به عنوان فشن رفته برنزه شده. که چی بشه؟

[t3teknik]

لابد اونام دارن به سبک خودشون زندگی می کنن " چرا فلان اقا ورزش نمی کنه؟لابد نوع تغذیش کاستی ورزشش رو تا حدودی جبران کرده شاید... چرا فلان شخص میره کوه نوردی و وقت و انرژیشو هدر میده؟ دلیلش می تونه لذت بردن از طبیعت باشه یا خوب گذر کردن در بعد زمان یا شایدم... کسیم که میره برنزه شه به حتم به یک سری ارزش های خاص میرسه "

 

[ayja]

به عنوان یک بزرگ تر پیشنهاد میکنم که فکر نکنی من چقد بلدم
پاینده باشید

من از تو هم بزرگ ترم. پیشنهاد شما رد شد.

 

[ayja]

لابد اونام دارن به سبک خودشون زندگی می کنن " چرا فلان اقا ورزش نمی کنه؟لابد نوع تغذیش کاستی ورزشش رو تا حدودی جبران کرده شاید... چرا فلان شخص میره کوه نوردی و وقت و انرژیشو هدر میده؟ دلیلش می تونه لذت بردن از طبیعت باشه یا خوب گذر کردن در بعد زمان یا شایدم... کسیم که میره برنزه شه به حتم به یک سری ارزش های خاص میرسه "

ارزش های خاص یعنی چی؟

 

[ayja]

درسته منم مدتیه دارم به این نتیجه میرسم
یه ده ماه پیش به اونور تصور میکردم یه فرد ایده آل هستم و باید به دیگران که ایده آل نیستند،کمک کنم.
یجورایی حقیقتن برتر میدیدم ولی از ته دل تصورم مثبت بود که مفید باشم برای خودمو جامعم
مثل شما متاسفانه دور و برم شبیه به خودم نبود واسه همین هی بیشتر به ایده آلی بودنم یقین پیدا میکردم

تا زمانیکه مشت محکمی بر دهنم رسید (استعارست ها!) و کم کم دارم میفهمم چه ایراداتی دارم و بشینم خودمو درست کنم سنگین ترم...


مطمئنا کم کم به این حرف شما میرسم

این بحث خودسازی و اتهام به استاتر که فلان ادعا رو داره , چه ربطی به موضوع تاپیک داره؟ برنزه کردن جسم یه حماقت در برابر برنزه نکردن همرمان ذهن , موضوع تاپیک هست. حرفی از معنا اگر داری , بیار
باد می وزد …میتوانی در مقابلش هم دیوار بسازی ، هم آسیاب بادی .تصمیم با تو است

 

[ayja]

لابد اونام دارن به سبک خودشون زندگی می کنن " چرا فلان اقا ورزش نمی کنه؟لابد نوع تغذیش کاستی ورزشش رو تا حدودی جبران کرده شاید... چرا فلان شخص میره کوه نوردی و وقت و انرژیشو هدر میده؟ دلیلش می تونه لذت بردن از طبیعت باشه یا خوب گذر کردن در بعد زمان یا شایدم... کسیم که میره برنزه شه به حتم به یک سری ارزش های خاص میرسه "

فقط برنزه کردن بدن مورد بحث هستش. ورزش و تغذیه و کوه و انرژی ربطی به موضوع نداره.

 

[ayja]

با عرض پوزش آیجای عزیز
ولی کلمه ی "به تو چه" کاملن مناسب تیتر تاپیک و متتش هست

به قول دوستمون ما از خودمون شروع کنیم

من والا هیچ عیب و ایرادی در این قضیه نمیبینم

قضایا رو بهتره دسته بندی کنیم اونیکه بیشترین صدمه رو میرسونه،در موردش بحث کنیم
نه افتاب گیری یه انسان زیر نور خورشید که نه مال منه نه تو!


شرمنده من رُک مینویسم

اونی که بیشترین صدمه رو میرسونه , نگاه وارونه به رخداد های انسان و ترس از نقد رفتار های عبث ظاهری به جهت تبرئه ذات خودمونه.( شروعی دوباره )

 

[M.A777]

این بحث خودسازی و اتهام به استاتر که فلان ادعا رو داره , چه ربطی به موضوع تاپیک داره؟ برنزه کردن جسم یه حماقت در برابر برنزه نکردن همرمان ذهن , موضوع تاپیک هست. حرفی از معنا اگر داری , بیار
باد می وزد …میتوانی در مقابلش هم دیوار بسازی ، هم آسیاب بادی .تصمیم با تو است

اونی که بیشترین صدمه رو میرسونه , نگاه وارونه به رخداد های انسان و ترس از نقد رفتار های عبث ظاهری به جهت تبرئه ذات خودمونه.( شروعی دوباره )

مثل خیلی ها منم تصورات مثبتی نسبت به خودم دارم ولی تا جائیکه میتونم غرورم رو میزارم کنار منطقی یه صحبتی باهات میکنم دوست داشتی برداشت مثبت یا منفی کن به عهده ی خودت هست :
بعید میبینم کسی در این جمع حضور داشته باشه که بیشتر از من اوغات فراغتش رو پای فکر کردن گذاشته باشه،یعنی چیزی در این جهان وجود نداشت من در موردش فکر نکنم،یکی اینکه من خیلی بیکارم و دوم اینکه همیشه از بچگی تنها بودم نه اینکه بدبخت یا خوشبختم یا معصوم تر و فلانم،اصلا،هیچ ربطی نداره،از موضع بالاتر نگاه کن :

من به این نتیجه رسیدم (برای شخص خودم) که "منتقد بودن نیازمند ـه بی ایراد بودن ـه".لذا یه قانونی در این زندگی فانی بهش رسیدم که اینکه چیزی به اسم 0 و 1 در این جهان فانی وجود نداره یعنی نیست آدم زنده و در دسترسی که از لحاظ انسانیت 0 یا 100% باشه.
لذا در این دنیا،من میگم قانونن هیچ منتقدی نباید وجود داشته باشه چرا؟ چون همه بلا استثنا دارای ایراد هستند.
وقتی ایراد داشته باشی،نقد ـی که میکنی،نقد پُر ایراد هست.حالا هرچقدر ایرادت بیشتر باشه،نقدت مسخره تر و پر اشتباه تر نیز میشه.

دومین نتیجه ای که بهش رسیدم اینه که "تمام مردم جهان اشتباه میکنن،ولی تمام مردم جهان در همه ی موضوعات حداقل به اندازه کم،درست نیز میگن!" (ضرب المثل تا نباشد چیزکی...)
حالا این دومی ـه چی میگه؟
وقتی یه نفر برگرده به من بگه : تو فلان ایراد رو داری!
حتی اگر اون از من صد برابر نفهم تر و پر ایرادتر باشه و تمام مردم جهان بگن این نفهمه
باز هم در خودم ایرادی احساس میکنم،چون اون دیده.اگر آدم باشم سعی ام رو میکنم در صدد رفعش برم.


تو این تاپیک که یه مثال ساده هست،حداقل 10 نفر بهت گفتند که این مقایست به فلان منطق ما،اشتباه هست،ایراد داره و اینها!
یعنی طبق منطق شخص من،که منطق هر انسانی هستش و یه چیز کلی ـه (به نام من که ثبت نشده!) :::
شما ایراد داری(و حتی ما).وقتی ایراد داشته باشی، شما در منزلت و جایگاهی نیستی که بتونی یک سری اشخاص و حرکات رو نقد کنی.فقط میتونی در موردش صحبت کنی.


یعنی شما نمیتونی بگی این "ایراد" هست و باید "رفع" بشه.نمیتونی قضاوت کنی.
چون در حدی نیستی (نیستیم،نه فقط شما،بلکه همه ی ما) که یک حرکت رو، محکوم کنیم.


حالا صحبت من در پست صفحه ی اولم،دقیقا بر اساس همین منطق بود ولی چون محترم هستید،با کمی ادبیات صحیح تر و ساده تر،بیانش کردم.

شما میتونی به بُرُنزه،به حجاب،به مقدار آرایش دختر و حتی آرایش و زیر ابرو پسر ربطش بدی
میتونی به خوندن نماز و گرفتن روزه،ربطش بدی
میتونی به اونیکه ماهواره میبینه،اونیکه نمیبینه ربطش بدی

ولی ای کاش ای کاش ای کاش،این همه وقت و انرژیت رو صرف نقد کردن خودت کنی،نه دیگران.


موفق باشید (منتظر نقل قول شما همراه با جملات عجق وجق فلسفی-ادبی گونه ی شما نیز هستم شوخی )

 

[ayja]

مثل خیلی ها منم تصورات مثبتی نسبت به خودم دارم ولی تا جائیکه میتونم غرورم رو میزارم کنار منطقی یه صحبتی باهات میکنم دوست داشتی برداشت مثبت یا منفی کن به عهده ی خودت هست :
بعید میبینم کسی در این جمع حضور داشته باشه که بیشتر از من اوغات فراغتش رو پای فکر کردن گذاشته باشه،یعنی چیزی در این جهان وجود نداشت من در موردش فکر نکنم،یکی اینکه من خیلی بیکارم و دوم اینکه همیشه از بچگی تنها بودم نه اینکه بدبخت یا خوشبختم یا معصوم تر و فلانم،اصلا،هیچ ربطی نداره،از موضع بالاتر نگاه کن :

من به این نتیجه رسیدم (برای شخص خودم) که "منتقد بودن نیازمند ـه بی ایراد بودن ـه".لذا یه قانونی در این زندگی فانی بهش رسیدم که اینکه چیزی به اسم 0 و 1 در این جهان فانی وجود نداره یعنی نیست آدم زنده و در دسترسی که از لحاظ انسانیت 0 یا 100% باشه.
لذا در این دنیا،من میگم قانونن هیچ منتقدی نباید وجود داشته باشه چرا؟ چون همه بلا استثنا دارای ایراد هستند.
وقتی ایراد داشته باشی،نقد ـی که میکنی،نقد پُر ایراد هست.حالا هرچقدر ایرادت بیشتر باشه،نقدت مسخره تر و پر اشتباه تر نیز میشه.

دومین نتیجه ای که بهش رسیدم اینه که "تمام مردم جهان اشتباه میکنن،ولی تمام مردم جهان در همه ی موضوعات حداقل به اندازه کم،درست نیز میگن!" (ضرب المثل تا نباشد چیزکی...)
حالا این دومی ـه چی میگه؟
وقتی یه نفر برگرده به من بگه : تو فلان ایراد رو داری!
حتی اگر اون از من صد برابر نفهم تر و پر ایرادتر باشه و تمام مردم جهان بگن این نفهمه
باز هم در خودم ایرادی احساس میکنم،چون اون دیده.اگر آدم باشم سعی ام رو میکنم در صدد رفعش برم.


تو این تاپیک که یه مثال ساده هست،حداقل 10 نفر بهت گفتند که این مقایست به فلان منطق ما،اشتباه هست،ایراد داره و اینها!
یعنی طبق منطق شخص من،که منطق هر انسانی هستش و یه چیز کلی ـه (به نام من که ثبت نشده!) :::
شما ایراد داری(و حتی ما).وقتی ایراد داشته باشی، شما در منزلت و جایگاهی نیستی که بتونی یک سری اشخاص و حرکات رو نقد کنی.فقط میتونی در موردش صحبت کنی.


یعنی شما نمیتونی بگی این "ایراد" هست و باید "رفع" بشه.نمیتونی قضاوت کنی.
چون در حدی نیستی (نیستیم،نه فقط شما،بلکه همه ی ما) که یک حرکت رو، محکوم کنیم.


حالا صحبت من در پست صفحه ی اولم،دقیقا بر اساس همین منطق بود ولی چون محترم هستید،با کمی ادبیات صحیح تر و ساده تر،بیانش کردم.

شما میتونی به بُرُنزه،به حجاب،به مقدار آرایش دختر و حتی آرایش و زیر ابرو پسر ربطش بدی
میتونی به خوندن نماز و گرفتن روزه،ربطش بدی
میتونی به اونیکه ماهواره میبینه،اونیکه نمیبینه ربطش بدی

ولی ای کاش ای کاش ای کاش،این همه وقت و انرژیت رو صرف نقد کردن خودت کنی،نه دیگران.


موفق باشید (منتظر نقل قول شما همراه با جملات عجق وجق فلسفی-ادبی گونه ی شما نیز هستم شوخی )

با تشکر از صداقت شما.
بعضی واژه ها که شما بکار میبری , نتیجه گیری را دشوار میکنه. یه جا از واژه قضاوت و جای دیگه از واژه نقد استفاده میکنی ولی فک کنم با واژه تحلیل بیگانه باشی. به همه برداشت های شخصی هم به اسم منطق نگاه میکنی. پس به شما حق میدم که اینچنین بیاندیشی.یک منتقد باید ستتانستتورها و محدودیت های اجتماعی، فرهنگی و ستتیاستتی زمان خود را رصد کند اما تحلیلگر یک انسان بی طرف است که با بی طرفی کامل فقط در مورد یک پدیده ی دائما در حال تحول، تحلیل خود را انجام میدهد.هدف از نقد ارتقاء سطح دانش مخاطبان نیست اما تحلیل چنین هدفی دارد و در واقع ارزش مدیوم را مشخص می کند.نقد معمولا مخاطبان بسیار زیادی دارد چون از نظر منتقد هر رویدادی یک کالای سرگرم کننده است درحالیکه تحلیل به عنوان یک وسیله بیانی با قدرت القای شدید است که به دنبال کسب نتیجه یک رخداد و شناخت ماهیت آن پدیده است. توصیه میکنم کتاب لطفا گوسفند نباشیم رو که ترجمه فارسی هم داره , بخونی.
یک تحلیل گر بنظر من باید آدم بیطرفی باشد و باید با بی طرفی کامل سعی در شکافتن موضوع نماید اما در نقد یک نقاد بخود اجازه میدهد وارد هر موضوعی بشود.

 

[ayja]

همون طور که گفتم چیزی رو که شما برنزه کردن عقل میدونی یکی دیگه نابود کردن عقل میدونه
به عنوان یک بزرگ تر پیشنهاد میکنم که فکر نکنی من چقد بلدم همه چقد کم اندیشن اینا جدی میگم من زمانی این برهه از زندگی رو گذروندم متاسفانه فکر میکنم شما به توهم خود فکر برتر بینی دچار شدید که هرچقدر هم الان من نصیحت کنم فایده نداره .در منطق هیچ وقت اینجوری نگاه نکن که داری به کسی چیزی یاد میدی به این فکر کن ممکنه چیزی هم یاد میگیری .بازم میگم با این دیدگاه خودت بیشتر در عذابی .خصوصا اگه دچار نارسیسیسم هم باشی (منم بودم یه زمان همه بودن میگذره)
پاینده باشید

نقد و تحلیل هر موضوعی نیازمند دانش خاص در مورد اون موضوع هست , نظرات شما نشون میده که با طفره رفتن از اصل موضوع , فقط میخوای با سبک کل کل های چت رومی یه حرفی زده باشی.

 

[M.A777]

با تشکر از صداقت شما.
بعضی واژه ها که شما بکار میبری , نتیجه گیری را دشوار میکنه. یه جا از واژه قضاوت و جای دیگه از واژه نقد استفاده میکنی ولی فک کنم با واژه تحلیل بیگانه باشی. به همه برداشت های شخصی هم به اسم منطق نگاه میکنی. پس به شما حق میدم که اینچنین بیاندیشی.یک منتقد باید ستتانستتورها و محدودیت های اجتماعی، فرهنگی و ستتیاستتی زمان خود را رصد کند اما تحلیلگر یک انسان بی طرف است که با بی طرفی کامل فقط در مورد یک پدیده ی دائما در حال تحول، تحلیل خود را انجام میدهد.هدف از نقد ارتقاء سطح دانش مخاطبان نیست اما تحلیل چنین هدفی دارد و در واقع ارزش مدیوم را مشخص می کند.نقد معمولا مخاطبان بسیار زیادی دارد چون از نظر منتقد هر رویدادی یک کالای سرگرم کننده است درحالیکه تحلیل به عنوان یک وسیله بیانی با قدرت القای شدید است که به دنبال کسب نتیجه یک رخداد و شناخت ماهیت آن پدیده است. توصیه میکنم کتاب لطفا گوسفند نباشیم رو که ترجمه فارسی هم داره , بخونی.
یک تحلیل گر بنظر من باید آدم بیطرفی باشد و باید با بی طرفی کامل سعی در شکافتن موضوع نماید اما در نقد یک نقاد بخود اجازه میدهد وارد هر موضوعی بشود.

خوبه،چیزای جالبی دارم یاد میکیرم
پس با این اوصاف نقد و تحلیل با هم فرق دارند

ولی بنظرم چون شخص بنده روان شناسی نخوندم و کتاب های جامعه شناسی هم نخوندم پس باز هم توانایی تحلیل هم ندارم

اصلن برای تحلیل نباید پشتوانه یا یک اطلاعات قبلی داشته باشیم؟

منظورم اینه این تاپیک و این پست های ما رو نباید دو تا دکترای جامعه شناسی و روان شناس بیان کنن،تا ما!؟



در مورد منطق هم اگر اشتباه نکنم اصلا تعریف منطق از "شخصی" بودنش حکم میکنه.

آره من تصور میکنم نقد و قضاوت همردیف هم هستند.
ولی فعلا هیچ ترجمه ای برای تحلیل در ذهنم ندارم،چون تصور میکنم تحلیل مخصوص عوامل طبیعی،قوانین هستند،نه عوامل انسانی که به سه میلیارد متغیر مرتبتن و تحلیل رو به بیراهه میکشن (مگر اینکه،تخصصش رو داشته باشیم)



خلاصه اگر بحث اینقد سخته،چه انتظاری از ما داری؟
هیچی همینم مونده تو روان شناسی ادعا کنم

 

[ayja]

خوبه،چیزای جالبی دارم یاد میکیرم
پس با این اوصاف نقد و تحلیل با هم فرق دارند

ولی بنظرم چون شخص بنده روان شناسی نخوندم و کتاب های جامعه شناسی هم نخوندم پس باز هم توانایی تحلیل هم ندارم

اصلن برای تحلیل نباید پشتوانه یا یک اطلاعات قبلی داشته باشیم؟

منظورم اینه این تاپیک و این پست های ما رو نباید دو تا دکترای جامعه شناسی و روان شناس بیان کنن،تا ما!؟



در مورد منطق هم اگر اشتباه نکنم اصلا تعریف منطق از "شخصی" بودنش حکم میکنه.

آره من تصور میکنم نقد و قضاوت همردیف هم هستند.
ولی فعلا هیچ ترجمه ای برای تحلیل در ذهنم ندارم،چون تصور میکنم تحلیل مخصوص عوامل طبیعی،قوانین هستند،نه عوامل انسانی که به سه میلیارد متغیر مرتبتن و تحلیل رو به بیراهه میکشن (مگر اینکه،تخصصش رو داشته باشیم)



خلاصه اگر بحث اینقد سخته،چه انتظاری از ما داری؟
هیچی همینم مونده تو روان شناسی ادعا کنم

شما که میگی , مدام در حال تفکر هستی , من باور میکنم. سئوال من اینه : ابزار ها و دست مایه های فکر کردن و اندیشیدن چه چیز هایی هستند؟
بدون ابزار انسان فقط میتونه تصوّر بکنه نه فکر .

 

[ayja]

منظورم اینه این تاپیک و این پست های ما رو نباید دو تا دکترای جامعه شناسی و روان شناس بیان کنن،تا ما!؟

این ما که میگید یعنی من و شما یکی هستیم؟ شما از کجا مطمئن هستید که دانش من و شما و همه یکی است؟

 

[M.A777]

شما که میگی , مدام در حال تفکر هستی , من باور میکنم. سئوال من اینه : ابزار ها و دست مایه های فکر کردن و اندیشیدن چه چیز هایی هستند؟
بدون ابزار انسان فقط میتونه تصوّر بکنه نه فکر .

ابزار برای بنده،طبیعت و علومی هستن که الان بهش رسیدم
دوست داشتی این پستم رو فقط تیتر وار نگاه کن:
www.www.www.iran-eng.ir/showthread....کنم؟؟؟/page2?p=8166340&viewfull=1#post8166340

هرکسی یه راهی میره که از ذهنش استفاده کنه.تجسم یا تصور ،خلق میکنن محیطی رو برای تفکر و تحلیل.

این ما که میگید یعنی من و شما یکی هستیم؟ شما از کجا مطمئن هستید که دانش من و شما و همه یکی است؟

من چه میدونم تخصص شما چی هست و رشتتون چی هست!
اون "ما" استعاره از همه هست نه فقط من و شما.

بدم میاد از تک تک کلمات،منظور میگیرید،تمام کلماتی که ما تایپ میدیم به معنی منظور خاص و مفهومی نیست،من برای مچ گیری و اذیت کردن یا زخم زبون زدن هیچوقت تایپ نمیدم،شما از پست من منظور بد میگیرید،یجورایی توهین آمیز هست و ناراحت کننده برای من .


شاید مدلت اینجوریه نمیدونم...

 

[ayja]

ابزار برای بنده،طبیعت و علومی هستن که الان بهش رسیدم
دوست داشتی این پستم رو فقط تیتر وار نگاه کن:
www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/627076-یافتن-حقیقت-رو-از-کجا-شروع-کنم؟؟؟/page2?p=8166340&viewfull=1#post8166340

هرکسی یه راهی میره که از ذهنش استفاده کنه.تجسم یا تصور ،خلق میکنن محیطی رو برای تفکر و تحلیل.


من چه میدونم تخصص شما چی هست و رشتتون چی هست!
اون "ما" استعاره از همه هست نه فقط من و شما.

بدم میاد از تک تک کلمات،منظور میگیرید،تمام کلماتی که ما تایپ میدیم به معنی منظور خاص و مفهومی نیست،من برای مچ گیری و اذیت کردن یا زخم زبون زدن هیچوقت تایپ نمیدم،شما از پست من منظور بد میگیرید،یجورایی توهین آمیز هست و ناراحت کننده برای من .


شاید مدلت اینجوریه نمیدونم...

زمانی که خبر های بد و جنگ و کشتار و جنایت و اینجور چیزا رو میبینم یا میشنوم , به خودم میگم : همه این کار ها و رفتار های شوم توسط آفریده ای بوجود میاد که سه نوع ویژگی داره. بشر , آدم و انسان
چرا این موجود سه گانه با وجود بهره مندی از همه مواهب کمال , تا این حد پست و بی مایه زندگی میکنه؟
یکی از دلائلش توجه به مظاهر بی ارزش هست که همه عمر خودش رو با همونا سرگرم میکنه و نمیخواد کمال یافتگی رو بیاموزه تا دنیامون بهشت بشه. بعد شروع میکنم به پایش تک تک رفتارهاش که خودش خیال میکنه اختیاری و شخصیه ولی من متوجه میشم که ایکاش چنین تصور نمیکرد. آن آفریده بنام آزادی هر غلطی میخواد میکنه , بدون اینکه متوجه باشه که همین موجود بخشی از یک پازل دنیائئ است که متعلق به همه است و باید این قطعات سهم خودشان را در زیبائی و پاکی بخوبی ادا کنند که پازل دنیامون زیبا و قشنگ بشه. پس برنزه کردن اندیشه بهتر از برنزه کردن اندام هست.

 

["The moon"]

زمانی که خبر های بد و جنگ و کشتار و جنایت و اینجور چیزا رو میبینم یا میشنوم , به خودم میگم : همه این کار ها و رفتار های شوم توسط آفریده ای بوجود میاد که سه نوع ویژگی داره. بشر , آدم و انسان
چرا این موجود سه گانه با وجود بهره مندی از همه مواهب کمال , تا این حد پست و بی مایه زندگی میکنه؟
یکی از دلائلش توجه به مظاهر بی ارزش هست که همه عمر خودش رو با همونا سرگرم میکنه و نمیخواد کمال یافتگی رو بیاموزه تا دنیامون بهشت بشه. بعد شروع میکنم به پایش تک تک رفتارهاش که خودش خیال میکنه اختیاری و شخصیه ولی من متوجه میشم که ایکاش چنین تصور نمیکرد. آن آفریده بنام آزادی هر غلطی میخواد میکنه , بدون اینکه متوجه باشه که همین موجود بخشی از یک پازل دنیائئ است که متعلق به همه است و باید این قطعات سهم خودشان را در زیبائی و پاکی بخوبی ادا کنند که پازل دنیامون زیبا و قشنگ بشه. پس برنزه کردن اندیشه بهتر از برنزه کردن اندام هست.

آفرین

 

[ayja]

انسانها بر اساس شخصیت و یا الگوهای رفتاری شان طبقه بندی میشوند،​

چرخه عمر یا Life Cycle که شما دارید , بر چه اساسی طبقه بندیش کردید؟ ​

​

 

[ayja]

اینو سمانه عبدلی گفته :
وقتی به گذشته نگاه میکنم ، اشتباه بزرگی که توجهم رو جلب میکنه ،بسته بودن و انجماد ذهنیه.یعنی پافشاری کردن و سماجت به خرج دادن برای مدل های ذهنی که محدود شده بود به حرف ها و گفته ها و شنیده های اطرافیان .اطرافیانی که باورهای گذشتگانشون رو برای من به تصویر کشیده بودن و تنها تصویر من ، باورهای به ارث رسیده بود ، باورهای به ارث رسیده ای که هیچ بویی از تجربه های جدید نداشت. و چقدر سخته یادآوری کردن ، و سخت تر از آن ماندن در همان محدودیت

 

[ayja]

کتابهای کارل پیرسون، خصوصاً بیداری قهرمان درون که به فارسی هم ترجمه شده، به من آموخت که همیشه در زندگی ام در جستجوی معنا باشم. شاید یکی از کلاسیک‌ترین آثار در این زمینه کار ارزشمند دکتر ویکتور فرانکل به نام «در جستجوی معنا» هست که میشه باخوندنش معنی < معنا > را بخوبی درک کرد. معنای هر نگرش , کردار و رفتار انسان و اثر آن در زندگی همنوعان را. موفق و پیروز باشید.

 

[puyan khan]

قرار نیست ما به خاطر پدیدار شناسی یک موضوع توی زندگی خصوصی ملت دخالت بکنیم در جامعه انسانی هر کسی آزاد و مختار هست هر نوع که دوست داره زندگی بکنه و کسی نمیتونه بهش بگه کج نشستی راست بشین مگه این که باعث تهدید زندگی دیگر انسان ها بشه

کتابهای کارل پیرسون، خصوصاً بیداری قهرمان درون که به فارسی هم ترجمه شده، به من آموخت که همیشه در زندگی ام در جستجوی معنا باشم. شاید یکی از کلاسیک‌ترین آثار در این زمینه کار ارزشمند دکتر ویکتور فرانکل به نام «در جستجوی معنا» هست که میشه باخوندنش معنی < معنا > را بخوبی درک کرد. معنای هر نگرش , کردار و رفتار انسان و اثر آن در زندگی همنوعان را. موفق و پیروز باشید.

 

[ayja]

قرار نیست ما به خاطر پدیدار شناسی یک موضوع توی زندگی خصوصی ملت دخالت بکنیم در جامعه انسانی هر کسی آزاد و مختار هست هر نوع که دوست داره زندگی بکنه و کسی نمیتونه بهش بگه کج نشستی راست بشین مگه این که باعث تهدید زندگی دیگر انسان ها بشه

هدف گفتگو نقد رفتار انسان است نه دخالت در زندگی کسی.

 

[puyan khan]

پس بایستی موضوع تاپیکتون رو بزارید نقد رفتار انسان ها
نه این که نمیدونم برنزه کرده و یا موهاشو فلان رنگ کرده و ....

هدف گفتگو نقد رفتار انسان است نه دخالت در زندگی کسی.

 

[ayja]

پس بایستی موضوع تاپیکتون رو بزارید نقد رفتار انسان ها
نه این که نمیدونم برنزه کرده و یا موهاشو فلان رنگ کرده و ....

فاصله‌ی بین جمله‌ای که روی مفهوم آن فکر شده و جمله‌ای که به صورت سالادی از کلمات شکل گرفته و معنای خاصی ندارد به اندازه‌ی یک مو باریک است .

 

[zohre_1371]

هنوز این این داستان ادامه داره..

 

[ayja]

هنوز این این داستان ادامه داره..

داستان ؟
کسی که صورت مسئله را بهتر از بقیه بیان می‌کند، به احتمال زیاد پاسخ مسئله را هم بهتر از بقیه خواهد یافت.

Dan Roam


​

 

[zohre_1371]

داستان ؟
کسی که صورت مسئله را بهتر از بقیه بیان می‌کند، به احتمال زیاد پاسخ مسئله را هم بهتر از بقیه خواهد یافت.

Dan Roam


​

الان شما به پاسخ رسیدی ؟؟؟؟؟؟//
خداییش ؟؟
خب بگو
من خیلی دوس دارم بدونم.جدی میگم.
تقریبا جز تاپیکاییه که دنبالشو گرفتم ببینم چی میشه

 

[zohre_1371]

تا اونجایی که دیدم کسی با مسئله مشکل نداره..
همه با طرز بیان و اینکه بخایم دستوری حرف بزنیم و اینا باهاش مشکل دارن

 

[پاول]

ویتامین دی واسه بدن خوبه ولی نه به هزینه ی سوختن . مگه برنزه ها قشنگ ترن؟ جهل هس دیگه اگاهی سازی مون خیلی کمه

 

[zohre_1371]

ویتامین دی واسه بدن خوبه ولی نه به هزینه ی سوختن . مگه برنزه ها قشنگ ترن؟ جهل هس دیگه اگاهی سازی مون خیلی کمه

اره بعضی برنزه ها واااااااااااااااقعا فشنگن..
بعضی برنزه ها واقعاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا زشتن و کریحن
والا به قران
شاید به اونش هم فک میکنن که واسشون ضرر نداشته باشه..مثلا پن کیک برنزه

 

[ayja]

الان شما به پاسخ رسیدی ؟؟؟؟؟؟//
خداییش ؟؟
خب بگو
من خیلی دوس دارم بدونم.جدی میگم.
تقریبا جز تاپیکاییه که دنبالشو گرفتم ببینم چی میشه

نقد و تحلیل هر موضوعی نیازمند دانش خاص در مورد اون موضوع هست , نظرات شما نشون میده که با طفره رفتن از اصل موضوع , فقط میخوای با سبک کل کل های چت رومی یه حرفی زده باشی.

 

[zohre_1371]

نقد و تحلیل هر موضوعی نیازمند دانش خاص در مورد اون موضوع هست , نظرات شما نشون میده که با طفره رفتن از اصل موضوع , فقط میخوای با سبک کل کل های چت رومی یه حرفی زده باشی.

...
مرسی پس موففففففففففففففففففففففففففففففق باشی با این طرز تفکرررررررررررررررررررررررررررت خانوم

هر سری یه چی میگی و تفره میری
اصن شما خوبی ..بشین جلو خودت و تفکرت..
ما هیییییییییییچی بلد نیستیم..اصن شما درست میگی ..جایزه نوبل هم واسه خودتون
ما رفتیم.با اجازه...