براي پسرهاي ترشيده که دنبال زن مي گردند!

fatima memar

عضو جدید
توصيه هاي کاربردي،مخصوص پسر هايي که زن گيرشون نميياد:نکته :اين مورد را همه پسر ها بخونند چون شامل همه ميشه.


1.اولين دختري که به تورتون خورد ازش شماره بگيرند (ولي چون در اين کار استعداد نداريد بهتره دور اينکار را خط ِ قرمز بکشيد)


2.اگه خواستيد دختري را زيره نظر بگيريد (که بيخود کردي) بايد زير چشمي طوري که متوجه شما نشه زيره نظرش بگيري...


نکته:چون در اين کار هم مثل مورد ِ (1) ..... نداريد ، بهتره عينک بزنيد


.
3.اگه دختري را ديديد که تنها نشسته سَرِ صحبت را باهاش باز کنيدو به مورد ِ (1) مراجعه کنيد .

نکته: قبلش دورو بر تان را يه نگاهي بندازيد چون ممکنه يه دفعه اي يه دست از عقب اون گردن ِ نسبتاَ نحيفتان را بچلاند.


4.به هر دختري که رسيديد سلام کنيد و خود را بچه مثبت نشون بديدولي مواظب بعضي لنگه کفش ها باشيد.



5.اگه خواستگاري هر دختري رفتيد و جواب رَد شنيديد نااُميد نشويد خواستگاري يکي ديگه برويد گرچه بازم جوابِ رَد مي شنويد.( پسر بايد پورو باشه



.اگه يه دختري را خيلي دوست داريد ولي به شما محل نمي ده، با يه دختره ديگه بيرون بريد طوري که اون شما را ببينه .


نکته:که در اين صورت نه تنها به شما ديگه محل نمي ده ،تا کفش هم نثارتان مي کنه.


.تا مي توانيد سن ازدواج را ببريد بالا چون دخترها،دختر ِنارنج و ترنج اند که ازآفتاب و سايه مي رنجند.اگرچه ريسکش خيلي بالا است, ممکن ديگه کسي بهتون دختر نده،چون ترشي هم تاريخ اِنقضا داره,تا يه حدي مي توان تحملش کرد.


نکته:در صورت موفّق نشدن در اين مورد يه ظرف حتماً آماده کنيد.


حتماً ميپرسي براي چي؟ خوب ديگه، براي ترشي.(ادم كه انقد خرفت نميشه)


8.اينقدر سرِ کوچه و خيابون ها کيشيک نکشيد,که شايد شتر بخت رد بشه و شما بهش التماس کنيد که شايد در خونه شما هم بخوابه


.
نکته:ممکنه شتر بخت را با شتر ؟ اشتباه بگيريد واونم بخوابه و ديگه بلند نشه.که در اين صورت(فاتحه مع صلوات)...


9.اگه دانشجو(يا سرباز) هستيد,از خوردن غذاهاي اونجا جداً خود داري کنيد چون همون يه ذرّه همت را هم اَزِتون ميگيره.به جاش موز معجون بخوري


10.اگه قيافه نداري،اشکال نداره عوضش ماشين داري ...چي؟!!ماشين نداري... اشکال نداره عوضش خونه داري...بازم چي؟!! خونه هم نداري...خوب مشکلي نيست چون کار ِ،را که داري بعداً هم؛ميشه خونه و ماشين خريد.واي نگو که کار هم نداري!!! ترشي هم که اُفتادي، پس بهتره بري يه جايي خودت را گمو گور کُني.


11.يه توصيه : اگه قيافه نداري؛ نري... ابروهات را برداري،صورتت را تيغ بزني، يکمي از لوازم آرايشي مامان جونت کش بري، همين جوري خوبي (فقط يکمي سرو وَعظت را درست کن).


12.اگه از دوست دختر و هم دانشجويي به جايي نرسيدي چاره اي نداري جزء اين که، بري سراغ همون دخترها فاميل...


13.اگه از قبل سابقه ات خراب نباشد کارت زياد هم مشکل نيست، ولي... شما که تو 7 آسمون يه ستاره هم نداريد کارتون خيلي مشکله اما من کُمکتان ميکنم :تنها لطفي که ميتونم بکنم اينه که هُلتون بدم، که در اين صورت هم ممکنه از چاه در بياند و بي يُفتيد تو درّه (خوب عوضش از دست يکي از سيريش ها راحت مي شيم)



.
14.اگه از هيچ کدوم از اين ها به نتيجه نرسيدي حتماً مشکل از خودت است بهتره بري پيشه يه روانپزشک اگه اون گفت مشکلي نداري!!! آخه... پس بد شانس هستي، برو خودت را دخيل کن به يکي از اين امازاده ها شايد حاجت بگيري(ديگه باقيش با خداست و ما هم ديگه دخالت نمي کنيم).
 

Sima

مدیر تالار مهندسی هسته ای همکار مدیر تالار زبان
مدیر تالار
کاربر ممتاز
میگما اخیرن ترشی خیلی ارزون شده:D
 

9356769

عضو جدید
ما که تا حالا شنیده بودیم دخترا میترشن..............

اشکال نداره ......... شما هم یکم با این حرفا بخندین روحیتون تضعیف نشه.............:D
 

Sima

مدیر تالار مهندسی هسته ای همکار مدیر تالار زبان
مدیر تالار
کاربر ممتاز
ما که تا حالا شنیده بودیم دخترا میترشن..............

اشکال نداره ......... شما هم یکم با این حرفا بخندین روحیتون تضعیف نشه.............:D

:biggrin::biggrin::biggrin:
 

elena_75

عضو جدید
کاربر ممتاز
خعععععععععععععلی باحال بود!مرسییییییییی
 

Mʀ Yᴀsɪɴ

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شعر پسر ترشیده

پسری با پدرش در رختخواب
درد ودل می کرد با چشمی پر آب

گفت :بابا حالم اصلا ً خوب نیست
زندگی از بهر من مطلوب نیست

گو چه خاکی را بریزم توی سر
روی دستت باد کردم ای پدر

سن من از 26 افزون شده
دل میان سینه غرق خون شده

هیچکس لیلای این مجنون نشد
همسری از بهر من مفتون نشد

غم میان سینه شد انباشته
بوی ترشی خانه را برداشته

پدرش چون حرف هایش را شنفت
خنده بر لب آمدش آهسته گفت

پسرم بخت تو هم وا می شود
غنچه ی عشقت شکوفا می شود

غصه ها را از وجودت دور کن
این همه دختر یکی را تور کن

گفت آن دم :پدر محبوب من
ای رفیق مهربان و خوب من

گفته ام با دوستانم بارها
من بدم می آید از این کارها

در خیابان یا میان کوچه ها
سر به زیر و چشم پاکم هر کجا

کی نگاهی می کنم بر دختران
مغز خر خوردم مگر چون دیگران؟

غیر از آن روزی که گشتم همسفر
با شهین و مهرخ و ایضاً سحر

با سه تا شان رفته بودیم سینما
بگذریم از ما بقیه ماجرا

یک سری ، بر گل پری عاشق شدم
او خرم کرد، وانگهی فارغ شدم

یک دو ماهی یار من بود و پرید
قلب من از عشق او خیری ندید

آزیتای حاج قلی اصغر شله
یک زمانی عاشقش گشتم بله

بعد اوهم یار من آن یاس بود
دختری زیبا و پر احساس بود

بعد از این احساسی پر ادعا
شد رفیق من کمی هم المیرا

بعد او هم عاشق مینا شدم
بعد مینا عاشق تینا شدم

بعد تینا عاشق سارا شدم
بعد سارا عاشق لعیا شدم

پدرش آمد میان حرف او
گفت ساکت شو دیگر فتنه جو

گرچه من هم در زمان بی زنی
روز و شب بودم به فکر یک زنی

لیک جز آنکه بداری مادری
دل نمی دادم به هر جور دختری

خاک عالم بر سرت، خیلی بدی
واقعا ً که پوز بابا را زدی
 

A Engineer

عضو جدید
شعر پسر ترشیده

پسری با پدرش در رختخواب
درد ودل می کرد با چشمی پر آب

گفت :بابا حالم اصلا ً خوب نیست
زندگی از بهر من مطلوب نیست

گو چه خاکی را بریزم توی سر
روی دستت باد کردم ای پدر

سن من از 26 افزون شده
دل میان سینه غرق خون شده

هیچکس لیلای این مجنون نشد
همسری از بهر من مفتون نشد

غم میان سینه شد انباشته
بوی ترشی خانه را برداشته

پدرش چون حرف هایش را شنفت
خنده بر لب آمدش آهسته گفت

پسرم بخت تو هم وا می شود
غنچه ی عشقت شکوفا می شود

غصه ها را از وجودت دور کن
این همه دختر یکی را تور کن

گفت آن دم :پدر محبوب من
ای رفیق مهربان و خوب من

گفته ام با دوستانم بارها
من بدم می آید از این کارها

در خیابان یا میان کوچه ها
سر به زیر و چشم پاکم هر کجا

کی نگاهی می کنم بر دختران
مغز خر خوردم مگر چون دیگران؟

غیر از آن روزی که گشتم همسفر
با شهین و مهرخ و ایضاً سحر

با سه تا شان رفته بودیم سینما
بگذریم از ما بقیه ماجرا

یک سری ، بر گل پری عاشق شدم
او خرم کرد، وانگهی فارغ شدم

یک دو ماهی یار من بود و پرید
قلب من از عشق او خیری ندید

آزیتای حاج قلی اصغر شله
یک زمانی عاشقش گشتم بله

بعد اوهم یار من آن یاس بود
دختری زیبا و پر احساس بود

بعد از این احساسی پر ادعا
شد رفیق من کمی هم المیرا

بعد او هم عاشق مینا شدم
بعد مینا عاشق تینا شدم

بعد تینا عاشق سارا شدم
بعد سارا عاشق لعیا شدم

پدرش آمد میان حرف او
گفت ساکت شو دیگر فتنه جو

گرچه من هم در زمان بی زنی
روز و شب بودم به فکر یک زنی

لیک جز آنکه بداری مادری
دل نمی دادم به هر جور دختری

خاک عالم بر سرت، خیلی بدی
واقعا ً که پوز بابا را زدی


شعر با احساسی بود
 

سجی

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
پسر ترشیده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟وجود نداره چون اراده کنن ده تا دخترو همزمان میگیرن:biggrin:
ولی دخترا...............................عیب نداره اینم یه جور زندگیه دیگه :cry:
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
F@tima s332 به دنبال آرزوها زنگ تفريح 6

Similar threads

بالا