شادیاخ
عضو جدید
«شما حساب بفرمایید ببینید که از اوّل پیدایش اسلام تا زمان محمدرضا خان و دو سه دوره پیش از آنها، روز ورود رسول خدا در مکه که روز تاریخى است، چه جمعیتهایى به سرپرستى اشخاصى وارد مکه شدند، جمعیت ششصد نفر تحت پرچم فلان، پانصد نفر تحت پرچم فلان، هزار نفر بر تحت پرچم فلان، گویا پانزده، شانزده گروه بودند در آن روز. بودند در آن روزِ ورود مکه که روز تاریخى و روز باعظمت بود که حالا نمىخواهم تاریخ مکه و غزوات دوران خلفا را برایتان بگویم. آیا به گوش یکى از شماها خورده که یک نفر زن فرستاده باشند، یا یک سرلشکرى را؟ آیا شنیدهاید که زن قرار بدهند و گفته باشند که برو فلان جا را سرپرستى کن و امیر سپاه باش؟ ما هرگز در تاریخ ندیدهایم، هیچ تاریخى نشان نمىدهد و اگر بگوید که قابلیت و صلاحیت برایشان نبوده، این هم اشتباه است. زنهایى بودند در صدر اسلام در دوران خلفا و بعد که اینها تمام صلاحیتها را داشتند و اگر کسى بگوید یکى از اینها صلاحیتش از بعضى از این امراى لشکر و امراى سپاه آن دوره کمتر بوده، گزاف گفته است. «خوله» خواهر «ضرار» همین طور که «ضرار» در جنگها شهامت داشت و شجاعت داشت و به یک حمله دویست نفر را کشت، دید یک نفر هم دوش به دوشش دارد مىجنگد، نگاه کرد دید «خوله» خواهرش مىباشد. همان طور که «ضرار» آن روز دویست نفر را به خاک انداخته بود، «خوله» هم دویست نفر را به خاک انداخته بود. چه زنهاى بزرگ و شجاع و از هر جهت کاملى! چه شد که نه در زمان رسول خدا و نه در دوران خلفا، نه در دوره عباسى و نه در هیچ دورهاى، هیچ وقت نشد که در هیچ جنگى و غزوهاى ببینیم زن را مأمور کرده باشند که تو فلان جا برو و فاتح باش و سرپرستى داشته باش و حاکم فلان جا بشو؟! آیا صدیقه طاهره (س)، صلاحیت و شایستگى نداشتند؟ آیا در دوران حضرت امیر، زینب کبرا صلاحیت نداشتند؟ چه شد که اصلاً نامى از زن در همه دوران اسلامى نبود براى اینکه اینها حاکم بشوند یا استاندار بشوند یا امیر سپاه بشوند؟ از طرفى حق ندارند قضاوت کنند، پیشوایى امام جماعت را، زن حق ندارد امام جماعت بشود و مرد پشت سرش اقتدا بکند و همه اینها از زن برداشته شده است. یکى از رفقا مىگفت که همان طور که زن مىتواند ولىّ صغیرش بشود، پس مىتواند رئیس جمهور هم بشود. حالا این چه حسابى است، چون مى تواند بچه را باز بکند و پاکش بکند و از کثافت برکنارش بکند و پستان در دهانش بگذارد، پس مى تواند رئیس جمهور یا نخست وزیر بشود؟ من گمان نمى کنم که این قیاس، قیاس صحیحى باشد. شما را به خدا کار را بر رهبر دشوار نکنید، و براى او زحمت ایجاد نکنید و به علاوه هنوز مردها کار ندارند و بیشترشان بیکار هستند، حالا بیایید و فرماندارى به زن بدهید؟ چطور شده آقاى محترم از اوّلى که خشت دنیا را برپا گذاشتند، این همه ساختمان و این همه قنات، این همه اختراعات، تمامش به دست مرد بوده، در یزد ما قناتى است که یکصد و هفتاد متر طناب مى خورد تا برسد به آب، تمام این قنوات که در حدود بیست و چهار هزار قنات در یزد وجود دارد، آیا کلنگ کدام یک از این قناتها را زن زده است؟ کدام یک از این ساختمانها را زن درست کرده؟ حالا چطور شد که پشت میز نشستن را حق داشته باشد، ولى کارهاى سنگین را حق نداشته باشد، یعنى چه؟ اگر مى خواهند دوش به دوش ما کار کنند، بیایند همراه ما بنایى کنند و همراه ما قنات درست کنند و همراه ما کارهاى دیگرى بکنند. چطور کارهاى سنگین براى ماست، ولى نشستن پشت میز از آنها باشد؟ حالا آمدید یکى از این زنهاى شایسته کامل را به مقام رئیس جمهورى یا نخست وزیرى منصوبشان کردید، یک روز صبح مى رویم و مىبینیم که نخست وزیرى تعطیل است، چرا؟ براى اینکه دیشب خانم زایمان کردند. اینها براى ما ننگ و عار است؛ یعنى چه، شما را به خدا این را جزو قانون نیاورید و چون همه تان اعتراضتان به من هست، دیگر مطالبم را خاتمه مى دهم. همه را به خدا مىسپارم.»
صورت مشروح مذاکرات مجلس بررسى نهایى قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران جلسه 63
برای مطالعه متن کامل به لینک زیر مراجعه نمایید.
منبع