تاثیر گذار ترین شعر یا نوشته ای که خوندید چی بوده ؟و دیدگاهتون نسبت بهش چیه ؟

niloufary

کاربر فعال
سلام دوستان عزیز
به منظور گرد آوری یه سری متن و شعر و دیدگاه های مختلفی که هر کسی می تونه نسبت بهش داشته باشه این موضوع رو انتخاب کردم در ضمن اگر کسی شعر یا نوشته ای داشت و شما تفسیر یا نظری در موردش داشتید می تونید نظرتون رو بگید .
می تونه اون چیزی که مد نظرتونه یک جمله باشه یا یک حرف .
در پایان از بابت همکاری تون ممنونم:gol:

در این زمانه هیچ کس خودش نیست
کسی برای یک نفس خودش نیست
همین دمی که رفت و بازدم شد
نفس-نفس ، نفس-نفس خودش نیست
همین هوا که عین عشق پاک است
گره که خورد با هوس خودش نیست
خدای ما اگر که در خود ماست
کسی که بی خداست ، پس خودش نیست
دلی که گرد خویش می تند تار
اگر چه قدر یک مگس خودش نیست
مگس به هر کجا ، به جز مگس نیست
ولی عقاب در قفس ، خودش نیست
تو ای من ای عقاب بسته بالم
اگر چه بر تو راه پیش و پس نیست
تو دست کم کمی شبیه خود باش
در این جهان که هیچ کس خودش نیست
تمام درد ما همین خود ماست
تمام شد همین و بس خودش نیست
قیصر امین پور :gol:
این شعر از کتاب دستور زبان عشق اوست .(روحش شاد)
من فک می کنم تویه این شعر داره از واقعیت هایی که هست حرف می زنه .
اینکه دیگه هیچکس نمی خواد خودش باشه و همه خودشون رو دارن جور دیگه ای نشون می دن و از خود واقعی شون فرار می کنن . چیزی که در دنیای امروز ما نمونه ش زیاده .
قسمتی که من خیلی زیاد دوس دارم تویه این شعر یکی نهیب زدن شاعر به خودشه که سعی داره دیگران رو متوجه کنه که خودشون باشن و یکی دیگه اینکه میگه خدای ما اگر که در خود ماست کسی که بی خداست پس خودش نیست و این اشاره ی خیلی جالبیه .
 

hamed-Gibson

عضو جدید
کاربر ممتاز
کنار م بخواب و ب دورم بتاب و - از این لب بنوش چو تشنه ک آب و
گل آتشی تو حرارت منم من - ک دیوانه بی قرارت منم من
خدا دوست دارد لبی ک ببوسد - نه ان لب که از ترس دوزخ بپوسد
خدا دوست دارد منو تو بخندیم - نه در بی کسیمان بپوسیم بگندیم
 

eng.memar

عضو جدید
من اینو خیلی دوس دارم :
با خدا باش پادشاهی کن, بی خدا باش هرچه خواهی کن ...
 

مهندس شکوفه

عضو جدید
عاشقانه
اي شب از روياي تو رنگين شده
سينه از عطر توام سنگين شده
اي به روي چشم من گسترده خويش
شاديم بخشنده از اندوه خويش
همچو باراني كه شويد جسم خاك
هستيم زآلودگي ها كرده پاك
اي تپش هاي تن سوزان من
آتشي در سايه مژگان من
اي زگندم زارها سرشاتر
اي ززرين شاخه ها پربارتر
اي بگشوده بر خورشيدها
در هجوم ظلمت ترديدها
با توام ديگر زدردي بيم نيست
هست اگر، جز درد خوشبختيم نيست
اي دل تنم من و اين بار نور؟
هاي هوي زندگي در قعر گور؟
اي دو چشمانت چمنزاران من
داغ چشمت خورده بر چشمان من
پيش از اينت گر كه در خود داشتم
هر كسي را تو نمي انگاشتم
درد تاريكي ست درد خواستن
رفتن و بيهوده خود را كاستن
سرنهادن برسينه دل سينه ها
سينه آلودن به چرك كينه ها
در نوازش، نيش ماران يافتن
زهر در لبخند ياران بافتن
زر نهادن در كف طرارها
گم شدن در پهنه بازارها
آه، اي با جان من آميخته
اي مرا از گور من انگيخته
چون ستاره، با دو بال زرشان
آمده از دور دست آسمانها
از تو تنها بيم خاموشي گرفت
پيكرم بوي هم آغوشي گرفت
جوي خشك سينه ام را آب تو
بستر رگهام را سيلاب تو
در جهاني اينچنين سرد و سياه
با قدم هايت هدم هايم به راه
............
 

niloufary

کاربر فعال
عاشقانه
اي شب از روياي تو رنگين شده
سينه از عطر توام سنگين شده
اي به روي چشم من گسترده خويش
شاديم بخشنده از اندوه خويش
همچو باراني كه شويد جسم خاك
هستيم زآلودگي ها كرده پاك
اي تپش هاي تن سوزان من
آتشي در سايه مژگان من
اي زگندم زارها سرشاتر
اي ززرين شاخه ها پربارتر
اي بگشوده بر خورشيدها
در هجوم ظلمت ترديدها
با توام ديگر زدردي بيم نيست
هست اگر، جز درد خوشبختيم نيست
اي دل تنم من و اين بار نور؟
هاي هوي زندگي در قعر گور؟
اي دو چشمانت چمنزاران من
داغ چشمت خورده بر چشمان من
پيش از اينت گر كه در خود داشتم
هر كسي را تو نمي انگاشتم
درد تاريكي ست درد خواستن
رفتن و بيهوده خود را كاستن
سرنهادن برسينه دل سينه ها
سينه آلودن به چرك كينه ها
در نوازش، نيش ماران يافتن
زهر در لبخند ياران بافتن
زر نهادن در كف طرارها
گم شدن در پهنه بازارها
آه، اي با جان من آميخته
اي مرا از گور من انگيخته
چون ستاره، با دو بال زرشان
آمده از دور دست آسمانها
از تو تنها بيم خاموشي گرفت
پيكرم بوي هم آغوشي گرفت
جوي خشك سينه ام را آب تو
بستر رگهام را سيلاب تو
در جهاني اينچنين سرد و سياه
با قدم هايت هدم هايم به راه
............
بی نهایت ممنون شکوفه جان
 

blue bee

عضو جدید
کاربر ممتاز
تاثیر گذارترین که نمیشه گفت چون بسته به موقعیت و شرایط و زمان جمله ها و شعر هایی هستند که ذهنم رو به خودشون مشغول می کنند و ...
اما جمله ای که خیلی وقت ها به یادش می افتم اینه( حداقل الآن):

و من امشب می فهمم که انسان می تواند خواهان مرگ باشد زیرا زندگی را که شفاف دیدی دیگر هیچ چیز برایت مهم نخواهد بود.
 

niloufary

کاربر فعال
تاثیر گذارترین که نمیشه گفت چون بسته به موقعیت و شرایط و زمان جمله ها و شعر هایی هستند که ذهنم رو به خودشون مشغول می کنند و ...
اما جمله ای که خیلی وقت ها به یادش می افتم اینه( حداقل الآن):

و من امشب می فهمم که انسان می تواند خواهان مرگ باشد زیرا زندگی را که شفاف دیدی دیگر هیچ چیز برایت مهم نخواهد بود.
واقعا حقيقتي ست.
ممنونم
 

Svevs

عضو جدید
"don't wait until people are dead to give them flower" براي دادن گل به ديگران منتظر مراسم تدفين آنها نباشين..

 

Mr.Pouyan

عضو جدید
کاربر ممتاز
جمله و مطلب که بسیار هست..
فی المجلس اینو ارائه میدیم

دوست همه باش و معشوق یکی ، مهرت را به همه هدیه کن وعشقت را به یکی
 

مهدیbmw

عضو جدید
اشعار و نوشته های زیادی تا به حال رو من تاثیر گذاشتن...این یه موردشه!!!

در این بازار داغ ناامیدی تو را باور کنم با چه امیدی...
 

mahsa.mahsa

عضو جدید
کاربر ممتاز
من دلم مي خواهد
كه خدا با باران
دفتر انديشه ي تاريكم را سبز كند
گيج گيجم....

همه جا باران است
پس چرا دفتر شعرم خاليست
باز حتما چتر خودخواهي ذهنم باز است.......
 

Svevs

عضو جدید
http://www.www.www.iran-eng.ir/images/icons/icon14.gif واسه اینکه خیلی چیزا بمونه , باید نباشه..
گاهی ماهی واسه موندن باید از آب جدا شه ..!
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

http://www.www.www.iran-eng.ir/images/icons/icon14.gif تقدیر تقویم انسان های عادیست و تغییر تدبیر انسان های عالی ..! [FONT=&quot][/FONT]

 

zhilamo

عضو جدید
هر روز با طلوع آفتاب در آفریقا آهویی از خواب بیدار می شود وکه می داند باید از شیر تندتر بدود تا طعمه او نشود و شیری که می داند که باید از آهو تندتر بدود تا گرسنه نماند..
مهم نیست شیر باشی یا آهو... مهم آن است هر روز با طلوع آفتاب با تمام وجود شروع به دویدن کنی...
 

Sarp

مدیر بازنشسته
فارس نزاد پرست نیست (مگه کوروش نزاد پرست بود؟) رشتی بی غیرت نیست(مگر میرزا کوچک خان بی غیرت بود؟) مازندرانی کله ماهی خور نیست(مگر نیما کله ماهی خور بود؟) لر هالو نیست(مگه لطف علی خان هالو بود؟) ترک زبان عر عر نمی کنه(مگه شهریار عر عر می کرد؟) قزوینی هـمـجـنـس باز نیست(مگر علامه دهخدا هـمـجـنـس باز بود؟) خراسانی بادیه نشین و بدوی نیست(مگر دکترشریعتی بادیه نشین بود؟)
بلکه اینان ستونهای ایرانند‎. وقتی داریم از داخل ستونها رو خراب میکنیم دیگه نیازی به دشمن خارجی نیست
 

mahsamah110

عضو جدید
من دلم مي خواهد
كه خدا با باران
دفتر انديشه ي تاريكم را سبز كند
گيج گيجم....

همه جا باران است
پس چرا دفتر شعرم خاليست
باز حتما چتر خودخواهي ذهنم باز است.......

خیلی قشنگ بود

واقعاً لذت بردم

ممنون
 

Savalancivil

کاربر بیش فعال
عشق اینسانیتین برجسته ایستیعدادی دی
عشقی تاپماخ محال دی عشق مادر زادی دی
تاپاسان عشقون یولون مجنون کیمی اولسون دلی
دونیادا بیر عشق وار ، عشق حسین بن علی
 

Similar threads

بالا