اینم حاصل سرچم:فال نیک و بد زدن در همه اقوام بوده و هست. به نظر مى رسد سرچشمه آن عدم دسترسى به واقعیات و ناآگاهى از علل واقعى حوادث است. فال اثر طبیعى ندارد، ولى داراى اثر روانى است. فال نیک، امید آفرین است، در حالى که فال بد، موجب ناامیدى، ناتوانى و نگرانى مى شود.
از آن جایى که اسلام همواره از مسائل مفید و مثبت استفاده مى کند و با خرافات و مضرات مبارزه مى کند، به فال نیک توصیه فرموده، ولى فال بد را به شدت محکوم کرده است، حتى در بعضى روایات فال بد را در حد شرک به خدا شمردهاند.
با توجه به این مطالب، دیوان حافظ گر چه بسیار ارزشمند است و مىتوان از آن به عنوان فال و بیان حال خود بهره گرفت. اما باید توجه داشت که توقع پیشگویى از حافظ و غیبگویى از او، توقعى سادهلوحانه و عبث است، توقع ما از حافظ آن است که به شیرینى ابیات و سخنانش، تلخىهاى روزگار از کام ما بزداید و با شیرینى سخنانش، اندیشهاى نو و معرفتى تازه در ما بیافریند. معرفتى که ما در دنیاى کنونى بیش از هر زمان دیگرى به آن نیازمندیم.
رویکرد ما به حافظ، رویگردى از سر اخلاص و محبت به کسى است که چون معلمى عزیز مىتواند گره از مشکلات فکرى گشوده و از آلام روحىمان بکاهد و در این راه هیچ گاه نباید حد اعتدال و میانه روى را در استفاده از آن فراموش کنیم.
مفیده
از آن جایى که اسلام همواره از مسائل مفید و مثبت استفاده مى کند و با خرافات و مضرات مبارزه مى کند، به فال نیک توصیه فرموده، ولى فال بد را به شدت محکوم کرده است، حتى در بعضى روایات فال بد را در حد شرک به خدا شمردهاند.
با توجه به این مطالب، دیوان حافظ گر چه بسیار ارزشمند است و مىتوان از آن به عنوان فال و بیان حال خود بهره گرفت. اما باید توجه داشت که توقع پیشگویى از حافظ و غیبگویى از او، توقعى سادهلوحانه و عبث است، توقع ما از حافظ آن است که به شیرینى ابیات و سخنانش، تلخىهاى روزگار از کام ما بزداید و با شیرینى سخنانش، اندیشهاى نو و معرفتى تازه در ما بیافریند. معرفتى که ما در دنیاى کنونى بیش از هر زمان دیگرى به آن نیازمندیم.
رویکرد ما به حافظ، رویگردى از سر اخلاص و محبت به کسى است که چون معلمى عزیز مىتواند گره از مشکلات فکرى گشوده و از آلام روحىمان بکاهد و در این راه هیچ گاه نباید حد اعتدال و میانه روى را در استفاده از آن فراموش کنیم.
مفیده
