بحث هفته: حراست دانشگاه
- شروع کننده موضوع Aseman Etemaad
- تاریخ شروع
خوب اينكه گفتي يعني چي؟؟؟
quote]
یعنی این جامعه ما انقدر ظرفیتشون پایینه و بی فرهنگن بعضی هاشون یعنی مثلا از هر 10 نفر 3 تا پیدا میشه که بی جنبه و ... باشن که بیچاره دختر خانم ها هر جوری و با هر سر و وضعی بیان بیرون(چه خوب و چه بد) تو دید قرار دارن ........متاسفانه واقعا
انواع حراست در دانشگاههای مختلف شهر من:
دانشگاه آزاد:ورودی خواهران و برادران به شدت مجزاست و ورودی خواهران به یک جعبه دستمال کاغذی و چند چادر (برای خواهران با مانتوی نامناسب) مجهز شده ورودی برادران هم با قیچی و آب پاش و شانه برای مرتب کردن موها .اما درست 15 قدم آنطرفتر از حراست گویی شوی لباس و آرایش برپاست.
دانشگاه سراسری: هنگام ورود دانشجویان بد حجاب با احترامات تذکرات لازمه داده میشود و دانشجو جهت اصلاح رفتار خود زیر ذره بین میرودو همه میدانند که تمامی صحیتهای خواهران و برادران فقط پیرامون مسائل علمی است.
دانشگاه پیام نور: حراست تنها با یک مساله مواجه است:کارت دانشجویی به همراه دارید یا خیر؟؟؟باقی نکات رو بی خیال هستند .ناگفته نماند که کلا حراست بی میل نیست دانشجویان کمی به سمت مد پیش روند چون هر که از در دانشگاه وارد میشه فکر میکنه که به یک بیمارستانی که همه افسردگی دارند وارد شده .
شاید نظرم طنز به نظر رسید ولی باور کنین با حقیقت فاصله ای نداره
دانشگاه آزاد:ورودی خواهران و برادران به شدت مجزاست و ورودی خواهران به یک جعبه دستمال کاغذی و چند چادر (برای خواهران با مانتوی نامناسب) مجهز شده ورودی برادران هم با قیچی و آب پاش و شانه برای مرتب کردن موها .اما درست 15 قدم آنطرفتر از حراست گویی شوی لباس و آرایش برپاست.
دانشگاه سراسری: هنگام ورود دانشجویان بد حجاب با احترامات تذکرات لازمه داده میشود و دانشجو جهت اصلاح رفتار خود زیر ذره بین میرودو همه میدانند که تمامی صحیتهای خواهران و برادران فقط پیرامون مسائل علمی است.
دانشگاه پیام نور: حراست تنها با یک مساله مواجه است:کارت دانشجویی به همراه دارید یا خیر؟؟؟باقی نکات رو بی خیال هستند .ناگفته نماند که کلا حراست بی میل نیست دانشجویان کمی به سمت مد پیش روند چون هر که از در دانشگاه وارد میشه فکر میکنه که به یک بیمارستانی که همه افسردگی دارند وارد شده .
شاید نظرم طنز به نظر رسید ولی باور کنین با حقیقت فاصله ای نداره
taravat_tree
عضو جدید
چه حراست سختگیری کنه ، چه نکنه واسه من که فرقی نمیکنه .
من واسه خودم آسه میام ، آسه میرم تا کسی شاخم نزنه !!
من واسه خودم آسه میام ، آسه میرم تا کسی شاخم نزنه !!
امیر Amir
کاربر حرفه ای
یکیشونو دیشب دیدم..سوار تاکسی شدیم پول تاکسیمو حساب کرد...
البته امور دانشجویی بید....کار دارم باهاش..
Niima
-
وقتی دوربین کار میذارن آدم حس میکنه همش یکی داره نگاش میکنه ! ( همونجوری که ارغوان جان گفتند )
اصلا مگه زندان یا طویلست که همه لحظه به لحظه تحت نظر باشن ؟
حالا یه دوربین واسه جاهای امنیتی مث سایت کامپیوتری دانشگاه مشکلی نیست . میگیم واسه جلوگیری از دزدیه
ولی دیگه توی راهروی دانشگاه چرا ؟! کسی که قرار نیست اونجا بدون لباس راه بره یا بخواد کسی رو بوس کنه یا .... . کسی هم که بخواد مخ دختر بزنه میتونه بیرون با خیال راحت بزنه! پس اینکارا چیه ؟
Niima
-
دقیقا
با اینا نباید دهن به دهن شی
وگرنه چه کارا که نمیکنن!
تعلیقی....
اخراجی موقت.....
اخراجی دائم.....
ندادن مدرک ......
و...
phalagh
مدیر بازنشسته
نه بابا کی گفته گیر میدن من که ندیدم. والا تو دانشگاه ما که دختر و پسر دو تا دوتا وایسادن به حرف زدن کسی هم کاری به کارشون نداره.من اینو قبول دارم که دانشگاه ملی به بچه هاش کمتر گیر میده البته از لحاظ پوشش اما تو همین دانشگاه ادم نمی تونه با چهار تا همکلاسی حرف بزنه اخه ............
1)همه باید خواهر برادر همدیگه باشن یا
2)اصلا چه معنی داره ادم با کسی که داداشش
یا ابجیش نیست حرف بزنه
3)......
من خودم چادر میپوشم اما اینکه بخوان الکی به کسی فرضا به خاطر رنگ لباسش گیر بدن یا حرصم در میاد.درسته که فرهنگ ما نمیخونه اما بالاخره از یه جایی باید فرهنگش جا بیفته.
یه زمانی تو شهر ما اگه یه دختر عینک آفتابی میزد همه بدشون میومد. یعنی باید از شدت نور آفتاب کور میشدی اما عینک نمیزدی.
ولی ما اهمیت نمیدادیم و کار خودمون رو میکردیم.الان دیگه کاملا فرهنگش جا افتاده و با خیال راحت عینک میزنیم.
خواهر من که میگفت دانشگاه خلیج فارس یه زمانی تو دانشکده ادبیاتش دوربین گذاشته بودن اما چون با مخالفت شدید دانشجوها روبرو شدن برشون داشتن. یعنی هنوز هم هست؟؟؟
من قبول دارم باید کنترل کنن اما اینا کنترل نمیکنن.بی دلیل گیر میدن. اگه کسی به کار ما(منظورم مای نوعی بود چه دختر چه پسر) کار نداشته باشه یا اینکه با احترام با ادم صحبت کنن مگه مرض داریم اذیت کنیم؟؟؟
البته خداییش توی دانشگاه ما تازگیا وضع فرق کرده ینی بهتر شده. نمیدونم شاید چون ما کاری به کارشون نداریم.
البته خداییش توی دانشگاه ما تازگیا وضع فرق کرده ینی بهتر شده. نمیدونم شاید چون ما کاری به کارشون نداریم.
وقتی اون خانم دختر به (البته همه نه) با شلوارک وارد دانشگاه میشه.... اینقدر آرایش میکنه که فقط یک تور عروس کم داره و فقط و فقط در دانشگاه به این فکر میکنه که یک شوهر گیرش بیاد...
وقتی اون اقا پسر (البته همه نه) با آستین رکابی میاد دانشگاه و با اون کفش های پوز سوسماریش و اون عینکش که مثل جام جلوی اتوبوس میمونه....
من خودم با چشمهای خودم دیدم که یک روز یک پسر دانشجو داشت با شیر اب دستشویی بارفیکس می رفت
اون وقت می خواهید حراست دانشگاه درباره دانشجوها چی فکر کنه؟
وقتی اون اقا پسر (البته همه نه) با آستین رکابی میاد دانشگاه و با اون کفش های پوز سوسماریش و اون عینکش که مثل جام جلوی اتوبوس میمونه....
من خودم با چشمهای خودم دیدم که یک روز یک پسر دانشجو داشت با شیر اب دستشویی بارفیکس می رفت
اون وقت می خواهید حراست دانشگاه درباره دانشجوها چی فکر کنه؟
phalagh
مدیر بازنشسته
شما راست میگید واقعا بعضی وقتا دخترا سر کلاسی دختر و پسر نشستن با چنانآرایش و لباسی وارد میشه که هر کی نشسته اونجا جای دختر خجالت میکشه.البته کاش دنبال شوهر میگشتن متاسفانه دنبال دوست پسر میگردن.وقتی اون خانم دختر به (البته همه نه) با شلوارک وارد دانشگاه میشه.... اینقدر آرایش میکنه که فقط یک تور عروس کم داره و فقط و فقط در دانشگاه به این فکر میکنه که یک شوهر گیرش بیاد...
وقتی اون اقا پسر (البته همه نه) با آستین رکابی میاد دانشگاه و با اون کفش های پوز سوسماریش و اون عینکش که مثل جام جلوی اتوبوس میمونه....
من خودم با چشمهای خودم دیدم که یک روز یک پسر دانشجو داشت با شیر اب دستشویی بارفیکس می رفت
اون وقت می خواهید حراست دانشگاه درباره دانشجوها چی فکر کنه؟
به نظر من هم خوبه که گاهی گیر بدن اما خوب باید به جا باشه. نه مثلا به نقاب افتاب گیر یا رنگ لباس.
mohammad_ss
عضو جدید
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
این مثبتا واسه شما بچه مثبتا
این مثبتا واسه شما بچه مثبتا
آرتميس.artmiss
عضو جدید
بچه ها مخم سوت كشيد واقعا تودانشگاه شما اينطوريه مثلا ميان تذكر مي دن كه با برادرت حرف نزن بد آموزي داره!
بهتره هر كي از حراست دانشگاهش مي نويسه بگه چه دانشگاهي ميره و مال كدوم شهره
چون من واقعا گيج شدم
من دانشگاه آزاد تهران جنوب مي رم ديگه اينطوريام نيست كه سالن فشنه و ... حراست كه تا حال به من گير نداده يعني من اصلا تيپ اونطوري نمي زنم كه بخواد گير بده ولي ديدم مثلا به آرايش بچه ها يا جوراب نپوشيدن گير مي دن ولي بچه ها اونقدر پررو ان كه گوش نمي كنن
ولي ديگه كميته انظباطي و... نه ديدم نه شنيدم
ولي من فكر مي كنم دولتيا خيلي راحتترن يه بار رفتم دانشگاه تهران ديدم دانشكده معماري همه با روسري و شالند ومانتو كوتاه و ... شاخ در آوردم.
سر كلاس هم كه دختر و پسر خيلي با هم رلن انگار خونه خاله است.
باور كنيد صفحات قبل رو خوندم شاخام بزرگتر شد
بهتره هر كي از حراست دانشگاهش مي نويسه بگه چه دانشگاهي ميره و مال كدوم شهره
چون من واقعا گيج شدم
من دانشگاه آزاد تهران جنوب مي رم ديگه اينطوريام نيست كه سالن فشنه و ... حراست كه تا حال به من گير نداده يعني من اصلا تيپ اونطوري نمي زنم كه بخواد گير بده ولي ديدم مثلا به آرايش بچه ها يا جوراب نپوشيدن گير مي دن ولي بچه ها اونقدر پررو ان كه گوش نمي كنن
ولي ديگه كميته انظباطي و... نه ديدم نه شنيدم
ولي من فكر مي كنم دولتيا خيلي راحتترن يه بار رفتم دانشگاه تهران ديدم دانشكده معماري همه با روسري و شالند ومانتو كوتاه و ... شاخ در آوردم.
سر كلاس هم كه دختر و پسر خيلي با هم رلن انگار خونه خاله است.
باور كنيد صفحات قبل رو خوندم شاخام بزرگتر شد
می دونم اون رودهن چه جور جاییهآقا من تو رودهن درس میخونم اصلاً حراست معنی نداره ولی خدا اون روزو نیاره که شهاب(رئیس حراسته مرتیکه لندهور) ببینه کسی رو و از تریپش خوشش نیاد.
اگه زمانیکه داره بهت میتوپه بهش یه بهونه ای بیاره کارت ساختست.
حسابی معروفه
توی چهار راه تهرانپارس که وایسی و ببینیشون .........دیگه...........
این و هستم امیر جانالبته من پسر خوبی شدم قبلا دختری نبود که از شر من راحت باشه...
باهاشو رفیق بشی کارت ندارند.مثل من
رفیق شی هیچ کاریت ندارن
به دوست و رفیقاتم کاری ندارن
کسی که همه ی کاراش درست بشه دیگه هیچ نگرانی ای نداره
درست مثل شما
نیما جان دوست ندارم توی توضیحات وارد جزئیات بشم
و گر نه حرف برای گفتن زیاده
مطمئن باش که زیاده
انقدر با اطمینان صحبت نکن
با این حرفت موافقم
میشه اینم بهش اضافه کرد که پله پله تا ملاقات خدا
یعنی به مرور زمان
اول رنگای یه کم شاد
بعد که جا افتاد "شاد شاد(البته خودت اینا رو می دونی)
مرض و که نمی دونم دوست خوب
اما شما هم با اطمینان در مورد مثبت بودن دانشجوها صحبت نکن(البته این یه توصیه"ست)
در مورد الکی گیر دادن هم به تربیت خانوادگی مربوطه
بعضیا هستن که واقعا عقده دارن
جدا" جای تاسف دارهوقتی اون خانم دختر به (البته همه نه) با شلوارک وارد دانشگاه میشه.... اینقدر آرایش میکنه که فقط یک تور عروس کم داره و فقط و فقط در دانشگاه به این فکر میکنه که یک شوهر گیرش بیاد...
وقتی اون اقا پسر (البته همه نه) با آستین رکابی میاد دانشگاه و با اون کفش های پوز سوسماریش و اون عینکش که مثل جام جلوی اتوبوس میمونه....
من خودم با چشمهای خودم دیدم که یک روز یک پسر دانشجو داشت با شیر اب دستشویی بارفیکس می رفت
اون وقت می خواهید حراست دانشگاه درباره دانشجوها چی فکر کنه؟
دوباره همون حرف قبلیم و میگم :
بعضیا این محیط فرهنگی و با خیلی جاها اشتباه گرفتن
معلوم نیست اومدن درس بخونن یا
منظورم هم دختره ...هم پسر
ولی بیشتر دخترا رو مورد خطاب قرار میدم که با اون اوضایی که بعضی هاشون میان ""هم خودشون و ................
هم حواس بقیه رو به خصوص پسرا پرت می کنن (یه واقعیته)
سلام دوست عزيز
يه نكته كه بهش توجه نكردي اينه كه ستون پنجم همه جا هستن واسه همسن من اصراري نكردم بچه ها بگن كدوم دانشگاه مي رن ولي جسته و گريخته مي دونيم كي كدوم دانشگاهه شمام ايشالا آشنا مي شي....
محمد جان ما قراره يه بحث كامل داشته باشيم نه يه سري حرف كه فقط تكرار مكرراته....
سلام
من ديروز ديگه نتونستم بيام.....ولي يه چيزي يادم افتاد خدايي بچه هاي رشته هاي هنر(مثلا گرافيك يا نقاشي يا نمايش)چه فرقي با ما دارن؟؟؟اونا هر جور دلشون مي خواد ميان دانشگاه بچه هاي نمايش كه ديگه نگو بهونه دارن كه بايد برن سر تمرين...
من ديروز ديگه نتونستم بيام.....ولي يه چيزي يادم افتاد خدايي بچه هاي رشته هاي هنر(مثلا گرافيك يا نقاشي يا نمايش)چه فرقي با ما دارن؟؟؟اونا هر جور دلشون مي خواد ميان دانشگاه بچه هاي نمايش كه ديگه نگو بهونه دارن كه بايد برن سر تمرين...
من با اين كلا مشكل دارم يعني مي گم اگه حراستياي محترم مي خوان وظيفه انجام بدن اونم به قول خودشون يه وظيفه ي فرهنگي بايد همه رو يه جور ببينن ......البته من پسر خوبی شدم قبلا دختری نبود که از شر من راحت باشه...
باهاشو رفیق بشی کارت ندارند.مثل من
اينكه مثلا من باهاشون دوستم با مانتو كوتاه بيام دانشكاه اشكال نداشته باشه بدتر بقيه رو ناراحت و حساس مي كنه .....ولي خوب تبعيض جز لاينفك زندگي ما ايرانياس.....
آره منم همينو گفتم ....اين بحث آزاده يعني وقتي مياي تو از جنبه خودت مطمئني......
اريك جان خوش اومدي.......
به هر حال محمد جان من خوشحال مي شم بحث كنيم ولي هر كس تو بيان نظراتش مختاره...
بحث آزاده ديگه
به هر حال محمد جان من خوشحال مي شم بحث كنيم ولي هر كس تو بيان نظراتش مختاره...
بحث آزاده ديگه
archi_arch
مدیر بازنشسته
داغ دلمو تازه کردی اسمان جون!
حداقل که برای ما همینطوری بود!من خودم به عینه دیدم! حتی به من چند بار تو دانشگاه خودمون خیلی الکی گیر دادن در حالی که هیچ موردی نداشتم! ولی از اون تیپ راحتتر رفتم امیرکبیر و هیچ کس هیچ کاری نداشت و این قدر ساده بود اصلا به چشم نمیومدم!!! (اینم در نظر بگیر که تو دانشگاه ما چادر اجباریه و باید با چادر بریم ولی نه تنها به مانتوت بلکه به پیرهنی که زیر مانتوتم پوشیدی گیر میدن!!!!!!!) تازه جالیبش اینجاست که تو امیر کبیر که رفتم به یکی از دخترا که مانتوی سفید پوشیده بود گیر داد و گفت کارتتو بده اونم گفت نمیدم!!! شما حق نداری کارت منو بگیری!!!!!!! من تا حالا با همین وضع اومدم و هیچ کس هم کاری نداشته! بعدم راهشو کشید رفت و اونم هر چی داد زد محل نداد!!! (ازادی رو ببین حالا من بهشون گفتم من دو ساله دارم اینطوری میام هیچ کس هیچی نگفته حالا گیر میدین ؟؟؟ میگه از الان اینطوریه و ... خلاصه یه کم یبشتر باهاشون بحث کنی مستقیم ----->> دفتر حراست و تشکلیل پرونده!!!!!)
ببینم حالا این اعتصاب که گفتی یعنی چی؟!!!!
ما همچین لغتی تو فرهنگ لغات دانشجوییمون نداشتیم!!!!
ولی چیزی که من تو این دوران تحصیلم تو خوابگاه و دانشگاه دیدم این بود که حراست به تنها کسایی که کاری نداره و نمیتونه بهشون کار داشه باشه!!! همون کسایین که واقعا باید بهشون گیر داد و باعث همه ی اینها شدن.(گرچه خود حراستیها هم دست کمی ازشون ندارن و همه ی اینها اداهه ولی خوب .... ) من خیلی هارو دیدم که چندین و چند بار رفتن کمیته انضباطی و هیچ کس امیدی برای برگشتشون نداشت ولی اینقدر با همون کاراشون تو دانشگاه و همون حراست و ... دوست و رفیق داشتن که براشون درست میکردن و مساله حل میشد!!! در واقع گاهی کمیته انضباتی یه برنامه ی تشریفاتی بود فقط واسه اینکه ابروشون نره!!!
درباره ی پوشش چادر که هیچی هیچ کس نمیتونه کاری کنه همه اش بستگی به خود شخصو فرهنگ و تربیت خانوادگیش داره خیلی از همکلاسی های من خیلی راحت میتونم بگم ارایش عروس داشت و هیچ کس کاری بهش نداشت ! یه ساعت قبل از اینکه کلاسها شروع شه میومد دانشگاه وقتی که زیاد به کسی کاری ندارن ولی بعدش میرفت تو دستشویی ارایش باقیمونده رو تکمیل میکرد.یا یه مانتوی بلند روی ماتوی کوتاه که چه عرض کنم پیرهنش میپوشید و تو دستشویی عوض میکرد! یا یه عینک فوتو کرومیک به چشمش میزد که تو افتاب ارایش چشماش معلوم نشه! و .... خلاصه اینکه کسی که بخواد کاری کنه میکنه اینها همه اش الکیه...
دقیقا!!!!!!!!دانشگاه ملی (دولتی) از آزاد راحت ترند
حداقل که برای ما همینطوری بود!من خودم به عینه دیدم! حتی به من چند بار تو دانشگاه خودمون خیلی الکی گیر دادن در حالی که هیچ موردی نداشتم! ولی از اون تیپ راحتتر رفتم امیرکبیر و هیچ کس هیچ کاری نداشت و این قدر ساده بود اصلا به چشم نمیومدم!!! (اینم در نظر بگیر که تو دانشگاه ما چادر اجباریه و باید با چادر بریم ولی نه تنها به مانتوت بلکه به پیرهنی که زیر مانتوتم پوشیدی گیر میدن!!!!!!!) تازه جالیبش اینجاست که تو امیر کبیر که رفتم به یکی از دخترا که مانتوی سفید پوشیده بود گیر داد و گفت کارتتو بده اونم گفت نمیدم!!! شما حق نداری کارت منو بگیری!!!!!!!
من تا حالا با همین وضع اومدم و هیچ کس هم کاری نداشته! بعدم راهشو کشید رفت و اونم هر چی داد زد محل نداد!!! (ازادی رو ببین حالا من بهشون گفتم من دو ساله دارم اینطوری میام هیچ کس هیچی نگفته حالا گیر میدین ؟؟؟ میگه از الان اینطوریه و ... خلاصه یه کم یبشتر باهاشون بحث کنی مستقیم ----->> دفتر حراست و تشکلیل پرونده!!!!!)ازادتر نیستن ولی تعداد دانشجوهاش که تیپهاشون فشنه خیلی بیشتره و این بتعث میشه فکر کنین اونها راحتترن.ولی این ربطی به دانشگاه نداره و کاملا شخصیه.مهم اینه که اگه همون ادمها برن تو دانشگاه سراسری کسی کاری به کارشون نداره.به نظر من هم دانشگاه آزادیها خیلی آزادترند.
درسته ولی بعضی شهرها به زور خودشونو مذهبی میدونن! والا به خدا تو کلاس خود ما فشنترینها و خلاف ترین بچه هامون مال همون شهر بودن ولی تو کل شهر به دانشجوهای شهرهای دیگه که خیلی ساده تر بودن گیر میدادن و متلک میگفتن که شما اومدین باعث شدین شهر ما اینطوری بشه!!!!!!!!
دقیقا! امان از جاسوسهای دوست نما!!!
اینکه خیلی عادیه!
شایدم دفتر بسیج!!!!!(فکر کنم این احتمالش بیشتر باشه!!!!)عزیزم اون جایی که اونا ترم اول وایستاده بودند دفتر کمیته انضباتی نبوده.یا جهاد دانشگاهی بود یا دفتر کارآفرینی!!!
دقیقا برای ما هم همینه.حتی به زن و شوهرا هم میگن با هم اینطوری راه نرین بداموزی داره چون همه که نمیدونن شما زن و شوهرین!!!!!!!!!
چه جالب! باز خوبه واسه شما برای چک کردنتون که با کی چندبار حرف زدین و از کی جزوه گرفتین و به کی جزوه دادین استفاده نمیکنن!!!
ببینم حالا این اعتصاب که گفتی یعنی چی؟!!!!
ما همچین لغتی تو فرهنگ لغات دانشجوییمون نداشتیم!!!!
ولی چیزی که من تو این دوران تحصیلم تو خوابگاه و دانشگاه دیدم این بود که حراست به تنها کسایی که کاری نداره و نمیتونه بهشون کار داشه باشه!!! همون کسایین که واقعا باید بهشون گیر داد و باعث همه ی اینها شدن.(گرچه خود حراستیها هم دست کمی ازشون ندارن و همه ی اینها اداهه ولی خوب .... ) من خیلی هارو دیدم که چندین و چند بار رفتن کمیته انضباطی و هیچ کس امیدی برای برگشتشون نداشت ولی اینقدر با همون کاراشون تو دانشگاه و همون حراست و ... دوست و رفیق داشتن که براشون درست میکردن و مساله حل میشد!!! در واقع گاهی کمیته انضباتی یه برنامه ی تشریفاتی بود فقط واسه اینکه ابروشون نره!!!
درباره ی پوشش چادر که هیچی هیچ کس نمیتونه کاری کنه همه اش بستگی به خود شخصو فرهنگ و تربیت خانوادگیش داره خیلی از همکلاسی های من خیلی راحت میتونم بگم ارایش عروس داشت و هیچ کس کاری بهش نداشت ! یه ساعت قبل از اینکه کلاسها شروع شه میومد دانشگاه وقتی که زیاد به کسی کاری ندارن ولی بعدش میرفت تو دستشویی ارایش باقیمونده رو تکمیل میکرد.یا یه مانتوی بلند روی ماتوی کوتاه که چه عرض کنم پیرهنش میپوشید و تو دستشویی عوض میکرد! یا یه عینک فوتو کرومیک به چشمش میزد که تو افتاب ارایش چشماش معلوم نشه! و .... خلاصه اینکه کسی که بخواد کاری کنه میکنه اینها همه اش الکیه...
درسته که دانشگاه یه محیط فرهنگیه و دانشجوها سطح فرهنگیشون نسبتا بالاست ام چون همه جا ادمای بی جنبه هستن بنابراین وجود حراست تا حدی لازمه...اما این حراست باید بیاد به کسایی گیر بده که واقعا زننده هستند
نه اینکه اونقدر به چیزای الکی گیر بدن که ازادی دانشجو رو ازش بگیرن..و دانشجویی که واقعا اومده درس بخونه از اومدن به دانشگاه پشیمون بشه....
نه اینکه اونقدر به چیزای الکی گیر بدن که ازادی دانشجو رو ازش بگیرن..و دانشجویی که واقعا اومده درس بخونه از اومدن به دانشگاه پشیمون بشه....
آرچي جون
از اينكه تو بحث شركت كردي ممنون.....
واقعا راست مي گي ديروز من ديدم يكي با مانتو كوتاه اومده با ناخوناي مانيكور شده با حراست دست مي ده مي ره تو چشام شده بود شيش تا......
از اينكه تو بحث شركت كردي ممنون.....
واقعا راست مي گي ديروز من ديدم يكي با مانتو كوتاه اومده با ناخوناي مانيكور شده با حراست دست مي ده مي ره تو چشام شده بود شيش تا......
يه خاطره بگم ترم اول دانشگاه ما كلاس فيزيك داشتيم با يه آقاي دكتر خيلي خشن!!تو آنتراك بوديم كه بچه ها شروع كردن به گذاشتن موزيكاي بندري وسط راهرو دانشگاه هم خيلي خلوت بود يه رفيق ما مسخره بازيش گل كرد داشت ميومد پيش ما رقص كنان اومد طرف ما يه يارويي هم دست دور كمرش انداخته بود داشت قر ميداد ميومد تا رسيد جلو ما بيسيمش رو در آورد رفيق من يهو كفش بريد كارت دانشجوييشو گرفت ما گفتيم بابا يه اهنگ گذاشته ديگه رفت از استاد پرسيد اينا دنشجو هاي شما هستن استادم كه دل خوشي از پسرا نداشت گفت اقا من از خدامه كه پسرا تو كلاس نباشن اون يارو هم بدتر گير داد از اونجايي كه من بابام ماموره با كلي داد و فرياد و تهديد كارت رفيقم رو از يارو گرفتم بعدم همه رفتيم سر كلاس كلي با استاد بحث كرديم كه مارو آدم حساب نكرده بود ولي كلي اون شب خنديديم سر اين ماجرا هنوزم اون پسرو رو هر كي مي بينه بهش مي خنده!!!
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
بحث آزاد هفته | گفتگوی آزاد | 33 | |
|
|
بحث آزاد هفته | گفتگوی آزاد | 45 | |
|
|
بحث هفته:سینمای ایران | گفتگوی آزاد | 49 | |
|
|
بحث آزاد هفته | گفتگوی آزاد | 76 | |
|
ایسنا: امار دقیق و مو به موی بیکاری + نموار + رقم. بحث و گفتگو | گفتگوی آزاد | 13 |
Similar threads
-
-
-
-
-
ایسنا: امار دقیق و مو به موی بیکاری + نموار + رقم. بحث و گفتگو
- شروع شده توسط electro-esmoke
- پاسخ ها: 13