اگر به گذشته برگردی در صحرای کربلا جزو کدام دسته بودی؟

اگر به گذشته برگردی در صحرای کربلا جزو کدام دسته بودی؟


  • مجموع رای دهندگان
    41
  • نظرسنجی بسته .

magnet

عضو جدید
متاسفانه چون نتونستم تو سایت اپلود کنم لینک عکسا رو توی مدیا فایر گذاشتم(اندیشمندان بیاندیشند):

http://www.mediafire.com/?i3w88n9b5wasf55


مهندس ، دهنتو باز نکرده از همینجام فهمیدم چی میخوای بگی .
این حدیث اولی ایشون مشهورند به حدیث فیس بوکی و مال سه سال پیشه و ایشون کمی از جامعه عقبند . همون موقع بحد کافی بحث و بررسی شد.
حدیف فوق اولاً از سندیت مشکل داره ، ثانیاً در ترجمه اش قبل و بعدش در نظر گرفته نشده است (به فروم های مذهبی مراجعه کنید یا بپرسین تا هدایتتون کنم به اونجا)

فقط در بی سوادی اون فردی که شما از اونجا کپی پیست کردین همین بس که :

داخل متن عربی کتاب آمده است: "قال سمعت اباعبدالله" . یعنی " گفت شنیدم از اباعبدالله "، کسانی که اندک آشنایی با روایات داشته باشد، می‌دانند که مراد از «اباعبدالله» در روایات به صورت مطلق، امام صادق(علیه السلام) است، نه امام حسین(علیه السلام). پس اول اینکه این حدیث از امام حسین (علیه السلام) نیست، اما زیر متن نقل شده در فیس بوک، با فونت نزدیک به متن نوشته‌اند: "حسین ابن علی، امام سوم شیعیان".

تو خود حدیث مفصل بخوان از ...


پيامبر اكرم(ص) فرموده‏ اند: «اگر حديثى از من براى شما روايت شد، آن را بر قرآن عرضه كنيد، آنگاه آنچه را كه موافق كتاب خدا و سنت من است قبول و آنچه را كه مخالف كتاب خدا و سنت من است ردّ كنيد».


روايتي كه به تصور نويسندگان ضد دين، از امام حسين(ع) نقل شده ـ به فرض هم كه بپذيريم از آن حضرت بوده است ـ چون مخالف قرآن است، مورد پذيرش نيست. نكته ديگر در همين رابطه اين كه بايد توجه داشت امام حسين(ع) در سال چهارم هجری متولد شده است و ری در سال هجدهم هجري فتح شده است؛ یعنی سن امام حسین(ع) در آن زمان 14 سال بوده است. بنابراين آن حضرت در اين زمان در سنين پايين بوده و خلافت هم در دست عمر يا عثمان قرار داشته است. حال اين سؤال مطرح است كه امام حسين(ع) در اين زمان چه جايگاهي در لشکر داشته كه به فرماندار ري نامه نوشته است؛ ‌در حالي‏كه پدرش از طرف حکومت وقت، طرد و خانه‏ نشين شده بود؟ اين مطلب از همان ضرب‏ المثل قديمي حكايت دارد كه مي‏گويد: ‏«دروغگو کم‏ حافظه است».
 

ahad_judo

اخراجی موقت


مهندس ، دهنتو باز نکرده از همینجام فهمیدم چی میخوای بگی .
این حدیث اولی ایشون مشهورند به حدیث فیس بوکی و مال سه سال پیشه و ایشون کمی از جامعه عقبند . همون موقع بحد کافی بحث و بررسی شد.
حدیف فوق اولاً از سندیت مشکل داره ، ثانیاً در ترجمه اش قبل و بعدش در نظر گرفته نشده است (به فروم های مذهبی مراجعه کنید یا بپرسین تا هدایتتون کنم به اونجا)

پيامبر اكرم(ص) فرموده‏ اند: «اگر حديثى از من براى شما روايت شد، آن را بر قرآن عرضه كنيد، آنگاه آنچه را كه موافق كتاب خدا و سنت من است قبول و آنچه را كه مخالف كتاب خدا و سنت من است ردّ كنيد».


روايتي كه به تصور نويسندگان ضد دين، از امام حسين(ع) نقل شده ـ به فرض هم كه بپذيريم از آن حضرت بوده است ـ چون مخالف قرآن است، مورد پذيرش نيست. نكته ديگر در همين رابطه اين كه بايد توجه داشت امام حسين(ع) در سال چهارم هجری متولد شده است و ری در سال هجدهم هجري فتح شده است؛ یعنی سن امام حسین(ع) در آن زمان 14 سال بوده است. بنابراين آن حضرت در اين زمان در سنين پايين بوده و خلافت هم در دست عمر يا عثمان قرار داشته است. حال اين سؤال مطرح است كه امام حسين(ع) در اين زمان چه جايگاهي در لشکر داشته كه به فرماندار ري نامه نوشته است؛ ‌در حالي‏كه پدرش از طرف حکومت وقت، طرد و خانه‏ نشين شده بود؟ اين مطلب از همان ضرب‏ المثل قديمي حكايت دارد كه مي‏گويد: ‏«دروغگو کم‏ حافظه است».
اگر شما تاریخ طبری رو قبول ندارین منم منبع شما رو قبول ندارم.
بعدشم یه کم آرومتر با هم صحبت کنیم همسایه ها رو بیدار نکنیم یه وقت.
اگر ازادانه میتونم حرفمو بزنم خواستم بگم هدف امام حسین از لشکرکشی چه بوده است؟
بریم جلو دوست عزیز؟
 

magnet

عضو جدید
اگر شما تاریخ طبری رو قبول ندارین منم منبع شما رو قبول ندارم.
بعدشم یه کم آرومتر با هم صحبت کنیم همسایه ها رو بیدار نکنیم یه وقت.
اگر ازادانه میتونم حرفمو بزنم خواستم بگم هدف امام حسین از لشکرکشی چه بوده است؟
بریم جلو دوست عزیز؟

حدیث پیامبر متواتر هست و همه قبول دارن . متأسفم ! براتون که پیامبر (ص) دست شما رو ازون زمون خونده بود. یدالله فوق ایدیهم .

مثلاً مبارزه طلبی می کنی ؟!!!
اگر حقیقت رو میخواین ، فروم تخصصی مذهبی بهتون معرفی کنم . اگر نه ، خیر پیش . اینجا باشگاه مهندسان ایرانی یه .
تالار اسلام و قران هم یه کم پایین تره .
می دانم که جرأت حضور در تالارهای تخصصی فروم های مذهبی رو ندارین ، که اگر داشتین ، اینجا نبودین .
معرفی کنم آنجا مهمونتون کنیم ؟!!!
(یادش بخیر به یکی گفتم ، گفت اونجاها مال اطلاعات سپاهه !!! من نمیام ! )

میخواین قدم بعدی تون رو بگم ؟! شما مجالی برای سم پاشی و تبلیغ کذایی می خواین که من نمیدم .
تکرار می کنم ، اگر علاقه مندین بیاین فروم های تخصصی .
 

ahad_judo

اخراجی موقت

حدیث پیامبر متواتر هست و همه قبول دارن . متأسفم ! براتون که پیامبر (ص) دست شما رو ازون زمون خونده بود. یدالله فوق ایدیهم .

مثلاً مبارزه طلبی می کنی ؟!!!
اگر حقیقت رو میخواین ، فروم تخصصی مذهبی بهتون معرفی کنم . اگر نه ، خیر پیش . اینجا باشگاه مهندسان ایرانی یه .
تالار اسلام و قران هم یه کم پایین تره .
می دانم که جرأت حضور در تالارهای تخصصی فروم های مذهبی رو ندارین ، که اگر داشتین ، اینجا نبودین .
معرفی کنم آنجا مهمونتون کنیم ؟!!!
(یادش بخیر به یکی گفتم ، گفت اونجاها مال اطلاعات سپاهه !!! من نمیام ! )

میخواین قدم بعدی تون رو بگم ؟! شما مجالی برای سم پاشی و تبلیغ کذایی می خواین که من نمیدم .
تکرار می کنم ، اگر علاقه مندین بیاین فروم های تخصصی .
دوست عزیز خوشبختانه من آدم صبوری هستم.
در مورد قسمتی که قرمز کردم از روی تعصب هست متاسفانه.
بعدش از کجا میدونید من توی این فروم ها شرکت ندارم و بحث نمیکنم.طبق خواسته شما اینجا ادامه نمیدم.لطفا سایتتون رو توی پیام خصوصی بفرستید.
و در اخر هم همیشه خدا گفته:
در مورد همه چیز بیاندیش و اگر میخوای به واقعیت چیزی پی ببری بهش شک کن.شاید هم روزی من هفکر شما شوم.شاید هم نشوم.
خدا داند.
بنا بخواسته شما اینجا دیگه پست نمیدم و منتظر پیامم.
 

-->ali<--

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
من تو نظرسنجی شرکت نکردم چون هرچی فکر کردم واقعا به نتیجه نرسیدم اما امیدوارم جزء سپاه امام باشم
 

JavadMessi

مدیر بازنشسته
اگر شما تاریخ طبری رو قبول ندارین منم منبع شما رو قبول ندارم.
بعدشم یه کم آرومتر با هم صحبت کنیم همسایه ها رو بیدار نکنیم یه وقت.
اگر ازادانه میتونم حرفمو بزنم خواستم بگم هدف امام حسین از لشکرکشی چه بوده است؟
بریم جلو دوست عزیز؟
دوست عزیز اگه شما کاملا تاریخ طبری رو قبول دارین پس خواهشا از اعتقاداتتون بگید چون من از این کتاب میتونم چیزایی بذارم که راهی جز مسلمان شدن نباشه!!
خواهشا صفحات قبل رو مرور کنید چون برای عکس سومی دلیل آوردم شایدم عکس بهانه ای برای فرار از بحث باشه!!!
اگر بحثی دارید توی تاپیک باشه گرچه انتخاب گزینشی تاریخ و علم کردن اون حربه ایست منسوخ شده!!!
حالا برای جلو رفتن اون عکس سومی رو چی میگین؟؟؟
 

شهریاری 2

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن
کاربر ممتاز
الان امام حسین زمان ما،امام زمانه!
من به خودم که نگاه میکنم،میبینم اقا از من راضی نیست!
خب اون روز هم همین طور!
 

شادی خانوم

عضو جدید
من که خانوم هستم و در واقع نمی شه گفت که عضو سپاه امام حسین (ع) می بودم. بله بهتره بگم با عقاید امروزم تصور می کنم که می تونستم در سپاه حضرت زینب (س) باشم.
 

senaps

عضو جدید
کاربر ممتاز
شرمنده،این دو روز رو بیرون بودم.......
متنی که گفتم رو اینجا میذارم،امیدوارم که بتونیم بحث رو ادامه بدیم!!
راستی،برام خیلی جالبه که تو این انجمن،5 نفر ادم دیگه هم هست که واقعیت رو میبینه و نه تخیلاتش رو!!

متن ادمه،مربوط به شب عاشورا و رفتن من به مسجد روستای دوران بچگیم، هفت چشمه از استان ایلام هستش....

"خونه ی یکی از اشنا ها بودیم،ازم خواست که همراهش برم مسجد روستامون برای تماشای مراسم شب عاشورا!

از طرفی،تقریبا میشه گفت بعد از 5 سال،به خونه برگشته بودم...دروغ چرا،صدای طبل،از دور که به مسجد نزدیک میشدم،خاطره های بچگیم رو یادم میاورد...بازی کردن با دوستان و زنجیر زدن.....
نزدیک و نزدیک تر،جایی که چهار ستون بدنم،همراه شیشه های ماشین و احتمالا ساختمون های اطراف،با هر ضربه ی طبل می لرزید....
عطر و بوی همیشگی رو میشد حس کرد و من،در فکر اینکه غریبه ای در میان جمع خواهم بود؟!
حالا دیگه داشتم کفش هام رو میذاشتم و میرفتم تو،صدای زنجیر ها،صدای طبل،و خاطره هام که مثل فیلم داشت رد میشد....
اما همون اول جا خوردم....این جمعیت رو در خواب هم نمیتونستم برای این شب تصور کنم!اونم تو روستایی که تو شهر،به دزدی،قتل،خرید و فروش مواد و الکل،منفجر کردن زندان ایلام و ...معروفه!!اونم روستایی که اسمش،یعنی دعوا،یعنی خطر و یعنی پلیس.....
چی میتونست این ادم ها رو با هم یه جا جمع بکنه؟! دور بودم،ولی اخبار رو داشتم....فاصله ی میان دو دشمن،که برادرهاشون،خونواده های طرفشون رو به خاک و خون کشیده بود،فقط 4 نفر بود!! چی تونسته این ادم ها رو کنار هم جمع کنه؟!
هنوز داشتم از جو،از جمعیت،از برادری و نظم زنجیر زنی لذت میبردم که نفر اول صف زنجیر زن ها،داشت به من میرسید....اسمش رو نمیدونم،فقط یادمه که هر وقت از روستا رد شدم،هنوز مثل سابق،کنار خیابون مواد می فروشه!!نفر دومی،اسمش جعفر بود و همکلاسی خودم تو دبستان!!یادمه همون زمان،کاغذ میکشید و به خاطر اعتیاد بیرونش کردن...ادم شری بود و چندین بار!!تا حالا بازداشت شده بود!! نفر سوم،چهارم، و همینجوری تا ته صف رو میشناختم!!سوابقشون یادم می اومد و خندم میگرفت....از 30 نفر صف زنجیر زنی سمت راست،که طرف من بود،لااقل 20 تاش خلافکار حرفه ای شاغل به شغل شریف خلافکاری بودن!!
داشتم به سوابق فامیلمون!!فکر میکردم که دیدم شخصی چند تا .......نثار خدا کرد و چاقویی در اورد و حمله کرد به نفر پشت سریش...
نمیدونم چه عادتیه که به قول معروف،همینجوری که از دور دارن میان،باید به خدا و اقای خمینی و ائمه فحش بدن تا میرسن و فیزیکی وارد درگیری میشن؟!!!!البته این کارو فقط شاید 10 نفر انجام دادن!!
خلاصه درگیری اونقد بالا گرفت که همه چیز خراب شد....منم چند تا دوست دیدم و اومدم بیرون....
خیالم راحت شد که این ادم ها،از هر صد نفرشون،یکیشون حتی خدا رو هم قبول نداره چه برسه به اسلام!!فقط جرات ندارن وقتی مادرشون میگه زشته جلو مردم نری سینه زنی،قبول میکنن و میرن،و شخصی مثل من،نمیره....
قطعا من مثل اونها چاقو کش و مواد فروش نیستم!!ولی ظاهرا عقایدمون یکیه...
در راه برگشت،داشتم به این تاپیک فکر میکردم!! سوال شده بود که اگه به گذشته برگردی،جزو سپاه یزید بودی یا امام حسین؟!!
من فک کردم و دیدم با خلق و خوم،یزید بیشتر میچسبه و به خاطرش،تا نصف شب با اقایونی تو سایت بحث میکردم!!یادمه اون تاپیک 15 صفحه جلو رفت،یکی میگفت من مقاله ی بین المللی دادم،تو کجای کاری که بگی حسین بر حق نبود؟!دیگری میگفت من موقع دلتنگی،نماز میخونم و وسطش گریه میکنم!!
اما برخی هم بحث کردن....حرف من این بود که اون موقع،مردم میدونستن با کی طرفن،واکثریتشون امام حسین رو ول کردن!!پس اونا بر حق بودن......جواب گرفتم که ما هم اکثرمون مخالف تو هستیم،پس ما بر حقیم.....
درست میگن،ولی نکته اینجاست که این حسین بود که فکر میکرد همه باید مثل اون فک کنن و عقاید رو به رای گذاشت!!و نه من...من شاید از قبل محکوم باشم،ولی تفاوتی نداره!چون برام مهم نیست که دیگری مثل من فکر میکنه یا نه.....


ولی،به نظرم از هرکدوم از اون دزد ها،معتاد ها،مواد فروش ها،و ... ای که سوابقشون هنوز بعد از دو شب،منو به خنده میندازه که بپرسی،بی برو برگشت میگفتن سپاه حسین....
میدونی چرا؟! چون اقایون مثل مامان من فکر میکنن!!مامانم این فیلم ترکیه ای جم تی وی رو میبینه،بعد میاد تو اتاق من،میگه مامان این پولداره،زن جوون گرفته،ولی زنه بهش خیانت میکنه!!با اینکه پولداره دوسش داره!!به نظرت چرا هنوز دوسش داره؟! میگم خوب لابد چون نمیدونه که دختره بهش خیانت میکنه؟!!!
اونم میگه اره راست میگی تو از کجا دونستی پسرم؟! و بعدش میره....


اینا هم میشینن و یه ماجرا رو از اخر به اول میخونن و فکر میکنن همه چیز درسته!!فکر میکنن ده ها هزار نفر ادم اون زمان،همه خر بودن و فقط 72 نفر عاقل بودن!!
عده ای از کوفی ها،نمی فهمیدن!!مثل همین مردم روستای ما!!حاکم،گفت فلانی ادم بدیه و می کشیمش،اونام گفتن اره تو راست میگی!!
دیگران که ذره ای شعور داشتن،بهشون گفتن دیدی طرف مسلمون واقعی نیست؟! دیدی حجش رو ول کرد،اومد با من سر قدرت بجنگه؟!اونام قبول کردن و رفتن و گروه نفهم ها رو هم پشت سر خودشون کشوندن و حسین رو کشتن....
ولی بازم گلی به جمالشون که به زینب کاری نداشتن....به اون بابایی که مریض بود،امام سجاد کاری نداشتن....
امروز،همین امروز، شخصی نشسته،خودش رو نماینده ی خدا میدونه و عده ای،پشت سرش نماز میخونن....عده ای،با خیال اینکه ضد اسلام،یعنی تو خیابون س ک س کردن،و یعنی فلان و فلان،فک میکنن تو طرفی وایسادن که حقه!!
مردم کشته میشن،بهشون تجاوز میشه،مردم نون ندارن بخورن،مردم کار ندارن،مردم هزار بدبختی دارن و عده ای رانت خوار،همه جا رو بهشت میبینن!!
این ادمها،امروز وسط مهلکه وایسادن!!اینها رو اگر نه با دانش امروز،که با اعتقادات و شعور امروز اگر به گذشته برگردونی،به همون زینب و سجاد هم رحم نمیکنن که به دختر های مردم و جانباز جنگ و ناتوانان به گواه ساعت ها فیلم در یوتوب رحم نکردن!! اینان،همان قمه به دست های دوران یزیدن که گلوی بچه را بریدن!!
گیرم که امروز، مثل یزید،ساده لوحان و زود باوران رو گول زدید و از خوبی خود گفتید،100 سال دیگه،200 سال دیگه،ایا مردم بر اساس فیلم زیر گرفتن مردم توسط شما تصمیم میگیرند،یا بر اساس چهار قلم حرفی که در روزنامه ای معلوم الحال،بدون سند نوشته اید؟!!
در اینده،مردم بر اساس کسانی که ناجوانمردانه کشتید ،برایتان تصمیم میگیرند،یا بر اساس بهشتی که در صدا و سیما افریده اید؟!!
دوست عزیز،در اینده،مردم با اگاهی کامل،در ازادی کامل،واقعیات را میبینند!!نمی پرسند که تو گفتی حسینی هستی یا با یزیدی!!بلکه می بینند که همان کاری را کردی که یزید هم توانش را نداشت!!و بدان که خدا،همانند من،همانند تو،همانند ما،روز عاشورا را می بیند و یزیدی و حسینی را جدا میکند، و به همانگونه هم همانند مردم در اینده،حسینی و یزیدی بودن من و تو را تشخیص میدهد.
من که خدا را باور ندارم،و یزیدی بودن،کمترین مشکل اخرت من است،تو را چه میشود که یک عمر،به خیال خوش حسینی زندگی کردی و فردا،در چشمان حسین نگاه میکنی و دوشادوش سربازان یزید،به جهنم می روی؟!!
پ.ن: دوست عزیز،حسین گفت،اگر دین نداری،ازاده باش!! من میگم،اگر جرات نداری که ازاده باشی،لااقل خفه باش!تا من ازادگی رو برای خود،و دین رو برای تو ارمغان اورم....."


متن در وبلاگم!
 

negarak

عضو جدید
من دوست دارم حسینی باشم و لی میدونم که لیاقت ندارم، بیشتره افراد البته به جز اونایی که واقعا چشماشون بستس دوست دارن حسینی باشن اما به عمل کار برآید و مطمئناً همونطور که در زمان امام حسین طرفدارای حق کم بودن در زمان ما هم همینطوره
 

zahra az iran

کاربر بیش فعال
الان مرز بین حق و باطل آشکار شده امام حق بود و پاینده و همیشگی شده ولی یزید و یزیدی باطل بوده اند و اکنون جز خرابه ای از کاخ آنها در کوفه نمانده است

ولی آن زمان انتخاب خیلی سخت بود .......خدا کند که جز یاران امام باشیم در همه زمانها
 
بالا