تاپیک جامع آموزش گرامر زبان انگلیسی (سطح مقدماتی)

وضعیت
موضوع بسته شده است.

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
کاربرد سببی فعلی have


مفهوم have در جملات سببی ایجاب انجام کاری توسط شخص دیگری است.


معمولا این نوع کار در ازای دریافت اجرت یا بر حسب وظیفه توسط دیگری صورت می گیرد؛بعبارت دیگر هر گاه عملی در جمله بوسیله شخص دیگری غیر از فاعل انجام شود و نام انجام دهنده کار چه به صورت اسم و چه به صورت ضمیر در جمله ذکر نشود از فرم سببی have یا get استفاده می گردد.


فرمول:


اسم مفعول + مفعول شی + (مطابق با زمان جمله ) have/has + مبتدا جمله(مسبب کار)


مثال:


دیروز دادم اتومبیلم را شستند.(گذشته)
I had my car washed yesterday.
I got my car washed yesterday.


ماهی یکبار لباسهایم را می دهم تمیز کنند.‎)‎حال)
I have my suit cleaned once a month.
I get my suit cleaned once a month.


هفته آینده خواهم داد کفش هایم را تعمیر کنند.(آینده)
I shall have my shoes mended next week.
I shall get my shoes mended next week.


تصمیم دارم بدهم اتومبیلم را رنگ کنند.
I am going to have my car painted.
I am going to get my car painted.


قبل از اینکه علف ها خیلی رشد کنند باید بدهم آن ها را ببرند.(قیچی کنند)
We must have this grass cut before it grows too long.


هر سال می دهم منزلم را رنگ کنند.
I have my house painted every year.


شما بایستی بدهید این شیر آب را تعمیر کنند.
You must get this tap mended.


فرم سببی have در جملات استمراری نیز بکار می رود؛مثال:


این هفته نمی توانم به شمال بروم چون دارم خانه را تعمیر می کنم.(بوسیله دیگران)
I can't go to the north this week because i am having my house painted.


توجه: چنانچه انجام دهنده کار در جمله مشخص شود در این حالت انجام دهنده کار بعد از have یا get بکار می رود با این تفاوت که در جمله ای که have نقش سببی دارد از مصدر بدون to و در جمله ای که get نقش سببی دارد از مصدر استفاده می شود؛مثال:


دیروز از برادرم خواستم اتومبیلم را بشوید.(دیروز دادم برادرم اتومبیلم را بشوید)
I had my brother wash my car yesterday.
I got my brother to wash my car yesterday.


 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
بیان علت با کلمه استفهامی why


اگر علت انجام عملی را ندانیم معمولا از کلمه استفهامی چرا(why) استفاده می کنیم؛مثال:


چرا به کلاس انگلیسی می آیید؟
Why do you come to english class?


برای پاسخ دادن به سوالاتی که با کلمه استفهامی why آغاز می شود از شش طریق زیر استفاده می کنیم:


1_ از مصدر
مثال:


من برای آموختن زبان انگلیسی به اینجا میایم
I come here to learn english.


2_ با عبارتin order to
مثال:


I come here in order to learn english.
3_ از in order that
مثال:


او ایستاد برای اینکه بهتر ببیند
He stood up so as to see better.


4_ با عبارت in order that
مثال:


من برای آموختن زبان انگلیسی به اینجا می آیم
I come here in order that i can learn english.


5_ از کلمه so tha
مثال:


من به اینجا می آیم برای اینکه بتوانم انگلیسی بیاموزم
I come here so that i can learn english.


6_ با کلمه because و فعل want
مثال:


من به اینجا می آیم زیرا می خواهم انگلیسی بیاموزم
I come here because i want to learn english.


تذکر مهم: بعد از so that همانند in order that معمولا فاعل به اضافه افعال can , could و احتمالا may , might استفاده می شود و این خود علامت تشخیص کلمات فوق در تست های چهار جوابی هستند
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
any longer , any more , yet , still

کلمه still به معنای هنوز در جملات مثبت و سوالی بعد از فاعل و قبل از فعل اصلی بکار می رود مگر اینکه در جمله فعل to be و یا افعال ناقص باشند که در این حالت بعد از آنها بکار می رود؛مثال:


من هنوز عاشق شنا هستم(still بعد از فاعل)
I still love swimming.


او هنوز در همان کارخانه مشغول کار است(still بعد از فعل بودن)
He is still working in the same factory.


هنوز هم می توانم روی پاهایم بایستم(still بعد از فعل کمکی)
I can still stand on my feet.


کلمه yet اغلب در آخر جملات سوالی و منفی ماضی نقلی بکار می رود؛مثال:


آیا هنوز تکلیفت را تمام نکرده ای؟
Haven't you finished your homework yet?


آن ها هنوز کار را شروع نکرده اند
They haven't started working yet.
They have not yet started working.


کلمه yet در زمان های حال نیز بکار می رود؛مثال:


شام هنوز آماده نیست
The dinner isn't ready yet.


کلمه any more در حقیقت فرم منفی still می باشد و معادل دیگر در زبان فارسی است و محل آن در آخر جملات منفی می باشد؛مثال:


او دیگر در این کلاس درس نمی خواند
He doesn't study in this class any more.


بجای any more می توان از معادل آن یعنی any longer در آخر جملات منفی و یا no longer قبل از فعل اصلی نیز استفاده نمود؛مثال:


دیگر با او صحبت نخواهم کرد
I will not talk to him any longer.


او دیگر اینجا تدریس نمی کند
He no longer teaches here.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
It takes - It took - It will take


فعل take را در زبان انگلیسی با ضمیر غیر شخصی it برای نشان دادن طول یا دوره کامل شدن عملی در زمان های حال_گذشته و آینده بکار می رود.


بعد از طول زمان از مصدر استفاده می گردد؛مثال:


چه مدت طول می کشد که شما به اینجا برسید؟(زمان حال ساده)
How long does it take you to get here?


نیم ساعت طول می کشد که من به اینجا برسم(زمان حال ساده)
It takes me half an hour to get here.


چه مدت طول کشید که شما به اینجا رسیدید؟(زمان گذشته ساده)
How long did it take you to get here?


نیم ساعت طول کشید که من به اینجا رسیدم(زمان گذشته ساده)
It took me half an hour to get here.


چه مدت طول خواهد کشید که شما به منزل برسید؟(زمان آینده ساده)
How long will it take you to get home?


نیم ساعت طول خواهد کشید که من به منزل برسم(زمان آینده ساده)
It will take me half an hour to get home.


 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
عبارت supposed to


یکی از مهمترین عبارت های زبان انگلیسی to be supposed to (قرار بودن) در زبان فارسی است که در زمان های حال و گذشته از آن استفاده می گردد.


این عبارت را می توان معادل to be expected to و یا to be due to دانست زیرا زمانی از این عبارت استفاده می شود که انتظار انجام عملی را از فاعل جمله داشته باشیم؛مثال:


آقای اسمیت قرار است فردا مراجعت کند(از طرف اداره از او خواسته شده)
Mr. Smith is supposed to return tomorrow.
Mr.Smith is due to return tomorrow.


او قرار بود دیشب وارد تهران شود
He was supposed to arrive in tehran last night.
He was due to arrive in tehran last night.
He was expected to arrive in tehran last night.


توجه: کلمه suppose معادل است با افعال to think,to imagine به معنای (فکر کردن؛تصور کردن) مثال:


تمام همسایگانش تصور می کردند که او دیوانه است
All her neighbors supposed that she was mad.


 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
as well as , as well , also , too , either

چهار کلمه فوق معادل (هم؛همچنین) در زبان فارسی هستند.


کلمه also در جملات مثبت بعد از فاعل بکار می رود ولی اگر در جمله فعل to be و یا ناقص باشد در این حالت بعد از آن ها بکار می رود؛مثال:


من هم موسیقی را دوست دارم(also بعد از فاعل).
I also like music.


او هم خوشحال است که شما را ملاقات می کند(also بعد از فعل بودن)
He is also glad to meet you.


من نیز می توانم پیانو بزنم(also بعد از فعل کمکی)
I can also play the piano.


کلمه too در آخر جملات مثبت و سوالی بکار می رود؛مثال:


آیا شما نیز موسیقی را دوست دارید؟
Do you like music too?


من موسیقی دوست دارم(too در آخر جمله مثبت)
I like music too.


کلمه as well عینا مانند too می باشد یعنی در آخر جملات مثبت و سوالی بکار می رود؛مثال:


من موسیقی را نیز دوست دارم
I like music as well.


بین too و as well یک فرق مختصر وجود دارد که این فرق را در دو جمله زیر مشاهده خواهید کرد


من هم دکتر هستم
I am a doctor too.


من دکتر هم هستم
I am a doctor as well.


جمله دوم نشان می دهد که فاعل جمله شغل دیگری نیز دارد که علاوه بر آن دکتر نیز می باشد.


برای بهتر شدن مطلب به دو جمله زیر با دقت توجه کنید:


او معلم است و دکتر هم هست
He is a teacher and a doctor as well.


او هم پول به من داد و هم مرا نصیحت کرد
He gave me money as well as advice.
He gave me money and advice as well.


کلمه as well as در معنی (مثل؛مانند) نیز بکار می رود؛مثال:


حسن همانند برادرش پیاده به مدرسه می رود.(فعل جمله تابع حسن است؛یعنی مفرد می باشد)


Hassan as well as his brother goes to school on foot.


کلمه either فقط در آخر جملات منفی بکار می رود؛مثال:


من هم شما را نمی شناسم
I don't know you either.


او خوشحال نیست و من هم خوشحال نیستم
He is not happy and i am not either.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
کاربرد although , though , however , nevertheless


کلمات فوق جزء حروف ربط هستند و زمانی از آن ها استفاده می گردد که بخواهیم دو جمله متضاد و متفاوت را به هم ارتباط دهیم.


کلمات though و although می توانند در ابتدای جمله با یک معنی واحد بکار روند؛ در این حالت کاربرد کلمه but بعد از کاما در قسمت دوم جمله غلط است.


اگرچه او عصبانی بود ولی صبورانه به حرف من گوش کرد
Though he was angry, he listened to me patiently.
Although he was angry, he listened to me patiently.


جملات فوق را می توان با بکار بردن though بین دو جمله متناقض نیز بکار برد


او به حرف های من با شکیبایی گوش کرد گرچه عصبانی بود
He listened to me patiently though he was angry.


کلمات nevertheless و however عینا مانند though در وسط جمله بکار می روند و معادل (با وجود این؛مع هذا) در زبان فارسی هستند


او خیلی عصبانی بود با این وجود با شکیبایی گوش کرد
He was very angry, nevertheless he listened patiently.
He was very angry, however he listened patiently.


 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
because , because of , despite , in spite of


به معنای (با وجود؛علیرغم) همیشه با اسم یا اسم همراه با صفت بکار می رود؛مثال:


علیرغم برف سنگین ما منزل را ترک کردیم
We left home in spite of the heavy snow.
We left home despite the heavy snow.


توجه: بعد از in spite of the fact that و despite the fact that به معنی(با وجود اینکه) از فاعل و فعل استفاده می شود و کاربرد اسم یا اسم همراه با صفت غلط است


با وجود اینکه باران می بارید او به اینجا آمد
He came in spite of the fact that it was raining.
He came despite the fact that it was raining.


بعد از because of همانند in spite of از اسم یا اسم همراه با صفت استفاده می گردد؛مثال:


به علت بیماریش نتوانست مثل دیگران تند راه برود
Because of his illness, he couldn't walk as fast as the others.


ما به علت هوای طوفانی نتوانستیم به ایستگاه برسیم
We couldn't reach the station because of the stormy weather.


بعد از because از جمله استفاده می شود و زمانی از because استفاده می گردد که انجام عملی برای فاعل به علت خاصی مقدور نبوده است؛مثال:


او به علت اینکه در بیمارستان بود نتوانست در امتحان شرکت کند
He couldn't take part in the examination because he was in the hospital.


توجه: بجای because از مترادف آن یعنی for می توان استفاده کرد


مینو عصبانی بود چون نمره خوبی در تست نگرفته بود
Minoo was angry for he hadn't got a good grade on the test.


 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
would rather , had better


کلمه would rather یک عبارت اصطلاحی بوده و معادل (ترجیح دادن) در زبان فارسی می باشد؛ این عبارت فعلی در موارد زیر بکار می رود:



1_ در زمان حال یا آینده: در این حالت بعد از آن بایستی از مصدر بدون to استفاده نمود.



زمانی از این عبارت فعلی استفاده می شود که فاعل جمله؛ انجام عملی را بر عمل دیگر ترجیح دهد در این حالت فعل دوم نیز تابع فعل اول و بصورت مصدر بدون to ‎ بعد از کلمه than بکار می رود؛مثال:



من ترجیح می دهم تلویزیون تماشا کنم تا اینکه به سینما بروم

I would rather watch television than go to the cinema.
I'd rather watch television than go to the cinema‏.(فرم مخفف‏‏‏)


برای منفی کردن کافیست کلمه not را قبل از فعل قرار دهیم؛ مثال:



من ترجیح می دهم به آنجا نروم

I would rather not go there.


من قدم زدن را به سوار شدن تاکسی ترجیح می دهم

I would rather walk than take a taxi.
I'd rather walk than take a taxi.


2_ در زمان گذشته: اگر جمله به زمان گذشته اشاره کند بعد از would rather از شکل (اسم مفعول+have) استفاده می شود؛ مثال:



من ترجیح دادم که دیشب در منزل بمانم

I would rather have stayed at home last night.


ترجیح دادم که در منزل بمانم تا اینکه به آنجا بروم

I would rather have stayed at home than gone there.


توجه 1: در جملات ذکر شده می توان بجای would rather از would sooner نیز استفاده کرد.



توجه 2: کلمه would rather را می توان در زمان گذشته برای بیان آنچه را که برای دیگران ترجیح می دهیم بکار ببریم در این حالت بعد از آن از کلمه ربط that و یک جمله زمان گذشته استفاده می گردد.



کاربرد (اسم مفعول+have) بعد از that غلط است.



او ترجیح می داد که ما نزدیک تر زندگی می کردیم

She would rather that we lived nearer.


معادل would rather فعل prefer to می باشد؛ مثال:



من ترجیح می دهم بیرون منتظر بمانم

I would rather wait outside.
I prefer to wait outside.


بعد از prefer می توان از اسم مصدر نیز استفاده کرد بدیهی است کلمه ای که بعد از to بکار می رود نیز باید اسم مصدر باشد؛ مثال:



دیوید بازی کردن فوتبال را به تماشای آن ترجیح می دهد

David prefers playing football to watching it.


اگر بعد از prefer مفعول بکار رود بعد از آن مفعول بایستی از مصدر استفاده نمود؛ مثال:



من ترجیح می دهم که شما با جوهر بنویسید تا اینکه با مداد

I prefer you to write in ink rather than in pencil.


had better = بهتر است



این عبارت معادل to be better در زبان انگلیسی بوده و در دو مورد زیر بکار می رود.



1_ اشاره به زمان حال و یا آینده میکند؛ بعد از این عبارت همیشه بایستی از مصدر بدون to استفاده کنیم؛ مثال:



بهتر است فورا دکتر را ببینید

You had better see the doctor at once.
You'd better see the doctor at once.(فرم مخفف)


برای منفی کردن این عبارت کافیست کلمه not را مستقیما قبل از فعل قرار دهیم؛ مثال:



شما بهتر است با او صحبت نکنید

You had better not talk to him.


کلمه had better معادل است با it is better to که در جمله زیر بکار رفته است.



بهتر است ما امشب به سینما برویم.

We had better go to the cinema tonight.
It is better for us to go to the cinema tonight.


2_ کلمه had better در زمان گذشته



در این حالت بعد از آن از فرمول (اسم مفعول+have) استفاده می شود؛ مثال:



بهتر بود دیشب با او صحبت می کردی(مثبت)

You had better have spoken to him last night.


بهتر بود که دیشب با او صحبت نمی کردی(منفی)

You had better not have spoken to him last night.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
موارد کاربرد the same , the same as , as though , as if , as


کلمه as در موارد زیر بکار می رود:


1_ در نقش قید؛ مثال:


آنطوریکه من انتظار داشتم مشکل نیست
It is not so difficult as i expected.


2_ در نقش حرف ربط؛ مثال:


وقتی که از اتوبوس پیاده می شد او را دیدم
I saw him as he was getting off the bus.


چون حاضر نبود؛ ما بدون او رفتیم
As he was not ready we went without him.


من نمی توانم بیایم چون گرفتارم
I can not come as i am busy.


آنچه را که به تو گفته شده انجام بده
Do as you are told.


چرا او مثل یک زن لباس پوشیده؟
Why is he dressed as a woman?


او به عنوان یک مهندس در آنجا کار می کند
He works there as an engineer.


کشورهای شمال اروپا از قبیل فنلاند؛نروژ...
Countries in the north of europe, as finland, norway...


3_ کلمه as چنانچه بعد از صفت قرار گیرد؛ معادل although به معنی اگر چه می باشد؛ مثال:


اگر چه سنی ندارم ولی همه چیز را درباره آن ها می دانم
Young as i am, i know many things about them.
Although i am young, i know many things about them.


4_ کلمه as though = as if است و معنی (مثل اینکه؛طوریکه) را در زبان فارسی میدهد؛ در این حالت اگر در زمان حال بکار رود فعلی که بعد از آن بکار می رود گذشته ساده و چنانچه در زمان گذشته بکار رود؛ فعلی که بعد از آن بکار می رود ماضی بعید است؛مثال:


او طوری صحبت می کند مثل اینکه همه چیز را می داند
He talks as if he knew everything.


او طوری صحبت می کرد مثل اینکه همه چیز را می دانست
He talked as if he had known everything.


تذکر: فعل بودن بعد از as if (wereمیباشد) و از was استفاده نمی گردد؛ مثال:


طوری عمل می کند مثل اینکه آدم ثروتمندی است
He acts as if he were a rich man


بعد از as if می توان از مصدر نیز استفاده کرد؛ مثال:


دهانش را باز کرد مثل اینکه می خواست چیزی بگوید
He opened his mouth as if to say something.


5_ کلمه as بعد از the same به معنی (شبیه؛مثل؛که) و بعد such به معنی آنطوریکه نیز بکار می رود؛ مثال:


اتومبیل او مثل اتومبیل من نیست
His car is not the same as mine.


او همان کتابی را انتخاب کرد که من کردم
He chose the same book as i did.


آنطور که من فکر میکردم او پسر باهوشی نیست
He is not such a clever boy as i thought.


کلمه the same as برای نشان دادن تساوی و برابرهای واحدهای اندازه گیری بکار می رود؛ مثال:


100 سانتی متر برابر با یک متر است
One hundred centimeters is the same as one meter.


کلمه the same چنانچه قبل از اسم بکار رود معنی همان را می دهد؛ مثال:


او همان مردی است که هفته گذشته با اتومبیل ما تصادف کرد
He is the same man who ran into our car last week


کلمه the same چنانچه در آخر جمله بکار برود مترادف با alike می باشد؛ مثال:


این راننده ها مثل هم هستند
These drivers are the same.


 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
similar , similar to , alike , like

کلمه like به معنی (مانند؛شبیه) در حالیکه alike به معنی (مثل هم؛شبیه هم) بکار می روند؛ like قبل از اسم و حال آنکه alike در آخر جمله بکار می رود؛ مثال:


این کتاب شبیه آن کتاب است
This book is like that book.


این کتاب و آن یکی مثل هم هستند
This book and that one are alike.


بعد از similar از حرف اضافه to استفاده میشود و قبل از اسم بکار می رود در حالیکه similar در آخر جمله به معنی (شبیه هم؛مثل هم) بوده و با alike برابر است؛ مثال:


علی شبیه پدرش می باشد(مثل پدرش می باشد)
Ali is similar to his father.
Ali looks like his father.


علی و پدرش شبیه هم هستند(مثل هم هستند)
Ali and his father are similar.


کلمه similarly مترادف likeness می باشد و هر دو معنی شباهت را در زبان فارسی داده و از لحاظ گرامری اسم معنی هستند؛ مثال:


آیا شباهتی بین آن دو مرد وجود دارد؟
Are there any similarities between those two men?
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
عبارت now that


این حرف ربط مرکب در معنی (حالا که) بکار رفته و بعدش زمان جمله اکثرا ماضی نقلی بوده و نیم دیگر جمله زمان ماضی نقلی را شرح می دهد.


توجه: عبارت now that ممکن است در ابتدای جمله و یا در قسمت دوم جمله بکار رود؛ مثال:


حالا که تابستان فرا رسیده؛ ما می توانیم لباس های سبکتری بپوشیم
Now that summer has come, we can wear lighter clothes.


حالا که کار را شروع کرده اید ناچار هستید صبح زودتر از خواب بلند شوید
Now that you have started work, you'll have to get up earlier.
You will have to get up earlier now that you have started work.


 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
حروف اضافه


حرف اضافه کلمه ای است که قبل از اسم بکار برده می شود تا بتواند رابطه آنرا با کلمه دیگری در جمله نشان دهد مثلا چنانچه گفته شود:


من کتاب را علی دادم
I gave the book ali


مشخص است که جمله ناقص بوده و از لحاظ دستوری احتیاج به کلمه دارد که آنرا کامل نماید و این کلمه همان حرف اضافه to در جمله فوق است بنابراین بایستی گفته شود:


من کتاب را به علی دادم
I gave the book to ali.


بنابراین اگر حرف اضافه to در جمله فوق حذف گردد جمله ناقص شده و فاقد معنی و مفهوم صحیح خواهد بود؛ مهم ترین حروف اضافه مربوط به مکان و زمان در زبان انگلیسی عبارتند از:


In,on,at, of,off,for,by,after,before,up,down,through,during,against,behind,in front of,under,over,above,below,from,besides,beside,between,among,till,until,to,inside,near,beneath,opposite,across,about,within.


 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
حرف اضافهin


1_ در مورد زمان: قبل از ماه؛ فصل؛ سال و قرن؛ مثال:


در ماه مارس_در فصل زمستان_در سال 1975_در قرن نوزدهم
In march-in winter-in 1975-in the nineteenth century.


هنگام صبح-در بعداز ظهر-در عصر(شب)
In the morning-in the afternoon-in the evening.


ولی قبل از قیود زمان yesterday morning,tomorrow afternoon دیگر از حرف اضافه in استفاده نمی گردد.


توجه: اگر جمله ای زمانش آینده ساده باشد قبل از طول زمان حرف اضافه in در معنی تا بکار می رود؛ مثال:


من تا ده دقیقه دیگر بر می گردم
I will come back in ten minutes.


2_ در مورد مکان: قبل از چیزی که دارای حجم باشد؛ مثال:


در داخل کشوی میز-در داخل جیبم
In the drawer of the desk-in my pocket.


قبل از شهرها؛ استان ها؛ کشورها؛ قاره ها؛ مثال:


در لندن_در تهران_در شیراز
In england-in tehran-in shiraz


در استان مشهد
In mashad province


در قاره آسیا
In asia continent


قبل از محل های مسقف مانند:


در کلاس_در ساختمان_در اتاق نشیمن_در آشپزخانه
In class-in building-in living room-in the kitchen


حرف اضافه in برای بیان حالت و یا کیفیت نیز بکار می رود؛ مثال:


او امروز سر حال نیست
He is in a bad mood today.


نامه با مداد نوشته شده بود
The letter was in pencil.


معانی کلمات زیر را که همراه با حرف اضافه in بکار رفته اند خوب به خاطر بخاطر بسپارید:


در مطبوعات
In the press


در روزنامه
In the newspaper


تا چند دقیقه دیگر
In a few minutes


آشکارا؛در ملاء عام
In public


در خطر
In danger


بطور خلاصه
In brief=briefly


با جوهر
In ink


بدهکار به
In debt of


سر انجام
In the end


به موقع
In time


نیازمند؛محتاج
In need


در حقیقت
In fact

 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
حرف اضافه on


در موارد زیر بکار می رود:


1_ قبل از روزهای هفته و روزهای ماه؛ مثال:


او روزهای جمعه به اینجا می آید
He comes here on fridays.


آن ها دهم ژوئن به ایتالیا خواهند رفت
They will go to italy on the tenth of june.


قبل از کلمه morning مشروط بر اینکه اشاره به روز آن شود؛ مثال:


امتحان در صبح روز هیجدهم آغاز شد
The test started on the morning of the 18 th.


2_ به معنی (روی) بکار می رود؛ مثال:


لیوان روی میز است
The glass is on the table.


3_ در آدرس های معین با نام خیابان؛ مثال:


او در خیابان مهتاب زندگی می کند
She lives on mahtab street.


معنای کلمات زیر را به خاطر بسپارید:


با تلفن
On the phone
در تعطیلات
On holiday
در مرخصی
On leave
حراج
On sale
روی هم رفته
On the whole
به حساب کسی
On one's account
سر وقت
On time
روی اعتبار
On credit
طبق برنامه
On schedule
پیاده
On foot
در حال انجام وظیفه
On duty
با موتور سیکلت
On scooter
مدام
On and on


 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
حرف اضافه at


در موارد زیر بکار می رود:


1_ قبل از دقیقه و ساعت؛ مثال:


او ساعت 8 به اداره رفت
He went to office at 8 o'clock.


2_ قبل از night , midnight , noon , dawn , midday , sunrise , sunset ؛ مثال:


ما هنگام طلوع آفتاب شهر را ترک کردیم
We left the town at sunrise.


3_ قبل از آدرس های دقیق هنگامی که پلاک منزل نوشته شود؛ مثال:


او در خیابان حافظ پلاک 1 کار میکند
He works at 1, hafez street
.
کلمات زیر را با حرف اضافه at به خاطر بسپارید:


حداقل
At least
فورا
At once
در صلح
At peace
در جنگ
At war
در حال حاضر
Ap present
سرانجام؛بالاخره
At last
در ابتدا
At first
در هر لحظه ای
At any moment
در تاتر
At the theatre
در اداره
At the office
در منزل
At home
سرکار
At work
دم دست
At hand
دم در
At the door
پشت پنجره
At the window
سر شام
At dinner
به هیچ وجه
At all
در آن زمان
At that time
در سینما
At the cinema


 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
حروف اضافه within,opposite,across,about


حرف اضافه about در معنای (در اطراف؛درباره؛در حدود؛در شرف؛نزدیک به) بکار می رود؛ مثال:


آن ها در اطراف شهر مشغول قدم زدن هستند
They are walking about the town.


درباره چه چیزی صحبت می کنی؟
What are you talking about?


ما در حدود ساعت 5 رسیدیم
We arrived about 5 o'clock.


من در شرف رفتن بودم
I was about to go.


من کلید را جایی نزدیک به اینجا گذاشتم
I put the key somewhere about here.


حرف اضافه across در معنی (از یک طرف به طرف دیگر؛از؛از وسط؛در آن طرف) بکار می رود؛ مثال:
او دارد از خیابان عبور می کند


He is walking across the street.
منزل من درست آن طرف خیابان است
My house is just across the street


حرف اضافه opposite


این کلمه به معنی (در مقابل؛عکس؛بر عکس؛ضد هم؛مخالف؛متضاد) بکار می رود؛ مثال:


خانه ی مقابل منزل ما بسیار بزرگ است
The house which is opposite ours, is very large.


متضاد خوب؛ بد است
The opposite of good is bad.


حرف اضافه within


این کلمه در معانی (در ظرف؛در مدت؛به اندازه) بکار می رود؛ مثال:


ظرف یکساعت به آنجا رسیدیم
We came there within an hour.

 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
حروف اضافه beneath,near,inside,outside


حرف اضافه beneath


این کلمه در معانی (زیر؛در زیر؛دور از شأن) بکار می رود و معادل below و under می باشد؛ مثال:


لطفا اسمتان را زیر خط بنویسید
Please write your name beneath the line.


در شأن شما نیست که اینطوری رفتار کنید
It is not beneath you to behave like this.


حرف اضافه near


این کلمه در معانی (نزدیک؛کنار) بکار می رود؛ مثال:


بیایید و نزدیک من بنشینید
Come and sit near me.


حرف اضافه inside


این کلمه در معانی (داخل؛توی) بکار می رود؛ مثال:


او داخل اتاق است
He is inside the room.


حرف اضافه outside


این کلمه در معنای (بیرون؛غیر از) بکار می رود؛ مثال:


هوای بیرون گرم است
The weather is hot outside.


 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
فرق حرف اضافه on time و in time

کلمه on time به معنی (درست سر وقت) است و حال آنکه in time به معنی (به موقع یا چند دقیقه زودتر) می باشد؛ مثال:

او درست سر وقت به اینجا آمد(یعنی همون ساعتی که قرار بوده بیاد اومده)
He came here on time.

دانش آموزان باید به موقع سر کلاس باشند
The students should be in the class in time.

 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
حروف اضافه against و during

حرف اضافه against

به معنی (بر ضد؛ برعکس؛ مقابل؛ برخلاف) بکار میرود؛ مثال:

ما در خلاف جهت آب پارو می زدیم
We were rowing against the current.

آن ها مقابل خانه ما زندگی می کنند
They live against our house.

حرف اضافه during

در معنی (در طول؛ هنگام) بکار می رود؛ مثال:

او در طول روز در حال نوشتن نامه بود
She was writing the letter during the day.


 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
فرق حرف اضافه of , off , from

حرف اضافه of مالکیت را نسبت به شی دیگر نشان می دهد و حال آنکه حرف اضافه off با افعال مختلف در معنای (از روی؛ خاموش) بکار می رود؛ مثال:

لطفا در کلاس را ببند
Please close the door of the class.

تلویزیون خاموش است
The television is off.

هواپیما در حال بلند شدن از زمین است
The plane is taking off.

حرف اضافه of به معنی (از) نیز بکار می رود؛ مثال:

آن یکی بهترین کتاب هایی است که تا به حال خوانده ام
It is one of the best book that i have ever read.

کلمه from در معنای (از) بکار می رود؛ مثال:

من فوتبال را از او یاد گرفتم
I learned football from him.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
حرف اضافه by

به معنی (با؛بوسیله) بکار می رود؛ مثال:

او با اتوبوس به مدرسه رفت
He went to school by bus.

باید تا ساعت ده به منزل برسم
I must get home by 10 o'clock.

توجه: اگر قبل از وسیله نقلیه صفات ملکی یا حرف تعریف نامعین a قرار گیرد نقش by را in بازی می کند؛ مثال:

او با اتومبیلش به اداره رفت
He went to his office in his car.

نکته: بعد از حرف اضافه by فعل با ing (اسم مصدر) بکار می رود؛ مثال:

آنها با فروش الماس ها پول زیادی بدست آوردند
They earned a lot of money by selling diamonds.

 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
حرف اضافه to , till , until

هر سه معادل (تا) در زبان فارسی هستند و برای نشان دادن زمان بکار می روند؛ مثال:


من از ساعت هشت تا پنج بعدازظهر کار می کنم
I work from 8 o'clock until 5 o'clock in the afternoon.
I work from 8 o'clock till 5 o'clock in the afternoon.
I work from 8 o'clock to 5 o'clock in the afternoon.

حرف اضافه to مسیر و جهت فعل را نشان می دهد؛ مثال:


او از مشهد به اصفهان رفت
He went from mashad to isfahan.

بنابراین اگر حرف اضافه from در جمله بکار رود (تای) قبل از مکان فقط to می باشد.


عبارت as far as به معنی (تا) اشاره به مکان می کند؛ مثال:

آن ها تا منزل ما پیاده آمدند
They walked as far as our house.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
فرق حرف اضافه between و among

هر دو به معنی (بین؛ مابین) می باشند اما between بین دو نفر یا دو چیز ولی among بین چند نفر یا چند چیز بکار می رود؛ مثال:

این مسئله ای بین من و شما است
It is a matter between you and me.

مینا بین بچه ها نشسته است
Mina is sitting among among the students.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
فرق حرف اضافه beside و besides

حرف اضافه beside معنی (در کنار) می دهد اما besides به معنی (علاوه بر؛ به غیر از) می دهد؛ مثال:

مدرسه کنار منزل آن ها قرار گرفته است
The school is located beside their house.

علاوه بر این کتاب ده جلد کتاب دیگر در منزل دارم
Besides this book, i have ten others at home.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
فرق حرف اضافه over ؛ above ؛under ؛ below


حرف اضافه over در معنای (روی؛بالای) بکار رفته و مستقیما بالای چیزی را نشان می دهد و متضاد آن under به معنای (زیر؛در زیر) می باشد.


کلمه above مانند over است منتهی بالاتر از آن محسوب می شود بدون آنکه مستقیما روی چیزی قرار گرفته باشد و متضاد آن در این حالت (پایین؛زیر) below است؛ مثال:


آینه بالای عکس است(مستقیما بالای عکس)
The mirror is over the picture.


آینه بالای عکس است(نه مستقیما)
The mirror is above the pictures.


گربه زیر میز است
The cat is under the table.


ما از هواپیما اقیانوس آبی را در پایین دیدیم
From the plane we saw the blue ocean below.


توجه: برای نشان دادن درجه حرارت فقط از below و above استفاده می کنیم؛ مثال:


هوا دیروز 40 درجه بالای صفر بود
The temperature yesterday was 40 degrees above zero.


هوا دیروز 5 درجه زیر صفر بود
The temperature yesterday was 5 degrees below zero.

 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
فرق حرف اضافه behind و in front of

حرف اضافه behind در معنی (پشت؛عقب تر از) بکار می رود؛ مثال:


جعبه ها پشت در هستند
Boxes are behind the door.


آن کشور خیلی عقب مانده تر از همسایگانش است.
That country is far behind its neighbours.


حرف اضافه in front of به معنی (در جلوی؛در مقابل) بکار می رود؛ مثال:


او در مقابل مغازه ما کار می کند
He is working in front of our store.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
چگونگی کاربرد و محل حروف اضافه افعال


زمانیکه فعلی با حرف اضافه ای خاص بکار می رود معنی اصلی خود را از دست می دهد و معنای جدیدی بدست می آورد و به آن ها عبارات فعلی گفته می شود.


این عبارات به دو دسته تقسیم می شوند: عبارات فعلی جدا شونده؛ عبارات فعلی جدا نشدنی


1_ عبارات فعلی جدا شدنی


افعالی هستند که حرف اضافه می تواند هم بعد از اسم و هم قبل از اسم قرار گیرد ولی اگر به جای اسم از ضمیر مفعولی استفاده گردد؛ ضمیر مفعولی فقط بین حرف اضافه و فعل قرار می گیرد؛ مثال:


تلویزیون را خاموش کنید(اسم در جمله قرار گرفته)
Turn off the television = turn the television off.


لطفا خاموشش کنید(ضمیر)
Please turn it off.


مهمترین افعال جدا شدنی:


Turn up , put off, put away, put on, take off, put out, turn on, pick up, take apart, ring up, give back, leave out, turn down, set aside, throw away, turn off, call up, find out, bring back, look up.


نکته 2: اگر جمله دارای چند مفعول باشد؛ حرف اضافه را مستقیما بعد از فعل بکار می برند حتی اگر عبارت فعلی جدا شدنی باشد؛ مثال:
Please bring back books, clothes and bags.


2_ عبارات فعلی جدا نشدنی:


افعالی که حرف اضافه آن ها به آن ها چسبیده و هرگز نمی توان آن ها را از هم جدا نوشت؛ مثال:


من هر روز زود از خواب بلند می شوم
I get up early every morning


مهمترین این افعال عبارتند از:


Run over, look forward to, look out, look at, jump over, jump off, run out, wait on, ask for, look for, call on, come back, get on, listen to, run out of, get up, go over, search for, call at, get off.


 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
حرف تعریف معین the

در موارد زیر بکار می رود:

1_ قبل از اسامی آلات موسیقی؛ اگر منظور نواختن آن ها باشد؛مثال:

علی خوب گیتار می نوازد
Ali plays the guitar very well.

اما اگر از آلات موسیقی در یک مفهوم کلی صحبت شود نیازی به the نیست؛ مثال:

پیانو یک آلت موسیقی گران قیمت است
Piano is an expensive musical instrument.

2_ برای مشخص کردن اسم خاص(اسامی عام احتیاجی به حرف تعریف معین ندارند مگر اینکه به موردی خاص اشاره کند)؛ مثال:

کتاب چیز خیلی مفیدی است(اسم عام)
Book is a very useful thing

کتابی که آن ها می خوانند خیلی قدیمی است‎‏(اسم خاص)
The book which they are reading is too old.

3_ قبل از صفات عالی؛ مثال:

او بلند قدترین دانش آموز کلاس است
He is the tallest student of class.

4_ قبل از اسامی آبهای طبیعی رودخانه ها؛ دریاچه ها؛ دریاها؛ اقیانوس ها؛ خلیج ها؛ مثال:

دریای خزر
The caspian

اقیانوس اطلس
The atlantic

دریای خزر در شمال ایران قرار دارد
The caspian is locted in the north of iran.

5_ قبل از اسامی مجلات و روزنامه ها؛ مثال:

آیا شما روزنامه تایمز را می خوانید؟
Do you read the times?

6_ قبل از نام شرکت ها؛ مثال:

من از ایر فرانس بلیط ها را خریدم
I bought tickets from the air france.

7_ قبل از طبقات اجتماعی و فعلی که با آن ها بکار می رود جمع است؛ مثال:

فقرا به کمک احتیاج دارند
The poor need help.

8_ قبل از سلسله جبال کوه ها

آن ها به کوه دماوند صعود کردند
They climbed to the damavand mountain.

9_ قبل از اعداد ترتیبی

دومین باری است که او را می بینم
It is the second time that i see him.

10_ قبل از کلماتی که نشان دهنده مذهب و ملیت است؛ مثال:

مسیحیان هر یکشنبه به کلیسا می روند
The christians goes to church every sunday.

11_ قبل از اسامی کشورهای مشترک المنافع

ایالات متحده امریکا
The united states of america

اتحاد آفریقای جنوبی
The union of south africa

12_ قبل از دو صفت تفضیلی که با هم در یک جمله بکار می روند؛ مثال:

هر چه بیشتر بخورید؛ چاق تر می شوید
The more you eat, the fatter you get.

13_ قبل از عناوین درجات ارتشی؛ مانند:

ژنرال پایگاه را ترک کرد
The general left the base

ولی اگر اسم شخص با عنوان بکار رود از the استفاده نمی کنیم؛ مثال:

ژنرال جانسون پایگاه را ترک کرد
General johnson left the base.

14_ قبل از زبان های دنیا به شرط اینکه کلمه language هم با آن بکار رود؛ مثال:

من زبان اسپانیایی را دوست دارم
I like the spanish language.

15_ قبل از اسامی خاص و شهر ها حرف تعریف بکار نمی بریم مگر اینکه آن را به جایی تشبیه کنیم؛ مثال:

اینجا پاریس ایران است
Here is the paris of iran.

16_ قبل از اسامی جنس مانند آهن و چوب و غیره the بکار نمی رود مگر آنکه به اسم مشخصی اشاره کند؛ مثال:

طلای افریقا
The gold of africa

17_ قبل از اسم فامیلی که بصورت جمع است؛ مثال:

خانواده اسمیت
The smiths

18_ اسمی که قبل از ضمایر ربط who,whose,which,whom,that بکار رود

خانه ای که من در آن زندگی می کنم خیلی قدیمی است
The house which i live in, is too old.

19_ بین چند نفری که نام مشترک داشته باشند؛ معروف ترین و بزرگ ترین آن ها the می گیرد

من کندی بزرگ را در آمریکا دیدم
I saw the kenedy in america.

20_ چنانچه قبل از اسم عام بیاید معنی معروف را می دهد

شهریار شاعر معروف امروز وارد ایران شد
Shahriar, the poet, arrived in tehran today.

21_ قبل از جهات و کلمات زیر:

The west, the east, the south, the north, the earth, the world, the moon, the sky, the north pole, the sun

من دوست دارم در شمال زندگی کنم
I like to live in the north

اما اگر حرکت از یک جهت به جهت دیگر بیان شود نیازی به the نیست

از شرق به شمال پرواز کرد
He flew from east to north.

22_ قبل از right و left به شرط اینکه قبل از آن ها حرف اضافه وجود داشته باشد و گر نه احتیاجی نیست

آن ها به سمت راست پیچیدند
They turned right.
They turned to the right.

23_ قبل از مکان های زیر the بکار نمی رود یعنی اگر در معنای اصلی خود کلمه بکار روند the نمی گیرند اما اگر به معنای دیگر بکار روند the می گیرند

Jail, goal, college, prison, court, school, church.

من به مدرسه می روم
I go to school.

من میخواهم برای تعمیر سقف های مدرسه به مدرسه بروم
I want to go to the school to repair the roofs.

24_ اگر کلمه country به معنای (روستا؛ حومه) باشد قبل از آن the بکار می رود

آن ها در حومه شهر زندگی می کنند
They live in the country.

25_ قبل از صفاتی که در معنای (ملت) بکار می روند

ملت انگلیس=انگلیسی ها
The english

در حالیکه اسم بعد از آن ها بیاید the حذف می شود
English people
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا