من نه میتونم بگم بده نه میتونم بگم خوبه.یه مثال میزنم
الان یه دختری رو در نظر بگیر داره تو جامعه زندگیشو میکنه حالا یه دفعه یه خواستگار پیداش میشه این وسط بابائه میگه من میگم تو باید با کی ازدواج کنی و عشق این وسط هیچ کارست.خب این الان تو جامعه ما کاملا ضد ارزش و بر خلاف روابط انسانی هست
ولی در نظر بگیر قرن 18 میلادی هست و دختره می خواد ازدواج کنه.اینجا تصمیم گیری پدر بسیار مهم هست چرا؟چون کلا یه دختر و یه زمین کشاورزی بیشتر نداره.باید خیالش راحت باشه که وقتی دختره ازدواج میکنه یا پسرش تو اخر عمری یکی باشه که به زمینشون برسه و از نون خوردن نیفته
کلا عقاید و ارزش ها متفاوت و بر اساس شرایط همون قدر اون عقیده پدر دو قرن پیش درسته که عقیده ضد ارزش بودن خواسته پدر امروزی درسته.
الانم همینه یکی با شرایط محاطی و محیطی که داره حفظ حجاب همون قدر واجب و مهمه که طرف با شرایط دیگه میتونه کاملا عقاید ضد این فرد داشته باشه کسی میتونه مسلمون باشه ولی معتقد باشه نه حجاب لزومی به حفظش نیست (کاری ندارم مسلمونی واقعی چی هست فقط نظر فرد رو گفتم)یا برعکس
دنیای منو شما(نوعی) خیلی راحت میتونه هم پوشانی نداشته باشه یعنی طوری که یک مثلا ملاصدرا حرف ریچارد ررتی رو درک نکن چون پایه های فکریشون متفاوته
مسئله مهم اینه که اولا باید ببینیم گفتمان غالب کدومه و اینکه ایا من این حق رو دارم دیگرانو میجبور به بی حجابی (مثل رضا خان)و یا حجاب بکنم یا نه.چیزی که اهمیت داره حق ازادی و حقوق اولیه هر انسانی هست که باید رعایت بشه و در دنیای امروز ضد ارزش همینه :نقض حقوق انسانی
تعریف غالب حقوق انسانی هم امروزه مشخص شده حالا اینکه دیگران با تبلیغ تونستن نظرشونو به مردم ما دیکته کنن یا اصلا اینکه ایا گفتمان ما قدرتی برای ارز اندام از لحاظ فکری داره یه چیز دیگست