thesunnrise
عضو جدید
این نیز می تواند سوال مهمی باشد جهت پاسخگویی به اینکه به کدامیک بشتر نزدیک هستیم. تاهل یا تجرد؟
می گویند ازدواج مثل یک قلعه می ماند. کسانیکه ازدواج می کنند، داخل قلعه شده و دیگر نمی توانند بیرون بیایند. آنهایی نیزکه بیرون قلعه اند سراپا مشتاقند که خبر از داخل قلعه یابند. کسی اجازه خروج از قلعه را ندارد. لذا بیرونیها در تلاش که داخل شوند غافل از اینکه درونیها در پی راهی برای فرار از قلعه می گردند و چون راهی نمی یابند مرتبا همه را تشویق به داخل شدن می نمایند.
به نظر بنده آزادیهایی که در دوران مجردی وجود دارد فقط یک نوع برداشت عمومی است و نمی توان به آن آزادی مطلق گفت. آزادی هایی از قبیل:
1-نداشتن مسئولیت زندگی و بالطبع رها شدن از مشکلات ناشی از آن. مسلما از این بابت ممکن است احساس آزادی و راحتی به انسان دست بدهد.
2-احساس آزادی در برقرار کردن رابطه با هر شخص دلخواه در هر زمان و مکان دلخواه.
3-داشتن مالکیت مطلق بر زمان زندگی خود و رهایی از صرف زمان بخاطر همسر و متعاقبا روابط خانوادگی پیش آمده از ازدواج.
موارد بالا همگی فقط یک روی سکه هستند....
1- گویند هر روز مسئولیتهای خود را بیشتر کن و با سعی و تلاشی مضاعف به انجام آنها همت گمار. زیرا تنها راه پیشرفتی که همگان طی نموده اند همین بوده است. بررسی ها نشان از موفقیت نود درصدی انسانهایی دارد که همگی نمرده صد از کانون خانواده گرفته اند. پذیرش مسئولیت اداره یک خانواده استارت پذیرش مسولیتهای دیگر می باشد.
2-اینکه شما آزادانه می توانید با هر شخص دلخواهی رابطه برقرار نمائید، می تواند مثبت باشد یا اینکه منفی. بالاخره تمام انسانهای روی زمین در زندگی خود به دنبال آرامش می گردند. آرامشی به تعبیر شخصی خود. حتی کسانیکه به دنبال هیجان می روند و خواستار یک زندگی هیجانی اند نیز نهایتا پس از رسیدن به مقصود از اینکه توانسته اند اینگونه بزییند، احساس آرامش پیدا می کنند. لذا شما با عوض کردن کیس های انتخابی خود ممکن است در کوتاه مدت فقط از لحاظ ***ی ارضاء شوید( نظر دانشمندان مخالف متنوع بودن شریک ***ی است زیرا *** با احساس معنا پیدا می کند). پس یا مجبور خواهید بود احساس داشته باشید و بی تفاوت از ندای قلبتان نباشید یا اینکه تبدیل به انسانی عاری از هرگونه حس شوید. در هر دو حالت شما استهلاکی بیشتر از تاهل خواهید پرداخت زیرا چنانچه به قلبتان توجه نمایید متعاقبا مرتبا باید احساسات خود را به همراه کیس های متفاوت دستخوش تغییر قرار دهید و در واقع در هر مورد از صفر شروع کنید که خود یک پروسه کاملا زمانبر و انرژی گیر است. اگر چنانچه بی توجه به احساس خود باشید مسلما خطرناکتر خواهد بود زیرا شما راه نزدیک شده به خلق و خودی یک ربات یا انسان قصی القلب را برگزیده اید که خود مشکلات اجتماعی خواصی را در پی خواهد داشت.
3-اینکه به خاطر تاهل خود مجبور خواهید بود مقداری از زمان شخصیتان را برای همسرتان و روابط خانوادگیتان قرار دهید به دلایل زیر ضروری است زیرا در قسمت اول(همسر) شما برای پاسخ گفتن به خواسته های قلبی و نیازهایتان زمان مصرف می کنید. قسمت دوم نیز در واقع تبدیل به قسمتی از حرکت و تلاشی که شما در جامعه جهت کسب اعتبار، مقبولیت و وجاهت قانونی خود انجام می دهید، می شود. در واقع حس مفیدبودن،اهمیت داشتن و ارزشمند بودن خود را ارضاء می کنید. هرچند که میزان این زمان کاملا یک امر شخصی است که از هر فردی به فرد دیگر متفاوت است اما از یک حداقلی نمی تواند پایین تر بیاید.
بحث مفصل و طولانی است که نیاز یه کمک شما عزیزان با ابراز نظرات خود می باشد.
البته قابل ذکر است که همه موارد بالا نیاز به داشتن درصدی از خرشانسی می باشد که شما صاحب همسری مناسب شوید و الا قلعه شدیدا استعداد تبدیل شدن به زندان را دارا می باشد.
می گویند ازدواج مثل یک قلعه می ماند. کسانیکه ازدواج می کنند، داخل قلعه شده و دیگر نمی توانند بیرون بیایند. آنهایی نیزکه بیرون قلعه اند سراپا مشتاقند که خبر از داخل قلعه یابند. کسی اجازه خروج از قلعه را ندارد. لذا بیرونیها در تلاش که داخل شوند غافل از اینکه درونیها در پی راهی برای فرار از قلعه می گردند و چون راهی نمی یابند مرتبا همه را تشویق به داخل شدن می نمایند.
به نظر بنده آزادیهایی که در دوران مجردی وجود دارد فقط یک نوع برداشت عمومی است و نمی توان به آن آزادی مطلق گفت. آزادی هایی از قبیل:
1-نداشتن مسئولیت زندگی و بالطبع رها شدن از مشکلات ناشی از آن. مسلما از این بابت ممکن است احساس آزادی و راحتی به انسان دست بدهد.
2-احساس آزادی در برقرار کردن رابطه با هر شخص دلخواه در هر زمان و مکان دلخواه.
3-داشتن مالکیت مطلق بر زمان زندگی خود و رهایی از صرف زمان بخاطر همسر و متعاقبا روابط خانوادگی پیش آمده از ازدواج.
موارد بالا همگی فقط یک روی سکه هستند....
1- گویند هر روز مسئولیتهای خود را بیشتر کن و با سعی و تلاشی مضاعف به انجام آنها همت گمار. زیرا تنها راه پیشرفتی که همگان طی نموده اند همین بوده است. بررسی ها نشان از موفقیت نود درصدی انسانهایی دارد که همگی نمرده صد از کانون خانواده گرفته اند. پذیرش مسئولیت اداره یک خانواده استارت پذیرش مسولیتهای دیگر می باشد.
2-اینکه شما آزادانه می توانید با هر شخص دلخواهی رابطه برقرار نمائید، می تواند مثبت باشد یا اینکه منفی. بالاخره تمام انسانهای روی زمین در زندگی خود به دنبال آرامش می گردند. آرامشی به تعبیر شخصی خود. حتی کسانیکه به دنبال هیجان می روند و خواستار یک زندگی هیجانی اند نیز نهایتا پس از رسیدن به مقصود از اینکه توانسته اند اینگونه بزییند، احساس آرامش پیدا می کنند. لذا شما با عوض کردن کیس های انتخابی خود ممکن است در کوتاه مدت فقط از لحاظ ***ی ارضاء شوید( نظر دانشمندان مخالف متنوع بودن شریک ***ی است زیرا *** با احساس معنا پیدا می کند). پس یا مجبور خواهید بود احساس داشته باشید و بی تفاوت از ندای قلبتان نباشید یا اینکه تبدیل به انسانی عاری از هرگونه حس شوید. در هر دو حالت شما استهلاکی بیشتر از تاهل خواهید پرداخت زیرا چنانچه به قلبتان توجه نمایید متعاقبا مرتبا باید احساسات خود را به همراه کیس های متفاوت دستخوش تغییر قرار دهید و در واقع در هر مورد از صفر شروع کنید که خود یک پروسه کاملا زمانبر و انرژی گیر است. اگر چنانچه بی توجه به احساس خود باشید مسلما خطرناکتر خواهد بود زیرا شما راه نزدیک شده به خلق و خودی یک ربات یا انسان قصی القلب را برگزیده اید که خود مشکلات اجتماعی خواصی را در پی خواهد داشت.
3-اینکه به خاطر تاهل خود مجبور خواهید بود مقداری از زمان شخصیتان را برای همسرتان و روابط خانوادگیتان قرار دهید به دلایل زیر ضروری است زیرا در قسمت اول(همسر) شما برای پاسخ گفتن به خواسته های قلبی و نیازهایتان زمان مصرف می کنید. قسمت دوم نیز در واقع تبدیل به قسمتی از حرکت و تلاشی که شما در جامعه جهت کسب اعتبار، مقبولیت و وجاهت قانونی خود انجام می دهید، می شود. در واقع حس مفیدبودن،اهمیت داشتن و ارزشمند بودن خود را ارضاء می کنید. هرچند که میزان این زمان کاملا یک امر شخصی است که از هر فردی به فرد دیگر متفاوت است اما از یک حداقلی نمی تواند پایین تر بیاید.
بحث مفصل و طولانی است که نیاز یه کمک شما عزیزان با ابراز نظرات خود می باشد.
البته قابل ذکر است که همه موارد بالا نیاز به داشتن درصدی از خرشانسی می باشد که شما صاحب همسری مناسب شوید و الا قلعه شدیدا استعداد تبدیل شدن به زندان را دارا می باشد.
آخرین ویرایش:
