چقدر دلم میخواهد
بنویسم
ارام باش
دخترک قصه
کمی مدارا کن
کمی سکوت کن
کمتر حرف بزن
و باز هم
دخترک قصه حرف میزند
و مرا
رسوا میکند
گاهی انقدر از دستش عصبانی میشوم
که میگویمش مگر تو غرو نداری
که اینقدر غرورت را له میکنی
کگمی غرور داشته باش
اما باز هم
اعتنا نمیکند
و تا به تو میرسد
تمام دنیایش به لرزه در میاید
و باز هم میگوید
دوستت دارم
و این من
که روزی بت غرور بود
از دستش عصبانی میشود