اشعار و نوشته هاي عاشقانه
- شروع کننده موضوع PATRIOT
- تاریخ شروع
مــــــاه همیشه پشت ابر نمی ماند !
گاهی
پشت دستهای توست
وقتی گریه می کنی!
گاهی
پشت دستهای توست
وقتی گریه می کنی!
شهاب شهابی
کاربر فعال
روياهايت را در دستان كساني قرار نده كه توانايي نابود كردنشان را دارند!
پائولو کوئلیو
پائولو کوئلیو
شهاب شهابی
کاربر فعال
عشق
تصادف سنگینی بود
که تو، جان سالم به در بردی
تصادف سنگینی بود
که تو، جان سالم به در بردی
شهاب شهابی
کاربر فعال
ای کاش یکی بیاید که وقت رفتن نرود...
شهاب شهابی
کاربر فعال
آدمــیـزاد هــرگــز نـمـی‌فـهـمـد كه تــا چــه انـــدازه عـــاشــق اســت ،
مــگـر زمـــانــی كــه بــكـوشــد ديــگـر عــاشــق نـبـاشــــد !
مــگـر زمـــانــی كــه بــكـوشــد ديــگـر عــاشــق نـبـاشــــد !
شهاب شهابی
کاربر فعال
با "هيچ کس نبودن" بهتراست از حضور اشتباه درکنار کسی بودن..
شهاب شهابی
کاربر فعال
چه مهربان بودی ای یار ، ای یگانه ترین یار
چه مهربان بودی وقتی
دروغ میگفتی!
فروغ فرخزاد
چه مهربان بودی وقتی
دروغ میگفتی!
فروغ فرخزاد
کسی در دلم هست که من نیز به او دل دادم
کسی که عاشقانه دوستش دارم
اما هرگز نمیداستم او مرا دوست میدارد
برای همین تنهایش گذاشتم بی انکه بدانم چه غمی تحمل میکنم
و او چه دردی میکشد
عزیز من
ببخش بابت تمام غمهایی که باعثش بودم
ببخش بابت دوستت دارمهای نگفته ام
کسی که عاشقانه دوستش دارم
اما هرگز نمیداستم او مرا دوست میدارد
برای همین تنهایش گذاشتم بی انکه بدانم چه غمی تحمل میکنم
و او چه دردی میکشد
عزیز من
ببخش بابت تمام غمهایی که باعثش بودم
ببخش بابت دوستت دارمهای نگفته ام
[FONT=Tahoma,sans-serif]
من تنها
باران بی انتهای چشمانم را
برای تو مینویسم
تا شیرینی نگاهت
زهر دوری را
که جرعه جرعه -ناخواسته
به کامم ریختی جبران کند
وبرایت از لحظه خاطره انگیز
از لحظه با شکوه وصال خواهم گفت
لحظه ای که من در دریای اشکم
اشک شوق
تو را همچون مرواریدی صید میکنم
تا مبادا
از جلوی دیدگانم محو شوی !
من تنها
برای تو خواهم گفت
وبرای تو خواهم
خواند
وتنها
نرگس چشمانم تو ست
که افکارم را از تلاطم می رهاند
از[/FONT][FONT=Tahoma,sans-serif]من دریغ مد[/FONT][FONT=Tahoma,sans-serif]ار[/FONT]
من تنها
باران بی انتهای چشمانم را
برای تو مینویسم
تا شیرینی نگاهت
زهر دوری را
که جرعه جرعه -ناخواسته
به کامم ریختی جبران کند
وبرایت از لحظه خاطره انگیز
از لحظه با شکوه وصال خواهم گفت
لحظه ای که من در دریای اشکم
اشک شوق
تو را همچون مرواریدی صید میکنم
تا مبادا
از جلوی دیدگانم محو شوی !
من تنها
برای تو خواهم گفت
وبرای تو خواهم
خواند
وتنها
نرگس چشمانم تو ست
که افکارم را از تلاطم می رهاند
از[/FONT][FONT=Tahoma,sans-serif]من دریغ مد[/FONT][FONT=Tahoma,sans-serif]ار[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]منتظر لحظه ای هستم که دستانت را بگیرم[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]در چشمانت خیره شوم [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]دوستت دارم [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]را بر لبانم جاری کنم[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]منتظر لحظه ای هستم که در کنارت بنشینم[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]سر رو شونه هایت بگذارم….از عشق تو…..[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]از داشتن تو…اشک شوق ریزم[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]منتظر لحظه ی مقدس که تو را در اغوش بگیرم[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]بوسه ای از سر عشق به تو تقدیم کنم[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]وبا تمام وجود قلبم و عشقم را به تو هدیه کنم[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]اری من تورا دوست دارم[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]وعاشقانه تو را می ستایم[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]همه ی این هزار حرف نگفته
این هزار شعر نسروده٬
همه ی این هزار قاصدکِ سپید
ـ قاصدان هزار «دوستت دارم»ِ نگفته ـ
که با تفرق ابدی
تنها یک فوت فاصله دارند٬
نثار تویی که به فروتنی «نیستی»
در تک تک سلول های روح من
لانه کرده ای...[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] [/FONT]این هزار شعر نسروده٬
همه ی این هزار قاصدکِ سپید
ـ قاصدان هزار «دوستت دارم»ِ نگفته ـ
که با تفرق ابدی
تنها یک فوت فاصله دارند٬
نثار تویی که به فروتنی «نیستی»
در تک تک سلول های روح من
لانه کرده ای...[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
aaa20
عضو جدید
تو را به جای همه کسانی که نشناخته ام دوست می دارم
تو را به خاطر عطر نان گرم
برای برفی که آب می شود دوست می دارم
تو را برای دوست داشتن دوست می دارم
تو را به جای همه کسانی که دوست نداشته ام دوست می دارم
تو را به خاطر دوست داشتن دوست می دارم
برای اشکی که خشک شد و هیچ وقت نریخت
لبخندی که محو شد و هیچ گاه نشکفت دوست می دارم
تو را به خاطر خاطره ها دوست می دارم
برای پشت کردن به آرزوهای محال
به خاطر نابودی توهم و خیال دوست می دارم
تو را برای دوست داشتن دوست می دارم
تو را به خاطردود لاله های وحشی
به خاطر گونه ی زرین آفتاب گردان
برای بفشیه بنفشه ها دوست می دارم
تو را به خاطر دوست داشتن دوست می دارم
تو را به جای همه کسانی که ندیده ام دوست می دارم
تو برای لبخند تلخ لحظه ها
پرواز شیرین خا طره ها دوست می دارم
تورا به اندازه ی همه ی کسانی که نخواهم دید دوست می دارم
اندازه قطرات باران ، اندازه ی ستاره های آسمان دوست می دارم
تو را به اندازه خودت ، اندازه آن قلب پاکت دوست می دارم
تو را برای دوست داشتن دوست می دارم
تو را به جای همه ی کسانی که نمی شناخته ام ...دوست می دارم
تو را به جای همه ی روزگارانی که نمی زیسته ام ...دوست می دارم
برای خاطر عطر نان گرم و برفی که آب می شود و برای نخستین گناه
تو را به خاطر دوست داشتن...دوست می دارم
تو را به جای تمام کسانی که دوست نمی دارم...دوست می دارم
تو را به خاطر عطر نان گرم
برای برفی که آب می شود دوست می دارم
تو را برای دوست داشتن دوست می دارم
تو را به جای همه کسانی که دوست نداشته ام دوست می دارم
تو را به خاطر دوست داشتن دوست می دارم
برای اشکی که خشک شد و هیچ وقت نریخت
لبخندی که محو شد و هیچ گاه نشکفت دوست می دارم
تو را به خاطر خاطره ها دوست می دارم
برای پشت کردن به آرزوهای محال
به خاطر نابودی توهم و خیال دوست می دارم
تو را برای دوست داشتن دوست می دارم
تو را به خاطردود لاله های وحشی
به خاطر گونه ی زرین آفتاب گردان
برای بفشیه بنفشه ها دوست می دارم
تو را به خاطر دوست داشتن دوست می دارم
تو را به جای همه کسانی که ندیده ام دوست می دارم
تو برای لبخند تلخ لحظه ها
پرواز شیرین خا طره ها دوست می دارم
تورا به اندازه ی همه ی کسانی که نخواهم دید دوست می دارم
اندازه قطرات باران ، اندازه ی ستاره های آسمان دوست می دارم
تو را به اندازه خودت ، اندازه آن قلب پاکت دوست می دارم
تو را برای دوست داشتن دوست می دارم
تو را به جای همه ی کسانی که نمی شناخته ام ...دوست می دارم
تو را به جای همه ی روزگارانی که نمی زیسته ام ...دوست می دارم
برای خاطر عطر نان گرم و برفی که آب می شود و برای نخستین گناه
تو را به خاطر دوست داشتن...دوست می دارم
تو را به جای تمام کسانی که دوست نمی دارم...دوست می دارم
کاش می ماندی و پیر می شدی
زیر چشمهایت چین می افتاد
موهایت سفید می شد
لبهایت پیر می شدند اما
من همچنان
دوستشان داشتم .
صبح ها
دندانهای مصنوعیت را قایم می کردم
از بالای عینک ذره بینی نگاهم می کردی
و می خندیدی
به پیر زنی که عاشقت بود و هنوز
مثل دختر بچه ها
شیطان .
موهایت سفید می شد
لبهایت پیر می شدند اما
من همچنان
دوستشان داشتم .
صبح ها
دندانهای مصنوعیت را قایم می کردم
از بالای عینک ذره بینی نگاهم می کردی
و می خندیدی
به پیر زنی که عاشقت بود و هنوز
مثل دختر بچه ها
شیطان .
گاهــی حجـم ِ دلــــتنـگی هایـم
آن قــَدر زیـاد می شود
که دنیــــا با تمام ِ وسعتش
برایـَم تنگ می شود ...
... دلتنــگـم...
دلتنـــــگ کسی کـــــه
گردش روزگارش به من که رسیــــد از حرکـت ایستـاد...
دلتنگ کسی که دلتنگی هایم را ندید...
دلتنگ ِ خودَم...
خودی که مدتهـــاست گم کـر د ه ام ...
گذشت دیگر آن زمان که فقط یک بار از دنیا می رفتیم
حالا یک بار از شهر می رویم
یک بار از دیار …
یک بار از یاد …
یک بار از دل …
و یک بار از دست
آن قــَدر زیـاد می شود
که دنیــــا با تمام ِ وسعتش
برایـَم تنگ می شود ...
... دلتنــگـم...
دلتنـــــگ کسی کـــــه
گردش روزگارش به من که رسیــــد از حرکـت ایستـاد...
دلتنگ کسی که دلتنگی هایم را ندید...
دلتنگ ِ خودَم...
خودی که مدتهـــاست گم کـر د ه ام ...
گذشت دیگر آن زمان که فقط یک بار از دنیا می رفتیم
حالا یک بار از شهر می رویم
یک بار از دیار …
یک بار از یاد …
یک بار از دل …
و یک بار از دست
مينويسم دوستت دارم و قايمش ميکنم،
تو به درد زندگي نميخوري ،
تو را بايد نوشت و گذاشت وسط همان شعرها و قصه هايي که ازشان آمده اي!
shatel5000
عضو جدید
پابندِ کسی شدی که پابندت
نیست
مردادِ تنش میانِ اسفندت
نیست
غمگین شده ای شبیهِ آن مادر
که
سربازِ ز جنگ آمده فرزندت نیست!
نیست
مردادِ تنش میانِ اسفندت
نیست
غمگین شده ای شبیهِ آن مادر
که
سربازِ ز جنگ آمده فرزندت نیست!
shatel5000
عضو جدید
خیام نیشابوری |
دریاب که از روح جدا خواهی رفت در پردۀ اسرار فنا خواهی رفت می نوش ندانی از کجا آمده ای خوش باش ندانی به کجا خواهی رفت |
شهاب شهابی
کاربر فعال
برای عاشق شدن که بهانه های ریز و درشت لازم نیست !
برای عاشق شدن ....
کافیست تو نگاه کنی و من ...
لبخند بزنم!!
برای عاشق شدن ....
کافیست تو نگاه کنی و من ...
لبخند بزنم!!
شهاب شهابی
کاربر فعال
[h=5]قرارمان بود باهم کنار بیاییم
اما فقط...
از کنار هم رد شدیم!!![/h]
اما فقط...
از کنار هم رد شدیم!!![/h]
شهاب شهابی
کاربر فعال
بــــــــاران مــی خـــواهــــم
آنـــقــدر شــــدیــــد كــه ؛
مـن و تنــهایی ام را
بـشــویـد ببـرد!
آنـــقــدر شــــدیــــد كــه ؛
مـن و تنــهایی ام را
بـشــویـد ببـرد!
شهاب شهابی
کاربر فعال
پیش میرم
تا نهایت محالی پوچ
میدانم که میدانی
پایانی دارد
بس ناجوانمرانه
اما با هر نگاهت قدم میزنم
آزارم میدهی
لذتی دارد گستاخی چشمهایت
این روزها
نمیدانمت
میخواهمتــــ ..
تا نهایت محالی پوچ
میدانم که میدانی
پایانی دارد
بس ناجوانمرانه
اما با هر نگاهت قدم میزنم
آزارم میدهی
لذتی دارد گستاخی چشمهایت
این روزها
نمیدانمت
میخواهمتــــ ..
شهاب شهابی
کاربر فعال
ﮔﺎﻩ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﺑﺮﺍﻯ ﯾﮏ ﺩﻭﺳﺖ ﭼﻨﺪ ﺳﻄﺮ ﺳﮑﻮﺕ ﺑﻪ ﯾﺎﺩﮔﺎﺭ
ﮔﺬﺍﺷﺖ ، ﺗﺎ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺧﻠﻮﺕ ﺧﻮﺩ ﻫﺮ ﻃﻮﺭ ﮐﻪ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺁﻧﺮﺍ ﻣﻌﻨﺎ
ﮐﻨﺪ .
ﮔﺬﺍﺷﺖ ، ﺗﺎ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺧﻠﻮﺕ ﺧﻮﺩ ﻫﺮ ﻃﻮﺭ ﮐﻪ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺁﻧﺮﺍ ﻣﻌﻨﺎ
ﮐﻨﺪ .
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
جشن نامه (اشعار و نوشته هاي سرور و شادماني جهت عروسي ) | اشعار و صنايع شعری | 3 | |
|
اشعار سعید پلیمر | اشعار و صنايع شعری | 4 | |
|
دفتر تالار اشعار و صنایع شعری | اشعار و صنايع شعری | 49 | |
|
مناظره(گفتگو با اشعار) | اشعار و صنايع شعری | 639 | |
|
اشعار دفاع مقدس | اشعار و صنايع شعری | 27 |
Similar threads
-
جشن نامه (اشعار و نوشته هاي سرور و شادماني جهت عروسي )
- شروع شده توسط arashlolos
- پاسخ ها: 3
-
-
-
-