به نفر قبلیتون یه شعر هدیه بدین

[دختر شرقی]

یه بار دیگه با اجازتون ...

سالها بعد یاد تو از خاطرم خواهد گذشت و نخواهم دانست کجایی
اما آرزوی من برای خوشبختی تو, تو را در خواهد یافت ...
و احساس خواهی کرد , اندکی شادتر و اندکی خوشبخت تري و نخواهی دانست که چرا ...
​

 

[گلابتون]

فدات بشم...با اجازتون.....

خودت بگو

در چشمان من چه می کنی؟

خودت بگو

چرا هوا از تو پر شده؟

چرا این حوالی ِ من،

پر از صدای گام های بی صدای تو شده؟

خودت بگو

چرا می خواهم زیادتر ببینمت؟

چرا تازگی ها بودنت

انقدر دلچسب شده؟!

خودت بگو

چرا این همیشگی،

تکراری نمی شود؟!



می دانم که می دانی

کار خودت بود

نگو

خبر ندارم

 

[hamedinia_m51]

ممنونم مرد بادبادک فروش

- که به من ابر هدیه می دهی -

آسمانت همیشه سرشار از برکت باران باد

گاه يك حرف......
يك زمستان آدم را.......
گرم نگه مي دارد ...
و گاه يك حرف ......
يك عمر آدم را.......
.سرد مي كند! .......
حرف ها چه كارها كه نمي كنند......

 

[امیر افشار]

[h=4]گفتم دل هوشیار من کو!؟
گفتی خرابش کرده‌ام
گفتم که آن بیمار من کو!؟
گفتی به خوابش کرده‌ام
گفتم سر و سامان چه شد!؟
آن درد بی درمان چه شد!؟
آن عشق پُر توفان(طوفان) چه شد!؟
گفتی جوابش کرده‌ام …[/h]

 

[Ekram]

زندگی حرص و آز می باشد؛
غرق نازیم و باز میگوئیم:
مرغ همسایه غاز می باشد

 

[m.r119]

dar dehkade viran shode digar nan nist
va hame mardom deh bang zadand k chera siman nist
va zamani resad k joz ensan hich chiz arzan nist

 

[Ekram]

if you feel like leaving
i am not ganna beg you stay
but soon you will br finding
you can run you can hide but you cant scape my love

 

[m.r119]

nemidanam chera ba anke midanam az ane man nakhahi bod
chera ba tar o poode jan
barayat khane misazam

 

[Ekram]

برايم خانه مي سازي
كه تا در آن بيارامم
و در يك دم زمين لرزه بيايد خانه را روي سرم ريزد
و من با مرگ هم كاسه شوم آنگه.

 

[m.r119]

va aknoon to ba marg rafte ee va man inja tanha be een omid dam mizanam k ba har nafas...gaami be to nazdik tar mishavam

 

[Ekram]

چقدر زود با مرگم كنار آمده اي
نفس بكش ولي با من نمي شوي نزديك
و گام هاي ترا گربه هاي همسايه
به سوي خويش كشند و كنند هي جيك جيك

 

[MellOoOdii...6]

گفته بودم چون تو بیایی غم دل با تو بگویم
چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی.....

 

[00farzaneh]

گلبرگ را ز سنبل مشكين نقاب كن
يعني كه رخ بپوش و جهاني خراب كن

 

[mahboobeyeshab]

فلسفه الاکلنگ
اثبات بزرگی کسی ست
که فرومی نشیند تا دیـــگـــــــری پـــــــــرواز را تجربه کند....

 

[hamedinia_m51]

بی هوا....
وارد هوایم شدی..
به دنبال دلیل نمی گردم
..
بمــــــــان

 

[كندو]

می روم در ایوان، تا بپرسم از خود
زندگی یعنی چه؟
مادرم سینی چایی در دست
گل لبخندی چید، هدیه اش داد به من
خواهرم تکه نانی آورد، آمد آنجا
لب پاشویه نشست
پدرم دفتر شعری آورد، تکیه بر پشتی داد
شعر زیبایی خواند، و مرا برد، به آرامش زیبای یقین
:با خودم می گفتم
زندگی، راز بزرگی است که در ما جاریست
زندگی فاصله آمدن و رفتن ماست
رود دنیا جاریست
زندگی ، آبتنی کردن در این رود است
وقت رفتن به همان عریانی؛ که به هنگام ورود آمده ایم
دست ما در کف این رود به دنبال چه می گردد؟
!!!هیچ
زندگی، وزن نگاهی است که در خاطره ها می ماند
شاید این حسرت بیهوده که بر دل داری
شعله گرمی امید تو را، خواهد کشت
زندگی درک همین اکنون است
زندگی شوق رسیدن به همان
فردایی است، که نخواهد آمد
تو نه در دیروزی، و نه در فردایی
ظرف امروز، پر از بودن توست
شاید این خنده که امروز، دریغش کردی
آخرین فرصت همراهی با، امید است
زندگی یاد غریبی است که در سینه خاک
به جا می ماندزندگی، سبزترین آیه، در اندیشه برگ
زندگی، خاطر دریایی یک قطره، در آرامش رود
زندگی، حس شکوفایی یک مزرعه، در باور بذر
زندگی، باور دریاست در اندیشه ماهی، در تنگ
زندگی، ترجمه روشن خاک است، در آیینه عشق
زندگی، فهم نفهمیدن هاست
زندگی، پنجره ای باز، به دنیای وجود
تا که این پنجره باز است، جهانی با ماست
آسمان، نور، خدا، عشق، سعادت با ماست
فرصت بازی این پنجره را دریابیم
در نبندیم به نور، در نبندیم به آرامش پر مهر نسیم
پرده از ساحت دل برگیریم
رو به این پنجره، با شوق، سلامی بکنیم
زندگی، رسم پذیرایی از تقدیر است
وزن خوشبختی من، وزن رضایتمندی ست
زندگی، شاید شعر پدرم بود که خواند
چای مادر، که مرا گرم نمود
نان خواهر، که به ماهی ها داد
زندگی شاید آن لبخندی ست، که دریغش کردیم
زندگی زمزمه پاک حیات ست، میان دو سکوت
زندگی، خاطره آمدن و رفتن ماست
لحظه آمدن و رفتن ما، تنهایی ست
من دلم می خواهد
قدر این خاطره را دریابیم.

 

[mahboobeyeshab]

این شعر ها را باید گذاشت در ِ کوزه ..
و آب شان را خورد !!
وقتی هنــــــــــوز عرضه ندارند !
تو را عاشق کنند .....

 

[m sadeq]

من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم
چشم بیمار تو را دیدمو بیمار شدم
فارق از خود شدمو کوس انا الحق بزدم
همچو منصور خریدار سر دار شدم

 

[hamedinia_m51]

بعضی حرف ها مال نگفتن اند...
مال آلوده نشدن در دایره کلمات...
همان جا، کنج پستوی دل که باشند حرمت دارند...
زاده که شوند، انگار مرده اند!!!

 

[mahboobeyeshab]

نگران نباش

نمی شود دوستت نداشت

لجم هم که بگیرد از دستت

نهایتش این است که

دفتر چه ی خاطراتم

پر از فحش های عاشقانه می شود...

 

[گلابتون]

هواي باغ گل سرخ داشتيم و دريغ
كه بلبلان همه زارند و برگها زردست

چه ها كه بر سر ما رفت و كس نزد آهي
به مردمي كه جهان سخت ناجوانمرد ست

 

[دختر شرقی]

کجایی ؟
چند بار و چند بار آمدم
تا پشت پرچین های باغ هم امدم
همان باغی که میتوان
در زیر درخت بهشتی اش خوابید و رویاهای سرخ دید
برایت سیبی آورده بودم
دلم نیامد بیدارت کنم
همان جا - کنارت - گذاشتم و بر گشتم
وقتی از رویایت باز گشتی
برایم همه چیز را تعریف کن .......... که دلم برایت تنگ شده است
خیلی زیاد دلم برایت تنگ شده است
میدانی که ؟ ؟ ؟

 

[امیر افشار]

به خودآ تا به در خانه متروکه هر کس ننشینی
و بجز شعشعه پرتو خود هیچ نبینی و گل وصل بچینی

 

[كندو]

به كه بايد دل بست؟به كه شايد دل بست؟
سينه ها جاي محبت، همه از كينه پر است .
هيچكس نيست كه فرياد پر از مهر تو را ـگرم، پاسخ گويد
نيست يكتن كه در اين راه غم آلوده عمر
ـقدمي، راه محبت پويد​

 

[امیر افشار]

ای کاش
گرده‌های محبت را
در ذهن سبزگونه‌ی من
بارور کنی..
ای کاش می‌گشودیم آرام
ای کاش جمله‌های تنم را
آهنگ عاشقانه می‌دادی
آنگاه
آن عاشقان را
از بر می‌خواندی
ای کاش با من می‌ماندی
روزی هزار بار
من را به نام می‌خواندی
ای کاش…

 

[گلابتون]

مکن از خواب بیدارم !

که گاهی خواب خرگوشی

فـــرو رفتن به دنیای فراموشی ! !

برای آن کس روز و شب بیدار ، بیدار است

گرفتار و گران بار است !

بود درمان

بود آغاز بیداری بی پایان ! ! !

 

[كندو]

هر كه آمد بار خود را بست و رفت
ما همان بدبخت و خوار و بي نصيب
ز آن چه حاصل، جز دروغ و جز دروغ ؟
زين چه حاصل، جز فريب و جز فريب ؟

 

[Ekram]

در پهلوی برکه ی زلالی با تو

باتو بشود چقدر عالی با تو
دیروز دلم جرقه زد مطمئنم
یک نقطه ای دارد اتصالی با تو

 

[گلابتون]

من گریزانم از این خسته ترین شکل حیات

و از این غربت تلخ

که به اجبار به پایم بستند
می گریزم از شب
می گریزم از عشق
و تو ای پاک ترین خاطره ها

همه جا در پی تو می گردم.

 

[كندو]

[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]هیـچ جـز یـاد تـو ، رویای دلاویـزم نـیست[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]هیـچ جـز نـام تـو ، حـرف طـرب انگـیزم نـیست![/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]عـشق می ورزم و می سـوزم و فـریـادم نـه![/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]دوست می دارم و می خـواهـم و پـرهـیزم نـیست.[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]نـور می بـیـنم و می رویـم و می بـالم شـاد ،[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]شاخه می گـستـرم و بـیـم ز پـائـیـزم نـیست.[/FONT]