اما یه بارم ژان والژان ندیدم

[ayja]

این همه کوزت دیدیم 1 ! جودی ابوت دیدم 2 ! مگی دیدم 3!

اما یه بارم ژان والژان ندیدم ، بابا لنگ دراز ندیدم ، رالف هم ندیدم !

 

[a_ka775]

این همه کوزت دیدیم 1 ! جودی ابوت دیدم 2 ! مگی دیدم 3!

اما یه بارم ژان والژان ندیدم ، بابا لنگ دراز ندیدم ، رالف هم ندیدم !

خوب؟ که چی؟

 

[ayja]

خوب؟ که چی؟

بابا لنگ دراز شما چه شکلیه؟

 

[a_ka775]

یکمی شبیه بابالنگ درازه . که چی؟

 

[ayja]

یکمی شبیه بابالنگ درازه . که چی؟

یاد اون زمان ها بخیر. تنها وظیفه ام تو عید قایم موشک بازی با شکلات ها بود که به محض اینکه پیداشون می کردم، دوباره قایم می شدند.
گرفتی؟

 

[Sarp]

این همه کوزت دیدیم 1 ! جودی ابوت دیدم 2 ! مگی دیدم 3!

اما یه بارم ژان والژان ندیدم ، بابا لنگ دراز ندیدم ، رالف هم ندیدم !

از وقتی چشم باز کردم من هم ندیدم !
شاید قبل من وجود داشته اند
شاید هم واقعا افسانه بوده اند و مربوط به همون کارتونها بوده اند !

 

[ayja]

حرفی که تو دلمه اما ندونی بهتره
بیخیال حرفایی که تو دلم جا مونده

بیخیال قلبی که این همه تنها مونده

.
تو بد ترین شرایط ممکن یهو بزرگ شدیم.

 

[ayja]

بعضی وقتها گربه ها هم مهربان هستند بابک جان.

 

[Sarp]

بعضی وقتها گریه ها هم مهربان هستند بابک جان.

گربه ها همیشه مهربان هستند
لااقل از بعضی به اصطلاح دوستان
بلد نیستند بوقلمون صفت باشند !
فقط گربه صفت هستند !

 

[ayja]

گربه ها همیشه مهربان هستند
لااقل از بعضی به اصطلاح دوستان
بلد نیستند بوقلمون صفت باشند !
فقط گربه صفت هستند !

آی گفتی.

 

[mina.shik]

گربه ها همیشه مهربان هستند
لااقل از بعضی به اصطلاح دوستان
بلد نیستند بوقلمون صفت باشند !
فقط گربه صفت هستند !

چه جالب

 

[ayja]

آدمها دو دسته اند :

آنهایی که به فال قهوه اعتقاد دارند و آنهایی که ندارند ... مدیونید اگه فکر کنید من جزء دسته ی دوم هستم ... فقط نمی دونم چرا باید تو فنجون قهوه ی من عروسی دوستام دیده بشه خب برن تو فنجون خودشون عروسی کنند فنجون من مال خودمه خب :|

یعنی تو یه قلپ قهوه ی خودم هم نمیتونم عروسی کنم ... ای بابا ...

نتیجه : نمیرن کار خودشونو انجام بدن. منتظرن ببینن دیگران دارن چیکار میکنند فوری چوب لای چرخش بذارن.

 

[a_ka775]

آدمها دو دسته اند :

آنهایی که به فال قهوه اعتقاد دارند و آنهایی که ندارند ... مدیونید اگه فکر کنید من جزء دسته ی دوم هستم ... فقط نمی دونم چرا باید تو فنجون قهوه ی من عروسی دوستام دیده بشه خب برن تو فنجون خودشون عروسی کنند فنجون من مال خودمه خب :|

یعنی تو یه قلپ قهوه ی خودم هم نمیتونم عروسی کنم ... ای بابا ...

نتیجه : نمیرن کار خودشونو انجام بدن. منتظرن ببینن دیگران دارن چیکار میکنند فوری چوب لای چرخش بذارن.

 

[Sarp]

آدمها دو دسته اند :

آنهایی که به فال قهوه اعتقاد دارند و آنهایی که ندارند ... مدیونید اگه فکر کنید من جزء دسته ی دوم هستم ... فقط نمی دونم چرا باید تو فنجون قهوه ی من عروسی دوستام دیده بشه خب برن تو فنجون خودشون عروسی کنند فنجون من مال خودمه خب :|

یعنی تو یه قلپ قهوه ی خودم هم نمیتونم عروسی کنم ... ای بابا ...

نتیجه : نمیرن کار خودشونو انجام بدن. منتظرن ببینن دیگران دارن چیکار میکنند فوری چوب لای چرخش بذارن.

عالی بود

 

[ayja]

عالی بود

شبیه گلشیری می نویسند. استعدادشون خوبه ولی مثل جلال بعد از سنگی بر گوری از خودشونم متنفر میشن.!!!!!!!!!!!

 

[a_ka775]

با منی اگه با منی من معذرت میخوام .اما منظورتو از تاپیک نفهمیدم

 

[ayja]

با منی اگه با منی من معذرت میخوام .اما منظورتو از تاپیک نفهمیدم

نه عزیزم با شما نیستم. دارم متن تاپیک رو ادامه میدم. شما تاج سری عزیز.

 

[a_ka775]

فداااات . ادامه بده ببینیم کجا میره .ما هم باهاتیم .

 

[زيگفريد]

این همه کوزت دیدیم 1 ! جودی ابوت دیدم 2 ! مگی دیدم 3!

اما یه بارم ژان والژان ندیدم ، بابا لنگ دراز ندیدم ، رالف هم ندیدم !

و تا دلت بخواد مشابه بازرس ژاور رو دیدیم !!

 

[mahyam68]

خیلی جالب بود...
و راست..

 

[ayja]

من آن قدر کوچک بودم

که سرم را برای نگاه کردن به تو آن قدر بالا می بردم

تا بگويم آخ گردنم

و تو آن قدر مرا کوچک کردی

که ديگر سرم را برای نگاه کردن به تو بالا نمی برم

آخ دلم

 

[ayja]

گفتم این عید به دیدار خودم هم بروم

دلم از دیدن این آینه ترسید چرا؟
آمدم یک دم مهمان دل خود باشم

ناگهان سوگ شد این سور شب عید چرا؟

 

[Sarp]

من آن قدر کوچک بودم

که سرم را برای نگاه کردن به تو آن قدر بالا می بردم

تا بگويم آخ گردنم

و تو آن قدر مرا کوچک کردی

که ديگر سرم را برای نگاه کردن به تو بالا نمی برم

آخ دلم

 

[#parisa#]

این همه کوزت دیدیم 1 ! جودی ابوت دیدم 2 ! مگی دیدم 3!

اما یه بارم ژان والژان ندیدم ، بابا لنگ دراز ندیدم ، رالف هم ندیدم !

من عوضش تا دلت بخواد گربه نره و روباه مکار دیدم

 

[ayja]

اصلا عادت دارم ٬ تا ببینم یکی دارد برایم مهم میشود ! فراموشش میکنم. اما :
بعضی وقتها عادت دارم طرف را بزرگ میکنم ٬ خیلی خیلی ٬ طوری که دست خودم هم به او نمیرسد !