phalagh
مدیر بازنشسته
از خود تا خدا 6
از خود تا خدا 6
در ششمين قسمت بحثِ از خود تا خدا هستيم ، و در اين جلسه به موضوع خدا مي پردازيم ، گفتيم كه اگر انسان خودش رو بشناسه بهتر مي تونه خدا رو بشناسه و اين انسان بايد بر خود شناسي محاسبه داشته باشه و در اين محاسبه بايد روي سه قسمت سمع ، بصر و فؤاد كار كنه و جلوتر اومديم و روي اون حالتهاي نفساني و عاطفي نياز به خدا صحبت كرديم ، حلقه اتصال رو باز كرديم . و به اين جا رسيديم كه در مسير رسيدن به خدا ما چه مسائلي رو بايد داشته باشيم .
خُب قبل از هرچيز يه اتمام حجت كنم ، به عبارتي ، يه دعوايي ، مي گن آقا ! دعواي اول بهتر از صلح آخره . اون هم اينكه اين مسير ، مسير سختيه ، يعني وقتي انسان بخواد به خدا برسه ، خُب البته به خدا رسيدن كار كمي هم نيست ، وقتي كه شما كاري مي كنيد ، هرچي بيشتر كار كني مزدي كه بهت تعلق مي گيره ، بيشتر مي شه . مي خوايم به سمت خداوند بريم و از كوچه خدا بگذريم ، بايد با خبر باشيم :
اي كه از كوچه معشوقة ما مي گذري باخبر باش كه سرمي شكند ديوارش
اين نكته اول ، يعني خوب بايد دقت كنيد . اين رو راحت همين اول گفته باشم . براي اينكه بعد نيايد اعتراض كنيد كه آقا سخته . ما از همين اول اتمام حجت كرده باشم كه اين مسير سخته . اما يه نكته اي هست كه اين رو بايد در نظر بگيريم ، ما معمولاً جوري خلق شديم كه توي ماديات و معنويات ، با پركاري ، كار برامون آسون مي شه ، لذا در علم اخلاق هم ما يك سري اعمال داريم و يك سري ملكات . اعمال يعني : چيزهايي كه ما انجام مي ديم و ملكات يعني : چيزهايي كه نمي تونيم انجام نديم . ممكنه ملكات رذيله باشه ، مثل كسي كه گناه ميخواد بكنه ، اينقدر گناه كرده و عادت كرده كه نمي تونه اصلاً گناه نكنه . ملكات فاضله هم داريم ، يعني كسي كه در مسير اخلاق به جايي مي رسه كه نمي تونه گناه بكنه . يا نمي تونه فلان عبادت رو انجام نده . من كسي رو مي شناسم كه يك روز ده دقيقه نماز اول وقتش تأخير افتاد مريض شد ! گفتيم : آقا ! چي شده ؟! گفت : من به نماز اول وقت عادت كردم . خوندن نماز اول وقت برام ملكه شده ، اگر يه وقتي عقب بيفته ، اينقدر روم فشار مي ياد كه مريض مي شم . به اين مي گن : ملكات فاضله . وقتي انسان پله هاي اول رو رد كرد و به ملكات رسيد ، ديگه زياد دردسري نداره ، شما فكر نكنيد كه مثلاً اون عارف جليل القدري كه 80 سالشه ، و غرق در نورانيته ، اين كار سختي انجام مي ده ، اين فقط چند سال اول براش سخت بوده . بعد ديگه براش ملكه شده . ديگه نمي تونه گناه انجام بده . اگر گناه انجام بده ، براش سخته . همون قدري كه براي برخي از ماها ترك گناه سخته براي خوبان و بزرگان انجام گناه سخته . نمي تونه . اين ملكات فاضله بستگي داره كه چقدر يك دله به در خونه خدا رفته باشي . برخي وقتها يك انسان در 15 ، 16 سالگي به ملكات مي رسه . خدا همه شهدا رو رحمت كنه ،[FONT=Tahoma,Verdana, Arial, Helvetica] مرحوم شهيد هادي مشتاقيان ، براي من مي گفت : در خواب وقتي نامحرم مي بينم چشمهام رو مي بندم ! [/FONT][FONT=Tahoma,Verdana, Arial, Helvetica]
تو خواب ! اين اخلاق براش شده ملكات فاضله ، خوابه ، اما باز هم وقتي نامحرم رو مي بينه چشمهاش رو مي بنده . انسانهايي كه به اين درجات ملكات فاضله مي رسند ، به اين راحتي ديگه تكون نمي خورند ، پس فكر نكنيد كه رعايت اين مسائل مشكله ، نه ، اين اول كار يه كم مشكله اما بعد آسون مي شه : [/FONT][FONT=Tahoma,Verdana, Arial, Helvetica]
گرمرد رهي ميان خون بايد رفت از پاي فتاده سرنگون بايد رفت[/FONT][FONT=Tahoma,Verdana, Arial, Helvetica]
ازخود تا خدا 6[/FONT]
از خود تا خدا 6
در ششمين قسمت بحثِ از خود تا خدا هستيم ، و در اين جلسه به موضوع خدا مي پردازيم ، گفتيم كه اگر انسان خودش رو بشناسه بهتر مي تونه خدا رو بشناسه و اين انسان بايد بر خود شناسي محاسبه داشته باشه و در اين محاسبه بايد روي سه قسمت سمع ، بصر و فؤاد كار كنه و جلوتر اومديم و روي اون حالتهاي نفساني و عاطفي نياز به خدا صحبت كرديم ، حلقه اتصال رو باز كرديم . و به اين جا رسيديم كه در مسير رسيدن به خدا ما چه مسائلي رو بايد داشته باشيم .
خُب قبل از هرچيز يه اتمام حجت كنم ، به عبارتي ، يه دعوايي ، مي گن آقا ! دعواي اول بهتر از صلح آخره . اون هم اينكه اين مسير ، مسير سختيه ، يعني وقتي انسان بخواد به خدا برسه ، خُب البته به خدا رسيدن كار كمي هم نيست ، وقتي كه شما كاري مي كنيد ، هرچي بيشتر كار كني مزدي كه بهت تعلق مي گيره ، بيشتر مي شه . مي خوايم به سمت خداوند بريم و از كوچه خدا بگذريم ، بايد با خبر باشيم :
اي كه از كوچه معشوقة ما مي گذري باخبر باش كه سرمي شكند ديوارش
اين نكته اول ، يعني خوب بايد دقت كنيد . اين رو راحت همين اول گفته باشم . براي اينكه بعد نيايد اعتراض كنيد كه آقا سخته . ما از همين اول اتمام حجت كرده باشم كه اين مسير سخته . اما يه نكته اي هست كه اين رو بايد در نظر بگيريم ، ما معمولاً جوري خلق شديم كه توي ماديات و معنويات ، با پركاري ، كار برامون آسون مي شه ، لذا در علم اخلاق هم ما يك سري اعمال داريم و يك سري ملكات . اعمال يعني : چيزهايي كه ما انجام مي ديم و ملكات يعني : چيزهايي كه نمي تونيم انجام نديم . ممكنه ملكات رذيله باشه ، مثل كسي كه گناه ميخواد بكنه ، اينقدر گناه كرده و عادت كرده كه نمي تونه اصلاً گناه نكنه . ملكات فاضله هم داريم ، يعني كسي كه در مسير اخلاق به جايي مي رسه كه نمي تونه گناه بكنه . يا نمي تونه فلان عبادت رو انجام نده . من كسي رو مي شناسم كه يك روز ده دقيقه نماز اول وقتش تأخير افتاد مريض شد ! گفتيم : آقا ! چي شده ؟! گفت : من به نماز اول وقت عادت كردم . خوندن نماز اول وقت برام ملكه شده ، اگر يه وقتي عقب بيفته ، اينقدر روم فشار مي ياد كه مريض مي شم . به اين مي گن : ملكات فاضله . وقتي انسان پله هاي اول رو رد كرد و به ملكات رسيد ، ديگه زياد دردسري نداره ، شما فكر نكنيد كه مثلاً اون عارف جليل القدري كه 80 سالشه ، و غرق در نورانيته ، اين كار سختي انجام مي ده ، اين فقط چند سال اول براش سخت بوده . بعد ديگه براش ملكه شده . ديگه نمي تونه گناه انجام بده . اگر گناه انجام بده ، براش سخته . همون قدري كه براي برخي از ماها ترك گناه سخته براي خوبان و بزرگان انجام گناه سخته . نمي تونه . اين ملكات فاضله بستگي داره كه چقدر يك دله به در خونه خدا رفته باشي . برخي وقتها يك انسان در 15 ، 16 سالگي به ملكات مي رسه . خدا همه شهدا رو رحمت كنه ،[FONT=Tahoma,Verdana, Arial, Helvetica] مرحوم شهيد هادي مشتاقيان ، براي من مي گفت : در خواب وقتي نامحرم مي بينم چشمهام رو مي بندم ! [/FONT][FONT=Tahoma,Verdana, Arial, Helvetica]
تو خواب ! اين اخلاق براش شده ملكات فاضله ، خوابه ، اما باز هم وقتي نامحرم رو مي بينه چشمهاش رو مي بنده . انسانهايي كه به اين درجات ملكات فاضله مي رسند ، به اين راحتي ديگه تكون نمي خورند ، پس فكر نكنيد كه رعايت اين مسائل مشكله ، نه ، اين اول كار يه كم مشكله اما بعد آسون مي شه : [/FONT][FONT=Tahoma,Verdana, Arial, Helvetica]
گرمرد رهي ميان خون بايد رفت از پاي فتاده سرنگون بايد رفت[/FONT][FONT=Tahoma,Verdana, Arial, Helvetica]
ازخود تا خدا 6[/FONT]