paeeizan
اخراجی موقت
چند روز پيش يه مسافرت كوچولو رفتم واسه تنظيم CNG ماشينم تو نمايندگي مجاز ....!!!!.... يك مسير رفت . برگشت 100 كيلومتري با ماشين خودم ...
موقع برگشتن .... سرعتم از 120 تجاوز كرد و از خط ممتد از يه ماشين سبقت گرفتم .... پليس بهم گفت بزن كنار ..... كسي كه فرمان ايست داد سرباز بود ..و سروان داخل ماشين نشسته بود داشت تند تند جريمه هاي ماشين هاي ديگه رو مي نوشت.
.
.
.
من به سربازه گفتم من دانشجوام و عجله دارم نميشه بيخيال بشي ..... گفت نه ديگه بعلت سبقت و سرعت و........ پرسيد معاينه فني داري ؟..... گفتم نه والا .
گفت :47000 جريمه ميشي گفتم .....واويلااااا .......... يكم باهاش حرف زدم گفت باشه بهش ميگم 4000 بنويسه بخاطر كمربند .... گفتم جناب من كه كمربند بسته بودم .... گفت پس 47000 ميخواي؟
خلاصه كارت و گواهينامه رو داد دست افسره .... افسره ازش پرسيد خلافش چي بوده .... گفت كمربند نبسته بود .......
افسره از من پرسيد فقط همين خلافت بوده ؟.... منم روزه بودم .... از طرفي نميخاستم سربازه ضايع بشه .... گفتم اره ..... بعد پرسيد معاينه فني ؟ ....تا بيام جواب بدم كه ندارم ..... باز سربازه در اومد گفت آره داره ...... منم گفتم اره ......
افسره گفت برو چراغ استپ ماشينت رو روشن كن..... رفتم روشن شد ..گفت خوبه بيا ....
گفت اگه فقط همين خلافت بوده برو ..... هيچي هم جريمه ننوشت .....
.
.
.
اما بعدش عذاب وجدان گرفتم .... از طرفي خوشحال بودم كه سربازه رو جلوي مافوقش ضايع نكردم. ....
اما رسيدم خونه روزه رو باطل كردم و غذا خوردم ..... نميدونم كارم درست بوده يا نه .......
.
.
.
موقع برگشتن .... سرعتم از 120 تجاوز كرد و از خط ممتد از يه ماشين سبقت گرفتم .... پليس بهم گفت بزن كنار ..... كسي كه فرمان ايست داد سرباز بود ..و سروان داخل ماشين نشسته بود داشت تند تند جريمه هاي ماشين هاي ديگه رو مي نوشت.
.
.
.
من به سربازه گفتم من دانشجوام و عجله دارم نميشه بيخيال بشي ..... گفت نه ديگه بعلت سبقت و سرعت و........ پرسيد معاينه فني داري ؟..... گفتم نه والا .
گفت :47000 جريمه ميشي گفتم .....واويلااااا .......... يكم باهاش حرف زدم گفت باشه بهش ميگم 4000 بنويسه بخاطر كمربند .... گفتم جناب من كه كمربند بسته بودم .... گفت پس 47000 ميخواي؟
خلاصه كارت و گواهينامه رو داد دست افسره .... افسره ازش پرسيد خلافش چي بوده .... گفت كمربند نبسته بود .......
افسره از من پرسيد فقط همين خلافت بوده ؟.... منم روزه بودم .... از طرفي نميخاستم سربازه ضايع بشه .... گفتم اره ..... بعد پرسيد معاينه فني ؟ ....تا بيام جواب بدم كه ندارم ..... باز سربازه در اومد گفت آره داره ...... منم گفتم اره ......
افسره گفت برو چراغ استپ ماشينت رو روشن كن..... رفتم روشن شد ..گفت خوبه بيا ....
گفت اگه فقط همين خلافت بوده برو ..... هيچي هم جريمه ننوشت .....
.
.
.
اما بعدش عذاب وجدان گرفتم .... از طرفي خوشحال بودم كه سربازه رو جلوي مافوقش ضايع نكردم. ....
اما رسيدم خونه روزه رو باطل كردم و غذا خوردم ..... نميدونم كارم درست بوده يا نه .......
.
.
.
