سلام
دوستانی که مشتاق شرکت در کار طراحی هستند قبل از هر چیز باید تقسیم کار و گروه بندی را بین خودشان انجام دهند.مرحله استارت این کار مربوط به گروه پیشرانه و موتور است.اولین کار یافتن موتور قابل دسترسی و قیمت تمام شده ان است.پس از مشخص شدن مختصات و مشخصات موتور تعیین مواد برای طراحی و ساخت(الومینیوم2025-6065 و..)ویا کامپوزیت؟ و یا دیگر مواد میباشد.بدون شک یک و یا چند نفر باید مسئولیت محاسبه هزینه های ساخت و تولید را عهده دار باشند.دنیای ما دنیای سرمایه داری است و هر کاری نیاز به توجیه اقتصادی دارد اگر طرح شما برای مثال بیش از دو برابر قیمت مشابه ان در کشورهای دیگر باشد این طرح قبل
شروع تمام شده تلقی میشود.پس از انتخاب مواد و موتور است که گروه ایرودینامیک میتواندکار خود را برای محاسبات اولیه ایرودینامیکی مثل ضرایب پسا و انتخاب ایرفویل و ...شروع کند پس از اتمام این محاسبات و مشخص شدن طرح کلی و ابعاد اولین تستهای مجازی را برای بهنیه سازی و دوره ای نسبتا طولانی از ازمون و خطا و ایتراسیون اغاز میشود .پس از پایان و اتمام کارهای اصلی گروه ایرودینامیک و قسما هماهنگ با این گروه بخش جیگ و فیکسچیر میبایستی کار خود را شروع کنند.
.همزمان تستهای تونل باد نیز باید پیگیری شود تا تصحیح های نهایی را بتوان روی طرح اعمال کرد.البته پس از مشخص شدن طرح اصلی بال و بدنه گروه مسئول سطوح
کنترل بایستی قبل از جیگ و فیکسچیر کار خود را تمام کرده باشند تمامی اتصالات و جک ها و کلا قسمتهای مکانیکی میبایستی طراحی و تست شده باشند.
گروه اویونیک نیز میبایستی پیش از اغاز طرحهای اصلی خود را اماده سازد.همچنین بخش مسئول مواد نیز باید گزارشات مربوط به مقاومت مصالح و خستگی مواد و ضریب ایمنی را مشخص کرده باشند.البته اینها خیلی خیلی کلی بود تا حداقل دورنمایی از این کار داشته باشید.برای مثال طراحی بال و نیز ساختار داخلی ان مانند
اسپار و یا ایرفویل میبایستی هماهنگ با گروه ساخت باشد اگر شما خمیدگی و کمبرهایی را که امکان فورجینگ و ماشینکاری و ...نداشته باشد و یا ماشین الات ساخت دارای چنین حساسیتی نباشند تنها مقادیر بزرگی پول و زمان و انرژی را بهدر داده میشوید.هر قطعه کوچک و بزرگ از پیچ گرفته تا موتور و اتصالات باید بمحض طراحی
با بخش بودجه هماهنگ شود و هزینه تولید و یا خرید ان محاسبه و درج گردد.شاید در طول کار بیش ازیکصد بار نیاز به تغییر پارامترها و یا محاسبات و حتی قطعات تولید شده باشد.فکر میکنم انتخاب هواپیمای یک موتوره ملخ دار سمپاشی و یا یک موتوره دو نفره اموزشی انتخاب خوبی برای این کار باشد.چون هم از نظر مالی امکان یافتن اسپانسر وجود دارد و هم بازاری برای احیانا تولید و فروش ان. خلاصه کلام این کاری جدی و نیازمند دیسیپلین و مدیریتی متمرکز است.حتم دارم با کمی کار و کوشش میتوانید گامهای
بزرگی در اینکار بردارید.
با ارزوی موفقیت
دوستانی که مشتاق شرکت در کار طراحی هستند قبل از هر چیز باید تقسیم کار و گروه بندی را بین خودشان انجام دهند.مرحله استارت این کار مربوط به گروه پیشرانه و موتور است.اولین کار یافتن موتور قابل دسترسی و قیمت تمام شده ان است.پس از مشخص شدن مختصات و مشخصات موتور تعیین مواد برای طراحی و ساخت(الومینیوم2025-6065 و..)ویا کامپوزیت؟ و یا دیگر مواد میباشد.بدون شک یک و یا چند نفر باید مسئولیت محاسبه هزینه های ساخت و تولید را عهده دار باشند.دنیای ما دنیای سرمایه داری است و هر کاری نیاز به توجیه اقتصادی دارد اگر طرح شما برای مثال بیش از دو برابر قیمت مشابه ان در کشورهای دیگر باشد این طرح قبل
شروع تمام شده تلقی میشود.پس از انتخاب مواد و موتور است که گروه ایرودینامیک میتواندکار خود را برای محاسبات اولیه ایرودینامیکی مثل ضرایب پسا و انتخاب ایرفویل و ...شروع کند پس از اتمام این محاسبات و مشخص شدن طرح کلی و ابعاد اولین تستهای مجازی را برای بهنیه سازی و دوره ای نسبتا طولانی از ازمون و خطا و ایتراسیون اغاز میشود .پس از پایان و اتمام کارهای اصلی گروه ایرودینامیک و قسما هماهنگ با این گروه بخش جیگ و فیکسچیر میبایستی کار خود را شروع کنند.
.همزمان تستهای تونل باد نیز باید پیگیری شود تا تصحیح های نهایی را بتوان روی طرح اعمال کرد.البته پس از مشخص شدن طرح اصلی بال و بدنه گروه مسئول سطوح
کنترل بایستی قبل از جیگ و فیکسچیر کار خود را تمام کرده باشند تمامی اتصالات و جک ها و کلا قسمتهای مکانیکی میبایستی طراحی و تست شده باشند.
گروه اویونیک نیز میبایستی پیش از اغاز طرحهای اصلی خود را اماده سازد.همچنین بخش مسئول مواد نیز باید گزارشات مربوط به مقاومت مصالح و خستگی مواد و ضریب ایمنی را مشخص کرده باشند.البته اینها خیلی خیلی کلی بود تا حداقل دورنمایی از این کار داشته باشید.برای مثال طراحی بال و نیز ساختار داخلی ان مانند
اسپار و یا ایرفویل میبایستی هماهنگ با گروه ساخت باشد اگر شما خمیدگی و کمبرهایی را که امکان فورجینگ و ماشینکاری و ...نداشته باشد و یا ماشین الات ساخت دارای چنین حساسیتی نباشند تنها مقادیر بزرگی پول و زمان و انرژی را بهدر داده میشوید.هر قطعه کوچک و بزرگ از پیچ گرفته تا موتور و اتصالات باید بمحض طراحی
با بخش بودجه هماهنگ شود و هزینه تولید و یا خرید ان محاسبه و درج گردد.شاید در طول کار بیش ازیکصد بار نیاز به تغییر پارامترها و یا محاسبات و حتی قطعات تولید شده باشد.فکر میکنم انتخاب هواپیمای یک موتوره ملخ دار سمپاشی و یا یک موتوره دو نفره اموزشی انتخاب خوبی برای این کار باشد.چون هم از نظر مالی امکان یافتن اسپانسر وجود دارد و هم بازاری برای احیانا تولید و فروش ان. خلاصه کلام این کاری جدی و نیازمند دیسیپلین و مدیریتی متمرکز است.حتم دارم با کمی کار و کوشش میتوانید گامهای
بزرگی در اینکار بردارید.
با ارزوی موفقیت
آخرین ویرایش: