آخه ما اصلا ثروتی تولید نمی کنیم که ، ما داریم همه چیو می بازیم ، شما بیایید مقاله بنویسید ، کلی زحمت می کشید ، بعد ژورنال میاد از شما کلی دلار پول میگیره که مقالتون رو چاپ کنه ، مقاله ای که روش زحمت کشیدین و میتونه به عمل تبدیل بشه ، بعد دانشگاه میاد 300 هزار تومن مثلا جایزه میده ، کلی پول خرج میکنید علمتون میره اونور دنیا ، اونور دنیا هم اونارو میذارن کنار هم به عمل و صنعت تبدیل میکنن بعد اون محصول تولیدی در صنعت رو به هزینه گزاف به خودمون می فروشن.
تا حالا فکر کردید که برای چی همه میخوان وارد دانشگاه شن و هی برن بالاتر!؟!؟
- شروع کننده موضوع "The moon"
- تاریخ شروع
همین ، بله ، خب حالا که به این نتیجه رسیدیم ، چرا عالم بی عمل باشیم؟ چکار کنیم که علم و عمل رو کنار هم داشته باشیم؟
it2015
عضو جدید
والا تا جاییکه من اطلاع دارم، از بین تمام کشور های اروپایی و آمریکایی،تا جائیکه خانوادم رفتن یا آشنا و دوستان و هرگونه اطلاعاتی که دارم،واقعا آدم ـا برای تولید علم میرن درس میخونن و هیچ ***** برای پول و رفاه نمیره درس بخونه!
چون اصلا پول و رفاه توی درس خوندن نیست،حداقل که هیچ جای دنیا اینجوری نیست دیگه نمیدونم کجا این شکلیه حتی تو ایرانم اینجوری نیست!
این دیگه واقعا قانونه و همه میدونن،اتفاقا یه عکسی بود مسخره میکرد که اونی که بی مُخ ـه،پولدار تر از یه دانشمنده (یه جوک تصویری بود،عکسشو پیدا کردم میزارم واستون)
کدام یک درست است؟
حقیقتش ـو بخوای ، صد در صد باهات مخالفم.
علم یه بحث ـه،پول یه بحث ـه دیگس
شخصا هیچ عالمی رو ندیدم و نشنیدم که بخاطر پول،بخواد علم تولید کنه !
الان دنیا اینطوری شده که هرکسی برای زدن شرکتی چیزی،چارتا مهندس میگیره و مشکلات سیستمیش رو برطرف میکنه
که اینها اصلا ربطی به "تولید علم" ندارن.فقط یک استفاده ی بسیار سطحی از قسمت کوچکی از علم ـه.
الآن به یه مرحله ای رسیدیم که تقریبا انسان هیچ دخل و تصرفی در "استفاده سطحی از قسمتی از علم" نداره دیگه!
یعنی توی مکانیک،هیچ کاری رو ما دیگه انجام نمیدیم فقط نرم افزار ها انجام میدن.چون اصلا مغز آدم نمیکشه که بخواد با فرمول و فلان،پول تولید کنه یا به قولی استفادش ـو ببره
در بهترین حالت شخصی که از نرم افزار ها استفاده میکنه یجورایی بدرد بخور ـه
1) تولید علم یه چیزه
2) استفاده از علم یه چیز دیگه
3) بدست اوردن پول از دومی،یه بحث دیگست
تو کشور ما اهمیت فقط سومی ـه،چون بحث کمبود و بدبختی اقتصادی و فلان هستش،مستقیم میریم روی سومی
حالا نمیدونم چقد اشتباه میکنم.خلاصه ما که هیچ کدومو بدست نیاوردیم
1- چرا اینهمه درس میخوانیم؟ علت؟
جهت ارضای روحی که این می تواند خود علم برای افراد علاقه مند و یا مزایای آن که احترام و یا گاهاً ثروت در جامعه پیشرفته امروز باشد
2- آیا در مدرسه ها و دانشگاه ، علی الحساب 16 سال عمر آدم تلف میشه یا نمیشه؟ اگر این زمان رو روی یک موضوع و گرایش و استعداد و علاقه ی خاص یه نفر سرمایه گذاری می کردیم ، آیا کشور از شدت ترقی علم و عمل منفجر نمیشد؟
خیر، چون انسان ها دارای روحیات و عواطف بسیار متغیر هستند که جسم آنها را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد و تنها هر فرد می تواند استعداد واقعی خود را و آن هم در یک بازه گسترده 15 تا 25 سالگی کشف کند.
3- شده که تا به حال به سن 23 برسید و دوره کارشناسیتان تمام شود و بروید و در یه جایی نامربوط کار کنید و آخر با خود فکر کنید که آخه چرا من اینهمه درس خوندم آخرشم اینجا نصیبم شد؟
خیر، ولی افراد زیادی رو دیدم که البته بیشتر از اصل موضوع به شرایط اقتصادی که متغیر است و بر روی سهم افراد در مشاغل اثر می گزارد بر می گردد به عنوان مثال در جوامع پیشرفته ای مثل امریکا، ژاپن و آلمان قاعدتاً موضوع متفاوت خواهد بود.
4- به نظر شما آیا همه باید درس بخوانند؟ درس را اصلا برای چه می خوانند؟ آیا ما فقط علم محض نیاز داریم؟ آیا ما صنعت نیاز نداریم؟ صنعت و کار نباید در دست کاردان باشد؟
5- به نظر شما آیا بهتر نیست که از دوران خردسالی ، استعداد یابی و علاقه یابی صورت گیرد و هر کس مسیر خود را بیابد و در 20 سالگی در حوزه تخصصی خود خبره شده و زندگی اش را سر و سامان دهد؟
به صورت مستقیم خیر و تا حدودی قابل انجام است و مفید خواهد بود، استعداد یابی امری بسیار پیچیده است که تنها در دوران بلوغ اجتماعی توسط خود فرد به صورت مستقیم قابل انجام است.
6- آیا اینکه جوان در 25 سالگی تازه یادش میفتد که استعداد من فلان بود کاش فلان رشته را میخواندم ، این درست است؟
خیر درست نیست، خود شخص و سیستم آموزشی می بایست سریع تر عمل می کرد و پیش از دانشگاه و یا حتی دبیرستان علایق و استعداد های شخص در جهت درست هدایت می شد.
7- آیا بنظر شما این درس لطمه به زندگی و ازدواج و ترقی و پیشرفت نمی زند؟
به نظر من کاملاً بستگی به توانایی ها و آموزش های افراد داره و در واقع فرد محور بوده و یک حکم کلی ندارد.
به شخصه هر فرد می تونه به سمت کار تخصصی خودش بره که با توجه به دشواری ها و فراز و نشیب هایی که شغل های تخصصی که غالباً در بخش خصوصی هم هستن، همه تمایل به شغل های دولتی بدون مسئولیت که به شیر نفت وصل هستند دارند و متاسفانه کار و در پی آن علم ( تکنولوژِی ) به خاطر دور شدن از هدفش بی ارزش شده بنابراین به نظر من بهترین راه حل نه تنها برای این مشکل بلکه برای بسیاری مشکلات اقتصادی بستن چاه های نفت است که البته فکر می کنم تا 5 الی 10 سال آینده که به نظر بنده احتمالاً نفت به پایان برسه این اتفاق خواهد افتاد.
خوب، قرار نیست همه جا، همه چیز ایده آل باشه. شاید همین اختلاف ها است که یک کشور رو پیشرفته و یک کشور دیگه رو جهان سوم می کنه. یک کشور ثروت مندانش افراد متخصص و توانا مثل بیل گیتس، مجموعه اینتل و آی بی ام، مجموعه گوگل، کارخانه بوئینگ، استیو جابس و ... هستند و یک کشور هم ثروتمندانش افراد صاحب انحصار هستند.
آخرین ویرایش:
(F(X
عضو جدید
(F(X
عضو جدید
1-فضای ایجادشده درجامعه(البته قابل تغییره)
2-خدمت به جامعه(ازلحاظ اموزشی-تولید یک محصول حاصل ازعلم برای راحتی بشر<اگه عملی بشه>و...)
3-دانستن علوم مختلف(ازهر جهت)
4-- ثروت
5-بیکاری
6-موقعیت ازدواج
7-...
یکی از شاگردهای دکتر حسابی بهشون میگن که استاد من سه بار هست که این درس رو پاس نمیکنم...من که نمیخوام موشک هوا کنم میخوام یه معلم تو روستامون بشم...
استادمیگن اینکه تونمیخوای موشک هوا کنی قبول ولی چه تضمینی میدی که دراینده یکی ازشاگردات نخواد موشک هوا کنه...
و اینکه:اگرتونظام اموزشی اصلاحات وتغییراتی رو ایجادکنن یه مقدارازمشکلات حل میشه...
آخرین ویرایش:
حقیقتش ـو بخوای ، صد در صد باهات مخالفم.
علم یه بحث ـه،پول یه بحث ـه دیگس
شخصا هیچ عالمی رو ندیدم و نشنیدم که بخاطر پول،بخواد علم تولید کنه !
الان دنیا اینطوری شده که هرکسی برای زدن شرکتی چیزی،چارتا مهندس میگیره و مشکلات سیستمیش رو برطرف میکنه
که اینها اصلا ربطی به "تولید علم" ندارن.فقط یک استفاده ی بسیار سطحی از قسمت کوچکی از علم ـه.
الآن به یه مرحله ای رسیدیم که تقریبا انسان هیچ دخل و تصرفی در "استفاده سطحی از قسمتی از علم" نداره دیگه!
یعنی توی مکانیک،هیچ کاری رو ما دیگه انجام نمیدیم فقط نرم افزار ها انجام میدن.چون اصلا مغز آدم نمیکشه که بخواد با فرمول و فلان،پول تولید کنه یا به قولی استفادش ـو ببره
در بهترین حالت شخصی که از نرم افزار ها استفاده میکنه یجورایی بدرد بخور ـه
1) تولید علم یه چیزه
2) استفاده از علم یه چیز دیگه
3) بدست اوردن پول از دومی،یه بحث دیگست
تو کشور ما اهمیت فقط سومی ـه،چون بحث کمبود و بدبختی اقتصادی و فلان هستش،مستقیم میریم روی سومی
حالا نمیدونم چقد اشتباه میکنم.خلاصه ما که هیچ کدومو بدست نیاوردیم
نه کی میگه کشور ما از علم فقط داره ثروت میسازه؟
من قبول ندارم ، کشور ما علم محض میسازه و میبره جلو و اون علم محض رو خارجیا عمل میکنن و به ما میفروشن ، ثروت رو اونا در میارن ، ما فقط تامین کننده مواد اولیه برای عمل ، به اضافه تامین کننده علم محض هستیم
من خودم به شخصه کشور خارجی نرفتم و نمیدونم قضیه از چه قراره ، ولی وقتی یه مدتی در داروخانه کار میکردم ، از دکتر اون داروخانه پرسیدم و بحث پیش اومد از همین حرفا ، ایشون گفتن که در کشورهای خارجی حدود 95% افراد اصلا وارد دانشگاه نمیشن و از همون کودکی استعداد یابی میشن و هرکس میره پی کار و تخصص خودش ، اینجوری نیست که همه یه مسیر 16 ساله رو برن و از اول ابتدایی تا اخر کارشناسی بخونن و بعد فکر کنن که استعدادشون چیه و چی دوست دارن!!
سلام.......اینکه هر کسی دوست داره سطح علمش بره بالا........از نظر بنده ذاتی است.....اگر کسی نخواست بایستی ازش پرسید چرا!.......اما اینکه میفرمائید سختی ها و مشکلات بیشتر میشه دقیقا منظورتون چیه؟!
مورد بعد در قبال خانم ها.......برخی اظهار نظرات شاید در قبال بخشی از خانم ها و در کنارش برخی آقایون اون هم در دانشگاه های پولی صحیح باشد ..ولی در کل نادرست است
ببینید همین ، یه کلیپی من می دیدم ، حدود 30 نفر از اساتید پزشک دانشگاه نشسته بودن و یک نفر برای اونها اومده بود سخنرانی کنه ، اون شخص تخصصش موتور جت هواپیما بود و فقط 15 سال امده بود و با کمک قران و تحقیقاتی که کرده بود ، اومده بود سخنرانی میکرد ، حالت مناظره ای بود ، من دیدم که تمام اون اساتید پزشک همشون به چالش کشیده شده بودن و هیچکدوم جواب منطقی برای حرفای این شخص نداشتن ، خب علت چیه؟ به نظرم علتش اینه که در دانشگاه ها اکثرا فقط بحث مدرک و نمره و حفظ و امتحان و کنکور و ... هست و این باعث میشه که همه یه حالتای خاصی درس بخونن و از طرف دیگه ، بنظرم همه ی کارها زنجیر وار به هم وصله و نمیشه یک کاری رو اصلاح کرد مگر اینکه تمام کارها اصلاح بشه ، به نظرم ما باید نگاهی فراتر داشته باشیم و نگاهمون رو محدود به کوچه و محله نکنیم و دنیا رو ببینیم و فراتر از اون خودمون رو ببینیم و باور کنیم و اصلاح کنیم....
شما میخواین استعدادشو پیدا کنین؟......استعداد و علاقه با هم معنا دارد.......اینکه شما به عنوان فردی نمخواین بچتون تحصیلکرده بار بیاد.....به نظر بنده عین دشمنی است!
بعد هم اینکه اطلاعات عمومی تا حدودی لازمه.......شما چطور میخوای استعداد بچتون رو پیدا کنی؟بدون مشاوره؟......بدون اینکه رصت تجربه رو بهش بدی؟!
علم بله شاید همه دوست دارن ذاتا علمشون بره بالا ولی دقت نمی کنید که در دانشگاه من فک نمیکنم کسی به علم کار داشته باشه (در دوره کارشناسی بخصوص)
مسئله بعدی اینه که علم بنظرم اون علمی از نظر ذاتی لذت بخش هست که معرفت بیاورد ، اصلا اون چیزی که ما به اسم علم میشناسیم اون علم نیست ، سواده ، سواد هم سیاهیه ، الان شما اصلا به اساتید نگاه کنید ، همه استاد میشن و نسل بعدی رو اموزش میدن و نسل بعدی استاد میشن و نسل بعدی رو اموزش میدن ، خب کی میخواد عمل کنه؟ کی میخواد علمش رو عملی کنه؟ همونطور که گفتم این عملی شدن هم دست من و شما یا یه گروه نیست.
ببینید من اینو میگم ، میگم که :
ما یه information داریم یه knowledge داریم ، یه wisdom داریم ، خب؟ اینا مراتب داره دیگه ، ما در سطح اینفورمیشن هستیم ، یعنی چی؟ یعنی اطلاعات رو جمع میکنیم میذاریم کنار هم به یکی دیگه ارائه میکنیم. نالج چیه؟ نالج دانشه ، خب؟ یعنی چی؟ یعنی یه پله بالاتر از اون چیزی که ما درش قرار داریم . خب ویزدم یعنی چی؟ یعنی اینکه شما از دانشت بتونی حکمت استخراج کنی ، یعنی به کُنه و عمق علم پی ببری ، اون چیزی که در خارج هست شاید ویزدم باشه و اون چیزی که در ما هست شاید اینفورمیشن هست ، اینه حرف من ، نمیدونم تونستم برسونم یا نه
ما یه information داریم یه knowledge داریم ، یه wisdom داریم ، خب؟ اینا مراتب داره دیگه ، ما در سطح اینفورمیشن هستیم ، یعنی چی؟ یعنی اطلاعات رو جمع میکنیم میذاریم کنار هم به یکی دیگه ارائه میکنیم. نالج چیه؟ نالج دانشه ، خب؟ یعنی چی؟ یعنی یه پله بالاتر از اون چیزی که ما درش قرار داریم . خب ویزدم یعنی چی؟ یعنی اینکه شما از دانشت بتونی حکمت استخراج کنی ، یعنی به کُنه و عمق علم پی ببری ، اون چیزی که در خارج هست شاید ویزدم باشه و اون چیزی که در ما هست شاید اینفورمیشن هست ، اینه حرف من ، نمیدونم تونستم برسونم یا نه
اون چیزی که شما اسمشو میذارید تحصیل کرده ، من اسمشو میذارم مشق کردن برای هیچ و پوچ!
تحصیل از نظر من معنای دیگری دارد ، تحصیل یعنی یه چیزی که حاصل میشه ، شما از این 16 سال(مثلا) چی حصول کردین؟
اصلا برای گرفتن فوق تخصص ، چند سال مگه لازمه؟ آیا نمیشد که از کودکی به جای تغذیه با چیزهای بیهوده و غیر لازم ، با تخصص تغذیه میشدیم.
اصلا ما ایرانی همینیم دیگه ، مثلا الان یکی میاد از کامپیوتر میپرسه ، من یه جوابی دارم بهش بدم ، از مکانیک میپرسن ، من یه چیزی دارم بگم ، از پزشکی میپرسن ، هممون بلدیم یه نسخه ای بپیچیم ، از فضا میپرسن هممون یه نظریه ای داریم ، از همه چی میدونیم ولی هیچی نمی دونیم!
در حالی که در خارج ، مثلا اونی که در کارخانه خودرو سازی کار میکنه ، متخصص بستنه پیچه و همین ، و دیگه اون پیچ رو جوری می بنده که حرف نداره ، متخصص بستن پیچ!
میتونید درک کنید چیو میخوام بگم؟
چون سیستم آموزشی ما اشتباههههههه
(F(X
عضو جدید
من گزینه هایی رو که گفتم هدفی هست که یه سری قبل ازدانشگاه ویه سری بعد دانشگاه درمقاطع بالاتر ممکنه داشته باشن اینکه بعدش تو دانشگاه هدفشون زهی خیال باطل میشه وابسته به همین نظام اموزشی هست...
درمورد کارهای زنجیر وار و اصلاح خودمون هم کاملا درسته...
پسرها معمولا علت ادامه تحصیلشون یا پیدا کردن یه موقعیت شغلی خوبه یا به تاخیر انداختن سربازی یا اینکه وقتی میرن خواستگاری وقتی ازشون میپرسن مدرکت چیه بتونه جوابی داشته باشه و یا همه این موارد با هم.
دخترها هم بیشتر از روی گذراندن وقت و برخی هم پیدا کردن شغل و موقعیت ازدواج.
البته کسانی هم هستند که به خاطر علم و بالا بردن سطح علم و دانش میرن دنبال درس و ادامه تحصیل.
در مورد مدرسه رفتن هم به هر حال انسان باید سواد داشته باشه و نمیشه گفت اصلا کودک رو به مدرسه نفرستاد! بچه باید بره مدرسه و البته در یه محیط کاملا درست پرورش پیدا کنه تا بتونه توانایی و استعداد خودشو بشناسه و پرورشش بده. که متاسفانه در جامعه ما چنین بستری فراهم نیست و اگرم باشه انگشت شمار و برای قشر خاصی وجود داره!
صنعت هم وقتی موفق خواهد شد که پشتش علم باشه. هر فن و هر صنعت و هر کاری اگه بر پایه علم و دانش باشه 100% موفق تر و کارآمدتر خواهد بود.
به نظر من هر کسی باید علایق خودش رو بتونه بشناسه و بره دنبالِ همون و چه بهتر که از طریق علم بره دنبالش. حالا یا دکتر یا مهندس یا جوشکار یا ...... هر فنی با علمشه که نتیجه اش پربارتر میشه.
یه مشکل اساسی که توی این زمینه وجود داره متاسفانه مشکل فرهنگ و فرهنگ سازیه. متاسفانه جامعه ی ما به سمتی کشیده شده که همه مدرک گرا شدند و اون هم فقط خلاصه شده توی چندتا رشته ی خاص و محدود. حالا یا به دلیل چشم و هم چشمیه یا .... همینه که باعث شده در طول سال N نفر مهندس عمران از دانشگاهها میاد بیرون که نصفشون هم حتی اصول اولیه مهندسی رو بلد نیستن. البته سوءتفاهم نشه، بنده عمران رو مثال زدم چون طرفدار زیاد داره. رشته های زیادی هستن که اینجوری اند. همین ها هم ارزش علم رو میارن پایین و هم خدای ناکرده سکان دار مملکت میشند و مملکت به فنا میره. بعد میگیم ما چرا پیشرفت نمیکنیم!
خانواده های ما متاسفانه تصور میکنند فرزندانشون به دنیا اومدن تا یا دکتر شن یا مهندس! ولی هر آدمی مطمئنن یه استعدادی داره و باید اونو توی خودش پیدا کنه و پرورشش بده، در اینصورت شک نداشته باشین که موفق میشه و آدم بزرگی میشه.
برای حل این مشکل در درجه اول باید فرهنگ جامعه از پایه و اساس درست بشه!
الان متاسفانه بچه های ابتدایی دارن کاملا بی سواد رشد میکنن و میان بالا. به صورت کاملا وحشتناک و اسفبار. و همینا به عنوان نسل آینده قراره یه مملکت رو بگردونن!!!!! دیگه شما برید تا تهش!
در درجه اول خود ما باید فکر و ذهنیتمون رو و به دنبالش فرهنگمون رو سالم و درست کنیم، بعد هم روسای مملکت باید بستر و محیط لازم رو فراهم کنند تا اونوقت بشه نتیجه گرفت. و الا با حرف زدن چیزی درست نمیشه. در اگر نتنوان نشستن!
تن مرده و جان نادان یکیست!
من نوعی انقدر نادانم که میرم یه عمر درس میخونم و اخرشم هیچی متوجه نمیشم ، ولی به خاطر این درس خونده ام که در خواستگاری بگم من دکتر مهندسم...
(F(X
عضو جدید
اینکه بخوایم گرایش تعیین کنیم ورشته ها رو ریزتر کنیم راهکار خوبیه وباعث میشه متخصص وزمان کمتری رو صرف کنیم واگر خواستیم به بقیه علوم هم برسیم...البته باید ازهمه نظر بررسی بشه.
البته نظر شما فکرمیکنم کلا ازدوران کودکی هست ...ولی به نظرمن باید بالاخره دورانی رو برای شناخت اطرافت داشته باشی واون مدرسه هست(مدرسه ای با اصلاحات کامل)...
دیگه فکر کردی برای چی جهان چندم محسوب میشیم!!
سن بالاها فقط برای کلاس و کارمند ها فقط برای افزایش سمت کاری همین.
سلام مجدد......بنده در قبال وضعیت دانشجویان فعلی نمیتونم قضاوت کنم چون در بین اونها مثل شما نیستم.......ولی تصوری که دارم در کنارش روابط همچین حالتی هم نیست....مگر در قبال پولدارها که خب بی تفاوت وارد دانشگاه ها اکثرا میشوند........ولی یک روستایی که کلی زحمت میکشه و دانشگاه تهران قبول میشه با این اهداف میاد؟......اینکه میفرمائید کنار دانش نیاز به عمل است ......بله .....هست!.....و این یک ایراد به نظام آموزشی است که رابطه بین دانشگاه و صنعت رو ایجاد نمی کند.....در شرایطی که این مسئله در اسناد بالا دستی نظام نیز هست .....البته امروز مراکز فنی حرفه ای و در کنارش پارک علم و فناوری و از این جور مراکز هستند که دانشجوی مشتاق میتواند با مراجعه به اونها در کنار افزایش علم عمل هم یاد بگیرد .......اما در قبال اساتید که میفرمائید....راستش من مثل شما نمیتونم قاطع بگم......چون بنده هر دو نوع و بلکه سه چهار نوع این اساتید رو دیدم....استادی دیدم که مثلا خودش شرکتی داره و تابلو برق میسازه.......استادی رو دیدم که یکی از مراکز الکترونیکی کشور دستشه....استادی رو میشناسم که در رباتیک مقام های قابل توحه ای با ریاست ایشون بدست آمده.......استادی رو هم میشناسم که صرفا عضو هیئت علمی دانشگاه هستن و دانششون صرفا تجربی است
مگر در دانشگاه آزمایشگاه نیست؟......قبول دارم امکانات کم اس ولی هست......و اصلا مگر کارآموزی و پروژه پایانی نیست؟!
موقعی میشود مشق کردن به هیچ و پوچ که بچه شما علاقه نداشته باشد.....یکی که به علم فضا واقعا علاقه مند باشه .........کتابهای خارج درسی هم میخونه......یکی به هنر علاقه داشته باشه همینطور....یا حقوق و ........
یعنی واقعا شما از تحصیلاتتون هیچ یاد نگرفتین؟!.........اصلا به رشتتون علاقه داشتین؟!........نه حذف کار عملی خوبه و نه حذف کار پژوهشی.......هر دو در کنار هم
و در ضمن جواب بنده رو ندادی.........شما چطور میخوای استعدادیابی کنی؟.....شما فوقش در 3 الی 5 رشته به صورت تخصصی کار کرده باشی.....شاید استعداد بچه شما در کار دیگری باشه که با حضور در مدرسه،راهنمایی،دبیرستان و در نهایت دانشگاه قابل رویت باشه.........شما دنبال مراکز استعدادیابی هستی؟........اگر منظور این مقوله هم باشه که در کشور داریم!
طبق دیدگاه های شما که در پست های این تاپیک دیدم....همچین تعریفی رو نمی بینم........ولی از نظر بنده تحصیل یعنی همان ارزش سواد و در کنارش رشد اخلاق.....و در ضمن افرادی که صرفا برای کسب پول به قول برخی میروند دانشگاه بدانند در واقع انگیزه تحصیل ندارند........و خیلی زود از تحصیل خسته میشوند
آخرین ویرایش:
یه حرفی یکی از اساتید دکترای مکانیکمون زد،خیلی قشنگ بود »
استادم سر کلاس در جواب "استاد،ادامه تحصیل بدیم یا بریم سربازی و کار و اینا؟" گفتش که :
وقتی یه استاد روزی 10 ساعت میاد درس میده،این از روی علاقه نیست،این از روی نیاز {به پول} هستش.
وقتی ارج و قرب یه کسی که دیپلمه هست ولی شرکت داره و پولداره،مسلما در جامعه بیشتر از یه دکتر مکانیک هستش که بزور ماشینش رو خریده {داشت داستان خودش رو میگفت}،خب این ناراحت کنندست.
اگر به بنده بود {استادم میگفت} روزی فقط 2ساعت درس میدادم.از روی عشق و علاقه...
ولی وقتی میبینید من میام 10ساعت در روز کلاس میگیرم،این از روی عشق و علاقه حقیقتن نیست.از روی نیاز ـه
سعی نکنید ادامه تحصیل بدید،اول برید سربازی سپس سر کار و در موقع مناسب،ادامه تحصیل بدید بسیار بهتره.
ولی الآن نخونید تا دکترا،من این مسیر رو رفتم،و میدونم به نفعتون نیست.
استادم رو خیلی دوست دارم و به گفته هاش احترام میزارم.یکی از مغز های مکانیک و مدیر گروه قسمتی از مکانیک نیز هستش.خدا حفظش کنه ایشالا ولی واقعا ذهنم رو درگیر کرد با این صحبتش.
استادم سر کلاس در جواب "استاد،ادامه تحصیل بدیم یا بریم سربازی و کار و اینا؟" گفتش که :
وقتی یه استاد روزی 10 ساعت میاد درس میده،این از روی علاقه نیست،این از روی نیاز {به پول} هستش.
وقتی ارج و قرب یه کسی که دیپلمه هست ولی شرکت داره و پولداره،مسلما در جامعه بیشتر از یه دکتر مکانیک هستش که بزور ماشینش رو خریده {داشت داستان خودش رو میگفت}،خب این ناراحت کنندست.
اگر به بنده بود {استادم میگفت} روزی فقط 2ساعت درس میدادم.از روی عشق و علاقه...
ولی وقتی میبینید من میام 10ساعت در روز کلاس میگیرم،این از روی عشق و علاقه حقیقتن نیست.از روی نیاز ـه
سعی نکنید ادامه تحصیل بدید،اول برید سربازی سپس سر کار و در موقع مناسب،ادامه تحصیل بدید بسیار بهتره.
ولی الآن نخونید تا دکترا،من این مسیر رو رفتم،و میدونم به نفعتون نیست.
استادم رو خیلی دوست دارم و به گفته هاش احترام میزارم.یکی از مغز های مکانیک و مدیر گروه قسمتی از مکانیک نیز هستش.خدا حفظش کنه ایشالا ولی واقعا ذهنم رو درگیر کرد با این صحبتش.
گرفتن مدرک........البته دلیلش نمیدونن خیلیا که چرا مدرک خوبه
واسه ازدواج......سربازی که راحت تر باشه......و نهایتا کار.........همون طور که خیلیا نمیدونن فلان رشته چیه ولی می خونن........چون همه میگن بخون خوبه.!!! طرف از ترم 5 میفهمه رشته مکانیک چیه.....ولی داره میخونه.......چون گفتن خوبه
واسه ازدواج......سربازی که راحت تر باشه......و نهایتا کار.........همون طور که خیلیا نمیدونن فلان رشته چیه ولی می خونن........چون همه میگن بخون خوبه.!!! طرف از ترم 5 میفهمه رشته مکانیک چیه.....ولی داره میخونه.......چون گفتن خوبه
البته هستن.......ولی انگشت شماره.........بسیار کم...........تو هم وردیای خودم کسیو میشناسم که درسش ترم 7 تموم بود.....ولی ترم هشت اومده و 4 واحد داره ( ترم7 .. 15 تا داشت ....!!!) و سر بعضی از کلاسای خاص که جزو درساشم نیست میره... ......
یعنی فقط واسه یاد گیری میاد..........معدلشم 19 هست............ اینا هستن.....ولی شاید 1 در هزار
اون تیکه قرمزه عالی بود............همه کاره و هیچ کاره..........
من خودم همه ی این پارک فناوری و ... که میگید ، رفتم دیگه مومن خدا ، همه در ظاهر خیلی از آدم قدردانی میکنن ولی حرف باطنیشون اینه که برو خودت کاراتو انجام بده بیا ما حمایت میکنیم ، اون کسی که اولین بارشه وارد این فضا میشه ، اونو باید کمک کرد باید حمایت واقعی کرد نه اینکه بگی یه تیم بساز بیا اینجا اتاق میدیم بهت 30 میلیون پول میدیم بعده سه سال هم ازت میگیریم ، این چه حمایتیه؟ حمایت اینه که ببینی وقتی یکی به یه کاری علاقه داره اونو بیای روش کار کنی و تجربه هاتو بهش منتقل کنی و پرورش بدی اون رو .اصلا آموزش و پرورش باید این باشه نه اینکه همه برن چهار تا فحش و بلوتوث و ... یاد بگیرن بیان عین افراد عقب مونده رفتار کنن. شما اصلا دقت کردید به دور و برتون؟ اصلا تا حالا به ورزشگاه های داخل کشور و خارج کشور نگاه کردین؟ به آدماش نگاه کردین؟ توجه نکردین که ماها چقدر عقده ای هستیم و به هر چیزی چنگ میندازیم تا خودمون رو خالی کنیم ولی نمیشه... حالا بخوام بحث کنم هی بحث پشت بحث میاد....
Similar threads
Similar threads
-
-
-
-
-
تا حالا فکر کردین نزدیک ترین نقطه به خدا کجا می تونه باشه؟- شروع شده توسط phalagh
- پاسخ ها: 15