چرا امام زمان ظهور نمی کنند؟
غیبت حضرت ولی عصر(عج) یکی از رازهای الهی بوده و ممکن است ما نتوانیم ازکنه آن آگاه شویم و در برخی روایات آمده که حکمت آن پس از ظهور روشن می گردد. امام صادق(ع) فرمود: "صاحب الامر غیبتی دارد که تخلف ناپذیر است، اجازه نداریم علت آن را بیان کنیم. حکمت غیبت او همان حکمتی است که در غیبت حجت های پیشین وجود داشته و پس از ظهور روشن خواهد شد، چنان چه حکمت کارهای خضر از شکستن کشتی و کشتن پسربچه و برپا داشتن دیوار شکسته، وقتی برای موسی روشن شد که آن دو خواستند از هم جدا
شوند،(1) غیبت سرّی از اسرار الهی است".(2)
عبدالله بن فضل هاشمی می گوید: امام صادق(ع) فرمود: "صاحب الامر غیبتی خواهد داست؛ به طوری که گمراهان در شک واقع می شوند".عرض کردم چرا؟ فرمود: "اجازه نداریم علتش را بیان کنیم. موضوع غیبت از اسرار خدا و غیبتی از غیبت های الهی است. چون خدا را حکیم می دانیم، باید کارهایش از روی حکمت صادر شود".(3)
در عین حال می توان فلسفه غیبت را در حد فکر بشری فهمید و آن این که این آخرین حجت معصوم الهی برای تحقق بخشیدن به آرمانی بزرگ (گسترش عدل کلی و به اهتزاز در آوردن پرچم توحید در جهان) در نظر گرفته شده است، و این آرمان نیاز به گذشت زمان و شکوفایی عقل و دانش بشر و آمادگی روحی و عقیدتی بشریت دارد، تا جهان به استقبال موکب آن امام عدل و آزادی رود. طبیعی است، چنان چه آن حضرت بیش از فراهم شدن مقدمات، در میان مردم ظاهر شود، سرنوشتی (شهادت) چونان دیگر حجت های الهی یافته و قبل از تحقق آن آرمان بزرگ، دیده از جهان فرو خواهد بست. به این حکمت در روایات اشاره شده است.
امام باقر(ع) فرمود: "برای حضرت قائم غیبتی است قبل از ظهور، برای جلوگیری از کشته شدن". (4)
در برخی روایات دیگر یکی از علل غیبت امام زمان(عج) امتحان مردم ذکر شده است.(5 ) بدین که در اثر غیبت حضرت مهدی(ع)، مردم آزمایش می شوند. گروهی ایمان استواری ندارند، باطنشان ظاهر می شود و دستخوش شک و تردید می گردند. کسانی که ایمان در اعماق قلبشان ریشه دوانده است، به سبب انتظار ظهور حضرت و ایستادگی در برابر شدائد، پخته تر و شایسته تر می گردند. امام کاظم(ع) فرمود: "هنگامی که پنجمین فرزندم غائب شد، مواظب دین خود باشید، زیرا او ناگزیر غیبتی خواهد داشت، به طوری که گروهی از عقیده خویش بر می گردند. خداوند به وسیله غیبت، بندگان خویش را آزمایش می کند".(6)
در بعضی از روایات یکی از علل غیبت امام، آزادی او از یوغ بیعت با حاکمانِ ستمگر زمان بیان شده است؛ بدین معنا که امام هیچ رژیمی را حتی از روی تقیه به رسمیت نمی شناسد. اگر حضرت در غیبت نبود، باید با حکومت های عصر خود بیعت می کرد، که با اهداف و آرمان امام همخوانی نداشت. حسن بن فضّال می گوید: امام هشتم فرمود: "گویی شیعیان را می بینم که هنگام مرگ سومین فرزندم (امام حسن عسکری) در جستجوی امام خود، همه جا را می گردند. اما او را نمی یابند". عرض کردم: چرا غایب می شود؟ فرمود: "برای این که وقتی با شمشیر قیام می کند، بیعت کسی بر گردن وی نباشد".(7)
شیعیان باور دارند که دوازده امام و حجت خدا بر زمین بوده و هر کدام وظایف تعریف شده داشته و مأمور به انجام آن بوده و زمین نباید از حجت خدا خالی باشد. از این رو مشیت الهی بر آن تعلق گرفته که یکی از آن ها در پس پرده غیبت قرار گیرد و زنده بماند تا زمین از حجت خدا خالی نباشد.
یکی از نویسندگان می نویسد: "امام غائب نیز مانند پدرانش از کشته شدن در راه دین باکی نداشته و ندارد، لیکن کشته شدن وی به صلاح جامعه و دین نیست، زیرا هر یک از پدرانش که از دنیا رحلت می کرد، امام دیگری جانشین می شد، ولی امام زمان(ع) اگر کشته می شد، جانشینی ندارد و زمین از حجت خالی می گردد. در صورتی که مقدّر شده است که عاقبت، حق بر باطل غالب شود و به واسطه وجود مقدّس امام دوازدهم، دنیا به کام حق پرستان گردد".(8)
بنا بر این امام زمان می بایست در شرایطی ظهور کند که شرایط برای پیروزی نهایی حق برضد باطل از هر جهت فراهم شده باشد و با ظهور امام اثنا عشر وعده پیروزی تمامی پیامبران و امامان تحقق یابد.
هر نهضت و انقلابى که براى هدف معینى بر پا شود، در صورتى امکان پیروزى دارد که زمینه آن از هر جهت فراهم باشد و اوضاع و شرایط کاملا آماده باشد. یکى از شرایط مهم موفقیت این است که عموم انسان ها خواستار آن انقلاب باشند و افکار عمومى براى پذیرش آن مهیا باشد. در غیر این صورت انقلاب با شکست مواجه خواهد شد. نهضت و قیام مهدى موعود نیز از این قاعده کلى مستثنى نبوده، در صورتى مىتواند پیروز گردد که اوضاع و شرایط مساعد و زمینه فراهم باشد.
نهضت آن حضرت یک نهضت سطحى و کوچک نیست، بلکه یک انقلاب همه جانبه و جهانى است و برنامه بسیار عمیق و دشوارى دارد، مىخواهد تمام اختلافات نژادى و کشورى و زبانى و مرامى و دینى را بر طرف سازد و سر تا سر گیتى را با یک حکومت نیرومند اداره کند تا همه بشر با صلح و صفا کنار هم زندگى کنند. او مىداند که آب را باید از سر چشمه اصلاح کرد و عوامل اختلافانگیز را از ریشه قطع مىکند تا گرگ صفتان، خوى درندگى را از دست بدهند.
مىخواهد کفر و مادى گرى را ریشه کن سازد و عموم جهانیان را به سوى قوانین و برنامههاى الهى متوجه کند و دین اسلام را آیین همگانى گرداند. مىخواهد افکار پریشان بشر را به سوى یک هدف متمرکز کند و معبودهاى دروغین و فتنهانگیز را مانند: مرزها، نژادها، کشورها، مرامها، حزبها، قارهها و شخصیتهاى کاذب را از مغز بشر ریشه کن کند.
به طور خلاصه مىخواهد نوع بشر و جوامع انسانى را به سعادت و کمال واقعى برساند و اجتماع صالحى به وجود آورد که بر پایه فضایل و صفات انسانى و اخلاق نیک استوار باشد. چنین انقلابى بدون شایستگى ملتها امکان وقوع ندارد.
بنابر این تا نوع بشر به حد کمال و رشد نرسد و عموم مردم در سراسر جهان براى پذیرفتن حکومت حق آماده نگردد، مهدى موعود ظهور نخواهد کرد.(9)
بنابراین از یک طرف ظلم حاکمان ستمگر به نهایت درجه خود می رسد و از طرف دیگر عموم مردم و توده انسان ها در سراسر گیتی خواهان بر پائی عدالت گشته و از حکومت های دیگر دل زده شده باشند.
غائب
«غائب» لقب حضرت مهدی (عج) است.
غایةالطّالبین
از القاب امام زمان (عج) می توان به «غایةالطّالبین» اشاره کرد.
غایةالقصوی
«غایةالقصوی» یعنی مقصود نهائی و از القاب امام دوازدهم شیعیان (عج)، که در کتاب هدایه ذکر شده است.
غریم
«غریم» از القاب خاصّه امام قائم (عج) است و در اخبار اطلاق آن بر حضرت شایع است. «غریم» هم به معنی طلبکار و هم به معنی اوّل است و این لقب مثل «غلام» در تعبیر آن حضرت از روی تقیّه بوده است.
هنگامی که شیعیان می خواستند مالی نزد آن حضرت یا وکلایش بفرستد یا وصیّت کنند یا از ایشان مطالبه کنند به این لقب می خواندند و از آن حضرت غالب ارباب زرع و تجارت و حرفه و صناعت طلبکار بود.
علّامه مجلسی فرموده است: «ممکن است غریم به معنی بدهکار باشد و نام بردن از آن حضرت به این اسم از جهت تشبّه آن جناب به شخص مدیون باشد که خود را از مردم به علّت قرضهای خود مخفی می کند، یا آنکه چون مردم آن حضرت را طلب می کنند تا علوم و شرایع را از ایشان یاد بگیرند، آن جناب از آنان به جهت تقیّه می گریزد. پس آن حضرت غریم مستتر است». («منتهی الامال»، باب 14، فصل اوّل.»)
غَضْباء
«غضباء» نام ناقه رسول خداست که حضرت صاحب الزّمان (عج) هنگام ظهور و خروج همراه خود خواهند آورد. («نجم الثّاقب»، باب دوّم، ص 125)
غلام
لقب «غلام» در زبان روایات و اصحاب، مکرّر به حضرت صاحب الامر اطلاق شده است.
غلام احمد ك احمدیّه
غَوْث
«غَوْث» از القاب خاصّه حضرت مهدی (عج) است که در زیارت معتبره وارد شده و معنی آن «فریاد رس» است.
غَوْثُ الْفُقَراء
«غَوْثُ الْفُقَراء» لقب حضرت ولی عصر (عج) است.
ك بقیّة الانبیاء
غیب
در کتاب «ذخیرةالالباب»، «غیب» از نامهای حضرت قائم (عج) شمرده شده که در قرآن هم مذکور استو امام صادق علیه السّلام در تفسیر آیه شریفه:
«ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فیهِ هُدیً لِلْمُتَّقینَ * الَّذینَ یُؤْمِنونَ بِالْغَیْبِ (بقره/2و3)
: آن کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد و مایه هدایت پرهیزکاران است * (پرهیزکاران) کسانی هستند که به غیب ایمان می آورند».
فرمود: متّقین شیعیان علی بن ابی طالب هستند و امّا غیب، پس او غائب است و شاهد بر این قول خداوند که می فرماید:
«وَ یَقولونَ لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَیْهِ آیَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَقُلْ إنَّما الْغَیْبُ لِلّه فَانْتَظِروا إنّی مَعَکُمْ مِنَ الْمُنْتَظِِرینَ (یونس/20)
:«و می گویند چرا فرو فرستاده نشد بر او آیتی از پروردگارش. پس بگو نیست غیب مگر خدای را پس منتظر باشد به درستی که من با شما از منتظرانم»
یعنی برای آمدن آن غیب، از آیات خداوندی است. («نجم الثّاقب»، باب دوّم،ص 82)
«الغیبة» طوسی
کتاب «الغیبة» تألیف «شیخ الطّائفه ابی محمّد بن الحسن طوسی» (متوفّی 460 هجری قمری) است.
«شیخ طوسی» در این کتاب جدیدترین استدلالات، هم از نظر روایتی و هم از لحاظ کلامی را در توجیه غیبت کبرای امام دوازدهم (عج) به کار می برد و با استفاده از احادیث واستدلال عقلی ثابت می کند که امام دوازدهم حضرت مهدی (عج) است که باید در پرده غیبت به سر برد.
«شیخ طوسی» اطّلاعات تاریخر موثّقی را در مورد فعّالیّتهای مخفی چهار نائب خاصّ امام دوازدهم به نقل از کتاب مفقود شده ای تحت عنوان «الاخبار الوکلاء الاربعه» نوشته «احمد بن نوح بصری» ارائه می دهد. («آخرین امید»، ص171)
ك البرهان علی صحّة طول عمر الامام صاحب الزّمان
«الغیبة» نعمانی
در کتاب «الغیبة» اثر «محمّد بن ابراهیم بن جعفر» معروف به «نعمانی» است. «نعمانی» چون پس از رحلت امام حسن عسکری علیه السّلام دید جوامع شیعه را هاله ای از حیرت و شگفتی فرا گرفته است، کتاب «الغیبة» را نوشت، وی کوشید تا ضرورت غیبت امام دوازدهم را با نقل احادیثی از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم و ائمّه اطهار علیهم السّلام که غیبت آن بزرگوار را پیش بینی کرده اند، اثبات کند. («آخرین امید»، ص 167)
ك البرهان علی صحّة طول عمر الامام صاحب الزّمان.
غیبت شأنیه
با توجّه به شئون و تصرّفات گوناگون امام در جهان، به این نتیجه می رسیم که غیبت حجّت خدا غیبت کلّی نیست، بلکه این غیبت و عدم حضور، غیبت جزئی است، یعنی: غیبت و عدم حضور در شأنی از شئونات ولایت. و آن شأن، معاشرت با مردم و هدایت مستقیم اجتماع بشری و تشکیل حکومت حق است.
امام عصر (عج) در عصر غیبت، در همین یک شأن از شئونات ولایت و مقامات و تصرّفات خویش غائب است و در دیگر شئون، حاضر، نافذ و فعّال است.
این یک واقعیّت شناختی بزرگ است که از آن در ابواب معرفت به «غیبت شأنیه» تعبیر می شود. امام در عصر غیبت، دارای «غیبت شأنیه» و «حضرت (حاضر بودن) شئونیّه» است. آن حضرت در یک شأن و امر غائب و در بقیّه حاضر است، زیرا که این شئون و حضور، در ارتباط مستقیم با بقاء و امتداد تکوّن کائنات است. («خورشید مغرب»، ص 184)
مهدوی باشید
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
اتاق مطالعه ی تاپیک مهدیه ..... روزی حلال و حرام | مهدویت | 16 | |
![]() |
اتاق مطالعه تاپیک مهدیه ..... احترام به والدین | مهدویت | 27 | |
![]() |
اتاق مطالعه ی تاپیک مهدیه......نماز | مهدویت | 47 | |
![]() |
اتاق مطالعه تاپيك مهديه....عقل و جهل | مهدویت | 2 | |
![]() |
اتاق مطالعه ی تاپيك مهديه .......حسادت | مهدویت | 14 |