اوهوم
امان از دست توو
اوهوم
امان از دست توو
به کی میخوای پناه ببری؟؟؟زندونی هستی فههلا:دی
وا اینجوری با اذیت کردنم![]()
کمک کمک یکی به من کمک کنه
میشینم باهاش دردودل میکنم........
فکر نکنم باهاش تو اون اسانسور بسازم...دعوامون میشه سری![]()
پامو میذارم روپاش:دی
6.اصلا بهش توجه نمیکنمو پشتمو بهش میکنمنمیدونم
اگه حوصله داشته باشم:7.واسش جوک تعریف میکنم بخندیم
اگه حوصله نداشته باشم:9.بهش اختار میدم که پاشو از گیلیمش فراتر نبره![]()
باهاش نون بیار کباب ببر بازی میکردم
انقدر لوپشو میکشم انفدر گازش میگیرم تا بدون اجازه بزرگترش نیاد تو اسانسور
نکن این کاراروووو زشششته من آواتارم بچس:دی
خدااون روزونیارهباور کن......
خدااون روزونیاره
ازخدام نیس...دیوونم مگهاز خداتم باشه...تو همون خونتون بشین بیرون نیا..جیزه..
ازخدام نیس...دیوونم مگه![]()
اخی....یه چیزیت میشه ها...بیخیال....
وووی یا خدا باهاش یجا گیر بیفتم؟؟خدا به داد برسه:دی![]()
با همتون قهرم..اگه گیر بیوفتم باهاتون یه جا رومو میکنم به دیوار![]()
7.واسش جوک تعریف میکنم بخندیم![]()
بهش میگم تقصیر اونه گیر کردیم بعد میزنمش
وای من باید با این تو یه آسانسور باشم؟![]()