برای تو می نویسم

وضعیت
موضوع بسته شده است.

kajal4

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو را نمیدانم...اما اولین نگاه من به تو... نه از سر مهر بود ونه در زیرماهتاب...اما روزگار باره و بارها نگاه مارا در هم آمیخت.....تا به تو بیندیشم...و امروز از سر اندیشه و عشق تو را نگریستم....ومن هنوز نمیدانم که ابتدا نگریستم سپس عاشق شدم...یا اینکه در پس عشق به فکر فرو رفتم....
 

hamedinia_m51

عضو جدید
کاربر ممتاز
ارا به هاي طوفان بشكن
تا شاپرك ها آسوده رد شن
دستات يه دعوت چشمات يه دنيا
از تو نوازش از من تماشا
گفتم كه بنشين شب سرد وسخته
گفتي نشستن مرگ درخته
گفتم كه از تو چي مونده باقي
گفتي شميم عطر اقاقي
مي گرده دورت باد پريشون
هي شونه هاتو مي بوسه بارون
تو اون اتفاق دم آخري
كه دستام ميگيري مي بري
مياي با آيينه نجاتم بدي
يه پرواز برفي رو يادم بدي
غزاله قلب من گرفتار تو
تشنه چشمه هاي ديدار تو
منو صدا كردي پيدا شدن
خاطره ي آبي دريا شدن
گفتم كه بنشين شب سرد وسخته
گفتي نشستن مرگ درخته
گفتم كه از تو چي مونده باقي
گفتي شميم عطر اقاقي
مي گردد دور باد پريشون
هي شونه هاتو مي بوسه بارون
ارا به هاي طوفان بشكن
تا شاپرك ها آسوده رد شن
دستات يه دعوت چشمات يه دنيا
از تو نوازش از من تماشا

شاعر مونا برزویی
 

hilari

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اگه یکی رو دیدی موقعی که داری ترکش میکنی فقط با سکوت بهت نگاه میکنه بدون که دیونته!
 

hilari

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نه از خاکم ,نه از بادم
نه در بندم ,نه آزادم
نه من لیلاترین مجنون
نه شیرینم ,نه فرهادم
نه از آتش , نه از برگم
نه از کوهم , نه از سنگم
فقط مثل تو مسکینم
فقط مثل تو دلتنگم
 

hamedinia_m51

عضو جدید
کاربر ممتاز
سنگینی نگاتو بشکن، فاصله سزای ما نیست، تو بمون واسه همیشه
جدایی حق ما نیست، بودن تو آرزومه، حتی واسه یه لحظه
می میرم بی تو
خوندن من یه بهونست، یه سروده عاشقونست
من برات ترانه میگم، تا بدونی که باهاتم
تو خوده دلیل بودنم، بی تو شب سحر نمی شه
می میرم بی تو
من عشق تو به همه دنیا نمی دم، حتی یادتو به کوه و دریا نمی دم
با تو می مونم واسه همیشه
اگه دنیا بخواد، من و تو تنها می مونیم
واست می میرم، جواب دنیا رو می دم
با تو می مونم واسه همیشه
من عشق تو به همه دنیا نمی دم، حتی یادتو به کوه و دریا نمی دم
با تو می مونم واسه همیشه
خاطرات تو رو چه خوب چه بد، حک می کنم
توی تنهایی یام فقط به تو فکر میکنم
با تو می مونم واسه همیشه...
 

hamedinia_m51

عضو جدید
کاربر ممتاز
آيا نامه های مرا می خوانی؟

برای تو می نويسم

برای تو که معنای باران را از ناودانها نمی پرسی و هيچ گاه با

کوهها قهر نمی کنی

برای تو که پنجره را به خاطر ديدن خورشيد دوست داری و به

ياس به خاطر اينکه بوی يار را دارند احترام می گذاری

در تنهائی سرشار از حضور صميمانه تو اينك من اعتراف ميکنم

در اين اتاق ساکت تاريک؛

هر گاه من نگاه تو را شعر می کنم

اگر کلمات همراه من نباشند دلم می پوسد

اگر فرصت نوشتن را از من بگيرند مثل درختی که به شوره زاری

دور تبعيد شده باشد از ريشه خشک می شوم.

اگر کلمات از من بگريزند و من را تنها بگذارند از درون می گدازم

من شب و تنهايی را با کلمات دوست دارم.

برای تو می نويسم

آيا نامه های مرا می خوانی؟

برای تو می نويسم

. برای تو که از همه بهارها به فروردين نزدیکتری

برای تو که از همه شادیهای زندگی به شعف و شادی نزدیکتری.

برای تو که پاييز را نيز دوست داری و زمستان را از خانه ات

نمی راني ...........

عزیزم ، مهربانم جایت بیش از همه در کنارم خالیست ..

ای ساده ترين با من

صدا کن مرا صدای تو خوب است صدای تو سبزينه آن گياه

عجيبی ست که در انتهای صميميت حزن می رويد

روزها می آيند و می روند، ابرها فرو می ريزند و گنجشکها پير

مي شوند .

من يقين دارم که اگر همین امروز پنجره روحم را به سوی صدای

تو باز نکنم، هرگز با پرنده ها همسفر نخواهم شد.

هر شب در اتاق کوچم به يادت فانوسی می سازم و آن به دورترين

ستاره هديه می دهم .

تو از صبح زيباتری و در ابتدای همه دفترهايم طلوع می کنی.

تو از همه خورشيدها بزرگتری

و

در ابتدای همه آه هايم می درخشی
 

Mitra_Galaxy

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گروس عبدالملکیان

دو سال است که می دانم بی قراری چیست ...

درد چیست ...

مهربانی چیست ...

دو سال است که می دانم آواز چیست ...

راز چیست ....

چشمهای تو شناسنامه مرا عوض کردند،

امروز من دو ساله می شوم ....
 

hamedinia_m51

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=times new
roman, times, serif]قاصدک ...[/FONT]


[FONT=times new
roman, times, serif]شعر مرا از بر کن [/FONT]

[FONT=times new
roman, times, serif]بنشین روی نسیمی[/FONT]


[FONT=times new
roman, times, serif]که ز احساس برون می آید[/FONT]


[FONT=times new
roman, times, serif]برو آن گوشه باغ [/FONT]

[FONT=times new
roman, times, serif]سمت آن نرگس مست[/FONT]


[FONT=times new roman, times, serif]که ز تنهایی خود دلتنگ است [/FONT]

[FONT=times new
roman, times, serif]و بخوان در گوشش[/FONT]


[FONT=times new
roman, times, serif]و بگو باور کن[/FONT]


[FONT=times new
roman, times, serif]یک نفر یاد تو را [/FONT]

[FONT=times new
roman, times, serif]دمی از دل نبرد ...[/FONT]​
 

م.سنام

عضو جدید
اگه گفته بشه که دو راه داری
زنده موندن و زندگی کردن
زندگی در تنهایی غربت و غم
زندگی و نفسه های سخت
تلخی ها و ناجوانمردی ها
زندگی با روزگار بی وفا
و راه دیگر
مردن
پایانی بر تمام آرزوهای دست نیافتنی
پایانی بر درد و رنج و غم
فرار از بی وفایان
فرار از دست روزگار
رهایی از سیاهی و تاریکی ها
فرار از تنهایی


کدام راه رو انتخاب می کنی دوست من؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟



 

hamedinia_m51

عضو جدید
کاربر ممتاز
قبله من
چه قدر ساده و آرام،

چه قدر صبور و صميمي،
تو در من آميختي.
باور کن تو را در اولين نماز نخوانده جستجو کردم

که هنوز به قنوت گريه نرسيده سلامم دادي
.
بعد
...
من ماندم و دستان پر دعايي

که به آسمان پر استجابت چشمانت آويخته شد
.
اصلا بيا و تو بگو
...
تو بگو کدامين سو قبله ي من است!؟
 

hamedinia_m51

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=tahoma, new york, times,
serif]باز با من سخن از عشق بگو[/FONT]
[FONT=tahoma, new york, times,
serif]
ای سرا پا همه خوبی و وفا

به خدا محتاجم من

چو ماهی که ز دریا دور است

و شن گرم کنار ساحل

پیکرش را گور است ...

من تو را موج امید و وفا میخواهم

تو به من نزدیکی

مثل خورشید به گل

مثل تصویر به آب

مثل آواز قدم های دو همراه به پل

من تو را چون عطش کوه به یک جرعه طنین می خواهم
[/FONT]
[FONT=tahoma, new york, times,
serif]من تورا مست و رها،[/FONT]

[FONT=tahoma, new york, times,
serif] همچو یک تکه ی ابر،[/FONT]

[FONT=tahoma, new york, times,
serif] مثل ذرات هوا می خواهم

من تو را ای نابترین شعر زمان،

من تو را ای روشنگر جان،

از سرا پرده ی دل تا نهان خانه ی جان می خواهم

باز با من سخن از عشق بگو.
[/FONT]​
 

نگين...NeGiN سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
بنال ای دل که عشاق بی قرارند
بنال ای دل که نالان ، دلان بی قرارند






بنال ای دل اگرچه ناله هایت بی صدا هست
بنال شاید که عشقت در دل او نیز اثر کرد


بنال کز نالیدنت عالم بنالد
بنال شاید خدا بر روزگارت یک نظر کرد


بنال ای دلم از اینهمه ظاهر فریبی
بنال که بجز جورو جفا چیزی ندیدی



بنال که بدانم نالیدنت از چه دردیست

بنال ای دل که درددت از بی هم زبانیست



بنال که ناله ات از هجر و د‌وریست
که تو در کنار یاری و گویی که او نیست



بنال که بدانی گر زعشق تو بداند
بگذارد و رود ، دیگر نماند



بنال که اگر هم رازت نگویی
دیر یا زود باید کنی فکر جدایی



بنال ای دل که روزگارت نالیدنی است
چه گویی و نگویی او رفتنی است



بنال ای دل ، بنال ای دل که بدانم
که هرچه کرده ای اخر بر آب است

بـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــر آب اســــــــــــــــــــــــــــت تمام حاصل عمرم
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
ببین ماه من ..!
قرار نیست که قرار هایمان را بگذاریم بر بی قراری های من ..؟
مگر قرار نبود تو ماه ِ تمام ِ من باشی و ..
من پر ِ پرواز ِ تو ..؟
مگر زمزمه هر روزت نبود ..
ای ستاره ی شبای مشرقی پر پرواز منو ازم نگیر ..؟
و من قول دادم تا همیشه پر پروازت بمانم ..؟
مگر غیر از این است که ..
من ماه تمام را در تو معنا کردم ..
و تو ماه ِ تمام ِ من شدی ..!
پس چرا هرچه بیشتر می رویم کمتر می رسیم ..!
تو ماه ِ تمام ِ من نیستی ..؟!
یا من پر ِ پرواز ِ تو ..؟!
 

hamedinia_m51

عضو جدید
کاربر ممتاز
یه روزی رفتم که رفتم رو واست خونده بودم
اون زمان هم به خدا تو کار دل مونده بودم

یه دل اینجا، یه دل اونجا، اشک حسرت توی چشمام
من عزیزم راه دوره دل من سنگ صبوره،
زندگی اینجوری خواسته سرنوشت ها جورواجوره،

دلم آروم نداره، دلم آروم نداره
تا میگم غصه نخور دست به زاری میذاره

من عزیزم راه دوره دل من سنگ صبوره،
زندگی اینجوری خواسته سرنوشت ها جورواجوره

گر چه از جمله عزیزان خودم جدا میشم
باز میرم به سوی او اگر نرم تنها میشم

یه دل اینجا، یه دل اونجا اشک حسرت توی چشمام
دل تا بی تاب نشده اشکها سیلاب نشده
خداحافظ خداحافظ

وقتی دل بد میاره گریه حاصل نداره
خداحافظ خداحافظ...
 

rm_arch

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خورشیدم باش........

خورشیدم باش........

اگه دلت خواست خورشیدم باش / اگه دلت خواست مهتابم شو /
شبا که خوابی آروم آروم / اگه دلت خواست بی تابم شو /
اگه دلت خواست آغازم باش / اگه دلت خواست آهنگم کن /
تو که نباشی خیلی تنهام / اگه دلت خواست دلتنگم کن / تو که نباشی دلگیرم خاموش و تنها عشق من / تو که نباشی می میرم از دست دنیا عشق من /
تو که نباشی دلتنگم آه از بی کسی تنهایی /
تو که نباشی وای از من باشد گریه ها عشق من / اگه دلت خواست داغم کن با حرم لبهات عشق من /
اگه دلت خواست خوابم کن با فکر فردات عشق من /
تو که نباشی تاریکم تنهای تنها بی رویا /
تو که نباشی می سوزم با یادت اینجا عشق من / همین که هستی آرومم /
همین که گرمه با تو دستم / همین که با من هرجا هستی /
همین که با تو هر جا هستم
 

hilari

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدارو چه ديدي شايد با تو باشم
شايد با نگاهت از اين غم رها شم
خدارو چه ديدي شايد غصه رد شد
دلم راه و رسم اين عشق و بلد شد
هنوز بيقرارم به ياد نگاهت
نشستم تو بارون بازم چشم به راهت
خدارو چه ديدي تو شايد بموني
شايد غصه هامو تو چشمام بخوني
خدارو چه ديدي شايد دلسپردي
شايد عشقمونو تو از ياد نبردي
هنوز بيقرارم به ياد نگاهت
نشستم تو بارون بازم چشم به راهت
تو ترسي نداري از عشق و جدايي
ميخواي پر بگيري به سمت رهايي
براي تو موندن دليلي نداره
برات حرف رفتن شده راه چاره
خدارو چه ديدي تو شايد بموني
شايد غصه هامو تو چشمام بخوني
خدارو چه ديدي شايد دلسپردي
شايد عشقمونو تو از ياد نبردي
 

hamedinia_m51

عضو جدید
کاربر ممتاز
بر برگ سفيدي به سفيدي قلب پاك مهربانت
نقاشي كن عكس خورشيد را
و در پشت پنجره سرد تنهاييم بگذار
تا كه بر من بتابد
و روح يخ بسته ام را حرارتي جاودانه بخشد

بر برگ سفيدي به سفيدي قلب پاك مهربانت
نقاشي كن امواج آبي دريا را
تا ماهي كوچك قلبم
در آن آرامش آبي
از حس بي تابي رها گردد

نقاشي كن عكس چابك عشق را
تا مرا ببرد
ببرد به
آنجايي كه فقط تو باشي و من باشم و عشق و نور

برايم نقاشي كن
نم نم باران را
تا شوره زار خشك دل تنگي ام
دشتي سرسبز گردد آشيان شقايق ها
نقاشي كن سايه بان امنيت را
تا در زير آن ببافم فرشي از جنس آرامش
و بنشينم
بنشينم در انتظار تو

بر برگ سفيدي به سفيدي قلب پاك مهربانت
نقاشي كن عكس خوشبختي را
و بر ديوار زندگي ام بياويز
نقاشي كن كوهي بلند را
تا بر قله آن كوه بلند
در گوش آسمان بخوانم
كه آه .....
من چقدر خوشبختم
خوشبخت

نقاشي كن عكس خورشيد را
و در پشت پنجره تنهايي ام بگذار
تا بر من بتابد
و روح يخ بسته ام را
حرارتي جاودانه بخشد
نقاشي كن كوهي بلند را
تا بر قله آن كوه بلند
در گوش آسمان بخوانم

نقاشي كن عكس خورشيد را
كوهي بلند را
و اسب چابك عشق را
تا مرا ببرد
ببرد به آنجا كه
فقط عشق و نور باشد و تو باشي و من باشم...
 

hami_life

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=courier new, courier, mono]این است تنها آرزویم برای تو:[/FONT]
[FONT=courier new, courier, mono]هر کجا هستی

باش !!!

آسمانت آبی...
[/FONT]
[FONT=courier new, courier, mono]وتمام دلت از غصه دنیا خالی ...[/FONT]​
 

canopus

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
دودمان شبهاي بي قراري ام رابرايت سرودم
دنيايم واژه هاي بيرنگ رابا تو نقاشي عشق كشيد!
تصويري بي انتها...
 

mina_m

عضو جدید
برای تو می نویسم
تو ایی که تمام لحظات با من بودی هستی اما من درک نکردم
خداوندا در تک تک ثانیه ها توان ماندن را طلب میکنم تا تمام سهل انگاری ها و نشناختن هایم را جبران کنم.
با من باش درتمام لحظات ...
 

hilari

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کدامین دست جز دست تو غم ریزد به کام من
چرا شد قرعه ی محنت به نام من
که حتی نیمه شبها اشک غم ریزم به پای تو
به امید صفای تو ....به امید دوای تو....
خدایا عاصی و خسته به درگاه تو رو کردم
نماز عشق را آخر به خون دل وضو کردم
دلم دیگر به جان آمد در این شب های تنهایی
بیا بشنو تو فریادی که پنهان در گلو کردم
بگو هرگز سفر کردی سفر با چشم تر کردی؟
کسی را بدرقه با اشک تو با خون جگر کردی ؟
ز شهر آرزوهایت به ناکامی گذر کردی؟
گل امید تو پرپر به خاک رهگذر کردی؟
 

tools

عضو جدید
کاربر ممتاز
باران، قصيده واري،
- غمناك -
آغاز كرده بود.

مي خواند و باز مي خواند،
بغض هزار ساله ي درونش را
انگار مي گشود
اندوه زاست زاري خاموش!
ناگفتني است...
اين همه غم؟!
ناشنيدني است!
***
پرسيدم اين نواي حزين در عزاي كيست؟
گفتند: اگر تو نيز،
از اوج بنگري
خواهي هزار بار از اوج تلخ تر گريست!
 

kajal4

عضو جدید
کاربر ممتاز
دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرس
که چنان زو شده ام بی سر و سامان که مپرس
 

rm_arch

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو مرا دزدیدی...

تو مرا دزدیدی...

بی خوابی

تو مرا دزدیدی،

تو مرا رنگ زدی.
تو مرا سایه زدی.
تو مرا شکل دری،
رو به دریا کردی.
تو مرا،
عاشق رویا کردی.
و شدی رویایی،
که ببینم هر شب،
تا سحر خواب تو را.
نکند،
شب ما سر برسد،
و سحر دور کند، دستهای ما را!؟
نکند،
خواب مرا،
بپراند دستی!؟
نکند،
خواب نبینم یک شب!؟
نکند،
.....
نمی آیی امشب؟!!
وای از این بی خوابی...
 

kajal4

عضو جدید
کاربر ممتاز
باز کن پنجرا را
من تورا خواهم برد
به سر رود خروشان حيات
آب اين رود به سرچشمه نمی گردد باز
بهتر آنست که غفلت نکنيم از آغاز و
باز کن پنجره را ! -
- صبح دميد !
 

kajal4

عضو جدید
کاربر ممتاز
من چه می دانستم
دل هر کس دل نيست
قلبها زآهن و سنگ
قلبها بی خبر از عاطفه اند .

از دلم رست گياهی سر سبز
سر برآورد ، درختی شد ، نيرو بگرفت .
برگ بر گردون سود .
اين گياه سرسبز
اين برآورده درخت اندوه ،
حاصل مهر تو بود
 

kajal4

عضو جدید
کاربر ممتاز
وحشی بافقی

وحشی بافقی

ما چون دري پای کشیدیم کشیدیم
امید ز هر کس که بریدیم بریدیم
دل نیست کبوتر که چو برخواست نشیند
از گوشه بامی که پریدیم پریدیم
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا