خوبه چند بار گفتم!!!
تو رو خدا یکی سوالای غلط تاریخ رو بمن بگه تا وارد کنم.همون گسست از معماری و ....
تا فردا وقت داریم.
سبک معماری لوکوربوزیه، معماری مدرن متعالی است. ولی بهتر است ابتدا در رابطه با سبک کلی معماری مدرن توضیحاتی داده شود.
معماری مدرن که سبکی غالب و جهانگیر در قرن 20 میلادی بوده، ریشه در تحولاتی دارد که خاستگاه آن شهر فلورانس در شمال ایتالیا، در حدود چهار صد سال پیش از ظهور معماری مدرن بوده است، ولی باید توجه داشت که معماری مدرن بصورت یک مکتب معماری با مبانی نظری مدون و ساختمان های ساخته شده بر اساس اندیشه های مدرن از اواخر قرن 19 میلادی شکل گرفت. خاستگاه این معماری در شهر شیکاگو، و در اروپا، شهرهای پاریس، برلین و وین بود. همچنین قابل ذکر است که معماری مدرن، نقطه ی عطفی در تاریخ معماری غرب و یا به عبارت دیگر در تاریخ معماری جهان بود. زیرا برای اولین بار،
نگرش از سنت و تاریخ و گذشته به عنوان منبع الهام معماری تغییر جهت داد و آینده و پیشرفت به عنوان موضوع و هدف اصلی معماری مطرح شد معماران و نظریه پردازان مدرن سعی کردند معماری را با علم، تکنولوژی و جهان در حال تحول همگون سازند. به هر حال اگر بخواهیم اعضای خانواده معماری مدرن را نام ببریم شامل سه دوره ی اصلی، معماری مدرن اولیه/ معماری مدرن متعالی/ معماری مدرن متاخر خواهد بود که هر کدام از آنها دارای زیر مجموعه هایی هستند (قبادیان، 1382: 30)
▪ معماری مدرن اولیه: (مکتب شیکاگو، نهضت هنر نو، جنبش فوتوریسم)
اگر چه عمر مکتب شیکاگو از دو دهه فراتر نرفت ولی این مکتب از چند جهت حائز اهمیت است. آنکه پیشرفت تکنولوژی و استفاده از تکنیک ها و مصالح جدید ساختمانی مانند اسکلت فلزی ، شیشه ای وسیع، انرژی برق، تاسیسات مرکزی، ... مقتضیات جدیدی را در معماری ایجاد کرد که برای اولین بار در مکتب شیکاگو این مقتضیات تدوین و به مورد اجرا گزارده شده. احداث ساختمان های مرتفع با اسکلت تمام فولادی برای اولین بار در شهر شیکاگو صورت گرفت. تا قبل از آن در مکتب شیکاگو از چدن به عنوان ستون در ساختمان استفاده می شد. چدن در مقابل کشش، برش و تنش مقاومت فولاد را ندارد. این اولین سبک با گستره ی جهانی بود که در آمریکا آغاز شد. برای اولین بار معماران امریکایی به جای پیروی از اروپاییان، خود بانی سبک جدیدی درمعماری بودند. معماران اروپایی همچون آدولف لوس و
لوکوربوزیه و همچنین جنبش فوتوریست ها به تحسین این نوع معماری پرداختند و تحت تاثیر آن قرار داشتند. (قبادیان، 1382: 34)
پیتر بهرنز در آلمان یکی از معمارانی بود که برای نزدیک نمودن حرفه ی معماری و صنعت مدرن تاثیر زیادی در اروپا گذاشت. وی جزو یکی از بنیانگذاران مهم معماری مدرن در غرب می باشد. سه تن از نامدارترین معماران مدرن اروپا یعنی والترگروپیوس، لودویک میس وندروهه و
لوکوربوزیه بین سال های 1911 -1907 هر یک به مدت یک الی 3 سال در دفتر بهرنز کار کردند. بهرنز نخستین معمار نامدار در اروپاست که طراحی کارخانه و تولیدات صنعتی را به صورت گسترده انجام داد. او در نزدیک کردن حرفه ی معماری با مقتضیات عصر مدرن و شرایط ویژه آن تاثیر به سزایی در غرب داشت. (قبادیان ، 1382: صص 45و 44)
مطالب نظری معماری فوتوریسم همچون توجه به علم و تکنولوژی و جهان آینده، حمل و نقل سریع السیر،
گسست از گذشته، حذف تزئینات، بلند مرتبه سازی، و نمایان کردن اجزای عملکردی و تکنولوژیک یک ساختمان، مواردی بودند که بعدها تاثیر بسیار زیادی بر افکار و طرح های معماران مدرن متعالی، همچون
لوکوربوزیه و گروپیوس و همچنین سبک هایی چون کانستراکتیویسم (ساختار گرایی) و های- تک داشتند. (قبادیان، 1382: 48)
▪ معماری مدرن متعالی :
معماری مدرن متعالی و یا به عبارتی اوج معماری مدرن در بین دو جنگ جهانی اول و دوم یعنی عمدتاً در دهه های 20 و 30 میلادی در اروپا و امریکا مطرح شده بود. در دوره ی معماری مدرن اولیه، کماکان سبک های تاریخ گرایی همچون نئوکلاسیک، رمانتیک و بالاخص التقاطی به عنوان سبک های مهم و رایج در غرب حائز اهمیت بودند. ولی با پایان جنگ جهانی اول و نیاز شدید به ترمیم خرابی های جنگ و تولید انبوه ساختمان، گرایش به سمت معماری مدرن افزایش یافت. لذا با استفاده از تکنولوژی روز، مصالح مدرن، پیش ساختگی، عملکرد گرایی و دوری از سبک های پر زرق و برق تاریخی مورد توجه قرار گرفت. در این دوره معماری مدرن به عنوان تنها سبک مهم و آوانگارد در غرب مطرح شد و دامنه ی نفوذ آن به صورت یک سبک جهانی، در اقصا نقاط گیتی گسترش یافت. یکی از موضوعات کلیدی و بسیار مهم در دوره مدرن متعالی مساله صنعت و تولیدات صنعتی و تکنولوژی بود. تمامی معماران صاحب نام در این دوره به نوعی با مساله ی تکنولوژی درگیر بودند. عده ای مانند والترگروپیوس، میس وندروهه و
لوکوربوزیه سعی در قطع کردن وابستگی های معماری مدرن در گذشته و تاریخ گرایی داشتند. به جای آن، آنها خواهان
جایگزینی تکنولوژی و عملکرد به عنوان
منبع الهام معماری شدند. (قبادیان، 1382: 50)
بطور کلی نهضت معماری مدرن در پی نسخه ای می گشت تا به کمک آن بتواند در بهبود بخشیدن به شرایط زیستی محیط شهری، امیدوار بماند. نقطه ی حرکت تلاشی که با نهضت مدرن آغاز شد و تا به امروز ادامه دارد، قصد بوجود آوردن فضای ساخته شده به گونه ای است که انسان ها بتوانند چه آنگاه که به تنهایی زندگی می کنند و چه آنگاه که گردهم آمده و نوعی زندگی مشترک را ادامه می دهند، نه تنها محبوسش نباشند بلکه به خاطر تابع بودن آن از اندازه ها، رابطه ها، سلیقه ها و سنت های زنده ی محیط خود و موثر بودن کیفیت این فضا در توسعه ی مثبت ارتباطات فرهنگی و معنوی در سطح زندگی همجواری شهری، به شکلی فعال در آن جایگزین شوند. (لوکوربوزیه ،1382: صص 19-18)
نهضت معماری مدرن دو شخصیت را بسیار بیش از دیگران پرورانده است : یکی: والترگروپیوس، در رابطه با تلاش هایش در اعتلای فونکسیونالیسم در معماری و دیگری:
لوکوربوزیه در رابطه با تثبیت و ترویج اندیشه ی نوی رسیونالیسم درمعماری .
«رسیونالیسم» با مفهومی از آن که بیشتر بین معمارها و شهرسازها رایج است نقاشی را از طراحی شهری و معماری را از طراحی صنعتی .... جدا نمی داند و جوابگویی به نیازهای خود را تنها از راه همکاری علمی- فنی و دانش های کاربسته وعلوم خالص مربوطه به فضای ساخته شده _ با همه ضابطه های روان شناختی _ میسر می داند. این راه تا آنجا دنبال می شود که از زبان
لوکوربوزیه _ بارزترین و پیشگام ترین فردی که معرف و سازنده تفکر رسیونالیستی در معماری است_، «خانه» ماشینی برای سکونت تعریف می شود. (لوکوربوزیه، 1382: 21)
با این تفاسیری که عرض کردم باید گزینه 1 یعنی گسست از معماری گذشته صحیح باشد!
اگه گزینه 3 درست باشه باید حداقل اسمه یه پروژه خاص رو میآورد!