمو گاز گرفتم....قابل توجه که یه بار شصت پاشو گازیدم....انقد حال داد...
در کل هم خاطرات عجیب غریب زیاد داشتم...
با اینکه بچه ی خوبی بودم ولی یه بار بلوز شلواریو که مامانم تازه واسم گرفته بود رو با بشکاف تیکه تیکه کردم
یه بارم جورابمو تو خورشتی که مامان بزرگم برای ناهار درست کرده بود شستم...
در کل بچه ی خوبی بودم....
بدجور میافتادم بعد بلند میشدم می گفتم:آخ افتادم بودم.....
یادمه اون موقع یه فیلم میداد به اسم........حالا اسمش یادم نمیاد ولی شخصیت اصلی داستان یه اسبه بود که اسمش مشکی بود اسم صاحبشم الک رمزی بود...من عاشقه اون اسبه بودم. مامانم واسم یه اسب بادی قرمز خریده بود که من اسمشو گذاشته بودم مشکی....باهاش از این طرف خونه مدوییدم اون طرف خونه...انقد حال می داد.
یک بچه سرتق تخس شیطون اتیشپاره گیج. ار بچگی گیج و حواس پرت بودم.
من عاااااشق امضاتم رها جون
قربون هر چي بچه خوبه
من از بچه هاي تخس زبون دراز خوشم مياد.از اونايي كه هيچ وقت كم نميارن
آهان تازه گرفتم چی شدآخييييييي نازي
ولي من تصوير ذهني رو گفتم
با اينكه عكسي كه شما تعريف كردي هم خيلي جالب بود واسم
ممنون از نظرت گلم
سلام خدمت عزيزان
راستش رو بخوايد من زياد از دوران شيرين كودكي خاطره ندارم
اما تا اونجايي كه يادم مياد يه سال رفتيم دبي 7سالم بود با خانواده به شهر بازي يا پارك (دقيق يادم نيست)رفتيم كه من يهو گم شدم
يه آقايي بود كه عربي حرف ميزد شايد از من ميپرسيد اسمت چيه ؟و من فارسي رو بلد نبودم چه برسه به عربي !!! داشتم سكته ميكردم
كه رسيديم دفتر انتظامات من هم همون جا از دست ماموره فرار كردم واونم دنبال من !!!!!!!!
كه بابام ديدمونو من پريدم بغلش وكلي گريه كردم
چي؟ نه شلوارمو خيس نكردم !من؟!شما از كجا فهميديد
من نبودم!!!!
جواني كجايي كه يادت بخير!
پشت سرم هم حرف نزنيد : نخنديد صفحه نذاريد جك هم برام نسازيد
آهان تازه گرفتم چی شد
بچگیام همش پر از شیطنتای رنگارنگ بود.یادم نمیره هیچ وقت.هررزو خدا با جفت داداشام که ازم بزرگتر بودن،شوتبال بازی میکردیم.هرروزم یه دسته گل جدید به بار میآوردیم.یه بار شیشه،گلدون،در ،پنجره،آب حوض میکشیمممممممممممم،دمپایی پاره ،چراغ سماور میخریم...............نه ...نه ببخشید اشتب شد.
بعدش وقتی بابام میرسید دم در (من از صدای ترمز ماشین میفهمیدم که بابامه)سریع میپریدیم همه چی رو ازبین میبردیم.نه آثاری از جرم و جنایتامون نمیموند. و شتر دیدی ،ندیدی.بعدشم (یعنی مثلا بعد چند روز یا حتی ماه)که آثارشون پیدا میشدن؛ماها منکر همه چی میشدیم و هوتوتو .
ولي من سريع خودمو لو ميدادم
از بچگي خيلي ترسو بودم
به خاطر مینا خانوم یاده یه دورانه بامزه ای اوفتادم
اینو بابام میگفت منم یادمه یه خورده
تو 2 یا 3 سالگی بودم بابا یه ما موتور داشت
مردم اون موقع ماشین نداشتن خیلی کم بودن
همیشه به این موتورش میرسید
خودش میگفت هر وقت من موتورو میشستم
تو مسومدس لنگو میبستی دور خودت مثله یونانی ها قدیم
بقلش وایمیستادی
بوق میزدی خوشکله کجا میری
شوخی نمیکنم هااااااااااااا
دارم راستشو میگم از بچگیم همین یه چیزا میدونمو یادمه حتی عکسشو هم دارم که کناره موتورم با لنگ