تصاویر جذاب و دیدنی

kamanrangi94

عضو جدید
[h=2] [/h]

هندوانه بزرگترین محصول جشنواره سالیانه

نمایش هوایی جنگنده ها در کلرادو اسپرینگز، آمریکا

نمایشگاه بین المللی آرشیتکتری 2015 در مسکو

بدون شرح

چهار فوک در ساحل طلا، بندرگاه جنوبی «گرجستان»

ورزشگاه ابی پوش سیدنی استرالیا

طوفان و سیل و طغیان رودخانه ها در سراسر ایالات «تگزاس» و «اوکلاهما» آمریکا

بدون شرح


آغاز به کار سال کاری فعالیت پارلمان بریتانیا با نطق ملکه

یک جشنواره فرهنگی و آیینی در فیلیپین

بدون شرح

اعتراضات مخالفان جهانی سازی در حاشیه نشست وزرای اقتصاد و روسای بانک های مرکزی هفت کشور صنعتی در شهر درسدن آلمان



ولوو ایکس سی 90 مدل 2016

بدون شرح
 

kamanrangi94

عضو جدید
 [h=2] مینا ساداتی + تصاویر مینا ساداتی[/h] مجموعه: دنیای بازیگران


مینا ساداتی بازیگر سینمای ایران
مینا ساداتی در سال ۱۳۶۰ در تهران متولد شده و فارغ التحصیل کارشناسی ارشد رشته گرافیک از دانشکده هنرهای زیبا تهران و آموزشگاه بازیگر کارنامه می باشد.
مینا ساداتی
زمینه فعالیت : سینما
تولد: ۱۳۶۰ تهران
ملیت : ایران
پیشه : بازیگر

مینا ساداتی بازیگر سینمای ایران است.

زندگینامه مینا ساداتی
مینا ساداتی در سال ۱۳۶۰ در تهران متولد شده و فارغ التحصیل کارشناسی ارشد رشته گرافیک از دانشکده هنرهای زیبا تهران و آموزشگاه بازیگر کارنامه می باشد. مینا ساداتی که به نوعی از بازیگران پرکار جشنواره فجر 94 بود با لباس چوقا که لباس محلی مردان چهارمحال و بختیاری بود بر روی فرش قرمز ظاهر گردیده بود. چوقا که لباسی است نه سیاه و نه سفید بلکه ترکیبی از این دو رنگ است دارای آستین کوتاه و بلندی آن تا پایین زانو می باشد که لباس عشایری قوم بختیاری در غرب ایران است. مینا ساداتی با پوشیدن این لباس به نوعی احترام به این قوم و ارزش نهادن به قوم بختیاری می باشد.
مینا ساداتی متولد 1360 در تهران
فیلمشناسی مینا ساداتی
سینمایی
* تنها در چند دقيقه سكوت (۱۳۹۳ بهاره صادقي جم)
* هاری (۱۳۹۳ احمد انصاري)
* عصر يخبندان (۱۳۹۳ مصطفي كيايي)
* برف (۱۳۹۲ مهدي رحماني)
* مهمونی کامی
* آفریقا (۱۳۹۱ هومن سیدی)
* محمد در نقش آمنه بنت وهب (۱۳۹۰ مجید مجیدی)
* خانه پدری (۱۳۸۹ کیانوش عیاری)
* سعادت‌آباد (۱۳۸۹ مازیار میری)
* عیار ۱۴ (۱۳۸۷ پرویز شهبازی)
* زخم شانه حوا (۱۳۸۶ حسین قناعت)

سریال
* تنهایی لیلا

فیلم کوتاه
* پنجه با نقش‌آفرینی شهاب حسینی تصاویر مینا ساداتی
تصاویر مینا ساداتی بازیگر فیلم تنهایی لیلا
مینا ساداتی با لباس چوقا
جدیدترین عکس های مینا ساداتی
عکس سلفی مینا ساداتی
مینا ساداتی بازیگر جوان ایرانی
جدیدترین عکس های مینا ساداتی

تصاویر مینا ساداتی بازیگر جوان سینمای ایران
عکس های مینا ساداتی

 

kamanrangi94

عضو جدید
عکس دیدنی

عکس دیدنی

[h=2] تصاویر جذاب و دیدنی روز - یکشنبه 17 خرداد 94[/h] مجموعه: تصاویر ویژه روز

اولین تصویر پرنس جورج و شاهزاده شارلوت

رقابت رباتهای غول پیکر در جشنواره لس آنجلس برای جایزه 2 میلیون دلاری

پرداخت 2 میلیون و 350 هزار دلار برای صرف ناهار با وارن بافت

بدون شرح

گردشگران و عکاسی از یک پاندا در ماکائو

تلسکوپ ماگلان بزرگترین تلسکوپ جهان

پرورش ماهی در رودخانه لانلینگزی – مرکز چین

بدون شرح



مرسدس بنز جی ال آ 45 آ ام گ مدل 2015

بدون شرح

باران شدید در نانجینگ، چین

اثر جالب یک هنرمند در آنتورپ، بلژیک

 

kamanrangi94

عضو جدید
آکواریوم یوکوهاما – ژاپن

بازی یک کودک با هزار عروسک سازه یک اثر هنری به مناسبت بیست و پنجمین سالگرد وحدت دو آلمان

برگزاری نمایشگاه چیدمان عروسک برای بزرگداشت قربانیان پرواز هواپیمایی مالزی در هلند

بدون شرح

برداشت اسطوخودوس از مزرعه- سا***، انگلیس


لی نلسون کمدین بریتانیایی در نشست فیفا در زوریخ سوییس بر سر سب بلاتر رییس فیفا پول ریخت

بدون شرح

آمادگی سربازان ارتش کلمبیا برای رژه در روز استقلال

بازی دو کودک با جلبک های ساحلی در شهر ساحلی کینگدائو در چین

نبرد بوفالوها در یک روستا در چین

بدون شرح

اعتراض با پاشیدن رنگ قرمز به مراسم بازگشایی سفارت کوبا در واشنگتن



تسلا رودستر

بدون شرح
 

kamanrangi94

عضو جدید
مسواک زدن دندان های اسب آبی باغ وحش اوزاکا ژاپن

جاده ای کوهستانی و برفی در 300 کیلومتری جنوب غرب اسلو پایتخت نروژ

هواپیمایی در لنکستر کالیفرنیا در حال تلاش برای خاموش کردن آتش

بدون شرح

اشتباه راننده آلمانی که باعث شد تا خودرویش به زیر تانک برود!

انتشار تصاور جدید ماهواره روزتا توسط ناسا

جام جهانی موج سواری در برزیل

بدون شرح

رواج مصرف بالابر کوچک در خانه های چند طبقه. قیمت این بالابرها بین 13 تا 15 هزار پوند است (لندن)

ماکت دایناسور برای نمایش در تلویزیون نشنال جغرافی (لندن)

پورشه Cayman GT4

 

kamanrangi94

عضو جدید
عکس های دیدنی

عکس های دیدنی

آکواریوم یوکوهاما – ژاپن

بازی یک کودک با هزار عروسک سازه یک اثر هنری به مناسبت بیست و پنجمین سالگرد وحدت دو آلمان

برگزاری نمایشگاه چیدمان عروسک برای بزرگداشت قربانیان پرواز هواپیمایی مالزی در هلند

بدون شرح

برداشت اسطوخودوس از مزرعه- سا***، انگلیس


لی نلسون کمدین بریتانیایی در نشست فیفا در زوریخ سوییس بر سر سب بلاتر رییس فیفا پول ریخت

بدون شرح

آمادگی سربازان ارتش کلمبیا برای رژه در روز استقلال

بازی دو کودک با جلبک های ساحلی در شهر ساحلی کینگدائو در چین

نبرد بوفالوها در یک روستا در چین

بدون شرح

اعتراض با پاشیدن رنگ قرمز به مراسم بازگشایی سفارت کوبا در واشنگتن



تسلا رودستر

 

kamanrangi94

عضو جدید

عکس میوه های عجیب

عکس های جالب از میوه ها

عکس میوه های بی ادب

عکس های خنده دار در مورد میوه

عکس های جالب از میوه ها

عکس های خنده دار از میوه ها

عکس خنده دار و بامزه

عکس خنده دار جدید

عکس های جالب از میوه ها
 

kamanrangi94

عضو جدید
ضرب المثل

ضرب المثل

[h=2] ضرب المثل پا را به اندازه گليم خود دراز كن[/h] مجموعه: دنیای ضرب المثل


داستان ضرب المثل پا را به اندازه گليم خود دراز كن.
در انجام كارها باید حد و مرز خود را شناخت و به اندازهٔ شأن و توان خود پیش رفت . روزي شاه عباس از راهي مي‌گذشت. درويشي را ديد كه روي گليم خود خوابيده است و چنان خود را جمع كرده كه به اندازه گليم خود درآمده. شاه دستور داد يك مشت سكه به دروش دادند. درويش شرح ماجرا را براي دوستان خود گفت. در ميان آن جمع درويشي بود، به فكر افتاد كه او هم از انعام شاه نصيبي ببرد، به اين اميد سر راه شاه پوست تخت خود را پهن كرد و به انتظار بازگشت شاه نشست. وقتي كه موكب شاه از دور پيدا شد، روي پوست خوابيد و براي اينكه نظر شاه را جلب كند هر يك از دست‌‌ها و پاهاي خود را به طرفي دراز كرد بطوريكه نصف بدنش روي زمين بود . در اين حال شاه به او رسيد و او را ديد و فرمان داد تا آن قسمت از دست و پاي درويش را كه از گليم بيرون مانده بود قطع كنند. يكي از محارم شاه از او سؤال كرد كه: «شما در رفتن درويشي را در يك مكان خفته ديديد و به او انعام داديد. اما در بازگشت درويش ديگري را خفته ديديد سياست فرموديد، چه سري در اين كار هست؟» شاه فرمود كه: «درويش اولي پايش را به اندازه گليم خود دراز كرده بود اما درويش دومي پاش را از گليمش بيشتر دراز كرده بود».
 

kamanrangi94

عضو جدید
نغمه ریزید غیاب مه نو آخر شد
باده خرم عید است که در ساغر شد
روز عید است ، سوی میکده آیید به شکر
که ببخشند هر آنکس که در این دفتر شد . . .
عید سعید فطر بر شما مبارک​

پیامک عید فطر
عید فطر ضیافتی است برای پایان این میهمانی
عید فطر پاداش افطارهای خالصانه و بجاست
عید فطر قبولی انفاقهای به قصد قربت است
عید فطر پایان نامه دوره ایثار و گذشت است
پیشاپیش عید بر همه مبارک​

پیامک عید فطر
مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو / یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو
آیا چیزی قابل درو در این رمضان کاشته ایم ؟​

پیامک عید فطر
همیشه وقتی مهمونی ها تموم میشه، حس غریبی دارم
چه برسه به این دفعه که مهمونی خدا داره تموم میشه . . .​

پیامک عید فطر
حلول ماه شوال و عید سعید فطر مبارک باد . . .​

پیامک عید فطر
عید فطر، روز چیدن میوه های شاداب استجابت مبارک باد . . .​

پیامک عید فطر
این عید فرخنده را به همگی شما عاشقان و دلدادگان صیام
تبریک و تهنیت عرض می نمایم.​

پیامک عید فطر
با خوردن اگر حال تو جا می آید / خوش باش که ایام صفا می آید
آماده به حمله باش در این شب عید / وقتی که صدای ربنا می آید . . .​

پیامک عید فطر
کم کم غروب ماه خدا دیده می شود / صد حیف ازین بساط که برچیده میشود
در این بهار رحمت و غفران و مغفرت / خوشبخت آنکسی ست که بخشیده میشود
عید شما مبارک​

پیامک عید فطر

بدرود ای بزرگترین ماه خداوند و ای عید اولیای خدا
بدرود ای ماه دست یافتن به آرزوها
بدرود ای یاریگر ما که در برابر شیطان یاریمان دادی
بدرود ای که هنوز فرا نرسیده از آمدنت شادمان بودیم
و هنوز رخت برنبسته از رفتنت اندوهناک.
التماس دعا​

پیامک عید فطر
خداحافظ ای ماه غفران و رحمت / خداحافظ ای ماه عشق و عبادت
خداحافظ ای ماه نزدیکی بر آرزوها / خداحافظ ای ماه مهمانی حق تعالی
خداحافظ ای دوریت سخت و جانکاه / خداحافظ ای بهترین ماه الله​

پیامک عید فطر
خدیا ، خروج از ماه مبارک را برای ما مقارن با خروج از تمامی گناهان قرار بده.
آمین​

پیامک عید فطر
حلول ماه عید و شادی مسلمین است / پایان ماه روزه، برای صائمین است
نشاط و افتخار و شادی و سربلندی / از محک الهی برای مؤمنین است . . .​

پیامک عید فطر
و چقدر سخت است که این عزیزترین عید را بدون آن عزیزترین غایب از نظر بگذرانیم
اللهم عجل لولیک الفرج . . .​

پیامک عید فطر
عید فطر و جشن طاعت بر ره یافتگان ضیافت الهی مبارک​

پیامک عید فطر
دلها همه بهاران شد از شمیم باران / مه رخ نموده امشب در عید روزه داران
هر کس که در دعایش یادی کند ز یاران / شیرین تر از عسل باد کامش به روزگاران . . .​

پیامک عید فطر
تا که چشمم باز شد دیدم که یارم رفته است / ماه مهمانی تمام و مه‌نگارم رفته است
با گل این بوستان تازه انسی داشتم / گرم گل بودم که دیدم گلعذارم رفته است
عید شما مبارک​

پیامک عید فطر
خدایا
این همه روزه بگیریم ، گشنگی بکشیم ، آخرشم پول بدیم تا قبول شه !؟
آخه این چه مهمونی بود !؟
عید فطر مبارک !​

پیامک عید فطر
خدایا
عید است و دلم خانه ویرانه، بیا / این خانه تکاندیم ز بیگانه ، بیا
یک ماه تمام مهیمانت بودیم / یک روز به مهمانی این خانه بیا
عید فطر بر شما مبارک​
 

kamanrangi94

عضو جدید
داستان ضرب المثل بل گرفتن

داستان ضرب المثل بل گرفتن

[h=2] [/h]


این اصطلاح را هنگامی که چیزی به رایگان و یا با کوشش اندکی به دست آید و همچنین برای بهره بردن از فرصت های مناسب و مغتنم به کار می برند. بل گرفتن از اصطلاحات بازی الک دولک است که از بازی های سنتی بسیار دیرین و کهن ایران زمین است و اکنون نیز در روستاهایی که فضای باز و زمین های وسیع دارند بازی می شود. این بازی از دو چوب کوتاه و بلند و دو تکه سنگ که با فاصله ی ده تا دوازده سانتیمتر از یکدیگر روی زمین نهاده می شوند تشکیل می شود. چوب کوتاه را الک و چوب بلند را دولک می نامند. در آغاز بازی دو دسته که یکی را مهاجم و دیگری مدافع می نامند تشکیل می گردد که رو به روی یکدیگر قرار می گیرند. یکی از بازی کنان دسته ی مهاجم که بازی را آغاز می کند سر دولک را زیر الک که روی دوسنگ قرار گرفته است می گذارد و آن را به هوا پرتاب می کند و با پایین آمدن آن با دولک هرچه محکم تر به آن می زند و به سوی دسته ی مدافع می فرستد. اگر الک به زمین بیفتد یکی از مدافعان آن را برداشته و آن را به سوی دولک که پس از زدن ضربه روی دو سنگ نهاده می شود پرتاب می کند تا به آن بخورد. اگر الک به دولک بخورد آن بازی کن دسته ی مهاجم که ضربه را زده است کشته شده است و باید از بازی بیرون رود. و اگر الک به دولک نخورد بازیکن پرتاب کننده خود کشته شده و باید از بازی بیرون رود. هنگامی که همه ی بازیکنان دسته ی مهاجم کشته بشوند جای دو دسته با هم عوض می شود و مدافعان جای مهاجمان را می گیرند و بازی از نو آغاز می شود. بهترین حالت برای بازی کنان دسته ی مدافع آن است که پیش از آن الکی که به سوی آن ها پرتاب شده است به زمین بخورد آن را در هوا بگیرند که اکر چون این شود همه ی بازی کنان دسته ی مهاجم به یک باره کشته شده و دو دسته بی درنگ جای خود را با یکدیگر عوض می کنند و بازی از نوع آغاز می شود. در هوا گرفتن الک را که بازی را یکسره به سود دسته ی مدافع پایان می دهد در این بازی بل گرفتن می نامند که از نظر اهمیت آن رفته رفته از محدوده ی این بازی بیرون آمده و در میان مردم معنی مجازی و استعاره ای یافته است.
منبع:
 

kamanrangi94

عضو جدید
[h=2]حکایت کشتن خلق[/h] مجموعه: شهر حکایت



شخصی از روی خشم مادر خود را کشت. به قاتل گفتند که تو به سبب سرشت بد خویش حتی از حق مادری یاد نکردی!؟ بگو که چرا مادر خود را کشتی؟

گفت:او مرتکب کاری شده بود که برای وی ننگ بود او را کشتم تا خاک عیب او را بپوشاند.

گفتند:آن مرد را میکشتی.

گفت :در این صورت باید هرروز یک نفر را میکشتم. من او را کشتم و خود را از کشتن خلق رهاندم. گلوی او را ببرم بهتر است از این که گلوی خلق را ببرم

در نتیجه آن مادر بدخو نفس توست که فسادش همه جا را فرا گرفته. هوشیار باش و نفس خود را بکش. زیرا که به خاطر او هر لحظه در صدد کشتن کسی بر میآیی.

نقس توست آن مادر بد خاصیت که فساد اوست در هر ناحیت
هین بکش اورا که بهر آن دنی هر دمی قصد عزیزی می کنی
اگر نفس را بکشی از عذرخواستن رها میشوی و دیگر در دنیا دشمنی نخواهی یافت. در این جا مولانا اشارهای دارد که بعضیها میگویند پس چرا پیامبران که نفس خود را کشتهاند دشمن و حسود دارند.

ای جوینده راستی گوش کن تا جواب اشکال تردید آمیزت را بشنوی. منکران با خودشان دشمنی میکردند و آنان به خودشان ضربه میزدند. دشمن کسی است که قصد جان آدم را بکند، آن نیست که خود در حال جان کندن باشد. مانند آن غلامی که برای انتقام از خواجهی خود، خودکشی میکند.و خود را از بام خانه سرنگون میکند تا به اربات خود ضرر بزند !؟!

لذا اگر کودک به مربی خود، بیمار بر طبیب خود، رختشوی بر خورشید و یا ماهی بر آب خشمگین شود، تو خود دقت کن که کدام زیان میبینند و سرانجام کدامیک بدبخت میشوند ؟
گر شود بیمار دشمن با طبیب ور کند کودک عداوت با ادیب
در حقیقت رهزن راه خودند راه عقل و جان خودرا خود زدند

گازری گر خشم گیرد زآفتاب ماهیی گر خشم می گیرد ز آب
تو یکی بنگر کرا دارد زیان عاقبت که بود سیاه اختر از آن
اگر خدا تو را زشت رو آفریده باشید، هوشیار باش که زشت خو نباشی.

اگر کفشت پاره شد به سنگلاخ مرو.

اگر دو عیب داری سعی مکن آن را چهار عیب کنی.

به نظر من در این دنیای تلاش و تجربه هیچ چیزی شایسته تر از اخلاق نیکو نیست. پس قبل از آن که با دیگران مبارزه کنیم با خود به تفاهم برسیم.

من ندیدم در جهان جست و جو هیچ اهلیت به از خوی نکو
 

kamanrangi94

عضو جدید
جملات خنده دار

جملات خنده دار

قدیما یه نوع اف اف وجود داشت
که طرف یه نخ از قفل دروازه ی حیاط وصل میکرد توی بالکن هرکی در میزد نخو میکشید در باز میشد !​
------------------- جوک خنده دار -------------------
من پارسال یه روز روزه گرفتم
هنوز گشنمه !​
------------------- جوک خنده دار -------------------
پسره رفت تو کوچه دید داداش دوقلوش داره فوتبال بازی میکنه
محکم زد تو گوشش و گفت: عوضی تو اینجایی ؟
مامان 2 بار منو برده حموم​
------------------- جوک خنده دار -------------------
ﺍﯾﻦ ﻣﻄﻠﺒﻮ ﻓﻘﻂ پسرا ﻣﯿﺘﻮﻧﻦ ﺑﺨﻮﻧﻦ
دخترا ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﻣﯿﺒﯿﻨﻦ
***************
******************************
************************
**********
******************
پسرا ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺎﺣﺎﻝ ﺑﻮﺩ ﻧﻪ !؟ ! ﻣﺨﺼﻮﺻﺎ ﺍﻭﻥ ﺗﯿﮑﺶ ﮐﻪ
ﻣﯿﮕﻪ : ******​
------------------- جوک خنده دار -------------------
یه سرى قرصهاى خواب آور داریم ، یه سرى فکرهاى خواب بُر​
------------------- جوک خنده دار -------------------
راز خود را به یک زن لال بگویید
تا به اذن پروردگار شفا پیدا کند!​
------------------- جوک خنده دار -------------------
مکالمه بین زن ومرد :
مرد : ماشاءالله عزیزم خونه تمیز و مرتبه
انشاءالله وایبر قطع شده؟
زن : نه والا شارژر گوشی رو گم کردم ، مجبور شدم خونه رو تمیز کنم تا پیداش کنم!​
------------------- جوک خنده دار -------------------
اینکه کسی نیست که نگرانت بشه یک خوبی داره یک بدی
خوبیش اینکه کسی نیست که نگرانت بشه ، بدیش اینکه کسی نیست که نگرانت بشه​
------------------- جوک خنده دار -------------------
آیا میدونستید اگه کوکاکولا رو برعکس کنید میریزه زمین ؟​
------------------- جوک خنده دار -------------------
این زنبورایى که ۴۵دقه تو یه ارتفاع و نقطه ثابت ، بال بال زنون جلوت وایمیستن
اینا نیم کلاجشون خیلى خوبه​
------------------- جوک خنده دار -------------------
من عاشق پولم …
امان از دست این عشقای یه طرفه !​
------------------- جوک خنده دار -------------------
کسی تا حالا با خودش شعور به گور نبرده ، استفاده کنیم ازش​
------------------- جوک خنده دار -------------------
دختر که باشی
مرهم مادر میشی…عزیز پدر میشی…همدرد برادر میشی…محرم شوهر میشی..
.
.
.
.
ولی حیف که عمه میشی و به باد میری​

 

kamanrangi94

عضو جدید

مردی چوپان از دهکده ای دوردست، تعدادی گوسفند را با زحمت زیاد به دهکده شیوانا آورد و آنها را داخل حیاط مدرسه رها کرد و نزد شیوانا رفت و در جلوی جمع شاگردان با صدای بلند گفت: «چون شنیده بودم که شاگردان این مدرسه اهل علم و معرفت هستند تعدادی از درشت‌ترین و پروارترین گوسفندهای گله‌ام را برای مدرسه آورده‌ام تا برایم دعا کنید که برکت گله‌ام بیشتر شود.»
شیوانا بلافاصله پرسید: «آیا در دهکده تو آدم فقیری نیست؟»
مرد چوپان با ناراحتی گفت: «اتفاقا چرا! به دلیل خشکسالی مردم دچار مشکل شده‌اند و خانواده‌های فقیر زیادی از جمله فامیل‌های نزدیک خودم، امسال در دهکده نیازمند کمک و برکت هستند!»
شیوانا با ناراحتی گفت: «و تو با این وجود، این گوسفندها را به زحمت از آن راه دور اینجا آورده‌ای که دعا و برکت جذب کنی؟ زود برگرد و گوسفندها را به مردم دهکده خودت برسان! برای اینکه تنها نباشی تعدادی از شاگردان با مقداری کمی آذوقه همراهت می‌آیند.»
مرد چوپان با ناراحتی گفت: «اما ما می‌خواستیم شما برایمان دعا کنید تا برکت و فراوانی دوباره به سراغمان آید!»
شیوانا تبسمی کرد و گفت: «اگر این گوسفندان را به نیازمندان واقعی در دهکده خودت برسانی، مطمئن باش دعای خیری که آنها در حق تو می‌کنند از دعای شیوانا و اهل مدرسه او صدها برابر مؤثرتر و کارسازتر است و تو تا آخر عمر هرگز نیازی به دعای هیچ شیوانایی نخواهی داشت.»
 

kamanrangi94

عضو جدید
جملات

جملات


جملات تصویری

جملات تصویری

جملات تصویری

جملات تصویری

جملات تصویری

جملات تصویری

جملات تصویری

جملات تصویری

جملات تصویری

جملات تصویری

جملات تصویری

جملات تصویری

جملات تصویری

جملات تصویری

جملات تصویری
 

kamanrangi94

عضو جدید
[h=2]اعترافات جالب و خنده دار (12)[/h] مجموعه: مطالب طنز و خنده دار



اعتراف میکنم وقتی من کوچیک بودم مامانم برای اینکه خرابکاری یا شیطونی نکنم بهم میگفت من پشت سرم هم دوتا چشم دارم اگه کار بد کنی خیلی زود متوجه میشم.!منم از ترسم هیچ وقت به پشت سرش نگاه نمی کردم چون میترسیدم دو تا چشم ببینم​
********* اعترافات خنده دار *********
اعتراف میکنم یه روز صبح که شدیدا خوابم میومد مامانم اشغال داد بندازم سطل زباله منم که چشمام وا نمیشد کیفمو انداختم سطل اشغال و با کیسه زباله رفتم مدرسه …قیافه ی دوستام سر صف هیچ وقت یادم نمیره​
********* اعترافات خنده دار *********

اعتراف میکنم روی زانوم باند پیچیدم تا به بهانه پا درد فردا همراه بابام نرم سر کار.صبح بابام صدام زد گفت :عزیز دلم هنوز پات درد میکنه؟ با حالت تضرع دست گذاشتم رو زانوی بانداژ شده و گفتم آره بابا جون.یه پس کله ای بهم زد و گفت پاشو بریم که دیر شده .داداشا و خواهرم هی میخندیدن.بعدا فهمیدم بابام شب که خواب بودم باند رو از زانوی چپم باز کرده بوده و روی زانوی راستم بسته بوده​
********* اعترافات خنده دار *********

اعتراف میکنم چند سال پیش که عموم فوت کرده بود من اولین بار بود که مراسم ختم می رفتم وقتی رسیدم مامانم اشاره کرد برم به زن عمو تسلیت بگم رفتم پیشش زن عمو بغلم کرد و گریه کرد و گفت عموت مرد عزیزم منم گفتم خودم می دونم زن عمو همه چادرو کشیدن رو صورتشون از خنده داشتن غش می کردن​
********* اعترافات خنده دار *********

اعتراف میکنم موقع عقد داییم بود تو محضر بودیم،منم مسئولیت کله قندارو به عهده گرفتم،موقعی که عاقد از زن داییم واسه سومین بار پرسید و زن داییم جواب بله رو داد منم از خوشحالی نفهمیدم چی شد کله قندا رو ول کردم و شروع کردم به دست زدن بعد چند ثانیه دیدم همه دارن میخندن تازه یادم اومد که کله قندارو رو سر عروس دوماد انداختم..
بیچاره زن داییم تا ۲روز سرش درد میکرد​
********* اعترافات خنده دار *********
مامانم بیرون از خانه بود من و برادرم تصمیم گرفتیم برای پدر یخ در بهشت درست کنیم .برادرم یخ وشکر را آماده کرد من هم پودر رنگی فراهم کردم.معجون که آماده شد همه با هم خوردیم.چند دقیقه بعد دیدم چشمهای بابام سرخ شد وشروع کرد به بادگلو زدن.
مادرم به خانه برگشت به بابام گفت :چرا اینجوری شدی ؟بابا گفت نمیدونم این بچه ها یه چیزی دادن خوردم حالم یه جوری شده .
مامان گفت مگه چی بهش دادین ؟گفتم این مواد که میبینی.مادرم گفت:ای وای این که جوهر مخصوص رنگرزی قالیه.بعدفهمیدم چه دسته گلی به آب دادیم.جالب اینکه چون بابا بزرگتر بود برای احترام براش ۲ لیوان ریخته بودیم​
********* اعترافات خنده دار *********
اعتراف میکنم یه روز که از کلاس داشتم بر میگشتم خونه مامانم ز زد گفت ساندویچ همبر بگیر بیا من که منتظر تاکسی بودم تو فکر اینم بودم که کجا همبر بگیرم چند تا بسر جوون هم به فاصله ۱ متریم بودن که یهو یه تاکسی بوق زد منم حواسم نبود به جه مقصد بلند گفتم(همبر)… که چند نفر کناریم زدن زیر خنده منم از خجالت رفتم اون سمت خیابون​
********* اعترافات خنده دار *********
اعتراف میکنم یه روز دختر همسایه مونو توخیابون داشت میرفت بامامانش دیدم
نیشمو با ذوق زدگی تا بناگوشم بازکردم و گفتم
سلام مونا………. چطوری؟………
دیدم تحویلم نگرفت و مامانشم میخندید
اومدم خونه به مامانم گفتم این دختر همسایه چه زود بزرگ شد تا دیروز اینقد بود
گفت :کی
من:همین مونا دیگه دختر آقای …
گفت :اون مبیناست مونا مامانشه​
********* اعترافات خنده دار *********
اعتراف میکنم که وقتی بچه بودم میدیدم این مجری های تلویزیون مستقیم به ادم نگاه میکنند همش فکر میکردم منو میبینن چون هر جا چپ و راست میرفتم داشتن مستقیم منونگاه میکردن…من خنگول هم میرفتم زیر مبل یا از پشت پرده قایمکی نگاه میکردم ببینم بازم دارن نگاهم میکنن یا نه! همش درگیری ذهنیم این بود که آخه اینا از کجا فهمیدن من پشت پرده ام
 

Similar threads

بالا